eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
220 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
بررسی مذهب جوینی , راوی روایت شهادت فاطمه سلام الله علیها !!!! 🤔 : ❓اثبات تشیع جوینی از کتابش جوینی در مورد خودش میگوید: ابراهیم بن محمد بن موید حمویی عفی الله تعالی عنه بخاطر محبتش به خداوند اورا زنده کند با ولاء و متابعت انها و اورا بمیراند بر این عقیده وبا آنها اورا حشر کند. 📜نام کتاب : فرائد السمطین نویسنده : الحمویي الجویني، ابراهیم جلد : 1 صفحه : 14 ❗️جوینی سوپر شیعه بوده است !!!! امام ذهبی در مورد او می‌گوید : شيخ خراسان كان حاطب ليل - يعني في رواية الحديث - جمع أحاديث ثنائيات وثلاثيات ورباعيات من الأباطيل المكذوبة وعلى يده أسلم غازان. وی حاطب‌اللیل هست. یعنی وی، جمع‌آوری کننده روایات باطل وکذب است. ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه وهابیون فضای مجازی بیسوادی را به نهایت رسانده اند و با طرح چنین شبهات سست و واهی در صدد هستند تا دامان خلفا را از جنایتی که در حق فاطمه صدیقه سلام الله علیها مرتکب شدند , پاکسازی کنند . ❕از جمله روایاتی که به وضوح ثابت کننده ظلم و ستمی است که بر فاطمه صدیقه سلام الله علیها رفته است , روایتی است که جوینی عالم بزرگ اهلسنت آن را نقل می کند . 👌جويني در كتاب «فرائد السمطين» از ابن عباس نقل مي‌كند كه او گفته: " روزي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نشسته بود، حسن بن علي بر او وارد شد، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد اشك آلود شد. سپس حسين بن علي بر آن حضرت وارد شد، مجددا پيامبر گريست. در پي آن دو، فاطمه و علي عليهماالسلام بر پيامبر وارد شدند، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جاري شد، وقتي از پيامبر علت گريه بر فاطمه عليهاالسلام را پرسيدند، فرمود: «انّي لما رأيتها ذكرتُ ما يصنع بها بعدي كأنّي بها وقد دخل الذُّلّ بيتها وانتهكت حرمتُها و غصب حقّها و منعت ارثها و كُسر جنبها و اسقطت جنينها، و هي تنادي يا محمّداه فلا تجاب و تستغيث فلا تغاث». «زماني كه فاطمه را ديدم به ياد صحنه اي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد. گويا مي‌بينم ذلت وارد خانه ي او شده، حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوي او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد سقط شده در حالي كه پيوسته فرياد مي‌زند: يا محمداه! ولي كسي به او پاسخ نمي دهد، استغاثه مي‌كند، اما كسي به به فريادش نمي رسد». 👌در ادامه پیامبر گرامی ص فرمود : " فاطمه غمگین و مقتوله و کشته شده بر من وارد می شود , خدایا کسی که به فاطمه ظلم می کند را لعنت کن و مجازاتش و ذلیلش کن و کسی را که او را می زند که جنینش را سقط می کند تا ابد در دوزخ نگه دار , فرشتگان هم در این هنگام آمین می گویند " 📚فرائد السمطین ج ٢ ص ٣٥ ❕جوینی که این روایت را نقل می کند , از بزرگان اهلسنت است تا جایی که ذهبی از او چنین یاد می کند : " جوینی , امام و پیشوا و محدثی یگانه و کامل و مایه افتخار اسلام و شخصی با دیانت و صالح است , او نسبت به روایات و به دست آوردن کتب حدیثی اهمیت فراوان می داد , خوش صدا و خوش چهره , با هیبت و دین دار و صالح بود " " الامام المحدث الاوحد الاکمل ... " 📚تذکره الحفاظ ج ٤ ص ١ رقم ١ 👌حال وهابی در مورد جوینی مدعی شده است که او " حاطب اللیل " بوده است , یعنی روایات صحیح و ضعیف و بی سند را جمع آوری می کرده است . ❕کسانی که این اتهام را به جوینی می زنند به سخن ابن حجر عسقلانی استناد می کنند که او گفته است که ذهبی چنین دیدگاهی در مورد جوینی داشته است , در حالی که با بررسی کتابهای ذهبی چون سیر اعلام النبلاء و تاریخ الاسلام و میزان الاعتدال و تذکره الحفاظ و .... این جمله یافت نمی شود , بنابراین اصل وجود چنین جمله ای از ذهبی جای تردید دارد . 👌علاوه بر این , با توجه به مقام استادی جوینی برای ذهبی , گفتن چنین مطالبی از سوی او با تعریف و تمجیداتی که ذهبی از جوینی دارد , سازگاری ندارد , آیا صحیح است که ذهبی تا این اندازه متناقض سخن بگوید !!! 📚شبهات فاطمیه , عصیری , ص ٩٧ ❕به فرض هم که ذهبی چنین چیزی را در مورد جوینی گفته باشد , باز هم نمی توان روایت جوینی را به این دلیل مردود دانست , چرا که بسیاری از بزرگان اهلسنت که در وثاقت و اعتبار آنها تردیدی نیست , طبق نظر خود علمای اهلسنت " حاطب اللیل " بوده اند , علمای اهلسنت در مورد افراد ذیل گفته اند که " حاطب اللیل " بوده اند " ❕سیوطی ( اضواء علی السنه المحمدیه ص ٢٣٥ ) , ابو اسحاق ثعلبی ( منهاج السنه ج ٧ ص ٩٠ ) , ابن جوزی ( لسان المیزان ج ٢٠ ص ٨٣ ) , زمخشری و غزالی ( المقترح فی اجوبه اسئله المصطلح ج ٨ ص ٢٩١ ) . 👌بنابراین صرف " حاطب اللیل " بودن دلیل نمی شود که وثاقت یک عالم زیر سوال برود , اگر چه اصل چنین نسبت دادنی به ذهبی در مورد جوینی محل تردید است . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕ از سوی دیگر نقل جوینی موافق با دهها روایت اهلسنت است که از هجوم به خانه فاطمه س و شهادت ایشان و سقط شدن محسن ع سخن به میان می آورد , حتی اگر سند روایت هم ضعیف باشد , این تعدد نقل به تصریح خود علمای اهلسنت , جبران کننده ضعف سندی است , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13188 ❕وهابی در ادعای دیگری مدعی شده بود که اصلا جوینی شیعه بوده است و سنی نبوده است و از مقدمه کتاب جوینی این نکته استفاده می شود !!!! 👌این ادعای وهابی نیز از آن سخنان بی اساس این جماعت دروغگو است . ▫️ بزرگان اهلسنت تصریح کرده اند که جوینی سنی مسلک و شافعی بوده است !!!! ❕ابن حجر تصریح می کند که جوینی , سنی و شافعی بوده است : " ابراهيم بن محمد بن المؤيد بن حمويه الجوينى صدر الدين ابو المجامع ابن سعد الدين👈 الشافعى👉 الصوفى‏ " 📚الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة، ج‏1، ص: 67 ❕اسنوی نیز نام جوینی را جزء علمای شافعی می آورد و تصریح می کند که او در فقه و حدیث امام بوده است و خیلی به او مراجعه می کردند ( رد اتهام حاطب اللیل بودن جوینی ) : " صدر الدين، إبراهيم بن سعد الدين محمد بن المؤيّد المعروف بالحموى نسبة إلى مدينة حماة، لأن جدّه كان من أبناء ملوكها. كان المذكور إماما في علوم الحديث و الفقه، كثير الأسفار في طلب العلم، طويل المراجعة، مشهورا بالولاية هو و أبوه، سكن بقرية من قرى نيسابور و توفي بها حوالي السبعمائة. " 📚طبقات الشافعية(أسنوي)، ج‏1، ص: 217 ❕خود ذهبی نیز تصریح می کند که استادش جوینی , شافعی بوده است : " محمد بن حمويه الجويني الشافعي الصوفي . " 📚سیر اعلام النبلا ج 22 ص 79 ❕در کتاب الوافی بالوفیات هم به این نکته تصریح شده است : " صدر الدين الجويني الشافعي‏ " 📚الوافي بالوفيات، ج‏6، ص: 141 👌در کتاب اعیان العصر هم به این نکته تصریح شده است : "الإمام الزاهد، المحدّث شيخ خراسان صدر الدين أبو المجامع ابن الشيخ سعد الدين ابن المؤيد ابن حمويه الجويني الشافعي الصوفي. " 📚أعيان العصر و أعوان النصر، ج‏1، ص: 68 ❕قندوزی حنفی نیز به این نکته تصریح می کند : " الشيخ محمد بن إبراهيم الجويني الحمويني الشافعي الخراساني ، وسماه " فرائد السمطين في فضائل المرتضى والزهراء والسبطين " 📚ینابیع الموده ج 1 ص 27 ❕زرکلی نیز این مطلب را نقل می کند : " عرّفه ابن حجر (في الدرر) بالشافعي الصوفي " 📚الأعلام(قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين)، ج‏1، ص: 63 ❕عمر رضا کحاله نیز به این نکته تصریح می کند : " ابراهيم بن محمد بن ابي بكر بن محمد حمويه الجويني، الشافعي (ابو اسحاق) من محدثي خراسان. مات في خامس المحرم. له من المصنفات: فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين. " 📚معجم المؤلفين، ج‏1، ص: 89 ❕در کتاب الذخائر الشرقیه نیز به این نکته تصریح شده است : "الحمويني: إبراهيم بن محمد الشافعي: فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين‏ " 📚الذخائر الشرقية، ج‏1، ص: 545 ❕علمای شیعه نیز به این نکته تصریح می کردند , در کتاب روضات الجنات بیان شده است که جوینی از بزرگان علمای اهلسنت بوده است : " كان من عظماء علماء العامة و محدّثيهم الحفّاظ " 📚روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ج‏1، ص: 176 ❕شیخ عباس قمی نیز به این نکته تصریح می کند : "كان من اعظم علماء اهل السنة و محدثيهم و حفاظهم. " 📚الكنى و الألقاب (مكتبة الصدر)، ج‏2، ص: 196 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌بنابراین جوینی از علمای بزرگ سنی مذهب بوده است و این که به اهلبیت علیهم السلام محبت داشته است و مدعی تبعیت از آنان بوده است , دلیل نمی شود که بگوییم او شیعه بوده است . ❕امروزه اهلسنت هم مدعی اند که محبت اهلبیت علیهم السلام را دارند و از آنان تبعیت می کنند و به سخنانشان گوش می دهند , طبق منطق وهابی اهلسنت هم شیعه هستند !!!! 👌مولوی عبدالحمید در این رابطه چنین می گوید : " اهل بیت نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم از مشترکات اهل سنت و برادران شیعه هستند که هر دو فریق به آنان احترام خاصی قائل هستند و محبت می‌ورزند. اهل سنت بالاتفاق به حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وسلم و ائمه و بزرگان اهل بیت عشق می‌ورزند و آنان را جزو مقدسات خود می‌دانند و به بزرگی و مقام اهل بیت اعتقاد دارند و از روی محبت، اسامی نزدیکان حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وسلم اعم از صحابه و اهل بیت رضی‌الله‌عنهم را بر فرزندان خود می‌گذارند. نام اهل بیت در میان برادران شیعه و اهل سنت به قدری زیاد است که تا کنون کسی نتوانسته به این نتیجه برسد که نام اهل بیت در میان اهل سنت بیشتر رایج است یا برادران شیعه. این نشان از آن دارد که هر دو فریق با اهل بیت محبت دارند. " 🌐https://t.me/molanaabdolhamid/4525 ❕و می گوید : " امروز نگاه ما به ملت‌های دیگر است، ما وارث تمدن و دین غنی‌ای هستیم. مسلمان باید با افتخار از پیامبر و صحابه و 👈اهل بیت اتباع کند. 👉چرا مسلمان به آنانی که از خدا دور هستند و خودشان فقیر هستند، اقتدا می‌کند؟ مسلمان چه نیازی دارد که از فرهنگ‌های دیگر تقلید می‌کند. " 🌐https://t.me/molanaabdolhamid/4519 👌طبق منطق وهابی باید بگوییم عبدالحمید شیعه است , چون از محبت و تبعیت از اهلبیت علیهم السلام سخن به میان آورده است !!!! ❕بنابراین صرف این که جوینی از محبت و پیروی از اهلبیت ع سخن به میان آورده است , دلیل نمی شود که بگوییم او شیعه بوده است . 👌جوینی در موارد متعددی از همان کتاب فرائد السمطین از فضائل خلفای اهلسنت هم سخن به میان می آورد که ثابت می کند که او سنی بوده است , چنان که برخی می نویسند : " کتاب فرائد السمطین اگر چه در مورد فضائل اهل بیت ع نوشته شده است , با این وجود در آن کتاب روایاتی در حق خلفای سه گانه و برتری آنان بیان شده است , با این وجود چگونه می خواهید بگویید که جوینی شیعه بوده است !!!!" " كتابه فرائد السمطين، و إن كان موضوعه في فضائل أهل البيت‏ عليهم السّلام، فقد ذكر فيه عدّة أحاديث في حقّ الخلفاء الثلاثة و تفضيلهم، فأين هو عن التشيع؟ " 📚مع موسوعه رجال الشیعه ج ١ ص ٦١٥ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
اسناد شهادت حضرت فاطمه.pdf
1.95M
❗️عنوان کتاب : " بررسی اسناد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها " ✍تهیه در مجموعه پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ ) 👌آنچه در این نوشتار می خوانید , بررسی تفصیلی روایات اهلسنت و شیعه در رابطه با شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها است . ❗️دهها سند در این رابطه مورد بیان و استناد واقع شده است که مطالعه آن برای هر انسان حقیقت جویی در اثبات شهادت فاطمه سلام الله علیها و دروغگویی کسانی که از این قضیه تحت عنوان افسانه یاد می کنند , کافیست !!!! @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی در مورد نامگذاری نوزادان و حضرت محسن ع قبل از تولد !!!! 🤔 ❓قبل از اینکه بچه بیاد دنیا اسم روش بزارید ❗️❗️ شیعه ها روایتی دارند که میگوید سموا اولادکم قبل ان یولدوا یعنی قبل از اینکه بچه بیاد دنیا اسم روش بزارید. ⬅️وقتی طرف نمی دونه بچه تو شکم مادرش پسره یا دختر اسم چی انتخاب کنه اخه !!!! ⬅️الان میگن اون زمان سونوگرافی بوده مخترعش هم زراره بوده ❗️❗️ 💠💠 👌نقلی است که در کتاب کافی شریف از امیر مومنان علیه السلام نقل شده است که حضرت فرمود : « بر فرزندانتان، پيش از آن كه زاده شوند، نام بگذاريد و اگر نمى ‏دانيد دخترند يا پسر، آنان را به نام‏هايى كه هم براى پسر است و هم براى دختر، بناميد؛ چرا كه فرزندان سقط شده شما اگر روز قيامت در حالى با شما ملاقات كنند كه نام بر آنها نگذاشته باشيد، به پدر خود مى‏ گويد: چرا بر من نام ننهادى؟ پيامبر خدا نيز محسن (فرزند سقط شده زهرا عليها السلام) را پيش از آن كه به دنيا بيايد، نام نهاده بود.» " سَمّوا أَولادَكُم قَبلَ أَن يولَدوا، فَإن لَم تَدروا أَذَكَرٌ أَم انثى‏ فَسَمُّوهُم بِالأَسماءِ الَّتي تَكُونُ لِلذَّكَرِ وَ الانثى‏؛ فَإِنَّ أَسقاطَكم إذا لَقوكُم يَومَ القِيامَةِ و لَم تُسَمُّوهُم يَقولُ السِّقطُ لِأَبيهِ: ألّا سَمَّيتَني؟ و قَد سَمَّى‏ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله مُحسِناً قَبلَ أَن يولَدَ! " 📚الکافی ج 6 ص 18 ❓حال وهابی اشکال کرده است که از کجا قبل از تولد بفهیم که فرزند پسر است یا دختر تا بر او نام بگذاریم !!!! ❕این اشکال وهابی در مورد حضرت محسن ع فرزند سقط شده فاطمه صدیقه سلام الله علیها مطرح نمی شود , زیرا چنان که در روایت فوق آمده است , پیامبر گرامی ص محسن را قبل از تولد نام نهاد , پیامبر گرامی ص به تصریح آیات قرآن و روایات اهلسنت , علم غیب داشت و می دانست که فرزند فاطمه س پسر است , لذا نامش را محسن گزارد , در ذیل بیشتر توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2184 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3748 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6013 ❕حال آیا روایت مذکور مبنی بر نامگذاری فرزند قبل از تولد در مورد سایر مردم در زمانهای گذشته مصداق پیدا می کرد , با توجه به آنکه آن زمان دستگاه سونگرافی نبوده است تا جنسیت فرزند را تشخیص دهند !!!! 👌این اشکال وهابی ناشی از جهل و نادانی اوست و الا اگر اندکی بیشتر تامل می کرد می دانست که در زمانهای گذشته هم مردمان از طریق راههایی سنتی می توانستند پی به جنسیت فرزند ببرند , این راهها به دو دسته بوده است : 🔸١ _ رعایت برخی از نکات تغذیه ای و ... می توانست برای پدر و مادر یقین ایجاد کند که فرزندشان پسر است یا دختر . 🔸٢ _ از وضعیت و حالات مادر در دوره حمل نیز می توانستند به جنسیت فرزندش پی برند . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕در این رابطه در کتابهای طبی می نویسند : " جنسيت بچه را پدر و مادر به شرط آن كه اندكى دقت به خرج مى‏دادند مى‏توانستند تعيين كنند. ❕عقيده بر اين بود كه اگر هم‏آغوشى در اولين روز پس از قاعدگى صورت مى‏گرفت جنين حاصله مذكر مى‏گرديد و پدر و مادر پنج روز فرصت داشتند تا جنين پسر به وجود بياورند، از روز ششم تا هشتم هم‏آغوشى منجر به توليد جنين مونث مى‏گرديد و باز از روز نهم تا روز پانزدهم جنين مذكر مى‏شد و بالاخره اگر همبسترى در نيمه دوم ماه صورت مى‏گرفت احتمال مخنث شدن بچه زيادتر بود. 👈 در اينجا نيز فرضيه مزبور را ايرانى‏ها مبتنى بر تجربياتى مى‏دانستند كه طى قرون متمادى كسب شده بود و مى‏توانست به آن ارزش علمى بدهد.👉 ❕راه ساده‏تر براى انتخاب جنس جنين، كه در عين حال به اندازه روش تجربه شده فوق قابل اطمينان دانسته مى‏شد اين بود كه زن از فرداى روز هم‏بسترى با شوهرش صفراى خرس نر حل شده در شراب را به اندازه‏اى كه بتواند يك دانه لوبيا را بپوشاند مى‏نوشيد. به اين ترتيب بچه او حتما پسر مى‏شد ولى اگر مايل بود كه دختردار بشود كافى بود كه بجاى صفراى خرس نر، صفراى خرس ماده را بخورد. جرجانى معتقد بود كه با كنترل همبسترى مى‏توان صاحب بچه‏اى با جنسيت دلخواه شد. ❕در آن روزگاران مردى را كه فقط صاحب اولاد ذكور مى‏شد «قيس» مى‏ناميدند كه اصلا به معنى مقايسه و اندازه‏گيرى است و در ضمن به معنى باطمطراق راه رفتن و آلت رجوليت نيز مى‏باشد. 👌 مشخصات يك چنين مردى داشتن بدنى قدرتمند، نه چاق و نه لاغر، بيضه‏هائى درشت‏تر از حد طبيعى كه طرف راست آن بزرگتر از طرف چپ مى‏باشد، بلوغ زودرس، فراوانى موى زهار و تمايل بى‏انتها به زن توصيف شده است. 👈زن پسرزا را نيز مى‏شد از اندام درشت و كاملا سلامت او تشخيص داد و اضافه شده است كه اين زن نيز اندكى زودتر از حد معمول بلوغ پيدا مى‏كند و رگ‏هاى بدنش برآمده نيست.👉 ❗️يك چنين خصائصى را تا حدودى به صورت مصنوعى نيز مى‏شد تشديد كرد، مردى كه اختصاصات مزبور چندان در وى بارز نبود و شك داشت كه اگر زن بگيرد صاحب پسر مى‏شود يا نه مى‏بايست به مصرف مشك، زعفران و چوب صندل تازه بپردازد و فقط در صورتى با زن خويش همبستر بشود كه شديدا ميل به اين كار در وى پيدا شده باشد. او و همسرش مى‏بايست در تمام مدتى كه در حال هم‏آغوشى مى‏باشند و تا لحظاتى پس از آن فكر خود را به تجسم يك پسر سالم و قوى مشغول نگاهدارند، و بالاخره پس از اتمام هم‏آغوشى زن بايد «سعى كند تا آنچه را كه از مرد دفع شده است به سوى خود بكشد». 👌اولاد پسر را از راه به كار بردن دارو نيز مى‏شد به وجود آورد، و براى اين منظور معجون خاصى به نام معجون سلامت وجود داشت كه از ادرار و گرد سم پازن، هليله، ادويه، شكر و براده فولاد درست مى‏شد. مصرف اين معجون نه تنها به دنيا آمدن پسر را تضمين مى‏كرد، بلكه معالج برص نيز بود و جوانى را به افراد مسن باز مى‏گرداند. 📚طب در دوره صفويه،، ص: 297 ❕باز می نویسند : " جرجانى به ذكر نشانه‏ها و علائمى مى‏پردازد كه مى‏توانند مبين جنس جنين باشند او مى‏نويسد: "... و نرينه در سوى راست بجنبد از بهر آن معنى كه پيشتر ياد كرده آمده است و آبستنى نخست در پستان راست پديد آيد و شير او به قوامتر باشد و اگر قطره‏اى بر آيينه چكانند و به آفتاب دارند همچون قطره سيماب يا دانه مرواريد نمايد و لؤن سر پستان به سرخى كرايد و نبض دست راست ممتلى شود و متواتر بود و هرگاه ايستاده بود و خواهد حركت كند نخست پاى راست جنباند و هرگاه كه برخواهد خواست اعتماد به دست راست كند و حركات چشم راست او زودتر بود و نرينه از پس سه ماه بجنبد و مادينه از پس چهار ماه در جمله احوال زنى كه به فرزند مادينه آبستن بود به خلاف احوال آن بود كه به نرينه آبستن باشد " 👌راه پيچده‏تر تعيين جنس جنين از راه كف‏بينى بود. اگر كف دست زن حامله نرم و لطيف بود جنين او پسر و اگر رنگ پوست آن به سبزى مى‏زد جنين وى دختر بود. ❕قزوينى از آزمايشى كه با شپش انجام مى‏گرفت نام مى‏برد، ولى از آنجا كه اين آزمايش بايد با استفاده از شير پستان زن صورت بگيرد، انجام آن فقط در آخرين هفته‏هاى حاملگى امكانپذير است. 👌اگر خواسته باشند بفهمند كه جنين در داخل رحم يك زن حامله دختر است يا پسر، اندكى از شير او را بر كف دست مى‏ريزند و شپشى به داخل آن مى‏اندازند، اگر شپش موفق شد خود را از داخل قطره شير بيرون بكشد بچه دختر خواهد بود و چنانچه نتواند خود را از داخل قطره شير بيرون بكشد جنين پسر خواهد بود زيرا شير زنى كه حمل دختر دارد رقيق است و شپش مى‏تواند خود را از داخل آن نجات بدهد درحالى‏كه شير زنى كه حمل پسر دارد غليظ است و به شپش امكان فرار نمى‏دهد. 📚طب در دوره صفويه، الگود، سيريل لويد- مترجم: محسن جاويدان‏ , ناشر: دانشگاه تهران‏ , ص: 298 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕عده دیگری نیز می نویسند : " الف- تأثير نوع تغذيه يا مواد غذايى: نوع تغذيه و انتخاب مواد غذايى به‏خصوص از چند ماه قبل از مقاربت به قصد حاملگى مى‏تواند تا حدودى در تعيين جنسيت جنين مؤثر باشد، زيرا بعضى از مواد غذايى داراى واكنش اسيدى و بعضى ديگر داراى واكنش قليايى هستند. غذاهايى كه مصرف آنها مى‏توانند باعث قليايى شدن محيط رحم و در نتيجه باعث افزايش شانس پسر شدن گردند، عبارتند از: شير، ميوه‏جات، سبزيجات، برگه‏ى زردآلو، بادام، لوبيا، نخود، برگ چغندر، سير، خرما، انجير و مواد غذايى حاوى جوش‏شيرين. 👌غذاهايى كه مصرف آنها مى‏توانند باعث اسيدى شدن محيط رحم و در نتيجه باعث افزايش شانس دختر شدن گردند، عبارتند از: نان، غلات شامل ذرت، گوشت، تخم‏مرغ، پنير، برنج، عدس، گوجه، آلو، گردو و شلغم. 🔸ب- تأثير كاربرد بعضى مواد در مجراى تناسلى خانم‏ها: شستشوى مهبل يا مجراى تناسلى با محلول جوش‏شيرين، احتمال به وجود آمدن پسر را زياد مى‏كند، اما شستشوى اين قسمت از دستگاه تناسلى با محلول سركه احتمال دختر شدن را بالا مى‏برد " 📚دائرة المعارف گياه درمانى ايران، ص: 706 ❕و باز می نویسند : " اگر صورت زن حامله لك بياورد، كودك او دختر و اگر زيبا باشد پسر خواهد بود. " 📚پزشكي سنتي و عاميانه مردم ايران با نگاه مردم شناختي، ص: 130 ❕" در بختيارى چند هفته مانده به زايمان زن حامله شير پستانش را در كف دست مى‏دوشد و مگسى در آن غوطه‏ور مى‏كند، اگر مگس بال گرفت و پرواز كرد، نوزاد دختر و اگر نتوانست (به علت غلظت شير) پرواز كند، نوزاد پسر است. از هفت ماهگى به بعد چنانچه زن حامله درد يكنواخت در كمرگاه خود احساس كند نوزاد پسر است و اگر با تناوب درد كم و زياد شود دختر است (ممبينى، خوشه، ش 6). " 📚پزشكي سنتي و عاميانه مردم ايران با نگاه مردم شناختي، ص: 289 ❕" اگر پوست دست زن حامله صاف و روشن شود كودكش پسر خواهد بود. - اگر رنگ كف دست زن حامله به سبزى بگرايد كودكش دختر خواهد بود. - اگر طرف راست بدن زن حامله سنگين‏تر باشد نوزاد پسر و اگر طرف چپ بدن زن حامله سنگين‏تر باشد نوزاد دختر خواهد بود. - تمايل به خوراكى‏هاى گرمى نشانه پسر و خوراكى‏هاى سردى نشانه دختر است. - در ماه نهم اگر جنين گوشه شكم قوز كند دختر است . . - بزرگى و وسعت شكم نشانه پسر است. - لك صورت و لب‏هاى آماس‏كرده نشانه دختر است. - اگر شير زن آبستن را در ماه‏هاى آخر بدوشند و در آب بريزند و ته‏نشين شود نوزاد پسر است. - تحرك و شادابى و زيبايى و صافى پوست مادر نشانه پسر بودن جنين است. - تنبلى و خواب‏آلودگى و ترش‏رويى و زشتى نشانه دختر بودن جنين است. - اگر اول سينه راست زن باردار بزرگ شد، نوزاد، پسر است و اگر اول سينه چپ زن باردار بزرگ شد نوزاد دختر است. - اگر نوك سينه مادر سرخ بود نوزاد پسر و اگر نوك سينه مادر سياه بود نوزاد دختر است. " 📚پزشكي سنتي و عاميانه مردم ايران با نگاه مردم شناختي، ص: 311 👌و باز می نویسند : " درد زايمان جنين پسر دو بار پشت سر هم و يك بار با كمى فاصله رخ مى‏دهد، اما درد زايمان جنين دختر پشت سر هم و با شدت است. - اگر نوك سينه باردار قهوه‏اى پررنگ باشد جنين را دختر و اگر كم‏رنگ باشد پسر مى‏دانند. - اگر شكم زن حامله در پهلو پر باشد جنين را پسر و اگر در جلو و زير ناف قرار گيرد، جنين را دختر مى‏دانند..... _زن حامله‏اى كه رنگ چشمانش روشن باشد نشانه داشتن جنين پسر است. اما اگر رنگ چهره زن حامله برنزى باشد نشانه جنين دختر در شكم مادر است. " 📚پيام بهارستان (فصلنامه اسناد، مطبوعات و متون)، ناشر: كتابخانه موزه و مركز اسناد مجلس شوراى اسلامى‏ , ص: 45 👌بنابراین در زمانهای گذشته از راههای فوق می توانستند جنسیت فرزند را تشخیص دهند , با این وجود اگر باز هم فردی در تشخیص جنسیت فرزندش مردد می شد , در همان روایت برای او نیز راهکار بیان شده بود که فرزندش را به اسامی نام بگذارد که مشترک بین دختر و پسر است ( که پس از تولد می توانست نام فرزند را عوض کند و مطابق جنسیتی که فرزند دارا بود , نامگذاری صورت گیرد ) . 📚 وسائل الشیعه ج ٢١ ص ٣٨٨ باب ٢٢ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
عدالت عمر از دیدگاه امام خمینی !!!!! 🤔 🔴عدالت امیر مؤمنان حضرت عمر فاروق، از زبان آیت‌الله خمینی ▪️در زمان صدر اسلام خلفا ومردم یک جور زندگی میکردند خلیفه ثانی هنگام سفر با برده اش نوبتی سوار مرکب میشدند خلیفه افسار مرکب را گرفته بود غلام روی مرکب بود اینگونه وارد شهر شدند ❕❕ 💠💠 👌متاسفانه استناد وهابی به سخنان مرحوم امام خمینی برای اثبات عدالت عمر و مبرا کردن دامن او از اتهام قتل فاطمه صدیقه سلام الله علیها , به علیه خود وهابی تمام خواهد شد به بیانی که در ادامه می آید . ❕استناد وهابی به سخنانی از مرحوم امام خمینی است , مطابق آنچه که در صحیفه نور آمده است , امام خمینی چنین می گوید : " اين قصه‏هايى كه تاريخ نقل كرده، شبيه آن را در يكى از ممالك كه در درجه اول از دموكراسى را دارد بياوريد، بعد بگوييد كه اين بهتر از آن است. يك قصه مال رسول خدا- صلى اللَّه [عليه و آله‏] و سلم (قصه‏هاست منتها حالا من يكى‏اش را مى‏گويم) يك قصه مال حضرت امير- سلام اللَّه عليه- يك قصه مال عمر. وقتى كه عمر مى‏خواست برود به مصر- براى [اينكه‏] فتح كرده بودند مصر را و قدرتمند شده بود اسلام، همه جا را گرفته بودند- مى‏خواست وارد بشود به مصر، يك شتر بود، خودش بود و يكى هم همراهش. يكى شان سوار اين شتر مى‏شده آن يكى جلويش را مى‏گرفت و مى‏برد؛ آنكه خسته مى‏شد- قسمت كرده بودند اين سوار مى‏شد. آن وقتى كه وارد- به حَسَب تاريخ- مصر شدند، نوبت آن غلام بود كه سوار باشد و آقاى خليفه جلو [شترش‏] را گرفته بود و داشت مى‏بُردش كه مردم مصر آمده بودند به استقبال! خليفه عبارت از اين بود." 📚صحيفه امام، ج‏4، ص: 325 ❕از دو جهت استناد وهابی نمی تواند به نفعش باشد : 🔸١ _ مرحوم امام خمینی اساسا عمر را کافر و زندیق می داند , در این صورت عدالتی برای عمر باقی نمی ماند که وهابی در صدد اثبات آن باشد . 👌امام خمینی در کتاب معروف خود به نام کشف الاسرار در جریان مخالفت عمر با درخواست پیامبر و نسبت دادن هذیان گویی به پیامبر گرامی , معتقد است که عمر به خاطر نسبتی که به پیامبر داد , زندیق و کافر شده است و سخنش هم ناشی از کفر او بوده است !!!!! ❕امام خمینی می گوید : " در آنموقع که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله در حال احتضار و مرض موت بود جمع کثیری در محضر مبارکش حاضر بودند پیغمبر فرمود بیائید برای شما یک چیزی بنویسم که هرگز به ضلالت نیفتید 👈عمر بن الخطاب گفت ( هجر رسول الله )👉و این روایت را مورخین و اصحاب حدیث از قبیل بخاری و مسلم واحمد به اختلافی در لفظ نقل کردند و جمله ی کلام آنکه👈 این کلام یاوه از ابن خطاب یاوه سرا صادرشده است 👉و تا قیامت برای مسلم غیور کفایت میکند الحق خوب قدردانی کردند از پیغمبر خدا که برای ارشاد و هدایت آنها آنهمه خون دل خورد و زحمت کشید انسان باشرف دیندارغیور میداند روح مقدس این نور پاک با چه حالی پس از شنیدن این کلام ابن خطاب آز این دنیا رفت👈 و این کلام یاوه که از اصل کفر و زنّدقه ظاهر شده مخالف است .....👉 📚کشف الاسرار ص ١١٩ 👌می بینیم که امام خمینی نسبت کفر و زندیق بودن را به عمر می دهد و می گوید او یاوه سرا بوده است . ❕از سوی دیگر , مرحوم امام خمینی معتقد بوده است که روایات اهلسنت تماما ضعیف است و استناد به نقلهای اهلسنت به هیچ عنوان موجه نیست , چنان که در موضوعی می گوید : " این نقل در کتابهای ما نیست و در کتابهای اهلسنت و به طریق آنان نقل شده است , بنابراین از نظری سندی , حجیتی ندارد " " و لم تذكر في كتبنا، و إنّما ذكرت في كتب العامّة من طرقهم، فمن جهة السند لا حجّية فيها. " 📚كتاب البيع(تقرير قديرى)، ص: 429 ❕بنابراین امام خمینی عمر را هم کافر و زندیق می داند و هم نقلهای اهلسنت را غیر معتبر می داند , حال سوال اینجاست که پس چرا به نقل جعلی اهلسنت در مورد عدالت عمر استناد می کند ❗️❗️❗️ 👌پاسخ روشن است . امام خمینی در صدد جذب اهلسنت به پشتیبانی از نظام اسلامی بودند , لذا به نقل جعلی اهلسنت در مورد عمر استناد می کند تا از این طریق دلهای اهلسنت را جذب کند و همگان را در مسیر حمایت از حکومت اسلامی در یک خط قرار دهد . ❕امام خمینی معتقد بوده است که قسمی از تقیه , تقیه مداراتی است که مقصود از تقیه مداراتی ایجاد وحدت و اتحاد با اهلسنت و جذب محبت و مودت آنان است : " المراد بالتقيّة مُداراةً: أن يكون المطلوب فيها نفس شمل الكلمة و وحدتها؛ بتحبيب المخالفين و جرّ مودّتهم‏ " 📚الرسائل العشرة، امام خمینی , ص: 7 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٢ _ ما اگر پاسخ اول را هم نادیده بگیریم , باز پاسخ دومی هم است و آن اینکه مرحوم امام خمینی معتقد بوده است که ابوبکر و عمر ظالم به احکام الهی و حضرت زهرا سلام الله علیها بودند . امام خمینی می نویسد : "ما باشیخین ( ابوبکر و عمر ) کار نداریم و مخالفت های آنها با قرآن و حلال و حرام کردن از پیش خود و👈 ستمهائیکه به فاطمه دختر پیغمبر(ص) و اولاد او کردند 👉و جهل آنها به دستورات خدا و احکام دین حتی آنکه ابوبکر دست چپ دزد را برید و یک نفر را با آتش سوزاند با آنکه حرام بود.وحکم کلاله و میراث جده را ندانست و اجراء حد خدائی را درباره ی خالدبن ولید نکرد با آنکه مالک بن نویره را کشت و در همان شب زن او را گرفت و عمر کارهایش بیش از آنست که گفته شود مثل امر کردن‌ به سنگسار کردن زن حامله و زن دیوانه و امیرالمومنین او را نهی کرد و اشتباه گفتن در حکم مهریه و یک زن از پشت پرده خطای او را گفت آنگاه عمر گفت همه ی مردم حتی زنهای پشت پرده احکام خدا را ازمن بهتر میدانند و برخلاف حکم خدا و پیغمبر متعه حج و زنها را حرام کرد 👈و در خانه ی پیغمبر را آتش زد.👉 " 📚کشف الاسرار ص ١١١ 👌همینطور امام خمینی معتقد بود که ابوبکر و عمر به طمع خلافت گرد پیامبر را داشتند و به اصطلاح ظاهر سازی می کردند و منافق بودند . امام خمینی در مورد آن دو این تعبیر را می آورد : " آنهائیکه سالها در طمع ریاست خود را به دین پیغمبر چسبانده بودند " 📚کشف الاسرار ص ١١٤ 👌و معتقد بود که نفاق بازی ابوبکر بیشتر بود , چنان که می گوید : " ابوبکر ظاهر سازیش بیشتر بود " 📚کشف الاسرار ص ١٢٠ ❕بنابراین از دیدگاه امام خمینی , ابوبکر و عمر ظالم و منافق بودند و برای قدرت ظاهر سازی می کردند و در برابر دیگران خودشان را اخلاقی و عادل وانمود میکردند . 👌بر این اساس رفتار عمر بن خطاب با غلامش در هنگام ورود به مصر هم عملی منافقانه و برای فریب توده های مردم بود تا وانمود کند که من عمر به سنت پیامبر عمل می کنم , زیرا مردم از او توقع عمل به سنت پیامبر را داشتند و او هم ناگزیر بود که در مواردی چنین ریا و نفاق بازی کند . ❕اگر ادامه کلام امام خمینی را مطالعه کنیم , مرحوم امام متذکر این نکته می شود و می گوید : "ما عمر را قبول نداريم اما اين عملْ عمل اسلامى آن وقت بوده؛ يعنى نقش اسلام بوده است و لو خودش يك آدمى بوده كه ما نپذيرفتيم او را اما عملى كه كرده است عملى بوده كه نقش اسلام اين بوده، يعنى پيغمبر هم اين صورت بود؛ يعنى پيغمبر هم سوار يك الاغى مى‏شده، يك كسى هم پشتش مى‏نشسته و مسأله برايش مى‏گفته؛ آن را تعليمش مى‏كرده، آنكه پشت سرش نشسته بوده تعليمش مى‏كرده‏ " 📚صحيفه امام، ج‏4، ص: 325 ❕می بینیم که امام خمینی تصریح می کند که عمل مذکور دستور اسلام و سنت پیامبر بوده است , و خود عمر شخصیتی مقبولی ندارد تا بخواهیم او را به این خاطر مدح کنیم , عمر از ناحیه افکار عمومی تحت فشار بوده است که ظاهر سازی کند و احکام اسلام را پیاده کند , بنابراین عمل عمر عملی ریاکارانه و منافقانه بوده است . 💠نکته پایانی : 👌علمای اهلسنت تصریح کرده اند که در مذهب اهلسنت نقلهایی فراوانی جعل شده است تا ابوبکر و عمر را انسان های صالح و وارسته و عادل معرفی کنند . 👌تهاونوی عالم بزرگ اهلسنت می گوید ؛ « ما می دانیم که جاعلان حدیث ، دروغ و جعل کرده اند ، در کثیری از فضائلی که در مورد ابوبکر و عمر و عثمان ، روایت می شود » « نحن نعلم انهم کذبوا فی کثیر مما یروونه فی فضائل ابی بکر و عمر و عثمان » 📚قواعد فی علوم الحدیث ص 444 ❕ابن حجر هم به این نکته تصریح می کند : "عارضهم جهلة أهل السنة بفضائل معاوية بدأوا بفضائل الشيخين " 📚لسان المیزان ج 1 ص 13 👌ما در ذیل مفصلا توضیح داده ایم که عمر بویی از عدالت نبرده بود و با شلاقی که به دست داشت در دوره حکومتش , کودکان و زنان و اصحاب پیامبر را به ظلم می زد : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9642 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12405 ❕او حتی به کنیزان بینوا نیز رحم نمی کردند و طبق تصریح علمای اهلسنت , کنیزان را وقتی که می دید حجاب گرفته اند , با تازیانه آتشین خود می زد تا حجابشان را کنار بگذارند و نیز خادمان و غلامان منزلش را هم می زد : « كان إذا رأى جارية متقنعة علاها بالدرة وقال ألقي عنك الخمار » 📚 المبسوط : ج 1 ص 212 _ الدرایه فی تخریج احادیث الهدایه , ابن حجر , ج ٢ ص ٢٣٠ _ حاشیه رد المختار , ابن عابدین , ج ٦ ص ٦٨٤ ❕« فقام إليها بالدرة فضرب بها رأسها حتى ألقته عن رأسها » 📚مصنف ابن ابی شیبه ج 2 ص 135 _ کنزالعمال ج 9 ص 199 _ ارواء الغلیل , البانی ج ٦ ص 204 ( هذا سند صحیح علی شرط مسلم ) ❕« عن الزهري أن عمر كان يضرب النساء والخدم » 📚كنز العمال : ج 9 ص 204 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❗️ملحد به یکی از مطالب ما جواب داده است , تصویر پاسخش را در بالا می بینید , هم اینک ما نیز جوابیه خود به او را منتشر می کنیم و ملحد دو وظیفه دارد که اگر از این دو وظیفه شانه خالی کند , نشانه شکست و رسوایی او در این بحث است : 1⃣تمام پاسخ ما را به مخاطبین خود نشان دهد , اگر از بخشی از پاسخ عکس بگیرد , این نشانه ترس و رسوایی و فرار او از بحث است . 2⃣تا قبل از این که به جوابیه ما پاسخ نداده است , حق ندارد که سراغ موضوع دیگر برود , اگر به جوابیه ما پاسخ ندهد و موضوع دیگر را مطرح کند , این هم نشانه رسوایی و فضاحت و فرار کردن ملحد است .
بررسی دیدگاه ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت در مورد سقط شدن محسن علیه السلام !!!!! 🤔 : ❓در منبع اولى كه ايشان از آن نام برده است چنين نوشته است: ابن شهر آشوب كه از علماى شيعه است در ص ١٣٢ از جلد سوم كتاب مناقب آل ابيطالب به نقل از عالم بزرگ اهل سنت ابن قتيبه نقل كرده است كه محسن توسط قنفذ سقط شد، اما در نسخه كنونى كتاب ابن قتيبه اين مسئله تحريف شده و حذف شده است ولى در نسخه اى از كتاب مذكور كه در دست شهرآشوب بوده تحريفى وجود نداشته و ابن قتيبه مطلب مذكور را نقل كرده است. ▪️سئوال: بايد اثبات كند اين مطلب به همين صورت كه ادعا كرده قبلا در كتاب ابن قتيبه وجود داشته و حالا سانسور شده است و تنها راهش ارائه تصوير يا لينكى از همان منبع قديمى و تحريف شده ميباشد. شما نميتوانيد بدون ارائه هيچ مدرك و سندى ادعا كنيد اين مطلب قبلا وجود داشته اما اكنون حذف شده است. تنها راه اثبات تحريف يا سانسور در يك كتاب يا مقاله يا متن اين است كه شما نسخه تحريف نشده را داشته باشيد و يا اينكه حداقل چند منبع مختلف و مطمئن اين ادعا را همزمان داشته باشند كه در اين مورد چنين شروطى وجود ندارد. پس اين ادعا كه اين قتيبه عالم اهل سنت در كتابش به اين موضوع اشاره كرده است يك ادعاى پوچ و بى اعتبار است ❗️❗️❗️ 💠💠 👌مرحوم ابن شهر آشوب بیان می دارد : " از فرزندان فاطمه : حسن و حسین و محسن است که سقط گردید , و در کتاب معارف ابن قتیبه آمده است که محسن به واسطه جراحتی که توسط قنفذ عدوی بر او وارد شد , سقط گردید " " وَ فِي مَعَارِفِ الْقُتَيْبِيِّ أَنَّ مُحَسِّناً فَسَدَ مِنْ زَخْمِ قُنْفُذٍ الْعَدَوِي‏ " 📚مناقب آل ابی طالب ج ٣ ص ٣٥٨ طبع قم ❕می بینیم که ابن شهر آشوب تصریح می کند که ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت , سقط شدن محسن ع توسط قنفذ را در کتاب معارف خود بیان داشته است , اما متاسفانه در نسخ امروزی از کتاب معارف ابن قتیبه این مطلب تحریف شده است و به این صورت آمده است : " اما محسن بن علی در زمانی که کودک خردسال بود از بین رفت " " اما « محسّن بن عليّ » فهلك وهو صغير . " 📚المعارف ج ١ ص ٢١١ ❕حال توضیح بیشتر : 👌ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت است و کسی در وثاقت و بزرگی او شکی ندارد , چنان که ابن تیمیه می گوید : " تمام اهل مراکش او را بزرگ شمرده و به وی احترام گزارده و کسی که نظر خلافی با وی داشته باشد را زندیق و کافر شمرده و می گویند خانه ای که کتابی از کتابهای ابن قتیبه در آن نباشد , خیری در آن خانه نیست " " .... یقولون کل بیت لیس فیه شیئ من تصنیفه لا خیر فیه " 📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ج ١٧ ص ٣٩١ ❕ابن شهر آشوب عالم بزرگ شیعه تصریح می کند که در کتاب معارف ابن قتیبه آمده است که قنفذ محسن ع را سقط کرد . 👌ابن شهر آشوب که این خبر را نقل می کند در نزد اهلسنت یک انسان عالم و عابد و راستگو و ثقه است , بنابراین خبر دادن او در این قضیه هم برای شیعه حجت است و هم برای اهلسنت . ❕ذهبی عالم بزرگ اهلسنت می آورد : " (ابن شهر آشوب ) انسانی راستگو بود که در گفتگوهای خویش , سخنان پر مغز می گفت , علومش وسیع بود و به بسیاری از فنون احاطه داشت , بسیار اهل خشوع و عبادت و تهجد بود , دائم الوضوء بود " " صدوق اللهجة ، مليح المحاورة ، واسع العلم ، كثير الفنون ، كثير الخشوع والعبادة والتجهد ، لا يجلس إلا على وضوء " 📚تاریخ الاسلام ج 41 ص 310 ❕همین سخنان را صفدی عالم بزرگ اهلسنت در مورد ابن شهر آشوب تکرار می کند : " صدوق اللهجة مليح المحاورة واسع العلم كثير الخشوع و العبادة و التهجّد لا يكون الّا على وضوء " 📚الوافي بالوفيات، ج‏4، ص: 164 ❕ابن حجر نیز , ابن شهر آشوب را به آگاهی به علم حدیث و فقه و اصول و قرائات و تفسیر مدح می کند و بیان می دارد که بسیار اهل خشوع و خضوع در برابر پرودگار بود : " اشتغل بالحديث ولقي الرجال ثمّ تفقّه وبلغ النهاية في فقه أهل البيت، ونبغ في الاصول، ثمّ تقدّم في القراءات والغريب والتفسير والعربيّة، وكان مقبول الصورة ...كان كثير الخشوع. مات في شعبان سنة 558» " 📚لسان المیزان ج ٥ ص ٣٠٥ ❕سیوطی عالم بزرگ اهلسنت هم ابن شهر آشوب را به آگاهی و علم و دانش می ستاید و تصریح می کند که بسیار اهل عبادت و خشوع بوده است : "كان مقدّما في علم القرآن و الغريب و النحو، واسع العلم، كثير العبادة و الخشوع. " 📚بغية الوعاة في طبقات اللغويين و النحاة: 77. ❕داودی عالم دیگر اهلسنت هم در مورد ابن شهر آشوب می گوید : " او امام عصرش و یگانه زمانش بوده است " "کان امام عصره و واحد دهره " 📚طبقات المفسرین ج ٢ ص ٢٠١ 💠 👇
💠ادامه 👇 👌بنابراین ابن شهر آشوب یک شخصیت برجسته و ثقه و راستگو در نزد اهلسنت است , وقتی چنین فرد ثقه و راستگویی خبر می دهد که در معارف ابن قتیبه سقط شدن محسن ع توسط عمر آمده است , دیگر کسی نباید در سخن او شک کند , زیرا شک در سخن ثقه خلاف و باطل است . ❕خداوند می فرماید : " اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد در باره آن تحقيق كنيد " " يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا " ( حجرات ٦ ) 👌علمای اهلسنت بیان می دارند به این که در آیه شریفه گفته است که در خبری که یک انسان فاسق و دروغگو می دهد تحقیق کنید , یعنی اگر یک انسان راستگو و ثقه خبری دهد , دیگر تحقیق نیاز نیست و باید خبرش را پذیرفت : " قد يستدل به على قبول خبر الواحد العدل. " 📚البحر المحيط في التفسير، ج‏9، ص: 513 ❕" في هذه الآية دليل على قبول خبر الواحد إذا كان عدلا، لأنه إنما أمر فيها بالتثبت عند نقل خبر الفاسق " 📚الجامع لأحكام القرآن، ج‏16، ص: 312 ❕" أن الأمر بالتبين مشروط بمجي‏ء الفاسق و مفهوم الشرط معتبر على الصحيح فيجب العمل به إذا لم يكن فاسقا " 📚روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج‏13، ص: 298 ❕" مدلول الآية عام، و هو يتضمن مبدأ التمحيص و التثبت من خبر الفاسق فأما الصالح فيؤخذ بخبره " 📚في ظلال القرآن، ج‏6، ص: 3341 ❕" متمسك أصحابنا في أن خبر الواحد حجة، و شهادة الفاسق لا تقبل، أما في المسألة الأولى فقالوا علل الأمر بالتوقف بكونه فاسقا، و لو كان خبر الوحد العدل لا يقبل، لما كان للترتيب على الفاسق فائدة، و هو من باب التمسك بالمفهوم " 📚مفاتيح الغيب، ج‏28، ص: 99 ❕حتی فراتر از این برخی از علمای اهلسنت بیان می دارند که خبر مجهول الحال را هم باید پذیرفت , تنها خبر کسی که فسق و دروغگویی اش نمایان است را نباید پذیرفت : " إنما أمرنا بالتثبت عند خبر الفاسق، و هذا ليس بمحقق الفسق لأنه مجهول الحال " 📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏7، ص: 345 👌در کتاب المراجعات ، صد تن از راویان شیعه ثقه در اسناد و روایات اهلسنت مانند روایات صحیح بخاری و ... مورد بحث و بررسی و بیان قرار گرفته است که علمای اهلسنت چون یک راوی شیعی ثقه و راستگو بوده است , از او نقل روایت کرده اند : 📚المراجعات ، نامه 16 ص 137 👌بنابراین خبر دادن ابن شهر آشوب هم باید مقبول در نزد اهلسنت باشد , زیرا خود اهلسنت تصریح کرده اند که او اهل عبادت و بندگی بوده و در سخن گفتنش راستگو و ثقه بوده است , لذا دلیلی برای رد سخن او وجود ندارد . ❕متاسفانه ملحد جاهل بدون آنکه نسبت به مبانی اهلسنت آگاهی داشته باشد , در صدد بر آمد که سخن ابن شهر آشوب را بی اهمیت جلوه دهد که از آنچه گذشت , بیسوادی و فضاحت ملحد بیشتر نمایان شد . ❗️از همه اینها گذشته , عالم برجسته اهلسنت , گنجی شافعی نیز تصریح کرده است که در بیان ابن قتیبه آمده است که محسن ع سقط گردیده است . 👌گنجی شافعی در ابتدا نظر شیخ مفید را می آورد که شیخ مفید گفته است که فاطمه فرزندی را پس از پیامبر سقط کرد که نامش محسن بود و پیامبر او را به این نام نهاده بود , آنگاه می گوید : " این سخن تنها در نزد ابن قتیبه واقعیت دارد و او قائل به این قضیه بوده است به خلاف سایر اهل نقل " زاد على الجمهور، و قال: إن فاطمة عليها السلام اسقطت بعد النبي ذكرا، كان سماه رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم محسنا، و هذا شي‏ء لم يوجد عند أحد من اهل النقل👈 إلا عند ابن قتيبة. "👉 📚كفاية الطالب، ،ص:413 ❕بنابراین گنجی شافعی عالم بزرگ اهلسنت هم , همان سخن ابن شهر آشوب را تکرار می کند که ابن قتیبه سقط شدن محسن ع را نقل کرده است , اما در نسخ کنونی از کتاب معارف ابن قتیبه این سخن تحریف شده است . 👌چنان که گفتیم , گنجی شافعی از علمای بزرگ و فاضل شافعی مسلک بوده است و خود اهلسنت به این قضیه و بزرگی گنجی شافعی تصریح کرده اند : " كفاية الطالب فى مناقب على بن ابى طالب‏ _ للشيخ الحافظ ابى عبد اللّه محمد بن يوسف بن محمد👈 الكنجى الشافعى 👉 " 📚كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون، ج‏2، ص: 1497 ❕"الكَنْجي (000- 658 ه 000- 1260 م) محمد بن يوسف بن محمد، أبو عبد اللَّه ابن الفخر الكنجي: 👈محدث من الشافعية👉 " 📚الأعلام(قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين)، ج‏7، ص: 150 ❕" محمد بن يوسف الكنجي (ابو عبد اللّه)👈 فاضل‏ "👉 📚معجم المؤلفين، ج‏12، ص: 134 👌" الحافظ أبو عبد اللّه الكنجي الشافعي (المتوفّى 658 ه) 👈كان إماما محدّثا "👉 📚الوافي بالوفيات، ج‏5، ص: 254 ❕ذهبی نیز از گنجی شافعی با عنوان " محدث مفید " یاد می کند : " 🤏والمحدث المفيد👉 فخر الدين محمد بن يوسف الكنجي " 📚تذکره الحفاظ ج 4 ص 1441 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
👌فرار کردن ملحد از پاسخگویی : " به من چه که اهل سنت در مورد ابن شهر آشوب چه گفته اند ? مگر من پیرو آنها هستم " !!!!! ❗️اگر ملحد به ما پاسخ می داد باید تعجب می کردیم 😄😄😄 👌ملحد این اندازه نمی داند که وقتی به استناد ما به منبع اهلسنت اشکال می کند , باید منتظر پاسخ ما طبق مبانی اهلسنت باشد , اگر منابع اهلسنت به تو ربطی ندارد , از ابتدا چرا به استناد ما به منبع اهلسنت اشکالی کردی !!!! تو که می گویی منابع اهلسنت به تو ربطی ندارد !!!! 👌 ما به منبعی از اهلسنت استدلال کردیم و طبق مبانی اهلسنت هم صحت استدلال خود را ثابت کردیم , کسی که منابع اهلسنت برایش ارزش ندارد , مخاطب ما نیست , مخاطب ما کسی بود که منابع اهلسنت برایش مورد توجه است , تو که مبانی اهلسنت را قبول نداری , از ابتدا چرا به استناد ما اشکال کردی که الان با گفتن اینکه مگه من سنی ام از بحث فرار کنی !!!! ❗️بار دیگر فضاحت و سستی مکتب الحاد نمایان شد . 👌 برای اینکه باز بهانه را از ملحد بگیریم , لینک و تصویر برخی از منابع مهمی که از اهلسنت به آن استناد کردیم را قرار می دهیم !!!!! ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب تاریخ الاسلام ذهبی : https://lib.eshia.ir/40071/41/310/%D8%B5%D8%AF%D9%88%D9%82_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%D8%AC%D9%87 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب الوافی بالوفیات : https://lib.eshia.ir/40289/4/118/%D8%B5%D8%AF%D9%88%D9%82_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%D8%AC%D9%87 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب لسان المیزان https://lib.eshia.ir/40424/5/310/%DA%A9%D8%A7%D9%86_%DA%A9%D8%AB%DB%8C%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D8%AE%D8%B4%D9%88%D8%B9 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب بغیه الوعاه سیوطی https://lib.eshia.ir/40298/1/181/%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B5%D9%88%D9%84_%D9%81%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%AD%D9%88 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب الجامع لاحکام القرآن : https://lib.eshia.ir/15390/16/312/%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%AB%D8%A8%D8%AA_%D8%B9%D9%86%D8%AF_%D9%86%D9%82%D9%84 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب روح المعانی : https://lib.eshia.ir/41932/13/298/%D8%A7%D8%B0%D8%A7_%D9%84%D9%85_%DB%8C%DA%A9%D9%86_%D9%81%D8%A7%D8%B3%D9%82%D8%A7 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب فی ظلال القرآن : https://lib.eshia.ir/41781/6/3341/%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%AB%D8%A8%D8%AA_%D9%85%D9%86_%D8%AE%D8%A8%D8%B1_%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A7%D8%B3%D9%82 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب کفایه الطالب : https://lib.eshia.ir/86841/1/413/%D8%B9%D9%86%D8%AF_%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D9%82%D8%AA%DB%8C%D8%A8%D9%87 ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب الاعلام : https://lib.eshia.ir/40175/7/150/%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AE%D8%B1_%D8%A7%D9%84%DA%A9%D9%86%D8%AC%DB%8C ❗️تصویر و لینک استناد ما به کتاب تذکره الحفاظ ذهبی : https://lib.eshia.ir/40326/4/156/%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81_%D8%A7%D9%84%DA%A9%D9%86%D8%AC%DB%8C
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌ملحد می گوید که از تمام پاسخ ما فیلم گرفته است , در حالی که عینا در فیلم می بینید که از نصف پاسخ ما فیلم گرفته است و ادامه پاسخ ما را از آن فیلم نگرفته است , ادامه پاسخ ما که موجبات رسوایی ملحد را فراهم می کرد و او از ترس آن را به مخاطبینش نشان نداد را اینجا ببینید . ❗️چرا این قدر دروغ می گویی !!!!
آزادی بیان در زمان عمر بن خطاب !!!!! 🤔 : ❓ایت الله خامنه ای : ❕در زمان پیامبر وخلفا به موردی بر نمی خوریم که جلوی اظهار عقیده گرفته شده باشد ❗️❗️ 💠💠 👌استناد وهابی به بیاناتی از رهبری در سال ٦٦ است که فرمودند : " بنابراين اسلام كه طرفدار حقوق انسانهاست، طرفدار اين آزادى هم هست. عملاً هم در صدر اسلام و زمان پيغمبر و زمان خلفاى اول به موردى برنميخوريم كه جلوى اظهار عقيده گرفته شده باشد " 📚بيانات، جلد: ۹، صفحه: ۱ سال ۱۳۶۶ ❕چنان که در گذشته پیرامون سخنانی مشابه از امام خمینی توضیح دادیم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14554 ❕یاد آور شدیم که مرحوم امام خمینی در صدد جذب اهلسنت به پشتیبانی از نظام اسلامی بودند , لذا به نقل جعلی اهلسنت در مورد عمر استناد می کند تا از این طریق دلهای اهلسنت را جذب کند و همگان را در مسیر حمایت از حکومت اسلامی در یک خط قرار دهد . ❕امام خمینی معتقد بوده است که قسمی از تقیه , تقیه مداراتی است که مقصود از تقیه مداراتی ایجاد وحدت و اتحاد با اهلسنت و جذب محبت و مودت آنان است : " المراد بالتقيّة مُداراةً: أن يكون المطلوب فيها نفس شمل الكلمة و وحدتها؛ بتحبيب المخالفين و جرّ مودّتهم‏ " 📚الرسائل العشرة، امام خمینی , ص: 7 ❕ما می توانیم همین سخن را در مورد بیانات رهبری تکرار کنیم که ایشان از باب تقیه مداراتی و برای جذب اهلسنت به پشتیبانی از نظام اسلامی , موافق با اعتقاد آنان سخن گفته اند , و الا رهبری در بیانات دیگری تصریح دارند که دوران خلفای ثلاثه , دوران افول دستورات اسلام و خفقان بر شیعه بوده است , یعنی دستور اسلام بر آزادی بیان و عقیده در آن دوره مصداق نداشته است . 👌ایشان در بیاناتی دارند : " مسئله‌ى غدير براى ما شيعيان پايه‌ى عقيده‌ى شيعى است. ما معتقديم كه بعد از وجود مقدس نبى مكرم اسلام (صلّى اللَّه و عليه و آله و سلّم) امام به‌حق براى امت اسلامى، امير المؤمنين بود؛ اين، پايه و مايه‌ى اصلى عقيده‌ى شيعه است. معلوم است كه برادران اهل سنت ما، اين عقيده را قبول ندارند؛ جور ديگرى نظر مى‌دهند، جور ديگرى فكر مى‌كنند ... ❕آنچه كه ما امروز بايد به آن توجه كنيم، اين است كه شيعه اين عقيده را براى خود مثل جان عزيزى در طول قرن‌هاى متمادى حفظ كرده است؛ با وجود دشمنى‌هايى كه شده است - كه اين دشمنى‌ها را كم‌وبيش همه مى‌دانند؛ 👈چقدر ظلم كردند، چقدر فشار آوردند، چقدر اختناق ايجاد كردند - شيعه اين عقيده را حفظ كرد؛ 👉معارف تشيع را گسترش داد؛ فقه شيعه، كلام شيعه، فلسفه‌ى شيعه، علوم گوناگون شيعه، تمدن شيعى، فكر راقى شيعيان، بزرگان شيعه و برجستگان شيعه در تاريخ اسلام درخشان است. بنابراين، اين عقيده‌اى است كه شيعه آن را حفظ كرده است و حفظ خواهد كرد " 📚بيانات، جلد: ۳۰، صفحه: ۳۸ _ ( ۱۳۸۷/۰۹/۲۷) 👌می بینیم که رهبری تصریح می کند که از همان ابتدا شیعه در فشار و خفقان بود و آزادی نداشت , اما عقیده خود را حفظ کرد . ❕یا در بیان دیگر تصریح می دارد که خلفا به امام علی علیه السلام اجازه بیان و سخن گفتن نمی دادند و نزاع و کشمکش ایجاد می کردند , ایشان می گویند : " امّا آن وقتى كه ديد دفاع ديگر فايده‌اى ندارد و ادامه‌ى اين جنجال و بگومگو ممكن است به ضرر دنياى اسلام تمام شود، اينجا بيعت كرد و در كنار خلفاى سه‌گانه تا تمام مدّت 25 سال ماند. " 📚نقش نگار، صفحه: ۵۶ ❕یا در بیان دیگری , دوران خلفا را دوران غربت دستورات اسلام می داند , یعنی دورانی که به دستورات اسلام ( مثلا آزادی بیان و عقیده ) عمل نمی شد , ایشان می گویند : " اما رويش كدام است‌؟ رويش، عبد الله بن عبّاس است؛ محمّد بن ابى بكر است؛ مالك اشتر است؛ ميثم تمّار است. اين‌ها رويش‌هاى جديدند. اين‌ها كه در زمان پيامبر نبودند؛ اين‌ها در همان 👈دوران غربت اسلام👉 روييدند؛ اين‌ها نهالهاى تازه‌اند. " 📚بيانات، جلد: ۲۱، صفحه: ۴۷ ( ۱۳۷۸/۰۹/۲۶) خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران ❕بنابراین با توجه به سایر بیانات رهبری روشن می شود بیانی که وهابی به آن استناد کرد , عقیده واقعی رهبری نبوده است و ایشان از باب تقیه مداراتی آنها را ایراد کرده اند . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕ما وقتی تاریخ را هم بررسی کنیم , می بینیم که حکومت عمر , حکومتی استبدادی بوده است که هرکسی که بر خلاف دیدگاههای خلیفه رفتار می کرد , مورد حمله و تازیانه او واقع می شد . 🔸١ _ جریان ممنوعیت دیگران از نقل حدیث پیامبر ص یکی از این موارد است که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6165 🔸٢_ جریان کتک زدن بانوان عزادار توسط عمر یکی دیگر از این موارد است که در ذیل پیرامون آن توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12405 🔸٣ _ در ذیل نیز از تازیانه عمر گفته ایم که بر سر هر کسی که مطابق خواست خلیفه عمل نمی کرد , وارد می شد : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9642 🔸٤ _ وهابیون چگونه مدعی اند که در زمان عمر آزادی بیان بوده است , در حالی که مطابق نقل بخاری , ابن عباس جرات نمی کرد که حتی یک سوال از خلیفه دوم بپرسد !!!! ❕خداوند در مورد دو تن از همسران پیامبر می فرماید : " اگر از كار خود توبه كنيد (به نفع شما است) زيرا دلهايتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضد او دست به دست هم دهيد (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور او است، و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنها پشتيبان او هستند. اميد است اگر او شما را طلاق دهد پروردگارش بجاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه‏كار، عابد، هجرت كننده زنانى ثيبه و باكره. " ( احزاب ٤ و ٥ ) 👌 مقصود از دو زن مذکور که بر علیه پیامبر دسیسه کردند , عایشه و حفصه بودند , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8433 ❕اما خلیفه دوم گویی منکر این قضیه بدیهی بوده است و ابن عباس از ترس خلیفه دوم جرئت نمی کرد که در این موضوع از عمر سوال کند تا اعترافی از او در این رابطه بگیرد , اما پس از یکسال دل را به دریا زد و قضیه را در نزد عمر مطرح کرد , چنان که بخاری نقل می کند که ابن عباس گفت : " يك سال بود كه مى‏خواستم از عمر خطاب راجع به آيه‏اى سؤال كنم، اما از 👈هيبت ( و ترس ) او نتوانستم آن را بپرسم👉، تا اينكه وقتى به قصد حج از مدينه خارج شد، من نيز با او بودم، هنگام مراجعت در ميان راه از وى پرسيدم: آن دو زنى‏ كه جزء زنان پيغمبر بودند و خداوند مى‏فرمايد بر ضدّ حضرت همدستى كردند، چه كسانى بودند؟ عمر گفت: آنان حفصه و عايشه بودند . به او گفتم به خدا سوگند یکسال است که می خواستم این سوال را از تو بپرسم 👈اما ترس از تو اجازه نمی داد "👉 "مَكَثْتُ سَنَةً أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ عَنْ آيَةٍ فَمَا أَسْتَطِيعُ أَنْ أَسْأَلَهُ هَيْبَةً لَهُ، حَتَّى خَرَجَ حَاجًّا فَخَرَجْتُ مَعَهُ فَلَمَّا رَجَعتُ وَ كُنَّا بِبَعْضِ الطَّرِيقِ عَدَلَ إِلَى الْأَرَاكِ لِحَاجَةٍ لَهُ قَالَ: فَوَقَفْتُ لَهُ حَتَّى فَرَغَ ثُمَّ سِرْتُ مَعَهُ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ: مَنْ اللَّتَانِ تَظَاهَرَتَا عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ مِنْ أَزْوَاجِهِ؟ فَقَالَ: تِلْكَ حَفْصَةُ وَ عَائِشَةُ. قَالَ فَقُلْتُ: وَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُ‏ لا أريد أَنْ أَسْأَلَك َ عَنْ هَذَا مُنْذُ سَنَةٍ فَمَا أَسْتَطِيعُ هَيْبَةً لَكَ " 📚صحیح بخاری ج ٤ ص ١٣٨٧ دار ابن کثیر 🔸٥ _ ابوهریره نیز از عمر می ترسید و جرات نداشت که در برابر او سخن بگوید !!!! 👌ابوهریره می گوید : "من روایاتی را برایتان روایت می کنم که اگر در زمان عمر یا نزد او بر زبان می آوردم , سرم شکسته می شد " " ... لو تکلمت بها فی زمان عمر او عند عمر , لشج راسی " 📚البدایه و النهایه ج ٨ ص ١٠٧ ❕یا می گفت : " اگر در زمان عمر این روایات را نقل می کردم , عمر من را با ابزار خفقانش ( شلاق ) می زد " " لو کنت احدث فی زمان عمر مثل ما احدثکم لضربنی بمخفقته " 📚تذکره الحفاظ , ج ١ ص ٧ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٦ _ خفقان در زمان عمر چنان بود که کسی جرات نداشت که بگوید من مومن هستم !!!!! ❕سعيد بن يسار می گوید : " به گوش عمر رسيد كه مردى در شام گمان ميكرد كه او مؤمن است، پس نوشت بفرماندارش: كه او را بفرست پيش من , پس چون وارد شد عمر گفت: توئى كه گمان ميكنى كه تو مؤمن هستى، گفت: آرى اى امير مؤمنين، گفت: واى بر تو و از كجا اين ادعا را ميكنى، آيا نبودند با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اصنافى از مردم، مشرك و منافق و مؤمن، پس تو از كدام يك اين سه گروهى، پس عمر دستش را بسوى او دراز كرد براى شناختن آنچه را كه گفت تا دست او را گرفت. " " سعيد بن يسار، قال: بلغ عمر بن الخطّاب أنّ رجلًا بالشام يزعم أنّه مؤمن، فكتب إلى أميره: أن ابعثه إليّ. فلمّا قدم قال: أنت الذي تزعم أنّك مؤمن؟ قال: نعم، يا أمير المؤمنين. قال: ويحك و ممّ ذاك؟ قال: أ وَ لم تكونوا مع رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و سلم أصنافاً: مشرك، و منافق، و مؤمن؟ فمن أيّهم كنت؟ فمدّ عمر يده إليه معرف ة لما قال حتى أخذ بيده‏ " 📚شعب الایمان بیهقی ج ١ ص ٨٤ ح ٧٤ _ مصنف ابن ابی شیبه ج ١١ ص ٣٩ ح ١٠٤٦٢ _ کنز العمال ج ١ ص ٤٠٤ ح ١٧٢٨ ❕قتاده می گوید : " عمر گفت هر كس بگويد من عالم هستم پس او جاهل است و هر كس بگويد كه من مؤمنم، پس او كافر است. " " من قال انی عالم فهو جاهل و من قال انی مومن فهو کافر " 📚کنز العمال ج ١ ص ٤٠٥ ح ١٧٣٠ 🔸٧ _ چگونه در زمان عمر آزادی بیان و عقیده بود در حالی که عمر حتی اجازه نمی داد که مسلمین کتابی غیر از قرآن را مطالعه کنند !!!! ❕علمای اهلسنت نقل می کنند : "مردى از مسلمين آمد پيش عمر و گفت ما وقتي كه فتح كرديم شهر مداين (پايتخت ايران) را كتابهائى در آن بدست آورديم كه در آن علمى از علوم عجم و كلام شگفت‏انگيزى بود , پس عمر شلاق خود را خواست و شروع كرد به زدن آن مرد , آنگاه قرائت كرد " ما حكايت ميكنيم بر تو بهترين حكايتها را " و ميگفت: واى بر تو آيا قصه و حكايتى بهتر از كتاب خدا هست، جز اين نيست كه هلاك شدند مردمى كه پيش از شما بودند، براى آنكه ايشان اقبال و توجه كردند بر كتب علماء و كشيشهايشان و توراة و انجيل را واگذاردند تا آنكه پوسيد و از بين رفت آنچه در آنها از علم بود. " " أتى رجل من المسلمين إلى عمر فقال: إنّا لمّا فتحنا المدائن أصبنا كتاباً فيه علم من علوم الفرس و كلام معجب. فدعا بالدرّة فجعل يضربه بها ثمّ قرأ: (نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ) و يقول: ويلك أقصص أحسن من كتاب اللَّه؟ إنّما هلك من كان قبلكم، لأنّهم أقبلوا على كتب علمائهم و أساقفتهم و تركوا التوراة و الإنجيل حتى درسا و ذهب ما فيهما من العلم. " 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ١٢ ص ١٠١ ❕ابراهيم نخعى گويد: "در كوفه مردى بود كه كتب دانيال نبى را جستجو ميكرد و اين برنامه او بود كه نامه‏اى از عمر رسيد كه او را بسوى عمر بفرستند، پس چون وارد بر عمر شد شلاقش را بلند كرده و بر سرش زد و شروع كرد بخواندن: "الر، تلك آيات الكتاب المبين ... گفت پس دانستى چه ميخواهد، پس گفتم: اى امير مومنان، مرا ول كن بخدا قسم چيزى از اين كتابها را پيش خود باقى نميگذارم جز آنكه‏ آنها را ميسوزانم پس او را رها كرد. " " كان بالكوفة رجل يطلب كتب دانيال و ذلك الضرب، فجاء فيه كتاب من عمر بن الخطّاب أن يرفع إليه، فلمّا قدم على عمر علاه بالدرّة ثمّ جعل يقرأ عليه: (الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ) ... قال: فعرفت ما يريد، فقلت: يا أمير المؤمنين دعني فو اللَّه لا أدع عندي شيئاً من تلك الكتب إلّا أحرقته، فتركه. " 📚سیره عمر ( تاریخ عمر بن الخطاب ) , ابن جوزی , ص ١١٦ _ شرح نهج البلاغه , ابن ابی الحدید , ج ١٢ ص ١٠١ _ کنز العمال ج ١ ص ٣٧٤ ح ١٦٣٢ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٨ _ یا چگونه عمر عقیده به آزادی بیان و عقیده داشته است , در حالی که هرکس در نزد عمر از متشابهات قرآن سوال می کرد , عمر با تازیانه از او پذیرایی می کرد !!!! 👌از سليمان بن يسار نقل شده که گوید : "مردي را كه به او صبيغ ميگفتند وارد مدينه شد و شروع كرد به پرسيدن از متشابهات قران پس عمر فرستاد و او را حاضر كرد و قبلا براى او دو شاخه درخت خرما آماده كرده بود، پس به او گفت: تو كيستى، گفت: من بنده خدا صبيغ هستم، پس عمر يكى از آن چوب درخت خرما را برداشت و او را زد و گفت: من بنده خدا عمرم، پس آن قدر بر سر و صورت او زد تا خون جارى شد از سرش، پس گفت اى امير المومنين كافيست تو را چونكه آنچه در سرم ميافتم رفت (يعنى عقلم). " " عن سليمان بن يسار: إنّ رجلًا يقال له صبيغ قدم المدينة فجعل يسأل عن متشابه القرآن، فأرسل إليه عمر و قد أعدّ له عراجين النخل فقال: من أنت؟ قال: أنا عبد اللَّه صبيغ، فأخذ عمر عرجوناً من تلك العراجين فضربه، و قال: أنا عبد اللَّه عمر. فجعل له ضرباً حتى دمي رأسه، فقال: يا أمير المؤمنين حسبك قد ذهب الذي كنت أجد في رأسي. " 📚سنن دارمی ج ١ ص ٥٤ _ نصب الرایه , زیلعی ج ٤ ص ١١٨ _ در المنثور ج ٢ ص ٧ _ فتح القدیر ج ١ ص ٣١٩ _ تاریخ مدینه دمشق ج ٢٣ ص ٤١١ ❕از نافع مولاى عبد اللّه نقل شده كه گوید : "صبيغ عراقى از چيزهائى از قران سئوال ميكرد در مجامع مسلمين تا آنكه وارد مصر شد پس عمرو بن عاص او را فرستاد پيش عمر بن خطاب و چون فرستاده عمرو بن عاص با نامه آمد و آنرا خواند، پس گفت: مردى كجاست، گفت در بار و بنه است عمر گفت: ببين اگر رفته باشد كه از من بتو شكنجه دردناك خواهد رسيد، پس او را آورد پس عمر گفت: سئوال ميكنى براى فتنه‏گرى و فرستاد چوبهاى ترى آوردند و شروع كرد بزدن پشت و كفل او پس او را ول كرد تا خوب شد سپس شروع كرد بزدن او تا مجروح شد و بيهوش گرديد آنگاه واگذارد تا بهبودى پيدا كرد پس او را باز طلبيد كه شكنجه دهد، صبيغ گفت: اگر ميخواهى مرا بكشى پس مرا بكش كشتن خوبى، و اگر ميخواهى مرا مداوا كنى بخدا قسم من خوب شدم، پس او را مرخص كرد كه بوطن خود عراق برگردد و به ابو موسى اشعرى نوشت: كه هيچكس از مسلمين حق مجالست و رفت و آمد با او را ندارد، پس اين تنهائى سخت شد بر اين مرد، پس ابو موسى به عمر نوشت، كه اين مرد توبه كرده و توبه‏اش خوبست، پس عمر نوشت: كه مردم با او مجالست و رفت و آمد كنند. " " عن نافع مولى عبد اللَّه: إنّ صبيغ العراقي جعل يسأل عن أشياء من القرآن في أجناد المسلمين حتى قدم مصر فبعث به عمرو بن العاص إلى عمر بن الخطّاب، فلمّا أتاه الرسول بالكتاب فقرأه فقال: أين الرجل؟ فقال: في الرحل. قال عمر: أبصر أن يكون ذهب فتصيبك منّي العقوبة الموجعة. فأتاه به، فقال عمر: تسأل محدثة؟ فأرسل عمر إلى رطائب من جريد فضربه بها حتى ترك ظهره دبرة ، ثمّ تركه حتى برأ، ثمّ عاد له ثمّ تركه حتى برأ، فدعا به ليعود له. قال صُبيغ: إن كنت تريد قتلي فاقتلني قتلًا جميلًا، و إن كنت تريد أن تداويني فقد و اللَّه برئت. فأذن له إلى أرضه و كتب إلى أبي موسى الأشعري: أن لا يجالسه أحد من المسلمين. فاشتدّ ذلك على الرجل، فكتب أبو موسى إلى عمر: أن قد حسنت توبته، فكتب عمر: أن يأذن للناس بمجالسته. " 📚سنن دارمی ج ١ ص ٥٦ _ مصنف صنعانی ج ١١ ص ٤٢٦ 🔸٩ _ عمر ممنوع کرده بود که هیچ کس نباید از آینده سخن بگوید !!!! ❕طاوس گويد : " عمر بالاى منبر گفت: سخت ميگيرم بر مردي كه سئوال كند از آنچه نشده زيرا كه خدا بيان نموده آنچه واقع شده است. " "قال طاووس: قال عمر على المنبر: أُحرِّج باللَّه على رجل سأل عمّا لم يكن، فإنّ اللَّه قد بيّن ما هو كائن‏ " 📚سنن دارمی ج ١ ص ٥٠ _ کنزالعمال ج ٢ ص ٦١٤ ❕و باز نقل می کنند که می گفت : " بر شما سخت ميگيرم كه سئوال نكنيد از آنچه كه واقع نشده چون كه براى ما در آنچه واقع شده كاريست " ❕راوی می گوید : یك روز مردى آمد پيش پسر عمر و از چيزى سئوال كرد، كه نميدانم آن چيست پس پسر عمر به او گفت سئوال نكن از آنچه واقع نشده زيرا كه من شنيدم عمر بن خطاب لعن ميكرد كسى را كه سئوال كند از آنچه واقع نشده است. " " قال: لا يحلّ لأحد أن يسأل عمّا لم يكن، إنّ اللَّه تبارك و تعالى قد قضى فيما هو كائن. و قال: أُحرّج عليكم أن لا تسألوا عمّا لم يكن فإنّ لنا فيما كان شغلًا. و جاء رجل يوماً إلى ابن عمر فسأله عن شي‏ء لا أدري ما هو، فقال له ابن عمر: لا تسأل عمّا لم يكن فإنّي سمعت عمر بن الخطّاب يلعن من سأل عمّا لم يكن‏ " 📚سنن دارمی ج ١ ص ٥٠ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
دیدگاه مرحوم کاشف الغطاء پیرامون شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها !!! 🤔 : ❓محمد حسين آل كاشف الغطاء منکر شهادت فاطمه رضی الله عنها بوده است !!!! [ولكن قضية ضرب الزهراء ، ولطم خدها : مما لا يكاد يقبله وجداني ، ويتقبله عقلي ، وتقتنع به مشاعري..] 🔆میرزا حسین نوری، صاحب مستدرک الوسائل این چنین کاشف الغطا را ستایش می کند و توصیف می نماید: [بـزرگ بـزرگـان، شمشیر بران اسلام، استاد پژوهش و تحقیق، آیت عجیب خداوند که عقلها از درک آن قـاصـرنـد و زبانها لال اگر به علم و دانش او بنگری، کتاب کشف الغطایش که در هنگام سفر نوشته است، تو را از امری سترگ با خبر می سازد واز مقامی والا در مراتب علوم دینیاو، چه اصول باشد و چه فروع آگاه می کند] 📚خاتمه مستدرک علامه نوری ❗️❗️ 💠💠 👌بر خلاف تلقی وهابی , مرحوم کاشف الغطا مصائب فاطمه صدیقه سلام الله علیها و سقط شدن محسن ع را قبول داشته است و بر این مساله ادعای اجماع کرده و می نویسد : «كتابهاى شيعه از صدر اسلام و قرن اول، مثل كتاب سليم بن قيس و پس از آن تا قرن يازدهم و بعد از آن و بلكه تا امروزه همه كتابهاى شيعه كه به احوال امامان و پدرشان: آيت كبرى و مادرشان: صديقه زهرا عليها السّلام پرداخته و همه كسانى كه در شرح زندگانى و احوال آنان كتاب نوشته‏اند، تقريبا يا تحقيقا يا در ذكر مصائب بضعه طاهره، اجماع دارند كه پس از رحلت پدرش: مصطفى، ستمگران به صورتش زدند و بر گونه‏اش سيلى چنان كه چشمانش سرخ شد و گوشواره‏اش شكست و به در فشرده شد پهلويش شكست و فرزندش را سقط كرد و هنگامى كه از دنيا رفت، نشانه‏هاى تازيانه همچون بازوبند بر روى بازويش باقى بود. ❕سپس شاعران اهل بيت عليهم السّلام اين قضايا و مصائب را دستمايه خود قرار دادند و در اشعار و مرثيه‏هاى خود، به نظم كشيدند و از مسلّمات گرفتند. از جمله كميت و سيد حميرى و دعبل خزاعى و نميرى و سلامى و ديك الجن و پيش و پس از آنان تا عصر حاضر. بزرگان شعراى شيعه در قرن سيزدهم و چهاردهم- كه ما در آن هستيم- بر وسعت آن افزودند. مثل خطى و كعبى و كوازين و آل سيد مهدى و ديگران كه تعدادشان فراوان است و غير قابل شمارش. 👌عقل مى‏تواند همه اين فجايع را، هر چند در غايت زشتى و هولناكى است و از موجبات وحشت و دهشت، تجويز كند، و اذهان و وجدان آن را جايز بداند و افكار بپذيرد و هضم كند، خصوصا كه اين قوم چنان در قضيه خلافت و غصب‏ اين منصب الهى از صاحب بر حقش فرو رفتند كه از اين عظيم‏تر و هولناكتر است». " «طفحت و استفاضت كتب الشيعة، من صدر الاسلام و القرن الاول، مثل كتاب سليم بن قيس، و من بعده الى القرن الحادي عشر و ما بعده بل و الى يومنا هذا، كل كتب الشيعة التي عنيت بأحوال الائمة، و أبيهم الآية الكبرى، و أمهم الصديقة الزهراء صلوات الله عليهم أجمعين، و كل من ترجم لهم، و ألف كتابا فيهم، أطبقت كلمتهم تقريبا أو تحقيقا في ذكر مصائب تلك البضعة الطاهرة: أنها بعد رحلة أبيها المصطفى (ص) ضرب الظالمون وجهها، و لطموا خدها، حتى احمرت عينها و تناثر قرطها، و عصرت بالباب حتى كسر ضلعها، و أسقطت جنينها، و ماتت و في عضدها كالدملج. ثم أخذ شعراء أهل البيت سلام الله عليهم هذه القضايا و الرزايا و نظموها في أشعارهم و مراثيهم، و أرسلوها إرسال المسلمات: من الكميت و السيد الحميري، و دعبل الخزاعي، و النميري، و السلامي، و ديك الجن، و من بعدهم، و من قبلهم الى هذا العصر. و توسع أعاظم شعراء الشيعة في القرن الثالث عشر، و الرابع‏ عشر، الذي نحن فيه، كالخطي، و الكعبي، و الكوازين، و آل السيد مهدي الحليين، و غيرهم ممن يعسر تعدادهم، و يفوق الحصر جمعهم و آحادهم. و كل تلك الفجائع و الفظائع، و ان كانت في غاية الفظاعة و الشناعة، و من موجبات الوحشة و الدهشة، و لكن يمكن للعقل أن يجوزها، و للاذهان و الوجدان أن تستسيغها، و للافكار أن تقبلها، و تهضمها، و لا سيما و أن القوم قد اقترفوا في قضية الخلافة، و غصب المنصب الالهي من أهله ما يعد أعظم و أفظع‏ " 📚جنة المأوى، ص 78- 84. ❕همین طور بیان می دارد : 🔹" و منه: إحراق بيت فاطمة الزهراء لمّا جلس فيه عليّ عليه السلام و معه الحسنان و امتنع عن المبايعة " " و از جمله مطاعن ابی بکر :آتش زدن خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها می باشد وقتی که در آن خانه علی علیه السلام و به همراهش حسنین علیهما السلام و کسانی که از بیعت ممانعت کردند ، نشسته بودند " 📚كشف الغطاء عن مبهمات الشريعة الغراء , کاشف الغطاء , ج‏ 1 ص 129 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕همینطور مرحوم کاشف الغطا ديدگاه حقيقى خود در مورد سقط محسن و آتش زدن در خانه فاطمه عليها السّلام را با صداى بلند و آشكارا به زبان می آورد و از سقط شدن محسن ع و هجوم به خانه فاطمه س پرده برداری می کند : " و فى الطفوف سقوط السبط منجدلا من سقط محسن خلف الباب منهجه‏ و بالخيام ضرام النار من حطب بباب دار ابنة الهادى تأججه‏ " " در كربلاى حسين عليه السّلام از اسب بر زمين افتاد، چنان كه محسن پشت درب سقط شد. شعله‏هاى آتش كه در خيمه حسين عليه السّلام افتاد همان شعله‏هايى است كه در خانه دختر هادى- فاطمه عليها السّلام- را در خود فرو برد. " 📚مقتل الحسين مقرم، ص 389 ❕بنابراین مرحوم کاشف الغطا سقط شدن محسن ع و مصائب فاطمه س را قبول دارد و ادعای اجماع در این رابطه می کند . ❓حال پرسش اینجاست که پس چرا در بیاناتی دیگر در این رابطه تردیدهایی بیان می دارد , مرحوم سید جعفر عاملی به این پرسش چنین پاسخ می دهد : "شايد مخاطب كاشف الغطاء در اين سخنان، كسانى بوده‏اند كه مهاجمان را مقدس و معيار حق و ميزان صدق مى‏دانند. لذا خواسته بدون برانگيختن عواطف و احساسات و عصبيتها حقيقت امر را به آنان تفهيم نمايد. به همين جهت مى‏بينيم كه انجام چنين كارى را بعيد مى‏شمارد. سپس مسئوليت كار را به گردن فردى مى‏اندازد كه نه نسبت به او حساسيتى دارند و نه از قداست چندانى نزدشان برخوردار است، او قنفذ عدوى است. ❕مؤيد اين معنى اين است كه مرحوم كاشف الغطاء اين مطلب را در پاسخ يك پرسش بيان كرد. ممكن است در پاسخ، حال سؤال‏كننده و يا جوّ عمومى حاكم را مراعات كرده و نخواسته با طرح مطالبى و تحريك احساسات باعث بر هم خوردن اوضاع و ايجاد آشوب در ميان مردم شود خصوصا كه مى‏دانيم كاشف الغطاء گامهاى بزرگى در راه وحدت مسلمانان برداشت. ❕همين عالم جليل القدر، آنجا كه دليلى بر مدارا و مماشات نمى‏بيند و عواطف مخاطبانش با بيان حقايق جريحه‏دار نمى‏شود، ديدگاه حقيقى خود را به صراحت بيان مى‏كند و سقط محسن و آتش زدن در خانه فاطمه عليها السّلام را با صداى بلند و آشكارا سرزنش مى‏كند " " لعل الشيخ كاشف الغطاء يخاطب أولئك الذين يقدسون هؤلاء المهاجمين، و يرون فيهم معيار الحق و ميزان الصدق، فأراد افهامهم حقيقة الامر، دون أن يثير حفيظتهم و عصبياتهم، و لذا نراه يظهر استبعاده لحصول هذا الامر، ثم يلقي التبعة على شخص لا حساسية لهم منه، و لا قداسة كبيرة له في نفوسهم، و هو قنفذ العدوي. و يؤيد هذا المعنى انه رحمه الله انما كتب ذلك جوابا على سؤال ورد إليه، فهو قد راعى حال السائل، أو الحالة العامة التي لا يريد أن يثير فيها ما يهيج أو يثير، لا سيما مع ما ظهر من اهتمامه الكبير بأمر الوحدة فيما بين المسلمين. اننا نجد هذا العالم الجليل بالذات يصرح بحقيقة رأيه حينما لا يكون ثمة مبرر للمجاراة، و المداراة، حيث لا يكون خطابه موجها الى أولئك الذين يفترض فيه ان لا يجرح عواطفهم، فتراه رحمه الله يجهر منددا بإسقاط المحسن، و باضرام النار بباب فاطمة عليها الصلاة و السلام " 📚ماساه الزهراء ج ١ ص ١٩٢ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ به جوابیه ملحد 👇👇👇
بررسی جوابیه ملحد به نقل انساب الاشراف و ذخائر العقبی و مرحوم ابن شهر آشوب !!!!! 👌ملحد تاریکی ها و ظلمات از رسوایی دیروز که در کانال تلگرام خود برایش رقم زدیم درس نگرفته است و دوست دارد که هر چه زمان می گذرد , بیشتر رسوایش کنیم !!!!! ❕ما نیز خواست او را برای رسوا سازی بیشترش اجابت می کنیم !!!!! ❗️در نقلی بلاذری در انساب الاشراف خودش نقل می کند: «فاطمه برای علی چند فرزند به دنیا آورد که عبارتند از حسن با کنیه ابا محمد و حسین با کنیه ابا عبدالله و محسن که در کودکی از دنیا رفت» 📚انساب الاشراف ج1 ص404 https://lib.eshia.ir/40503/2/189/%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%A7_%D9%85%D8%A7%D8%AA_%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D8%A7 ❗️همینطور طبری می نویسد: «فاطمه برای او حسن و حسین و محسن را به دنیا آورد لکن محسن در کودکی از دنیا رفت» 📚ذخائر العقبی ص55 https://lib.eshia.ir/15167/1/55/%D9%81%D9%87%D9%84%DA%A9_%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86 👌می بینیم که این نقلها که ما به آن استناد کردیم , خبر از درگذشت محسن علیه السلام در کودکی می دهد , حال ملحد تاریکی ها و ظلمات اشکال کرده است که این نقلها که دلالت بر سقط شدن محسن ع ندارد !!!! ❕او این قدر بیسواد است که نمی داند وقتی ما در ترجمه آورده ایم که اینان گفته اند که محسن ع در کودکی مرد , یعنی سقط نشد , ابتدا به دنیا آمد سپس مرد !!!!! ❓خب در این صورت چرا ما به این نقلها استناد کردیم !!!!! 👌برای آنکه پاسخ کسانی را بدهیم که از اساس منکر وجود فرزندی به نام محسن ع برای حضرت زهرا سلام الله علیها بودند !!!!! ❕مثلا عمر ابو نصر می گوید : "«همچنان كه پيش از اين آورديم، هر چند يعقوبى، مسعودى و ديگران بر وجود محسن تأكيد كرده‏اند اما مورخان در وجودش اختلاف دارند». «برخی از مورّخان منكر وجود محسن هستند امّا ديگران مثل مسعودى، و أبو الفداء وجودش را ثابت مى‏كنند». " «اختلف المؤرخون في وجوده كما قدمنا- و إن كان اليعقوبي و المسعودي و غيرهما يؤكدون وجوده» «ينكر بعض المؤرخين وجود المحسن. و لكن غيرهم يثبته، كالمسعودي و أبو الفداء " 📚فاطمة بنت رسول الله محمد (ص): ص 94 (ط بيروت) ( به نقل از ماساه الزهراء ج 2 ص 111 👌یا در ذیل می بینید که وهابیون فضای مجازی اصل وجود محسن ع را منکرند و مدعی اند که شیخ مفید نیز این دیدگاه را داشته است , اگر چه ما پاسخ اشکال آنان در مورد شیخ مفید را داده ایم : 💠https://t.me/Talkhis_porseman/23 ❕یا خود ملحد ظلمات سقط شدن محسن ع را افسانه می داند , در ذیل ببینید : 💠https://t.me/Talkhis_porseman/24 ❕در حالی که مزی عالم بزرگ اهلسنت نقل می کند که محسن ع سقط شد : " محسن درج سقطا " 📚تهذیب الکمال ج ٢٠ ص ٤٧٩ https://lib.eshia.ir/40342/20/479/%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%AF%D8%B1%D8%AC_%D8%B3%D9%82%D8%B7%D8%A7 ❕ما برای آنکه پاسخ این یاوه گویان را بدهیم که از اساس منکر محسن ع یا سقط شدن او هستند , به مستندات فوق الذکر استناد کردیم !!!! 😁این از این رسوایی اول ملحد ظلمات !!!!! 👌رسوایی دیگر ملحد ظلمات آن است که مدعی شده است که مرحوم ابن شهر آشوب , روایتی از احمد بن حنبل را تحریف و جعل کرده است !!!!!!😁 ❗️در روایتی احمد بن حنبل از على عليه السلام نقل می کند که فرمود: " لَمّا وُلِدَ الحَسَنُ سَمَّيتُهُ حَربا، فَجاءَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ: أرونِى ابنى، ما سَمَّيتُموهُ؟ قالَ: قُلتُ: حَربا، قالَ: بَل هُوَ حَسَنٌ، فَلَمّا وُلِدَ الحُسَينُ سَمَّيتُهُ حَربا، فَجاءَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ: أرونِى ابنى، ما سَمَّيتُموهُ؟ قالَ: قُلتُ: حَربا، قالَ: بَل هُوَ حُسَينٌ، فَلَمّا وُلِدَ الثّالِثُ سَمَّيتُهُ حَربا، فَجاءَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله فَقالَ: أرونِى ابنى، ما سَمَّيتُموهُ، قُلتُ: حَربا، قالَ: بَل هُوَ مُحسِنٌ، ثُمَّ قالَ: سَمَّيتُهُم بِأَسماءِ وُلدِ هارونَ: شَبَّرُ، وشَبيرٌ، ومُشبِّرٌ. " "وقتى حسن به دنيا آمد، من او را حرب ناميدم. پيامبر خدا آمد و فرمود: «پسرم را نشانم دهيد. او را چه ناميده‏ايد؟». گفتم: حرب. فرمود: «بلكه، او حسن است». وقتى هم حسين به دنيا آمد، او را حرب نام گذارى كردم. پيامبر خدا آمد و فرمود: «پسرم را نشانم دهيد. او را چه ناميده‏ايد؟». گفتم: حرب. فرمود: «بلكه او حسين است». وقتى سومى به دنيا آمد، او را حرب ناميدم. پيامبر آمد و فرمود: «پسرم را نشانم دهيد. او را چه ناميده‏ايد؟». گفتم: حرب. فرمود: «بلكه او مُحسن است». آن گاه فرمود: «آنان را به نام پسران هارون، نام گذارى كردم: شَبَّر و شَبير ومُشَبِّر». " 📚مسند ابن حنبل: ج 1 ص 211 ح 769، المعجم الكبير: ج 3 ص 96 ح 2774، تاريخ دمشق: ج 14 ص 117 ح 3409. 💠ادامه 👇👇👇
💠ادامه 👇👇👇 ❕این روایت را مرحوم ابن شهر آشوب به نقل از احمد بن حنبل بیان می دارد , اما تنها تا فرازی که مربوط به امام حسین ع است نقل می کند و فرازی را که مربوط به محسن ع است را نقل نمی کند : 📚مناقب آل ابی طالب ج ٣ ص ٣٩٧ ❗️حال ملحد دوزاری ظلماتی مدعی شده است که مرحوم ابن شهر آشوب تحریف و جعل کرده است و چرا تمام روایت را نقل نکرده است !!!! 👌او این قدر بیسواد است که نمی داند : مرحوم ابن شهر آشوب روایت را در باب و فصلی نقل می کند که مربوط به فضائل امام حسن و امام حسین علیهما السلام است : 👈فصل في معالي أمورهما ع‏👉 📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص: 393 https://lib.eshia.ir/12566/3/393/%D9%81%D8%B5%D9%84_%D9%81%DB%8C_%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%D9%87%D9%85%D8%A7 ❕چون ابن شهر آشوب در مقام نقل روایات در مورد مناقب امام حسن و امام حسین ع بوده است , روایت احمد بن حنبل را هم تا آن فرازی که مربوط به این دو است نقل می کند و آن فرازی که مربوط به محسن ع است را نقل نمی کند چون خارج از موضوع بحثش بوده است , این عملکرد که مصداق جعل و تحریف نیست !!!! 👌مثلا قرآن هزاران آیه دارد که ما از هر آیه ای در موضوعی استفاده می کنیم , عاقلی می تواند اشکال کند که چرا وقتی فلان آیه را خواندی , آیات بعدی را که در موضوعات دیگر است , نخواندی و تو تحریف کردی !!!! ❕ روشن است که انسان عاقل چنین اشکالی را نمی کند , زیرا می گوید که در موضوع بحثش به آیه ای استناد کرد که مرتبط با بحثش بود و لزومی نیست که تمام آیات قرآن در موضوعات مختلف را نقل کند !!!! 👌یا مثلا خطیبی یک ساعت در موضوعات مختلف صحبت می کند , ما بخشی از سخن او را که در موضوعی است برای دیگری نقل می کنیم و دیگر سخنان او را که در موضوعات دیگر است , نقل نمی کنیم , کجای این قضیه تحریف است !!!!! ❕خود ملحد ظلمات بارها بخشی از کلام رهبری را که در موضوعی بوده است , مورد اشکال قرار داده است و متعرض سایر جملات رهبری نشده است , خب وقتی به او اشکال کنیم که چرا چنین می کنی تو اهل تحریفی !!!! پاسخ می دهد که من به بخشی از جملات رهبر استناد کردم که در موضوع مد نظرم بود , این که تحریف نیست !!!! 👌در ذیل ببینید که ملحد ظلماتی به فرازهایی از جملات رهبری استناد کرده است نه تمام کلام رهبری !!!! 💠https://t.me/Talkhis_porseman/25 ❕یا مثلا بخاری نقل می کند که پیامبر گرامی ص فرمود : «إِنَّ أَحَدَكُمْ يُجْمَعُ خَلْقُهُ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَرْبَعِينَ يَوْمًا، ثُمَّ يَكُونُ عَلَقَةً ، مِثْلَ ذَلِكَ، ثُمَّ يَكُونُ مُضْغَةً مِثْلَ ذَلِكَ، ثُمَّ يَبْعَثُ اللَّهُ مَلَكًا، فَيُؤْمَرُ بِأَرْبَع‏ كَلِمَاتٍ، وَ يُقَالُ لَهُ: اكْتُبْ عَمَلَهُ، وَ رِزْقَهُ، وَ أَجَلَهُ، وَ شَقِيٌّ، أَوْ سَعِيدٌ، ثُمَّ يُنْفَخُ فِيهِ الرُّوحُ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ، لَيَعْمَلُ حَتَّى مَا يَكُونُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجَنَّةِ إِلَّا ذِرَاعٌ، فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ كِتَابُهُ، فَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ، وَ يَعْمَلُ حَتَّى مَا يَكُونُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّارِ إِلَّا ذِرَاعٌ، فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ الْكِتَابُ، فَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ». " 📚صحیح بخاری ج ٥ ص ٢٧٢ طبع مصر ❕علمای اهلسنت هر یک به فرازهایی از این روایت که در موضوع بحث آنها بوده استناد کرده اند , و تمام روایت را نقل نکرده اند , مثلا فخر رازی , بزرگ مفسر اهلسنت تنها فراز اول روایت را نقل می کند : " في قوله صلى الله عليه وسلم : " يجمع خلق أحدكم في بطن أمه أربعين يوماً " 📚تفسیر فخر رازی ج 28 ص 16 https://lib.eshia.ir/41730/28/16/%D8%AE%D9%84%D9%82_%D8%A7%D8%AD%D8%AF%DA%A9%D9%85_%D9%81%DB%8C_%D8%A8%D8%B7%D9%86_%D8%A7%D9%85%D9%87 ❗️حال اهلسنت می پذیرند که ما بگوییم بزرگترین مفسر آنان اهل جعل و تحریف بوده است !!!! روشن است که خیر , آنان می گویند که فخر رازی فرازی از روایت را نقل کرده است که مرتبط با موضوع بحثش بوده است , این که جعل و تحریف نیست . 👌به هر حال بار دیگر شاهد رسوایی ملحد ظلمات بودیم اما او از این رسوایی ها درس نمی گیرد تا یاد بگیرد که اگر می خواهد اشکالی کند , بیشتر مطالعه و تحقیق کند تا چنین ضایع و سر افکنده نشود !!!!! @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❗️برخی از جوجه وهابیون کانالی زده اند تا تناقضات فقه شیعه را بیان کنند !!!! 👌ما انشاء الله سر فرصت تک به تک مطالب آنان را بررسی می کنیم و از آنان می خواهیم که یا پاسخهای ما را رد کنند یا اذعان کنند که خطا و اشتباه کرده اند !!!! با توجه به اینکه خودشان می گویند قصدشان بحث محترمانه است . ❗️نمونه نقد ما به مطلبشان 👇👇👇👇