eitaa logo
گسترده تبلیغاتی رادین
131 دنبال‌کننده
748 عکس
172 ویدیو
0 فایل
❤️بسم الله الرحمان الرحیم❤️ 👇🏾👇🏿رزرو تبلیغات 👇🏻👇🏻 @EJRA_RADIN 🤩گسترده رادین با بیش از ۲ سال سابقه در حوزه تبلیغات در فضای مجازی 🤩
مشاهده در ایتا
دانلود
چند وقتی بود شوهرم زیاد بهم بها نمی‌داد و مدام سرش تو بود.تا اینکه یه شب مامانم زنگ زد گفت: لیلا دختر عموت که داشت فوت کرده و فردا ساعت 8برا مراسم بیاید روستا. صبح با سامان سوار ماشین شدیم چند کیلومتری از شهر تا روستامون فاصله نبود و اومدیم مراسم، که تموم شد هر چی به سامان زنگ میزدم گوشیش بود،از چند نفر سوال کردم یکیشون گفت چند دقیقه پیش با یه خانومی سوار ماشین شدند و به سرعت رفتند سمت جاده شهر، تا این حرفو شنیدم به گفتم فورا منو ببر خونه کار واجبی دارم.! چند کیلومتری که از روستا دور شدیم یه مرتبه زیر یه# درخت سامان و با یه خانم دیدم که دارن... 🔥🥶😱 https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4 سر گذشت تلخ و واقعی زندگیم😔👆
چند وقتی بود شوهرم زیاد بهم بها نمی‌داد و مدام سرش تو بود. تا اینکه یه شب مامانم زنگ زد گفت: لیلا دختر عموت که داشت فوت کرده و فردا ساعت 8برا مراسم بیاید روستای برقان صبح با سامان سوار ماشین شدیم چند کیلومتری از شهر تا روستامون فاصله نبود و اومدیم مراسم، خاکسپاری که تموم شد هر چی به سامان زنگ میزدم گوشیش خاموش بود، از چند نفر سوال کردم یکیشون گفت چند دقیقه پیش با یه خانومی سوار ماشین شدند و به سرعت رفتند سمت جاده شهر، تا این حرفو شنیدم به گفتم فورا منو ببر خونه کار واجبی دارم.! چند کیلومتری که از روستا دور شدیم یه مرتبه زیر یه درخت سامان و با یه خانم دیدم که دارن... ❤️‍🔥🔥🥶😱 https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4 سرگذشت تلخ و واقعی زندگیم😔👆
یه مدت بود به شک کرده بودم خیلی رفتاراش مشکوک شده بود😔 چند باری خواستم و چک کنم که دیدم براش گذاشته... چیزی به نمونده بود یروز تصمیم گرفتم کنم،پنهونی رفتم داخله .... اما😱 با آشنا وارد خونه شدن و من مات و بودم😞 ❌مگه میشه کسی که با جون دل براش زحمت کشیدی..... https://eitaa.com/joinchat/904921429Cd28fff2656 👆😔😱
چند وقتی بود شوهرم زیاد بهم بها نمی‌داد و مدام سرش تو بود.تا اینکه یه شب مامانم زنگ زد گفت لیلا جان دختر عموت که داشت فوت کرده و فردا ساعت 8برا مراسم بیاید روستا. صبح با سامان سوار ماشین شدیم چند کیلومتری از شهر تا روستامون فاصله نبود و اومدیم مراسم، که تموم شد هر چی به سامان زنگ میزدم گوشیش بود، از چند نفر سوال کردم یکیشون گفت چند دقیقه پیش با یه خانومی سوار ماشین شدند و به سرعت رفتند سمت جاده شهر،تا این حرفو شنیدم به گفتم فورا منو ببر خونه کار واجبی دارم.چند کیلومتری که از روستا دور شدیم یه مرتبه زیر یه درخت سامان و با یه خانم دیدم که دارن...😱❤️‍🔥🔥 https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4 سرگذشت تلخ و واقعی زندگیم😔👆
چند وقتی بود شوهرم زیاد بهم بها نمی‌داد و مدام سرش تو بود.تا اینکه یه شب مامانم زنگ زد گفت:عاطفه دختر عموت که داشت فوت کرده و فردا ساعت 8برا مراسم بیاید روستا. صبح با سامان سوار ماشین شدیم چند کیلومتری از شهر تا روستامون فاصله نبود و اومدیم مراسم، که تموم شد هر چی به سامان زنگ میزدم گوشیش بود، از چند نفر سوال کردم یکیشون گفت چند دقیقه پیش با یه خانومی سوار ماشین شدند و به سرعت رفتند سمت جاده شهر،تا این حرفو شنیدم به گفتم فورا منو ببر خونه کار واجبی دارم.چند کیلومتری که از روستا دور شدیم یه مرتبه زیر یه درخت سامان و با یه خانم دیدم که دارن...😱🔥❤️‍🔥👇 https://eitaa.com/joinchat/3279356058Cfda33c0c35 سرگذشت تلخ و واقعی زندگیم😔👆
یه مدت بود به شک کرده بودم خیلی رفتاراش مشکوک شده بود😔 چند باری خواستم و چک کنم که دیدم براش گذاشته... چیزی به نمونده بود یروز تصمیم گرفتم کنم،پنهونی رفتم داخله .... اما😱 با آشنا وارد خونه شدن و من مات و بودم😞 ❌مگه میشه کسی که با جون دل براش زحمت کشیدی..... https://eitaa.com/joinchat/904921429Cd28fff2656 👆😔😱