#آیا_ابوبکر_حامی_مالی_پیامبر_بوده_است
🤔#پرسش
❔اهلسنت خیلی می گویند که ابوبکر حامی پیامبر بوده است و اسلام با مال و ثروت ابوبکر پیشرفت کرد ❗️این سخن چقدر سندیت دارد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آنان برای فضیلت سازی ، نقلهای جعلی و دروغین در مورد ابوبکر و ثروت افسانه ای او ساخته اند ، تا جایی که عایشه می گوید ؛
«من به دارائى پدرم كه در روزگار نادانى- پيش از اسلام- يك مليون اوقيه بود نازيدم و باليدم، در خانه او سيصد و شصت تخت مى چيدند و بر روى هر تخت روپوشى گران- كه هر كدام به هزار دينار زر مى ارزيد- مى افكندند ...»
📚سنن نسائی ج 5 ص 358 _ تهذیب التهذیب ج 8 ص 358
❕در حالی که فاطمه صدیقه س مطابق نقلهای اهلسنت ، به زیبایی کذب اهلسنت را بر ملا کرده و فقر و ناداری ابوبکر را به تصویر کشیده و خطاب به ابوبکر می گوید ؛
« نوشابه شما آبى بود كه از بس در آن غوطه خورده و ادرار و سرگين انداخته بودند تيره شده بود و خوراكتان برگ درختان. مشتى زبون و گردن كج كرده كه مى ترسيديد مردم پيرامون شما بربايندتان. تا خداوند با دست برانگيخته اش شما را رهائى بخشيد »
📚بلاغات النساء ص 24 _ اعلام النساء ج 4 ص 117
👌سایر نقلهای اهلسنت هم به روشنی ثابت می کند که ابوبکر مالی نداشت تا چه برسد که بخواهد انفاق کند یا بردگان را آزاد کند .
❕مسلم از ابوهریره روایت می کند ؛
« رسول خدا ، روزی یا شبی ، از منزل بیرون آمد ،ناگاه با ابوبکر و عمر برخورد کرد ، فرمود چرا در این ساعت از خانه بیرون آمدید ؟ گفتند گرسنگی ای رسول خدا ، فرمود قسم به آن کس که جانم به دست اوست ، مرا نیز همان از خانه بیرون کرد که شما را بیرون کرد ، برخیزید ، با هم به منزل یکی از انصار رفتند ... »
📚صحیح مسلم ج 3 ص 1609 کتاب الاشربه ، باب 20
❕در نقل دیگر آمده است که آنان به منزل ابو ایوب انصاری رفتند و او ، آنان را اطعام کرد ؛
📚الترغیب و الترهیب ، ج 3 ص 148
👌در نقل دیگر آمده است ؛
« پیامبر وارد مسجد شد پس ابوبكر و عمر را يافت از آن دو پرسيد: چرا بيرون آمده ايد؟ گفتند گرسنگى، ما را بيرون آورده است . پیامبر گفت: من نيز از گرسنگى بيرون آمده ام پس به نزد ابو الهيثم ابن التيهان شدند تا دستور داد با گندم يا جوئى كه نزد او بود خوراكى ساختند »
📚اعلام النبوه ص 220
❕اگر ابوبکر دارای چنان ثروت افسانه ای بود ، دیگر پدرش ابوقحافه نيازمند آن نبود كه براى عبد اللّه پسر جذعان مزدورى كند و با بانگ خود مردم را بر سر سفره او بخواند .
📚مثالب الکلبی ، ج 8 ص 342 _ مسامره الاوائل ص 88
❕كسى كه يك مليون اوقيه و سيصد و شصت تخت آراسته به ابريشم داشته سزاوار چنان بود كه ده تن همچون ابوقحافه مردم را به مهمانسرا و بر سر خوان خوراكى هايش بخوانند نه اين كه پدر خودش مزدور مردمان ديگر گردد تا از اين راه چند شاهى پول سياه به دست آرد يا شكم گرسنه اش را سير كند.
📚الغدیر ، ج 8 ص 78
👌و اگر ابوبكر را در آن روزگار چنان دارائى هائى بود كه پنداشته اند- و اگر بخشى از آن را هم داشت- نيازمند آن نمى شد كه براى هجرت با ياران پیامبر خدا دو شتر سوارى به هشتصد درهم بخرد .
📚طبقات ابن سعد ج 1 ص 228 _ تاریخ ابن کثیر ، ج 3 ص 218
👌و آن گاه يكى را به پیامبر خدا پيشكش كند و پیامبر نيز آن را نپذيرد مگر با دادن بهاى آن، و بگويد ؛
« من شترى را كه از آن خودم نيست سوار نمى شوم ، بگو چه بهائى براى خريد آن پرداخته اى؟ گفت چنين و چنان اندازه گفت پس من با پرداخت بها، آن را مى ستانم »
📚صحیح بخاری ج 3 ص 1419 _ تاریخ طبری ج 2 ص 376 _ صحیح مسلم ، ج 1 ص 373
👌و اين كه رسول خدا آن را نپذيرفت ، انگيزه اى جز آن نداشت كه ابوبكر را دارائى چندانى نبود .
❔آیا می توان پذیرفت که ابوبکر ، خود و مالش را متعلق رسول خدا بداند ، ولی هنگام هجرت ، پول شتری را که آن حضرت می خواست بر آن بنشیند و به مدینه برود را از حضرتش بگیرد ❗️
🔸#ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❔چگونه ابوبکر ، آن ثروت افسانه ای را دارا بوده است ، در حالی که خودش و پدرش به خريد و فروش پارچه مى پرداخته كه آن را هم بر روى شانه و دوش خود به اين سوى و آن سوى مىکشيده ، بى آن كه در تجارتخانه يا دكانى جاى داشته باشد ، در بازارها و كوچه ها پرسه مى زده و كارى به اين خردى و ناچيزى داشته است ❗️
👌ابن سعد از عطاء نقل می کند ؛
« چون بوبكر به جانشينى پيامبر نشست بامدادان به سوى بازار شتافت و جامه هائى بر دوش خود بار كرده بود تا به فروشندگى پردازد ، پس عمر پسر خطاب و ابو عبيده جراح او را ديدار كردند و به وى گفتند اى جانشين رسول خدا! كجا مى خواهى بروى؟ گفت بازار گفتند براى چه كارى؟ توبه سرپرستى مسلمانان رسيده اى گفت پس به خانواده ام چه بخورانم؟ گفتند بيا تا چيزى برايت معين كنيم پس با آن دو برفت و بناشد كه روزانه يك نيمه گوسفند به او برسانند و پوشاك سر و تن او را هم بدهند....»
📚طبقات ابن سعد ، ج 3 ص 184 _ صفه الصفوه ، ج 1 ص 257 _ السیره الحلبیه ، ج 3 ص 359
❕انفاقهای ابوبکر ، کجا بود ، آنگاه که خداوند مقرر کرد که هرکس قصد نجوا با پیامبر را دارد ، مبلغی باید صدقه دهد ، تمام صحابه از دادن این مبلغ خود داری کردند و مورد مذمت قرآن قرار گرفتند ، جز علی ع .
👌خداوند می فرماید ؛
« «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هنگامى كه مى خواهيد با پيامبرنجوا كنيد (و سخنان درگوشى بگوييد)، قبل از آن صدقه اى (در راه خدا) بدهيد؛ اين براى شما بهتر و پاكيزه تر است. و اگر توانايى نداشته باشيد، خداوند آمرزنده و مهربان است. آيا ترسيديد (فقير شويد) كه از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى كرديد؟! اكنون كه اين كار را نكرديد و خداوند توبه شما را پذيرفت، نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و خدا و پيامبرش را اطاعت نماييدو (بدانيد) خداوند از آنچه انجام مى دهيد آگاه است.». ( مجادله 12 _ 13)
❕علمای اهلسنت از على عليه السلام چنين نقل می کنند كه فرمود ؛
«در قرآن آيه اى است كه هيچ كس قبل از من و نه بعد از من، به آن عمل نكرده و نخواهد كرد، و آن آيه نجوى است، من دينارى داشتم، آن را به ده درهم فروختم، هر زمانى مى خواستم با پيامبر نجوى كنم، درهمى را صدقه مى دادم، سپس اين آيه نسخ شد »
📚شواهد التنزیل ، ج 2 ص 231 _ الدر المنثور ، ج 6 ص 185 _ کشاف ، ج 4 ص 494
❕بنابراین ، مساله ثروت ابوبکر و انفاق های او ، افسانه ای ساختگی است که اهلسنت برای او ساخته اند تا برایش فضیلت سازی کنند ، اما از آنجایی که دروغگو حافظه ندارد ، خودشان در کتب خویش ، این سخن و این ادعای خود را نقض کرده اند و خلاف آن را ثابت کرده اند ، لذا می بینیم که علامه حلی به زیبایی می گوید ؛
« مساله انفاق ابوبکر به پیامبر خدا ، کذب و دروغ است ، زیرا او صاحب مالی نبود و پدرش نیز در نهایت فقر بود تا جایی که مردم را بر سر سفره عبد الله بن جدعان دعوت می کرد ....و پیامبر قبل از هجرت با مال خدیجه تقویت شد ...»
📚منهاج الکرامه ص 187
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ توهمات ملحد را که با کپی کردن مطالب از سایتهای ضد شیعه ، مدعی است که ائمه ع در مورد قنوت نماز ، دچار تناقض گوئی شده اند را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1512
👌پاسخ توهمات ملحد در مورد ازدواج پیامبر گرامی با ماریه قبطیه را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2233
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1833
شیعه پاسخ
👌ملحد دروغگو با استناد به یک روایت و تقطیع آن ، مدعی شده است که اصحاب ائمه در نقل حدیث سانسور می کرده اند ، در حالی که روایت مورد استناد او ، در صدد بیان جواز نقل حدیث به معنا است .
❕راوی می گوید ؛
« اینان ( اهلسنت ) حدیث را همانگونه که شنیده اند نقل می کنند ، و ما گاهی در نقل روایت ، تقدیم و تاخیری صورت می دهیم و چیزی را ( برای توضیح ) زیاد یا کم می کنیم ؟ امام صادق علیه السلام پاسخ داد ؛
« احادیث آنان ( اهلسنت ) فریبنده و دروغ است ، اما ( تقدیم و تاخیر و زیاده و کم شما ) اگر به گونه ای باشد که معنای حدیث را برسانید ، اشکالی ندارد »
❕از این روایت ، جواز نقل حدیث به معنا دانسته می شود و این که اگر معنای سخن امام رسانده شود ، حتی اگر الفاظ عینا از امام ع نباشد ، اشکالی ندارد ، چنان که در گذشته در ذیل پاسخی که به اللهیاری دادیم آوردیم ؛
« مرجع تقلید مطابق با حدیث فتوا می دهد و در توضیح المسائل نقل فتوایش ، مطابق و ترجمه روایت است و در واقع روایت را « نقل به معنا » می کند ، خود اهل بیت علیهم السلام اجازه نقل روایت به معنا را داده اند که روایات مذکور را شیخ کلینی در کافی شریف نقل می کند ؛
📚الکافی ج 1 ص 51 باب روایه الکتب و الحدیث
👌و شیخ حر عاملی در کتاب الفصول المهمه خود باب « جواز روایه الحدیث بالمعنی » ج 1 ص 522 باب 12 و در کتاب وسائل الشیعه ج 27 ص 80 باب 8 مفصلا این روایات را نقل می کند که آن بزرگواران اجازه نقل روایت به معنا را داده اند .
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2516
#تکفیر_اهالی_مکه_مدینه_شام_در_روایت_شیعه
🤔#پرسش
❔مذهب تکفیر و لعن ...
💠در روایت های شیعه اومده که اهل مکه اهل مدینه و اهل شام بصراحت تکفیر میشن . بلاد مسلمان ها به راحتی هرچه تمام مورد تکفیر قرار میگیره واقعا جایی بس تاسف هست .
🔻به این چند روایت دقت کنید :
🔴3- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَهْلُ الشَّامِ شَرٌّ مِنْ أَهْلِ الرُّومِ وَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ شَرٌّ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ وَ أَهْلُ مَكَّةَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ جَهْرَةً
📘اصول کافى جلد 4 صفحه:134 روایة:3
ترجمه :✍حضرت صادق علیه السلام فرمود: اهل شام بدتر از مردم روماند، اهل مدینه از اهل مکه بدترند، و اهل مکه آشکارا بخدا کفر ورزند.
🔵 4- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِى بَصِیرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ لَيَكْفُرُونَ بِاللَّهِ جَهْرَةً وَ إِنَّ أَهْلَ الْمَدِینَةِ أَخْبَثُ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ أَخْبَثُ مِنْهُمْ سَبْعِینَ ضِعْفاً
📘اصول کافى جلد 4 صفحه:135 روایة:4
ترجمه :✍ابو بصیر از حضرت باقر یا حضرت صادق علیهما السلام حدیث کند که فرمود: همانا اهل مکه آشکارا بخداوند کفر ورزند😳، و اهل مدینه از اهل مکه خبیث ترند😳، هفتاد بار خبیثترند.😏
🚫تکفیر بلاد و سر زمین های مسلمین توسط امام معصوم
⬅️بنظر یه انسان عاقل دلیل این تکفیر ها چی بوده که در کتب شیعه بر علیه سر زمین مسلمین ساختن ❗️❗️
💠#پاسخ💠
1⃣نخست از وهابی می پرسیم که اگر تکفیر مسلمین ، عملی مذموم و زشت است ، چگونه است که خودتان مسلمینی را که خلافت و امامت ابوبکر و عمر را قبول نکرده اند ، تکفیر کرده و کافر می دانید و علمایتان صراحتا فتوا می دهند ؛
« کسی که خلافت ابوبکر یا عمر را انکار کند ، کافر است »
📚شرح فتح القدیر ، محمد بن عبدالواحد السیواسی ، ج 1 ص 350 _ فتاوی السبکی ، ج 2 ص 587 _ الصواعق المحرقه ، ج 1 ص 138
❕یا می گویید ؛
« هرکس منکر امامت ابوبکر و عمر شود ، کافر است »
📚فتاوی السبکی ، ج 2 ص 576 _ الصواعق المحرقه ، ج 1 ص 138 _ الفتاوی الهندیه فی مذهب ابی حنیفه ، ج 2 ص 264
❕یا می گویید ؛
« ابوبکر و عمر ، اصل ( دین ) پس از پیامبر هستند ، و همین علت تکفیر رافضه ( شیعیان ) است ، زیرا ابوبکر و عمر را دشمن داشته و آنها را دشنام می دهند »
📚فتاوی السبکی ، ج 2 ص 576
❕یا می گویید ؛
« کسی که ابوبکر و عمر را دو امام هدایت نداند ، هم بدعت گذار است و هم باید کشته شود »
📚تاریخ مدینه دمشق ، ج 52 ص 200
❕ابن نجیم حنفی گوید ؛
« رافضه ( شیعیان ) اگر به شیخین ( ابوبکر و عمر ) دشنام دهد ، یا بر آنها طعنه وارد کند ، کافر است و باید کشته شود »
📚البحر الرائق شرح کنز الدقائق ، ج 5 ص 136
2⃣مشهور فقهای شیعه ، معتقدند که اهلسنت ، مسلمان ظاهری هستند و کافر فقهی و نجس محسوب نمی شوند ، زیرا شرط ورود در اسلام ، تنها اظهار شهادتین است و اعتقاد به ولایت اهلبیت ع ، شرط ورود در اسلام نیست .
📚مجمع الفائدة ج 13 ص 340 _ جواهر الكلام ج 33 ص 201 _ الهداية ص 54 _ الشرائع ج 4 ص 185. القواعد ج 3 ص 575 _ الدروس ج 2 ص 53. المسالك ج 10 ص 41. كشف الغطاء ج 4 ص 349 و ...
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
«اسلام شهادتین و اقامه نماز و زکات و انجام حج و روزه ماه رمضان است اما ایمان معرفت ولایت امامان است وکسی که ولایت را نداشته باشد مسلمان گمراه است »
📚الکافی ج 2 ص 25
❕از این حکم یک دسته خارج می شوند و آن هم ناصبی و دشمن اهل بیت علیهم السلام است ، مطابق نقلهای متعدد ، ناصبی کافر و نجس است حتی اگر شهادتین را به زبان جاری کند ؛
📚وسائل الشیعه ج 3 ص 419 باب 14
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
3⃣چنان که گفتیم ، نواصب یعنی دشمنان اهل بیت پیامبر اسلام ص ، کافر و نجس هستند ، چرا که مطابق نقل اهلسنت ، پیامبر گرامی فرمود ؛
« هر کس بغض و دشمنی اهل بیت را داشته باشد خداوند او را وارد آتش جهنم می کند »
📚مستدرک علی الصحیحین ، حاکم نیشابوری ، ج 3 ص 150
👌و فرمود ؛
« اگر كسى همواره به نماز و روزه بپردازد ولى كينه اهل بيت محمد را به دل بگيرد، و خدا را با اين حال ملاقات نمايد، به دوزخ مى رود»
📚مستدرک علی الصحیحین ، ج 3 ص 148
👌و فرمود ؛
« كسى كه كينه ما اهل بيت را در دل داشته باشد، خداى تعالى در روز رستاخيز او را يهودى محشور مى كند هر چند هم روزه بگيرد و نماز بگزارد»
📚مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، هیثمی ، ج9 ص172
❕یا از علی ع نقل می کنند که فرمود ؛
« سوگند به خدایی که دانه را شکافت و مردمان را آفرید پیامبر چنین فرمود که مرا جز مومن دوست ندارد و جز منافق دشمن نمی دارد»
📚صحیح مسلم ج 1 ص 86 _ فتح الباری ج 7 ص 58
4⃣این که در روایات مورد استناد وهابی ، آمد که اهل مکه و مدینه و شام به خداوند کفر ورزیدند و اهل مکه کفر آشکار ورزیدند ، اشاره به زمان سیطره بنی امیه بر بلاد اسلامی است که بغض و برائت جستن از علی و اهل بیت علیهم السلام را رواج می داند و دشمنی با آل علی ع ، را نماد حکومت خود کرده بودند ، و بر اساس روایات اهلسنت ، گفتیم که دشمنی با اهل بیت پیامبر ، کفر و نفاق آشکار است .
👌سیوطی می آورد ؛
« در زمان بنی امیه بر اساس سنتی که معاویه بنا نهاد بر فراز بیش از هفتاد هزار منبر، علی بن ابی طالب مورد لعن قرار می گرفت »
📚النصائح الکافیه، ص 105
❕مسلم نیشابوری نقل می کند ؛
« معاویه ، سعد را امر کرد و به او گفت چه چیز تو را از سب و دشنام به ابوتراب( علی) باز می دارد...»
📚صحیح مسلم،ج 4 ص 1871
👌ابن ابی شیبه استاد بخاری نقل می کند ؛
« سعد بن ابی وقاص گوید در یکی از سفرهای حج نزد معاویه رفتم و معاویه به آن حضرت دشنام داد»
📚المصنف ج 6 ص 366
❕طبری می نویسد ؛
«هنگامی که معاویه مغیره را والی کوفه قرار داد به او چند توصیه کرد از جمله اینکه از فحش و ناسزا به علی کوتاهی مکن»
📚تاریخ طبری ج 3 ص 218
❕و نقل می کنند ؛
« هرگاه فردی از بنی امیه از جای خود بر می خاست علی را لعن می کرد»
📚حلیه الاولیاء ،ج 5 صد322 _ تاریخ مدینه دمشق،ج 50 ص 96
❗️یا نقل می کنند ؛
« حاکمان بنی امیه تا پیش از زمان عمر بن عبدالعزیز به علی دشنام می دادند»
📚الطبقات الکبری،ج 5 ص 393
👌الوسی می نویسد ؛
« بنی امیه که غضب خدا بر انها باد تا زمان عمر بن عبد العزیز در پایان خطبه های نماز جمعه به علی ناسزا می گفتند»
📚روح المعانی ج 14 ص 220
5⃣لذا می بینیم ، علامه مجلسی در توضیح روایات مورد استناد وهابی می نویسد ؛
« محتمل است که این کلام در مورد زمان بنی امیه باشد ... آنان سب امیر المومنین ع می کردند که کفر به خداوند بزرگ است ...اکثر مخالفین در آن زمانها از نواصب و دشمنان و منحرفین از اهل بیت ع بودند خصوصا اهالی سه شهر مکه و مدینه و شام و اختلاف آنان در شدت شقاوت به خاطر اختلافشان در شدت و ضعف دشمنی با اهلبیت ع می باشد و شکی نیست که نواصب از کفار خبیث ترند و کفر آشکار اهل مکه همان اظهار عداوت آنان با اهل بیت ع است .... »
📚مراه العقول ج 11 ص 219
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ ملحد را که مدعی است مطابق روایت پیامبر اسلام ، فرار بردگان از دست ارباب گناهی بس بزرگ است را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1461
👌پاسخ ملحد را که مدعی است ، مطابق فتوای علامه حلی ، با گرد و غباری که روی آلت تناسلی زن ، نشسته ، می توان تیمم کرد را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/924
👌ملحد مدعی شده است که امام رضا ع فرموده اند که قرآن تحریف شده است ، در حالی که با ادله قاطعی که مبنی بر عدم تحریف قرآن است که در ذیل توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2205
❕روایاتی که می گوید قرآن را تحریف کردند ، ناظر به تحریف معنوی قرآن است ، چنان که امام باقر ع فرمود ؛
« آنها حروف قرآن را حفظ و نگه داری کردند و حدود آن را تحریف کردند . پس آنرا نقل می کنند ولی معانی آنرا مراعات نمی کنند »
📚روضه الکافی ص128 _ الوافی ج5 ص274
❕در ذیل توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1141
#پاکی_و_ایمان_عبدالله_پدر_پیامبر_اسلام
🤔#پرسش
❔رسوائيهاى شهوانى پيامبر مسلمانان و علاقه شديد او به بستر زنان متعدد ريشه در ژن او داشته و از پدرش به ارث رسيده است.
▪️به نقل از طبری، پدر محمد، پيامبر اعراب، هنگام عقد نطفه ی محمد خواهان رابطه با زنی یهودی بوده و تنها دلیلش برای امتناع از این رابطه را همراه بودن پدرش با وی عنوان میکند!
عبدالله، پدر محمد، بلافاصله بعد از ازدواج با آمنه، مادر محمد، به عنوان مردی متاهل و متعهد، سراغ زن یهودی برای آمیزش میرود!
از چنين پدرى، چنان پسرى هم بدنيا مى آيد كه با داشتن ٨-٩ زن تنها با ديدن بدن عريان عروسش، او را از فرزند خوانده اش طلاق داده تا خودش آن تن زيبا را تصاحب كند.
ماجراى هم آغوشى با كنيز همسرش، ماريه قبطيه
نيز يكى ديگر از رسوائيهاى جنسى پيامبر اعراب است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
1⃣طبق عقیده شیعه ، پدر و مادر پیامبر گرامی اسلام ، مومن و پاک و پاکیزه بوده اند ، چنان که علامه مجلسى مى نويسد ؛
«اماميّه بر اين اتفاق دارند كه پدر و مادر پيامبر اسلام و تمام اجداد او تا حضرت آدم عليه السلام مسلمان بلكه از صديقين اند ؛ گروهى نبى مرسل و دسته اى ديگر از اوصياى معصوم بوده اند.»
📚بحار الانوار، ج 15، ص 117
❕امام صادق عليه السّلام فرمود ؛
« جبرئيل بر حضرت رسول ص نازل شده و عرض كرد ؛ خدا تو را سلام مى رساند و مى فرمايد ، حرام كردم آتش را بر پشتى كه از او فرود آمده اى يعنى عبد اللّه و شكمى كه تو را برداشته است يعنى آمنه و كنارى كه تو را كفالت و محافظت كرده است يعنى ابو طالب »
📚الکافی ، 1 ص 446 _ خصال یک جلدی ، 293 _ معاني الاخبار 136 _ امالى شيخ صدوق 485
❕علی ع فرمود ؛
« خداوند پيامبران را در برترين جايگاه قرار داد و در بهترين مكان مستقر ساخت و پيوسته آنها را از اصلاب با ارزش (پدران) به ارحام پاك (مادران) منتقل نمود؛ هر زمان يكى از آنها بدرود حيات گفت، ديگرى براى پيشبرد آيين خدا به جاى او برخاست »
📚نهج البلاغه ، خطبه 94
2⃣ متاسفانه ، اهل سنت ، از آنجایی که نمى توانند ببينند كه آباء و اجداد خلفاى سه گانه و بنى اميه و ديگران ، افرادی كافر و ناپاک بوده اند ، در صدد بر آمده تا ایمان و پاکی پدر پیامبر گرامی اسلام ص را زیر سوال ببرند ، چنان که مسلم در نقلی جعلی از انس بن مالک کذاب می آورد که می گوید ؛
« شخصى از پيامبر پرسيد: پدرت كجاست؟حضرت فرمود: در آتش. او هنگامى كه به پيامبر پشت كرد حضرت او را خواست و به او فرمود: همانا پدر من و تو در آتشند. »
📚صحیح مسلم ج 1 ص 191
3⃣بر همین اساس ، در نقلی جعلی و بدون سند صحیح در صدد بر آمده اند تا پاکی پدر پیامبر اسلام را زیر سوال ببرند و نقل میکنند ؛
« عبدالمطلب رفت و دست پسر خویش عبد الله را به دست گرفت و چنانکه گویند به نزدیک کعبه بر زنی از بنی اسد گذشت که ام قتال نام داشت ... و چون ام قتال در چهره عبد الله نگریست به او گفت ای عبد الله کجا می روی ، عبد الله گفت با پدرم هستم ، ام قتال گفت به اندازه همان شتران كه به فداى تو گشتند مى دهم كه هم اكنون با من در آميزى.» عبد الله گفت «اكنون پدرم با من است و از او جدا نتوانم شد.» عبد المطلب، عبد الله را پيش وهب بن عبد مناف بن زهره برد كه در آن هنگام بسن و شرف، سالار بنى زهره بود و آمنه دختر وهب را كه به نسب و مقام بهترين زن قريش بود به زنى او داد ... گويند ، عبد الله هماندم كه آمنه را به زنى گرفت به نزد وى رفت و با وى درآميخت كه محمد را بار گرفت. پس از آن عبد الله از پيش آمنه درآمد و به نزد ام قتال رفت كه با او چنان گفته بود، و گفت: «چرا اكنون آن سخن كه ديروز مى گفتى نگويى؟» ام قتال گفت: «آن نور كه ديروز با تو بود برفته و مرا با تو حاجت نيست.» .... »
📚ترجمه تاریخ طبری ، ج 3 ص 797
🔸ادامه 👇