eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
221 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
تاثیر صلح امام حسن در قرار گرفتن امامت در ذریه امام حسین علیهما السلام !!!! 🤔 : ❓طبق روايت كتاب الامامة و التبصرة تأليف ابن بابويه القمى : به علت صلح امام حسن (ع) با معاويه از طرف خداوند مقرر شد كه فرزندان امام حسن از امامت محروم شوند و امامت در نسل فرزندان امام حسين (ع) قرار گرفت .شیعیان متن روایت را تحریف کردند ❗️❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌روایتی است که استدلال امام سجاد علیه السلام در برابر محمد حنفیه را بازگو می کند که امام سجاد ع بیان می دارد : " خداوند تبارک و تعالی به خاطر ( شهادت ) و عملکرد امام حسین ع قسم یاد کرده است که امامت و وصیت را در ذریه امام حسین ع قرار دهد " " إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا صَنَعَ الْحُسَيْنُ ع مَا صَنَعَ آلَى أَنْ لَا يَجْعَل‏ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ إِلَّا فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ ع " 📚مختصر البصائر، ص ٧٩ ( حسن بن سلیمان بن محمد حلی , تحقیق مظفر , ناشر : موسسه نشر اسلامی , ١٤٢١ ق چاپ اول ) 👌در نقل این روایت توسط نسخه نویسان تصحیف صورت گرفته است و برخی از الفاظ روایت تغییر کرده است . ❗️تصحیف را چنین تعریف می کنند : " حديثى كه بخشى از سند يا متن آن، به چيزى شبيه آن يا نزديك به آن، تغيير كرده‏ باشد. " هو ما غُيِّرَ بعضُ سَنَدِه أو مَتنِهِ بِما يشابِهُهُ أو يقرُبُ مِنه‏ " 📚مقباس الهداية في علم الدراية، مامقانى، ج 1، ص 237. ❗️برخی می نویسند : " تصحيف‏ها و ديگر اشتباهاتِ رخ‏داده در نسخه‏هاى گوناگون، برخاسته از بى‏دقّتى در خواندن و نوشتن احاديث است؛ زيرا تا چند دهه پيش، نقل تصويرى كتاب و حديث به‏شيوه عكس‏بردارى و پويش (اسكن)، ممكن‏نبود و محدثان، به ويژه از قرن سوّم به اين سو، حديث را از نسخه اصلى خوانده و سپس، قرائت خود را مى‏نوشتند. ازاين‏رو، خطا از دو ناحيه مى‏توانست راه‏يابد: گاه در قرائت و گاه در كتابت؛ هرچند در كتابت، خطاهاى بيشترى رخ‏داد. آنچه به اين موضوع دامن‏زد، نقطه‏ها، دندانه‏ها، حركات حروف و علائمى چون تشديد است كه گاه تغيير و يا جابه‏جايى آنها در كلمات، معنا را به‏طور كلّى عوض‏مى‏كند. براى حلّ اين معضل، بايد قرائت‏ها و كتابت‏هاى گوناگون يك حديث را به‏دست‏آورد و با مقايسه و كنارهم‏نهادن همه نقل‏ها يا نسخه‏هاى گوناگون، در يك تعامل شناور و دوسويه، متن اصلى را تعيين‏كرد " 📚آسيب شناخت حديث‏ , مسعودى، عبدالهادى‏ , ص71 ❗️مساله تصحیف در روایات فراوانی از اهلسنت هم راه یافته است تا جایی که برخی از علمای اهلسنت کتابهای مستقلی پیرامون تصحیف تالیف کردند , کتابهایی چون إصلاح الغلط الواقع في غريب الحديث لأبي عبيد، ابن قتيبة عبد اللَّه بن مسلم الدينوري‏ , تصحيف المحدّثين، حافظ أبي الحسن الدار قطني‏ , التطريف في التصحيف، , جلال الدين السيوطي‏ و .... 👌بنابراین تصحیف مساله ای رایج در روایات است و بر خلاف توهمات وهابی این مساله ارتباطی با بحث تحریف و سانسور و این قضایا ندارد . ❗️در روایت مورد اشاره تصحیف واقع شده است و برخی از نسخه نویسان وقتی روایت مذکور را نقل کرده اند , دچار خطا شده اند و به جای نام امام حسین ع , نام امام حسن ع را گزارده اند ( تصحیف به لفظ ) و این توهم را ایجاد کرده اند که صلح امام حسن ع با معاویه ( تصحیف به معنا ) سبب شد که امامت به فرزندان امام حسین ع منتقل شود : " إِنَّ اللَّهَ- تَعَالَى- لَمَّا صَنَعَ مَعَ مُعَاوِيَةَ مَا صَنَعَ، بَدَا لِلَّهِ فَآلَى أَنْ لَا يَجْعَلَ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ إِلَّا فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَام‏ " 📚الإمامة و التبصرة من الحيرة، ، ص: 61 " إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى)- لَمَّا صَنَعَ الْحَسَنُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) مَعَ مُعَاوِيَةَ مَا صَنَعَ- جَعَلَ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) " 📚دلائل الإمامة (ط - الحديثة)، ص: 207 👌بنابراین جریان مذکور تحریف و سانسور نام ندارد , بلکه تصحیف و خطای لفظی و معنایی است که از ناحیه نسخه نویسان صادر شده است , شاهد بیشتر این سخن آن است که در منابع اولیه که روایت مذکور نقل شده است , هیچ سخنی از تاثیر صلح امام حسن ع در قرار گرفتن امامت در ذریه امام حسین ع به میان نیامده است: " إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ ع‏ " 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 348 ❗️" إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَبَى إِلَّا أَنْ يَجْعَلَ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحُسَيْن‏ " 📚الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏2، ص: 316 💠ادامه 👇
۱۳ خرداد ۱۴۰۱
💠ادامه 👇 👌 اساسا صلح امام حسن علیه السلام با معاویه به اذن و دستور خداوند بود , زیرا خداوند امام حسن علیه السلام را مامور کرده بود که اگر یار و یاوری ندارد که با معاویه بجنگد , این اذن را دارد که معاویه صلح کند و خلافت را به او واگذار کند , بنابراین صلح امام حسن ع بر خلاف دستور خداوند نبوده است تا بگوییم که خداوند به تنبیه این عملکرد امام حسن ع اراده نمود که از فرزندان امام حسن ع کسی امام نشوند , چنان که خود امام حسن ع در این رابطه فرمود : " هرگاه امتی فردی را که از وی عالم تر وجود داشته باشد امیر خود قرار دهد، وضع آنان رو به انحطاط و آن امت رو به قهقرا خواهد رفت و به قوم گوساله پرستان ملحق می‌شوند. همچون بنی اسرائیل که حضرت هارون را رها کرده و در اطراف گوساله گرد آمدند، در صورتی که می‌دانستند هارون خلیفه حضرت موسی است. این امت نیز حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام را رها کردند، در حالی که شنیدند رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به حضرت علی بن ابی طالب می‌فرمود: تو برای من همچون هارون برای موسی هستی، با این تفاوت که پیامبری پس از من نخواهد بود. رسول خدا نیز در حالی که قوم خود را به سوی خدا دعوت می‌کرد، از دست آن‌ها به جانب غار فرار نمود. اگر پیامبر خدا یارانی داشت، از دست ایشان فرار نمی کرد. 👈ای معاویه، من هم اگر یارانی داشتم با تو صلح و سازش نمی کردم.👉 خدای حکیم در آن زمان که آن مردم هارون را ناتوان دیدند و نزدیک بود که ایشان را به قتل برسانند و یاوری نداشت تا بر علیه آنان قیام نماید آزاد گذاشت، همان طور که خدای سبحان پیامبر را در آن هنگام که از دست قوم خود فرار کرد و یاوری نداشت آزاد گذاشت. 👈 من و پدرم نیز که این امت ما را ترک کرده و با دیگران بیعت کردند و یاوری نیافتیم، از طرف خدا آزاد بوده و هستیم. 👉 " قَدْ جَعَلَ اللَّهُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فِی سَعَةٍ حِینَ فَرَّ مِنْ قَوْمِهِ لِمَا لَمْ یَجِدْ أَعْوَاناً عَلَیْهِمْ وَ کَذَلِکَ أَنَا وَ أَبِی فِی سَعَةٍ مِنَ اللَّهِ حِینَ تَرَکَتْنَا الْأُمَّةُ وَ بَایَعَتْ غَیْرَنَا وَ لَمْ نَجِدْ أَعْوَاناً " 📚کتاب سلیم بن قیس ج ٢ ص ٩٣٩ _ الاحتجاج ج ٢ ص ٢٨٩ ▫️ما اگر از هر آنچه تا کنون هم گفتیم کوتاه بیاییم , باز هم می توانیم به وهابی پاسخ دهیم که ادعای تو مبنی بر تحریف و سانسور واقعیت ندارد , زیرا مطلب خلافی در روایات مورد بحث بیان نشده است که نیازی به سانسور داشته باشد . ❗️روایت مورد بحث به دو گونه نقل شده است , و یک گونه همان است که تو در صدد بیان آن هستی که صلح امام حسن ع با معاویه سبب شد که امامت در ذریه امام حسین ع قرار گیرد . 👌چنان که گفتیم , صلح امام حسن ع از روی ناچاری و به خاطر کمی یار و و یاور بود و خود امام حسن ع می فرمود که اگر یار و یاوری داشتم , تن به صلح با معاویه نمی دادم , چنان که در ذیل این روایات را آورده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3018 ❗️با این وجود به هر حال این صلح واقع شد و بعد از این صلح هم امام حسین ع در کربلا به شهادت رسید , سختی و مشقتی که به امام حسین ع در راه احیاء دین الهی رسید , بیشتر از سختی و مشقتی بود که به امام حسن ع رسید و صلح مذکور موجب شد که شرایط جوری نشود که امام حسن در میدان سختی و مشقت بیشتری وارد شود به همانگونه که سختی و مشقت بر امام حسین ع وارد شد , لذا به خاطر این صلح و سختی و مشقت بیشتری که به امام حسین ع وارد شد , امامت در ذریه امام حسین ع واقع شد , تا پاداش سختی و مشقتی باشد که امام حسین ع در راه خداوند تحمل کرد , چنان که محمّد بن مسلم روایت می‌کند که از امام محمّد باقر و امام صادق علیهما السّلام شنیدم که می‌فرمودند: " خدای سبحان در عوض شهادت امام حسین علیه السّلام مقام امامت را نصیب ذریه و فرزندان آن بزرگوار نمود، شفای بیماری‌ها را در تربت مقدس آن حضرت و مستجاب شدن دعا را نزد قبر مبارک آن بزرگوار قرار داد. ایامی را که زوار آن بزرگوار به زیارتش می‌روند و بر می‌گردند جزو عمر آنان قرار نمی دهد. " " یَقُولَانِ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی عَوَّضَ الْحُسَیْنَ علیه السلام مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ وَ لَا تُعَدَّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ جَائِیاً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ " 📚امالی طوسی ص ٣١٧ ❗️بنابراین این که صلح امام حسن ع موجب شد که امامت در ذریه امام حسین ع قرار گیرد , بر پایه همان بیانی است که توضیح دادیم و مطلب خلافی در جمله و روایت مذکور نیست تا کسی بخواهد تحریف و سانسوری صورت دهد . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
۱۳ خرداد ۱۴۰۱
Notes_220604_010448.pdf
3.41M
🔦شبهه کانال وهابی : 🔉طبق روايت كتاب الامامة و التبصرة تأليف ابن بابويه القمى : به علت صلح امام حسن (ع) با معاويه از طرف خداوند مقرر شد كه فرزندان امام حسن از امامت محروم شوند و امامت در نسل فرزندان امام حسين (ع) قرار گرفت .شیعیان متن روایت را تحریف کردند ❗️❗️❗️ 👌پاسخ را در مقاله بالا ببینید . ✍تدوین شده در مجموعه پرسمان اعتقادی _ شیعه پاسخ @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
۱۳ خرداد ۱۴۰۱
استفاده از واژه فرمانده برای امام زمان علیه السلام !!!! 🤔پرسش : ❓آیا میتوان به مولایمان صاحب الامر و الزمان با لفظ 👈فرمانده👉 سلام کرد؟؟؟ خیر ، طبق حدیث یکی از اصحاب از امام صادق علیه السلام پرسید آیا میتوان با لفظ امرة المومنین= فرمانده و امیر مومنین بر امام قائم علیه السلام سلام کرد؟ حضرت فرمود خیر! این لفظ فقط مخصوص امیرالمومنین است و جز او کسی را به این اسم نمیخوانند جز شخص کافر را[که راضی به این غصب شئون اختصاصی مولا باشد] راوی پرسید پس چگونه به او سلام داده میشود؟ فرمود هرکس اورا را زیارت کند باید با لفظ السلام عليك يا بقية اللّٰه به او سلام کند، لذا نمیتوان از واژه سلام فرمانده استفاده کرد ❗️❗️ 💠💠 👌فرمانده به معنای کسی است که به دیگران امر و فرمان می دهد , چنان که دهخدا می گوید : " فرمانده. [فَ دَ/دِهْ‌] (صف مر، اِ مر) حاكم. آمر. كسى كه حكم و فرمان مى‌دهد و امر مى‌كند " 📚فرهنگ متوسط دهخدا ج ٢ ص ٢١٠٩ 👌مترادف فرمانده در عربی واژه "امیر" است : " الأَمِيرُ: ذو الأَمْر. و الأَميرُ: الآمِر " 📚لسان العرب، ج‏4، ص: 27 ❗️هیچ اشکالی ندارد که از امام مهدی علیه السلام با عنوان فرمانده یاد کرد , زیرا ایشان به نص آیه اولی الامر , امیر و فرمانده و دارای امر و نهی هستند : " يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم‏ " ( نساء ٥٩ ) 👌و همینطور واژه " امیر " توسط پیامبر گرامی اسلام ص برای امام مهدی ع به کار رفته است و فرمود : «يكون بعدى اثناعشر أميرا ...»؛ «بعد از من دوازده امير خواهد بود ....» " 📚خصال ج ٢ ص ٤٧٠ 👌و همینطور از القاب امام مهدی علیه السلام " امیر الامره " یعنی " فرمانده فرماندهان " است , چنان که محدث نوری می گوید : " شانزدهم: امير الامره‏ " لقبى است كه امير المؤمنين عليه السّلام آن جناب را خواندند به آن؛ چنان چه ثقه جليل، فضل بن شاذان در كتاب غيبت خود روايت كرده از جناب صادق عليه السّلام از آن حضرت كه فرمود بعد از ذكر جمله‏اى از فتن و حروب و آشوب‏ها: «بيرون مى‏آيد دجّال و مبالغه مى‏كند در اغوا و اضلال، پس ظاهر مى‏شود امير أمره و قاتل كفره و سلطان مأمول كه متحيّر است در غيبت او عقول و او نهم از فرزندان تو است اى حسين، ظاهر مى‏شود بين ركنين و غلبه مى‏كند بر ثقلين.» " 📚نجم ثاقب در احوال امام غايب(عليه السلام)، ج‏1، ص: 92 👌بنابراین یاد کردن از امام مهدی علیه السلام با عنوان : فرمانده و صاحب امر هیچ اشکالی ندارد , آنچه ممنوع است استفاده از لقب " امیر المومنین " یعنی واژه امیر با پسوند مومنین است که این استعمال ممنوع است , زیرا لقب " امیر المومنین " لقب اختصاصی امیر مومنان علیه السلام است , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1438 👌اگر چه همه امامان و امام مهدی علیه السلام " امیر المومنین " هستند , اما استفاده از لقب مذکور جز برای امام علی علیه السلام , برای سایر امامان ممنوع است . ❗️از ابی الصبّاح روایت شده که گوید : " من و ابوالمغرا نزد ابا عبدالله علیه السّلام بودیم که مردی روستایی بر ما وارد شده و گفت: «السّلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمۀ الله و برکاته». امام صادق ع به وی فرمود: «و علیک السّلام و رحمۀ الله و برکاته»، سپس او را نزد خود خوانده و در کنار خویش نشاند. پس به ابوالمغرا گفتم: تاکنون ندیدم که کسی با این نام جز بر امیرالمؤمنین علی سلام کند. پس امام صادق ع به من فرمود: ای ابا صباح، مؤمنی حقیقی یافت نشود مگر اینکه بداند هر صفتی که اولین ما از آن برخوردار است، آخرین ما هم از آن برخوردار است. " " ... حتی یعلم ان لاخرنا ما لاولنا " 📚الاختصاص ص ٢٦٨ ❗️علامه مجلسی در توضیح روایت می گوید : " آن حضرت علیه السّلام بدان جهت به آن شخص آن گونه پاسخ داده که تصور نموده این معنای نام برای سایر امامان جز امام علی ع حاصل نیست و شکّی نیست که جملگی همه امامان مصداق نام امیرالمؤمنین هستند و منع اطلاق این نام بر غیر علی علیه السّلام مبتنی بر مصلحتی است؛ و احتمال دارد که این منع بدان سبب بوده است تا هر کسی به خود جرأت ندهد آن را در مورد افرادی جز ائمه علیهم السّلام به کار برد. " " ... یحتمل أن یکون المنع أیضا علی سبیل المصلحة لئلا یجترئ غیرهم فی ذلک " 📚بحار الانوار ج ٣٧ ص ٣٣٢ 👌بنابراین استفاده از واژه " فرمانده " برای امام مهدی علیه السلام بی اشکال است , آنچه ممنوع است تنها استفاده از واژه " امیر المومنین " برای ایشان است . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
Notes_220605_225904.pdf
3.56M
موضوع مناظره : مطابق روایات شیعه آیا کردها نسلی از جن هستند ? طرفین مناظره : کانال ملحد : نقد اسلام کانال شیعه : پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ ) تاریخ مناظره : ٢١ مهرماه ١٣٩٨ مناظره به صورت کانال به کانال بوده است . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
۱۵ خرداد ۱۴۰۱
تاخیر افتادن در ظهور امام مهدی علیه السلام و حصول بداء !!!!! 🤔 : ❓بداء در روایات شیعه و بازی با عقولِ عوامِ شیعه توسط عالمان شیعه !!!!! عالمان شیعه در حدیثی جعلی از قول ابو عبدالله میگویند: {خداوند متعال وقت ظھور را ھفتاد سال تعیین نموده بود اما وقتی حسین کشته شد، خشم خدا بر مردم شدت یافت؛ پس آنرا به تأخیر انداخت} 📚 مرآة العقول ج : 4  ص : 170 ❗️❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌روایتی که وهابی مورد اشکال قرار داده است این نقل از امام باقر علیه السلام است که ابوحمزه ثمالى می گوید : "به امام باقر عليه السلام گفتم: على عليه السلام مى‏فرمود: «تا هفتاد سال، بلا هست» و مى‏فرمود: «پس از بلا، آسايش است» و هفتاد سال گذشته است؛ ولى آسايشى نديده‏ايم . امام باقر علیه السلام فرمود : " «اى ثابت! خداوند متعال، اين امر را در سال هفتاد قرار داده بود؛ ولى هنگامى كه حسين عليه السلام به شهادت رسيد، خشم خدا بر زمينيان، بالا گرفت و آن را تا صد و چهل سال به تأخير انداخت و ما به شما گفتيم و شما آن را پخش كرديد و پرده كتمان از آن برگرفتيد. پس خداوند، آن را به تأخير انداخت و پس از آن، ديگر وقتى نزد ما ننهاد، و «خداوند، آنچه را بخواهد، محو و اثبات مى‏كند و لوح محفوظ، نزد اوست» . " " قُلتُ لِأَبي جَعفَرٍ عليه السلام: إنَّ عَلِيّاً عليه السلام كانَ يَقولُ: إلَى السَّبعينَ بَلاءٌ، وكانَ يَقولُ: بَعدَ البَلاءِ رَخاءٌ، وقَد مَضَتِ السَّبعونَ ولَم نَرَ رَخاءً! فَقالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام: يا ثابِتُ، إنَّ اللَّهَ تَعالى‏ كانَ وَقَّتَ هذَا الأَمرَ فِي السَّبعينَ، فَلَمّا قُتِلَ الحُسَينُ عليه السلام اشتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلى‏ أهلِ الأَرضِ، فَأَخَّرَهُ إلى‏ أربَعينَ ومِئَةِ سَنَةٍ .... " 📚الغيبة، طوسى: ص 428 ح 417 _ الكافى: ج 1 ص 368 ح 1 👌متاسفانه وهابی " هذا الامر " را به معنای امر قیام امام مهدی علیه السلام گرفته است , در حالی که این برداشت اشتباه است و در روایت هم نیامده است که " هذا الامر " یعنی قیام امام مهدی علیه السلام , بلکه تصریح شده است که مقصود از " هذا الامر " آسایش جامعه شیعی است . ❗️بر همین اساس برخی از محققین در توضیح روایت مذکور می نویسند : 👌" با دقّت در احاديث مورد بحث روشن مى‏شود كه در هيچ يك از آنها سخنى از امام مهدى عليه السلام و قيام وى نيست. ❗️ به نظر مى‏رسد كه تفسير جمله «هذا الأمر» به قيام امام مهدى عليه السلام منشأ اين اشتباه است ..... 👌معناى اين احاديث اين است كه خداوند بر اساس وضعيت موجود شيعه گشايشى را براى آنان در نظر گرفته بود؛ امّا به دليل تغيير وضعيت شيعه اين گشايش به تأخير افتاد. پيام اين احاديث مضمون اين آيه است: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ در حقيقت، خدا سرنوشت قومى را تغيير نمى‏دهد تا اين كه آنان حال خود را تغيير دهند». ( رعد ١١ ) ❗️اگر مؤمنان بر اساس فرمان‏هاى خدا و پيامبر و امامان عمل كنند، خداوند در كار آنان گشايش خواهد كرد؛ همان طور كه در تاريخ بارها براى شيعه گشايش‏هايى رخ داده است كه آخرين نمونه آن در عصر حاضر با برپايى حكومت اسلامى در ايران رخ داد ..... ❗️علّامه مجلسى نيز در تفسير حديث اوّل كه از الكافى نقل شد، مى‏گويد: «وقّت هذا الأمر» أى ظهور الحق وغلبته على الباطل بيد إمام من الأئمة، لا ظهور الإمام الثانى‏عشر. " "مقصود از «وقّت هذا الأمر؛ براى اين امر، وقت معيّن كرده» اين است كه خداوند براى ظهور حق و پيروزى آن بر باطل به دست يكى از امامان، وقت معيّن كرده بود، نه ظهور امام مهدى عليه السلام. " 📚مراه العقول ج ٤ ص ١٧٠ ❗️بنا بر اين، احاديث يادشده ارتباطى با وقوع «بداء» در قيام امام مهدى عليه السلام ندارند؛ بلكه مقصود از آنها اين است كه خداوند تقدير كرده بود كه در دوران برخى از امامان قبل از ايشان نيز گشايشى براى جامعه شيعه پديد آيد؛ امّا به دلايلى اين تقدير غير حتمى به تأخير افتاد " 📚دانش نامه امام مهدی علیه السلام ج ٨ ص ١٨٧ 👌 در رابطه با عقیده بداء و تغییر تقدیرات خداوند به خاطر عملکرد مردمان در گذشته مباحثی را داشته ایم , چنان که در توضیح روایت فوق خواندیم که عملکرد ناصواب برخی از شیعیان در عدم یاری جبهه حق موجب شد که آسایش و گشایشی که خداوند برای آنان مقدر کرده بود , به تاخیر بیفتد , و بداء منفی حاصل شود , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2770 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
۱۶ خرداد ۱۴۰۱
احیاء شریعت الهی توسط امام باقر علیه السلام !!!! 🤔 : ❓با سنـد صحیح؛ شیعیان تا قبل از امام باقر رحمـہ اللـه هیـچ بهره اۍ از علم امام علۍ و حضرت فاطمه و حسن و حسین و سجاد و امام محمد باقر رضوان الله علیهم نبرده بودند !!!!! ⭕️ چه فایده ای از بوده که هیچ شیعه ای از این شهر علم استفاده نکرده! ❗️❗️❗️ 💠💠 👌روایت مورد استناد وهابی این نقل شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام است که فرمود : " شیعه تا پیش از زمان حضرت باقر علیه السلام مناسک حج و حلال و حرام خود را نمی شناختند، تا آنکه آن حضرت آمد و در به روی آنها گشود و مناسک حج و حلال و حرام آنها را روشن ساخت. تا آنجا که مردم نیازمند آنان شدند بعد از آنکه نیازمند سایر مردم بودند، و در آینده نیز چنین است " " وَ کَانَتِ الشِّیعَةُ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ هُمْ لَا یَعْرِفُونَ مَنَاسِکَ حَجِّهِمْ وَ حَلَالَهُمْ وَ حَرَامَهُمْ حَتَّی کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ فَفَتَحَ لَهُمْ وَ بَیَّنَ لَهُمْ مَنَاسِکَ حَجِّهِمْ وَ حَلَالَهُمْ وَ حَرَامَهُمْ حَتَّی صَارَ النَّاسُ یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا کَانُوا یَحْتَاجُونَ إِلَی النَّاسِ و هکذا یکون الامر " 📚الکافی ج ٢ ص ٢٠ 👌بعد از زمان امام حسن علیه السلام و افتاده شدن خلافت به دست معاویه ملعون , عرصه بر شیعیان تنگ و تنگ تر شد و بزرگان اصحاب ائمه ع و توده شیعیان کشته و زخمی می شدند و ارتباط شیعیان با ائمه ع کم رنگ و کم رنگ تر شد و به واسطه اختناق شدید ایجاد شده شیعیان نمی توانستند با ائمه ع ارتباط بگیرند و احکام و شریعت را بیاموزند تا زمان امام باقر علیه السلام که اختلاف میان بنی امیه و بنی العباس ایجاد شد و آزادی عمل بیشتری برای امام باقر و امام صادق علیهما السلام برای ترویج شریعت ایجاد شد , روایت مورد استناد وهابی اشاره به همین نکته دارد . ❗️در مورد فشار و اختناق ایجاد شده در دوره معاویه و پس از آن , ابن ابی الحدید معتزلی از ابوالحسن مداینی روایت می‌کند: «معاویه در نامه خود به والیانش چنین نوشت: من ذمّه خود را از هر کس که روایتی در فضیلت ابوتراب و اهل بیتش نقل نماید، بری کردم. بعد از این دستور در هر منطقه بر بالای منابر شروع به سبّ و لعن علیّ علیه السلام و تبری از او و اهل بیتش نمودند. شدیدترین مردم در بلا و مصیبت، اهل کوفه بودند؛ زیرا در آن هنگام تعداد زیادی از شیعیان در آن شهر وجود داشتند. و معاویه، زیاد را والی بصره و کوفه نمود. او شیعیان را خوب می‌شناخت به همین جهت به دستور معاویه هر جا که شیعیان را پیدا می‌کرد به قتل میرسانید، و یا این که آنان را ترسانده، دست و پایشان را قطع می‌نمود، و چشمان آنان را از حدقه درآورده، به دار آویزان می‌کرد. و عده ای را از عراق تبعید نمود. لذا هیچ شیعه معروفی در عراق باقی نماند». " كتب معاوية نسخة واحدة إلى عماله بعد عام الجماعة أن برئت الذمة ممن روى شيئا من فضل أبي تراب و أهل بيته فقامت الخطباء في كل كورة و على كل منبر يلعنون عليا و يبرءون منه و يقعون فيه و في أهل بيته و كان أشد الناس بلاء حينئذ أهل الكوفة لكثرة من بها من شيعة علي ع فاستعمل عليهم زياد بن سمية و ضم إليه البصرة فكان يتتبع الشيعة و هو بهم عارف لأنه كان منهم أيام علي ع فقتلهم تحت كل حجر و مدر و أخافهم و قطع الأيدي و الأرجل و سمل العيون و صلبهم على جذوع النخل و طرفهم و شردهم عن العراق فلم يبق بها معروف منهم " 📚 شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۱، ص ۴۴ ❗️به قدری عرصه بر شیعیان تنگ بود که نقل می کند : " اگر به کسی زندیق و یا کافر می گفتند برای او دوست داشتنی تر بود تا این که به او شیعه علی بگویند " " أن الرجل ليقال له زنديق أو كافر أحب إليه من أن يقال شيعة علي‏ " 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏11، ص: 44 💠ادامه 👇
۱۸ خرداد ۱۴۰۱
💠ادامه 👇 👌خود امام باقر علیه السلام هم این دوره پر اختناق را چنین شرح می دهد : " چقدر قریش به ما اهل بیت ظلم کرد و بر ضرر ما قدم برداشت و ما را کشت و چقدر شیعیان و دوستان ما از مردم کشیدند! .... ما اهل بیت پس از مرگ پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله پیوسته خوار گشته و تبعید شدیم و محروم بودیم و کشته می‌شدیم و مطرود و بیمناک بر خون خود، و هر که ما را دوست می‌داشت نیز در همین وضع بود. ❗️بیشتر این پیشامدها در زمان معاویه بود. پس از درگذشت امام حسن علیه السّلام، شیعیان را با یک تهمت و با احتمالی از حب ما و وابستگی به ما، در هر شهر و دیاری می‌کشتند و دست و پای آنها را قطع می‌نمودند و به دار می‌آویختند. این گرفتاری‌ها در زمان ابن زیاد و پس از شهادت حضرت حسین علیه السّلام پیوسته شدت یافت. بعد حجاج بن یوسف آمد و در کشتار آنها هر چه توانست زیاده روی کرد، با هر گمان و تهمتی، به طوری که اگر به کسی کافر یا مجوسی می‌گفتند مایل تر بود تا این که نسبت شیعه حسین علیه السّلام را به او بدهند. " "« مَا لَقِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْ ظُلْمِ قُرَيْشٍ وَ تَظَاهُرِهِمْ عَلَيْنَا وَ قَتْلِهِمْ إِيَّانَا وَ مَا لَقِيَتْ شِيعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا ... ثُمَّ لَمْ نَزَلْ أَهْلَ الْبَيْتِ مُذْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص نُذَلُّ وَ نُقْصَى وَ نُحْرَمُ وَ نُقْتَل‏ وَ نُطْرَدُ وَ نَخَافُ عَلَى دِمَائِنَا وَ كُلِّ مَنْ يُحِبُّنَا وَ وَجَدَ الْكَذَّابُونَ لِكَذِبِهِمْ مَوْضِعاً يَتَقَرَّبُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ وَ قُضَاتِهِمْ وَ عُمَّالِهِمْ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ يُحَدِّثُونَ عَدُوَّنَا وَ وُلَاتَهُمْ الْمَاضِينَ بِالْأَحَادِيثِ الْكَاذِبَةِ الْبَاطِلَةِ وَ يُحَدِّثُونَ وَ يَرْوُونَ عَنَّا مَا لَمْ نَقُلْ تَهْجِيناً مِنْهُمْ لَنَا وَ كَذِباً مِنْهُمْ عَلَيْنَا وَ تَقَرُّباً إِلَى وُلَاتِهِمْ وَ قُضَاتِهِمْ بِالزُّورِ وَ الْكَذِبِ وَ كَانَ عِظَمُ ذَلِكَ وَ كَثْرَتُهُ فِي زَمَنِ مُعَاوِيَةَ بَعْدَ مَوْتِ الْحَسَنِ ع فَقُتِلَتِ الشِّيعَةُ فِي كُلِّ بَلْدَةٍ وَ قُطِعَتْ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ وَ صَلَبُوهُمْ عَلَى التُّهَمَةِ وَ الظِّنَّةِ مِنْ ذِكْرِ حُبِّنَا وَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْنَا ثُمَّ لَمْ يَزَلِ الْبَلَاءُ الشَّدِيدُ يَزْدَادُ مِنْ زَمَنِ ابْنِ زِيَادٍ بَعْدَ قَتْلِ الْحُسَيْنِ ع ثُمَّ جَاءَ الْحَجَّاجُ فَقَتَلَهُمْ بِكُلِّ قِتْلَةٍ وَ بِكُلِّ ظِنَّةٍ وَ بِكُلِّ تُهَمَةٍ حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ لَيُقَالُ لَهُ زِنْدِيقٌ أَوْ مَجُوسِيٌّ كَانَ ذَلِكَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَنْ يُشَارَ إِلَيْهِ بِأَنَّهُ مِنْ شِيعَةِ الْحُسَيْنِ ع‏ » 📚کتاب سلیم بن قیس ، ج 2 ص 631 _ بحار الانوار ج 27 ص 213 👌بنابراین شیعیان بعد از زمان امام حسن علیه السلام با روی کار آمدن معاویه و والیان و حکام پس از او , در فشار و اختناق شدیدی قرار گرفتند تا آنجایی که همگی شیعیان کشته و زخمی می شدند و آنانی هم که باقی ماندند نمی توانستند مثلا با امام سجاد علیه السلام ارتباط آزادانه بگیرند و حلال و حرام را بیاموزند تا زمان امام باقر علیه السلام که درگیری بنی امیه و بنی العباس از فشار وارده بر اهلبیت ع کاست و امام باقر ع توانست حلال و حرام الهی را به شیعیان آموزش دهد , چنان که مورخین می نویسند : "آن دوره از نظر سياسى، دورۀ ضعف و تزلزل حكومت بنى‌اميه و فزونى قدرت بنى‌عباس بود و اين دو گروه مدتى در حال كشمكش و مبارزه با يكديگر بودند. از زمان هشام بن عبدالملك تبليغات و مبارزات سياسى عباسيان آغاز گرديد، و در سال 129 وارد مرحلۀ مبارزۀ مسلحانه و عمليات نظامى گرديد و سرانجام در سال 132 به پيروزى رسيد. از آن‌جا كه بنى‌اميه در اين مدت گرفتار مشكلات سياسى فراوان بودند، فرصت ايجاد فشار و اختناق نسبت به امام و شيعيان را (مثل زمان امام سجاد) نداشتند. عباسيان نيز چون پيش از دست‌يابى به قدرت، در پوشش شعار طرف‌دارى از خاندان پيامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل مى‌كردند، فشارى از طرف آنان مطرح نبود. از اين‌رو اين دوران، دوران آرامش و آزادى نسبى امام صادق عليه السلام و شيعيان و فرصت بسيار خوبى براى فعاليت علمى و فرهنگى آنان به‌شمار مى‌رفت. " 📚سیره پیشوایان , مهدی پیشوایی ص ٣٦٥ @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
۱۸ خرداد ۱۴۰۱
4_5838930467507670052.pdf
8.01M
📣موضوع مناظره : " بررسی هماوردی با قرآن توسط دو سوره نورین و ولایت که از قرآن کنونی حذف شده است " ▫️طرفین مناظره : کانال ملحد : نقد اسلام کانال شیعه : پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ ) تاریخ مناظره : ١٢ و ١٧ خرداد ماه ١٣٩٩ ( مناظره کانال به کانال ) @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
۱۸ خرداد ۱۴۰۱
پاسخ به شبهه وهابی در مورد روایت غضب کردن خداوند به خاطر غضب فاطمه سلام الله علیها !!!!! 🤔 : ❓حدیث خانواده شهید و هدایت شیعیان 📜شیعیان حدیثی دارند به این شکل: ويقول الله عزّ وجلّ : أنا خليفته في أهله ، ومن أرضاهم فقد أرضاني ، ومن أسخطهم فقد أسخطني. [وقتی کسی شهید میشود] خداوند عزوجل میفرماید من جانشین او دربین خانواده اش هستم، 👈🏻هرکس آنها را راضی کند من را راضی کرده وهرکس آنها را خشمگین کند من را خشمگین کرده👉🏻. 📕مستدرك الوسائل جلد ۱۱ صفحه ۱۱ ⁉️آیا این جمله معنایش این است که خانواده شهید بر کسی خشم گرفتند خداوند هم برآن خشم میگیرد؟ ⁉️آیا این معنایش این است که خانواده شهید برحق است ومعصوم است؟ قطعا چنین نیست ومیدانیم این سخن در موردی است که آنها {خانواده شهید} برحق باشند و طرف مقابل آنها ناحق وظالم. نه برعکس ✅پس وقتی هم که پیامبرﷺ در مورد دخترش فرموده{فمَن أغْضَبَها أغْضَبَنِي} این نیز مطلق نیست بلکه برای وقتی است فاطمه (رض) برحق بوده باشد وطرف مقابلش ناحق و به ایشان ظلم شده باشد. در صورتی که در ماجرای فدک حق با حضرت ابوبکر بوده وکسی هم به حضرت فاطمه ظلمی نکرده.❗️❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌یکی از دلائل عصمت حضرت فاطمه صدیقه سلام الله علیها آن است که در حدیثی که بسیاری از علمای اهلسنت آن را نقل کرده اند , پیامبر گرامی اسلام خشم و غضب فاطمه س را خشم و غضب خداوند معرفی می کند , چنان که برخی از محققین چنین می نویسند : "دخت گرامى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله از مقام والايى برخوردار بود. سخنان رسول گرامى در حقّ دخترش حاكى از عصمت و پيراستگى او از گناه است، آنجا كه درباره او مى‏فرمايد: «فاطمة بضعة منّي فمن أغضبها أغضبني ؛ فاطمه پاره تن من است، هركس او را به خشم آورد مرا خشمگين كرده است». 📚فتح البارى در شرح صحيح بخارى، ج 7، ص 84 و نيز بخارى اين حديث را در بخش علامات نبوّت، ج 6، ص 491، و در اواخر مغازى، ج 8، ص 110 آورده است. 👌ناگفته پيداست كه خشم رسول خدا مايه اذيت و ناراحتى اوست و سزاى چنان شخصى در قرآن كريم چنين بيان شده است: «وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»» "آنان كه رسول خدا را آزار دهند، براى آنان عذاب دردناكى است». ( توبه، آيه 61. ) ❗️چه دليلى استوارتر بر فضيلت و عصمت او كه در حديث ديگرى رضاى وى در گفتار پيامبر مايه رضاى خدا، و خشم او مايه خشم خدا معرّفى گرديده است، مى‏فرمايد: «يا فاطمة إنّ اللّه يغضب لغضبك و يرضى لرضاك " دخترم فاطمه! خدا با خشم‏ تو خشمگين، و با خشنودى تو، خشنود مى‏شود». 📚مستدرك حاكم، ج 3، ص 154؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 203 و حاكم در كتاب مستدرك احاديثى مى‏آورد كه جامع شرايطى است كه بخارى و مسلم در صحت حديث، آنها را لازم دانسته‏اند. ❗️به سبب داشتن چنين مقامى والا، او سرور زنان جهان است، و پيامبر در حق او چنين فرموده: «يا فاطمة! ألا ترضين أن تكون سيّدة نساء العالمين، و سيّدة نساء هذه الامّة و سيّدة نساء المؤمنين "؛ دخترم فاطمه! آيا به اين كرامتى كه خدا به تو داده راضى نمى‏شوى كه تو، سرور زنان جهان و سرور زنان اين امّت و سرور زنان با ايمان باشى». 📚مستدرك حاكم، ج 3، ص 156 ( پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏8، ص: 40 ) ❗️حال وهابی در رد این استدلال در بحث عصمت فاطمه صدیقه سلام الله علیها مدعی شده است که به مانند تعبیری که در مورد حضرت زهرا س بیان شده است , در مورد خانواده شهید هم وارد شده است که خداوند می گوید با رضایت خانواده شهید من راضی می شوم و با خشم آنان من خشمگین می شوم !!!! 👌بنابراین همانگونه که تعبیر مذکور در مورد خانواده شهید گواه بر عصمت آنان نیست , در مورد حضرت زهرا س نیز روایت مذکور گواه بر عصمت نیست !!!!! ❗️متاسفانه وهابی معلوم است که خوب درس نخوانده است و از قواعد اصول فقه و بحث مطلق و مقید اطلاع کافی ندارد !!!!! 👌این که خشم و غضب فاطمه س خشم و غضب خداوند به صورت مطلق بیان شده است و هیچ قیدی چه متصل و چه منفصل نخورده است به وضوح عصمت حضرت زهرا س استفاده می شود , زیرا کسی که خشم و غضبش به صورت مطلق خشم و غضب الهی معرفی شده است از این جهت است که او معصوم است و جز به حق خشم و غضب نمی گیرد . 💠ادامه 👇
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
💠ادامه 👇 👌اما در مورد خشم و غضب خانواده شهید , در روایات دیگر قید خورده است که تعبیر مذکور در صورتی است که خانواده و یتیمان شهید کاری نکنند که شرعا لازم باشد آنان را تنبیه کنیم و به غضب در آوریم تا تربیت شوند : 📚وسائل الشیعه ج ٢١ ص ٤٧٨ باب ٨٥ _ مستدرک الوسائل ج ١٥ ص ١٦٧ باب ٦٢ "بَابُ أَنَّهُ يَجُوزُ لِلْإِنْسَانِ أَنْ يُؤَدِّبَ الْيَتِيمَ مِمَّا يُؤَدِّبُ وَلَدَهُ وَ يَضْرِبَهُ مِمَّا يَضْرِبُ وَلَدَه‏ " 👌قرآن نیز می گوید با یتیمان به صورت " قول سدید " سخن بگویید : " فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدا " ( نساء ٩ ) ❗️مفسرین می گویند جمله «وليقولوا قولا سديدا» دلالت بر جواز تأديب يتيمان با گفتارى مناسب با حال و شأن آنان دارد. 📚زبدة البيان، ج 2، ص 614 👌بنابراین اطلاق روایت مورد بحث در مورد خانواده شهید که خشم و غضب آنان را خشم و غضب خداوند معرفی می کند , با آیه و روایات دیگر قید می خورد که فرض مذکور در صورتی است که خانواده شهید از مدار شرع و حق خارج نشوند و الا روایت مذکور در مورد آنان مصداق پیدا نمی کند و بلکه بالعکس وظیفه آن است که جهت اصلاح و تربیت خانواده شهید در فرض خروج آنان از حق تنبیه هم صورت گیرد . 👌اما اطلاق روایت خشم و غضب فاطمه صدیقه سلام الله علیها هیچ قیدی نخورده است که مثلا قاعده مذکور در صورتی است که حضرت زهرا س از حق خارج نشود , چون قیدی نخورده است لذا به اطلاقش باقی است و گواه روشنی بر عصمت حضرت زهرا است , خصوصا آنکه روایات شیعه و سنی هم حضرت زهرا س را مصداق آیه تطهیر می داند , یعنی هیچگاه فرض خروج از حق در مورد حضرت زهرا س تصور نمی شود تا این فرض قیدی باشد برای اطلاق روایت خشم و غضب , در ذیل مورد آیه تطهیر توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3814 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3450 👌بنابراین تخصیص زدن یک تعبیر مطلق نیاز به مخصص و قید دارد که این قید در مورد خانواده شهید است , اما در مورد حضرت زهرا س نیست و تصریح هم شده است که چون حضرت زهرا س مصداق آیه تطهیر هستند , لذا اصلا قیدی در مورد حضرت زهرا س فرض نمی شود تا اطلاق حدیث خشم و غضب را تخصیص بزند , بنابراین دلیلی بر تقیید اطلاق روایات مورد بحث در مورد حضرت زهرا س نیست . 👌آنچه که موجب شده است که وهابی چنین به دست و پا بیفتد و مطالب فوق را ایراد کند , خشم و غضب حضرت زهرا س بر ابوبکر است که لازمه این خشم و غضب آن است که ابوبکر مغضوب درگاه الهی باشد !!!!! 👌بخاری و مسلم نقل می کنند که عایشه می گوید ؛ « إنّ فاطمة بنت النبي أرسلت إلى أبي بكر تسأله ميراثها من رسول اللَّه ممّا أفاء اللَّه عليه بالمدينة وفدك وما بقي عن خمس خيبر، فقال أبوبكر: إنّ رسول اللَّه قال: «لا نورث ما تركناه صدقة»، إنّما يأكل آل محمّد في هذا المال، وإنّي واللَّه لا أُغيّر شيئاً من صدقة رسول اللَّه عن حالها الّتي كان عليها في عهد رسول اللَّه، ولأعلمنّ فيها بما عمل به رسول اللَّه. فأبى أبو بكر أن يدفع إلى فاطمة منها شيئاً، فوجدت فاطمة على أبي بكر فهجرته، فلم تكلّمه حتّى‏ توفّيت، وعاشت بعد النبي ستّة أشهر، فلمّا توفّيت دفنها زوجها علي ليلًا ولم يؤذن بها أبا بكر وصلّى عليها ... » « فاطمه دختر پيامبر براى ابوبكر پيغام فرستاد و ارث خود را از رسول خدا از آن چيزهايى كه خداوند در مدينه به ايشان بخشيده بود و نيز باقى مانده خمس خيبر، مطالبه نمود. ابوبكر به او گفت: رسول خدا گفته است: «ما چيزى به ارث نمى‏ گذاريم، آن چه از ما مى ‏ماند صدقه است». آل محمّد فقط مى‏ توانند از آن مال استفاده كنند. به خدا سوگند! من صدقه رسول خدا را از همان حال كه در زمان حياتش بوده هيچ تغيير نخواهم داد و درباره آن همان كارى را خواهم كرد كه رسول خدا انجام مى‏ داد. بدين وسيله ابوبكر از دادن حتى بخشى از آن‏ها به فاطمه خوددارى كرد، و👈 فاطمه نيز بر ابوبكر خشم گرفت و او را طرد كرد و با وى سخن نگفت تا از دنيا رفت.👉 فاطمه بعد از وفات پيامبر شش ماه زندگى كرد و هنگامى كه فوت نمود، همسرش على او را شبانه دفن كرد و به ابوبكر خبر نداد و خود بر او نماز خواند، و تا وقتى فاطمه در قيد حيات بود على در بين مردم وجهه‏ اى داشت، و چون از دنيا رفت مردم از او روى برگرداندند. » 📚صحیح بخاری ج 5 ص 82 _ صحیح مسلم ج 5 ص 153 👌وهابی در پایان مدعی شده بود که در قضیه فدک حق با ابوبکر بوده است , ما در پاسخهای ذیل مفصلا این ادعای او را رد کرده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3381 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2318 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
🌸فرا رسیدن سالروز میلاد مبارک امام رضا علیه السلام را تبریک عرض می کنیم . ▫️ویژه نامه شهادت امام رضا علیه السلام؛ 👌پیامبر گرامی فرمود: «به زودی پاره تن من در سرزمین خراسان به خاک سپرده می شود.هیچ مومنی او را زیارت نمی کند مگر آنکه خداوند بهشت را بر او واجب و جهنم را بر بدنش حرام می کند» 📚بحار الانوار ج99 ص31 🗯پاسخ به چند پرسش در مورد امام رضا علیه السلام ١_ چرا امام رضا ولایت عهدی مامون را پذیرفت ایا این پذیرفتن به معنای تایید مامون نبود❓ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2855 ٢_ اگر امام رضا علم غیب می دونست چرا از انگور زهر آلود خورد و از علم غیبش استفاده نکرد❓ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2856 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2857 ٣_ نظر علما و بزرگان اهل سنت در مورد امام رضا چیست❓ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2860 ٤_ اگر زیارت امام رضا طلبیدن می خواهد کسانی امام رو زیارت می کنن که اهل فسق و فجورن یعنی امام رضا اونا رو میطلبه .چه فرقی بین ما و اونا است که امام رضا هر دوی ما رو میطلبه❓ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2859 ٥ _ راسته که میگن ثواب زیارت امام رضا از زیارت امام حسین هم بیشتره❓ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2861 ٦ _ شبهه می کنند که مدفن امام رضا علیه السلام در طوس نیست و قبری که در آنجا است ، قبر هارون خلیفه عباسی است پاسخ چیست ❓ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2862 ٧ _ آیا راست است که امام رضا علیه السلام از مامون به عنوان « امیر المومنین » یاد کرده است با این که این لقب اختصاص به علی علیه السلام دارد ❕❕ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2863 ٨ _ چرا به امام رضا علیه السلام ضامن آهو می گویند ، آیا آنچه بین مردم مرسوم است که امام رضا ضامن آهویی شد تا برود و فرزندانش را شیر دهد واقعیت دارد ❕ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2868 ٩ _ شبهه می کنند مگر نمی گویید امام را جز امام کسی غسل نمی دهد پس امام رضا را چه کسی غسل داد در حالی که ایشان در بودند و امام جواد در مدینه ❕نگویید که امام جواد با قدرت الهی خود را به طوس رساندند که این مطلب خلاف عقل است ❕❕ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2869 ١٠ _ دیده میشود برخی افراد و اساتید شهید شدن امام رضا توسط را انکار می کنند و می گویند این مطلب در روایات و تاریخ نیامده است و ساخته دست است ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2858
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخ به جوابیه کانال وهابی در مورد حدیث خشم و غضب خانواده شهید !!!!! ❗️وهابی مدعی شد که در روایت آمده است که خداوند می گوید هرکس خانواده شهید را راضی کند مرا راضی کرده و هرکس آنان را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است , بنابراین چنان که این تعبیر در مورد خانواده شهید گواه بر عصمت آنان نیست , شبیه این تعبیر در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها هم گواه بر عصمت ایشان نیست !!!! 👌ما در پاسخ وهابی گفتیم که تعبیر مذکور در مورد هرکسی به صورت مطلق استعمال شود , گواه بر عصمت افراد مذکور است , اما حدیث مورد بحث در مورد خانواده شهید به صورت مطلق استعمال نشده است و قید خورده است که یتیمان شهید اگر کار خلافی کنند باید تنبیه شوند , از این قید استفاده می شود که تعبیر به خشم نیاوردن خانواده شهید در جایی است که خانواده شهید کار خلافی نکرده باشند و بر مدار حق باشند , اما اطلاق روایت خشم و غضب الهی حضرت زهرا سلام الله علیها هیچ قیدی نخورده است و چون مطلق است گواه روشنی بر عصمت حضرت زهرا سلام الله علیها است . 👌حال وهابی در پاسخ ما گفته است که قیدی که ما مورد استدلال قرار دادیم در مورد یتیمان است , اما ممکن است فردی شهید شود اما فرزندانش نابالغ و خردسال نباشند تا مصداق یتیم تلقی شوند تا قیدی که ما گفتیم شاملشان شود , بنابراین استدلال ما نقض می شود آن هم به همین سادگی !!!! 🔸واقعا جای تاسف دارد که طلاب وهابی قبل از این که خوب درسهایشان را بخوانند بیایند و وارد بحث و جدال شوند و چنین استدلالهای سخیفی را مطرح کنند و بیشتر آبروی مذهب اهلسنت و وهابیت را ببرند !!!!! ❕وهابی توجه ندارد که اگر مثلا شهیدی فرزند نابالغ داشته باشد , در این صورت قاعده مذکور در مورد او قید می خورد , و استدلال ما در مورد او صادق می شود , همین که یک قاعده حتی در یک مورد قید بخورد دیگر از اطلاق می افتد و قابل استدلال به صورت یک قاعده مطلق و کلی در بقیه موارد نیست !!!!! 👌از این گذشته وقتی که خداوند قید زده باشد که فرزندان یتیم و نابالغ شهید اگر کار خلافی کنند باید تنبیه شوند , با این قید خداوند به طریق اولی ثابت می شود که اگر فرزندان شهید بالغ هم شده باشند باید تنبیه شوند !!!!! ▫️زیرا وقتی در مورد فرزندان خردسال و ناتوان تنبیه جایز باشد , به طریق اولی در مورد فرزندان بالغ و توانمند یا در مورد همسر و مادر شهید تنبیه ثابت می شود !!!!! 👌علمای اصول از شیعه و سنی این قاعده را به عنوان قیاس اولویت یا مفهوم موافق یا فحوی الخطاب بیان کرده اند , بنابراین قید خداوند در مورد یتیمان شهید طبق قاعده قیاس اولویت یا مفهوم موافق , به طریق اولی شامل سایر خانواده شهید یا فرزندان بالغش هم می شود و حکم مذکور را در مورد خانواده شهید قید می زند !!!! ❗️علمای اصول در مورد قیاس اولویت یا مفهوم موافق چنین مثال می زنند : " 🔸1 _ قرآن فرموده است: فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ؛ يعنى در مقابل پدر و مادر اف گفتن حرام است. اف گفتن مرحله نازله از اذيت و آزار است و اگر اين مرحله نازله حرام باشد به طريق اولويت قطعيه مراحل بالاتر كه موجب اذيت بيشتر است حرام خواهد بود. پس اين آيه شريفه به مفهوم موافقت دلالت مى‏كند بر حرمت ضرب، شتم، بيع، نكاح، قتل و ... 🔸2. قرآن فرموده است: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ؛ يعنى هركس به اندازه يك ذره كار خير كند پاداش آن را خواهد ديد حال اگر مرتبه دانيه از خير پاداش دارد پس به طريق اولى كارهاى خير بزرگ‏تر از قبيل نماز، روزه، تحصيل علم، حج، جهاد و ...پاداش متناسب با خودش را خواهد داشت. 🔸3. قرآن فرموده است: وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا (يا نَقِيراً)؛ يعنى به اندازه سر سوزنى هم در قيامت به شما ستم نخواهد شد (فتيل آن رشته نازكى است كه داخل شكاف هسته خرما وجود دارد در مقابل نقير كه آن رشته نازك پشت هسته خرماست). حال اگر به اندازه يك سر سوزن به انسان ستم نشود به طريق اولى ظلم‏هاى بزرگ‏تر انجام نخواهد گرفت. ❕بعد از بيان اين امثله نتيجه‏گيرى مى‏كنيم و آن اينكه قياس اولويت در حقيقت همان مفهوم موافقت كلام است كه به دلالت لفظيه التزاميه از كلام فهميده مى‏شود و دلالت التزاميه هم از جمله ظواهر است و ظواهر هم حجيتشان طبق بناى قطعيه عقلاييه است چه دلالت مطابقى و چه التزامى‏ " 📚شرح اصول فقه، علی محمدی , ج‏3، ص: 323 👌خطاب به وهابی می گوییم که اگر طلبه است برود اصول فقه خود را محکمتر بخواند تا اینجا ما برایش کلاس اصول فقه نگذاریم , اگر هم طلبه نیست برود این قواعد را از اساتید حوزه های جهلیه وهابی و اهلسنت سوال کنند تا چنین بیسوادی اش آشکار نشود !!!! @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخ به جوابیه دوم کانال وهابی درمورد حدیث خشم و غضب خانواده شهید !!!!! 👌وهابی نتوانست اصل استدلال و پاسخ ما را رد کند تنها چند تا اشکال که برخی هم مرتبط با بحث نبوده است را مطرح کرده است و ما تک به تک این اشکالات را بررسی می کنیم : 🔸١ _ می گوید که آیا روایت تنبیه یتیم شامل امامان اهلبیت علیهم السلام هم می شود که مثلا یکی از امامان در سن کودکی پدرش را از دست بدهد و مصداق یتیم باشد و مستحق تنبیه !!!! حکم مذکور اگر شامل امامان ع نمی شود دلیل تخصیص چیست !!!!! 👌این سخن وهابی از آن سخنان بی پایه و بی ربط است , زیرا وقتی امام علیه السلام در کودکی پدرش را از دست داده است , خودش در همان کودکی امام و واجب الاطاعه می شود و تنبیه امام ع با واجب الاطاعه بودن امام ع همخوانی ندارد , لذا اساسا سوال مذکور در مورد امام ع مصداق پیدا نمی کند !!!! ❗️اگر هم بخواهیم فرض وهابی را بپذیریم که مثلا یک امام ع در کودکی یتیم شود و مثلا برادر بزرگترش امام ع شود و او قرار باشد که بعد از برادرش امام شود , باز هم گفتنی است که امام ع اصلا داخل در حکم تنبیه یتیم نمی شود تا خارج کردنش نیاز به دلیل و مخصص داشته باشد , زیرا امام ع پاک و معصوم است و اصلا جرمی نمی کند که نیاز به تنبیه داشته باشد , لذا امام ع اصلا داخل در موضوع تنبیه یتیم نمی شود تا خارج کردنش نیاز به دلیل داشته باشد !!!! 👌امامان گرامی علیهم السلام از همان کودکی پاک و معصوم اند , چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که امام علیه السلام به دنیا می آید ، به او حکمت داده می شود و با علم و وقار زینت داده می شود و لباس هیبت و بزرگی بر او پوشانده می شود و خداوند چراغی از نور برای او قرار می دهد که درون و نهان افراد را می شناسد و اعمال بندگان را می بیند » " فَإِذَا خَرَجَ إِلَى الْأَرْضِ أُوتِيَ الْحِكْمَةَ وَ زُيِّنَ بِالْعِلْمِ وَ الْوَقَارِ وَ أُلْبِسَ الْهَيْبَةَ وَ جُعِلَ لَهُ مِصْبَاحٌ مِنْ نُورٍ يَعْرِفُ بِهِ الضَّمِيرَ وَ يَرَى بِهِ أَعْمَالَ الْعِبَاد " 📚بحار الانوار ج 25 ص 39 ❗️بنابراین امام ع تخصصا از حکم مذکور خارج است یعنی اصلا داخل در حکم تنبیه نمی شود تا خروجش نیاز به مخصص و دلیل داشته باشد !!!! 👌وهابی اگر اصولش را خوب می خواند و فرق تخصص و تخصیص را متوجه می شد , دیگر اشکال مذکور را مطرح نمی کرد !!!! علمای اصول چنین می گویند : ❗️" تخصيص عبارت است از اخراج بعض از افراد موضوع از تحت حكمى كه براى عام ثابت است بعد از اينكه موضوعا داخل هستند يعنى عنوان عام فى نفسه شامل آنها هم مى‏شود لكن (به توسط) تخصيص و تبصره، اين افراد را از تحت حكم عام بيرون مى‏بريم. مثل: اكرم العلماء الا الفاسقين منهم. 👌مورد «تخصيص» شبيه مستثناى متصل است. مثل: جاءنى القوم الا زيدا كه زيد موضوعا داخل در قوم است ولى حكما خارج است. 👈تخصص آن است كه عنوان عام، از همان اول امر، بدون اينكه تخصيص بخورد، فى حد نفسه شامل اين افراد نمى‏شد كه خروج موضوعى دارند. مثلا وقتى مى‏گويد: اكرم العلماء، اينجا جهال تخصصا بيرون هستند و نيازى به تخصيص ندارند.👉 📚شرح اصول فقه، ج‏1، ص: 256 💠 👇
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
💠ادامه 👇 🔸٢ _ در اشکال دوم می گوید که آیا تنبیه یتیم جوازی است یا وجوبی , اصلا ممکن است که خانواده شهید جرمی نکنند تا مستحق تنبیه باشند و روایت مذکور تقیید بخورد !!!!! ❗️این سخن هم از آن سخنان بی ربط وهابی است . 👌ما کاری نداریم که آیا خانواده شهید جرمی مرتکب می شوند یا نمی شوند , همین که جواز تنبیه در مورد آنان صادر شده است , این جواز و تنبیه در هنگام عصیان , موجب تقیید اطلاق موجود در حدیث مورد بحث می شود و ما تنها در صدد اثبات همین نکته هستیم ❗️اگر بخواهیم برای فهم وهابی مثال قرآنی هم بزنیم می توانیم بگوییم که خداوند دستور می دهد که به پدر و مادر نیکی کنید : "بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا " ( بقره ٨٣ ) 👌وجوب احسان کردن به صورت مطلق به پدر و مادر که در آیه بیان شده است مستلزم آن است که از پدر و مادر اطاعت پذیری به صورت مطلق داشته باشیم , زیرا تمرد از دستور پدر و مادر با وجوب احسان کردن به آنان همخوانی ندارد , حال آیا این اطاعت مطلق از پدر و مادر گواه بر عصمت پدر و مادر است !!!!! ❗️خداوند این احسان و اطاعت را قید می زند که اگر پدر و مادر خواستند که فرزند به خداوند شرک بورزند , فرزند نباید از پدر و مادر اطاعت کند : "وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى‏ أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما " ( لقمان ١٥ ) 👌بنابراین پدر و مادر حکم اطاعت مطلق ندارند تا بحث عصمت آنان مطرح شود و اطاعت مطلق آنان قید می خورد که تا زمانی این اطاعت است که تخلف از حکم خداوند نباشد . ❗️ممکن است پدر و مادر هیچگاه فرزند را دستور به شرک ندهند , با این وجود حکم عدم اطاعت مذکور در سوره لقمان تقیید زننده اطلاعت مطلق از آنان است , در مورد فرزندان یتیم شهید هم مطلب به همینگونه است , یعنی ممکن است که فرزندان هیچگاه جرمی مرتکب نشوند تا شایسته تنبیه باشند , اما همین حکم جواز تنبیه , تقیید زننده حکم مطلق روایت مورد بحث در ممنوعیت خشمگین کردن خانواده شهید است . 🔸٣ _ در اشکال سوم می گوید که چون تنبیه یتیم برای تربیت او است , اصلا اذیت و آزار یتیم نیست تا تقییدی برای حدیث مورد بحث باشد !!!! 👌این سخن هم از آن سخنان بی پایه است . ما وقتی یتیم را تنبیه می کنیم و مثلا می زنیم , یتیم از ما عصبانی و خشمگین می شود و این که بگوییم او اذیت و خشمگین نمی شود , انکار بدیهیات است . ❗️درست است که زدن ما چون برای تنبیه و تادیب و تربیت است , قبح ندارد و مصداق احسان به یتیم است زیرا سبب تربیت او می شود , اما باز هم یتیم از این زدن ناراحت و خشمگین می شود و این خشمگینی با اطلاق روایت مورد بحث که مطلقا اجازه خشمگین کردن یتیم را نمی داد در تضاد است !!!! ❗️استدلال وهابی بر این محور است که تنبیهی که برای تربیت و تادیب باشد , اذیت و آزار نیست , در حالی که این سخن وهابی در ضدیت کامل با قرآن و روایات اهلسنت است و اگر وهابی سواد قرآنی و حدیثی داشت , چنین سخنی را نمی گفت !!!! 👌قرآن از تنبیه و مجازات مرد و زن زناکار که برای اصلاح و تربیت آن دو است به عنوان " اذیت کردن آن دو " یاد می کند : " وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما " ( نساء ١٦ ) ❗️مفسرین اهلسنت معتقدند که تنبیه مورد بحث در آیه که مصداق اذیت مرد و زن زناکار است , شتم کردن و سرزنش کردن آن دو و زدنشان با کفش است : " قوله تعالى: وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما أي و اللذان يأتيان الفاحشة فآذوهما، قال ابن عباس رضي اللّه عنهما و سعيد بن جبير و غيرهما: أي بالشتم و التعيير و الضرب بالنعال، و كان الحكم كذلك، حتى نسخه اللّه بالجلد أو الرجم " 📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏2، ص: 205 🔸٤ _ و در اشکال پایانی اش می گوید که قیدی که ما ارائه دادیم شامل فرزندان یتیم می شود و مادرشان را شامل نمی شود !!!! در حالی که ما ثابت کردیم که قید مورد استدلال ما از باب قیاس اولویت شامل مادر یتیمان هم می شود , در ذیل ببینید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5118 👌همینطور آیاتی که به صورت مطلق دستور می دهد که زنان مجرم ( در کنار مردان مجرم ) باید حد و تعزیر شوند و از این طریق اذیت شوند , می تواند قید و تخصیص منفصلی باشد برای حکم مطلق در روایات مورد بحث خانواده شهید , هم نسبت به همسر شهید و هم نسبت به فرزندان شهید : "الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَة _ وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللَّه‏ " ( نور ٢ _ مائده ٣٨ ) 👌روشن است که احکام مجازاتی فوق شامل معصومین علیهم السلام نمی شود , زیرا آنان تخصصا از موضوع مجازات فوق خارج هستند , بنابراین احکام مجازاتی نمی تواند همانگونه که برای خانواده شهید مقید اطلاق حکم مورد بحث است , برای معصومین و حضرت زهرا س هم مقید باشد . ▫️ادامه 👇
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
▫️ادامه 👇 📣نکته پایانی : 👌ما اگر بخواهیم تمام آنچه تا کنون در رابطه با روایت مورد بحث ایراد کردیم را نادیده بگیریم , می توانیم یک پاسخ مجزای دیگر دهیم و آن اینکه : ❗️این که خشم و غضب فاطمه صدیقه سلام الله علیها به صورت مطلق خشم و غضب خداوند معرفی شده است , گواه بر عصمت حضرت فاطمه س است , این تعبیر در مورد خانواده شهید هم به کار رفته است و ما ادعای وهابی را می پذیریم که تعبیر مذکور در مورد خانواده شهید هم ( مطابق استدلالی که ما برای حضرت زهرا س داشته ایم , ) دلالت بر عصمت خانواده شهید هم می کند . ❗️اما می گوییم که ما مطابق آیات و روایات تنها معتقد به عصمت چهارده معصوم علیهم السلام هستیم و روایت مذکور که ( طبق ادعای وهابی ) از آن عصمت خانواده شهید استفاده می شود , با روایات ما که عصمت چهارده معصوم ع را اثبات می کند در تضاد است , خصوصا آنکه روایت خانواده شهید در منابع اهلسنت هم نقل شده است : "انا خليفته في أهله ، من أرضاهم فقد أرضاني ومن أسخطهم فقد أسخطني " 📚نزهه المجالس ج ١ ص ٢١٣ _تفسیر ثعلبی ج ٣ ص ٢٠٦ 👌بنابراین دو دسته روایت تعارض پیدا می کنند , دسته ای که تنها عصمت اهلبیت ع را اثبات میکند و روایتی که عصمت خانواده شهید را مطرح می کند . ❗️ما در هنگام تعارض روایات ماموریم روایتی را که موافق با اهلسنت است را طرد کنیم و بگوییم که تقیه ای صادر شده است , چنان که راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ « دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد » 📚 الکافی : ج 1 ص 68 👌روایت خانواده شهید که در منبع شیعی نقل شده است , چون موافق با روایت اهلسنت است , لذا قابل قبول نیست و تقیه ای و موافق با اهلسنت صادر شده است و اهلسنت این روایات را ساخته است تا از دلالت روایاتی که بر عصمت حضرت زهرا س می کند , بکاهد . بنابراین روایت خانواده شهید در منابع شیعی چون موافق با روایت اهلسنت است , مطرود و غیر قابل احتجاج است . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
پاسخ به جوابیه سوم وهابی در مورد حدیث خشم و غضب خانواده شهید !!!!! 👌وهابی در موارد متعددی اظهارات ناصواب و اشتباهی داشت که ما این موارد را در پاسخهای گذشته روشن ساختیم , اما متاسفانه وهابی از این موارد درس نگرفته است و همچنان اصرار بر تکرار مطالب بی مبنا و تکراری و جاهلانه خود دارد , که ما در این پاسخ به این موارد اشاره می کنیم : 🔸١ _ می گوید حدیثی که ما برای عصمت ائمه علیهم السلام اقامه کردیم ضعیف است , زیرا در سند آن یونس بن ظبیان وجود دارد که غالی بوده و امام علیه السلام او را لعنت کرده است !!!!! 👌این سخن وهابی نیز به مانند سخنان قبلی او پوچ و بی ربط است , زیرا برای عصمت ائمه ع آیات متعددی از قرآن و دهها روایت از منابع معتبر وجود دارد و این قضیه از قضایای مسلم و متواتر در نزد شیعه است و ضعف سندی یک روایت خللی به اصل ماجرا وارد نمی کند , در گذشته به برخی از این آیات و روایات اشاره کرده ایم : 💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4514 ❗️اساسا مبنای علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ , اعتماد به صحت روایت موثوق الصدوری بوده است , یعنی معتقد به صحت روایتی بوده اند که موافق قرآن و سنت بوده و در کتابهای معتبر نقل شده است , حتی اگر یک راوی ضعیف هم در سند روایت بوده باشد , چنان که در ذیل مفصلا این مبنا را شرح داده ایم : 💠 https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4753 ❗️بنابراین طبق مبنای شیعه روایت مورد استناد ما صحیح است زیرا موافق قرآن و سنت بوده و در کتابهای معتبر نیز نقل شده است , گذشته از آنکه ضعف یونس بن ظبیان در نزد تمام علمای شیعه ثابت نیست , محدث نوری در خاتمه مستدرک بحث مفصلی در وثاقت او ایراد می کند و روایاتی را در مدح او نقل می کند و تصریح می کند که شیخ صدوق او را ثقه میدانسته است , جهت آگاهی رجوع کنید : 📚مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمةج‏9، ص: 223 🔸٢ _ ما گفتیم ائمه علیهم السلام از آنجایی که دلائل زیادی از قرآن و سنت بر عصمت آنان حاکم است , اصلا داخل در حکم تنبیه یتیم یا تنبیه مجرمان در قرآن نمی شوند و آن بزرگواران تخصصا از موضوع موارد فوق خارج اند !!!! ❗️حال وهابی می گوید چون ائمه علیهم السلام خارج اند , بحث خانواده شهید هم از حکم مجازات خارج اند !!!! 👌چقدر وهابی سخیف و بی منطق حرف می زند , خروج ائمه ع بر پایه دلائل متقن عصمت آنان است اما خانواده شهید بالاجماع و بالوجدان معصوم نیستند تا تخصصا از موضوع مجازات خارج باشند , روایت مورد بحث هم با تقییدات صورت گرفته یا وجه تقیه ای بودن آن که بیان کردیم هیچ ارتباطی با عصمت خانواده شهید ندارد تا بتواند دلیلی باشد بر خروج خانواده شهید از موضوع مجازات . 💠ادامه 👇
۲۲ خرداد ۱۴۰۱
💠ادامه 👇 🔸٣ _ وهابی گفت که حکم تنبیه یتیم جوازی است و امر جوازی نمی تواند دلیلی بر تقیید روایات خانواده شهید باشد , ما در پاسخ دیشب مفصل این ادعا را رد کردیم و ثابت کردیم که حکم جوازی هم می تواند دلیل بر تقیید باشد , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5121 👌او پس از این فضاحت و بیسوادی که به بار آورد از ادعای قبلی خود عقب نشینی کرده است و می گوید بله حکم جوازی دلیلی بر تقیید است , بنابراین در روایت بخاری آمده است که پیامبر گفته است که حتی اگر فاطمه س هم سرقت کند , دستش را قطع می کند , پس این حکم جوازی هم دلیلی بر تقیید حدیث غضب فاطمه س در روایات اهسنت است !!!!! 👌وهابی متاسفانه در این سخن هم تامل کافی نکرده است , زیرا روایتی که بخاری از پیامبر نقل می کند که حتی اگر فاطمه س هم سرقت کند , دو دستش را قطع می کنم : "لَوْ أَنَّ فَاطِمَةَ ابْنَةَ مُحَمَّدٍ سَرَقَتْ لَقَطَعْتُ يَدَهَا». (صحیح بخای ح ٣١٠٩ ) 👌برای بیان این نکته نیست که جایز و ممکن است که حتی فاطمه س را سرقت کند , بلکه بیان پیامبر گرامی ص برای تعلیم به امت است که سرقت گناه بزرگی است و پیامبر در برخورد با سارق با هیچکس هیچ تعارفی ندارد . 👌شبیه روایتی که بخاری نقل می کند , قرآن در مورد پیامبر اسلام بیان می دارد , پیامبری که فریقین عصمت او را از شرک و کفر قبول دارند , با این وجود خداوند به پیامبر ص می گوید : " به تو و به همه انبياى پيشين وحى فرستاده شده است كه اگر مشرك شوى مسلما اعمالت حبط و نابود مى‏گردد و از زيانكاران خواهى بود" (وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ‏ " ( زمر ٦٥ ) 👌روشن است که آیه فوق نمی خواهد بگوید که برای پیامبر هم جایز بود که مشرک شود , بلکه تعبیر فوق برای بیان قبح شرک و تعلیم به امت است , ( ( به در می گوید دیوار بشنوند ) چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم : "در اينجا اين سؤال مطرح مى‏شود كه مگر امكان دارد كه انبياى بزرگ الهى راه شرك پيش گيرند كه آيه فوق با اين لحن با آنها برخورد مى‏كند؟ 👌پاسخ اين سؤال روشن است: انبيا هرگز مشرك نخواهند شد .... آنها حتى در يك لحظه فكر شرك به خود راه دهند، آيا طبيب هوشمند و حاذقى كه از تاثير يك ماده سمى بسيار خطرناك و كشنده به خوبى آگاه است هرگز ممكن است در حال اعتدال فكر خود را به آن آلوده سازد؟ 👈هدف اين است كه از اهميت خطر شرك به همگان گوشزد شود تا مردم بدانند وقتى خداوند با پيامبران بزرگش اينچنين سخن مى‏گويد تكليف ديگران روشن است، و به تعبير ديگر: اين از قبيل ضرب المثل معروف عرب است" اياك اعنى و اسمعى يا جارة":" منظورم تويى ولى اى همسايه تو بشنو!". 👉 ❕همين معنى در حديثى از امام على بن موسى الرضا ع به هنگامى كه مامون سؤال از آياتى كرد نقل شده است كه امام فرمود:" منظور از اينگونه آيات امت است، هر چند مخاطب رسول خدا مى‏باشد" " 📚تفسير نمونه، ج‏19، ص: 528 ❗️ابن کثیر عالم بزرگ اهلسنت هم این سخن را پذیرفته است و تصریح می کند که تعبیر مذکور تنها برای بیان قبح و زشتی شرک است نه آنکه جایز باشد که پیامبر مشرک شود " " وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ تشديد لأمر الشرك و تغليظ لشأنه و تعظيم لملابسته، كقوله تعالى: وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ [الزمر: 65] الآية، و هذا شرط، و الشرط لا يقتضي جواز الوقوع، كقوله قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ [الزخرف: 81] و كقوله لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فاعِلِينَ [الأنبياء: 17] و كقوله لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لَاصْطَفى‏ مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ [الزمر: 4] " 📚تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏3، ص: 268 🔸٤ _ وهابی می گوید که ما حدیث خانواده شهداء را رد کردیم , در حالی که در روایات ما آمده است که اجازه رد روایات را نداریم !!!! 👌وهابی به اندازه ای در این بحث از ناحیه خود وهابیون تحت فشار است که حتی نمی داند که چه می گوید !!!!! ❗️جناب وهابی ما روایت را رد نکردیم و نگفتیم که این روایت از ائمه ع صادر نشده است , بلکه گفتیم روایت تقیه ای است , یعنی روایت از ائمه علیهم السلام صادر شده است اما از روی تقیه و موافق با روایات اهلسنت . ▫️ادامه 👇
۲۲ خرداد ۱۴۰۱
▫️ادامه 👇 🔸٥ _ وهابی به ما آموزش می دهد که به جای رد روایت باید بین دو روایت متعارض طبق قاعده " الجمع مهما امکن اولی من الطرح " جمع کرد , آنگاه خودش سعی می کند که این جمع را صورت دهد , آن هم جمعی که هیچ شاهد و قرینه ای ندارد !!!! 👌جناب وهابی ما هم در پاسخ اول بین دو روایت مورد بحث جمع کردیم , آنگاه گفتیم که اگر این جمع کردن را هم نادیده بگیریم و مثلا معتقد بشویم که امکان جمع نیست و یک دسته روایات می گوید فقط چهارده معصوم عصمت دارند و ما هم فرض بگیریم که حدیث خانواده شهداء هم عصمت خانواده شهید را مطرح می کند , در این صورت امکان جمع دیگر نیست , لذا وجه تقیه ای بودن را بیان کردیم , بنابراین ما هم جمع کردیم و فرض دیگر را هم مطرح کردیم در صورتی که معنایی جز عصمت برای حدیث خانواده شهید قائل نشویم , چرا شما این قدر کند فهم هستید !!!!! 👌وهابی در این سخن هم جهالت و بیسوادی خودش را نشان داده است , زیرا در همان کتاب اصول فقه آمده است که مقصود از قاعده جمع کردن , جمع کردن عرفی و همراه با شاهد و قرینه است , نه جمع تبرعی و بدون شاهد و قرینه , چنان که شارح کتاب مذکور می نویسد : "جمع تبرعى عبارت است از توجيهات بسيار بعيدى كه هيچ دليلى بر آنها نيست نه از حكم عقلى و نه از بناى عقلا و نه از منابع ديگر، بلكه صرفا براى اينكه روايات از درجه اعتبار ساقط نشود توجيهات غير وجهى براى آنها ذكر مى‏كنيم كه شايد و لعل مراد فلان امر باشد .... مشهور علماى برآن‏اند كه قاعده فوق مخصوص جمع‏هاى عرفى است و شامل جمع تبرعى نمى‏گردد و مصنف از همين دسته است‏ " 📚شرح اصول فقه، ج‏3، ص: 375 👌وهابی جمع تبرعی و بدون شاهد و قرینه کرده است که مثلا اصلا عصمتی برای ائمه ع و حضرت زهرا س در کار نیست و حدیث خانواده شهید هم دلالت بر عصمت نمی کند , بلکه بیان کننده شدت رسیدگی به خانواده شهید است !!!! ❗️این جمع وهابی بر خلاف دلائل و شواهد فراوانی است که عصمت ائمه ع و حضرت زهرا س را ثابت می کند , لذا چنین جمع کردن تبرعی و بدون شاهد و قرینه و بلکه بر خلاف شواهد و قرینه , همخوانی با قاعده " الجمع مهما امکن اولی من الطرح " ندارد و اینجا نیز همان جمع کردن اول ما موجه و عرفی است که گفتیم با توجه به انحصار عصمت ائمه ع و تقییداتی که برای حدیث خانواده شهید در آیات و روایات بیان شده است ( یعنی بر اساس شواهد و قرائن عصمت ائمه و شواهد تقییدی حدیث خانواده شهید ) , جمع عرفی چنین می شود که انحصار عصمت ائمه ع خدشه به آن وارد نمی شود و مقصود از حدیث خانواده شهید هم آن است که نباید خانواده شهید را به ناحق عصبانی کرد , بنابراین عصمتی برای خانواده شهید در کار نیست . ▫️ادامه 👇
۲۲ خرداد ۱۴۰۱
🔸٦ _ و سخن پایانی این که وهابی مدعی بود تنبیه یتیم مصداق اذیت و آزار یتیم نیست , ما از قرآن و سخنان علمای اهلسنت ثابت کردیم که تنبیهات ماذون از جانب خداوند مصداق اذیت و آزار مجرم است , اما این اذیت و آزار چون برای اصلاح و تربیت و به اذن شارع است , لذا قبحی ندارد !!!! 👌حال وهابی نمی خواهد بیسوادش اش را بپذیرد و معتقد است که تنبیه یتیم مصداق اذیت و آزارش نیست و اگر مصداق اذیت و آزار باشد , قرآن می گوید که یتیم را تحقیر مکن " الیتیم فلا تقهر " , در حالی که امیر مومنان ع بر خلاف حکم قرآن دستور تنبیه یتیم را داده است !!!!! ❗️آخر وهابی چرا اینقدر سخیف و بچه گانه حرف می زنی !!!! دستور تنبیه یتیم و آیه " فلا تقهر " مربوط به دو موضوع مختلف است و ضدیتی با هم ندارند !!!!! تنبیه برای یتیمان مجرم است و دستور " فلا تقهر " در مورد یتیمان غیر مجرم است . 👌مثلا خداوند دستور به احسان کردن نسبت به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان، و همسايه نزديك، و همسايه دور، و" دوست و همنشين" و واماندگان در سفر و بردگانى می دهد : " بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُم‏ " ( نساء ٣٦ ) 👌اما باز دستور می دهد که مصادیق فوق اگر مصداق "محارب " قرار بگیرند , باید اعدام شوند یا دست و پایشان قطع شده و تبعید شوند : "إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْض‏ " ( مائده ٣٣ ) 👌میان دو دستور فوق تضادی نیست , دستور به احسان در جایی است که افراد مذکور مصداق محارب نباشند و دستور به مجازات در جایی است که آنان محارب باشند , یعنی دو موضوع مختلف و با دو حکم مختلف . 🔸وهابی جان تو که اینقدر نگران آیه " فلا تقهر " ( ضحی ٩ ) و ممنوعیت زدن یتیم هستی , به ما بگو که چرا عایشه یتیمان را به حد مرگ می زد و بر خلاف قرآن عمل می کرد !!!! ( طبق روایتی که البانی محدث بزرگ معاصر در دو کتابش آن را تصحیح کرده است ) !!!!! ❗️شمیسه می گوید عائشة گفت : " من یتیم را می زنم تا این که روی زمین پهن شود. (دراز شود) " " فَقَالَتْ: إِنِّی لِأَضْرِبُ الْیَتِیمَ حَتَّى یَنْبَسِطَ. " 📚صحیح الأدب المفرد،ص76ط مکتبة الدلیل  (تعلیق الألبانی : صحیح الإسناد) _ سلسلة الأحادیث الصحیحة،ج 7،ص623و624 ط مکتبة المعارف . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
۲۲ خرداد ۱۴۰۱
انتساب کتاب بصائر الدرجات به مرحوم صفار !!!!! 🤔 : ❓ نامعتبر بودن كتاب بصائر الدرجات طبق تصریح علامه کمال حیدری !!!!! [ السند الثاني: ما ورد في بصائر الدرجات للصفار ووقفنا تفصيلاً هناك قلنا ليس ابن عبيد عن يونس بعد ما فيه هذا الانحصار ولكن هذا المشكلة في بصائر الدرجات هذا الكتاب لم يثبت عندنا أن هو الذي كتبه الصفار ] ❗️❗️❗️ 💠💠 👌كتاب بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد , نوشته محمد بن حسن صفار( م 290 ق) از علماى شيعه اماميه و صحابى امام حسن عسكرى( ع) است كه درباره شناخت ائمه و خصوصيات امام نوشته شده است. 👌 كتاب بصائر الدرجات مشتمل بر 1881 حديث مى‏باشد كه در ده بخش تنظيم شده و هر بخش حدوداً شامل بيست باب است. عناوين برخى بخش‏ها( اجزاء) عبارتند از: ارزش علم و اينكه علماى حقيقى، آل محمد( عليهم‏السلام) هستند، مقام و منزلت ائمه، ائمه وارث علم انبيايند، ودايع پيامبر نزد ايشان است، اسم اعظم و علم الكتاب نزد آنهاست، از مرگ شيعيان خبر دارند، علومى كه پيامبر به على( ع) آموخت، فرق پيامبران با ائمه.... ❗️بصائرالدرجات از كتب معتبر و كهن شيعه به شمار مى‏رود كه از زمان نگارش تا كنون پيوسته مورد توجه علما و بزرگان قرار داشته و بسيار به آن استناد نموده‏اند؛ چنانكه مرحوم كلينى در كتاب كافى، شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعه و علامه مجلسى در بحار الانوار از آن نقل كرده‏اند. 📚نرم افزار جامع الاحادیث , کتابشناسی کتاب بصائر الدرجات 👌چنان که گفته شد , محمد بن حسن الصفار از ياران امام حسن عسكرى عليه السلام مى‏باشد و از چهره‏هاى سرشناس ياران ائمه عليهم السلام و راويان حديث به شمار مى‏آيد. 👌 نجاشى رجالی معروف درباره او مى‏فرمايد: « محمد بن حسن بن فروخ صفار يكى از چهره‏هاى درخشان شيعه در شهر قم بوده، وى شخصيتى مورد اطمينان و داراى ارزشى والا است. روايات او بر بسيارى از روايات ترجيح داده مى‏شود.» " كان وجها في أصحابنا القميين، ثقة عظيم القدر راجحا قليل السقط في الرواية. " 📚رجال النجاشي، ص: 354 ❗️ علامه حلى در كتاب خلاصه مى‏فرمايد: « محمد بن حسن بن فروخ از چهره‏هاى سرشناس شيعه در شهر قم و مورد اطمينان است و شخصيتى عظيم الشأن است كه روايات او برتر مى‏باشند.» " كان وجها في أصحابنا القميّين، ثقة، عظيم القدر، راجحا، قليل السّقط في الرّواية " 📚ترتيب خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، ص: 374 👌متاسفانه وهابی مفلوک به سخنان یک ورشکسته علمی به نام کمال حیدری استناد کرده است که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار نیست , در حالی که نجاشی و شیخ طوسی و ابن شهر آشوب و .... که همه از بزرگان رجالی و تراجمی شیعه هستند , تصریح کرده اند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است : 🔸"له كتب منها .... كتاب بصائر الدرجات " 📚رجال النجاشي، ص: 354 🔸" محمّد بن الحسن الصفّار، قمّي. له كتب مثل كتب الحسين بن سعيد، و زيادة كتاب بصائر الدرجات، و غيره " 📚فهرست شیخ طوسی ص ٤٠٨ 🔸" محمد بن الحسن الصفار القمي: له كتب مثل كتب الحسين بن سعيد و زيادة كتاب بصائر الدرجات في علوم آل محمد ع و مسائل كتبها إلى الحسن بن علي ع مسائل‏ یلقب مملوة " 📚معالم العلماء، ابن شهر آشوب ص: 102 ❗️علامه مجلسی و شیخ حر عاملی , دو کتابشناس و محدث بزرگ شیعه هم تصریح می کنند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است : 🔸" كتاب بصائر الدرجات للشيخ الثقة العظيم الشأن محمد بن الحسن الصفار " 📚بحار الأنوار ، ج‏1، ص: 7 🔸" كتاب بصائر الدرجات: للشيخ، الثقة، الصدوق، محمد بن الحسن؛ الصفار. " 📚وسائل الشيعة، ج‏30، ص: 155 👌مرحوم آقا بزرگ تهرانی , کتاب شناس معروف شیعه نیز تصریح می کند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است : " بصائر الدرجات‏ لأبي جعفر محمد بن الحسن بن فروخ الصفار القمي المتوفى بها سنة 290، ذكر النجاشي و الشيخ في الفهرس أنه‏ یرويه عنه محمد بن يحيى العطار " 📚الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج‏3، ص: 124 ❗️محدث قمی نیز به این نکته تصریح می کند : "(الصفار) الشيخ ابو جعفر محمد بن الحسن بن فروخ القمي (جش) كان وجها في اصحابنا القميين ثقة عظيم القدر راجحا قليل السقط فى الرواية له كتب منها كتاب الصلاة كتاب الوضوء. (اقول) ثم عد كتبه و ذكر فيها (بصائر الدرجات) و هو الذى بأيدينا " 📚الكنى و الألقاب (مكتبة الصدر)، ج‏2، ص: 418 ❗️و دیگران از علمای تراجمی و کتاب شناس شیعه و سنی تصریح کرده اند که کتاب بصائر الدرجات برای مرحوم صفار است که ذیلا به برخی اشاره می شود : 📚مرآة الكتب، ج‏4، ص: 212 _ إيضاح المكنون في الذيل على كشف الظنون عن اسامى الكتب و الفنون، ج‏1، ص: 185 _ معجم المؤلفين، ج‏9، ص: 208 _ مستدركات أعيان الشيعة، ج‏2، ص: 246 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane
۲۳ خرداد ۱۴۰۱
۲۳ خرداد ۱۴۰۱