آیا پیامبر اسلام به یهودیان بنی قریظه فحاشی کرده است !!!!!
🤔#پرسش :
❓آیا میدانستید پیامبر اسلام جواب فحش را با فحش میداد؟!
برخلاف دروغهای آخوندها، در کتاب «تاریخ طبری جلد ۳ صفحه ۱۰۸۲» میخوانیم که در جریان غزوه بنی قریظه، وقتی یهودیان به محمد فحش میدهند واکنش پیامبر اسلام چیزی نیست جز:
۱- فحاشی متقابل (یهودیان را بوزینه خطاب میکند!)
۲- تهدید یهودیان به عذابی خوارکننده (خودش و سپاهش را عذابی توصیف میکند که قرار است بر سر یهودیان خراب شود!)
۳- کشتن تمام مردان بالغ یهود بنی قریظه (در حالی که خون مسلمانی را نریخته بودند!)
۴- به بردگی گرفتن زنان و کودکان بنی قریظه (در حالی که اصلا در جنگ شرکت نکرده بودند!)
از چنین پیامبری انتظار چه اخلاقیاتی را دارید؟!
🖋پینوشت ۱: این نقل تاریخ طبری در کتب معتبر شیعیان نیز آمده است. به عنوان نمونه:
زندگانی چهارده معصوم ٫ تألیف فضل بن حسن طبرسی ٫ صفحات ۱۳۶ ٫ ۱۳۵ ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌نقلی که معاند به آن استناد کرده است , در تاریخ طبری آمده است که می گوید :
" پرچم خويش را با على بن- ابى طالب سوى بنى قريظه فرستاد و مردم روان شدند و چون على نزديك قلعههاى يهود رسيد شنيد كه درباره پيمبر سخن زشت مىگفتند و بازگشت و پيمبر را در راه ديد و گفت: «اى پيمبر، به اين مردم نابكار نزديك مشو.» پيمبر گفت: «چرا؟ شايد شنيدهاى كه به من ناسزا گفتهاند؟»
گفت: «آرى.» گفت: «اگر مرا ببينند چيزى نمىگويند؟» و چون پيمبر خدا صلى الله عليه و سلم به قلعهها نزديك شد گفت: «اى همسنگان بوزينه، خدا خوارتان كرد و عذاب خويش بر شما فرود آورد.» گفتند: «اى ابو القاسم، تو كه ناسزا گوى نبودى». "
📚تاريخطبري , ترجمه پاینده ج ٣ ص ١٠٨٢
👌شبیه این نقل در منابع شیعی نیز آمده است , چنان که علامه مجلسی به نقل از کتاب اعلام الوری , مرحوم طبرسی , نقل می کند :
" تا آنكه حضرت نزديك شد و بر درازگوشى سوار شده بود، پس امير المؤمنين عليه السّلام به استقبال آن حضرت شتافت و گفت: پدر و مادرم فداى تو باد يا رسول اللّه نزديك قلعه ميا؛ حضرت دانست كه براى اين مىگويد كه مبادا حرف سخيفى از ايشان به سمع شريف آن حضرت برسد؛ پس حضرت فرمود: يا على! چون مرا ببينند خدا ايشان را ذليل مىگرداند و آنچه مىگويند نخواهند گفت، و چنانكه حق تعالى تو را بر كشتن عمرو متمكن ساخت، بر كشتن ايشان نيز متمكن خواهد ساخت و بشارت باد تو را به يارى خدا، و حق تعالى مرا به رعب نصرت داده است كه ترس من يك ماه راه در دل دشمن اثر مىكند.
❕و چون حضرت به نزديك قلعه ايشان رسيد فرمود: اى برادران ميمون و خوك! و اى عبادت كنندگان طاغوت! آيا مرا دشنام مىدهيد؟ ما به ساحت هر گروهى كه نازل شويم براى انتقام بد روزى است روز ايشان. پس كعب از قلعه مشرف شد و گفت: و اللّه اى ابو القاسم تو هرگز جهول و دشنام دهنده نبودى.
❕حضرت صادق عليه السّلام گفت: چون حضرت اين سخن را شنيد از غايت حيا عصا از دستش و ردا از دوشش افتاد و چند قدم به عقب برگشت "
📚حياة القلوب، ج ٤ ص: ١٠٦١ _ اعلام الوری ج ١ ص ١٩٥
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌ما از این نقل دو پاسخ می دهیم :
1⃣معاند مدعی شده است که پیامبر اسلام جواب فحاشی یهودیان بنی قریظه را با فحاشی داده است , در حالی که پیامبر گرامی فحاشی نکرده است , بلکه در پاسخ بدگویی یهودیان بنی قریظه فرمودند : " یا اخوه القرده " " برادران بوزینگان ( میمون ها )" یا مطابق نقلهای دیگر فرمود : " ای برادران میمون ها و بوزینگان " ( عیون الاثر ج ٢ ص ٦٩ )
❗️کلام پیامبر گرامی اشاره است به بزرگان یهودیان, که وقتی نافرمانی و عصیان خداوند را در ممنوعیت صید در روز شنبه کردند , خداوند آنان را مسخ کرد و تبدیل به میمون و خوک کرد , چنان که فرمود :
" بطور قطع حال كسانى را از شما كه در روز شنبه نافرمانى و گناه كردند دانستيد، ما به آنها گفتيم بصورت بوزينههاى طرد شدهاى در آئيد - ما اين جريان را مجازات و درس عبرتى براى مردم آن زمان و كسانى كه بعد از آنان آمدند، و هم پند و اندرزى براى پرهيزكاران قرار داديم. " " وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ _ فَجَعَلْناها نَكالاً لِما بَيْنَ يَدَيْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ " ( بقره ٦٥ _ ٦٦ )
❕البته در آيات مورد بحث تنها سخن از" قرده" (ميمونها) به ميان آمده است و از خنازير (خوكها) سخنى نيست، ولى در آيه 60 سوره مائده گفتگو از جمعيتى به ميان آمده است كه به هنگام مسخ به هر دو صورت فوق (بعضى قرده و بعضى خنازير) تغيير چهره دادند، كه به گفته بعضى از مفسران مانند ابن عباس، آن آيه نيز در باره همين اصحاب سبت است كه پير مردان سرجنبانان شكمپرست و شهوتپرستشان به خوك و جوانان مقلد چشم و گوش بسته كه اكثريت را تشكيل مىدادند به ميمون تغيير چهره دادند.
📚تفسير نمونه، ج 6، ص: 426
👌و چون یهودیان بنی قریظه نهایت پیوند را با آن متمردین داشتند و نافرمانی های آنان را تایید کرده و ادامه می دادند , و متمردین روز شنبه نیز از برادران و قوم و عشیره بنی قریظه بودند , پیامبر گرامی خطاب به آنان از تعبیر " برادران بوزینگان و خوک ها " استفاده می کند , یعنی برادران کسانی که گرفتار عذاب الهی شدند , یعنی مسخ شده و تبدیل به میمون و خوک شدند , بنابراین فحاشی در کار نبوده است , بلکه پیامبر خبر داده است از آنچه در واقع مصداق و حقیقت داشته است و شرح حال نسبی و ارتباطی یهودیان بنی قریظه با متمردین صید شنبه بوده است .
❕یهودیان به ناحق مدعی شدند که پیامبر اسلام به آنان فحاشی کرده است , در حالی که روشن شد فحاشی صورت نگرفته بود , فقط خبر دادن از احوال نسبی و ارتباطی یهودیان بنی قریظه با متمردین بوده است , و این که نقلی از امام صادق ع می گوید که پیامبر پس از سخن و اعتراض یهودیان , حیا کرد و عصا از دستش و عبا از دوش مبارکش افتاد , از این جهت است که پیامبر گرامی ص بسیار اهل شرم و حیا بودند به گونه ای که حتی در مسائلی هم که گفتن آن حق و صحیح بوده , شرم می کردند , چنان که قرآن شرم و حیای پیامبر اسلام در بیان مسائلی که حق و راست بوده است را چنین به تصویر می کشد :
" اى كسانى كه ايمان آوردهايد! در بيوت پيامبر داخل نشويد مگر به شما اجازه براى صرف غذا داده شود (مشروط بر اينكه قبل از موعد نيائيد و) در انتظار وقت غذا ننشينيد، اما هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشينيد،👈 اين عمل پيامبر را ناراحت مىكرد ولى او از شما شرم مىكند، اما خداوند از (بيان) حق شرم ندارد 👉 " ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَق " ( احزاب ٥٣ )
❕در جریان مورد بحث نیز پیامبر گرامی وقتی دیدند که یهودیان سخن حق و خبر دادن پیامبر از احوال نسبی و ارتباطی بنی قریظه با متمردین صید شنبه را حمل بر فحش و جهالت کردند , شرم و حیا کرد , اگر چه پیامبر سخن خلاف حقی نگفته بود , و آن شرم و حیا هم به خاطر شدت حجب ایشان بود که حتی در مصادیق راست و صحیح هم شرم و حیا داشتند .
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
2⃣اگر مطابق با ادعای معاند پیش رویم و بگوییم تعبیر " برادران خوک و میمون " فحاشی به یهودیان بوده است , باز هم مطابق همین ادعای معاند پاسخ می گوییم :
❕عایشه به یهودیان بدگویی می کرد و از آنان با تعبیر : " برادران میمون و خوک " یاد می کرد که با نهی پیامبر اسلام مواجه می شد .
👌در نقلی امام باقر ع فرمود :
" مردى يهودى وارد شد بر رسول خدا (ص) و عايشه هم در حضور آن حضرت صلى اللَّه عليه و آله بود و گفت: «السام عليكم» (يعنى مرگ بر شما ) رسول خدا در پاسخ فرمود: «عليكم» (يعنى بر شما) سپس ديگرى (از يهود) آمد و مانند همان گفت و رسول خدا (ص) نيز مانند رفيقش به او پاسخ داد، پس سومى وارد شد و مانند آن گفت و رسول خدا (ص) همان طور كه به دو نفر رفقايش جواب داده بود جواب او را گفت، پس عايشه خشمگين شد و گفت:
" «سام» و خشم و لعنت بر شما باد اى گروه يهود و اى برادران ميمونها و خوكها "
👌 پس رسول خدا (ص) به عايشه فرمود:
" اى عايشه اگر فحش بصورتى مجسم ميشد هر آينه بد صورتى داشت، نرمش و مدارا بر هيچ چيز نهاده نشده جز اينكه آن چيز را آراسته است، و از هيچ چيز برداشته نشده جز اينكه آن را زشت ساخته است "
" فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ عَلَيْكُمُ السَّامُ وَ الْغَضَبُ وَ اللَّعْنَةُ يَا مَعْشَرَ الْيَهُودِ يَا إِخْوَةَ الْقِرَدَةِ وَ الْخَنَازِيرِ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَائِشَةُ إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ كَانَ مُمَثَّلًا لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْءٍ قَطُّ إِلَّا زَانَهُ وَ لَمْ يُرْفَعْ عَنْهُ قَطُّ إِلَّا شَانَه "
📚الکافی ج ٢ ص ٦٤٨
❕این روایت را علمای اهلسنت هم نقل کرده اند :
" عن عائشة أن اليهود دخلوا على رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فقالوا : السام عليك ، فقال : وعليكم ، فقالت عائشة : عليكم السام وغضب الله ولعنته ، يا أخوة القردة و الخنازير . فقال رسول الله - صلى الله عليه وسلم - : " يا عائشة عليك بالحلم و إياك والجهل "
📚مسند ابن راهویه ج ٣ ص ٩٦٩ _ الاستذکار , ابن عبد البر , ج ٨ ص ٤٦٧
👌بنابراین عایشه اهل بدگویی به یهود بود که با نهی پیامبر مواجه می شد , علمای اهلسنت برای آنکه دامان عایشه را از این بدگویی پاک کنند , در نقلهای جعلی خود مدعی شدند که پیامبر هم در جریان غزوه بنی قریظه , خطاب به یهودیان از تعبیر " برادران میمون و خوک " استفاده کرده است , بنابراین اشکالی بر عایشه نیست , بلکه پیامبر نیز مطابق سخن عایشه , سخن می گفته است , لذا در نقلهای آنان آمد که پیامبر از تعبیر " برادران میمون و خوک " در جریان غزوه بنی قریظه استفاده کرده است :
📚عيون الأثر ج 2 ص 69 _ سبل الهدى و الرشاد ج 5 ص 12 و تاريخ الخميس ج 1 ص 494 و تاريخ الأمم و الملوك ج 2 ص 245 و السيرة الحلبية ج 2 ص 333 _ تاريخ الإسلام للذهبي (المغازي) ص 255 و 256 و السيرة النبوية لابن كثير ج 3 ص 226 و 228 و المصنف للصنعاني ج 5 ص 370 و راجع: دلائل النبوة لأبي نعيم ص 438 ( در گذشته بر اساس گفته های بزرگان اهلسنت , ثابت کرده ایم که علمای اهلسنت اهل کذب و دروغگویی به پیامبر بودند و جز موارد انگشت شماری , سایر نقلهای آنان از پیامبر جعلی و دروغین است : )
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2884
❕در حالی که در نقلهای شیعه و حتی اهلسنت ( که به آن اشاره کردیم ) , آمد که پیامبر از این بدگویی نهی کرده بود .
👌 بنابراین نقل بدگویی پیامبر اسلام در جریان غزوه بنی قریظه , بر خلاف نقل شیعه و حتی اهلسنت است که می گوید پیامبر از چنین بدگویی نهی کرده بود , لذا نقل بدگویی کردن پیامبر قابل پذیرش نمی باشد , چنان که مرحوم علامه سید جعفر عاملی می گوید :
" بسیار محل شک و تردید ما است که پیامبر اسلام با یهودیان به زبان فحش و ناسزا , سخن گفته باشد , به گونه ای که موجبات اعتراض آنان را فراهم کرده باشد " " إننا نرتاب كثيرا في دعوى أن يكون رسول اللّه «صلّى اللّه عليه و آله» قد كلمهم بكلام فاحش، برر اعتراضهم عليه "
📚الصحیح من سیره النبی الاعظم ج ١٢ ص ١٨
❕آنچه هم که در روایات شیعه نقل شده است که پیامبر اسلام تعبیر مذکور در قبال یهودیان بنی قریظه را استفاده کرده است , از روی تقیه و موافق با اعتقاد و نقلهای اهلسنت بیان شده است , بنابراین نمی تواند مستندی برای اشکال تراشی قرار گیرد , در ذیل پیرامون چنین نقلهای تقیه ای , توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061
👌در رابطه با دو ادعای دیگر معاند , یعنی کشته شدن مردان بالغ بنی قریظه و اسارت زن و فرزندانشان , در ذیل توضیح مفصلی داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1789
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4056
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3195
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
شیعه پاسخ
👌پاسخ به شبهات پوسیده و تکراری کانالهای وهابی :
1⃣امامان علیهم السلام گفته اند که مقصود از رجس در آیه تطهیر که از ما برطرف شده است , کفر و شک است , نه همه گناهان :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3450
2⃣جناب عمار از کسانی بود که در جریان غصب خلافت , علی علیه السلام را یاری نکرد و از هلاک شدگان بود !!!!
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4379
3⃣در روایت شیعه آمده است که امام معصوم ع پاهایش را در وضو می شسته است :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1716
4⃣وهابی روایتی را مورد اشکال قرار داده است که امام ع می گوید شیعیان گناهکار روز قیامت شفاعت می شوند و وارد بهشت می شوند , در حالی که روشن است که مقصود روایت فوق , شیعیان و مومنین واقعی اند , نه کسانی که تنها به زبان ادعای تشیع دارند , چنان که در ذیل گفته ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4364
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2937
❕این شیعیان واقعی یعنی آنانی که اعمالشان در مسیر فرامین اهلبیت ع است , اگر دچار لغزش و گناهی نیز در این مسیر شوند , انشاء الله مشمول شفاعت می شوند , اما آنانی که تنها به زبان ادعای تشیع دارند و اعمال آنان هیچ ارتباطی با فرامین اهلبیت ع ندارد , مشمول شفاعت نمی شوند , زیرا چنین کسانی معمولا بی ایمان از دنیا می روند , و بی ایمان نیز شفاعت نمی شود , در ذیل پیرامون آنچه هم اینک گفتیم , توضیحات و مستندات را ارائه داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2272
❕مساله شفاعت گناهکاران در قیامت نیز از مسلمات اسلامی است که ریشه در قرآن و روایات اهلسنت دارد , چنان که در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2936
🌸برخی از پیامهای پر مهر شما عزیزان که قوت قلب ما برای ادامه فعالیت در مسیر شبهه زدایی و رسوایی معاندین می باشد .
@Rahnamye_Behesht
آیا کافر ذمی حق ندارد ساختمانی بلند تر از ساختمان مسلمان بسازد ?!!!!!
🤔#پرسش
❓عقدهگشایی اسلام علیه مسیحیان و یهودیان:
مسیحیان و یهودیان ساکن در جامعه اسلامی حق ندارند ساختمانی بلندتر از ساختمان های مسلمین بسازند!
📚منبع: مباحث حقوقى تحرير الوسيلة ٫ سید محمد موسوى بجنوردى ٫ جلد ۲ ٫ صفحه ۶۳۵
به نظر شما دینی که حتی تحمل نمیکند ارتفاع ساختمان غیرمسلمانان بلندتر از مال خودشان باشد میتواند دین صلح و دوستی باشد؟! ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌استناد معاند به فتوایی از مرحوم امام خمینی است که می فرماید :
" هر ساختمانى را كه ذمّى تجديد و احداث مىكند جايز نيست كه آن را بر مسلمانانى كه همسايه او هستند بالاتر قرار دهد "
📚تحرير الوسيلة(ترجمه فارسى)، ج2، ص: 537
❕این فتوا مورد تایید صاحب جواهر نیز قرار گرفته است و ایشان دو دلیل در این رابطه ارائه می کند :
1⃣پیامبر اسلام فرموده است که اسلام برتر است و چیزی بالاتر از آن قرار نمی گیرد .
2⃣خداوند فرموده است که عزت برای خدا و رسول و مومنین است .
❕از این ادله استفاده می شود که مسلمان عزیز و رفیع است و در مقابل کافر فرو دست و فرومایه است , که یک مصداق این حکم آن است که کافر ذمی نمی تواند منزلش را بلند تر از مسلمان قرار دهد :
"و هو الحجة بعد إمكان استفادته من قوله عليه السلام «الإسلام يعلو و لا يعلى عليه» و من قوله تعالى «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» و غير ذلك مما دل على رجحان رفعة المؤمن و ضعة الكافر في جميع الأحوال. "
📚جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج21، ص: 284
👌اما ما معتقدیم که این ادله برای اثبات حکم مذکور کافی نیست و دلالتی بر مقصود ندارد به این بیان :
1⃣اهل ذمه که در مملکت اسلامی زندگی می کنند ، می توانند آزادانه به آیین خودشان باشند و در معابد و کلیساهای خود ، عبادات خود را به جای آورند ، اما موظفند که تظاهر به فسق و فجور نکنند و پیامبر در معاهده خود با کفار ذمی , شروطی را لحاظ می کرد , اما هیچ نقلی نیست که شرط کرده باشند که کافر ذمی حق ندارد ساختمانی بلند تر از مسلمان بسازد !!!!
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« رسول خدا از اهل ذمّه ماليات را پذيرفتند مشروط به اين كه ربا نخورده و گوشت خوك تناول نكرده و با خواهران و دختران برادر و خواهر ازدواج نكنند و اگر كسى مبادرت به اين افعال نمود از امان خدا و رسولش خارج مى باشد و سپس فرمودندو امروز براى ايشان هيچ امانى نيست » " إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَبِل الْجِزْيَةَ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ عَلَى أَنْ لَا يَأْكُلُوا الرِّبَا وَ لَا يَأْكُلُوا لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ لَا يَنْكِحُوا الْأَخَوَاتِ وَ لَا بَنَاتَ الْأَخِ وَ لَا بَنَاتَ الْأُخْتِ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ مِنْهُمْ بَرِئَتْ مِنْهُ ذِمَّةُ اللَّهِ وَ ذِمَّةُ رَسُولِهِ ص قَالَ وَ لَيْسَتْ لَهُمُ الْيَوْمَ ذِمَّةٌ. "
📚التهذیب ج 6 ص 158
👌شیخ حر عالمی در وسائل الشیعه بابی را گشوده است پیرامون شرائط ذمه و در آن باب هیچ روایتی مبنی بر ممنوعیت احداث ساختمان توسط ذمی , فراتر از خانه مسلمان نقل نمی کند و در هیچ جای وسائل الشیعه که دائره المعارف فقه شیعه است ، اثری از مضمون فوق وجود ندارد ؛
📚وسائل الشیعه ج 15 ص 124 باب 48 " بَابُ شَرَائِطِ الذِّمَّة "
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
2⃣در آیات و روایات تصریح شده که با اهل ذمه که با مسلمین زندگی مسالمت آمیز دارند , باید با نیکی و رفق و مدارا و احترام و خضوع رفتار کرد و این رفتار منافاتی با برتری و عزت مسلمان ندارد , بلکه نشانه بزرگواری و رفعت مقامی مسلمان هم است .
❕خداوند می فرماید :
"«خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند، نهى نمىكند چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد " " لايَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لمْ يُقاتِلُوكُمْ فِى الدّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ انْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا الَيْهِمْ انَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطين " ( ممتحنه ٨ )
❕ در حديثی از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه:
«على عليه السلام با يك كافر ذمّى همسفر بود، ذمّى از آن حضرت پرسيد:" شما عازم كجا هستيد؟" فرمود:" كوفه"، هنگامى كه آن مرد ذمّى سر دو راهى از على عليه السلام جدا شد، اميرمؤمنان نيز همراه او آمد، مرد ذمّى گفت:" مگر نفرمودى كه شما عازم كوفه هستى؟!" فرمود:" آرى چنين است"، عرض كرد:" پس چرا راه كوفه را رها كردى؟" فرمود:" دانسته اين كار را كردم!"، عرض كرد:" پس چرا با اين كه مىدانستى چنين كردى؟" فرمود:" هذا مِنْ تَمامِ حُسْنِ الصُّحْبَةِ انْ يُشَيِّعَ الرَّجُلُ صاحِبَهُ هُنَيْئَةً اذا فارَقَهُ، وَ كَذلِكَ امَرنا نَبيُّنا!" " اين از كمال حسن معاشرت است كه انسان هنگامى كه همسفرش از او جدا شد، كمى او را بدرقه كند، اين گونه پيامبر ما به ما دستور داده است". مرد ذمّى ازروى تعجّب پرسيد:" راستى چنين است؟!" امام فرمود:" آرى، مرد ذمّى گفت: " بنابراين كسانى كه از او پيروى مىكنند به خاطر همين اعمال بزرگوارانه اوست، و من گواهى مىدهم كه به دين توام!"
📚الکافی ج ٢ ص ٦٧٠
👌می بینیم امیر مومنان با خضوع و خشوع و احترام با کافر ذمی رفتار می کند نه رفتار تحقیرانه که ذمی باید پست و فرومایه باشد و من باید از جایگاه بالا و برتر با او رفتار کنم !!!
❗️ خداوند نیز در آیه فوق الذکر دستور به نیکی و عدالت و رفتاری محترمانه با کافر ذمی را می دهد نه آنکه بگوید کافر ذمی فرومایه و پست مقام است و باید با او برخورد متکبرانه و تحقیر آمیز داشته باشیم !!!
❕یا در فرمان معروف به مالك اشتر مىفرمايد:
«وَ اشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعيَّةِ وَالَمحَبَّةَ لَهُمْ وَاللَّطْفَ بِهِمْ وَلا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضارياً تَغْتَنِمُ اكْلَهُمْ، فَانَّهُمْ صِنْفانِ، امّا اخٌ لَكَ فِى الدِّينَ اوْ نَظيرٌ لَكَ فِى الْخَلْقِ» «قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و لطف كن و همچون حيوان درّندهاى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى؛ زيرا آنها دو گروهاند: یا برادر دينى تواند يا انسانى همانند تو»!
📚نهج البلاغه نامه ٥٣
❕در اینجا نیز امیر مومنان ع دستور می دهد که با کافر ذمی باید با رحمت و محبت و لطف رفتار کرد , نه رفتاری متکبرانه و تحقیر آمیز !!!
❕در نهج البلاغه تعبير جالب ديگرى در خطبه جهاد آمده است:
"هنگامى كه به امام اميرالمؤمنين عليه السلام خبر داند كه غارت گران سپاه معاويه به شهر مرزى انبار ريخته و نماينده آن حضرت، حسّان بن حسان را كشته و اموال مسلمانان و غير مسلمانان را غارت كردهاند، مردم را به جهاد دعوت فرمود، و خطبه معروف جهاد را خواند، و در اثناء اين خطبه چنين بيان كرد- «به من خبر دادهاند كه بعضى از مردان آنها به خانه زن مسلمان و زن غير مسلمانى كه معاهَد بوده- و بايد جان و مال و ناموسش در پناه اسلام محفوظ بماند- وارد شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارههاى آنان را از تنشان بيرون آورده، در حالى كه هيچ وسيلهاى براى دفاع از خود، جز گريه و التماس كردن نداشتهاند ... اگر به خاطر اين حادثه دردناك، مسلمانى از روى تأسف دق كند و بميرد ملامت نخواهد شد، بلكه از نظر من شايسته سزاوار است».
📚نهج البلاغه خطبه ٢٧
❕ در اينجا امام عليه السلام زنان معاهد غير مسلمان را همطراز زنان مسلمان در لزوم دفاع و احترام قرارداده، و از غارت اموال آنان و هتک حرمت و شانشان آن چنان ناراحت شده كه مىفرمايد: «اگر كسى اين خبر را بشنود و از اندوه و غصّه بميرد، جاى سرزنش ندارد!»
❕بنابراین ما موظفیم که با اهل کتاب رفتار محترمانه و از روی خشوع و تکریم داشته باشیم , نه رفتار تحقیر آمیز و تکبر مابانه با این استدلال که چون مسلمان عزیز است و اسلام برتر , لذا غیر مسلمان باید خوار و فرومایه باشد !!!
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕یا می بینیم که امام صادق ع به یکی از اصحاب دستور می دهد که مادر مسیحی خود را گرامی بدارد و خود را در برابر مادرش , خوار و خاشع گرداند و به او رسیدگی کند !!!!
👌" زكريّا بن ابراهيم می گوید ؛
❗️« من مسيحى بودم و اسلام آوردم و حج گزاردم. آن گاه نزد امام صادق عليه السلام رفتم و گفتم: من بر دين مسيح بوده ام كه حال، اسلام آورده ام ...پدر و مادرم و خانواده ام مسيحى هستند و مادرم نابيناست. من با آنها هستم ...
👌امام فرمود ؛
«باكى نيست. مراقب مادرت باش و به او نيكى كن، و اگر از دنيا رفت، او را به ديگرى وا مگذار. تو خود، كار [تدفين] او را به عهده بگير » " فَقالَ: لا بَأسَ، فَانظُر امَّكَ فَبِرَّها، فَإِذا ماتَت فَلا تَكِلها إلى غَيرِكَ؛ كُن أنتَ الَّذي تَقومُ بِشَأنِها "
❕زکریا می گوید ؛
« هنگامى كه به كوفه رسيدم، به مادرم محبّت كردم و خودم به او غذا مى دادم و جامه و سرش را از شپش، پاك مى كردم و به او خدمت مى نمودم. مادرم به من گفت: اى پسركم! تو وقتى بر دين من بودى، اينچنين با من رفتار نمىكردى. اين، چه رفتارى است كه پس از مهاجرتت و پذيرش اسلام در تو مى بينم؟ گفتم: مردى از فرزندان پيامبرمان، مرا به اين رفتار، فرمان داده است...گفت: فرزندم ، دين تو، بهترين دين است. آن را بر من عرضه كن. من آن دين را بر او عرضه كردم و او_ اسلام را پذيرفت...»
📚الکافی ج 2 ص 160
👌امام صادق ع نفرمود که چون تو مسلمان هستی پس بر مادرت برتری داری و باید با او رفتار تحقیر آمیز کنی و تو نمی توانی زیر دست مادرت باشی و مادرت بالا دست تو , امام ع کاملا دستوری بر خلاف این سخن دادند .
3⃣مرحوم صاحب جواهر در ممنوعیت این که کافر ذمی حق ساختن ساختمانی فراتر از ساختمان مسلمان ندارد , به دو دلیل استدلال کرد که هر دو دلیل خالی از اشکال و مناقشه نیست .
❕در یک دلیل به روایت پیامبر گرامی استدلال کرد که فرمود :
" الإسلامُ يَعلُو ولا يُعلى علَيه " "اسلام، برتر است و ( آيينى ) بالا دستِ آن نيست. "
📚الفقیه ج ٤ ص ٣٣٤
👌می بینیم که این روایت ناظر به برتری دین اسلام بر تمام ادیان است , چنان که خداوند فرمود :
" «او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دين است، پيروز گرداند، هر چند مشركان خوش نداشته باشند». "( توبه ٣٣ ) " «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» "
❕بنابراین دین اسلام برتر از تمام ادیان است و به تبع , مسلمان نیز در نزد خداوند برتر از پیروان سایر مذاهب و ادیان است , اما این سخن به این معنا نیست که ما با پیروان سایر ادیان با تکبر و بزرگی و تحقیر , رفتار کنیم , بلکه به حسب ادله فوق الذکر , ما موظفیم در برابر کافر ذمی با خشوع و نیکی و رفق و مدارا رفتار کنیم , که اتفاقا این گونه رفتار , بر برتری و عزت ما می افزاید , چنان که پیامبر گرامی فرمود :
" در مدارا، فزونى ( قدرت ) و بركت است " " إنَّ فِي الرِّفقِ الزِّيادَةَ وَالبَرَكَةَ "
📚الكافي: ج 2 ص 119 ح 7
❗️بنابراین اگر در آیه شریفه هم که دلیل دوم مرحوم صاحب جواهر است, خداوند فرمود :
" عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است " "وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِين " ( منافقون ٨ )
👌این سخن خداوند به این معنا نیست که چون مسلمان در نزد خداوند عزیز است , پس باید کافر ذمی در برابر مسلمان , خوار و ذلیل باشند , بلکه تکریم و خشوع در برابر اهل کتاب , بر عزت و بزرگی ما می افزاید , لذا آیه و روایات فوق الذکر بر لزوم تکریم و احترام اهل کتاب تاکید دارد , روشن است که اگر این تکریم و خشوع با عزت ما در تضاد بود , این همه نسبت به آن تاکید و توصیه نمی شد .
❕بنابراین :
1⃣روایتی نیست که بالخصوص تصریح کند که ذمی حق ندارد ساختمانی فراتر از ساختمان مسلمان بسازد , و در شروط ذمه , چنین چیزی شرط نشده است .
2⃣اگر چه مسلمان در نزد خداوند , عزیز و برتر و والا مقام است , اما باز موظف است که با اهل کتاب برخورد محترمانه داشته با شد و این رفتار بر عزت و برتری او می افزاید .
3⃣این که مقام ذمی از مسلمان در نزد خداوند پایین تر است , به این معنا نیست که ما اجازه داشته باشیم که با او رفتار تحقیر آمیز داشته باشد و بگوییم که چون فرومایه و پست مقام هستی , من به تو هیچ احترامی نمی کنم و تو هم حق نداری حتی در ساختن خانه , خانه ای بالاتر از من بسازی , زیرا تو فرو مایه هستی و همواره باید این فرومایگی خود را حفظ کنی !!! آیه و روایات فوق الذکر به وضوح نافی این استدلال است .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحی در مورد تحقق بداء در امامت امام عسکری علیه السلام !!!!
🤔#پرسش
❓مطابق روایت اصول کافی , امامتِ امام عسکری، در سال 254 تصویب شد. نه قبل از آن ‼️
📚 اصول کافی 326/1
⚠️ این در حالی است که شیعیان مدّعی هستند که امامتِ امامها از زمان پیغمبر ﷺ و بلکه انبیاء قبل از او، تعیین و تصویب شده بود.
طبیعتاً باید لااقل امامهای معصوم، ترتیبِ ائمه و اسامی و اشخاصاش را میدانستند ❗️❗️❗️ در حدیث دیگر آمده است که خدا وقتی دید که فرزند بزرگتر امام هادی یعنی محمد از دنیا رفت؛ تصمیماش را عوض کرد و امامت را به امام عسکری [فرزند بعدی امام هادی] داد ‼️
#بداء
📚 اصول کافی 1 /327
💠#پاسخ💠
👌امامت دوازده امام علیهم السلام با نصوص و تصریحات پیامبر گرامی اسلام و نصوص ائمه قبلی بر ائمه بعدی , تثبیت و استوار شده است و این مساله ای قطعی و متواتر است که در ذیل پیرامون آن بحثهای مفصلی داشته ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5429
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11595
❕پیامبر گرامی اسلام قبل از تولد امامان ع بر امامت آنان و امامت امام عسکری علیهم السلام تصریح می کرد .
👌پیامبر گرامی ص در شرح واقعه معراج می فرمود :
" من سر بالا كردم. به ناگاه نورهاى على، فاطمه و حسن و حسين و على بن حسين و محمّد بن على و جعفر بن محمّد و موسى بن جعفر و علىّ بن موسى و محمّد بن على و على بن محمّد و 👈 حسن بن على 👉 (و م ح م د) بن حسن قائم را در وسط آنان ديدم كه به مانند ستارهاى درخشان مىتابيد، گفتم پروردگارا اينها چه كسانى هستند؟ خداوند متعال فرمود: اينها امامان و پيشوايان هستند و اين همان قائمى است كه حلال مرا حلال و حرام مرا حرام مىكند و به واسطه او از دشمنان خود انتقام مىجويم. او مايه راحتى اولياى من است و او همان كسى است كه دل شيعيان تو را از ظالمان و منكران و كافران شفا مىبخشد ...»
📚كمال الدّين ج 1 ص 252 ح 2 _ عيون الاخبار ج 1 ص 58
❕یا در مقام بیان امامان پس از امام باقر ع فرمود :
" پس از او صادق، جعفر بن محمّد، سپس كاظم، موسى بن جعفر، سپس رضا، على بن موسى، سپس تقى، محمّد بن على، سپس نقى، على بن محمّد 👈و پس از او زكىّ، حسن بن على 👉 و پس از او فرزندش كه قائم به حق، مهدى امت من است. همان كه زمين را چنانكه پر از ظلم و جور شده باشد پر از عدل و داد خواهد كرد.
اى جابر، اينان خلفا، اوصيا، اولاد و عترت من مىباشند. هركس از آنان اطاعت و پيروى كند از من اطاعت نموده و هركس ايشان را نافرمانى نمايد مرا نافرمانى كرده است، هر كس آنان را يا يكى از آنان را انكار كند هر آينه مرا انكار نموده است، اينان همان كسانى هستند كه خداوند عزّ و جلّ به واسطه آنان آسمان را از افتادن بر روى زمين جز به فرمانش حفظ مىكند، و همانانند كه خداوند متعال به واسطه وجودشان زمين را از بلعيدن اهلش جلوگيرى مىنمايد "
📚كمال الدّين ج 1 ص 258
❕یا فرمود :
" ائمّه بعد از من نيز دوازده تن خواهند بود، اوّل آنها علىّ بن ابى طالب و پس از او دو سبط من حسن و حسين، و هنگامى كه حسين دار فانى را وداع گويد فرزندش على و پس از على پسرش محمّد و پس از محمّد پسرش جعفر و پس از جعفر پسرش موسى و پس از موسى پسرش على و پس از على پسرش محمّد و پس از محمّد پسرش على و 👈پس از على پسرش حسن👉 و پس از حسن پسرش كه حجّت است. "
📚كفاية الاثر فى النّص على الائمّة الاثنى عشر ص 16
❕یا امام سجاد ع خطاب به یکی از اصحاب در مورد لوحی که در نزدش بود , فرمود :
" اين نسخه لوح است كه خداوند متعال آن را به رسول خدا اهدا نموده و در آن اسم خداوند متعال و رسول خدا و امير المؤمنين على و عمويم حسن بن على و پدرم و اسم من در آن نوشته شده است همچنين اسم فرزندم محمّد باقر و فرزندش جعفر صادق و فرزندش موسى كاظم و فرزندش على الرّضا و پسرش محمّد تقى و پسرش على نقى و👉 پسرش حسن عسكرى 👉و پسرش حجّت قائم به امر خدا و انتقام كشنده از دشمنان خدا كه غيبتى طولانى خواهد داشت و سپس ظاهر خواهد شد و زمين را همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد پر از عدل و داد خواهد نمود "
📚اثبات الهداة ج 1 ص 651
❕روایات در این زمینه فراوان است که می توانید جهت آگاهی , به نمایه های آدرس داده شده در ابتدای کلام مراجعه فرمائید .
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌در رابطه با امامت امام عسکری ع نیز گفتنی است که ایشان برادری به نام محمد داشتند که از امام عسکری ع بزرگتر بود و برخی از شیعیان که توجه کافی به نصوص نداشتند , گمان می کردند که چون محمد فرزند بزرگتر امام هادی ع است , پس او امام است , خداوند در زمان حیات امام هادی ع , محمد را میراند , تا نشان دهد که محمد امام نیست , بلکه امام عسکری ع امام است .
❕چنان که این مساله در مورد فرزند امام صادق ع نیز مطرح شده بود که عده ای گمان می کردند که اسماعیل پس از امام صادق ع امام است , چون از امام کاظم ع بزرگتر است , خداوند اسماعیل را در زمان حیات پدر میراند , تا نشان دهد که اسماعیل امام نیست و امامت برای امام کاظم ع است , در ذیل بیشتر بخوانید :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12645
👌امام هادی ع نیز در زمان حیات فرزندش محمد , تصریح می کرد که محمد امام نیست , بلکه امام عسکری ع امام است تا شبهات در این رابطه را برطرف کند .
❕راوی می گوید :
"من به همراه حضرت امام هادى در حيات خانه آن حضرت بودم كه فرزندش محمّد از كنار ما گذشت. من به آن حضرت عرض كردم: خداوند مرا فداى شما كند، آيا اين امام ما بعد از شماست؟ آن حضرت پاسخ دادند: نه، امام شما بعد از من حسن مىباشد. " " كُنْتُ مَعَ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي صَحْنِ دَارِهِ فَمَرَّ بِنَا مُحَمَّدٌ ابْنُه فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا صَاحِبُنَا بَعْدَكَ فَقَالَ لَا صَاحِبُكُمْ بَعْدِيَ الْحَسَنُ. "
📚الکافی ج ١ ص ٣٢٥ _ الارشاد ج ٢ ص ٣١٤ _ اعلام الوری ص ٣٦٨ _ کشف الغمه ج ٢ ص ٤٠٤
❕در نقل دیگر آمده است که احمد بن عيسى علوى كه از فرزندان على بن جعفر است می گوید :
" روزى بر حضرت امام هادى عليه السّلام در شهر صريا داخل شده و بر آن حضرت سلام كرد. ناگاه ابو جعفر (محمد ) و ابو محمد ( امام عسکری ) هر دو باهم داخل شدند. شيعيان برخاسته به سمت ابو جعفر رفتند تا بر وى سلام كنند. در اينجا حضرت امام هادى عليه السّلام به آنان فرمود: اين امام شما نيست، بر شما باد به امامتان، و به سوى حضرت ابو محمّد امام حسن عسكرى عليه السّلام اشاره كرد "
" دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ ع بِصَرْيَا فَسَلَّمْنَا عَلَيْهِ فَإِذَا نَحْنُ بِأَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي مُحَمَّدٍ قَدْ دَخَلَا فَقُمْنَا إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ لِنُسَلِّمَ عَلَيْهِ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع لَيْسَ هَذَا صَاحِبَكُمْ عَلَيْكُمْ بِصَاحِبِكُمْ وَ أَشَارَ إِلَى أَبِي مُحَمَّد "
📚الغیبه طوسی , ص ١٩٩ _ اثباه الهداه ج ٥ ص ٧ _ بحار الانوار ج ٥٠ ص ٢٤٢
👌وهابی دو نقل از کتاب کافی شریف را مورد استناد قرار داد که ذیلا بررسی می شود :
1⃣عبد اللّه بن مروان انبارى گويد:
" من در هنگام وفات ابو جعفر محمّد بن على ( برادر امام عسکری ع ) حاضر بودم. حضرت امام هادى عليه السّلام وارد شدند و براى آن حضرت صندلى گذاشته، آن حضرت بر آن جلوس فرمودند. اهل بيت آن حضرت در اطراف ايشان بوده و ابو محمّد در گوشهاى ايستاده بود. هنگامى كه حضرت امام هادى عليه السّلام از كار ابو جعفر فارغ شدند رو به ابو محمّد عليه السّلام نموده و به او فرمودند:
"پسرم، شكر خداوند متعال را به جاى آور كه درباره تو امر بزرگى ايجاد كرده است."
❕كسانى كه اينروايت را از آن حضرت شنيدند از آن فهميدند كه آن حضرت اشاره به امر امامت حضرت امام عسكرى عليه السّلام نموده است.... حضرت امام حسن عسكرى پس از اين سخنان گريسته، سپس شكر خدا را به جاى آورده و آيه استرجاع بر زبان جارى نموده و فرمودند: ... من از خداوند متعال مىخوانم تا نعمت خود را درباره تو بر ما تمام نمايد و انّا للّه و انّا اليه راجعون، در اين هنگام مردم [كه آن حضرت را تا آن روز نمىشناختند] درباره آن حضرت سؤال نمودند. گفته شد: اين پسر امام هادى، حسن است، و مردم در آن روز عمر آن حضرت را حدود بيست سال يا بيشتر تخمين مىزدند، راوى گويد: ما در آن روز او را شناخته و دانستيم كه امام هادى عليه السّلام به امامت او اشاره كرده و وى را به جاى خود نشانده است. "
📚الکافی ج ١ ص ٣٢٦
👌وهابی از تعبیر : " "پسرم، شكر خداوند متعال را به جاى آور كه درباره تو امر بزرگى ايجاد كرده است." "يَا بُنَيَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شُكْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِيكَ أَمْراً "
❕نتیجه گیری کرده است که تازه در آن زمان امام عسکری امام شد , در حالی که این سخن صحیح نیست و ما روشن کردیم که امام هادی ع حتی در زمان حیات فرزندش محمد , امامت امام عسکری ع را بیان می نمود .
👌این که امام هادی ع فرمود که خداوند در مورد تو امری را ایجاد نمود , یعنی برادرت را میراند و به مردم نشان داد که او امام نیست , بلکه تو امامی , و این امر را در رابطه با تو ایجاد نمود , پس شکر خداوند را به جا آور , بنابراین این فراز روایت , ارتباطی با ادعای وهابی ندارد .
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
2⃣در روایت دوم ابو هاشم جعفرى می گوید :
" من بعد از وفات ابو جعفر محمد , فرزند حضرت امام هادى عليه السّلام در نزد آن حضرت بودم و در دل فكرى داشتم كه مىخواستم آن را به عرض ايشان برسانم و آن اين بود كه گويا ابا جعفر ( محمد ) و ابا محمّد ( امام عسکری ) در اين زمان مانند حضرت موسى بن جعفر و اسماعيل پسران حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام بوده و قضيه آنها شبيه به قضيه آن دو نفر شده است. چراكه ابو محمّد كسى بود كه همه اميد داشتند بعد از ابو جعفر به امامت برسد. در اينجا پيش از آنكه چيزى بگويم حضرت امام هادى عليه السّلام رو به من كرده فرمودند:
" آرى اى ابو هاشم، بعد از ابو جعفر ( محمد ) براى خداوند متعال درباره ابو محمد ( امام عسکری ) بداء حاصل گرديد تا امرى را در وى آشكار كند كه هيچكس آن را در وى نمىشناخت، همچنان كه در حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام نيز بعد از درگذشت اسماعيل براى او بداء روى داد كه كشف از حال او نمود، اگرچه باطل پويان آن را ناخوش دارند و اين همان فكرى بود كه تو مىكردى، و بدانكه پسرم ابو محمّد جانشين من است و علم آنچه را كه به آن نياز داشته باشد و وسايل امامت در نزد او موجود مىباشد. " " ْ يَا أَبَا هَاشِمٍ بَدَا لِلَّهِ فِي أَبِي مُحَمَّدٍ بَعْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع مَا لَمْ يَكُنْ يُعْرَفُ لَهُ كَمَا بَدَا لَهُ فِي مُوسَى بَعْدَ مُضِيِّ إِسْمَاعِيلَ مَا كَشَفَ بِهِ عَنْ حَالِهِ وَ هُوَ كَمَا حَدَّثَتْكَ نَفْسُكَ وَ إِنْ كَرِهَ الْمُبْطِلُونَ وَ أَبُو مُحَمَّدٍ ابْنِي الْخَلَفُ مِنْ بَعْدِي عِنْدَهُ عِلْمُ مَا يُحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ مَعَهُ آلَةُ الْإِمَامَة "
📚الکافی ج ١ ص ٣٢٧
💠ادامه 👇