#دختر_یزگرد_همسر_امام_حسین_ع
🤔#پرسش
❔سئوال: آيا اين درست است كه دختر يزدگرد همسر امام حسين بوده است؟
استاد بهرام مشيرى:
خير اين يكى از دروغهاى آخوندى و جعل تاريخ براى محبوب جلوه دادن حسين و اعراب جنايتكار ميباشد
استاد مشيرى در ادامه با استناد به تاريخ زندگى يزدگرد سوم و زمان مرگ او خط بطلانى ميكشد به اين ادعاى مضحك آخوندهاى شياد.
#ادمين:
آخوندها با جعل تاريخ و چسباندن يك بانوى ايرانى به ائمه متجاوز عرب، ميخواهند براى آنها در ميان ايرانيان محبوبيت كسب كنند، غافل ازينكه همين دروغها باعث شد مردم بدنبال حقيقت بروند و دريابند كه اين ادعاها دروغهاى مضكك عده اى شياد بى اصل و نسب است ❗️
💠#پاسخ💠
❕محبت ما به امام حسین علیه السلام نه به خاطر ازدواج ایشان با شهربانو ، بلکه به خاطر آن است که ایشان از جانب خداوند امام واجب الاطاعه هستند و محبتشان ، اجر رسالت پیامبر گرامی است ؛
🍀https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1329
👌و این که شهربانو دختر یزگرد پادشاه ایرانی ، همسر امام حسین علیه السلام است ، تقریبا از مسائل مسلم حدیثی و تاریخی است .
❕شیخ کلینی و دیگران نقل می کنند که امام باقر علیه السلام فرمود ؛
«هنگامى كه دختر يزدگِرد را بر عُمَر، وارد كردند، دوشيزگان مدينه براى تماشايش آمدند و مسجد [پيامبر ص] از نور ورودش روشن شد. چون عمر بر او نگريست، [آن بانو] صورت خود را پوشاند و گفت: اف به روزگار هرمز باد! عمر گفت:" آيا به من دشنام مى دهد؟" و قصد [تنبيه] او را كرد. امير مؤمنان، على عليه السلام، به او فرمود:" تو چنين حقّى ندارى. او را در گزينش مردى از مسلمانان، آزاد بگذار .... آن دختر آمد ... ( و امام حسین را انتخاب کرد ) ...امير مؤمنان، سپس به حسين عليه السلام فرمود ؛ اى ابو عبد اللّه! همانا او برايت بهترينِ زمينيان را به دنيا مى آورد . او على بن الحسين (امام زين العابدين عليه السلام) را به دنيا آورد. از اين رو، به على بن الحسين عليه السلام، فرزند دو سلسله برگزيده مى گفتند: برگزيده عرب، هاشم، و برگزيده غير عرب، فارْس». و حكايت شده كه ابو الأسود دُئَلى در اين باره، سروده است:و بى گمان، پسرى ميان كسرا و هاشم گرامى ترين كسى است كه حِرزها را بر گردنش آويخته اند. »
📚الكافي ، ج 1 ص 467 ح 1، بصائر الدرجات: ص 335 ح 8 _ بحار الأنوار: ج 46 ص 9 ح 20 _ نثر الدرّ: ج 1 ص 339 والمناقب لابن شهر آشوب: ج 4 ص 167 _ دلائل الامامه ص 194 _ العدد القویه ص 56 _ اثباه الوصیه ص 181 _ الخرائج ج 2 ص 750
❕زمخشری و دیگران از علمای اهلسنت نقل می کنند ؛
« عمر، نزد دختران يزدگرد پسر شهريار پسر خسرو كه به اسارت در آمده بودند، آمد و خواست آنها را بفروشد؛ ولى على عليه السلام فرمود: «دخترانِ پادشاهان، فروخته نمى شوند؛ امّا آنها را قيمت گذارى كنيد». پس امام عليه السلام قيمت آنها را پرداخت و آنها را ميان حسين بن على عليه السلام و محمّدبن ابى بكر و عبد اللّه بن عمر، تقسيم نمود (آنها را به ازدواج اينان در آورد) و آنان، سه نفر را به دنيا آوردند ( على بن الحسين (امام زين العابدين) عليه السلام، قاسم بن محمّد بن ابى بكر و سالم بن عبد اللّه »
📚ربيع الأبرار: ج 3 ص 19، البداية والنهاية: ج 9 ص 104، حياة الحيوان: ج 1 ص 127 الكامل للمبرّد: ج 2 ص 645 _ سیر اعلام النبلاء ج 4 ص 386
❕در نقل دیگر می خوانیم ؛
« مادر على بن الحسين ... دختر يزدگرد است كه حسين ، او را بر گرفت و امير مؤمنان على عليه السلام، به او فرمود: «او را بگير كه به زودى، سَرور عرب و عجم، و سَرور دنيا و آخرت را برايت به دنيا مى آورد».
📚محاضرات الادباء: ج 1 ص 347 _ عيون المعجزات: ص 67
❕و در کتاب لباب الأنساب در بيان فرزندان امام حسين عليه السلام آمده است ؛
« زينب كه در كودكى درگذشت و مادرش، شهربانو دختر يزدگرد بود و امّ كلثوم كه در كودكى در گذشت و مادر او نيز شهربانو، دختر يزدگرد بود »
📚لباب الأنساب: ج 1 ص 350.
❕و در نقل دیگر می خوانیم ؛
« آنچه ما بر آن اعتماد مى كنيم و مى گوييم، اين است كه: او شاهْزنان، دختر خسرو يزدْگِرد است كه در فتح مدائن (تيسفون)، اسير شد و عمر، او را به حسين عليه السلام بخشيد و بسيار بافضيلت بود و پسرش بسيار به او نيكى مى كرد. »
📚المجدي ص 93، عمدة الطالب: ص 192
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕کسانی که در مورد تاریخ ایران بحث کرده اند نیز به ماجرای یزگرد و دخترش شهربانو و ازدواج او با امام حسین ع اشاره کرده اند .
👌در کتاب ایران در زمان ساسانیان ، کرستین سن ، پس از آن که شرح کشته شدن یزگرد در هنگام حمله ایرانیان را می دهد ، در مورد فرزندان یزگرد، می نویسد ؛
« دو پسر ، وهرام و پيروز و سه دختر ادرگ و شهربانو ، و مردآوند »
📚ايران در زمان ساسانيان، ص 659
❕در کتاب تاریخ ایران ، اثر سرپرسی سایکس می خوانیم ؛
« شهربانو دختر يزدگرد به حياله نكاح حسين بن على درآمد »
📚تاريخ ايران، ج1، ص 754
❕در کتاب تاریخ نگارستان اثر قاضی غفاری متوفای 975 قمری می خوانیم ؛
« امام چهارم است پدرش حسين ع مادرش شهربانو بنت يزدجرد شهريار و پادشاه ايران »
📚تاريخ نگارستان، متن، ص: 14
❕در کتاب فرهنگ جامع تاریخ ایران ، اثر عباس قدیانی می خوانیم ؛
« شهربانو ، نيمه نخست قرن اول هجرى. دختر يزدگرد سوم ساسانى (632- 651 م.) و همسر امام حسين (ع). راجع به نام و زندگى و وفات او روايات متفاوتى وجود دارد كه به طور اجمال خواهد آمد. اما به اتفاق منابع تاريخى، وى يكى از سه دختر يزدگرد سوم بود كه پس از شكست سپاه ساسانى از سپاه اسلام و فرار و قتل يزدگرد سوم به اسارت سپاه اسلام درآمد »
📚فرهنگ جامع تاريخ ايران، ج2، ص 533
❕در نقل دیگر می خوانیم ؛
« او را به لقب زين العابدين خواندندى، و كنيت ابا محمّد و ابا الحسين، و ابا بكر نيز روايت كرده اند. و مادرش را شهربانو نام بود، دختر يزدگرد شهريار »
📚مجمل التواريخ و القصص، نجم الدين سيف آبادى، ص 353
❕علاوه بر اسنادی که در رابطه ازدواج امام حسین ع و شهربانو ارائه دادیم ، دسته قابل توجه دیگری از علمای متقدم و متاخر نیز قائل به صحت ازدواج مذکور می باشند و جریان ازدواج را نقل می کنند ، که از این قبیل هستند ؛
❕منتهی الامال ، شیخ عباس قمی ، ج 2 ص 1057 _ ریاحین الشریعه ، ج 3 ص 12 _ محدثات شیعه ، ص 225 _ المقالات و الرسالات ج 30 ص 106 _ قاموس الرجال ج 12 ص 286 _ مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 15 _ تنقیح المقال ج 3 ص 80 _ تکمله الرجال ج 2 ص 734 _ مجمع الرجال ج 7 ص 176 _ مرات الاولیاء ج 1 ص 222 _ بستان السیاحه ص 545 _ اعیان الشیعه ج 7 ص 353 _ تراجم اعلام النساء ج 2 ص 227 _ اعلام النساء المومنات ص 532 _ بانوان عالمه ص 13 _ الارشاد ، ج 2 ص 137 _ کشف الغمه ج 2 ص 295 _ عمده الطالب ص 192 _ مجموعه نفیسه ص 112 _ الصراط المستقیم ج 3 ص 128 _ شرح الاخبار ج 3 ص 266 _ روضه الواعظین ص 222 و ....
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#امامزادگان_در_ایران
🤔#پرسش
❔امامزاده ها از کجا آمدند؟
امامزاده به کسانی اطلاق میشود که از نسل امامان شیعه باشند...
در زمان یورش اعراب به ایران آنها به مناطق زیادی حمله کردن و نواحی گسترده ای از ایران را ویران کردند و به خاک و خون کشیدند، بخصوص در نواحی گیلان و مازندران ایرانیان مقاومت جانانه ای کردند...
جنگ تا مدت زیادی ادامه داشت تا قسمت های ماورا النهر و خراسان که در این بین از هر دو طرف کشته می شدند...
جالب اینجاست هرگاه از لشگر اعراب فرمانده یا فرماندهانی کشته میشدن اعراب برای آن ها مقبره ای میساختن و طبق رسوم اعراب جاهلیت آن مکان را مقدس میشمردن و بعد از فتح منطقه به ایرانیان تحمیل میکردند و چون به اسم اسلام وارد خاک ایران شده بودن این قبور را قبور اصحابه ی رسول الله تفهیم میکردن و ایرانیان را مجبور میکردند که این قبور را مورد عزت و احترام قرار بدهند!
دقیقا از این زمان بنیان امامزاده و امامزاده سازی در ایران شروع شد...
📚 منابع:
-تاریخ اجتماعی ایران
-تاریخ پس از اسلام نوشته استاد مشکور
-تاریخ طبری
💠#پاسخ💠
👌متن فوق سراسر جعلی و ساخته ذهن نویسنده است و استناد به کتب مذکور هم دروغین و جریانی که بر می شمارد ، هیچ گونه مستند تاریخی ندارد .
❕یکی از علل نشر سادات و امامزادگان در ایران ، مهاجرت اشعریان یمنی به قم بوده است ، در گذشته پیرامون مهاجرت آنان بحث مفصلی داشتیم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2018
👌فرزندان سعد بن مالك به نامهاى عبداللّه و احوص، از شيعيان على (عليه السَّلام) در يمن بودند. آنان از ستم هاى امويان به ستوه آمدند. آنگاه كه زيد بن على در سال 121 هجرى قيام كرد، احوص، فرماندهى سپاه زيد را برعهده گرفت. چون سپاه زيد مغلوب گشت، او دستگير شد و به زندان افتاد. پس از چند سال آزاد شد و با برادر خود عبداللّه تصميم گرفتند عراق را به قصد قم ترك كنند و همگى با خانواده هاى خود وارد قم شدند و از همان زمان، قم به عنوان مركز تشيع در ايران شناخته شد. به تدريج بستگان آنان كه همگى از قبيله اشعرى بودند، به قم آمدند و يك مركز حديثى و علمى و پايگاه شيعى را پديد آوردند . از آن پس علویان تحت ستم بنی امیه و بنی العباس مهاجرت به ایران و قم را سرلوحه برنامه خود کردند و همان شد که به تدریج سادات در ایران گسترش یافتند .
❕در کتاب تاریخ تشیع در ایران می خوانیم ؛
« فشارهاى سياسى در دورۀ اموى و بيش از آن در عصر عباسى، علويان و در دايرهاى وسيعتر «طالبيان» را به خروج اجبارى به سمت شرق اسلامى و نقاط دوردست وادار مىكرد. شهرهاى مختلفى در ايران از شمال تا جنوب، مأواى آنها شده بود. در اين ميان، بنا به دلايل ويژهاى، چند شهر بيشترين تعداد مهاجر طالبى را در خود پذيرفته بود. شهر قم، يكى از اين شهرها بود و چنانكه در روايتى از امام صادق آمده، آن شهر به عنوان «مأواى فاطميان» ياد شده است . طبعا چنين شهرى با اعتقادات شيعى، به راحتى از اين افراد استقبال مىنمود. از خود امام صادق نيز نقل شده بود كه قم، ملجا و پناهگاه شيعيان ماست. به گفته خوانسارى، تنها دو شهر است كه بيشتر از همه جا مدفن اولاد ائمه است: يكى، شهر رى و ديگرى، قم. هرچند در ساير بلاد نيز از جمله شيراز، اصفهان و كاشان، مقبرههاى فراوانى به چشم مىخورد.
❕محمد بن حسن قمى در شمار مفاخر اشعريان قم نوشته است ؛ ديگر از مفاخر اشعريان آنك ايشان طالبيه را جاى و مقام دادند چون به قم رسيدند و ضيعتها و مالهاى بسيار بديشان بخشيدند؛ بعد از آنك خلفا ايشان را طلب مىكردند و از وجه تقيّه ايشان را به ظاهر نمىديدند .بايد مهاجرات علويان و طالبيان به اين شهر را همزمان با آمدن اشعرىها در اواخر قرن اول يا اوائل قرن دوم بدانيم. در حال حاضر شمار زيادى مقبره، منسوب به امامزادگان در اين شهر وجود دارد .
📚تاریخ تشیع در ایران ، ص 190 _ روضات الجنان ج 4 ص 212 _ تاریخ قم ص 279 _
❕شرحى مفصّل از ساداتى كه به قم عزيمت كردند و خاندانهايى از نسل آنان شكل گرفت، در تاريخ قم آمده است. در آنجا فهرستى از ساداتى كه از نقاط مختلف همانند كوفه يا طبرستان به اين شهر هجرت كردند، آمده است.
📚تاریخ قم ص 226
👌بسيارى از بزرگان سادات كه به قم عزيمت مىكردند، پس از مدتى راهى رى و كاشان مىشدند. در مواردى هم فرزندان آنها، دست به چنين مهاجرتهايى مىزدند.
📚تاریخ قم ص 210
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕عبد الجليل دربارۀ برخى مكانهايى كه فرزندان بلا واسطۀ ائمّۀ اطهار در آنها مدفون بودهاند، مىنويسد ؛
«اهل رى به زيارت حضرت عبد العظيم شوند و به زيارت ابو عبد اللّه الابيض و به زيارت السيّد حمزة الموسوى... و اهل قم به زيارت فاطمه بنت موسى بن جعفر كه ملوك و امراء عالم، حنيفى و شفعوى به زيارت آن تربت تقرّب نمايند و اهل كاشان به زيارت على بن محمد الباقر كه مدفون است به باركرسب با چندان حجّت و برهان كه آنجا ظاهر شده است و اهل آوه به زيارت فضل و سليمان شوند، فرزندان موسى بن جعفر الكاظم ، و به زيارت اوجان كه عبد اللّه موسى مدفون است. اهل قزوين، سنّى و شيعه به تقرّب زيارت ابو عبد اللّه الحسين بن الرضا شوند».
📚نقض ص 558
❕نقل اين نمونهها، به دليل تعلق آنها به قرن دوم و اوائل قرن سوم هجرى است، دورهاى كه سادات بهطور دسته جمعى به ايران، بهويژه مناطق شيعهنشينى چون كاشان مهاجرت مىكردهاند.در كاشان شمار زيادى امامزاده منسوب به فرزندان امام كاظم وجود دارد كه گرچه بىواسطگى آنها با امام محل ترديد تواند بود، اما بىشبهه، نبايد نسب آنها با امام فاصلۀ چندانى داشته باشد. مىدانيم كه كاشان و قم از مهمترين مراكز مهاجرت سادات به ايران بوده است.
📚تاریخ تشیع در ایران ص 216
❕همینطور ، پس از مهاجرت امام هشتم و پذيرش ولايت عهد، گروهى از علويان از نقاط مختلف حجاز و عراق به ايران مهاجرت كردند. مردم نيز به دليل اين كه آنها فرزندان پيامبرند، احترام خاصى براى آنان قائل بودند. يحيى بن عبداللّه بن حسن بن حسن، پس از قيام حسين بن على (شهيد فخ) و شكست او با گروهى از كوفيان به ديلم آمد و هجرت او به اين نقطه سبب گسترش تشيع گشت. علاوه بر منطقه ديلم، طبرستان و مازندران امروز نيز مدتها زير نفوذ علويان قرار داشت و غالباً تشيع زيدى بر آنجا حاكم بود. نگاهى به جغرافياى ايران نشان مى دهد كه در غالب نقاط اين كشور امامزاده هايى به چشم مى خورد كه غالباً فرزندان ائمه اهل بيت (عليهم السَّلام) هستند كه در ايران پراكنده شدند و با گفتار و رفتار خود، تشيع را تبليغ مى كردند. به عنوان مثال در طبرستان 76، در رى 66 و در قم 23 امامزاده وجود دارد كه حاكى از وسائل گسترش تشيع در ايران است.
📚براى آگاهى از علويان مدفون در طبرستان و ديلمان و گيلان به كتاب «اخبار ائمة الزيدية فى طبرستان وديلمان وجيلان» رجوع کنید .
❕زمانى كه امام رضا ع به ايران آمدند، گروههاى فراوانى از سادات راهى ايران شدند. تسامح مأمون در برابر علويان در برابر سختگيرى پدر و اجدادش نسبت به سادات، در رشد و سربلندى علويان، تأثير بسزايى داشت. او گرچه با قيامهاى آنها به شدّت برخورد كرد، اما در حالت عادى به علت اعتقادى كه به برترى على بر ساير خلفا از خود نشان مىداد، نسبت به علويان احترام زيادى مىگذاشت. بااينحال در اين اواخر سياست او نيز نسبت به علويان كه به هر روى حكومت عباسيان را تهديد مىكردند، عوض شده بود.يكى از نمونههاى شاخص مهاجرت در اين دوره، آمدن حضرت فاطمۀ معصومه به ايران، رسيدن ايشان به قم و بيمارى و مدفون شدن آن حضرت در اين شهر است. روشن است كه ايشان در پى آمدن امام رضا راهى ايران شدهاند.
📚تاریخ تشیع در ایران ص 235 _ قصران، ج 1، ص 172
❕ظهير الدين مرعشى نيز مىنويسد ؛
« سادات از آوازه ولايت و عهدنامۀ مأمون كه بر حضرت امامت پناهى داده بود، روى بدين طرف نهادند و او را بيست و يك برادر ديگر بودند. اين مجموع برادران و بنو اعمام از سادات حسينى و حسنى به ولايت رى و عراق رسيدند. »
📚تاريخ طبرستان و رويان و مازندران، ص 227
❕در کتاب تاريخ ايران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاريه ، ص 127 نیز می خوانیم ؛
« از مسلمين تنها كسانى كه توانستند در اين ناحيه ( دیلم ) نفوذ كنند سادات علوى بودند كه در خلافت متوكّل و مستعين بعلت آزار اين دو خليفه بكليه علويان بكوهستانهاى طبرستان و ديلم پناه جستند و چنانكه در فصل راجع بدعاة علوى طبرستان ديديم اين طايفه پس از مدّتى اقامت در آن حدود موفّق بجمع پيروان و يارانى كثير شدند و اسلام بدست ايشان در خاك ديلم انتشار يافت. »
👌ایرانیان به خاطر ارادتی که به خاندان و فرزندان اهلبیت علیهه السلام داشتند ، از علویان مهاجر ، تحت ستم خلفای جور ، استقبال می کردند و پس از وفاتشان بر قبر آنان مقبره ای فراهم می کردند و آنان را زیارت می کردند ، چرا که از پیامبر گرامی شنیده بودند که فرمود ؛
« من در روز قیامت شافع اصنافی هستم که اگر چه تمام گناهان اهل دنیا را به دوش بکشند ، باز مشمول شفاعت من می شوند ؛ مردی که ذریه من را یاری کند و مردی که مالش را در هنگام تنگدستی ذریه ام به آنان بدهد و مردی که ذریه من را با زبان و قلب دوست داشته باشد و مردی که در قضای حوایج ذریه ام سعی و تلاش کند »
📚الکافی ج 4 ص 60
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#دختر_یزگرد_همسر_امام_حسین_ع 🤔#پرسش ❔سئوال: آيا اين درست است كه دختر يزدگرد همسر امام حسين بوده اس
❕ملحدین مدعی شده اند که مرحوم محلاتی قضیه ازدواج شهربانو با امام حسین علیه السلام را از تحریفات می داند ، در حالی که ایشان این قضیه را از قطعیات می داند و در کتاب خود می نویسد ؛
« شهربانويه بنت يزدجرد بن شهريار بن شيرويه ابرويز بن انوشيروان عادل از اينجاست كه امام زين العابدين عليه السّلام مى فرمود أنا ابن الخيرتين لان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قال ان للّه من عباده خيرتان فخيرة من العرب قريش و من العجم فارس و فيه يقول ابو الاسود الدئلى.
و ان غلاما بين كسرى و هاشم لا كرم من نيطت عليه التمائم
❕و اين بانو را بنام شاهزنان و سلافة و خوله و غزاله نيز مى خواندند و شاعر در حق او گفته يعنى در حق زين العابدين.
و امه ذات العلى و المجد شاهزنان بنت يزدجرد
و هو بن شهريار بن كسرى ذو سودد ليس يخاف كسرى
❕و باتفاق مورخين مخدره شهربانو هنگامى كه امام زين العابدين از او متولد گرديد آن مخدره در حال نفاس دنيا را وداع گفت.
📚ریاحین الشریعه ج 3 ص 12
❕علاوه بر اسنادی که در رابطه ازدواج امام حسین ع و شهربانو ارائه دادیم ، دسته قابل توجه دیگری از علمای متقدم و متاخر نیز قائل به صحت ازدواج مذکور می باشند و جریان ازدواج را نقل می کنند ، که از این قبیل هستند ؛
❕منتهی الامال ، شیخ عباس قمی ، ج 2 ص 1057 _ محدثات شیعه ، ص 225 _ المقالات و الرسالات ج 30 ص 106 _ قاموس الرجال ج 12 ص 286 _ مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 15 _ تنقیح المقال ج 3 ص 80 _ تکمله الرجال ج 2 ص 734 _ مجمع الرجال ج 7 ص 176 _ مرات الاولیاء ج 1 ص 222 _ بستان السیاحه ص 545 _ اعیان الشیعه ج 7 ص 353 _ تراجم اعلام النساء ج 2 ص 227 _ اعلام النساء المومنات ص 532 _ بانوان عالمه ص 13 _ الارشاد ، ج 2 ص 137 _ کشف الغمه ج 2 ص 295 _ عمده الطالب ص 192 _ مجموعه نفیسه ص 112 _ الصراط المستقیم ج 3 ص 128 _ شرح الاخبار ج 3 ص 266 _ روضه الواعظین ص 222 و ....
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#امام_حسین_ع_و_شرکت_در_سپاه_عثمان_و_معاویه
🤔#پرسش
❔امام حسين هم عضو سپاه معاويه و هم سرباز عثمان .در كتاب تاریخ ابن خلدون، نوشته ابن خلدون ج ١ ص ١٢٨ كه يكى از كتب معتبر تاريخى است و خود ابن خلدون نيز شيعه بوده است چنين آمده است:
عبد الله بن ابى سرح از جانب عثمان فرمان داشت كه آفريقا را به تصرف آورد. اين فرمان به سال بيست و پنجم هجرى صدور يافت. عثمان به او گفته بود كه: اگر خداوند ترا پيروز گردانيد يك پنجم از خمس غنايم از آن تو باشد. او نيز سپاهى تعبيه كرد و به سردارى عقبة بن نافع بن عبد القيس و عبد الله بن نافع بن الحارث به افريقيه روان داشت شمار سپاهيان او ده هزار تن بود. مردم آفريقا به پرداخت جزيه و خراج رضا دادند ولى اينان نتوانستند به درون آن نفوذ يابند، زيرا شمار سپاهيانشان بسيار بود. پس عبد الله بن ابى سرح، از عثمان يارى طلبيد. عثمان در اين باب با صحابه مشورت كرد آنان اين راى را بپسنديدند و لشكرى گران از مدينه روانه نمود كه بعضى از صحابه چون ابن عباس و ابن عمر و پسر عمرو بن العاص و پسر جعفر طيار و حسن و حسين و ابن الزبير در ميان آنان بودند. اين سپاه با عبد الله بن ابى سرح در سال بيست و ششم هجرى روان شدند.
❕در كتاب تاريخ مدينة دمشق كه يك كتاب بسيار معتبر تاريخى است
در مورد شركت حسين بعنوان سرباز معاويه در لشكر خليفه چنين نوشته است؛
حسين على بن ابيطالب بن عبدالمطلب بن هاشم ... به فرمان معاويه براى فتح قسطنطنيه همراه با سپاهى كه فرمانده آن يزيد بن معاويه بود، رفت
#منبع: تاريخ مدينة دمشق، لابن عساکر، ج ١٤ ص ١١١
چنانچه خوانديد، حسين به عنوان سرباز معاويه در سپاهى كه قصد فتح قسطنطنيه را داشت شركت كرده بود و جالبتر از همه اينكه، يزيد بن معاويه دوشادوش اين امام و در كنار او فرمانده سپاه بود.
بگذاريد به يك كتاب تاريخ نامدار و بسيار معتبر ديگر سر بزنيم.
▪️كتاب البداية والنهاية، نوشته ابن کثیر، در جلد ٨ صفحه ١٦١
نوشته است؛
هنگامی که حسن وفات کرد حسین نزد معاویه ميرفت و در تمام سال او را اطعام و اکرام می کرد. حسين بن على در سال ٥١ هجرى همراه يزيد بن معاويه در سپاهى بود كه در فتح قسطنطنيه شركت داشت.
❕سند تاريخى در اين قسمت نامش هست الوافي بالوافيات كه در اينمورد چنين آورده است:
#ترجمه:
ابن علی بن ابی طالب ، حسین بن علی بن ابی طالب و پسر دخترش فاطمه الزهرا به سوى معاویه آمد و در ارتشى که امیرش یزید بن معاویه بود به قسطنطنیه رفتند.
#منبع:
الوافي بالوفیات، للصفدي، ج ١٢ ص ٢٦٢
در اين سند تاريخى اشاره شده است كه حسين در سپاه خليفه كه فرمانده آن يزيد بن معاويه بود در فتح قسطنطنيه شركت داشت.
سند تاريخى ديگر از كتابى است به نام شرح احقاق الحق كه چنين نوشته است:
#خلاصه_ترجمه:
پس از آوردن نام راويان اين روايت تاريخى ميگويد:
حسين بن على بن ابيطالب و نوه پيامبر به سوى معاويه رفته و به فرمان او براى فتح قسطنطنيه روان شد
#منبع:
شرح إحقاق الحق، للمرعشي، جلد ٢٧ ص ١
💠#پاسخ💠
👌این که امام حسن یا امام حسین علیهما السلام در فتوحات زمان خلفا یا در زمان معاویه شرکت کرده باشند ، از جعلیات و مطالب بی اساسی است که دلائل متعددی بر رد این مساله گواهی می دهد ؛
1⃣چگونه ممکن است که علی علیه السلام اجازه نبرد حسنین در نبرد حساس صفین را نمی دهد ، اما به آنان اجازه حضور در فتوحات خلفاء را می دهد ❗️
❕در نهج البلاغه می خوانیم ؛
« على عليه السلام در يكى از روزهاى جنگ صفّين، آن گاه كه ديد فرزندش حسن عليه السلام به كارزار مى شتابد، فرمود: «اين جوان را برايم نگاه داريد كه مبادا توانم را ببرد. مرا دريغ مى آيد كه اين دو (حسن و حسين) به كام مرگ روند و نسل پيامبر قطع شود».
📚نهج البلاغة ، خطبة 207، كشف الغمّة: ج 2 ص 237 نحوه، بحار الأنوار: ج 32 ص 562 ح 467.
❕در نقل دیگر آمده است ؛
« منافقان به محمّد بن حنفيّه گفتند: چرا امير مؤمنان، تو را در جنگ، جلو مى اندازد و حسن و حسين را نه؟ گفت: چون آن دو، چشمان اويند و من دست راست او، و او با دست راستش از چشمانش دفاع مى كند. »
📚نثر الدرّ ، ج 1 ص 406، ذوبالنضّار: ص 55، كشفالغمّة: ج 2 ص 237 ، بحار الأنوار: ج 42 ص 99 و ج 45 ص 348؛ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج 1 ص 244، ربيع الأبرار: ج 3 ص 521
❕در نقل دیگر آمده است ؛
« مردى به محمّد بن حنفيّه گفت: چرا پدرت تو را در ميدان جنگ، پيش مى اندازد و به جاهايى مى فرستد كه حسن و حسين را نمى فرستد؟ پاسخ داد: چون آن دو، گونه هاى اويند و من دستش. با دستش، گونه هاى خود را حفظ مى كند. »
📚تهذيب الكمال: ج 26 ص 152، سير أعلام النبلاء: ج 4 ص 117،
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕در نقل دیگر آمده است که محمد حنفیه خطاب به علی علیه السلام عرض کرد ؛
« مرا سه بار به كام مرگ فرستادى و خداى متعال، مرا سالم نگاه داشته است و هر گاه به سويت باز گشتم تا مهلتم دهى، مهلتم ندادى؛ ولى به اين دو برادرم، حسن و حسين، هيچ فرمانى نمى دهى؟ امام على عليه السلام سر محمّد را بوسيد و فرمود: «پسر عزيزم! تو پسر منى و اين دو، پسران پيامبر اند. آيا آن دو را از كشته شدن محافظت نكنم؟». محمّد گفت: چرا، اى پدر عزيزم! خدا مرا فداى تو و آن دو كند »
📚ذوب النضّار ص 56، بحار الأنوار ج 45 ص 348
2⃣چگونه ممکن است که امام حسن و حسین علیه السلام در لشگر عثمان در فتح آفریقا شرکت کند ، در حالی که رابطه آنان با عثمان و حکومتش بسیار متشنج و ناصواب بوده است ، چنان که می بینیم از قضاياى به ثبت رسيده در دوران عثمان ، اقدام آنان در مشايعت كردن ابو ذر به هنگام تبعيدش به ربذه است، با آن كه عثمان، از اين كار، منع كرده بود.
👌از ابن عبّاس نقل شده است ؛
❕وقتى ابو ذر به ربذه تبعيد شد، عثمان دستور داد كه در ميان مردم، جار بزنند كه هيچ كسى حق ندارد با او حرف بزند و بدرقه اش كند و دستور داد كه مروان بن حكم، او را بيرون ببرد. مروان، ابوذر را بيرون آورد. همه از ابو ذر، دورى كردند، جز على بن ابى طالب عليه السلام، عقيل برادر على، حسن عليه السلام و حسين عليه السلام، و عمّار كه با او بيرون شدند تا بدرقه اش كنند.
❕حسن عليه السلام با ابو ذر شروع به سخن گفتن كرد. مروان به وى گفت: اى حسن! خاموش! آيا نمى دانى كه امير المؤمنين [عثمان]، از سخن گفتن با اين مرد، نهى كرده است. اگر نمى دانستى، بدان. على عليه السلام به سوى مروان، حمله ور شد و با تازيانه بر سر شتر او زد و گفت: «دور شو، خدا به آتش بچسباندت!». مروان، خشمگين به سوى عثمان بازگشت و ماجرا را باز گفت، و خشم او بر على عليه السلام، شعله كشيد. آن گاه حسين عليه السلام با ابو ذر حرف زد و گفت: عمو جان! خداوند متعال، توانايى دارد كه آنچه را كه تو مى بينى، تغيير دهد و خدا در هر روزى، در كارى است. اين قوم، دنيايشان را از تو باز داشتند و تو دينت را از آنها باز داشتى. تو چه بى نيازى از آنچه تو را باز داشتند و آنها چه محتاج اند به آنچه تو از آنها باز داشتى! از خداوند، برايت شكيبايى و پيروزى طلب مىكنم، و به خدا پناه ببر از آز و بى تابى، كه شكيبايى، از دين و بزرگوارى است و آز، روزى را جلو و بىتابى، اجل را به تأخير نمى اندازد »
📚 شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد: ج 8 ص 252؛ الكافي: ج 8 ص 206 ح 251 _ بحار الأنوار: ج 22 ص 412.
3⃣ملحد می گوید ابن خلدون شیعی در تاریخش نقل کرده است که امام حسن و امام حسین علیهما السلام در لشکری که قصد فتح آفریقا را در زمان عثمان داشتند ، شرکت داشته اند ❗️
👌در حالی که ابن خلدون سنی مالکی مذهب ، بدون هیچ گونه سندی ، این مساله را نقل می کند ، روشن است که چنین نقلی ضعیف و غیر قابل استدلال است ❗️گذشته از آنکه سایر مورخین که جریان فتح آفریقا را مطرح کرده اند ، از حضور حسنین ع سخنی به میان نیاورده اند .
❕ملحد در کمال وقاحت و جهالت و برای فریب مخاطبین ، دست به دروغگویی می زند و مدعی می شود که ابن خلدون شیعه بوده است ، در حالی که هرکس اندک آشنایی نسبت به ابن خلدون و تاریخش داشته باشد ، می داند که او مالکی مذهب و قاضی مالکیان بوده است ، چنان که این مساله مورد تصریح علمای اهلسنت قرار دارد و او را چنین معرفی می کنند ؛ « بن خلدون الحضرمی الاشبیلی المالکی » « ولی قضاء المالکیه »
📚درر العقود الفریده فی تراجم الاعیان المفیده ، ج 1 ص 121 _ شذرات الذهب ، ج 1 ص 71
4⃣ملحد می گوید رابطه امام حسین ع با معاویه خوب بوده است تا جایی که امام حسین در سپاه معاویه به فرماندهی یزید در نبرد قسطنطنیه شرکت کرده است ، در حالی که کمی اندک سواد تاریخی داشته باشد ، می داند که امام حسین ع معاویه را دشمن خود می دانست و یزید را نیز انسان پست و فرومایه ای محسوب می کرد و حکومت معاویه را بزرگترین فتنه توصیف می کرد ، بنابراین معقول نیست که ایشان در لشکر معاویه شرکت کرده باشد .
❕درنقلی آمده است كه امام حسين عليه السلام اموالى را كه از يمن براى معاويه مى بردند به تصرف در آورد و خطاب به معاویه نوشت ؛
« از حسين بن على عليه السلام، به معاوية بن ابى سفيان؛ امّا بعد! گذر كاروانى به ما افتاد كه از يمن همراه با اموال، پوشاك، عنبر و عطريّات، به سوى تو مى آمد، تا آنها را در خزانه دمشق جاى دهى و فرزندان پدرت را با آن سير كنى. من بدانها نياز داشتم، از اين رو آنها را تصرّف كردم. والسلام» معاويه با شنيدن اين خبر سخت برآشفت »
📚شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 18، ص 409 و ناسخ التواريخ، ج 1، ص 195.
❕در رابطه وجه مصادره کاروان معاویه پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛
https://t.me/Rahnamye_Behesht/10492
🔸ادامه 👇
👌بلاذرى دانشمند معروف اهل سنّت نقل مى كند ؛
« وليد بن عتبه (فرماندار مدينه) مانع ملاقات مردم عراق با امام حسين عليه السلام شده بود. امام عليه السلام به وليد فرمود: اى كسى كه به خويشتن ستم نموده، و پروردگارت را نافرمانى كردهاى! چرا مانع ملاقات من با مردمى مىشوى كه قدر و منزلت مرا مى شناسند، در حالى كه تو و عمويت (معاويه) نسبت به آن جايگاه جاهليد؟». وليد در پاسخ گفت: اى كاش حلم و بردبارى ما در برابر تو، سبب نشود كسانى غير از ما نسبت به تو دست به كار جاهلانه اى بزنند. تندى هاى زبانت را مى بخشم تا زمانى كه دست به اقدامى نزنى؛ كه در آن صورت كارى مخاطره آميز انجام داده اى و اگر مى دانستى كه پس از ما چه بر تو خواهد گذشت (چرا كه همه مثل من بردبار نيستند) همين گونه كه امروز ما را دشمن مى دارى، دوست خواهى داشت »
📚انساب الاشراف، ج 3، ص 156- 157، ح 15.
❕در نقل دیگر آمده است که فرمود ؛
« اى معاويه ... اگر ما پيروان تو را به قتل برسانيم نه آنان را كفن مى كنيم و نه بر آنان نماز مى خوانيم و نه آنان را به خاك مى سپاريم (چرا كه آنان را مسلمان نمىدانيم!). به من خبر رسيده كه تو نسبت به پدرم على عليه السلام دشمنى مى ورزى (و ناسزا مى گويى) و به دشمنى با ما برخاسته اى و نسبت به بنى هاشم عيب جويى مى كنى. هر زمان كه چنين اعمالى انجام مى دهى، به خويشتن مراجعه كن، سپس از وجدان خود حق را بپرس (و عيوب خود را بنگر) خواه به ضرر تو باشد يا به نفع تو ... به خدا سوگند! تو در دشمنى با ما، از مردى (عمرو عاص) اطاعت كردى كه سابقه اى در اسلام ندارد، نفاق او تازگى نداشته و قصد خيرى براى تو ندارد. به هر حال، يا خودت براى خويش چاره اى بينديش و يا اين كارها را رها كن!».
📚مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 88- 89، ح 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 129- 130، ح 19.
❕امام ع در نامه ای به معاویه نوشت ؛
« من در حال حاضر، قصد جنگ و درگيرى با تو را ندارم (به خاطر پيمان صلحى كه ميان تو و برادرم امام حسن عليه السلام امضا شده است) و براى ترك مبارزه با تو و با حزب ستمكارت- كه حرام خدا را حلال شمرده اند، همان گروه ستم پيشه و ياران شيطانِ رانده شده- از خداى خود بيمناكم ، ....در گفته هايت خطاب به من چنين آمده بود كه: «اين امّت را در فتنه و آشوب ميانداز!» (پس بدان كه) من براى امّت اسلامى فتنه اى بزرگتر از فرمانروايى تو سراغ ندارم! از جمله سخنانت خطاب به من اين بود كه: «ملاحظه خودت و دينت و امّت محمّد را بنما (و از مخالفت و قيام بر ضدّ من بر حذر باش)!». به خدا سوگند! من كارى را برتر از جهاد با تو سراغ ندارم؛ پس اگر چنين كارى كنم، مايه تقرّب و نزديكى من به پروردگار خواهد بود و اگر دست به كارى نزنم، از خداوند (براى ترك جهاد) استغفار مى كنم و از او- در آنچه را دوست دارد و بدان خشنود است- طلب توفيق مى نمايم....همچنين جوانكى شراب خوار و سگ باز را (اشاره به يزيد است) به ولايت عهدى خود رسانده اى. با اين كار، خودت را خوار كرده و دينت را نابود ساخته و مردم را تباه كردهاى! والسلام »
📚الامامة و السياسة، ج 1، ص 202- 204 و الغدير، ج 10، ص 160
5⃣نقلی که معاند بر اساس کتاب تاریخ دمشق استناد کرد نیز سندا ضعیف است ، زیرا ابن عساکر که متوفای 571 ق است ، بدون هیچ گونه ارایه سندی مدعی می شود که امام حسین در لشگری به رهبری یزید بن معاویه در فتح قسطنطنیه شرکت کرده است .
❕روشن است که نقل مذکور بدون سند بوده که قابل استدلال نمی باشد ، گذشته از آن که امثال ابن اثیر و بلاذری نقل کرده اند که لشگری که به بلاد روم رفت ، تحت فرماندهی سفیان بن عوف بوده است نه یزید بن معاویه و امام حسین ع هم در آن شرکت نداشته است و یزید نیز در ابتدا از شرکت در آن نبرد امتناع می کرد و با لشگر به بلاد روم نرفت که بعد با حکم معاویه خود را به آنان ملحق کرد ؛
📚الکامل ج 3 ص 459 _ انساب الاشراف ج 5 ص 86
6⃣سایرین که مدعی شده اند امام حسین ع در فتح قسطنطنیه حضور داشته است ، با استناد به سخن ابن عساکر چنین مطلبی را بیان کرده اند .
❕ابن کثیر در البدایه و النهایه بدون ارائه هیچ گونه سندی مدعی این امر می شود که روشن است نقل بدون سند هیچ ارزشی ندارد . صفدی نیز در الوافی بالوفیات بدون هیچ گونه ارائه سندی نقل مذکور را می آورد که نقل او نیز بدون سند و ضعیف و خلاف نقلی است که ابن اثیر و بلاذری ذکر می کنند .
👌در کتاب شرح احقاق الحق نیز در رابطه با تاریخ ولادت امام حسین ع نقل مذکور از منابع اهلسنت ( بغیه الطلب ج 6 ص 2572 ) بیان می شود که مولف کتاب بغیه الطلب ، مطلب مذکور را از ابن عساکر نقل می کند و ما گفتیم نقل ابن عساکر هم بدون سند و ضعیف است و هم بر خلاف مستندات تاریخی دیگر است .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕ملحد مفت خور به نقل از مفت خور دیگری مدعی شده است که عاشوراء در زمستان بوده و جریان شهادت عباس علیه السلام از جعلیات است ❗️در ذیل پاسخ هر دو ادعا را داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3215
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2541
❕ملحد مدعی شده است که مرحوم نوبختی گفته است که عبدالله بن سبا بود اولین بار قضیه امامت علی علیه السلام را مطرح کرد ، در حالی که کلام مرحوم نوبختی را کامل نقل نمی کند که ایشان می گوید « حکی جماعه ...» یعنی گروهی این قول را مطرح کرده اند که مقصودش علمای متعصب اهلسنت است . مرحوم کشی نیز این قول را از علمای اهلسنت مطرح کرده است که ما در ذیل بحث مفصلی پیرامون آن داشته ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3274
❕ملحد مدعی است که علی علیه السلام فرموده که زن نمی تواند شرط کند که حق طلاق با او باشد ❗️و این نادیده گرفتن حقوق بانوان است ، در حالی که توجه ندارد که مطابق روایات ، زن اگر چه نمیتواند حق طلاق را از مرد بگیرد و به خود واگذار کند ، اما می تواند وکیل مرد در امر طلاق شود که هر زمانی که صلاح ببینید ، خودش را از طرف مرد ، طلاق دهد ، در ذیل در این رابطه توضیح مفصلی داده ایم ؛
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3276
❕ملحد ادعا می کند که امام حسن علیه السلام از شیعیانش نفرت و بیزاری داشته است ، در حالی که مخاطب امام حسن علیه السلام کسانی هستند که به دروغ ادعای تشیع می کردند اما در واقع کارگزار معاویه بودند ، و حتی قصد قتل امام حسن ع را داشتند ، کسانی که اطراف امام را خالی کردند و امام را وادار به صلح کردند ، امام حسن در مورد آنان تعبیر « یزعمون لی شیعه » به کار می برد ، یعنی کسانی که شیعه نیستند ، اما خود را شیعه معرفی می کنند ، در ذیل در مورد این شیعه نمایان منافق توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2780
❕و توضیح داده ایم که همین منافقین ، اطراف امام حسن ع را خالی کردند و امام را وادار به صلح کردند ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2780
❕وهابی مدعی شده است که در روایت شیعه آمده است که انسان نباید بر چیزی سجده کند که سایر اعضای بدنش بر آن قرار نگرفته است ، و مطابق عقیده خودشان مثلا باید بر روی فرش سجده کرد که سایر اعضاء نیز بر روی فرش قرار دارند ، در حالی که مطابق روایات خودشان پیامبر گرامی از سجده کردن بر روی فرش و مانند آن نهی کرده است و مقید بر سجده کردن بر روی زمین و خاک بوده است ، این مساله در روایات متعدد شیعه نیز آمده است در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1499
❕و در روایات دیگری نیز آمده است هیچ اشکالی ندارد که انسان بر چیزی سجده کند که سائر اعضای بدنش بر روی آن قرار ندارند ؛
📚وسائل الشیعه ج 5 ص 356 باب 8 « باب جواز السجود علی شيئ لیس علیه سائر الجسد
❕روایتی هم که وهابی به آن استناد کرده است ، موافق اعتقاد خودشان است و از روی تقیه صادر شده است چرا که خلاف روایاتی است که از سجده بر روی فرش و امثال آن نهی می کند و می گوید اشکالی ندارد که بر چیزی سجده کرد که سائر اعضا بر روی آن قرار ندارد .
📚الاستبصار ج 1 ص 335
❕راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛
« دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که با اهل سنت مخالف است ، آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است »
📚 الکافی ج 1 ص 68
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕ملحد میگوید که چرا خداوند از کعبه در جریان ابرهه دفاع می کند و سپاه ابرهه را نابود می کند ، اما در موارد دیگر که کعبه توسط عوامل انسانی و غیر انسانی تخریب شده است ، از کعبه دفاع نمی کند ، در ذیل پاسخ مفصلی به این اشکال داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2052
❕و می گوید خداوند از کعبه در زمانی که بت خانه بود ، دفاع کرد ، در حالی که جریان ابرهه در زمانی واقع شد که زمام کعبه به دست عبدالمطلب بود ، و ایشان یکتاپرست و از اوصیاء پیامبران الهی بودند و دامان کعبه را از آلودگی های شرک و خرافات حفظ کرده بودند ، در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2214
❕اگر چه بعدها ، تولیت کعبه به دست مشرکین می افتد و کعبه را بت خانه می کنند ، اما باز همین کعبه در مدت 13 سال حضور پیامبر در مکه محل عبادت و طواف ایشان وپس از آن قبله برای مسلمین بوده است . این که عده ای از موقعیت کعبه سوء استفاده کردند غباری بر دامن خانه کعبه نمی نشیند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕ملحد مدعی شده است که فلان سایت گفته است که فتوحات خلفاء مورد تایید علی علیه السلام بوده است ، چگونه شما می گویید مورد تایید نبوده است ❗️
👌جناب ملحد فلان سایت و فلان سایت تحقیقاتشان کامل نبوده است ، و تحقیق ناقص آنان که برای ما قابل اعتناء نیست ، ما در ذیل ثابت کردیم که این فتوحات مورد تایید اهل بیت ع نبوده است ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2735
👌 اگر فتوحات خلفاء مورد تایید علی ع بوده است ، چگونه خود ایشان در این فتوحات شرکت نکرد با این که هیچ شمشیری برنده تر از شمشیر علی ع نبوده است تا جایی که علمای اهلسنت نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود ؛
« على، شير خدا و شمشير از نيام كشيده ، خداوند است كه دشمنان او را از پاى درمى آورد »
📚ذخائر العقبی ص 92
👌از ابن عباس نیز نقل می کنند که می گفت ؛
« على كسى بود كه در هر نبردى پرچمدارى رسول خدا را به عهده داشت؛ على كسى است كه در هنگام پا به فرار گذاشتن ديگران، پايدارى كرد و از كارزار دست نكشيد »
📚الاستیعاب ، ابن عبد البر ، ج 2 ص 457
❕سفیان #ثوری می گفت ؛
« علی بن ابی طالب مانند کوهی بین مسلمین و مشرکین بود ، خداوند به وسیله او به مسلمین عزت و به مشرکین ذلت داد »
📚بحار الانوار ج 41 ص 62
👌اگر این فتوحات مورد تایید علی ع بوده است ، طبیعتا خودشان شرکت می کردند و موجب عزت مسلمین می شدند ، اما می بینیم که هیچ نقلی حتی ضعیف و بدون سند وجود ندارد که بگوید علی ع در فتوحات خلفاء شرکت کرده باشد ❗️
❔آیا امیر مومنان جهاد با مشرکین را واجب نمی داند یا فتوحات خلفا را مشروع نمی داند که خود را از جنگ ها کنار کشیده و خانه نشینی را اختیار نموده است ❗️
👌در مورد مشورت دادن علی ع به عمر در نبرد نهاوند و جملاتی که علی ع در این رابطه ایراد کردند ، پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/637
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#مقصود_از_علی_بن_الحسین_در_زیارت_عاشورا
🤔#پرسش
❔استاد اکبرنژاد:
🔔 افرادی که می گویند منظور از «السلام ... و علی علی بن الحسین» علی اکبر است کمترین معرفتی از امامت ندارند.
🔻این حرف مصداق غلوّ درباره امامزادگان است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
❕با توجه به آنکه از دو تن از فرزندان امام حسین ع یعنی امام سجاد و علی اکبر ع با نام علی بن الحسین یاد شده است ، چنان که در نقلی آمده است ، يزيد امام زين العابدين عليه السلام را خواست و به او گفت: نامت چيست؟
فرمود: «على بن الحسين». گفت: مگر خدا، على بن الحسين را نكُشت؟
فرمود: «من برادر بزرگترى داشتم كه على ناميده مى شد و شما او را كُشتيد».
📚مقاتل الطالبيّين: ص 119، نسب قريش: ص 58، الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 480، الطبقات الكبرى: ج 5 ص 212، تاريخ دمشق: ج 41 ص 367 عن مصعب بن عبداللّه، الفتوح: ج 5 ص 123؛ الحدائق الورديّة: ج 1 ص 24
❕این اختلاف ایجاد شده است که مقصود از « علی بن الحسین » در زیارت عاشورا که بر او سلام می گوییم ، کدام یک از این دو بزرگوار می باشد ، آیا مقصود امام سجاد ع است یا علی اکبر ع
❕از قرائنی استفاده می شود که مقصود علی اکبر ع است که در میدان کربلا مظلومانه به شهادت رسید ؛
1⃣چرا که زیارت عاشوراء ، برای شهدای کربلا می باشد و امام باقر علیه السلام می فرمودند کسانی که از راه دور این زیارت را می خوانند ، به سوی کربلا و قبر امام حسین علیه السلام اشاره کنند ؛
📚كامل الزيارات ص 327 ح 556، بحار الأنوار: ج 101 ص 291 ح 1
❕بر این اساس ، چون در زیارت عاشورا ، شهدای کربلا مورد زیارت واقع می شوند و از آنان یاد می شود ، قاعدتا مقصود از علی بن الحسین ، همان علی اکبر است که از شهدای کربلا می باشد .
2⃣و با توجه به آنکه در زیارت عاشوراء غیر معروفه ، صراحتا پس از سلام بر امام حسین ع بر علی اکبر شهید ، سلام داده شده است ؛
« السَّلامُ عَلَى الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ الشَّهيدِ، السَّلامُ عَلى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ الشَّهيد »
📚مستدرك الوسائل: ج 10 ص 308 ح 12066 و ص 412 ح 12273
3⃣و یا در زیارت وارث نیز ، پس از سلام بر امام حسین ع بر علی اکبر شهید سلام داده می شود ؛
« السَّلامُ عَلَى الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ الشَّهيدِ، السَّلامُ عَلى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ الشَّهيدِ »
📚مصباح الزائر: ص 245، بحار الأنوار: ج 101 ص 222 ح 34.
❕روشن می شود که مقصود از علی بن الحسین در زیارت عاشوراء معروفه نیز ، همان علی اکبر شهید ع دشت کربلا می باشد .
4⃣لذا می بینیم که وقتی از مرجع عالی قدر ، مکارم شیرازی سوال کردند ؛
« منظور از «السلام على علىّ بن الحسين» در سلامهاى انتهاى زيارت عاشورا، امام سجاد عليه السلام است يا حضرت على اكبر عليه السلام؟ چرا؟ ❕ایشان پاسخ دادند ؛
«بنابر قول صحيح، منظور حضرت على اكبر عليه السلام است كه جزء شهداى كربلا مى باشد. »
📚احکام عزاداری ص 85
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕در نقلهایی که آمد ، می بینیم که بر علی اکبر ع پس از امام حسین ع سلام داده شده است ، اگر سلام دادن بر علی اکبر ع مصداق غلو بود ، هیچگاه امامان ع بر چنین امری مبادرت نمی کردند و چنین سلام دادنی را به شیعیان آموزش نمی دادیم ، خصوصا وقتی که می بینیم امام زمان ع نیز در زیارت ناحیه مقدسه از علی اکبر ع یاد کرده است و به او سلام داده است ؛
« سلام بر تو، اى نخستين كُشته از تبار بهترين بازمانده از نسلِ ابراهيم خليل! درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه كه در باره ات فرمود: «خدا، بكُشد آن گروهى را كه تو را كُشت. پسرم! چه جرئتى بر خداى مهربان كردند. و چه جسارتى در هتكِ حرمت پيامبر! پس از تو، خاك بر سرِ دنيا!».... سلام و نيز رحمت و بركات خدا بر تو باد »
📚الاقبال ج 3 ص 343 _ المزار ، شهید اول ، ص 148
👌شما تصور کرده اید که علی اکبر ع یک امامزاده ساده بوده است که به شهادت رسیده است ، لذا بعید شمرده اید که ایشان مقصود از « علی بن الحسین » زیارت عاشورا باشد ، در حالی که ایشان یک امامزاده ساده نبودند ، بلکه تصویر مجسم پیامبر گرامی ص بودند و صفات و سیره پیامبر گرامی در وجود ایشان ، جلوه کرده بود ، چنان که می بینیم ایشان از نظر صورت و سيرت و سخن گفتن، به حدّى شبيه پيامبر گرامی ص بود كه هر كس شوق ديدار پيامبر را داشت، به ایشان مى نگريست، لذا پدر بزرگوارش، طبق نقلى، هنگام رفتن وى به ميدان نبرد، فرمود ؛
« خداوندا! گواه باش كه جوانى براى جنگ با آنان مى رود كه شبيه ترينِ مردم به پيامبرت از جهت صورت و سيرت و سخن گفتن است و ما هرگاه مشتاق ديدار پيامبر تو مى شديم، به او نگاه مى كرديم »
📚الملهوف: ص 166 _ مقاتل الطالبيّين: ص 115؛ بحار الأنوار: ج 45 ص 45
❕ممکن است بگویید که از کودک شیر خوار امام حسین ع که در میدان کربلا به شهادت رسید ، با عنوان « علی اصغر » یاد می شود و نام ایشان هم « علی » بوده است ، چرا ایشان مقصود از سلام بر « علی بن الحسین » در زیارت عاشورا نباشد ❗️
👌پاسخ روشن است ، زیرا اگر چه از ایشان با عنوان علی اصغر یاد می شود و از امام سجاد با عنوان علی اوسط و از دیگری با عنوان علی اکبر ، اما نام اصلی علی اصغر ، عبدالله بوده است و در مقاتل و زیارات از ایشان با عنوان « عبدالله » یاد شده است ، بنابراین ایشان نمی توانند مخاطب « علی بن الحسین » زیارت عاشورا باشند .
❕شیخ مفید می نویسد ؛
« عبد اللّه بن حسين، كه در كودكى با پدرش كشته شد. تيرى آمد و او را در دامان پدرش ذبح كرد »
📚الإرشاد: ج 2 ص 135، مجموعة نفيسة: ص 110 (تاج المواليد)، إعلام الورى: ج 1 ص 478، بحار الأنوار: ج 45 ص 329
❕در «زيارت ناحيه مقدّسه» نیز آمده است ؛
« سلام بر عبد اللّه بن الحسين، كودك شيرخواره تير خورده ضربت خورده به خون تيپده كه خونش به آسمان، پرتاب شد و در دامان پدرش، با تير، سر بُريده شد! خدا لعنت كند حَرمَلَه بن كاهِل اسدى و همراهانش را كه به او تير زدند »
📚بحار الانوار ج 98 ص 270
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕معاند مدعی است که در روایت آمده است ، هرکس خمس ندهد ، حرامزاده است ، در حالی که روایتی که به آن استناد کرده است ، اشاره به یک موضوع خاص صدر اسلام و کنیزانی است که جزء غنائم جنگی بوده و خمس آن لازم بوده است و یک حکم عام را صادر نمی کند ، در ذیل در این رابطه توضیح مفصلی دادیم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2599