مذمت یونس بن عبدالرحمان در روایات و تحریف شیخ حر عاملی !!!!!
🤔#پرسش :
❓شیخ حر عاملی و تغییر الفاظ حدیث ائمه علیهم السلام برای مصلحت
در اسکنهای کلیپ ملاحظه کنید شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه وقتی متوجه میشود امام معصوم ، یکی از راویان به نام یونس بن عبدالرحمان را لعن کرده. این حدیث را تحریف میکند و نام یونس را از حدیث حذف میکند و به فلان تغيير ميدهد
اصل حديث در 👇
كتاب مستطرفات السرائر تأليف حلى ج7 ص116
حديثى در لعن يونس بن عبدالرحمان آمده
متن عربى: قلت له أصلحك الله من هذا الذي لعنته في سجودك؟ فقال هذا 👈يونس مولى بن يقطين فقلت انه قد أضل خلقاً من مواليك انه كان يفتيهم عن آبائك عليه السلام أنه لا بأس بالصلاة بعد طلوع الفجر الى طلوع الشمس... 👈فقال كذب لعنه الله على أبي عليه السلام.
◀️ شيخ حر عاملى دقيقا همين حديث را نقل ميكند و تغيير ميدهد
كتاب وسائل الشیعه شيخ حر ج4 ص237
لينك
متن عربى: فقيل له: إنّ 👈فلاناً كان يفتي عن آبائك عليهمالسلام أنّه لا بأس بالصلاة بعد طلوع الفجر إلى طلوع الشمس وبعد العصر إلى أن تغيب الشمس، فقال: كذب لعنه الله على أبي أو قال: على آبائي
⛔️نام یونس را حذف کرد و به جایش فلان آمد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌يونس بن عبد الرّحمن مولى آل يقطين از اصحاب بزرگ و ثقه اهلبیت علیهم السلام است که شیخ عباس قمی به زیبایی در توصیف او می نویسد :
" عبد صالح، جليل القدر، عظيم المنزلة، وجه اصحاب، و از اصحاب اجماع است، روايت شده كه در ايّام هشام بن عبد الملك متولّد شده و حضرت باقر عليه السّلام را در ما بين صفا و مروه ملاقات كرده و لكن از آن حضرت روايت ننموده و هم گفته كه: حضرت صادق عليه السّلام را ديدم در روضه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه ما بين قبر و منبر نماز مىخواند و ممكنم نشد كه از او سؤال كنم، و لكن روايت كرده از حضرت كاظم و رضا عليهما السّلام. و حضرت رضا عليه السّلام اشاره مىفرموده به سوى او در علم و فتوا. و او همان كس است كه واقفه مال بسيارى به او دادند كه ميل به سوى ايشان كند و امتناع نمود از قبول كردن آن مالها و بر حقّ ثابت بماند.
❕شيخ مفيد رحمه اللّه به سند صحيح از ابو هاشم جعفرى روايت كرده كه عرضه كردم بر امام حسن عسكرى عليه السّلام كتاب يوم و ليله يونس را، فرمود: اين كتاب تصنيف كيست؟ گفتم: تصنيف يونس مولى آل يقطين. فرمود: عطا فرمايد حقّ تعالى او را به هر حرفى نورى در روز قيامت .
📚رجال نجاشی ص ٤٤٧
❕و در روايت ديگر است كه از اوّل تا به آخر آن تصفّح كرد پس فرمود: اين دين من و دين همگى پدران من است و تمامش حقّ است.
📚اختیار معرفه الرجال ج ٢ ص ٧٨٠
❕و بالجمله، در سنه دويست و هشت به رحمت خدا پيوست. و در خبر است كه حضرت رضا عليه السّلام سه دفعه بهشت را براى او ضامن شد.
📚همان ص ٧٧٩
❕از فضل بن شاذان روايت است كه حديث كرد مرا عبد العزيز بن مهتدى و او بهترين فقهايى بود كه من ديدم و وكيل حضرت رضا عليه السّلام و از خواصّ او بود، گفت: (سؤال كردم از حضرت رضا عليه السّلام پس گفتم كه: همانا من نمىتوانم ملاقات كنم تو را در هر وقتى يعنى راهم دور است و دستم هميشه به شما نمىرسد) پس از كه بگيرم معالم دين خود را؟ فرمود: بگير از يونس بن عبد الرّحمن.
📚همان ص ٧٧٩
👌و هم از آن حضرت مروى است كه فرموده: يونس در زمان خود مثل سلمان فارسى است در زمان خود.
📚همان ص ٧٨٢
❕و يونس كتبى در فقه و تفسير و مثالب و غيره تصنيف كرده مثل كتب حسين بن سعيد و زيادتر. و روايت است كه چون حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام وفات كرد در نزد قوّام و وكلاء آن حضرت اموال بسيار بود، چون ايشان طمع در آن مال كردند لاجرم موت آن حضرت را انكار كردند و واقفى شدند و در نزد زياد قندى هفتاد هزار اشرفى بود و نزد علىّ بن ابى حمزه سى هزار، و در آن وقت يونس بن عبد الرّحمن مردم را به امامت حضرت رضا عليه السّلام مىخواند و انكار مىكرد بر واقفه.
❕ايشان براى او پيغام دادند كه براى چه مردم را به حضرت رضا عليه السّلام دعوت مىنمايى، اگر مقصد تو مال است ما تو را از مال بىنياز مىكنيم، و زياد قندى و علىّ بن ابى حمزه ضامن شدند كه ده هزار اشرفى به او بدهند كه او ساكت شود و بنشيند. يونس گفت: ما روايت كرده شدهايم از صادقين عليهم السّلام كه فرمودهاند: هرگاه ظاهر شد بدعت در بين مردم پس بر پيشواى مردم است كه ظاهر كند علم خود را، پس اگر نكرد نور ايمان از او ربوده خواهد شد، و من جهاد در دين و امر خدا را ترك نخواهم كرد بر هيچ حالى پس آن دو نفر دشمن او شدند و ظاهر كردند عداوت خود را. ( بحار الانوار ج ٤٨ ص ٢٥٢ )
📚منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام(فارسى)، ج3، ص: 1603
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕بنابراین یونس بن عبدالرحمان مورد مدح و تمجید ائمه علیهم السلام بوده و در وثاقت او شکی نیست , و اگر در روایاتی برخی از امامان ع از یونس بن عبدالرحمان مذمت کرده و حتی او را لعنت کرده اند , همه از روی تقیه و برای حفظ جان خود عبدالرحمان بوده است , زیرا حکام وقت اصحاب خاص و مورد ستایش ائمه ع را زیر نظر داشتند تا آنان را مورد اذیت و آزار قرار دهند , ائمه ع عمدا از برخی از اصحاب خاص بدگویی می کردند , تا دشمنان دست از سرشان بردارند و آنان را به خاطر قربشان به ائمه اذیت نکنند , چنان که در مورد زراره این قضیه صادق است که امام صادق ع عمدا از زراره بدگویی می کرد تا او را از گزند دشمنان حفظ کند و خود امام صادق ع نیز به این نکته تصریح می کرد :
" الجواب عمّا يوهم ذمّه هو ما أجابه الصادق عليه السّلام في علّة ذمّه لزرارة و أنّها لدفع الظلم عنه مثل ما صنع الخضر على نبيّنا و آله و عليه السّلام بالسفينة عابها لتسلم من السلطان. "
📚مستدركات علم رجال الحديث، ج8، ص: 312
❕در آیه ٧٩ کهف که خضر نبی ع به خاطر مصلحتی بالاتر عیبی ظاهری بر کشتی ایجاد کرد تا کشتی از گزند حاکم ظالم حفظ شود آمده است : " اما آن كشتى متعلق به گروهى از مستمندان بود كه با آن در دريا كار مىكردند و من خواستم آن را معيوب كنم (چرا كه) پشت سر آنها پادشاهى ستمگر بود كه هر كشتى را از روى غصب مىگرفت. " در تفسیر نمونه به عنوان یکی از درسهای آیه , پیرامون بدگویی و عیب گرفتن از زراره برای حفظ جانش می خوانیم :
" در اينجا حديث جالبى از امام صادق ع مىخوانيم كه امام ع به فرزند زراره" همان مردى كه از بزرگان و فقهاء و محدثان عصر خود به شمار مىرفت، و علاقه بسيار به امام و امام هم علاقه بسيار به او داشت) فرمود:
❕" به پدرت از قول من سلام برسان، و بگو اگر من در بعضى از مجالس از تو بدگويى مىكنم بخاطر آن است كه دشمنان ما مراقب اين هستند كه ما نسبت به چه كسى اظهار محبت مىكنيم، تا او را بخاطر محبتى كه ما به او داريم مورد آزار قرار دهند، بعكس اگر ما از كسى مذمت كنيم آنها از او ستايش مىكنند، من اگر گاهى پشت سر تو بدگويى مىكنم بخاطر آن است كه تو در ميان مردم به ولايت و محبت ما مشهور شدهاى، و به همين جهت مخالفان ما از تو مذمت مىكنند، من دوست داشتم عيب بر تو نهم تا دفع شر آنها شود، آن چنان كه خداوند از زبان دوست عالم موسى مىفرمايد أَمَّا السَّفِينَةُ فَكانَتْ لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَها وَ كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْباً ... اين مثل را درست درك كن، اما به خدا سوگند تو محبوبترين مردم نزد منى، و محبوبترين ياران پدرم اعم از زندگان و مردگان تويى، تو برترين كشتىهاى اين درياى خروشانى و پشت سر تو پادشاه ستمگر غاصبى است كه دقيقا مراقب عبور كشتىهاى سالمى است كه از اين اقيانوس هدايت مىگذرد، تا آنها را غصب كند، رحمت خدا بر تو باد در حال حيات و بعد از ممات"
📚تفسير نمونه، ج 12، ص: 518
" عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ، قَالَ، قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) اقْرَأْ مِنِّي عَلَى وَالِدِكَ السَّلَامَ، وَ قُلْ لَهُ إِنِّي إِنَّمَا أَعِيبُكَ دِفَاعاً مِنِّي عَنْكَ، فَإِنَّ النَّاسَ وَ الْعَدُوَّ يُسَارِعُونَ إِلَى كُلِّ مَنْ قَرَّبْنَاهُ وَ حَمِدْنَا مَكَانَهُ لِإِدْخَالِ الْأَذَى فِي مَنْ نُحِبُّهُ وَ نُقَرِّبُهُ، وَ يَرْمُونَهُ لِمَحَبَّتِنَا لَهُ وَ قُرْبِهِ وَ دُنُوِّهِ مِنَّا، وَ يَرَوْنَ إِدْخَالَ الْأَذَى عَلَيْهِ وَ قَتْلَهُ، وَ يَحْمَدُونَ كُلَّ مَنْ عِبْنَاهُ نَحْنُ وَ إِنْ نَحْمَدَ أَمْرَهُ، فَإِنَّمَا أَعِيبُكَ لِأَنَّكَ رَجُلٌ اشْتَهَرْتَ بِنَا وَ لِمَيْلِكَ إِلَيْنَا .... "
📚رجال کشی ج ١ ص ٣٤٩
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕حال به بررسی اشکال وهابی می پردازیم :
👌وهابی مدعی شده است که شیخ حر عاملی برای حفظ آبروی یونس بن عبد الرحمان , روایت کتاب مستطرفات را تحریف کرده است , در حالی که در این ادعایش نیز دروغ می گوید .
❕روایت کتاب مستطرفات چنین است که محمّد بن فضل بصرى می گوید :
" حضرت رضا عليه السّلام شبى به بصره آمد نماز مغرب را بالاى پشت بامى خواند شنيدم در سجده ميگفت: «اللهم العن الفاسق بن الفاسق» از نماز كه فراغت حاصل كرد گفتم: آقا چه كسى را لعنت فرموديد در سجده. گفت: يونس غلام ابن يقطين را. عرض كردم: او گروهى از دوستان شما را گمراه كرده فتوى ميداد به آنها كه نماز بعد از طلوع فجر تا طلوع خورشيد و بعد از عصر تا خورشيد غروب كند اشكالى ندارد فرمود: خدا او را لعنت كند دروغ بسته بر پدرم يا فرمود: پدرانم، چه ارزشى دارد يك غلام بيابانى. " " نَزَلَ بِنَا أَبُو الْحَسَنِ ع بِالْبَصْرَةِ ذَاتَ لَيْلَةٍ فَصَلَّى الْمَغْرِبَ فَوْقَ سَطْحٍ مِنْ سُطُوحِنَا فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ فِي سُجُودِهِ بَعْدَ الْمَغْرِبِ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْفَاسِقَ بْنَ الْفَاسِقِ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ قُلْتُ لَهُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ مَنْ هَذَا الَّذِي لَعَنْتَهُ فِي سُجُودِكَ فَقَالَ هَذَا يُونُسُ مَوْلَى ابْنِ يَقْطِينٍ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّهُ قَدْ أَضَلَّ خَلْقاً مِنْ مَوَالِيكَ إِنَّهُ كَانَ يُفْتِيهِمْ عَنْ آبَائِكَ ع أَنَّهُ لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ بَعْدَ الْعَصْرِ إِلَى أَنْ تَغِيبَ الشَّمْسُ فَقَالَ كَذَبَ لَعَنَهُ اللَّهُ عَلَى أَبِي أَوْ قَالَ عَلَى آبَائِي وَ مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ قِيمَةُ عَبْدٍ مِنْ أَهْلِ السَّوَادِ "
📚السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي (و المستطرفات)، ج3، ص: 580
👌پیرامون این روایت توجه به چهار نکته لازم است :
🔸١ _ روشن کردیم که مذمتی که از یونس بن عبدالرحمان در روایت مذکور صورت گرفته است , از روی تقیه و برای حفظ جانش بوده است .
🔸٢ _ حکمی هم که در روایت در ممنوعیت نماز مستحبی خواندن پس از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از عصر تا غروب خورشید بیان شده است , تقیه ای است , زیرا در روایاتی آمده است که می توان در زمان مذکور نماز مستحبی خواند و اشکالی بر آن نیست و یونس بن عبدالرحمان در این رابطه فتوای درست را داده بود .
❕در توقیعی که از امام مهدی علیه السلام در پاسخ به برخی از پرسشهای فقهی آمده است تصریح شده است که نماز خواندن در دو وقت مذکور اشکالی ندارد و بلکه پسندیده هم است :
" «و امّا سؤالت از نماز هنگام طلوع و غروب خورشيد، اگر اين گونه است كه مردم مىگويند: خورشيد، ميان دو شاخ شيطان، طلوع مىكند و ميان دو شاخ شيطان، غروب مىكند [و نتيجه مىگيرند كه در اين دو وقت نبايد نماز خواند، پاسخت اين است كه:] چه چيزى بهتر از نماز، بينى شيطان را به خاك مىمالد؟! پس در آن دو وقت نيز نماز بخوان و بينى شيطان را به خاك بمال. " "ْ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ الْعَمْرِيِّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ وَ أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنِ الصَّلَاةِ عِنْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ عِنْدَ غُرُوبِهَا فَلَئِنْ كَانَ كَمَا يَقُولُ النَّاسُ إِنَّ الشَّمْسَ تَطْلُعُ بَيْنَ قَرْنَيْ شَيْطَانٍ وَ تَغْرُبُ بَيْنَ قَرْنَيْ شَيْطَانٍ فَمَا أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّيْطَانِ بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنَ الصَّلَاةِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّيْطَانِ. "
📚الفقیه ج ١ ص ٤٩٨
❕اما اهلسنت معتقدند که در دو وقت مذکور نباید نماز خواند و ابوهریره دروغگو در حدیثی جعلی از پیامبر گرامی ص می گوید :
" پیامبر نهی کرد از نماز خواندن بعد از عصر تا غروب خورشید و از نماز خواندن بعد از صبح تا طلوع خورشید " " ْ أَبِي هُرَيْرَةَ أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: «نَهَى عَنِ الصَّلَاةِ بَعْدَ الْعَصْرِ حَتَّى تَغْرُبَ الشَّمْسُ وَ عَنِ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصُّبْحِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ»
📚سنن نسائی ج ١ ص ٤٨٣ _ صحیح بخاری ج ١ ص ٣٨٤
👌از آنجایی که دشمنان در صدد بودند تا از امام رضا علیه السلام بهانه ای به دست آورند و امام را مورد اذیت و آزار قرار دهند که مثلا امام ع بر خلاف آنان فتوا می دهد و نماز مستحبی را در دو وقت مذکور پسندیده و جایز می داند , امام ع موافق با عقیده اهلسنت سخن گفت که نماز خواندن در دو وقت مذکور صحیح نیست , و همینطور در همان روایت از یونس بن عبدالرحمان بدگویی کرد تا شر دشمنان و اهلسنت را از سرش کم کند و مانع آسیب رسیدن به یونس شود .
💠#ادامه 👇
💠#ادامه 👇
🔸٣ _ بنابراین روایت مستطرفات معنای روشنی دارد که از روی تقیه صادر شده است , چه در حکمی که در آن بیان شده و چه در مذمتی که از یونس شده است , و نیازی نبوده است که شیخ حر عاملی بخواهد روایت را تحریف کند , و حتی خود شیخ حر عاملی هم تصریح می کند که روایت مذکور از روی تقیه صادر شده است : " وَ جَوَّزَ حَمْلَهَا عَلَى التَّقِيَّةِ لِمَا مَرَّ مِنْ حَدِيثِ الْعَمْرِيِّ وَ هُوَ الْأَقْرَبُ "
📚وسائل الشیعه ج ٤ ص ٢٣٩
❕شیخ حر عاملی تنها بخشی از روایت مذکور را از کتاب مستطرفات که شاهد بحثش بوده است , می آورد و خودش نیز متذکر این نکته می شود که تنها فرازی از روایت مذکور را نقل کرده است و می گوید : " در بخشی از حدیث چنین آمده است " " فی حدیث ... " " عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع 👈 فِي حَدِيثٍ 👉 أَنَّهُ صَلَّى الْمَغْرِبَ لَيْلَةً فَوْقَ سَطْحٍ مِنَ السُّطُوحِ فَقِيلَ لَهُ إِنَّ فُلَاناً كَانَ يُفْتِي عَنْ آبَائِكَ ع- أَنَّهُ لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ بَعْدَ الْعَصْرِ إِلَى أَنْ تَغِيبَ الشَّمْسُ فَقَالَ كَذَبَ لَعَنَهُ اللَّهُ عَلَى أَبِي أَوْ قَالَ عَلَى آبَائِي. "
❕بنابراین تحریفی در کار نبوده است و تنها بخشی از حدیث بیان شده که در مورد وقت نماز نافله , مورد بحث شیخ حر عاملی بوده است .
🔸٤ _ اساسا می توانیم بگوییم که در نسخه ای که از کتاب مستطرفات در نزد شیخ حر عاملی بوده است , الفاظ حدیث به گونه ای دیگر بیان شده بوده است که با نسخ امروزی از کتاب مذکور تفاوت اندکی دارد .
👌 شیخ حر عاملی نیز مطابق همان نسخه ای که در نزدش بوده است , روایت را بیان کرده است , مثلا در نسخه موجود در نزد شیخ حر عاملی " کان یفتی " بوده است , اما در نسخه های کنونی " کان یفتیهم " است .
❕ وقتی احتمال تفاوت نسخ است , چرا شما جماعت وهابی این قضیه را حمل بر تحریف و این چیزها می کنید و چرا به نحو صحیح این قضیه را حمل نمی کنید و حسن ظن را رعایت نمی کنید , مگر مطابق روایت خودتان پیامبر گرامی ص نفرمود :
«نیکویی ظن و گمان ، از نیکویی عبادت است » " «حُسْنُ الظَّنِّ مِنْ حُسْنِ الْعِبَادَةِ». "
📚سنن ابی داود ، ج 4 ص 2126
👌یا مطابق نقل دیگر فرمود :
" به هیچ عنوان کلام یک مسلمان را به بدی و شر حمل نکن تا زمانی که بتوانی به طریقه صحیحی حملش کنی از حمل به بدی و شر پرهیز کن " " لا تظنن بكلمة خرجت من امرئ مسلم شرا وأنت تجد له في الخير محملا "
📚شعب الایمان , بیهقی , ج ٦ ص ٣٢٣ _ کنزالعمال ج ١٦ ص ٢٦٢
👌شما وهابیون مدعی هستید که به سنت پیامبر عمل می کنید , مطابق روایات خودتان , سنت پیامبر آن است که باید حسن ظن داشته باشید و کلام دیگری را به طریق صحیح حمل کنید .
❕بنابراین به جای آنکه به شیخ حر عاملی نسبت تحریف و این چیزها را دهید , باید بگویید که شیخ حر عاملی به حسب نسخه ی دیگری که از کتاب مستطرفات داشته است , روایت مذکور را نقل کرده است که نسخه او با نسخه کنونی از کتاب مذکور یک تفاوت جزئی دارد , بنابراین اختلاف صورت گرفته به خاطر تفاوت نسخ است نه تحریف و این چیزها , خصوصا آنکه علمای خودتان در بسیاری از موارد , تفاوتهایی که در نقل روایتی است را حمل بر اختلاف نسخ کرده اند : " او هو من اختلاف النسخ فإن الذي في نسختنا وغيرها من المطبوعات ليس فيها هذه الزيادة في التسليمة الثانية ... "
📚ارواء الغلیل , محمد ناصر الالبانی , ج ٢ ص ٣٢
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
🌸میلاد حضرت زینب سلام الله علیها مبارک
🌸پرسش و پاسخ هایی پیرامون بانو زینب سلام الله علیها ؛
1⃣گوشه ای از فضائل آن بانوی بزرگوار ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1767
2⃣عده ای میگن حضرت زینب کبری سلام الله علیها وفات کردن و عده ای دیگه میگن به #شهادت رسیدند، میشه اگه امکانش هست در این باب توضیحی بدید ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1034
3⃣در کلیپی فردی می گوید دوطفلان زینب سلام الله علیها، در روز عاشورا در کربلا نبوده اند، آیا این گفته ی ایشان درست است ❗️ و اگر گفته ی ایشان غلط است،چطور می شود ثابت کرد که دو#طفلان زینب سلام الله علیها در روز عاشورا در کربلا بوده اند و جزء 72 شهید بزرگوار عاشورا هستند،که در راه یاری کردن حضرت امام حسین علیه السلام به شهادت رسیده اند❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2081
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1866
4⃣آيا ميدانستيد در هيچكدام از كتب تاريخى حرفى از خطبه زينب در #كاخ يزيد وجود ندارد❕آيا ميدانستيد اكثر اين #داستانها در همين ٤٠ ساله گذشته توسط روحانيون ساخته شده است❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3201
5⃣یکی از کانال های ضد دین شبهه کرده است که چرا بنی هاشم دختران خود را به دشمنانشان #تزویج می کردند ، تزویج ام کلثوم دختر حضرت زینب و عبد الله جعفر به مروان یا حجاج و ... ❗️❗️این تناقض نیست ❕❕
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/572
6⃣ آیا سر به محمل کوبیدن حضرت زینب واقعیت دارد ? ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3174
7⃣آیا راست است که حضرت زینب در مصیبت امام حسین #گریبان چاک دادند ❕اگر راست است مگر پیامبر نفرمود که هر کس در مصیبتی گریبان چاک کند #جهنمی است ❕( مستدرک الوسائل جلد دوم ص455) پس حضرت زینب چرا اینطور کرد ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3187
8⃣آیا راست است که پس از واقعه کربلا امدند حجاب را از سر زنان حرم کشیدند یعنی سر اهل بیت امام حسین و حضرت زینب بی حجاب شد ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1291
9⃣واقعا قبر حضرت زینب کجاست؟ شبکه کلمه در جدید ترین پستش اورده در مدینه است نه شام و نه مصر .میگه دکان دار ها قبر حضرت زینب رو در سوره معرفی میکنن چون واسشون منفعت داره ما رو روشن کنید یعنی ما الکی میریم سوره واسه دفاع از حرم ❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1034
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/973
🔟چرا حرم ائمه و حضرت زینب برای ما مقدس هست؟که به خاطر حفظش و دفاع از آن از جان نیز میگذریم.؟ آیا اینکار جسد پرستی نمیشه؟ایا این کار ما به قول وهابیت دامن نمیزند که ما پیکر مطهر ائمه را میپرستیم؟
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1468
1⃣1⃣پرسشی بسیار مطرح می شود که آیا حضرت زینب سلام الله معصوم بوده اند یا خیر ! لطفا در این زمینه روشنگری فرمایید ❗️❗️
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3601
@Rahnamye_Behesht
مقصر در شکست روز احد مسلمین بودند یا خداوند !!!!
🤔#پرسش :
❓چه کسی قرآن را سروده است و با چه هدفی؟ و چرا اینقدر بین آیات قرآن تضاد و تقابل حاکم است؟ ❗️❗️❗️
باهم میخوانیم ⬇️ آیاتی از سوره ی آل عمران
أَوَلَمَّا أَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْهَا قُلْتُمْ أَنَّى هَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۶۵﴾
آيا چون به شما [در نبرد احد] مصيبتى رسيد [با آنكه در نبرد بدر] دو برابرش را [به دشمنان خود] رسانديد گفتيد اين [مصيبت] از كجا [به ما رسيد] بگو آن از خود شما [و ناشى از بى انضباطى خودتان] است آرى خدا به هر چيزى تواناست (۱۶۵)
وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۶۶﴾
و روزى كه [در احد] آن دو گروه با هم برخورد كردند آنچه به شما رسيد به اذن خدا بود [تا شما را بيازمايد] و مؤمنان را معلوم بدارد (۱۶۶)
در آیه ی اول الله به صراحت میگوید علت شکست شما خودتان هستید و مسبب مصیبت وارده خود مسلمین هستند
در آیه ی بعدی به صراحت سخن قبلی خودش را نقض میکند و میگوید هرچه بود از طرف الله بود تا مومن را از منافق یا غیر مومن معلوم نماید. آیا این الله عالم مطلق است؟ آیا چنانکه ادعا مینماید بر آنچه در نهان و آشکار میگذرد احاطه دارد؟ قطعا او کذابی است که حتی یادش میرود آیه ی قبلی چه گفته است. و این بدان علت بود که آیات توسط حافظین یا کاتبین نوشته یا حفظ میگردید و پیامبر امکانی برای مرور و رفع نواقص آن نداشت. ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند در آیه ای می گوید که شکست روز احد , نتیجه عملکرد خود مسلمین بوده است و در ادامه می گوید که مصیبت رسیده به اذن خداوند بوده است , هر دو تعبیر معنا و مفهوم روشنی دارد :
❕در مورد آیه نخست که شکست روز احد را نتیجه عملکرد ناصواب خود مسلمین می داند , گفتنی است که خداوند خطاب به مسلمین می فرماید که شما مىگوئيد: اين مصيبت از كجا دامنگيرتان شد (قُلْتُمْ أَنَّى هذا) ولى اى پيامبر به آنها بگو اين مصيبت از وجود خود شما سرچشمه گرفته و عوامل شكست را بايد در خودتان جستجو كنيد (قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ).
❕شما بوديد كه با مخالفت فرمان پيامبر ص سنگر حساس كوه عينين را رها ساختيد و شما بوديد كه جنگ را بپايان نرسانيده و سرنوشت آن را يكسره نكرده به جمعآورى غنائم پرداختيد و نيز شما بوديد كه بهنگام حمله مجدد دشمن ميدان را رها ساخته و از جنگ فرار كرديد، همين گناهان و سستىهاى شما بود كه باعث آن شكست و آن همه كشته گرديد.
👌در ادامه می گوید :
" وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ _ وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا ... " " و آنچه (در روز احد) در روزى كه دو دسته (مؤمنان و كافران) با هم نبرد كردند به شما رسيد به اذن خدا بود و براى اين بود كه مؤمنان شناخته شوند - و نيز براى اين بود كه كسانى كه راه نفاق پيش گرفتند شناخته شوند ... " ( آل عمران ١٦٦ _ ١٦٧ )
❕در این آیه خداوند می گوید که مصائبی که در روز احد به مسلمین رسید , به اذن خدا نیز بود , یعنی در عین حال که خود مسلمین مقصر بودند , اما باز این مصائب خارج از اذن پروردگار نیز نبوده است , اما این که مقصود از " اذن خداوند " در آیه شریفه چیست , سه بیان مورد توجه است که هر سه با هم می تواند صحیح باشد :
🔸١ _ در تفسیر نمونه در توضیح مقصود از " اذن خداوند " می خوانیم :
" آنچه در روز احد , آن روز كه جمعيت مسلمانان با بتپرستان بهم درآويختند بر شما وارد شد , بفرمان خدا بود و طبق خواست و اراده او صورت گرفت، زيرا هر حادثهاى طبق قانون عمومى آفرينش علت و سبب مخصوصى دارد و اساسا عالم روى يك سلسله علل و اسباب پىريزى شده است و اين يك اصل ثابت و هميشگى است، و روى اين اصل، هر لشگرى كه در ميدان جنگ سستى كند و بمال و ثروت و غنيمت دل ببندد و دستور فرمانده دلسوز خود را فراموش نمايد محكوم به شكست خواهد بود، بنا بر اين منظور از اذن اللَّه (فرمان خدا) همان اراده و مشيت او است كه بصورت قانون عليت در عالم هستى منعكس شده است.
📚تفسير نمونه، ج 3، ص: 161
🔸٢ _ مرحوم طبرسی نیز در کتاب مجمع البیان , پیرامون تعبیر " اذن خداوند " می نویسد :
" فَبِإِذْنِ اللَّهِ- يعنى بعلم خدا بود و اذن بمعناى علم است و نيز قول خداى متعال:
أَذانٌ مِنَ اللَّهِ يعنى اعلام من اللَّه. " ( توبه ٣ )
📚ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج4، ص: 332
👌بنابراین و طبق بیان مرحوم طبرسی , در توضیح فراز " اذن خدا " یعنی خداوند از مصائب وارده بر شما در روز احد آگاه بود و اذن خداوند به معنای علم و آگاهی خداوند است , چنان که در آیه سوره توبه به همین معنا به کار رفته است .
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
🔸٣ _ اساسا می توانیم بگوییم که تعبیر " اذن الله " در آیه مذکور , اشاره به مسئله « الامر بين الامرين » است که خلاصه آن اين است كه :
👌همه حوادث جهان حتى اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد يا سيئه، خوب باشد يا بد از يك نظر مربوط به خدا است ( به اذن خداست ) , زيرا او است كه به ما قدرت داده و اختيار و آزادى اراده بخشيده است، بنا بر اين آنچه ما اختيار مى كنيم و با آزادى اراده انتخاب مى نمائيم بر خلاف خواست خدا نيست، ولى در عين حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه مى گيرد زيرا عامل تعيين كننده عمل، اراده و اختيار ما است، و به همين دليل ما در برابر اعمالمان مسئوليم، و استناد اعمال ما به خدا آن چنان كه اشاره شد از ما سلب مسئوليت نمى كند و موجب عقيده جبر نيست.
❕بنا بر اين آنجا كه مى فرمايد ؛ مصائب روز احد به " اذن الله " بود , اشاره مى كند به همان فاعليت خداوند نسبت به همه چيز، و آنجا كه مى فرمايد ؛ مصائب از جانب خودتان بود , اشاره به فاعليت ما و مسئله اراده و اختيار ما مى كند و در واقع مجموع دو آيه، مسئله « امر بين الامرين » را ثابت مى كند .
❕در روایتی از امام کاظم ع آمده است که خداوند می فرماید ؛
« ای فرزند آدم ، به مشیت و اراده من است که تو چیزی را می خواهی و می گویی و به قدرت من واجبات من را اجرا می کنی و به نعمت من بر معصیت من قدرت پیدا می کنی ، آنچه که از نیکی به تو می رسد ، از سوی من است ( چون با قدرت و قوت من کار نیک کرده ای ) و آنچه که از سیئه و بدی به تو می رسد ، از ناحیه خودت است ( چون با اختیار خود مرتکب شده ای ) ، چرا که من سزاوارتر از تو هستم که نیکیهایت مستند به من باشد و تو سزاوارتر از منی که بدی هایت منتسب به خودت باشد »
«قال الله تبارك و تعالى: يا ابن آدم بمشيئتي كنت أنت الذي تشاء و تقول، و بقوتي أديت إلي فريضتي، و بنعمتي قويت على معصيتي، ما أصابك من حسنة فمن الله، و ما أصابك من سيئة فمن نفسك، و ذاك أني أولى بحسناتك منك، و أنت أولى بسيئاتك مني »
📚تفسیر عیاشی ، ج 1 ص 258 _ البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 2 ص 131
👌در نقل دیگری ، امام رضا ع فرمود ؛
«خداوند متعال فرمود: اى زاده آدم! با خواست من است كه تو مى خواهى و با نعمت من است كه واجباتم را براى من انجام مى دهى و با قدرت من است كه بر نافرمانى و گناه من توانا گشتى. من تو را شنوا و بينا آفريدم. من به نيكيهايت از تو سزاوارترم و تو به بديهايت سزاوارترى تا من. »
«قالَ اللَّهُ تعالى: يابنَ آدمَ، بِمَشِيَّتي كُنتَ أنتَ الّذي تَشاءُ، و بِنِعْمَتي أدَّيْتَ إلَيَّ فَرائضي، وبِقُدرَتي قَوِيتَ على مَعْصيَتي، خَلَقتُكَ سَميعاً بَصيراً، أنا أوْلى بحَسَناتِكَ مِنكَ، وأنتَ أوْلى بسَيّئاتِكَ مِنّي »
📚میزان الحکمه ، ج 2 ص 168
👌یا در نقل دیگر امام رضا ع فرمود که خداوند می فرماید ؛
« تو سزاوارتر به سیئاتت از من هستی ، تو معاصی را انجام دادی ، با قوت و قدرتی که من به تو دادم » " أنت أولى بسيئاتك مني، عملت المعاصي بقوتي التي جعلت فيك».
📚البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 2 ص 131
👌بنابراین مقصر در آنچه در روز احد به مسلمین رسید , خود مسلمین بودند , و از سوی دیگر چون مسلمین با قدرت و اراده و اختیاری که خداوند به آنان داده بود , آن شکست را رقم زدند , پس می توان گفت که آن شکست و مصائب به اذن الهی به مسلمین رسیده بود و خداوند می توانست قدرت و اختیاری که به مسلمین داده است را از آنان بگیرد تا آنان آن مصائب را ایجاد نکنند , اما خداوند چنین نمی کند تا همگان را امتحان کند و آنانی که از این قدرت و اختیار الهی درست استفاده می کنند , از کسانی که درست استفاده نمی کنند , متمایز شوند یعنی مومنین از منافقین باز شناخته شوند و در پی آن شایستگی ثواب و عقاب را به دست آوردند .
❕هر سه بیان در عین حال می تواند صحیح و مقصود آیه باشد , چرا که هر سه تفسیر موید از آیات و روایات دارند و هیچ مانعی نیست که هر سه بیان , مد نظر خداوند از تعبیر " باذن الله " بوده باشد , چرا که قرآن بطون گسترده ای دارد و یک آیه می تواند معانی گسترده ای را در خودش جای داده باشد , چنان که چنان که علی علیه السلام فرمود ؛
« قرآن ظاهرش زيبا و آراسته و باطنش عميق و ژرف است، نكات شگفت آورش هرگز تمام نمى شود، اسرار نهفته اش پايان نمى گيرد و ظلمات (جهل و گمراهى) جز در پرتو انوارش بر طرف نخواهد شد »
« انّ القرآن ظاهره انيق و باطنه عميق، لا تفنى عجائبه، و لا تنقضى غرائبه، و لا تكشف الظّلمات الّا به »
📚نهج البلاغه خطبه 18
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحی در مورد روایتی که می گوید ام کلثوم " فرج " بود !!!!
🤔#پرسش :
❓امام جعفر صادق، دختر على و همسر عمر بن خطاب را آلت تناسلى زنانه خطاب ميكند!
از ديد اسلام و احكام اسلامى، زن يك آلت جنسى متحرك است كه براى ارضاى شهوت سيرى ناپذير مردان مسلمان و يك ماشين جوجه كشى براى ادامه نسل آنهاست! ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در روايتى آمده است: امام جعفر صادق عليه السلام در مورد ازدواج امّ كلثوم فرمود: «إنّ ذلك فرج غُصِبناه» «اين ناموسى است كه از ما غصب شده است».
📚الکافی ج ٥ ص ٣٤٦
👌معاند بیسواد تعبیر " فرج " به کار رفته در روایت را به آلت تناسلی زنان ترجمه کرده است , در حالی که توجه ندارد که یکی از معانی مورد استعمال " فرج " , در مورد چیزی است که انسان در موردش بیمناک است که مورد گزند بیگانگان و دشمن قرار گیرد چه می خواهد انسان باشد یا غیر انسان باشد .
👌راغب در مفردات می نویسد :
" فَرْج بصورت جمع و يا مفرد بطور استعاره براى مرزهاى كشور و 👉هر جايى كه بيمناك باشد👉 و بايد از دستبرد دشمن آن را حراست كرد بكار رفته است. الفَرْجَان : در كشور اسلامى بمرزهاى مرزداران ترك و سودان گفته شده است "
📚ترجمه مفردات الفاظ قرآن، خسروی حسینی ج3، ص: 29 " و استعير الْفَرْجُ للثّغر و كلّ موضع مخافة. و قيل: الْفَرْجَانِ في الإسلام: التّرك و السّودان "
📚مفردات الفاظ القرآن ج ١ ص ٦٢٨
❕محقق و مترجم کتاب مفردات در پاورقی می نویسد :
" به گفته أبو عبد اللّه ياقوت حموى علت ناميدن مرزها به فروج، اين است كه مرزها مسدود نيستند و همواره احتمال حمله دشمن در آن هست و در اين زمان (قرن 7 و 8) به خراسان و سيستان «فرجان» گفته ميشود. (اساس البلاغه 337- معجم البلدان 4/ 246- تهذيب اللغه 11/ 46). "
📚ترجمه مفردات الفاظ قرآن، ج3، ص: 29
👌همین معنا برای فرج در کتاب مشهور لغوی : " التحقیق " نیز مورد تاکید قرار گرفته است : " و كلّ موضع مخافة فرجة "
📚التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج9، ص: 47
👌یکی از چیزهایی که انسان در موردش بیمناک است که مورد گزند و اهانت بیگانه قرار گیرد , نزدیکانش چون خواهر و مادر و همسرش است که از آنان تعبیر به ناموس می شود .
❕در روایت مورد استناد معاند نیز از ام کلثوم تعبیر به فرجی شده است که غصب شد , یعنی او ناموسی از ما بود که غصب شد .
❕در ذیل در مورد ازدواج ام کلثوم با عمر , توضیحات مفصلی داده ایم :
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11389
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5339
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
اهانت گرگیج امام جمعه پیر و خرفت آزادشهر به ساحت قدسی اهلبیت علیهم السلام !!!!!!
گرگ است نه والله !!! که یک روبه گیج است
با اینکه رخ موز گرفته است هویج است !!!
حرفی نزد از نطفه مولای خویش چون
یک شهر در آن واقعه شوم بسیج است !!!
@Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
اهانت گرگیج امام جمعه پیر و خرفت آزادشهر به ساحت قدسی اهلبیت علیهم السلام !!!!!! گرگ است نه والله !
انشاء الله امشب پاسخی درخور به اظهارات این مولوی نادان و خرفت خواهیم داد !!!!
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
اهانت گرگیج امام جمعه پیر و خرفت آزادشهر به ساحت قدسی اهلبیت علیهم السلام !!!!!! گرگ است نه والله !
پاسخی مفصل به مولوی گرگیچ در پی اهانتش به ساحت امامان علیهم السلام !!!!
🤔#پرسش :
❕مولوی گرگیچ در خطبه نماز جمعه :
مادر زین العابدین دختر یزدگرد بود که حضرت عمر (رض) پس از فتح ایران به نکاح حضرت حسین (رض) درآورد و 9 امام پس از آن از همین نسل به وجود آمدند، پس اگر خلافت حضرت عمر (رض) را نپذیریم اعتبار امامان و نسَب آنان را زیر سوال برده ایم ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آنچه در کلام مولوی گرگیچ مورد استدلال قرار گرفته است , به دو معنا می تواند حمل شود و بر طبق هر دو معنا , مشروعیت خلافت عمر بن خطاب توجیه شود , اگر چه ظاهر کلامشان ناظر به معنای اول است :
🔸١ _ امام حسین علیه السلام با دختر یزگرد ازدواج کرد و دختر یزگرد , کنیزی بود که توسط عمر بن خطاب به اسارت در آمده بود , اگر خلافت عمر مشروع نباشد , نتیجه آن می شود که دختر یزگرد به طریق شرعی به اسارت در نیامده است و کنیز شرعی محسوب نمی شود , لذا ازدواج امام حسین ع با او مشروعیت پیدا نمی کند و فرزندانی هم که نتیجه این ازدواج هستند ( یعنی امامان علیهم السلام ) , صحیح النسب نیستند .
🔸٢ _ عمر بن خطاب خطبه ازدواج امام حسین ع را با دختر یزگرد خوانده است , اگر عمر بن خطاب خلیفه مشروع نباشد و غاصب و ظالم باشد , یعنی خطبه عقد ازدواج را یک غاصب و ظالم خوانده است که در این صورت خطبه عقد ازدواج باطل است لذا ازدواج امام حسین ع با شهر بانو مشروعیت پیدا نمی کند و به تبع فرزندانی هم که حاصل این ازدواج هستند , صحیح النسب نیستند .
👌ما بر اساس هر دو فرض , به این مولوی نادان و خرفت پاسخ می دهیم .
❕پاسخ به حسب فرض اول :
1⃣اساسا و مطابق نصوص تاریخی , دختر یزگرد توسط امام علی علیه السلام از کنیزی آزاد شد و بعد به اختیار خودش به عقد امام حسین علیه السلام در آمد , بنابراین اصلا ازدواج با کنیزی که عمر بن خطاب به اسارت در آورده است , مصداق پیدا نمی کند تا در پی آن برای عمر بن خطاب مشروعیتی ایجاد شود !!!!
❕مطابق نقل طبری شیعی :
👌مُسيَّب بن نَجَبه گوید :
❕" هنگامى كه اسيران ايران به مدينه وارد شدند، عمر بن خطّاب، خواست زنان را بفروشد و مردان را بردگان عرب قرار دهد و آنان را موظّف كند كه عليل و ناتوان و كهنسال را در طواف بر گِرد كعبه، بر پشت خود بگيرند و بچرخانند. امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «بى گمان، پيامبر خدا فرمود:" بزرگ هر گروهى را بزرگ بداريد"». عمر گفت: من شنيدم كه مىفرمود: «هنگامى كه بزرگ گروهى نزد شما مىآيد، بزرگش بداريد، هر چند با شما مخالفت كند». امير مؤمنان عليه السلام به او فرمود: «پس چگونه با اين سخنى كه ياد كردى، مىخواهى با اين بزرگان، چنين كنى؟ اينان، قومى اند كه با شما از درِ صلح و صفا در آمدند و به اسلام و مُسالمت، رغبت نشان دادند و تقدير، چنان است كه از آنها براى من نسلى باشد و من، خدا و شما را گواه مىگيرم كه به اندازه سهم خود، آنان را براى خدا، آزاد كردم». و همه بنى هاشم [به امام على عليه السلام] گفتند: ما نيز سهم خود را به تو بخشيديم.
امام على عليه السلام گفت: «خدايا! گواه باش كه من همه آنچه را كه از سهم خود به من بخشيدند، در راه تو آزاد كردم». مهاجران و انصار نيز گفتند: اى برادر پيامبر خدا! ما نيز حقّمان را به تو بخشيديم. امام على عليه السلام گفت: «خدايا! گواه باش كه آنان، حقّ خود را بخشيدند و من هم قبول كردم و گواه باش كه من، سهم آنان را در راه تو آزاد كردم». عمر گفت: چرا تصميم مرا در باره عجمها نقض مىكنى؟ و چه چيزى تو را به رأى من در باره آنها بىميل كرده است؟
امام على عليه السلام آنچه را پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در باره بزرگداشتِ بزرگان فرموده بود، و نيز رغبت داشتن ايرانيان را به اسلام، تكرار كرد....
❕برخى از مردم به شهربانو، دختر كسرا، اشاره كردند [و خواستار او شدند]. پس اختيار را به او وا نهادند و از پشت چادر و در ميان جمع به او گفتند: كدام يك از خواستگارانت را بر مىگزينى؟ و آيا از ميان آنان، شوهرى مىخواهى؟ ...
خواستگاران را به شهربانو نشان دادند و او با دستش اشاره كرد و حسين بن على عليه السلام را نشان داد. پس دوباره او را آزاد گذاشتند. با دستش اشاره نمود و به زبان خودش گفت: «اين! اگر اختيار با من است» و امير مؤمنان على عليه السلام را ولىّ خود قرار داد. "
💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇
"فَقالَ لَهُ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام: فَمِن أينَ لَكَ أن تَفعَلَ بِقَومٍ كُرَماءَ ما ذَكَرتَ؟ إنَّ هؤُلاءِ قَومٌ قَد ألقَوا إلَيكُمُ السَّلَمَ، ورَغِبوا فِي الإِسلامِ وَالسَّلامِ، ولا بُدَّ مِن أن يَكونَ لي مِنهُم ذُرِّيَّةٌ، و أنَا اشهِدُ اللّهَ واشهِدُكُم أنّي قَد أعتَقتُ نَصيبي مِنهُم لِوَجهِ اللّهِ. فَقالَ جَميعُ بَني هاشِمٍ: قَد وَهَبنا حَقَّنا أيضا لَكَ..... وإنَّ شَهرَبانَوَيهِ ارِيَتِ الخُطّابَ و أومَأَت بِيَدِها، و أشارَت إلَى الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام، فَاعيدَ القَولُ عَلَيها فِي التَّخييرِ، فَأَشارَت بِيَدِها وقالَت بِلُغَتِها: هذا إن كُنتُ مُخَيَّرَةً. وجَعَلَت أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام وَلِيَّها."
📚دلائل الإمامة: ص 194 ح 111، العدد القوية: ص 56 ح 74، المناقب لابن شهر آشوب: ج 4 ص 48 كلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج 46 ص 15 وراجع: إثبات الوصيّة: ص 181 والخرائج والجرائح: ج 2 ص 750 ح 67.
❕یا می بینیم زمخشری از علمای اهلسنت و دیگران نیز از ابو یقظان نقل می کنند :
" عمر، نزد دختران يزدگرد پسر شهريار پسر خسرو كه به اسارت در آمده بودند، آمد و خواست آنها را بفروشد؛ ولى على عليه السلام فرمود: «دخترانِ پادشاهان، فروخته نمىشوند؛ امّا آنها را قيمتگذارى كنيد». پس امام عليه السلام قيمت آنها را پرداخت و آنها را ميان حسين بن على عليه السلام و محمّد بن ابى بكر و عبد اللّه بن عمر، تقسيم نمود (آنها را به ازدواج اينان در آورد) و آنان، سه نفر را به دنيا آوردند. " " إنَّ عُمَرَ أتى بَناتِ يَزدَجَردَ بنِ شَهرِيارَ بنِ كِسرى سَبِيّاتٍ، فَأَرادَ بَيعَهُنَّ.
فَقالَ لَهُ عَلِيٌّ عليه السلام: إنَّ بَناتِ المُلوكِ لا يُبَعنَ، ولكِن قَوِّموهُنَّ، فَأَعطاهُ أثمانَهُنَّ، فَقَسَّمَهُنَّ بَينَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام ومُحَمَّدِ بنِ أبي بَكرٍ الصِّدّيقِ وعَبدِ اللّهِ بنِ عُمَرَ، فَوَلَدنَ الثَّلاثَة " "
📚ربيع الأبرار: ج 3 ص 19، البداية والنهاية: ج 9 ص 104، حياة الحيوان: ج 1 ص 127 _ الكامل للمبرّد: ج 2 ص 645
2⃣عده ای در پاسخ به اشکال گرگیج بیان داشتند که مطابق برخی از نقلها , ازدواج دختر یزگرد با امام حسین ع در زمان عثمان واقع شده است , پس چگونه تو می خواهی از این ازدواج مشروعیت خلافت عمر را ثابت کنی !!!!
👌اما به نظر می رسد که این پاسخ نمی تواند مکفی باشد , زیرا گرگیچ می تواند بگوید پس خلافت عثمان مشروع بوده است و به تبع مشروعیت خلافت عثمان , خلافت ابوبکر و عمر هم مشروع بوده است , زیرا هر سه در یک خط به خلافت رسیدند !!!!
❕به جای بیان مطلب فوق می توانیم بگوییم که مطابق نقل شیخ مفید , جریان اسارت دختر یزگرد و ازدواجش با امام حسین علیه السلام در زمان خلافت خود امیر مومنان علیه السلام بوده است , بنابراین تو نه می توانی از این ازدواج مشروعیت خلافت عمر را اثبات کنی و نه عثمان را !!!!!
👌شیخ مفید نقل می کند :
" امير مؤمنان عليه السلام، ولايت ناحيهاى از شرق را به حُرَيث بن جابر حنفى سپرد و او، دو دختر يزدگرد پسر شهريار پسر خسرو را به سوى امام عليه السلام فرستاد و او شاهْزنان را از ميان آن دو به پسرش حسين عليه السلام بخشيد و زين العابدين عليه السلام از آن دو به دنيا آمد، و دختر ديگر را به محمّد بن ابى بكر بخشيد و از آن دو هم قاسم بن محمّد بن ابى بكر به دنيا آمد. از اين رو، اين دو، با هم، پسرخاله اند. " " كانَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام وَلّى حُرَيثَ بنَ جابِرٍ الحَنَفِيَّ جانِبا مِنَ المَشرِقِ، فَبَعَثَ إلَيهِ بِنتَي يَزدَجَردَ بنِ شَهرِيارَ بنِ كِسرى، فَنَحَلَ ابنَهُ الحُسَينَ عليه السلام شاه زَنانَ مِنهُما، فَأَولَدَها زَينَ العابِدينَ عليه السلام، ونَحَلَ الاخرى مُحَمَّدَ بنَ أبي بَكرٍ، فَوَلَدَت لَهُ القاسِمَ بنَ مُحَمَّدِ ابنِ أبي بَكرٍ، فَهُمَا ابنا خالَة "
📚الإرشاد: ج 2 ص 137
💠ادامه 👇