#مقصود_از_آیه_احصنت_فرجها_و_عفت_بیان_قرآن
🤔#پرسش
❓آیا بيان این جمله در قرآن، عاقلانه و اخلاقی است؟
آيه ١٢ سوره تحريم: و مريم دختر عمران كه واژن خود را سالم نگاه داشت و ما در آن (واژنش) از روحمان فوت كرديم(دميديم)
#فرج در زبان عربى، به معناى آلت تناسلى زنانه يا همان واژن ميباشد.
#سئوال: اگر از يك مرد مسلمان يا يك امام بپرسيم؛ آيا واژن(آلت تناسلى) خواهرت يا دخترت پاك است؟
چه خواهد گفت؟ آيا نميپرسد چرا بى ادبان سئوال ميكنى؟ آيا نميپرسد واژن خواهر من به تو چه؟ آيا ١ ساعت از ادب و اخلاق براى شما نميگويد؟
بله هم به شما پرخاش ميكند و هم شما را بى ادب و بى نزاكت خطاب ميكند.
اما خداى همين شخص در كتاب دينى او بدون ادب و نزاكت و اخلاق براحتى ميگويد: مريم آلت تناسلى اش را سالم نگه داشت!
چرا الله نگفت مريم دختران عمران جسمش يا عفتش را پاك نگه داشت؟
چرا ميگويد در واژنش دميديم؟ آيا الله نميتوانيت بدون فوت كردن در آلت تناسلى مريم، او را حامله كند؟ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌اشکال تراشی معاند در مورد آیه شریفه ذیل است که می فرماید :
" وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتِينَ " "و همچنين مريم دختر عمران مثل زده كه دامان خود را پاك نگاه داشت، و ما از روح خود در او دميديم، او كلمات پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد، و از مطيعان فرمان خدا بود. " ( تحریم ١٢ )
👌مرحوم محمد هادی معرفت به اشکال معاند پاسخ زیبایی می دهد و می گوید :
"❕پنداشتهاند در قرآن تعبيرات ركيكى ديده مىشود كه با ادبيّات والاى وحى تناسب ندارد. مثلًا كلمه فرج كه نام عورت زن است ...
👌امّا اين توهّم ناشى از ناآگاهى نسبت به مصطلحات زبانى عصر قرآن و اشتباه عرف قديم با عرف امروز است. اينك تفصيل پاسخ:
💠 «الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها»
❕اين تعبير در دو جاى قرآن آمده ( انبیاء ٩١ _ تحریم ١٢ ) و اين اشكال را بر انگيخته كه چرا از عورت زن به صراحت اسم برده شده؟
👌 بايد گفت اتفاقاً اين كلمه تعبير كنايهآميز است نه صريح، زيرا منظور از فرج در اينجا شكاف موربّ قسمت پايين لباس يا دامن است. ابن فارض گويد: ف ر ج ريشه لغوى صحيحى است كه بر گشادگى موجود در چيزى دلالت دارد و لذا بر شكاف يا ترك ديوار اطلاق مىشود، و فروج، فاصلههاى ميان نقاط خطر و كمينگاه است.
📚 معجم مقاییس اللغه ج ٤ ص ٤٩٨
❕ در ادامه مىگويد: جيب، بريدگى گريبان است كه در قسمت جلو جامه امتداد دارد.
📚همان ج ١ ص ٤٩١ و ٤٩٧
👌جبت القميص يعنى وسط آن شكافى ايجاد كردم. در قرآن نيز مىفرمايد: «وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ» بايد روسرىهاى خود را بر گريبان هاشان بيفكنند ( نور ٣١ ) كه «جيوب» همان بريدگى بالاى پيراهن است. يا مىگويند:
❕فلانى ناصح الجيب است يعنى امانت دارد، يا طاهر الجيب است، يعنى پاك جامه است.
📚لسان العرب ج ١ ص ٢٨٨
👌بنابراين فرج در چنين تعبيراتى شكاف پيراهن و گريبان است كه در پيراهنهاى عربى معمول بوده و هست و احصان فرج كه در آيه آمده همان پاكدامنى است كه كنايه از منزه بودن از فحشاء و هرزگى باشد.
❕اين كاربرد بر اساس زبان اصيل عرب كهن است كه قرآن هم بر روال آن جريان دارد. امّا در دورههاى بعد نام عورت زن شده كه كاربردى نو پيداست و به قرآن ربطى ندارد. آيههايى همانند «وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ» ( احزاب ٣٥ ) يا «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ... وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ» ( نور ٣٠ _ ٣١ ) همگى كنايه از حفاظت از پاكدامنى و پرهيز از فحشاء دارد، و كلمه فرج در آنها هرگز نام عورت يا نام عورت زن نبوده و نيست.
📚نقد شبهات پیرامون قرآن کریم ص ٢٩٢
💠ادامه 👇