#ناسزا_در_قرآن
🤔#پرسش
❔چرا الله مخالفان اسلام را در قرآن حرامزاده خطاب ميكند ؟
در رابطه به فحاشى الله در قرآن،
مقاله جامعى را در كانال خدمت شما ارائه خواهيم كرد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند در آیاتی خطاب به پیامبر گرامی می فرماید ؛
« حال كه چنين است از تكذيب كنندگان اطاعت مكن. آنها دوست دارند نرمش نشان دهى تا آنها نرمش نشان دهند (نرمشى توأم با انحراف از مسير حق). و اطاعت از كسى كه بسيار سوگند ياد مى كند و پست است مكن- كسى كه بسيار عيب جو و سخن چين است.- و بسيار مانع كار خير. و تجاوزگر، و گناهكار است. علاوه بر اينها كينه توز و پرخور و خشن و بدنام است.»
🔸قلم 8 تا 13
👌بعد از ذكر اخلاق عظيم پيامبر گرامی كه در آيات گذشته آمده بود در اين آيات به ذكر اخلاق دشمنان او مى پردازد تا در يك مقايسه، فاصله ميان اين دو كاملا روشن شود.
❕مفسران نقل كرده اند كه اين آيات زمانى نازل شد كه رؤساى مكه پيامبر را به پيروى از آئين نياكان و شرك و بت پرستى دعوت كردند، خداوند او را از اطاعت آنها نهى كرد .
📚تفسیر فخر رازی ج 30 ص 85 _ تفسیر مراغی ج 29 ص 31
🔸بعضى ديگر نقل كرده اند كه «وليد بن مغيرة »كه از سران بزرگ شرك بود اموال عظيمى به پيامبر عرضه داشت و سوگند ياد كرد كه اگر از آئينش بازگردد به او خواهد داد .
📚تفسیر قرطبی ج 10 ص 6710
❕از لحن آيات و از آنچه در تواريخ آمده است به خوبى استفاده مى شود كه وقتى مشركان كوردل سرعت پيشرفت آئين اسلام را مشاهده كردند به فكر افتادند كه از طريق دادن امتيازاتى به پيامبر گرامی امتيازاتى از او بگيرند، و او را به نوعى سازش بكشانند همانگونه كه روش همه طرفداران باطل در طول تاريخ است ، لذا گاه اموال عظيم، و گاه زنان زيبا، و گاه پست و مقام برجسته پيشنهاد مى كردند، و در حقيقت روح پيامبر را با مقياس وجود خود اندازه گيرى و مقايسه مى نمودند.
❕ولى قرآن بارها به پيامبر هشدار داده كه هرگز كمترين انعطافى در برابر اين پيشنهادهاى انحرافى از خود نشان ندهد، و با اهل باطل هرگز مداهنه نكند، چنان كه در آيه 49 سوره مائده مى خوانيم ؛ « در ميان آنها (اهل كتاب) بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و از هوسهاى آنها پيروى مكن، و بر حذر باش كه تو را از تعليماتى كه خدا بر تو نازل كرده منحرف نسازند »
📚تفسیر نمونه ج 24 ص 383
👌خداوند در این آیات از دشمنان پیامبر که نباید از آنان اطاعت کرد با تعبیر « زنیم » یاد می کند . زنيم كسى است كه اصل و نسب روشنى ندارد و او را به قومى نسبت مى دهند در حالى كه از آنها نيست، و در اصل از" زنمه" (بر وزن قلمه) به قسمتى از گوش گوسفند مى گويند كه آويزان است، گويى جزء گوش نيست و به آن وابسته است.
📚لسان العرب ج 12 ص 277
🔸طبرسی از علی علیه السلام نقل می کند ؛
« زنیم کسی است که اصل و اساسی ندارد »
📚مجمع البیان ج 10 ص 502
❕در نقل دیگری هم فرمودند ؛
« منظور از زنیم ، ولد الزنا است »
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 5 ص 458
🔸ادامه 👇