زراره و آتش زدن روایات امامان علیهم السلام !!!!
🤔#پرسش :
❓احادیث زیادی از شیعه نزد زراره بوده که برای زراره قابل درک نبوده و اراده کرده بود آن احادیث زیاد را آتش بزند !!!
زراره میگوید بر امام باقر وارد شدم از من سوال کرد از احادیث شیعه چه داری ؟ گفتم احادیث زیادی دارم که اراده کردم آن را آتش بزنم . امام باقر فرمود چرا ؟ نمونه ای از احادیثی که برای تو دچار سردرگمی شده بیاور تا در آن بنگرم که مشکل چیست ...
📙 کتاب بصائر الدرجات ص 273
متن عربی عنْ زُرَارَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَسَأَلَنِي مَا عِنْدَكَ مِنْ أَحَادِيثِ اَلشِّيعَةِ قُلْتُ إِنَّ عِنْدِي مِنْهَا شَيْئاً كَثِيراً قَدْ هَمَمْتُ أَنْ أُوقِدَ لَهَا نَاراً ثُمَّ أُحْرِقَهَا قَالَ وَ لِمَ هَاتِ مَا أَنْكَرْتَ مِنْهَا فَخَطَرَ عَلَى بَالِيَ الأدمون [اَلْأُمُورُ]فَقَالَ لِي مَا كَانَ عَلَى اَلْمَلاَئِكَةِ حَيْثُ قَالَتْ أَ تَجْعَلُ فِيهٰا مَنْ يُفْسِدُ فِيهٰا وَ يَسْفِكُ اَلدِّمٰاءَ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه وهابی در بیان ترجمه روایت تقطیع صورت داده و روایت را به صورت کامل ترجمه نکرده است .
❕احادیثی از فضائل اهلبیت علیهم السلام در دستان زراره بوده است که زراره چون در ابتدای آشنایی با مکتب اهلبیت ع بود , توان درک و فهم آنها را نداشت و تصمیم گرفته بود که آنها را آتش بزند که با راهنمایی امام باقر ع قضیه برایش روشن شد و متوجه شد که نباید هر آنچه را که از درکش بالاتر است , انکار کند .
👌روایت مذکور چنین است که حسن بن مولى از زراره نقل می کند که گفت :
" پيش ابوجعفر امام باقر ع رفتم . از من پرسيد از احاديث شيعه چه چيز دارى؟
گفتم من احاديث زيادى از آنها دارم كه تصميم داشتهام آتشى بيافروزم و همه را آتش بزنم. پرسيد براى چه؟ بگو ببينم كدام را قبول ندارى بدلم چند مطلب خطور كرد.
❕امام ع به من فرمود :
" علم و دانش ملائكه چقدر بود وقتى اعتراض كردند به خداوند که ميخواهى آدم را بيافرينى تا در زمين فساد كند و خونريزى نمايد. " " دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فَسَأَلَنِي مَا عِنْدَكَ مِنْ أَحَادِيثِ الشِّيعَةِ قُلْتُ إِنَّ عِنْدِي مِنْهَا شَيْئاً كَثِيراً قَدْ هَمَمْتُ أَنْ أُوقِدَ لَهَا نَاراً ثُمَّ أُحْرِقَهَا قَالَ وَ لِمَ هَاتِ مَا أَنْكَرْتَ مِنْهَا فَخَطَرَ عَلَى بَالِيَ الْأُمُورُ فَقَالَ لِي مَا كَانَ عِلْمُ الْمَلَائِكَةِ حَيْثُ قَالَتْ أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ "
📚بصائر الدرجات ج ١ ص ٢٣٦
❕علامه مجلسی در شرح روایت می گوید :
"شايد زراره منكر احاديث فضائل ائمه عليهم السّلام بوده بدين وسيله امام ع او را متوجه قصه ملائكه كه منكر فضل و مقام آدم بودند و نمىتوانستند مقام او را درك كنند , کرد , و زراره را با اين جمله متوجه ميكند كه انكار اين مقامات از كمى معرفت است و شايسته نيست انسان چيزى را كه نمىداند منكر شود بلکه بايد در مقام تسليم باشد چرا که ملائكه از شناخت آدم عاجز ماندند با اينكه فرشتگان درگاه خداون بودند , بعيد نیست كه تو نيز عاجز از درك مقام آنها باشى. "
" بيان لعل زرارة كان ينكر أحاديث من فضائلهم لا يحتملها عقله فنبهه ع بذكر قصة الملائكة و إنكارهم فضل آدم عليهم و عدم بلوغهم إلى معرفة فضله على أن نفي هذه الأمور من قلة المعرفة و لا ينبغي أن يكذب المرء بما لم يحط به علمه بل لا بد أن يكون في مقام التسليم فمع قصور الملائكة مع علو شأنهم عن معرفة آدم لا يبعد عجزك عن معرفة الأئمة ع. "
📚بحار الانوار ج ٢٥ ص ٢٨٢
👌توضیح بیشتر :
❕مطابق روایاتی , گاه فهم روایات اهلبیت ع دشواری هایی دارد که انسان متوجه آن نمی شود , در چنین مواردی باید در کلام آن بزرگواران تامل و تدبر کردند , نه آنکه به صرف نفهمیدن و ندانستن , آن روایت را تکذیب کرد , چنان که در نقلی امام صادق ع فرمود :
" همانا حديث ما دشوار وبسيار سنگين است وآن را جز فرشته مقرّب، يا پيامبر مرسل، يا بندهاى كه خداوند دلش را با ايمان آزموده و يا شهرى نفوذ ناپذير بر نمىتابد. "إنّ حديثَنا صَعْبٌ مُستصعَبٌ لا يَحتَمِلُه إلّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أو نبيٌّ مُرسَلٌ أو عبدٌ امتَحَنَ الله قلبَه للإيمانِ أو مدينةٌ حَصينةٌ. "
📚الخصال ج ١ ص ٢٠٨
💠ادامه 👇👇👇
💠ادامه 👇
❕برخی در این رابطه می نویسند :
" بنا به روايات گوناگون «حَدِيثُنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ»، برخى سخنان پيشوايان دين، محتوايى دشوار دارند و به دليل مضمون والايشان بسان مرغ عنقا به صيد انديشههاى معمولى درنمىآيند. در اين ميان هر كس وظيفه دارد كه مرز فهم خود را دريابد و حد آن را نگاه دارد و احاديث برتر از آن را به دليل نافهمى، انكار نكند. در تاريخ نقد حديث، اما، با اين گونه انكارها روبهرو هستيم. برخى تنها به دليل وجود مطالبى شگرف و ديرباور در يك حديث، به ردّ گفتههاى پيشوايان دين پرداختهاند؛ در حالى كه امامان تنها هنگامى اجازه ردّ سخن منسوب به ايشان را دادهاند كه مخالف محسوسات و مسلّمات عقلى و قرآنى نباشد.
❕از اين رو، امام صادق (ع) هنگام نقادى حديث از سوى حمزه بن طيار ، به او امر مىكند كه بازايستد و سكوت كند و چون وى سكوت مىكند، امام مىفرمايد:
" لا يَسَعُكُمْ فيما يَنْزِلُ بِكُمْ مِمّا لا تَعْلَمُونَ إلّا الكَفّ عَنْهُ وَالتَثَبّتُ وَالرَدُّ الى أئمَّةِ الهُدى " آنچه به شما مىرسد و بدان آگاهى نداريد شما را گريزى نيست جز باز ايستادن و انديشيدن در آن و بازگرداندن آن به پيشوايان هدايت. " ( المحاسن ج ١ ص ٢١٦ )
📚 آسیب شناخت حدیث ص ٢٨٤
❕قرآن نیز به روشنی دستور می دهد که نباید امری را از روی نفهمیدن و ندانستن , تکذیب کرد , چنان که فرمود :
"بلكه آنها چيزى را تكذيب كردند كه آگاهى از آن نداشتند، و هنوز واقعيتش بر آنان روشن نشده است اينچنين پيشينيان آنها نيز تكذيب كردند پس بنگر عاقبت كار ظالمان چگونه بود؟! " " بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الظَّالِمِينَ " ( یونس ٣٩ )
❕امام صادق ع در این رابطه فرمود :
"خداوند با دو آيه از قرآن، دو درس مهم به اين امت و بندگانش داده است، نخست اينكه جز آنچه مىدانند نگويند، و ديگر اينكه آنچه را نمىدانند انكار نكنند، سپس دو آيه زير را تلاوت فرمود أَ لَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثاقُ الْكِتابِ أَنْ لا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ (آيا خداوند پيمان كتاب آسمانى را از آنها نگرفته است كه جز حق در مورد خداوند نگويند) بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ (مشركان چيزهايى را انكار كردند كه از آن آگاهى نداشتند، در حالى كه جهل دليل بر انكار نيست). " "إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَصَرَ عِبَادَهُ بِآيَتَيْنِ مِنْ كِتَابِهِ أَلَّا يَقُولُوا حَتَّى يَعْلَمُوا وَ لَا يَرُدُّوا مَا لَمْ يَعْلَمُوا إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ أَ لَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثاقُ الْكِتابِ أَنْ لا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَ قَالَ بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُه "
📚بصائر الدرجات ج ١ ص ٥٣٧ _ الکافی ج ١ ص٤٣
👌امیر مومنان ع فرمود :
" زمانی که از احادیث ما چیزی را شنیدید که نمی شناختید و به آن علم نداشتید , آن را به سوی ما بازگشت دهید و توقف کنید و تسلیم باشید تا زمانی که حق برایتان روشن شود " "إِذَا سَمِعْتُمْ مِنْ حَدِيثِنَا مَا لَا تَعْرِفُونَهُ فَرُدُّوهُ إِلَيْنَا وَ قِفُوا عِنْدَهُ وَ سَلِّمُوا إِذَا تَبَيَّنَ لَكُمُ الْحَق "
📚تحف العقول ص ١١٦
❕بنابراین نباید روایتی را به صرف نفهمیدن و ندانستن رد نمود .
👌در روایت مورد استناد وهابی , آمده است که زراره روایاتی از اهلبیت ع در دستش بود که نمی توانست آن را درک کند , روایاتی که از فضائل بالای اهلبیت علیهم السلام سخن می گفت , لذا تصمیم گرفته بود که آنها را آتش بزند که امام باقر ع با تذکر به جریان ملائکه و آدم ع یاد آور شد که نباید به صرف ندانستن چیزی , آن چیز را انکار و رد نمود , زراره نیز در آن زمان تازه به مکتب اهلبیت ع پیوسته بود و پذیرش برخی از روایات برایش سخت بود , اما به تدریج به درجات بالای علم و دانش با شاگردی کردن در محضر ائمه علیهم السلام رسید , چنان که علامه مجلسی می نویسد :
"این امور از زراره در ابتدای امرش ( و ابتدای تشرفش به مکتب امامان ع ) بود و هنوز در دین راسخ نشده بود , چرا که زراره در آغاز امر از دانشمندان مخالف شیعه بود و در ذهنش قواعد باطل مخالفین بود , اما به برکت امامان ع از کاملین در ایمان و افاضل علمای دین شد " " و هذه الأمور من زرارة كان في بدو أمره قبل رسوخه في الدين، لأنه كان أولا من علماء المخالفين، و كان قد استقر في ذهنه قواعدهم الباطلة، فصار ببركتهم عليهم السلام من كمل المؤمنين و أفاضل علماء الدين. "
📚ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ج15، ص: 229
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌مطالبی که زئوس کلیپ ساز در کلیپ هایش مطرح می کند , همان مواردی است که سایر معاندین در فضای مجازی به صورت نوشتار مطرح کرده و زئوس آن موارد را تبدیل به کلیپ می کند و مطالب بی ربط را کنار هم قرار می دهد و چرند پراکنی می کند , لذا ما معمولا مستقیما به مطالب زئوس پاسخ نمی گوییم زیرا او همان اشکالاتی را مطرح می کند که دیگران قبلا مطرح کرده اند و ما هم پاسخشان را داده ایم به عنوان نمونه :
1⃣در کلیپ ٣٥٢ : تحت عنوان برهان خلف مدعی شده است که خلقت جهان توسط خداوند حتما بر پایه نیازمند بودن خداوند است !!!!
👌در ذیل پاسخ ادعایش را داده ایم و هدف از خلقت جهان هستی و انسان را تبیین کرده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1606
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2851
2⃣او دو کلیپ ٢٤٨ و ٣٥٣ را در مورد قصاص ساخته است , و پیرامون تساوی در قصاص اشکالاتی را مطرح کرده است که چرا مرد در برابر قتل زن قصاص نمی شود !!! در ذیل پاسخش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1204
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3908
❕یا می گوید که چرا فرد آزاد در قبال کشتن برده , قصاص نمی شود , در ذیل پاسخش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3258
3⃣او در کلیپ ٣٤٩ مطالب بی ربطی را در کنار هم قرار داده است , در جایی مدعی می شود که در اسلام عقل تعطیل شده است و حتی اگر سخن خدا بر خلاف عقل باشد , باز سخن خداوند مقدم است , در ذیل پاسخش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/987
❕یا در جایی پیرامون امتحان الهی و کرونا سخن پراکنی می کند که در ذیل در این رابطه پاسخ گفته ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1991
👌در سلسله مباحث قرار دادن مطالب بی ربط کنار همدیگر به ناگاه متعرض بحث در مورد ماموریت ابراهیم ع برای ذبح اسماعیل ع یا ماموریت خضر برای کشتن یک نوجوان می شود که در ذیل پیرامون آن بحث کرده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1277
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/374
👌و به ناگاه متعرض بحث در مورد عزاداری بر امام حسین ع در دوران کرونا می گردد که در ذیل پاسخش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2476
👌تقریبا پاسخ تمام کلیپ های زئوس یعنی حدود ٣٥٠ کلیپی که درست کرده است در تاریخچه کانال است و ما قبلا به آن پرداخته ایم و سعی می کنیم به تدریج آدرس پاسخها را بگذاریم !!!!!
عصمت امامان علیهم السلام و کذب گویی مدرسی طباطبائی !!!!
🤔#پرسش :
❓ادعاى عصمت براى ائمه، ادعائى جعلى كه در زمان امام ششم و هفتم ظهور كرد
آيا قرآن عصمت ائمه را بيان كرده يا ساخته ذهن پيروان آنهاست؟
▪️علامه مدرسى طباطبائى كه از بزرگترين علماى قرن اخير شيعه است در ص ١٧ از كتاب تطور المبانى الفكرية للتشيع كه در مورد اتفاقات ٣ قرن اول تاسيس اين مذهب ميباشد، در مورد چگونگى بوجود آمدن اعتقاد به عصمت ائمه شيعه مينويسد:
در زمان حيات امام صادق، ايده عصمت ائمه توسط هشام بن حكم كوفى كه از متكلمين بزرگ شيعه هم عصر امام صادق و كاظم بوده، ميباشد بوجود آمد و جزو عقايد اصولى شيعيان شد.
▪️معناى اين ادعاى علامه مدرسى اين است كه ادعاى عصمت ائمه نه در قرآن بلكه ساخته ذهن هشام بن حكم بوده است ولى در اين مذهب جعلى با تحريف ترجمه يك آيه آنرا به يكى از اعتقادات اصولى آنها تبديل كرده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌شیعه معتقد است که امامان علیهم السلام از تمام گناهان پاک و معصوم اند , چنان که شیخ صدوق می گوید :
"اعتقاد ما این است که انبياء و پيامبران و ائمه عليهم السّلام معصوم و پاك از هر نوع آلودگى هستند , هرگز گناهى چه كوچك و چه بزرگ از آنها سر نميزند مخالفت با خدا نمىكنند و مطيع فرمان اويند هر كس آنها را در هر يك از حالات غير معصوم بداند ايشان را نشناخته است , ما معتقديم كه آنها متصف به مرتبه كمال و تمام و علم از ابتداى امر تا آخر هستند در هيچ يك از احوال خود نميتوان به ايشان نسبت نقص و خطا و جهل داد. "
" اعْتِقَادُنَا فِي الْأَنْبِيَاءِ وَ الرُّسُلِ وَ الْأَئِمَّةِ ع أَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ مِنْ كُلِّ دَنَسٍ وَ أَنَّهُمْ لَا يُذْنِبُونَ ذَنْباً صَغِيراً وَ لَا كَبِيراً وَ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ وَ مَنْ نَفَى الْعِصْمَةَ عَنْهُمْ فِي شَيْءٍ مِنْ أَحْوَالِهِمْ فَقَدْ جَهِلَهُمْ وَ اعْتِقَادُنَا فِيهِمْ أَنَّهُمُ الْمَوْصُوفُونَ بِالْكَمَالِ وَ التَّمَامِ وَ الْعِلْمِ مِنْ أَوَائِلِ أُمُورِهِمْ إِلَى آخِرِهَا لَا يُوصَفُونَ فِي شَيْءٍ مِنْ أَحْوَالِهِمْ بِنَقْصٍ وَ لَا عِصْيَانٍ وَ لَا جَهْلٍ "
📚اعتقادات الامامیه ص ٩٦
❕این اعتقاد شیعه بر گرفته از آیات قرآن است , چرا که خداوند در سه آیه " ابتلاء " و آیه " تطهیر " و آیه " اولی الامر " با صراحت تمام , عصمت امامان علیهم السلام را بیان می دارد , در ذیل پیرامون این سه آیه توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2994
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4097
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3450
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3814
👌پیامبر گرامی و امیر مومنان و سایر امامان علیهم السلام هم با صراحت تمام تصریح بر عصمت خود می کردند , چنان که پيامبر گرامی فرمود :
" هر كسى خوشش مىآيد تماشا كند شاخه ياقوت قرمز را كه خداوند بدست خويش كاشته و مايل است چنگ به آن بزند علي و ائمه بعد از او را دوست بدارد آنها برگزيدگان خدا و برجستگان هستند و از هر گناه و خطائى معصوم و پاكند. "
"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى الْقَضِيبِ الْيَاقُوتِ الْأَحْمَرِ الَّذِي غَرَسَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِيَدِهِ وَ يَكُونَ مُتَمَسِّكاً بِهِ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيّاً وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ فَإِنَّهُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَفْوَتُهُ وَ هُمُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِيئَة "
📚امالی صدوق ص ٥٨٣ _ عیون الاخبار ج ٢ ص ٥٧
👌و باز فرمود :
" جبرئيل به من گفت دو ملك و فرشتهاى كه بر علي موكلند گفتند كه تاكنون از موقعى كه همراه آن جناب بودهاند گناهى بر او ننوشتهاند. "
"أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ عَنْ كَاتِبَي عَلِيٍّ أَنَّهُمَا لَمْ يَكْتُبَا عَلَى عَلِيٍّ ذَنْباً مُذْ صَحِبَاه "
📚کنز الفوائد ج ١ ص ٣٤٨
👌و باز فرمود :
" دو ملك نگهبان علي بر ساير فرشتگان موكل بر مردم افتخار ميكنند كه موكل بر علي هستند زيرا آن دو به جانب خدا نرفتهاند با گناهى از علي كه موجب خشم خدا گردد. " "إِنَّ حَافِظَيْ عَلِيٍّ لَيَفْخَرَانِ عَلَى سَائِرِ الْحَفَظَةِ بِكَوْنِهِمَا مَعَ عَلِيٍّ ع وَ ذَلِكَ أَنَّهُمَا لَمْ يَصْعَدَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْءٍ مِنْهُ فَيُسْخِطَهُ "
📚کنزالفوائد ج ١ ص ٣٤٨ _ اثباه الهداه ج ٣ ص ٢٦٩
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕و باز فرمود :
" من و علي و حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين عليهم السّلام پاك و معصوم هستيم. " "أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ "
📚کفایه الاثر ص ١٩ _ عیون الاخبار ج ١ ص ٦٤ _ کمال الدین ج ١ ص ٢٨٠ _ اعلام الوری ص ٣٩٦ _ مناقب آل ابی طالب ج ١ ص ٢٩٥ _ کشف الغمه ج ٢ ص ٥٠٩
❕سليم بن قيس می گوید از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام شنيدم که مىفرمود :
"فرمانبردارى و اطاعت لازم است از خدا و پيامبرش و اولو الامر ( امامان ع ) به اين جهت دستور داده شده از اولى الامر اطاعت نمايند چون آنها معصوم و پاكند هرگز امر به كار خلاف نميكنند. "
" إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أُمِرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِه "
📚الخصال ج ١ ص ١٣٩ _ علل الشرایع ج ١ ص ١٢٣ _ وسائل الشیعه ج ٢٧ ص ١٣٠
❕امام سجاد ع فرمود :
" امام از ما خانواده بايد معصوم باشد و عصمت صفتى نيست كه در ظاهر بدن باشد تا شناخته شود به همين جهت نميتوان تشخيص داد مگر اينكه تصريح به امامت او شود (و منصوص از جانب حجت قبل باشد).
❕عرض كردند معنای معصوم چيست؟
فرمود: " او چنگ زده به ريسمان خدا و آن قرآن است كه از يك ديگر جدا نميشوند تا قيامت امام راهنما بسوى قرآن و قرآن راهنماى بسوى امام است اين است معنى اين آيه إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ. " "الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَتِ الْعِصْمَةُ فِي ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ بِهَا فَلِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى الْمَعْصُومِ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا يَفْتَرِقَانِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ الْإِمَامُ يَهْدِي إِلَى الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ "
📚معانی الاخبار ص ١٣٢
❕امام صادق عليه السّلام فرمود :
"انبياء و اوصياى ايشان بايد گناهى نداشته باشند زيرا آنها معصوم و پاكند. "
" الْأَنْبِيَاءُ وَ أَوْصِيَاؤُهُمْ لَا ذُنُوبَ لَهُمْ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ "
📚خصال ج ٢ ص ٦٠٨ _ بحار الانوار ج ٢٥ ص ١٩٩
❕می بینیم که اندیشه عصمت امامان علیهم السلام توسط خداوند و پیامبر و خود امامان ع پایه گذاری شده است , نه هشام بن حکم و اگر هشام بن حکم هم مروج عصمت ائمه ع بود , از این جهت بود که این اندیشه را از کتاب و سنت و امام صادق ع فرا گرفته بود , نه از نزد خود ابداع کرده باشد , چنان که در نقلی آمده است که حسين اشقر گفت :
" به هشام بن حكم گفتم معنى اين گفته شما چيست كه امام بايد معصوم باشد ?!!! گفت من از امام صادق ع اين سؤال را كردم فرمود : معصوم كسى است كه از تمام گناهان بتوفيق و لطف خداوند خوددارى كند خداوند در قرآن ميفرمايد: وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ. "
" مَا مَعْنَى قَوْلِكُمْ إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ الْمَعْصُومُ هُوَ الْمُمْتَنِعُ بِاللَّهِ مِنْ جَمِيعِ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ قَدْ قَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ "
📚معانی الاخبار ص ١٣٢ _ البرهان فی تفسیر القرآن ج ١ ص ٦٦٧
❕ملحدین ورشکسته و دروغگو به سخنان کذب و خلاف واقع فردی به نام مدرسی طباطبائی استناد کردند که هشام بن حکم موسس نظریه عصمت در نزد شیعه است , در حالی که کذب این ادعا را روشن کردیم .
❕ملحدین به همین راحتی دروغ می گویند و مدرسی طباطبائی مفت خور را عالم بزرگ شیعه و علامه معرفی می کنند , در حالی که فرد مذکور هیچ جایگاهی در حوزه قم ندارد و از قم فراری اش دادند و کرسی تدریسش به آمریکا مهد اسلام منتقل شد ❗️❗️❗️
👌اخیرا نیز برخی از علمای قم بر کتابی که او نوشته و معاند به آن استناد کرد , ردیه ای نوشتند تحت عنوان : " نقد و بررسی نظریه تطور تاریخی تشیع " که در ذیل می توانید شرح حال کتاب را بیشتر بخوانید :
🌐http://hekmateislami.com/?p=5432
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌چنان که گفتیم , مطالبی که زئوس کلیپ ساز در کلیپ هایش مطرح می کند , همان مواردی است که سایر معاندین در فضای مجازی به صورت نوشتار مطرح کرده و زئوس آن موارد را تبدیل به کلیپ می کند و مطالب بی ربط را کنار هم قرار می دهد و چرند پراکنی می کند , لذا ما معمولا مستقیما به مطالب زئوس پاسخ نمی گوییم زیرا او همان اشکالاتی را مطرح می کند که دیگران مطرح کرده اند و ما هم پاسخشان را داده ایم به عنوان نمونه :
1⃣زئوس در کلیپ ٣٤٥ مطالبی را در مورد زندگی پس از مرگ یا تجربه نزدیک به مرگ مطرح می کند که ما در ذیل مفصلا در این رابطه توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2100
2⃣در کلیپ ٣٤٧ در مورد علیت در کوانتوم مطالبی را ایراد می کند که ما در ذیل پاسخ گفته ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4153
3⃣در کلیپ ٣٤٨ در صدد است القاء کند که قرآن شراب خواری را حرام نکرده است , در حالی که حرمت شراب خواری از مسلمات احکام اسلامی است و تمام آیین های الهی نیز این حرمت را داشته اند , در ذیل بخوانید :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/156
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2390
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4163
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/893
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/713
❕او در همان کلیپ چرندیاتی پیرامون حرمت تدریجی شراب در قرآن و معاذ الله , شراب خواری علی علیه السلام بیان می کند که در ذیل پاسخش را گفته ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2043
4⃣او در کلیپ ٣٤٤ پیرامون تحریف قرآن و کتاب محدث نوری در مورد تحریف قرآن " فصل الخطاب ... " بحث می کند که ما در ذیل پیرامون آن توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2934
👌او مدعی می شود که دو سوره نورین و ولایت در قرآن بوده است که حذف شده است , ما در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2211
❕در ذیل توضیح داده ایم که اگر در روایاتی آمده است که قرآن تحریف شده است , مقصود از آنها چیست :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2933
❕برخی از روایات هم در صدد تفسیر معنا و مقصود آیات قرآن و به اصطلاح توضیح بیانی است که زئوس بیسواد آنها را حمل بر تحریف لفظی قرآن می کند مانند تحریف در آیه ابلاغ و وضو که در ذیل پیرامون این مساله توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3652
👌مثلا در آیه وضو : مقصود از " الی المرافق " , برای بیان حد شستن است , و در معنا و طبق توضیح و بیان ائمه ع " الی المرافق " به معنای " من المرافق " است , و این بیان ائمه ع برای توضیح مقصود آیه است , چنان که در ذیل توضیح داده ایم و علامه مجلسی نیز به آن تصریح می کند :
" قوله علیه السلام هکذا تنزیلها ای مفادها و معناها بان یکون المراد بلفظه " الی " , " من "
💠مراه العقول ج ١٣ ص ٩٣
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2716
استغفار پیامبر اسلام از گناهش !!!!
🤔#پرسش :
❓در آيه ٥٥ از سوره غافر، خطاب به پيامبر اسلام توصيه به توبه و تقاضاى بخشش گناهانش شده است! متن آيه و ترجمه اش چنين است:
سوره غافر - آیه ٥٥
#متن_عربى: فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ
#ترجمه: پس صبر کن(خطاب به محمد) که البته وعده الله حق است و بر گناه خود آمرزش طلب کن و صبح و شام به تسبیح و ذکر و ستایش پروردگار خود بپرداز
به این آیه دقت کنید در این آیه خطاب به پیامبر اسلام گفته شده كه از گناه خود توبه کند
یعنی از نظر نويسندگان قرآن حتی پیامبر اسلام هم عصمت نداشته است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌شما اگر در رابطه با عصمت پیامبر گرامی اسلام قرآن برایت ملاک و معیار است , همین قرآن با صراحت تمام در آیه ابتلاء و تطهیر و اولی الامر , عصمت پیامبر گرامی اسلام ص و امامان ع را به اثبات می رساند که ما در ذیل از این آیات بحث کرده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2994
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4097
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3450
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3814
❕اگر بخواهیم به آیات دیگری نیز در عصمت پیامبر گرامی اسلام استدلال کنیم , می توان به آیاتی استدلال کرد که دستور به اطاعت از پیامبر گرامی اسلام به صورت مطلق می دهد . خداوند می فرماید :
" وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُواْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ انَّ اللَّهَ شَدِيدُ العِقَاب " " آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيرد و اجرا كنيد، و آنچه را از آن نهى كرده خوددارى نماييد، و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند شديد العقاب است. " ( حشر ٧ )
❕و می فرماید : " مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ اطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَمَا ارْسَلْنَاكَ عَلَيهِمْ حَفِيظا " " كسى كه از پيامبر اطاعت كند اطاعت خدا كرده و كسى كه سرباز زند، تو در برابر او مسئول نيستى. " ( نساء ٨٠ )
👌و می فرماید : "فَلَا وَ رَبِّكَ لَايُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَينَهُم ثُمَّ لَايَجِدوُا فِى أَنَفُسِهِمْ حَرَجاً مِّمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسلِيما " " به پروردگارت سوگند كه آنها مؤمن نخواهند بود مگر اينكه تو را در اختلافات خود به داورى مىطلبند، و سپس در دل خود از داورى تو احساس ناراحتى نكنند، و كاملًا تسليم باشند. " ( نساء ٦٥ )
❕طبق اين آيه بايد در برابر اوامر و نواهى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم تسليم مطلق بود تسليم و اطاعت بىقيد و شرط، جز در برابر معصوم ممكن نيست؛ زيرا در صورت خطايا ارتكاب گناه يا معصيت نه تنها نبايد تسليم بود، بلكه بايد تذكر داد، يا نهى كرد.
👌بنابراین در مجموع آيات سه گانه فوق يك حقيقت را با عبارات مختلف و متنوع بيان مىكند؛ و آن اينكه بايد در برابر دستورها، برنامهها و داورىهاى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به طور كامل تسليم بود، و اين جز با قبول مقام «عصمت» او ممكن نيست.
❕قابل توجه اينكه فخر رازى در تفسير خود پیرامون آیه دوم مورد اشاره مىگويد:
«اين آيه از قوىترين دلايل عصمت پيغمبر اسلام در جميع اوامر و نواهى، و در جميع ابلاغهاى او از سوى خدا است؛ زيرا اگر او در چيزى خطا كند اطاعت او اطاعت خدا نخواهد بود، و نيز واجب است در افعالش نيز معصوم باشد؛ چرا كه خداوند امر به متابعت او- به طور مطلق- كرده است».
📚تفسیر کبیر ج ١٠ ص ١٩٣
❕همینطور خداوند می فرماید :
" براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند، و خدا را بسيار ياد مىكنند. " " لَقَد كَانَ لَكُم فِى رَسُولِ اللَّهِ اسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَومَ الآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً " ( احزاب ٢١ )
❓آيا اقتداى كامل و بىقيد و شرط نسبت به كسى بدون داشتن مقام عصمت امكانپذير است؛ پس اين دستور، گواه روشنى بر اين حقيقت است كه او بايد معصوم باشد والّا ممكن نبود در همه چيز و براى هر كس و در هر زمان و مكان سرمشق باشد. روى اين جهت آيه فوق از يك نظر هماهنگ با آياتى كه مؤمنان را امر به اطاعت از پيغمبر اكرم بدون قيد و شرط مىكند است .
❕باز خداوند می فرماید :
" وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى _ انَ هُوَ الَّا وَحْىٌ يُوحى " " او ( پیامبر اسلام ) هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد- آنچه آورده چيزى جز وحى نيست كه به او وحى شده است. " ( نجم ٣ و ٤ )
👌از اين تعبير به خوبى به دست مىآيد كه پیامبر اسلام هرگز دروغ و خلافى نمىگويد، و هيچگاه در سخنش مرتكب خطا نمىشود، و گمراهى و انحراف در مورد او وجود ندارد مَا ضَلِّ صَاحِبُكُم وَ مَا غَوى.
📚پیام قرآن ج ٧ ص ٧٥ به بعد
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕و لذا به گفته بعضى از مفسّران از اين آيات به خوبى استفاده مىشود كه سنّت پيامبر همانند «وحى منزل» است : " قرطبى در تفسير خود مىگويد: وَ فِيهَا ايْضاً دلالَةً عَلَى انَّ السُّنَّةَ كَالْوَحىِ الْمُنْزَلِ فِى الْعَمَلِ "
📚تفسیر قرطبی جلد 17، صفحه 85
👌آیات متعدد دیگری نیز بر عصمت تمام پیامبران الهی و پیامبر اسلام علیهم السلام وجود دارد که استدلال به آنها بحث را به درازا می کشد , جهت آگاهی رجوع کنید به کتاب :
📚منشور جاوید , سبحانی تبریزی , ج ٧ ص ٢٦٥ به بعد _ ج ٣ ص ١٨٩ به بعد
❕در روایات اسلامی نیز تاکید شده است که پیامبر اسلام ص پاک و مبرا از تمام گناهان است .
👌در نقلی خود پیامبر گرامی اسلام فرمود :
" من و علي و حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين عليهم السّلام پاك و معصوم هستيم. " "أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ "
📚کفایه الاثر ص ١٩ _ عیون الاخبار ج ١ ص ٦٤ _ کمال الدین ج ١ ص ٢٨٠ _ اعلام الوری ص ٣٩٦ _ مناقب آل ابی طالب ج ١ ص ٢٩٥ _ کشف الغمه ج ٢ ص ٥٠٩
❕در نقل دیگری , امام صادق ع پیرامون پیامبر اسلام ص فرمود :
" ما كان له ذنب، و لا هم بذنب " " پیامبر هیچگاه گناه نکرد و هیچگاه حتی فکر و تصمیم بر گناه نیز نداشت "
📚تفسیر قمی ج ٢ ص ٣١٤ _ تفسیر الصافی ج ٥ ص٣٧ _ متشابه القرآن , ابن شهر آشوب , ج ٢ ص ١٠ _البرهان فی تفسیر القرآن ج ٥ ص ٨٥
👌یا در نقل دیگر آمده است که جبرئیل خطاب به پیامبر گرامی ص فرمود :
" تو هیچ گناهی نداری تا خداوند بخواهد آن را ببخشد " " قَالَ جَبْرَئِيلُ ع لَيْسَ لَكَ ذَنْبٌ أَنْ يَغْفِرَهَا لَكَ. "
📚تفسیر فرات الکوفی ص ٤١٩ _ بحار الانوار ج ١٧ ص ٩٠
👌اگر در آیاتی هم گفته شده است که پیامبر اسلام از گناهش استغفار کند , مقصود گناه اصطلاحی به معنای عصیان و مخالفت با امر خداوند نیست , بلکه مقصود همان است که ما از آن تحت عنوان " حسنات الابرار , سیئات المقربین " یاد می کنیم و در ذیل پیرامون آن توضیحات مفصلی دادیم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2913
👌لذا در تفسیر نمونه پیرامون آیه مذکور , می خوانیم :
" مسلم است پيامبر بخاطر مقام عصمت مرتكب گناهى نمىشد، ولى چنان كه گفتهايم اين گونه تعبيرات در قرآن مجيد در مورد پيغمبر اسلام ص و ساير انبياء ع اشاره به گناهان نسبى است، چرا كه گاهى اعمالى كه در مورد افراد عادى عبادت و حسنات است در مورد انبياى بزرگ گناه محسوب مىشود چرا كه" حسنات الأبرار سيئات المقربين". ( " کارهای خوب نیکوکاران گناه محسوب می شود بالنسبه به مقربین ")
❕يك لحظه غفلت و حتى يك ترك اولى در مورد آنها سزاوار نيست، و به خاطر مقام والا و سطح عالى معرفتشان بايد از همه اين امور بركنار باشند و هر گاه از آنها سر زند از آن استغفار مىكنند. "
📚تفسير نمونه، ج 20، ص: 134
❕بنابراین استغفار کردن پیامبر اسلام ص به معنای عصیان و گناه ورزی آن بزرگوار نیست , بلکه این استغفار از همان جهتی بوده است که توضیحش گذشت , لذا می بینیم که امام صادق ع فرمود :
"إنَّ رَسولَ اللهِ كانَ يتوبُ إلَى اللهِ عزّ وجلّ ويستَغفِرُهُ فى كلِّ يومٍ ولَيلةٍ مِئَةَ مَرَّةٍ مِن غَيرِ ذَنبٍ "
"همانا پيامبر خدا همواره توبه مىكرد و در هر شبانه روز، صد بار استغفار مىكرد، بدون اين كه گناهى داشته باشد. "
📚الكافى، ج 2، ص 450، ح 2؛ معانى الأخبار، ص 384، ح 15؛ تفسير القمّى، ج 2، ص 277.
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌پاسخی به زئوس در مورد بینهایت بودن ذات خداوند !!!!
❕زئوس بیسواد و هرزه گو در کلیپ شماره ١٨٠ خودش , تحت عنوان " خدا و بینهایت " مدعی شده است که از نظر فیزیکی , بینهایت وجود ندارد و وقتی ما می گوییم خداوند بی نهایت است , یعنی اصلا وجود ندارد !!!!
👌اگر چه چنین مطالب سبک و سخیفی ارزش پاسخ دادن ندارد , اما باز جهت روشنگری بیشتر , گفتنی است که :
❕وقتی ما می گوییم خداوند بی نهایت است , یعنی او محدودیتی ندارد , علمش محدودیت ندارد و به همه چیز تعلق دارد , قدرتش محدودیت ندارد و شامل همه چیز می شود , حیاتش محدودیت ندارد و ازلی و ابدی است , همینطور سایر صفاتش که بازگشت به همین سه صفت اصلی ذاتی می کند , محدودیتی در آن نیست , چرا که اگر محدودیتی در ذات پاک او باشد , دیگر خدا نیست , از این عدم محدودیت تعبیر می شود به نامتناهی یا بینهایت بودن ذات خداوند , این مطلب روشن است و خدشه بردار نیست .
👌برخی از محققین در این رابطه می نویسند :
" نخستين و مهمترين مطلبى كه در باب صفات خدا بايد اثبات گردد تا هم مسأله توحيد مشخص گردد و هم صفات ديگر او همچون علم و قدرت و مانند آن نامتناهى بودن ذات پاك او است، چرا كه اگر اين مطلب به خوبى اثبات و درك شود راه براى اثبات همه صفات جمال و جلال او (صفات ثبوتيه و سلبيه) هموار مىگردد.
❕براى اثبات اين معنا كه او يك وجود بىانتها است بايد امور زير مورد توجّه قرار گيرد:
🔸1. محدوديّت وجود يعنى آلوده بودن به عدم چرا كه اگر پاى عدم در ميان نباشد محدوديّت مفهومى نخواهد داشت، ما مىگوييم عمر فلان كس محدود است يعنى عمر او سرانجام به عدم منتهى مىگردد، و آلوده به نيستى است، همچنين درباره محدوديّت قدرت و علم و مانند آن.
🔸2. وجود ضد عدم است، و اگر چيزى ذاتاً مقتضى وجود باشد نمىتواند مقتضى عدم گردد.
🔸3. در برهان علّت و معلول اين مطلب ثابت شد كه سلسله زنجير مانند علّت و معلول اين جهان بايد به يك نقطه ثابت و ازلى برسد كه آن را واجب الوجود مىناميم يعنى وجودش از درون ذات او است نه از بيرون بنابراين علّت نخستين جهان ذاتاً اقتضاى وجود دارد , در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/956
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/955
❕يكبار ديگر اين سه مقدّمه را با دقّت بخوانيد و در آن خوب بينديشيد، با توجّه به اين مقدّمات روشن مىشود اگر محدوديتى در ذات واجب الوجود حاصل شود بايد از بيرون وجود او باشد، چرا كه محدوديّت طبق مقدّمات فوق به معناى آلودگى به عدم است، و چيزى كه ذاتش اقتضاى هستى دارد هرگز مقتضى عدم و نيستى نخواهد بود، پس اگر محدوديتى در او باشد بايد يك عامل بيرونى داشته باشد، و لازمه اين سخن آيه است كه او واجب الوجود نباشد، چرا كه از نظر حدّ وجودى خود مخلوق ديگر و معلول ذات ديگرى است.
👌به عبارت ديگر: بدون شك واجب الوجودى داريم (در دو نمایه فوق الذکر این قضیه را اثبات کرده ایم) :
❕حال اگر واجب الوجود نامحدود باشد مدّعاى ما ثابت است، و اگر محدود باشد اين محدوديّت هرگز مقتضاى ذات او نيست، چون ذات او مقتضى وجود است، نه آلودگى به عدم، پس بايد از بيرون بر آن تحميل شده باشد و مفهوم اين سخن آن است كه علّتى در بيرون او وجود دارد و او معلول آن علّت است، در اين صورت واجب الوجود نخواهد بود، نتيجه اين كه او وجودى است نامحدود از هر نظر. "
📚پیام قرآن ج ٣ ص ٢٢١
💠 ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕یا در کتاب اندیشه های جاوید می خوانیم :
❓پرسش: چرا خداوند داراى وجودى بى نهايت است؟
❕پاسخ: محدود بودن موجود، ملازم با آميختگى او با عدم و نيستى است، كتابى را در نظر بگيريد كه بصورت جيبى يا قطع رقعى چاپ شده است، هر بعدى از ابعاد كتاب را در نظر بگيريد سرانجام به نقطهاى مىرسد كه در آنجا، وجود كتاب پايان پذيرفته و ديگر از كتاب خبرى نيست. معنى اينكه رشته كوه البرز و يا سبلان با آن بزرگى محدود است، اين است كه در اندازهگيرى خود به نقطهاى ميرسيم كه در آنجا اثرى از اين دو كوه نيست. از اين بيان مىتوان نتيجه گرفت كه معنى محدود بودن حادثهاى از نظر زمان و يا محدود بودن وجود جسمى از نظر مكان اين است كه وجود و هستى او، آميخته با عدم و نيستى است و محدود بودن و آميختگى با عدم، با هم متلازم و توأم مىباشند و لذا تمام پديدهها و اجسام كه از نظر زمان و مكان محدود هستند وجود و هستى آنها با عدم و نيستى آميخته است و صحيح است كه بگوييم فلان حادثه در فلان زمان تحقّّق نيافته است و يا فلان جسم در فلان مكان نيست. روى اين لحاظ نمى توان خدا را محدود فرض كرد و تصور نمود، زيرا لازمه محدود بودن، آميختگى وجود او با عدمها و نيستىهاست، موجودى كه با عدم آميخته باشد، موجود باطلى خواهد بود، كه شايستگى مقام حق مطلق را كه بايد صد در صد حق باشد نخواهد داشت و شعار عقل و قرآن درباره خدا اين چنين است. «ذٰلِكَ بِأَنَّ اللّٰهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ مٰا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبٰاطِلُ...». «خدا است حق و پايدار و استوار، و آنچه غير او مىخوانند باطل و پوچ است». ( حج ٦٢ )
📚اندیشه های جاوید ج ١ ص ٢٨
👌بنابراین بینهایت بودن خداوند یعنی نامحدود بودن ذات و اوصافش , چنان که در روایات اسلامی نیز به این معنا تاکید شده است .
❕در روايتى از امام سجاد عليه السلام نقل شده است فرمود:
«انَّ اللَّهَ لا يُوْصَفُ بِمَحْدُودِيَّةٍ عَظُمَ رَبُّنا عَنِ الصِّفَةِ وَ كَيْفَ يُوْصَفُ بِمَحْدُودِيَّةٍ مَنْ لا يُحَدُّ» " «خداوند به هيچ محدوديّتى توصيف نمىشود (و ذات پاكش هيچ حدّى را نمىپذيرد) او برتر از چنين توصيفى است، و چگونه ممكن است كسى كه هيچ حدّى ندارد توصيف به محدوديّت گردد». "
📚الکافی ج ١ ص ١٠٠
❕در حديث ديگرى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام مىخوانيم: «هُوَ أَجَلُّ مِنْ انْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصارُ أوْ يُحِيطَ بِهِ وَهْمٌ أَوْ يَضْبِطَهُ عَقْلٌ»
" او برتر از آن است كه چشمها او را ببيند و انديشه به او احاطه كند و عقل او را تحت قيد و شرطى درآورد». "
❓سؤال كنندهاى پرسيد: پس حدّ او را براى من بيان فرما امام عليه السلام فرمود: «انَّهُ لا يُحَدُّ، قالَ: لِمَ؟ قالَ عليه السلام: لِانَّ كُلَّ مَحْدُوْدٍ مُتَناهٍ الى حَدٍّ، فَاذا احْتَمَلَ التَّحْديدَ احْتَمَلَ الزِّيادَةَ، وَ اذا احْتَمَلَ الزِّيادَةَ، وَ احْتَمَلَ النُّقْصانَ، فَهُوَ غَيْرُ مَحْدُوْدٍ، وَ لا مُتَزائِدٍ وَ لا مُتَجَزٍّ وَ لا مُتَوَهَّمٍ» :
" خداوند حدی ندارد , زيرا هر محدودى بالاخره متناهى به حدّى است، بنابراين اگر وجودش حدّى را بپذيرد قابل زيادى است، و اگر قابل زيادى بود قابل نقصان است (و اگر قابل زيادى و نقصان باشد ممكن الوجود خواهد بود) بنابراين او نامحدود است نه زيادتى را مىپذيرد، نه تجزيه مىشود، و نه در وهم مىگنجد»
📚بحارالانوار، جلد 3، صفحه 15، حديث 1
❕علی علیه السلام فرمود :
" مشمول هيچ حدّی نمىشود و با شماره و عدد به حساب در نمىآيد، بلكه اقرارها خود را محدود مىسازند و ابزارها به چيزهاى همانند خود اشاره مىكنند. "
"لا يُشمَلُ بِحَدٍّ، ولا يُحسَبُ بِعَدٍّ، وإنَّما تَحُدُّ الأدَواتُ أنفُسَها، وتُشيرُ الآلاتُ إلى نَظائرِها."
📚نهج البلاغه خطبه ١٨٦
👌و فرمود :
" براى اشياء، در همان هنگامِ آفريدنشان، حدّ و مرز قرار داد تا خود را از همانندى با آنها متمايز سازد. وَهمها نتوانند او را با حدود و حركات و اندامها و ابزارها اندازهگيرى و متمايز كنند ... او برتر است از آنچه كه حد گزاران به وى نسبت مىدهند؛ از قبيل ويژگيهاى وزن و اندازه و پايانهاى دور و اطرافها و آمادهكردن سكونتگاهها و جاى گرفتن در مكانها؛ زيرا حدّ و مرز براى آفريدگان او قرار داده شده و به غيرِ او نسبت داده مىشود. "
" حَدَّ الأشياءَ عِندَ خَلقِهِ لَها، إبانَةً لَهُ مِن شَبَهِها، لا تُقَدِّرُهُ الأوهامُ بِالحُدودِ والحَرَكاتِ، ولا بِالجَوارِحِ والأدَواتِ ... تعالى عَمّا يَنحَلُهُ المُحَدِّدونَ مِن صِفاتِ الأقدارِ ونِهاياتِ الأقطارِ، وتَأثُّلِ المَساكِنِ، وتَمَكُّنِ الأماكِنِ، فالحَدُّ لِخَلقِهِ مَضروبٌ، وإلى غَيرِهِ مَنسوب "
📚نهج البلاغه خطبه ١٦٣
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
بیزاری جستن از دشمنان اهلبیت ع در کلام رهبری و مقدس اردبیلی !!!!
🤔#پرسش :
❓خامنه اى: شيعه كنونى توسط انگليس تاسيس و حمايت ميشود ‼️
مقدس اردبیلی در ص ١٠٢٨ از جلد اول كتاب بسيار معروف خود به نام حديقة الشيعة در مورد علائم شيعه بودن در ادامه بيان نظر ابن حجر كه عدم فحاشى به ابوبكر را از علائم شيعه بودن ميناميد، ميگويد:
وى ندانسته است كه علامت شيعه بودن، فحاشى كردن به ابوبكر و عثمان و باقى مخالفان اهل بيت است.
خوب با استناد به ادعاى اين عالم نامدار شيعى هركسى به ابوبكر و عثمان و عمر فحاشى نكند، شيعه محسوب نميشود.
▪️اعتراف جالب خامنه اى؛
سيد على خامنه اى، ادعا ميكند كه هركسى كه به بزرگان اهل سنت(ابوبكر، عمر و عثمان) توهين كند در واقع شيعه انگليسى است( ویدیوی بالا )
▪️ادمين:
اين اعتراف خامنه اى تقريبا شامل اكثريت شيعيان ميشود و تلويحا اعتراف ميكند كه شيعه كنونى توسط انگليس تاسيس شده است ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌کلام مرحوم مقدس اردبیلی صراحت دارد در لزوم بیزاری جستن از دشمنان اهلبیت علیهم السلام , بر پایه همین مساله می گوید :
" علماى سنى كتابها در تعريف و مدح شيعه اثنىعشريه نوشتهاند و ابن حجر در كتاب خود احاديث و اخبار در تعريف شيعه ذكر كرده و در آن مبالغه نموده اما در آخر مىگويد كه علامت شيعه آن است كه سب ابى بكر نكند و ندانسته كه علامت شيعه آن است كه سب ابى بكر و عثمان بلكه سب جميع مخالفان اهل بيت نمايند و از همه ايشان👈 بيزار باشند 👉حتى مبتدعه كه طريقه ايشان را پيش گرفته باشد 👈از او نيز بيزار باشند "👉
📚حديقة الشيعة، ج 2، ص: 1027
👌می بینیم که کلام مقدس اردبیلی ناظر است به بیزاری و برائت و تبری جستن از دشمنان اهلبیت علیهم السلام که روشن است یک مصداق بیزاری جستن , لعن کردن است .
❗️رهبر انقلاب نیز برائت و بیزاری جستن از دشمنان اهلبیت علیهم السلام را از مسائل اساسی در دین می داند که اگر کسی برائت و بیزاری نجوید , دین ندارد , بنابراین ضدیتی بین کلام رهبری و مرحوم مقدس اردبیلی در این زمینه نیست .
👌رهبری در این رابطه می گوید :
" البتّه این نکته را فقط اینجا عرض کنم که کینهی شیطانها و شیطانصفتها را مردم باید از دل خودشان هیچوقت بیرون نکنند. نگویید «گذشت، تمام شد، دیگر چه لزومى دارد به یادمان بیاوریم»؛ نه، دین ما این است: هَلِ الدّینُ اِلَّا الحُبُّ وَ البُغض؟ دین عبارت است از محبّت و کینه؛ محبّت به خوبان، محبّت به خوبیها، محبّت به مظلومان، محبّت به انسانهایى که مورد جفاى شیطانها قرار گرفتهاند، این یک طرف؛ یک طرف [هم] بغض و کینهی نسبت به شیطانها، نسبت به موجودات پلید، نسبت به پلیدیها، نسبت به کسانى که انسان و انسانیّت و خدا برایشان حرف مفت است؛ کینه و بغض هم جزو دین است. تولّىٰ و تبرّىٰ جزو فروع دین -و به قول بعضى از علما جزو اصول دین- است. ( ٤ ) . فراموش نکنید زشتصورتىِ دشمنهاى خدا و خلق را. "
۴) تولّىٰ: محبّت و مودّت اهل بیت (علیهم السّلام) و قبول امامت و ولایت آنان.
تبرّىٰ: بیزارى جستن از دشمنان خدا "
🌐https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2171
❗️یا رهبری در جای دیگر می گوید :
" تشیع، آیین محبت است. خصوصیت محبت، خصوصیت تشیع است. کمتر مکتب و مسلک و دین و آیین و طریقهیی مثل تشیع، با محبت سر و کار داشته است. علت این هم که چنین فکری تا امروز مانده - در حالی که اینهمه با آن مخالفت کردهاند - این است که ریشه در زلال محبت داشته و دین👈 تولّی و تبرّی و آیین دوست داشتن و دشمن داشتن است 👉و عاطفه در آن، با فکر هماهنگ و همدوش است. چیزهای خیلی مهمی است. اصل خیلی سحرآمیز و عجیبی است. "
🌐https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2408
👌بنابراین هم مرحوم مقدس اردبیلی معتقد است که تبری از دشمنان اهلبیت علیهم السلام ( که یک مصداقش لعن آنان است ) , لازم است و هم رهبری چنین تبری جستنی را از مسائل اساسی دین می داند و ضدیتی میان کلام آن دو نیست .
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❗️آنچه که رهبری در کلیپ مورد استناد ملحد به آن تصریح می کند , ممنوعیت بیزاری جستن علنی در رادیو و تلویزیون است که موجب تحریک مخالفان شیعه در کشتار شیعه می شود , رهبری چنین بیزاری جستنی را صحیح نمی داند , چنان که امامان علیهم السلام نیز به همین نکته تاکید داشتند که بیزاری جستن نباید موجب شود که دشمنان تحریک شده و شیعیان را بکشند , در ذیل بخوانید :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/651
👌متن کلام رهبری که معاند به آن استناد کرد , چنین است :
" البتّه، از این طرف هم بایستی احساسات آنها را تحریک نکنند. یک عدّهای خیال میکنند اثبات تشیّع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه، این خلاف سیرهی ائمّه است. 👈اینکه شما میبینید رادیوها یا تلویزیونهایی در دنیای اسلام به وجود میآید که کار آنها این است که بهعنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّهی فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجهاش بودجهی خزانهداری انگلیس است؛ این بودجهاش بودجهی انگلیس [است]، این شیعهی انگلیسی است. 👉هیچکس خیال نکند که گسترش شیعه و اعتقاد تشیّع و استحکام ایمان شیعی به این بدوبیراه گفتن و به این [طرز] حرف زدن است؛ نخیر؛ اینها عکس عمل میکند. وقتی شما بدوبیراه گفتید، دُور او یک حصاری کشیده میشود از عصبانیّت، از احساسات، و دیگر حرف حق هم برایش قابل تحمّل نیست. ما حرف حسابی خیلی داریم، حرف منطقی خیلی داریم، حرفهایی که هرکسی که صاحب فکر است اگر بشنود، آنها را قبول میکند، خیلی [از این حرفها] داریم؛ بگذارید این حرفها شنیده بشود، بگذارید این حرفها امکان نفوذ در دلهای طرف مقابل را پیدا کند. وقتی شما فحش دادی، وقتی بدوبیراه گفتی، یک سدّی کشیده میشود و این حرف اصلاً شنیده نمیشود، گوش نمیکنند؛ آنوقت گروههای خبیث و وابسته و مزدور و پولبگیر از آمریکا و سیا ... -مثل داعش و جبهةالنّصره و امثال اینها- با استفادهی از یک مشت آدمهای عامیِ نادانِ غافل، این اوضاع را به راه میاندازند که ملاحظه کردید در عراق و در سوریه و در جاهای دیگر به راه انداختند؛ این کارِ دشمن است. دشمن، منتظر فرصت است؛ دشمن از هر فرصتی استفاده میکند. ما حرف حق داریم، حرف منطقی داریم، حرف محکم داریم؛ یک نمونهی کوچکش این بود که من امروز به شما عرض کردم. "
🌐https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=34429
❗️بنابراین ضدیتی میان کلام رهبری و مرحوم مقدس اردبیلی نیست , هر دو بر لزوم بیزاری جستن تاکید دارند , تنها کلام رهبری این اضافه را دارد که بیزاری جستن نباید سبب تحریک مخالفان شود , چنان که امامان علیهم السلام هم به این نکته تصریح می کردند که در نمایه فوق الذکر توضیح دادیم .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
اختلاف شیعه در هنگامه ظهور امام مهدی ع !!!!
🤔#پرسش :
❓شيخ کلینی : امام صادق گفت : خير و صلاح شیعه، و لایق آنها این است که باهم بجنگند و یکدیگر را کذّاب بنامند و به همدیگر تف کنند ‼️
📝 عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ : كَيْفَ أَنْتَ إِذَا وَقَعَتِ الْبَطْشَةُ بَيْنَ الْمَسْجِدَيْنِ فَيَأْرِزُ الْعِلْمُ كَمَا تَأْرِزُ الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا وَاخْتَلَفَتِ الشِّيعَةُ وَسَمَّى بَعْضُهُمْ بَعْضاً كَذَّابِينَ وَتَفَلَ بَعْضُهُمْ فِي وُجُوهِ بَعْضٍ؟! قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا عِنْدَ ذَلِكَ مِنْ خَيْرٍ. فَقَالَ لِي : الْخَيْرُ كُلُّهُ عِنْدَ ذَلِكَ، ثَلَاثاً.
✍🏻 ابان بن تغلب مىگويد : امام صادق گفت : چطور هستى وقتى كه ميان دو مسجد، حمله سختى واقع شود و علم مانند مارى در سوراخ خود رود و شيعیان اختلاف كنند و يكديگر را کذّاب و دروغگو بدانند و به روى همدیگر تُف بيندازند؟
گفتم : قطعاً در اين وقت، خيرى نيست.
امام سهبار فرمود : اتفاقا کلّ خیر، در همين وقت است.
📚 اصول کافی 349/1
🔆 قضاوت با خوانندگان 🔆
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه وهابی نسبت به زمان تحقق مفاد روایت بی توجه و جاهل است .
❕روایت فوق برای بیان نشانه های غیر حتمی ظهور امام مهدی علیه السلام صادر شده است که بیان می دارد یکی از این نشانه ها اختلاف شیعه است و مقصود از خیری که در پی این اختلافات واقع می شود که امام ع در روایت فوق به آن تصریح می کند , همان ظهور قائم ع است :
" فالخير هو ظهور القائم عليه السلام "
📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج4، ص: 51
❕لذا می بینیم که در روایات دیگری بالخصوص تصریح شده است که مقصود از " خیر " در هنگام اختلافات همان " ظهور و فرج " امام مهدی علیه السلام است .
👌نعمانى با سندش به نقل از عبد الكريم می آورد :
"نزد امام صادق عليه السلام از قائم عليه السلام ياد شد.
❕فرمود: «كِى چنين مىشود، در حالى كه روزگار، هنوز نچرخيده، تا اين كه گفته شود: او مرده يا هلاك شده و معلوم نيست به كجا رفته است». گفتم: مقصود از چرخش روزگار چيست؟ فرمود: «اختلاف درونىِ شيعه» "
" ذُكِرَ عِندَ أبي عَبدِ اللَّهِ عليه السلام القائِمُ، فَقالَ: انّى يَكونُ ذلِكَ ولَم يَستَدِرِ الفَلَكُ حَتّى يُقالَ: ماتَ أو هَلَكَ، في أيِّ وادٍ سَلَكَ. فقُلتُ: ومَا استِدارَةُ الفَلَكِ؟ فَقالَ: اختِلافُ الشّيعَةِ بَينَهُم. "
📚الغيبة، نعمانى: ص 157 ح 20، بحار الأنوار: ج 52 ص 227 ح 91.
❕در نقل دیگر , ابان بن تغلب می گوید :
"امام صادق عليه السلام فرمود: «شما چگونه هستيد هنگامى كه ميان [اهل] دو مسجد درگيرى پيش مىآيد و علم در آن فرو كشيده مىشود، آن گونه كه مار در لانه خود، فرو مىرود و شيعيان در درون خود، اختلاف مىكنند و يكديگر را دروغگو مىنامند و به صورت هم آب دهان مىاندازند؟».
❕گفتم: در اين روزگار، خيرى نيست.
👌امام عليه السلام سه بار فرمود: «همه خير، در اين روزگار است» و مقصود ايشان، نزديك شدن فَرَج [امام عصر عليه السلام] بود. "
"كَيفَ أنتُم إذا وَقَعَتِ السَّبطَةُ بَينَ المَسجِدَينِ، فَيَأرِزُ العِلمُ فيها كَما تَأرِزُ الحَيَّةُ في جُحرِها، وَاختَلَفَتِ الشّيعَةُ بَينَهُم وَسمّى بَعضُهُم بَعضاً كَذّابينَ، ويَتفُلُ بَعضُهُم في وُجوهِ بَعضٍ؟ فقُلتُ: ما عِندَ ذلِكَ مِن خَيرٍ، قالَ: الخَيرُ كُلُّهُ عِندَ ذلِكَ- يَقولُهُ ثَلاثاً- يُريدُ قُربَ الفَرَجِ. "
📚الغيبة، نعمانى: ص 159 ح 7، بحار الأنوار: ج 52 ص 134
❕مالك بن ضمره می گوید :
" اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: «اى مالك بن ضمره! تو چگونهاى هنگامى كه شيعه اين گونه با هم درگير شوند؟» و انگشتانش را در هم فرو بُرد. گفتم: اى امير مؤمنان! در اين روزگار، خيرى نيست.
❕فرمود: «همه خير، در اين روزگار است. اى مالك! آن زمان، قائم ما، قيام مىكند و هفتاد مرد را كه بر خدا و پيامبرش دروغ مىبندند، جلو مىاندازد و مىكُشد و همه شيعيان را بر يك امر يگانه، گرد هم مىآورد». "
" يا مالِكَ بنَ ضَمرَةَ، كَيفَ أنتَ إذَا اختَلَفَتِ الشّيعَةُ هكَذا؟- وشَبَّكَ أصابِعَهُ وأَدخَلَ بَعضَها في بَعضٍ- فَقُلتُ: يا أميرَ المُؤمِنينَ، ما عِندَ ذلِكَ مِن خَيرٍ. قالَ: الخَيرُ كُلُّهُ عِندَ ذلِكَ، يا مالِكُ عِندَ ذلِكَ يَقومُ قائِمُنا فَيُقَدِّمُ سَبعينَ رَجُلًا يَكذِبونَ عَلَى اللَّهِ وعَلى رَسولِهِ صلى الله عليه و آله فَيَقتُلُهُم، ثُمَّ يَجمَعُهُمُ اللَّهُ عَلى أمرٍ واحِدٍ. "
📚الغيبة، نعمانى: ص 206 ح 11، بحار الأنوار: ج 52 ص 115 ح 34
👌البته چنان که گفتیم , نشانه فوق غیر حتمی بوده و امکان عدم تحقق و حصول بداء در آن است , چنان که در ذیل در مورد نشانه های غیر حتمی ظهور توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1038
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
بررسی نامه پیامبر اسلام ص به خسرو پرویز در تاریخ یعقوبی !!!
🤔#پرسش :
❓در خصوص پاسخ شما در خصوص پاره کردن نامه پیامبر توسط خسرو پرویز بعضی ادعا میکنند که در تاریخ یعقوبی که یک تاریخ شیعی و متقدم بر تاریخ طبری و سایر کتب تاریخی است آماده است که خسرو پرویز نامه پیامبر را پاره نکرد لطفا در این خصوص توضیح دهید ❕❕
💠#پاسخ💠
1⃣اولا : این ادعا که یعقوبی شیعه بوده است , صحیح نیست , ما در ذیل سنی بودن او را ثابت کرده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3883
2⃣ثانیا : یعقوبی نیز نقل می کند که خسرو پرویز نامه پیامبر گرامی اسلام ص را پاره کرد !!!!
❕او می نویسد :
" گفته شده كه چون نامه به خسرو رسيد و ارشى از چرم بود ... آن را پاره پاره كرد پس رسول خدا گفت: يمزق الله ملكهم كل ممزق،" خدا پادشاهيشان را بمنتهاى پراكندگى، پراكنده سازد."
📚ترجمه تاریخ یعقوبی , ج ١ ص ٤٤٣
3⃣ ثالثا : بله یعقوبی نقلی می آورد که خسرو پرویز نامه پیامبر اسلام ص را پاره نکرد , اما در همان نقل است که او به پیامبر ص ایمان هم نیاورد و قصد ظاهر سازی داشت تا در فرصت مناسب به پیامبر گرامی ص ضربه بزند که پیامبر گرامی ص متوجه دسیسه او شد !!!!
❕او نقل می کند :
" رسول خدا نزد پادشاهان فرستاد و آنان را با سلام دعوت نمود، پس عبد الله بن حذافه سهمى را نزد خسرو فرستاد و باو نوشت: بسم الله الرحمن الرحيم من محمد رسول الله الى كسرى عظيم فارس، سلام على من اتبع الهدى و آمن بالله و رسوله و شهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و ان محمدا عبده و رسوله الى الناس كافة" لينذر من كان حيا و يحق القول على الكافرين " فاسلم تسلم فان ابيت فان عليك اثم المجوس،" بنام خداى بخشنده مهربان، از محمد فرستاده خدا به خسرو بزرگ ايران، سلام بر كسى كه راهنمايى را پيروى كند و بخدا و رسولش ايمان آورد و گواهى دهد كه معبودى جز خداى يگانه و بىانباز نيست و اينكه محمد بنده و فرستاده او به همه مردم است، تا هر كه را زنده باشد بيم دهد و گفتار بر كافران واجب آيد، پس اسلام آور تا سالم بمانى و اگر سرباز زدى همانا گناهان مجوس بر تو است."
❕و خسرو بدو نامهاى نگاشت و آن را ميان دو پاره حرير نهاد و در ميان آن دو مشكى گذاشت، پس چون فرستاده آن را به پيامبر داد، آن را گشود و مشتى از مشك برداشت و بوييد و به ياران خويش هم داد و گفت: لا حاجة لنا فى هذا الحرير ليس من لباسنا،" ما را در اين حرير نيازى نه و از پوشاك ما نيست." و گفت: لتدخلن فى امرى او لاتينك بنفسى و من معى و امر الله اسرع من ذلك، فاما كتابك فانا اعلم به منك فيه كذا و كذا،" بايد البته بدين من درآيى يا خودم و يارانم بر سرت خواهيم آمد و امر خدا از آن شتابندهتر است، اما نامهات، پس من از خودت بان داناترم و در آن چنين و چنان است."
❕و آن را نگشود و نخواند و فرستاده نزد خسرو بازگشت و بدو گزارش داد. "
📚ترجمه تاریخ یعقوبی ج ١ ص ٤٤٢
❕بنابراین این نقل نمی تواند ادعای برخی را ثابت کند که خسرو پرویز بدون قصد و غرض با پیامبر اسلام برخورد کرد و حتی قصد ایمان آوردن به پیامبر اسلام را هم داشت و پیامبر هم از او استقبال کرد !!!!
👌البته این نقل یعقوبی دو اشکال اساسی دارد :
🔸١ _ هم بر خلاف نقل دیگر خودش است که تصریح دارد که خسرو پرویز نامه پیامبر اسلام ص را پاره کرد .
🔸٢ _ هم بر خلاف نصوص متواتر و یقینی تاریخی اعم از تاریخ اسلام و تاریخ ایران است که تصریح دارند : خسرو پرویز نامه پیامبر را پاره کرد و قصد کشتن پیامبر را داشت , بنابراین این نقل , یک نقل شاذ در برابر نصوص متواتر و مشهور و یقینی محسوب می شود که روشن است هیچ کس نقل متواتر و یقینی را به خاطر یک نقل شاذ ترک نمی کند , در ذیل بیشتر بخوانید :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4479
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
سلسله پستهای پاسخ به زئوس :
👌او در دو کلیپ ٣٤٣ و ٣٤٢ : تحت عنوان خلافت علی علیه السلام , نکات بی ربط و دروغی مطرح کرده است که ذیلا بررسی می شود :
1⃣می گوید پیامبر اسلام ص نصی بر امامت علی ع وارد نکرده است , این سخن او کذب و خلاف هزاران نص فریقین است که در ذیل این نصوص را مفصلا بررسی کرده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4116
2⃣او در فرازی دیگر و بی ربط با موضوعش اشکال می کند که چرا زنان پیامبر حق نداشتند که پس از پیامبر ازدواج کنند , در ذیل پاسخش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1159
3⃣می گوید مسلمین بر خلافت ابوبکر اجماع کردند که این سخنش هم کذب و دروغ است , در ذیل بخوانید :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4135
4⃣در فرازی دیگر در مورد مصحف عثمانی نکاتی را مطرح می کند که ما در ذیل پیرامون آن توضیحاتی داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2349
5⃣او می گوید علی ع بر پایه منافع شخصی افرادی را از بیت المال محروم کرد و موجب ایجاد جنگ جمل و صفین شد , در ذیل پاسخ این ادعایش را هم داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/466
6⃣او در مورد کشته شدن چرندیاتی می گوید که مثلا علی ع دستور به قتل عثمان داده بود و .... که ما در دو نمایه ذیل نصوص تاریخی را آورده ایم که عثمان به خاطر بی کفایتی خودش , توسط صحابه پیامبر کشته شد و علی ع هم به قتل عثمان فرمان نداده بود :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2832
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3112
7⃣او باز در دروغی دیگر مدعی می شود که علی ع دستور داد که ابن ملجم را مثله کنند و حسنین ع هم ابن ملجم را آتش زدند , در ذیل پاسخ این دروغگویی اش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2720
8⃣او در کلیپ ٣٤٠ نیز مطالب بی ربطی با موضوع کلیپش مطرح می کند , مثلا بحث جزیه اسلامی را مطرح می کند که مسلمین با قانون جزیه به زور دیگران را مسلمان می کردند , در رابطه با شبهاتش پیرامون جزیه در نمایه های ذیل مفصل پاسخ داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/441
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/777
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1377
9⃣او در ادامه همان کلیپ , اسلام و تشیع ایرانیان را جبری و زوری می داند که در ذیل در این رابطه نیز توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2734
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3012
🔟او در کلیپ ٣٣٩ در صدد است که اثبات کند که زکریای رازی ملحد و کافر بوده است که در این ادعایش هم صادق نیست , دوستان ما در سایت اسلام کوئست در این رابطه و اسلام زکریای رازی تحقیق مفصلی کرده اند که جهت آگاهی نمایه ذیل را مطالعه فرمائید :
🌐https://www.islamquest.net/fa/archive/fa52964
1⃣1⃣او در همان کلیپ مدعی می شود که علمای اسلام , مسلمین را از تعقل در اصول دین و خداوند نهی می کنند , که این سخنش هم دروغ و کذب است , در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3314
2⃣1⃣یا می گوید مذهب همواره موجب جنگ و نزاع در میان بشر بوده است , در ذیل پاسخش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3455
3⃣1⃣یا می گوید قرآن بیان کننده اسطوره های پیشینیان است و در خود قرآن هم این نکته آمده است که در ذیل پاسخش را داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3277
4⃣1⃣در رابطه با هماوردی با قرآن و پاسخ به تحدی قرآن در این رابطه نیز در ذیل بحثهای مفصلی داشته ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2186
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3091
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
فلسفه تغییرات هلال ماه و پاسخ خداوند در این رابطه !!!!
🤔پرسش :
❓ الله میگوید خالق دو تریلیون کهکشان عالم هستی است ببینیم نظر او در مورد حالات قمر زمین چیست!⬇️
سوره بقره 1: 189 :
"در باره هلالهای ماه می پرسند ، بگو : برای آن است که مردم وقت ، کارهای خويش و زمان حج را بشناسند و پسنديده نيست که از پشت خانه هابه آنها داخل شويد ، پسنديده آن است که پروا کنيد و از درها به خانه هادرآييد و از خدا بترسيد تا رستگار شويد. "
هلال های ماه برای این است که ما وقت کارها را بشناسیم؟؟ زمان حج را بدانیم؟
و البته از پشت بام وارد خانه ها نشویم و از در وارد شویم !!!!!! و دیگر هیییییچ ❗️❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه معاند بدون توجه به معنا و مفهوم آیه اشکال تراشی کرده و سطح درک و فهم خود را به ما نشان داده است !!!!
❕استناد معاند به آیه شریفه ذیل است که می فرماید :
" يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ "
" در باره" هلالهاى ماه" از تو سؤال مىكنند، بگو:" آنها، بيان اوقات (و تقويم طبيعى) براى (نظام زندگى) مردم و (تعيين وقت) حج است". و (آن چنان كه در جاهليت مرسوم بود كه به هنگام حج، كه جامه احرام مىپوشيدند، از در خانه وارد نمىشدند، و از نقب پشت خانه وارد مىشدند، نكنيد!) كار نيك، آن نيست كه از پشت خانهها وارد شويد، بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد! و از در خانهها وارد شويد و تقوا پيشه كنيد، تا رستگار گرديد " ( بقره ١٨٩ )
❕" در رابطه با شان نزول آیه شریفه , در حديثى مىخوانيم كه معاذ بن جبل خدمت پيغمبر اكرم ص رسيد و گفت بسيار از ما سؤال مىكنند كه اين هلال ماه چيست؟ و چه فايده دارد (چرا ماه تدريجا به صورت بدر كامل در مىآيد و باز به حالت اول بر مىگردد) خداوند آيه فوق را نازل فرمود و به آنان پاسخ گفت. "
❕در روايت ديگرى آمده است كه جمعى از يهود از رسول خدا ص پرسيدند هلال ماه براى چيست؟ و چه فايده دارد آيه فوق نازل شد و فوايد مادى و معنوى آن را در نظام زندگى انسانها بيان كرد. "
📚شان نزول آيات قرآن، ص: 51 ( به نقل از «مجمع البيان»، ذيل آيه مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 55، ص 118؛ «بحر المحيط»، ج 2، ص 229، ذيل آيه مورد بحث؛ «تفسير رازى»، ج 5، ص 280، ذيل آيه مورد بحث؛ «تفسير آلوسى»، ج 2، ص 71، ذيل آيه مورد بحث )
❕همانطور كه در شان نزول آمده است گروهى در مورد هلال ماه از پيغمبر اسلام ص پرسشهايى داشتند و از علت و نتايجى كه اين موضوع در بر دارد , جویا می شدند که قرآن سوال و پاسخ را به صورت فوق منعکس کرده است .
📚تفسیر نمونه ج ٢ ص ٩
👌مىدانيم كره ماه از خود نورى ندارد، بلكه از خورشيد نور مىگيرد. و لذا نيمه ماه كه به سمت خورشيد است نورانى، و نيمه ديگر آن تاريك است.
❕كره ماه در مدّت يك ماه (سى روز) يك بار به دور خود مىچرخد، ولذا در ابتدا قسمت باريكى از ماه روشن است و به تدريج بر قسمت روشن ماه افزوده مىگردد، و اين مطلب تا نيمه ماه ادامه دارد كه در آن زمان تمامى ماه روشن مىشود. و پس از آن، تدريجاً روشنى ماه تحليل مىرود و كم مىشود. نتيجه اين كه علّت تغيراتى كه در سطح كره ماه به چشم مىخورد دَوَران ماه بر گرد خويش در طول يك ماه است.
👌خداوند متعال در پاسخ سؤال از هلال ماه، مىفرمايد:
ماه يك تقويم طبيعى براى زندگى انسانهاست كه در دل آسمان نهاده شده، تا هر كس در هر نقطهاى از زمين و با هر ميزان سواد و علم و دانايى، با استفاده از اين تقويم طبيعى به زندگى خود نظم دهد.
❕هر چند تقويم شمسى نيز اين هدف را تأمين مىكند ولى همگانى نيست، و با نگاه به آسمان نمىتوان پى برد كه در چه روزى از ماه به سر مىبريم، امّا اين كار با نگاه به قسمت پر و خالى ماه امكانپذير است.
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
👌اين تقويم طبيعى براى دو هدف مهم آفريده شده است:
🔸1- نظموبرنامه در زندگى؛ چرا كه زندگى بدون نظم مايه بدبختى وشكست است، خداوند ماه را آفريد تا انسانها با نظم و برنامه خاصّى به سراغ كارهايشان بروند.
🔸2- عبادات دينى نيز مطابق اين تقويم انجام مىپذيرد. با طلوع ماه، اوّل ماه قمرى آغاز مىشود و در ماه رمضان مردم روزه مىگيرند. با طلوع ماهِ شوال، ماه رمضان پايان مىپذيرد و عيد فطر از راه مىرسد، كه در اين روز روزه گرفتن حرام مىباشد. با گذشتن نُه روز از ماه ذىالحجه حجّاج به عرفات مىروند، و در روز دهم به سمت منى حركت كرده، و اعمال مخصوص منى را بجا مىآورند. و پس از سپرى شدن دوازده روز از ذىالحجّه از منى به مكّه باز گشته، اعمال مكّه را بجا مىآورند.
❕خلاصه اين كه هلال ماه هم به زندگى طبيعى و عادى ما نظم مىبخشد، و هم با استفاده از اين تقويم طبيعى اعمال و عباداتمان را بجا مىآوريم.
📚از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله)، ص: 20
❕بنابراین خداوند فلسفه تغییرات هلال را حاكم كردن نظم در مسائل عادى زندگى و نيز مسائل عبادى نظير حج و روزه و مانند آن بيان داشته است.
👌جالب اين كه در ذيل آيه شريفه به نكتهاى اشاره مىكند كه نمونهاى از بىنظمى مردم عصر جاهليّت است. توجّه كنيد:
❕" در عصر جاهليّت آثارى از حجّ ابراهيمى وجود داشت، ولى آميخته با انواع و اقسام خرافات بود، از جمله اين خرافات همان چيزى است كه در ذيل آيه مورد بحث بدان اشاره شده و آن اين كه: وقتى لباس احرام مىپوشيدند و محرم مىشدند از در خانه وارد خانه نمىشدند، بلكه همانند حيوانات از پشت خانه سوراخى ايجاد كرده، و نقبى مىزدند و وارد خانه مىشدند. "
" كان المحرمون لا يدخلون بيوتهم من أبوابها، و لكن كانوا ينقبون « في ظهور بيوتهم- أي في مؤخرها- نقبا يدخلون و يخرجون منه، فنهوا عن التدين بذلك. قال: و رواه أبو الجارود عن أبي جعفر (عليه السلام). "
📚مجمع البیان ج ٢ ص ٥٠٨ _ تفسیر صافی ج ١ ص ٣٤٨
❕قرآن مجيد اين بىنظمى را تقبيح و سرزنش كرده، و آن را نشانه برّ و نيكوكارى نمىداند و به آنان دستور مىدهد مطابق معمول وقبل از احرام از در خانه وارد شوند.
❕بسيارى از مفسران گفتهاند در زمان جاهليت هنگامى كه لباس احرام به تن مىكردند از راه معمولى و در خانه، به خانه خود وارد نمىشدند و معتقد بودند اين كار براى محرم ممنوع است به همين دليل در پشت خانه نقبى مىزدند و هنگام احرام فقط از آن وارد مىشدند، آنها معتقد بودند كه اين عمل يك كار نيك است چون ترك عادت است و احرام كه مجموعهاى از ترك عادات است بايد با اين ترك عادت تكميل شود و بعضى گفتهاند اين كار به خاطر آن بود كه در حال احرام زير سقف نروند زيرا گذشتن از سوراخ ديوار در مقايسه با گذشتن از در براى اين منظور بهتر بود ولى قرآن صريحا مىگويد نيكى در تقوا است نه در عادات و رسوم خرافى و بلافاصله دستور مىدهد حتما از همان طريق عادى به خانهها وارد شويد.
📚تفسیر نمونه ج ٢ ص ١٢
👌از ذيل آيه مورد بحث استفاده مىشود كه هر كارى را بايد از راهش وارد شد.
❗️تمام كارهاى مربوط به دنيا و آخرت راه صحيح و معقولى دارد كه بايد از همان راه وارد شد تا به نتيجه رسيد. اين كه در برخى از روايات بيوت به اسلام و ابواب البيوت به حضرات معصومين عليهم السلام تفسير شده ( البرهان فی تفسیر القرآن ج ١ ص ٤٠٨ ) به همين مطلب اشاره دارد.
❕يعنى ورود به خانه اسلام و شناخت صحيح و درست آن، در صورتى امكانپذير خواهد بود كه از راه صحيح، يعنى معارف اهل بيت عليهم السلام، به دست آيد، و لذا ادّعاهايى كه هر از چندى از گوشه و كنار به گوش مىرسد و برخى از شيّادان مردم را به سوی خود دعوت نموده، و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال مىكنند بر خلاف آيه شريفه است و اعتبارى ندارد.
📚از تو سوال می کنند ص ص ٢٢
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهات پوسیده و تکراری کانالهای معاند :
1⃣پیامبر اسلام ص به مخالفین خود فحاشی می کرد :
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3186
2⃣اگر خداوند تنها خالق است ( توحید در خالقیت ) , پس چرا در قرآن می گوید که دیگران هم می توانند خالق باشند و خداوند بهترین خالقین است !!!!
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2280
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2965
3⃣در روایت شیعه آمده است که نباید بر روی قبور بناسازی کرد !!!
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2759
4⃣پیامبر اسلام دستور داد تا بنای بر روی قبور تخریب شود !!!
https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2760
دلالت حدیث منزلت بر امامت علی علیه السلام !!!
🤔پرسش :
❓حدیث منزلت دال بر امامت نیست ❗️❗️❗️
❕عالم معتبر شیعه میثم بحرانی :
حدیث منزلت (انت مني بمنزلة هارون من موسى) گرچه اين حديث دلالتى بر امامت ندارد اما حدأقل بر اين دلالت دارد كه حضرت علی علیه السلام بر شیخین افضلیت دارد
📙 کتاب النجاة في القيامة في تحقيق أمر الامامة ص 150
متن عربى: قوله : أنت مني بمنزلة هارون من موسى و هذا الخبر وإن لم يدل على الامامة فلا أقل من دلالته على أنه عليه السلام أفضل من الشيخين ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌حديث منزلت از احاديث معروفى است كه محدّثان و تاريخ نگاران نقل كرده اند، و اجمال آن چنين است:
❕آنگاه كه پيامبر (صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم) راهى نبرد با روميان در سرزمين تبوك گرديد، على (عليه السَّلام) را همراه خود نبرد، زيرا وجود او در مدينه براى جلوگيرى از فتنه گرى منافقان، لازم و ضرورى بود، ولى دشمنان به شايعه پردازى دست زدند، و گفتند: روابط پيامبر ص با على ع به تيرگى گراييده، لذا او را به همراه خود نبرده است. على ع خود را به لشگرگاه اسلام رساند و اين شايعه را بازگو نمود. پيامبر ص در پاسخ فرمود:
«كَذَبُوا وَلكِنّى خَلَفْتُكَ لَما تَرِكتُ وَرائى، فَارجِع وَاخْلُفْ فى أهْلى وَأهْلِكَ أَفَلا تَرضى يا عَلِىُّ أَنْ تَكُونَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى إِلّا أَنّهُ لا نَبِىَّ بَعْدِى».
❕«آنان دروغ گفته اند، من تو را براى حفظ خانه و خانواده ام جانشين خويش ساخته ام، پس بازگرد و جانشين من در خانواده من و خانواده خودت باش، آيا خوش ندارى كه براى من آن گونه باشى كه هارون براى موسى بود، با يك تفاوت كه پيامبرى پس از من نيست».
📚صحيح بخارى، (غزوه تبوك)، ج 6، ص 3، چاپ 1314؛ صحيح مسلم، باب فضائل على، ج 7، ص 120؛ سنن ابن ماجه، (باب فضائل اصحاب پيامبر)، ج 1، ص 55؛ سيره ابن هشام، ج 2، ص 519- 520.
❕اين حديث به روشنى بيانگر آن است كه على (عليه السَّلام) تمام صلاحيت ها و اختيارات هارون (عليه السَّلام) را جز نبوت دارا بوده است، يكى از مناصب هارون، وزارت او براى موسى (عليه السَّلام) بوده است، چنان كه مى فرمايد:
«وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي* هارُونَ أَخِي». ( طه ٢٩ _ ٣٠ ) «هارون را كه از خاندان من است، وزير من قرار ده!».
❕استثناى نبوت در كلام رسول خدا حاكى از آن است كه كليه مسئوليت هاى هارون را على نيز دارا بود، واين جانشينى تنها به جنگ تبوك اختصاص نداشت، بلكه يك ضابطه كلى بود كه جانشينى در غزوه تبوك يكى از مصاديق آن به شمار مى آمد، و اگر مقصود جانشينى در خصوص اين سفر بود، نيازى به اين ضابطه كلى و استثناى نبوت نبود.
👌به بیان دیگر :
❕به تصريح قرآن كريم، هارون در زمان حضرت موسى مقام نبوت ( «وَوَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيّاً» مريم: 53) و خلافت ( «وَقالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي» اعراف: 142) و وزارت داشت. ( «وَاجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي» طه: 29).
❕حديث منزلت همه اين منصبها را كه براى هارون ثابت است، به جز نبوّت، براى على عليه السلام ثابت مىكند. به علاوه، اگر مقصود اثبات همه منصبها و مقامها براى على عليه السلام نبود به غير از نبوت، هيچ نيازى به استثناى نبوت نبود.
📚سیمای عقاید شیعه ص ١٩٥
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕در تفسیر نمونه می خوانیم :
👌نكته ديگر اينكه بر خلاف آنچه بعضى تصور مىكنند پيامبر ص اين سخن را تنها در جنگ تبوك نفرموده، بلكه در چندين مورد ديگر نيز اين جمله از او شنيده شده است، از جمله اينكه:
1- در يوم المؤاخاة اول يعنى در نخستين مرتبه كه پيامبر ص در مكه ميان يارانش پيمان برادرى بست، على ع را براى اين پيمان براى خودش انتخاب نمود و فرمود:
انت منى بمنزله هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى .
📚کنزالعمال ج ٥ ص ٤٠٠ و ج ٦ ص ٣٩٠
2- در يوم المؤاخاة ثانيه يعنى روز ديگرى كه در مدينه ميان مهاجر و انصار پيمان برادرى برقرار ساخت باز در اينجا على ع را به عنوان برادرى خود انتخاب نمود و اين جمله را به او فرمود: و انت منى بمنزلة هارون من موسى غير انه لا نبى بعدى و انت اخى و وارثى .
📚منتخب كنز العمال (در حاشيه مسند احمد) جلد پنجم مسند احمد صفحه 31.
3-" ام سليم" كه از زنان با شخصيت و از دعوت كنندگان به سوى اسلام بود و پدر و برادرش در ميدان جهاد در خدمت پيغمبر ص شربت شهادت نوشيدند، و به خاطر اينكه شوهرش، دعوت اسلام را نپذيرفت از او جدا شد، گهگاه پيامبر ص براى ديدنش به خانه او مىآمد (و او را تسلى مىداد) روزى به او فرمود:
اى" ام سليم" ان عليا لحمه من لحمى و دمه من دمى و هى منى بمنزلة هارون من موسى :" على گوشتش از گوشت من و خونش از خون من و او نسبت به من همانند هارون است نسبت به موسى".
📚كنز العمال جلد 6 صفحه 164.
4- ابن عباس مىگويد: روزى عمر بن خطاب گفت: نام على را به بدى نبريد زيرا من از پيامبر ص سه جمله درباره او شنيدم كه اگر يكى از آنها را مىداشتم از آنچه آفتاب بر آن مىتابد نزد من محبوبتر بود، من و ابو بكر و ابو عبيده و جمعى از اصحاب پيامبر ص نزد او بوديم و پيامبر ص تكيه بر على ع كرده بود، دست بر شانه او زد سپس فرمود: انت يا على اول المؤمنين ايمانا و اولهم اسلاما ثم قال انت منى بمنزلة هارون من موسى " اى على تو نخستين مردى هستى كه به خدا ايمان آوردى و نخستين كسى هستى كه اسلام را پذيرفتى، تو نسبت به من همانند هارون به موسى هستى .
📚كنز العمال جلد 6 صفحه 395.
5-" نسايى" در كتاب" خصائص" نقل مىكند كه على ع و جعفر و زيد درباره سرپرستى فرزند حمزه با هم گفتگو داشتند و هر كدام مىخواست، اين خدمت به او سپرده شود، در اين موقع پيامبر ص به على ع فرمود: انت منى بمنزلة هارون من موسى "
📚خصائص نسايى صفحه 19.
6- در آن روز كه پيامبر ص دستور داد درهاى خانههايى كه به مسجد (منظور مسجد پيامبر است) گشوده مىشد، بسته شود و تنها در خانه على ع را باز گذارد، جابر بن عبد اللَّه نقل مىكند كه به على ع فرمود: انه يحل لك من المسجد ما يحل لى و انك منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى " آنچه از مسجد براى من مجاز است براى تو نيز مجاز است زيرا تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى هستى".
📚ينابيع المودة آخر باب 17 صفحه 88 ط دوم دار الكتب العراقيه.
❕موارد ششگانه بالا كه غير از جريان غزوه تبوك است، همه را از كتب معروف اهل تسنن آورديم و گرنه در رواياتى كه از طرق شيعه وارد شده، موارد ديگرى نيز از پيامبر ص نقل شده كه اين جمله را فرمود.
👌از مجموع اينها به خوبى استفاده مىشود كه حديث منزله، موضوعى نبوده است كه اختصاص به داستان تبوك داشته باشد بلكه يك فرمان عمومى درباره على ع براى هميشه بوده است.
❕و از اينجا روشن مىشود اينكه بعضى از دانشمندان اهل سنت مانند" آمدى" تصور كردهاند كه اين حديث متضمن حكم خاصى در مورد جانشينى على ع در غزوه تبوك بوده است و ربطى به ساير موارد ندارد، به كلى بى اساس است، زيرا پيامبر ص به مناسبتهاى مختلف و در جريانهاى گوناگون اين جمله را تكرار فرموده و اين نشان مىدهد كه يك حكم عمومى است.
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕اگر با بىنظرى حديث فوق را بررسى كنيم و از پيشداوريهاى تعصبآميز و بهانهجويىها، خود را بركنار داريم، از اين حديث استفاده مىكنيم كه على ع تمام مناصبى را كه هارون نسبت به موسى ع و در ميان بنى اسرائيل داشت- به جز نبوت- داشته است، زيرا لفظ حديث عام است و استثناء جمله الا انه لا نبى بعدى نيز اين عموميت را تاكيد مىكند، و هيچگونه قيد و شرطى در حديث وجود ندارد، كه آن را تخصيص بزند، بنا بر اين امور زير را از حديث مىتوان استفاده كرد:
1- على ع بالاترين و افضل امت بعد از پيامبر ص بود، همانگونه كه هارون چنين مقامى را داشت.
2- على ع وزير پيامبر ص و معاون خاص و پشتيبان او و شريك در برنامه رهبرى او بود، زيرا قرآن همه اين مناصب را براى هارون ثابت كرده است آنجا كه از زبان موسى مىگويد: وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي هارُونَ أَخِي، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي (سوره طه آيه 29 تا 32):" وزيرى از خاندانم براى من قرار ده، هارون برادرم را، نيروى مرا به او افزايش ده، و او را در برنامه من شريك ساز".
3- على ع علاوه بر برادرى عمومى اسلامى مقام خاص اخوت و برادرى اختصاصى و معنوى پيامبر ص را دارا بود.
4- على ع جانشين و خليفه پيامبر ص بود و با وجود او هيچكس ديگر چنين شايستگى را نداشت.
📚تفسير نمونه، ج 6، ص: 349
❕اما پاسخ وهابی :
👌وهابی دروغگو مدعی شده است که ابن میثم بحرانی گفته است که حدیث منزلت دلالتی بر امامت ندارد , در حالی که مرحوم بحرانی به روشنی از حدیث منزلت تحت عنوان نصوص امامت یاد می کند و می نویسد :
"برهان سوم در نصوص امامت , قول پیامبر ص به علی ع است که تو برای من به منزله هارون هستی از برای موسی جز اینکه بعد از من پیامبری نیست , وجه استدلال چنین است که این حدیث دلالت می کند که برای علی ع به نسبت به پیامبر , تمام مقامها و منازلی که برای هارون نسبت به موسی بود ثابت است , که یکی از این منازل این بود که هارون امام و جانشین بعد موسی بود و مستحق بود که قائم مقام موسی شود , پس واجب است که این مقام ( یعنی امامت و جانشینی ) برای علی ع هم باشد "
" البرهان الثالث : قول النبي ( صلى الله عليه وآله ) : " أنت مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي "وجه الاستدلال به أن هذا الحديث يقتضي أن يثبت
لعلي ( عليه السلام ) من النبي ( صلى الله عليه وآله ) مثل جميع المنازل التي كانت ثابتة لهارون من موسى ( عليهما السلام ) ، ومن المنازل الثابتة لهارون من موسى كونه مستحقا للقيام مقامه بعد وفاته لو عاش بعده ، فوجب أن يثبت لعلي ( عليه السلام ) ذلك . "
📚النجاه فی القیامه فی تحقیق امر الامامه ص ١٤٠
❕مرحوم بحرانی پس از آن نصوص امامت را مطرح می کند و به حدیث منزلت استدلال می کند , به بیان ادله عقلی در امامت علی ع می پردازد و استدلال به قاعده عقلی افضلیت می کند که افضل مردم باید امام باشد و در این عنوان بحث هم باز به حدیث منزلت استدلال می کند و می گوید از این حدیث افضلیت علی ع نسبت به اصحاب و ابوبکر و عمر ثابت می شود , پس او شایسته امامت است .
❕مرحوم بحرانی می گوید :
" حدیث منزلت اگر چه بر امامت دلالت نمی کند , اما حد اقل دلالت می کند که علی ع افضل از ابوبکر و عمر است " " الثامن : قوله : " أنت مني بمنزلة هارون من موسى " وهذا الخبر وإن لم يدل على الإمامة فلا أقل من دلالته على أنه ( عليه السلام ) أفضل من الشيخين . "
📚النجاه فی القیامه ص ١٥٠
❕با توجه به آنکه مرحوم بحرانی پیش تر تصریح کرده بود که حدیث منزلت امامت و خلافت علی ع را ثابت می کند , این تصریح پیشین او قرینه است که مرحوم بحرانی در فراز فوق طبق مبنای اهلسنت استدلال کرده و مثلا می گوید که حدیث منزلت طبق اعتقاد اهلسنت بر امامت علی ع دلالت نمی کند , اما حد اقل باید بپذیرند که دلالت بر افضلیت علی ع بر ابوبکر و عمر می کند , و از آنجایی که عقل می گوید افضل مردم باید امام باشد , پس علی ع باید امام باشد و اهلسنت هم باید تن به امامت بلافصل علی ع دهد بر اساس مبنای افضلیت علی ع بر شیخین .
❗️بنابراین با توجه به بیانات خود مرحوم بحرانی , حدیث منزلت از نصوص امامت و خلافت علی ع است و اگر اهلسنت هم نپذیرند که این حدیث دلالت بر امامت علی ع می کند , حد اقل باید بپذیرند که دلالت بر افضلیت علی ع می کند و از این طریق خلافت و امامت علی ع ثابت می شود .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir