#ارسالی_از_کاربران ☑️👇 #تحول امشب بعدازچندسال شب احیا اشکم جاری شد نمیدونم وقتی اسم خدا به زبون جاری شد یه حالی شدم یه حال عجیب تاقبل ازجاری شدن اشکم فکرکردم دیگه خدامنو دوست نداره دیگه نگاهم نمیکنه چون اشک چشمم خشک شده بود ...😔😔دیگه شبای ماه رمضون برام معنی نداشت نماز برام معنی نداشت دیگه زندگی برام معنی نداشت چندسال احیانمیرفتم انگارمرده بودم اما امشب انگار دوباره خدا بهم نگاه کرد . یه روز ازهمین روزای ماه رمضون گناه بدی کردم بعدش یه دفعه به خودم گفتم به خودت بیا چرا چرا تاکی میخوای این دل این چشم این ذهن به گناه الوده باشه 😢😢 بعد تصمیم گرفتم دوباره یه چهله جدید برای خودم شروع کنم ازهمین شب قدر شب بیست ویکم 😊 بعدش خوابم برد تو خواب دیدم رفتم یه امامزاده نمازخوندم ...بلند شدم به خودم گفتم خدا احتمالا قبول کرده ازت این چهله ترک گناه شروع کنی ولی بازم دلم یه جوری بود تااینکه همین نشستم پای تلویزیون احیا گوش کردم لحظه قران به سرگرفتن همین اینکه اسم خدااومد شروع کردم به گریه اشکم جاری شد گفتم خدایا ممنونم منو هنوز فراموش نکردی حواست به من هست 😊گفتم پس دیگه وقتی بعداز چندسال تونستی پای احیا شب قدر بشینی اسم خدا اومد بخاطر اون اشکت جاری شد پس خدا قبول کرده 😊 من خودم میگم ادم خیلی گناهکاری بودم خدا ازسرتقصیرات من بگذره 😢ولی امشب یه نوری تو دلم روشن شد واحساس کردم خدا صدامو شنید . امشب متوسل شدم به خودش ودوست شهیدم جهاد مغنیه . من خیلی گناه کردم خیلی دوست شهیدمو ازخودم ناراحت کردم اما امشب قول دادم هم به خدا هم به جهاد سر این عهدی که امشب بستم 💪💪 ازکانال خوب شما هم تشکر میکنم مثل یه تلنگر بود برای من که این گناه کثیف برای همیشه ازخودم دور کنم اجرتون با حضرت زهرا