#قرآن_صنعا_اختلاف_قرائات_تحریف_قرآن
🤔#پرسش
❔این قضیه قرآن پیدا شده در #صنعا چیست که کانال های ملحد آن را دلیلی بر تحریف قرآن محسوب کرده و می گویند که قرآن کنونی مطابق با قرآن گذشته نیست و تحریف شده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌بعد از شهادت پيامبر اكرم ، بعضى از صحابه مانند ، ابن مسعود، ابىّ بن كعب، ابو موسى و ... هر يك برطبق ذوق خود #مصحفى ترتيب دادند كه از نظر ترتيب سوره ها و شيوه قرائت با هم اختلاف داشتند. مردم نيز گروه گروه شدند و هر گروهى از يك صحابه تقليد كرده، و برطبق مصحف او قرائت مى كردند. اين امر موجب شد، اختلافات بين مردم بالا بگيرد؛ به گونه اى كه عده اى، قرائت عده اى ديگر را غلط بداند؛ تا زمان #عثمان كه اختلافها به شدت زياد شد و نگرانى هايى براى دستگاه حاكم به وجود آورد .
❕عوامل مؤثر در اختلاف قرائت ، بيشتر به رسم الخط مصحف بازمى گردد؛ چرا كه الفهاى ممدوده وجود نداشت؛ نقاط كلمات و نيز علامتها و شكلها نوشته نمى شد؛ افزون بر اينها بعضى از حروف به گونه اى نوشته مى شد كه مشابه حروف ديگر بود و آموزش آن تنها به وسيله قارى ممكن بود؛ اجتهادهاى شخصى قرّاء و لهجه هاى آنها نيز در كنار ديگر #عوامل تأثيرگذار بود.
📚تاریخ قرآن ، معرفت ، ص 100
❕عوامل بروز اختلاف قرائات چه بود ؛
❕1. خالى بودن مصاحف از نقطه و اعراب؛ 2. عدم نگارش الف در وسط كلمات كه موجب اختلاف قرائت در كلماتى چون مسكين، مساكين و يخدعون با يخادعون و قصص و #قصاص مى گرديد؛ 3. تفاوت لهجه ها؛ 4. اجتهاد و اعمال رأى قاريان.
📚پرسمان علوم قرآنی ص 91
❕اجتهادات باطل ، موجب اختلاف شديد در نحوه قرائت قرآن گشت مثلا عبد اللّه بن مسعود و ابىّ بن كعب و مانند آنان كلمات قرآن را به مرادف تبديل كردند و در كار خود به آن حديث تمسك مى كردند. و از ابن مسعود نقل شده كه به جاى «كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» «كالصّوف المنفوش» تلاوت مى كرد، و مى گفت: چون صوف در معناى عهن است. و ابىّ بن كعب در آيه شريفه «كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ»، «سعوا فيه» يا «مرّوا فيه» تلاوت مى كرد، و مى گفت چون مشى و سعى و مرور داراى معناى واحدند، و همينطور انس در آيه شريفه «هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا» «اصوب قيلا» مى خوانده، و در وجه آن مى گفته اقوم و #اصوب به يك معنايند.
📚تاریخ و علوم قرآن ص 172
❕ما معتقدیم خبرهای واحد که قرائتهای مختلف را گزارش می دهند دلیل بر تحریف قرآن نیست زیرا قرآن و قرائت های یاد شده دو حقیقت متمایز هستند .حقیقت قرآن سوای #قرائت هاست و قرائت ها نمی تواند در نص قرآن تاثیر گذار باشد
👌قرآن کریم که سخن خداوند و اخرین کتاب اسمانی است از صدر اسلام تاکنون مورد اهتمام جدی مسلمانان بوده است .پیامبر گرامی نسبت به قرائت ،حفظ و جمع آوری قرآن سفارش اکید داشته مسلمانان آن را محور و اساس دین خود تلقی کرده و قرائت آن را از #وظایف روزمره خود می دانستند
❕متن قرآن در طول تاریخ اسلام سینه به سینه و دست به دست از نسلی به نسل بعد منتقل شده و قرآن با همان الفاظ و قرائت رسول خدا در طول تاریخ رواج داشته است
💢امام صادق علیه السلام فرمود:
« قرآن یکی بیش نیست و #اختلاف بر سر قرائت آن از جانب راویان ( قرآن ) صورت گرفته است»
📚الکافی ج2 ص630
♦️وفرمود:
« قرآن بر حرف واحد و از نزد خدای واحد نازل گشته است»
📚همان مدرک
❗️قرائت قرآن طبق قرائت مشهور که از پیامبر گرامی برجای مانده بوده و سینه به سینه منتقل میشد بین مردم رواج داشته تا ان جا که برخی از افراد از سر اجتهادات اشتباه از مشهور جدا شده ویک سری قرائت های شخصی را ابداع کرده که مورد تایید جامعه اسلامی نبوده است و اهل بیت نیز با آنها مخالفت کرده اند ومردم را امر میکردند که قرآن را طبق قرائت #مشهور که برجای مانده از پیامبر بوده تلاوت کنند
❕سالمه بن سلمه می گوید : شخصی در محضر امام صادق آیاتی از قرآن را قرائت کرد و به طوری که من شنیدم قرائت او غیر از قرائت دیگر مردم بود .امام به او فرمود:
« از این قرائت خود داری کن و همان گونه که #مردم می خوانند تو هم بخوان»
📚الکافی ج2 ص633
♦️وفرمود:
« همان گونه که اموخته اید ( ومشهور بوده) قرآن را بخوانید( وبه اجتهادات قاریان توجه نکنید)»
📚الکافی ج2 ص630
🔸#ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
#علی_علیه_السلام_و_ترک_تقیه
🤔#پرسش
❔اثبات كفر امام على با استناد به احاديث شيعه
#متن عربى روايت: محمد بن إدريس في آخر (السرائر) نقلا من كتاب مسائل الرجال ومكاتباتهم مولانا علي بن محمد من مسائل داود الصرمي قال : قال لي : يا داود لو قلت : إن تارك التقية كتارك الصلاة لكنت صادقا.
#ترجمه :اگربگویم تارک تقیه همانند تارک نماز است درست گفته ام
#منبع :
وسائل الشيعة ط-آل البیت نویسنده : العلامة الشيخ حرّ العاملي جلد : ١٦ صفحه : ٢١١
با استناد به اين روايت و روايات مشابه، #على راه كفر پيش گرفته و #كافر شده است، زيرا ميتوانست با تقيه كردن خليفه سوم شود و به امامتى كه طبق ادعاى شيعه از سوى خدا به او تفويض شده بود برسد.
اما وى تقيه نكرد وخلافت به #عثمان رسيد وبدين نحو على به دستور الله و پيامبرش پشت كرد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌 این نحو شبهه پراکنی نشانه نهایت جهل و نادانی نسبت به تقیه و جایگاه آن در فقه تشیع است .
❕بدون شك مواردى وجود دارد كه در آنجا تقيه كردن حرام است و آن در موردى است كه تقيه به جاى اينكه سبب حفظ نيروها شود مايه نابودى يا به خطر افتادن مكتب گردد، و يا فساد عظيمى ببار آورد، در اين گونه موارد بايد سد تقيه را شكست و پى آمدهاى آن را هر چه بود پذيرا شد .
📚تفسیر نمونه ج 11 ص 426
❕براساس منطق شيعه، تقيه در شرايطى واجب، ولى در برخى شرائط نيز حرام است، و انسان در آن شرائط نبايد تقيه كند. گروهى تصور مىكنند كه شيعه مطلقا تقيه را واجب مىداند، درحالىكه اين تصور غلط بوده و روش پيشوايان شيعه هرگز چنين نبوده است.زيرا آنان با در نظر گرفتن شرائط و رعايت مصالح و مفاسد، در هر زمان راهى خاص و مناسب را انتخاب مىكردند و لذا مىبينيم كه گاه تقيه نكرده و جان و مال خود را در راه اظهار عقيده فدا مىكردند.اصولا پيشوايان معصوم شيعه غالبا به وسيلۀ شمشير يا زهر جفاى دشمنان به شهادت رسيدهاند، درحالىكه يقينا اگر آنان به حاكمان عصر خويش چهرۀ خوش و زبان شيرين نشان مىدادند، قدرتمندان حاكم چهبسا بزرگترين و عالىترين مقامات را نيز در اختيار آنان مىنهادند؛ ولى آنها خوب مىدانستند كه تقيّه (فى المثل در برابر يزيد) مايۀ نابودى دين و محو مذهب است.
📚منشور عقاید امامیه ص 227
🔸ادامه 👇