#حسادت_وجودمو_گرفته_بود...
چرا خواهرم باید با مردی ازدواج میکرد ک همه چی #تموم و #پولدار بود و من باید تو خونه با #مادرم میموندم😔
❌نمیدونم عشق بود یا طمع❌
یروز که #خواهرم خونه نبود رفتم #خونه_اشون وقتی تنها شدیم همه #عشقم رو ابراز کردم با صدا #شکستن چیزی ب خودم اومدم برگشتم یهو دیدم #خواهرم با چشمای #به_خون_نشسته زل زده ب من و یهو.....
https://eitaa.com/joinchat/904921429Cd28fff2656
#سرگذشت_دو_خواهر