eitaa logo
﴿ࢪاح‌ـیݪ﴾
126 دنبال‌کننده
513 عکس
244 ویدیو
0 فایل
ڪپی مطالب ڪانال باذڪࢪ صلــوات براے روح پاڪ داداش ابراھیم هادی 🕊🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
﴿ࢪاح‌ـیݪ﴾
【‌#مبارزه_با_هوای_نفس🚷】 🔻قسمت پانزدهم🔻 ← شیطان یه بچه مذهبی بود → 🔴 #یه_سوال؟ شیطان چرا بدب
【‌‌🚷】 🔻قسمت شانزدهم🔻 ←انتخاب اولویت→ 🔰 عرض کردیم که ما باید رو رعایت کنیم. 🔵همیشه ببین امر خدا چیه⁉️ اولویت خدا چیه❓ 🔴 طرف میگه من فعلا نمیخوام ازدواج کنم! اولویت برای من درسمه!☺️📚 خدا فرموده اولویت با ازدواجه اونوقت تو میگی درس؟!؟😒 💉خب برای همینه که توی زندگیت گره می افته مدام. هی اذیت میشی. 🔶یا اولویت خدا براش اینه که بچه دار بشه اما میگه فعلا بچه نمیخوام!😤 تو با این هواپرستیت میخوای به کجا برسی؟! 🔺 بچه دار هم که میخواد بشه چون هوای نفسش خواسته میره سراغ بچه وگرنه "کاری به اولویت خدا نداره"❌ 🚫کسی که اولویت خدا رو بزاره کنار و به هوای نفسش بپردازه 👈 عالم هستی نابودش میکنه. کاری میکنه که روزی صد بار آرزوی مرگ کنه⚰ 😈 ابلیس میشه اون آدم. دیگه حرف حق رو نمیفهمه. بقیه رو هم گمراه میکنه⛔️ 🚫الان باید درس بخونه اما میچسبه به بازی! 🚫 باید مقابل پدر و مادر "مهربان" باشه اما خیلی بد برخورد میکنه ولی مقابل دوستاش مهربونه! 💢 🔴 مثلا خدا میفرماید اولویت اینه که ریش داشته باشی. محاسن داشته باشی بنا به حکمت هایی. اما میگه اولویت برای من اینه که ریشمو بزنم!!!❗️ 🔺خدا میفرماید اولویت با ◾️ اما میگه من دوس دارم مانتو بپوشم!! 🚫 چرا خدا رو اولویت زندگیت قرار نمیدی؟ 🔴 موجودات عالم همگی خدا هستن. ازش دستور میگیرن. اصلا دوست ندارن کسی مخالف حرف خداشون عمل کنه➰ 🔑 دنیا زندگیت رو سخت میکنه ها! 🔴 بعد هی نرو ختم صلوات بگیر. هی دعای کمیل بخون. فایده ای نداره📿 ❓توی میخوای دعا کنی در خونه ی کسی که "امرش" برات مهم نیست؟؟؟ تا حالا بهش فکر کرده بودی⁉️ ✍ ... ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ❁ @RahiL_com ❁ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
. :👤 [هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه میشِه...! یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ بَغَلِت کَردَند...! ما بِه چِشم اینارُو اَز این مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن اَز رَسمِه دَست بِذار رُو خاکِ قَبر بِگو: " ! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ] •|♥️|• •|♥️|• :-) 🌱 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️سخنران:استاد دانشمند🎤 🎬موضوع: گناه نکنید! آقا داره میاد ‌‌‌‌ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🥀" شـــوق شهادتـــــــــ "🥀 + سید ابراهیـم میگفت دفعه اول ڪه به سوریه اعزام شدم در عملیات تدمر خمپاره درست خورد ڪنار من ولے به من چیزے نشد.. _گفتم شاید مشڪل مالے دارم خدا نخواسته شهید بشم.. + آمدم ایران و مباحث مالے خودم را حل ڪردم.. _ دفعه دوم ڪه رفتم سوریه،باز خمپاره خورد ڪنار من و به من چیزے نشد.. گفتم شاید وابستگےبه خانواده و بچه هاست ڪه نمیذاره شهید بشم.. آمدم ایران و از بچه ها دل بریدم.. + و براے بار سوم ڪه به سوریه اعزام شدم در عملیاتے ترکش خوردم و مجروح شدم ولے شهید نشدم.. _ به ایران ڪه آمدم نزد عارفے رفتم و از او مشڪلم را پرسیدم.. ایشان گفتند: من ڪان لله كان الله له تو براے خدا به جبهه نمے روے براے شهادٺ می روے… +نیتت را درست ڪن خدا تو را قبول مے ڪند.. _ پدرش مے گفت : این دفعه آخر مصطفے (سيدابراهيم) عجیب بال و پردرآوره بود دیگر زمینے نبود.. رفت و به آرزويش رسيد.. •• ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
﴿ࢪاح‌ـیݪ﴾
🌹🍃سه دقیقه در قیامت🍃🌹 🍃گذر ایام🍃 "قسمت یکم" پسري بودم كه در مسجد و پاي منبرها بزرگ شدم. در خانو
🌹🍃سه دقیقه در قیامت 🍃🌹 🍃گذر ایام🍃 "قسمت دوم" روز بعد از صبح دنبال كار سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوس ها بودند كه متوجه شدم رفقاي من، حكم سفر را از سپاه شهرستان نگرفته اند. سريع موتور پايگاه را روشن كردم و باسرعت به سمت سپاه رفتم. در مسير برگشت، سر يك چهارراه، راننده پيكان بدون توجه به چراغ قرمز، جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد كرد. آنقدر حادثه شديد بود كه من پرت شدم روي كاپوت و سقف ماشين و پشت پيكان روي زمين افتادم. نيمه چپ بدنم به شدت درد ميكرد. راننده پيكان پياده شد و بدنش مثل بيد مي لرزيد. فكر كرد من حتماً مرده ام. يك لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائيل به سراغ ما هم آمد! آنقدر تصادف شديد بود كه فكر كردم الآن روح از بدنم خارج مي شود. به ساعت مچي روي دستم نگاه كردم. ساعت دقيقاً12 ظهر بود. نيمه چپ بدنم خيلي درد ميكرد! يكباره ياد خواب ديشب افتادم. با خودم گفتم: «اين تعبير خواب ديشب من است. من سالم مي مانم. حضرت عزرائيل گفت كه وقت رفتنم نرسيده» زائران امام رضا(ع) منتظرند. بايد سريع بروم از جا بلند شدم. راننده پيكان گفت: شما سالمي! گفتم: بله. موتور را از جلوي پيكان بلند كردم و روشنش كردم. با اينكه خيلي درد داشتم به سمت مسجد حركت كردم. راننده پيكان داد زد: آهاي، مطمئني سالمي؟ بعد با ماشين دنبال من آمد. او فكر ميكرد هر لحظه ممكن است كه من زمين بخورم. كاروان زائران مشهد حركت كردند. درد آن تصادف و كوفتگي عضلات من تا دو هفته ادامه داشت. بعد از آن فهميدم كه تا در دنيا فرصت هست بايد براي رضاي خدا كار انجام دهم و ديگر حرفي از مرگ نزنم. هر زمان صالح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما هميشه دعا ميكردم كه مرگ ما با شهادت باشد. در آن ايام، تلاش بسياري كردم تا مانند برخي رفقايم، وارد تشكيلات سپاه پاسداران شوم. اعتقاد داشتم كه لباس سبز سپاه، همان لباس ياران آخر الزماني امام غائب از نظر است. تلاش‌هاي من بعد از مدتي محقق شد و پس از گذراندن دوره‌ ای آموزشي، در اوايل دهه هفتاد وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم. اين را هم بايد اضافه كنم كه؛ من از نظر دوستان و همكارانم، يك شخصيت شوخ، ولي پركار دارم. يعني سعي ميكنم، كاري كه به من واگذار شده را درست انجام دهم، اما همه رفقا ميدانند كه حسابي اهل شوخي و بگو بخند و سركار گذاشتن و... هستم. رفقا مي گفتند كه هيچكس از همنشيني با من خسته نمي شود. در مانورهاي عملياتي و در اردوهاي آموزشي، هميشه صداي خنده از چادر ما به گوش مي رسيد. مدتي بعد، ازدواج كردم و مشغول فعاليت روزمره شدم. خلاصه اينكه روزگار ما، مثل خيلي از مردم، به ً شب ها روزمرگي دچار شد و طي مي شد. روزها محل كار بودم و معمولا با خانواده. برخي شب ها نيز در مسجد و يا هيئت محل حضور داشتيم. سال ها از حضور من در ميان اعضاي سپاه گذشت. يك روز اعلام شد كه براي يك مأموريت جنگي آماده شويد. سال 1390 بود و مزدوران و تروريست هاي وابسته به آمريكا، در شمال غرب كشور و در حوالي پيرانشهر، مردم مظلوم منطقه را به خاك و خون كشيده بودند. آنها چند ارتفاع مهم منطقه را تصرف كرده و از آنجا به خودروهاي عبوري و نيروهاي نظامي حمله ميكردند، هر بار كه سپاه و نيروهاي نظامي براي مقابله آماده مي شدند، نيروهاي اين گروهك تروريستي به شمال عراق فرار مي كردند. شهريور همان سال و به دنبال شهادت سردار جان نثاري و جمعي از پرسنل توپخانه سپاه، نيروهاي ويژه به منطقه آمده و عمليات بزرگي را براي پاكسازي كل منطقه تدارك ديدند. 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ادامه دارد... ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ❁ @RahiL_com ❁ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
السلام علیک یا صاحب عصر و زمان ارواحنافداه ✋
بسم الله الرحمن الرحيم
🔰عاشورای حسینی (10 محرم 61 ق) 🔅عاشورا روزی است به وسعت تاریخ. مثلاً الآن عاشوراست؛ تو در کدام جبهه قرار داری؟! ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ❁ @RahiL_com ❁ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
⭕️امام رضا علیه السلام:مَن کانَ یَومُ عاشوراءَ یَومَ مُصیبَتِهِ و حُزنِهِ و بُکائِهِ ، یَجعَلُ اللّه ُ یَومَ القیامَةِ یَومَ فرحِهِ و سُرورِهِ 🔹هر که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را روز شادی و سرورش می گرداند. میزان الحکمه، ح ۱۳۰۱۱ ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ❁ @RahiL_com ❁ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌹كربلا، طلوع آفتاب صبح عاشورا ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ❁ @RahiL_com ❁ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
📜 |▪️ نجات بخش تاریخ 🌹 وسعت نجات‌بخشی ماجرای امام حسین علیه‌السلام چقدر بود؟ 🏴🚩 علیه السلام🏴🚩 ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ❁ @RahiL_com ❁ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌
📸 | 🚩 لشکر حسینی در جبهه‌ ... 🔻 در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل از سنین مختلف حضور داشتند که تداعی‌ کننده‌ی سنین مختلف یاران امام حسین (ع) بود به گونه‌ای که سیمای پیرمردان حاضر در جبهه یادآور حبیب‌ابن مظاهر و مسلم ابن عوسجه در ظهر عاشورا، نوجوانان یادآور حضرت قاسم بن الحسن (ع) و سرداران، اقتدا کنندگان به حضرت ابوالفضل(ع) و جوانان به حضرت علی‌اکبر (ع) و مادرانِ شهید ، صبوری را از حضرت زینـب (س) می‌آموختند حتی کودکانی که در حملات هوایی به شهادت می‌ رسیدند خط سرخ عاشورایی حضرت علی‌اصغر (ع) داشتند 🖤 ‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ❁ @RahiL_com ❁ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄