#امام_حسین_ع_و_شرکت_در_سپاه_عثمان_و_معاویه
🤔#پرسش
❔امام حسين هم عضو سپاه معاويه و هم سرباز عثمان .در كتاب تاریخ ابن خلدون، نوشته ابن خلدون ج ١ ص ١٢٨ كه يكى از كتب معتبر تاريخى است و خود ابن خلدون نيز شيعه بوده است چنين آمده است:
عبد الله بن ابى سرح از جانب عثمان فرمان داشت كه آفريقا را به تصرف آورد. اين فرمان به سال بيست و پنجم هجرى صدور يافت. عثمان به او گفته بود كه: اگر خداوند ترا پيروز گردانيد يك پنجم از خمس غنايم از آن تو باشد. او نيز سپاهى تعبيه كرد و به سردارى عقبة بن نافع بن عبد القيس و عبد الله بن نافع بن الحارث به افريقيه روان داشت شمار سپاهيان او ده هزار تن بود. مردم آفريقا به پرداخت جزيه و خراج رضا دادند ولى اينان نتوانستند به درون آن نفوذ يابند، زيرا شمار سپاهيانشان بسيار بود. پس عبد الله بن ابى سرح، از عثمان يارى طلبيد. عثمان در اين باب با صحابه مشورت كرد آنان اين راى را بپسنديدند و لشكرى گران از مدينه روانه نمود كه بعضى از صحابه چون ابن عباس و ابن عمر و پسر عمرو بن العاص و پسر جعفر طيار و حسن و حسين و ابن الزبير در ميان آنان بودند. اين سپاه با عبد الله بن ابى سرح در سال بيست و ششم هجرى روان شدند.
❕در كتاب تاريخ مدينة دمشق كه يك كتاب بسيار معتبر تاريخى است
در مورد شركت حسين بعنوان سرباز معاويه در لشكر خليفه چنين نوشته است؛
حسين على بن ابيطالب بن عبدالمطلب بن هاشم ... به فرمان معاويه براى فتح قسطنطنيه همراه با سپاهى كه فرمانده آن يزيد بن معاويه بود، رفت
#منبع: تاريخ مدينة دمشق، لابن عساکر، ج ١٤ ص ١١١
چنانچه خوانديد، حسين به عنوان سرباز معاويه در سپاهى كه قصد فتح قسطنطنيه را داشت شركت كرده بود و جالبتر از همه اينكه، يزيد بن معاويه دوشادوش اين امام و در كنار او فرمانده سپاه بود.
بگذاريد به يك كتاب تاريخ نامدار و بسيار معتبر ديگر سر بزنيم.
▪️كتاب البداية والنهاية، نوشته ابن کثیر، در جلد ٨ صفحه ١٦١
نوشته است؛
هنگامی که حسن وفات کرد حسین نزد معاویه ميرفت و در تمام سال او را اطعام و اکرام می کرد. حسين بن على در سال ٥١ هجرى همراه يزيد بن معاويه در سپاهى بود كه در فتح قسطنطنيه شركت داشت.
❕سند تاريخى در اين قسمت نامش هست الوافي بالوافيات كه در اينمورد چنين آورده است:
#ترجمه:
ابن علی بن ابی طالب ، حسین بن علی بن ابی طالب و پسر دخترش فاطمه الزهرا به سوى معاویه آمد و در ارتشى که امیرش یزید بن معاویه بود به قسطنطنیه رفتند.
#منبع:
الوافي بالوفیات، للصفدي، ج ١٢ ص ٢٦٢
در اين سند تاريخى اشاره شده است كه حسين در سپاه خليفه كه فرمانده آن يزيد بن معاويه بود در فتح قسطنطنيه شركت داشت.
سند تاريخى ديگر از كتابى است به نام شرح احقاق الحق كه چنين نوشته است:
#خلاصه_ترجمه:
پس از آوردن نام راويان اين روايت تاريخى ميگويد:
حسين بن على بن ابيطالب و نوه پيامبر به سوى معاويه رفته و به فرمان او براى فتح قسطنطنيه روان شد
#منبع:
شرح إحقاق الحق، للمرعشي، جلد ٢٧ ص ١
💠#پاسخ💠
👌این که امام حسن یا امام حسین علیهما السلام در فتوحات زمان خلفا یا در زمان معاویه شرکت کرده باشند ، از جعلیات و مطالب بی اساسی است که دلائل متعددی بر رد این مساله گواهی می دهد ؛
1⃣چگونه ممکن است که علی علیه السلام اجازه نبرد حسنین در نبرد حساس صفین را نمی دهد ، اما به آنان اجازه حضور در فتوحات خلفاء را می دهد ❗️
❕در نهج البلاغه می خوانیم ؛
« على عليه السلام در يكى از روزهاى جنگ صفّين، آن گاه كه ديد فرزندش حسن عليه السلام به كارزار مى شتابد، فرمود: «اين جوان را برايم نگاه داريد كه مبادا توانم را ببرد. مرا دريغ مى آيد كه اين دو (حسن و حسين) به كام مرگ روند و نسل پيامبر قطع شود».
📚نهج البلاغة ، خطبة 207، كشف الغمّة: ج 2 ص 237 نحوه، بحار الأنوار: ج 32 ص 562 ح 467.
❕در نقل دیگر آمده است ؛
« منافقان به محمّد بن حنفيّه گفتند: چرا امير مؤمنان، تو را در جنگ، جلو مى اندازد و حسن و حسين را نه؟ گفت: چون آن دو، چشمان اويند و من دست راست او، و او با دست راستش از چشمانش دفاع مى كند. »
📚نثر الدرّ ، ج 1 ص 406، ذوبالنضّار: ص 55، كشفالغمّة: ج 2 ص 237 ، بحار الأنوار: ج 42 ص 99 و ج 45 ص 348؛ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج 1 ص 244، ربيع الأبرار: ج 3 ص 521
❕در نقل دیگر آمده است ؛
« مردى به محمّد بن حنفيّه گفت: چرا پدرت تو را در ميدان جنگ، پيش مى اندازد و به جاهايى مى فرستد كه حسن و حسين را نمى فرستد؟ پاسخ داد: چون آن دو، گونه هاى اويند و من دستش. با دستش، گونه هاى خود را حفظ مى كند. »
📚تهذيب الكمال: ج 26 ص 152، سير أعلام النبلاء: ج 4 ص 117،
🔸ادامه 👇
#اعتراف_نظام_به_قتل_فاطمه_س_رسوایی_معاند_جیره_خوار
🤔#پرسش
❔آخوند براى ادعايش در مورد ابراهيم بن سيار اين منبع را نوشته: الوافى بالوفيات ج٦ ص١٧
١) اين كتاب ربطى به ابراهيم بن سيار ندارد
كتاب الوافي بالوفيات نوشته صلاح الدين خليل بن أيبك الصفدي ميباشد كه وى در اين كتاب در مورد شخصيتهاى تاريخى و عقايد و نظراتشان توضيح داده است.
صفدى در ج ٦ ص ١٥ كتابش در مورد ابراهيم سيار چنين ميگويد:
#خلاصه_ترجمه متن تصوير بالا كه علامت گذارى شده است:
از جمله رفتارهاى او(ابراهيم بن سيار النظام)، گرايش به شيعيان طرد شده ميباشد و همچنين نوشته هايش در مورد بزرگترین اصحاب رسول الله ميباشد و اينكه پیامبر، علی را بعنوان جانشين انتخاب كرده و صحابه این را می دانستند، ولى عمر اين موضوع را كتمان كرد در انتخاب ابوبکر، همچنين او گفته است كه 👈 عمر به شکم فاطمه در روز بيعت ضربه زد تا اينكه محسن سقط شد👉
...صفدى در ادامه اتهاماتى كه او به صحابه محمد زده را مينويسد و در نهايت ميگويد: گروهی از علما اظهار داشتند که نظام(ابراهيم سيار) در باطن پيرو مذهب برهمنى ها بود كه نبوت را انكار ميكرد ولى از ترس شمشير مسلمانان آنرا علنى نميكردند. ازينرو اكثر علماء او را تكفير كرده اند كه در اين ميان حتى علماى معتزلى نيز مانند ابوالهذيل العلاف كه دائى نظام بود و الاسكافي و جعفر بن حرب كتابى در تكفير او نوشتند.
اضافه بر اين او يك فاسق و معتاد به الكل(شرابخوار دائمى) بود. در لحظه آخر پيك شراب در دستش بود در حالى كه بسيار مست بود.
همانطور كه ديديد ملاهاى دروغگو، مفتخور و مفلوك براى اثبات يك دروغ به جعل و تحريف و دروغگوئيهاى بيشترى متوصل ميشوند.
١) ابراهيم بن سيار (النظام) را اهل سنت معرفى ميكنند.
٢) دوباره همان النظام را با اسم كامل، ابراهيم بن سيار، معتزلى معرفى ميكند كه در كتاب الوافي بالوفيات در مورد قتل فاطمه اعتراف كرده است درصورتى كه اين كتاب نوشته صلاح الدين صفدى است و نه النظام!
٣) صفدى در كتابش (النظام) را يك فاسق الكلى ناميده كه اكثر علما او را تكفير كرده اند اما ملاى مفلوك با جعل اين موضوع، اعتراف به قتل فاطمه را استخراج كرده است.
البته اين تنها مورد نيست و در ليستى كه اين ملا نوشته حتى يك مورد صحيح وجود ندارد و در بخشهاى بعدى همه آنها را افشا ميكنم.
▪️تحدى به كانال پسمانده اعتقادى:
دفعه قبل تحدى كرديم كه كانال پسمانده براى اثبات موضوع آب شور رودخانه توسط على اكبر، منبع و سند بدهد(اينجا)، شروع به توهين كرد و اثبات كرد پدرش را نميشناسد.
اما اينبار تحدى ميكنيم اگر پدرش را تا حالا ملاقات كرده و ميداند پدرش كيست، اثبات كند كه النظام از علماى برجسته اهل سنت است و اينكه او هيچ جعلى در نوشتن اين مسئله انجام نداده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
❕ملحد جیره خوار دولت وهابی سعودی که در ذیل در مورد او افشاگری کردیم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13074?single
👌ظاهرا از ناحیه وهابیون سعودی تحت فشار قرار گرفته است که اگر از عمر در قضیه شهادت فاطمه س ، دفاع نکند ، جیره اش قطع می شود ، او از ترس قطع نشدن جیره اش ، یک سری اشکالاتی مطرح کرده است که نشان دهنده نهایت جهل و بیسوادی این جماعت است ، این جماعت بیسواد مدعی بودند که صاحبان صحاح سته اهلسنت ، کتابهایشان را بعد از مرگشان نوشته اند ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12396
👌در قضیه شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها ، ما به این سخن نظام معتزلی استناد کردیم که می گوید ؛
«إنّ عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتّى ألقت المحسن من بطنها؛ عمر در روز اخذ بيعت براى ابى بكر بر شكم فاطمه زد، او فرزندى كه در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند، سقط كرد!».
👌این سخن و نقل نظام ، در کتابهای متعددی آمده است که ما در پاسخی ، از کتاب الملل و النحل شهرستانی ج 1 ص 57 آدرس دادیم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11513
❕و در پاسخی ، این نقل را از کتاب الوافی بالوفیات ، ج 6 ص 17 ، صفدی ، آدرس دادیم ؛
💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/8080
❕کسی که اندک سوادی داشته باشد ، می بینید که ما نقل نظام معتزلی را از دو کتاب مختلف اهلسنت آدرس داده ایم ، نه آنکه بگوییم دو کتاب مذکور برای خود نظام است .
❗️ما در یکی از دو پاسخ بالا ، از او با لقب مشهورش یاد کرده ایم و گفته ایم « نظام » ، و در پاسخ دیگر ، اسم و لقب او را با هم آورده ایم و گفته ایم ؛ « ابراهیم بن سیار ، نظام معتزلی » . درست به مانند این که ما گاهی می گوییم « شیخ صدوق » چنین نقل کرده است ، یا گاهی اسم و لقب او را با هم می آوریم و می گوییم ؛ « محمد بن علی بن بابویه ، صدوق » .
❕ملحد بیسواد برای خوش رقصی در برابر وهابیون سعودی ، چنین اشکالات سطحی و کودکانه را مطرح می کند .
🔸ادامه 👇