eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
224 ویدیو
53 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
بررسی اعتبار روایتی در اسامی ائمه دوازده گانه !!!! 👌متاسفانه وهابیون فضای مجازی همچنان سعی در جهالت و نادانی خود دارند و مدعی اند روایتی که ما به آن در بیان اسامی ائمه دوازده گانه استناد کرده اند , دو راوی مجهول دارد و قابل استناد نیست !!!!! 👌ما در ذیل گفتیم که روایات ما در این رابطه بالغ بر صدها مورد است و این اندازه روایت یقینی و فوق حد تواتر است , بنابراین سخن از ضعف سند یکی از این روایات تنها نشان دهنده جهل و نادانی صاحب این سخن است , زیرا در روایت متواتر ضعف سند یک نقل بی تاثیر است !!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/5096 ❗️حال ما از این سخن هم کوتاه می آییم و می خواهیم ببینیم روایتی که به آن استناد کرده ایم ضعیف است یا خیر و آیا وهابی راست می گوید یا به مانند همیشه دروغ گفته است !!!!! 👌روایت مورد استناد ما این نقل است که ابونضره گوید: " چون مرگ امام باقر علیه السّلام فرا رسید، پسرش صادق علیه السّلام را نزد خود خواند تا امری را به وی واگذار کند. پس برادرش زید بن علی به وی گفت: اگر درباره من به حسن تأسی کنید که حسین را به خلافت برگزید، یقین دارم که کار ناپسندی مرتکب نشده اید! امام باقر علیه السّلام فرمود: یا ابوالحسین، کار واگذاری امانات با مثال زدن سامان نمی پذیرد و عهد و پیمان‌ها نیز به نوشتن نیست بلکه این‌ها اموری هستند که از پیش از جانب خدای عزّوجل مشخص شده اند و خداوند حجّت‌های خود را تعیین فرموده است. سپس جابر بن عبدالله را نزد خود خواند و به وی فرمود: ای جابر، با ما درباره آنچه در «صحیفه» دیده ای سخن بگو!. جابر عرض کرد: آری ای ابوجعفر، بر سرورم فاطمه دخت رسول خدا صَلی اله علیهِ و آله وارد گشته تا ولادت حسین علیه السّلام را به وی تبریک بگویم. در این حال صحیفه ای سفید از مروارید را در دست ایشان دیدم، لذا گفتم: ای سرور زنان، این صحیفه ای که با شما می‌بینم چیست؟ فرمود: نام امامانی که از فرزندان من هستند، در آن نوشته شده است. گفتم: اجازه دهید تا نظری به درون آن بیندازم. فرمود: ای جابر، اگر از این کار نهی نشده بودم، چنین می‌کردم اما جز پیامبر یا وصیّ پیامبر یا اهل پیامبر نبی کسی مجاز به دست زدن به آن نیست، امّا تو اجازه داری از ظاهر آن به باطن آن نظر کنی. جابر گوید: پس چون به آن نگاه کردم، دیدم در آن چنین نوشته شده است: ابوالقاسم محمّد بن عبدالله المصطفی، مادرش آمنه؛ ابوالحسن علی بن ابی طالب المرتضی، مادرش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف؛ ابو محمّد حسن بن علی البّر و ابوعبدالله حسین بن علیّ التقیّ، مادرشان فاطمه بنت محمد، ابو محمّد علی بن حسین العدل، مادرش شهربانو بنت یزدگرد؛ ابوجعفر محمّد بن علیّ الباقر، مادرش امّ عبدالله بنت حسن بن علی بن ابی طالب؛ ابو عبدالله جعفر بن محمّد الصادق، مادرش اُمّ فروۀ بنت قاسم بن محمد بن ابی بکر؛ ابوابراهیم موسی بن جعفر، مادرش کنیزی به نام حمیده؛ ابوالحسن علی بن موسی الرضا، مادرش کنیزی به نام نجمه؛ ابوجعفر محمّد بن علیّ زکیّ، مادرش کنیزی به نام خیزران؛ ابوالحسن علی بن محمّد امین، مادرش کنیزی به نام سَوسَن؛ ابو محمّد حسن بن علیّ الرّقیق، مادرش کنیزی به نام سمانه که «اُم الحسن» کُنیه دارد؛ ابوالقاسم محمّد بن حسن، حجت الله القائم مادرش کنیزی به نام نرگس؛ صلوات الله علیهم اجمعین. " "....إِنَّ الْأَمَانَاتِ لَیْسَتْ بِالْمِثَالِ وَ لَا الْعُهُودُ بِالرُّسُومِ وَ إِنَّمَا هِیَ أُمُورٌ سَابِقَةٌ عَنْ حُجَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ دَعَا بِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ یَا جَابِرُ حَدِّثْنَا بِمَا عَایَنْتَ مِنَ الصَّحِیفَةِ .... " 👌سندی که برای این نقل دادیم چنین بود : 📚کمال الدین ج ١ ص ٣٠٧ _ عیون الاخبار ج ١ ص ٤٠ _ الاحتجاج ج ٢ ص ٣٧٣ 👌می بینیم که این روایت با صراحت حجت های الهی و امامان واجب الاتباع را به مردم معرفی می کند . 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌وهابی مدعی شده است که دو تن از راویان این روایت , سعید بن محمد بن نصر القطان و صدقه بن ابی موسی مجهول هستند و توثیقی ندارند !!!!! ❗️خطاب به او می گوییم که شیخ صدوق و مرحوم طبرسی این دو راوی را در نقل مذکور توثیق کرده اند , بنابراین جهالتی در مورد روایت مذکور در مورد آنان در کار نیست . 👌نقل مورد بحث را شیخ صدوق در کمال الدین در مقام بیان مباحث مرتبط با امام مهدی علیه السلام نقل می کند و تصریح می کند که در این رابطه روایات صحیح را نقل می کند و کتاب کمال الدین را نیز به امر مستقیم امام مهدی علیه السلام نوشته است ( تا با بیان روایات قطعی از مومنین رفع جهالت کند و امام مهدی علیه السلام را از خود راضی کند ) " " و رويت له أخبارا في غيبته عن النبي و الأئمة ع سكنت إليها نفسه و زال بها عن قلبه ما كان دخل عليه من الشك و الارتياب و الشبهة و تلقى ما سمعه من الآثار الصحيحة بالسمع و الطاعة و القبول و التسليم و سألني أن أصنف له في هذا المعنى كتابا فأجبته إلى ملتمسه و وعدته جمع ما أبتغي إذا سهل الله لي العود إلى مستقري و وطني بالري..... فلما أصبحت ابتدأت في تأليف هذا الكتاب ممتثلا لأمر وليّ الله و حجته مستعينا بالله و متوكلا عليه و مستغفرا من التقصير وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيب‏ " 📚كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1، ص: 2 👌همینطور شیخ صدوق روایت مورد بحث را در کتاب عیون اخبار الرضا ع هم نقل می کند و آنجا هم تصریح می کند که آنچه نقل می کند , علوم اهلبیت علیهم السلام است ( یعنی بیانات قطعی اهلبیت ع است ) " فصنف هذا الكتاب لخزانته المعمورة ببقائه إذ لم أجد شيئا آثر عنده و أحسن موقعا لديه من علوم أهل البيت ع لتعلقه بحبهم و استمساكه بولايتهم و اعتقاده بفرض طاعتهم و قوله بإمامتهم‏ ... " 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 3 👌بنابراین شیخ صدوق تصریح می کند که روایت مذکور صحیح است و دو راوی مذکور نیز در نقل مذکور , توثیق شده شیخ صدوق هستند , بنابراین جهالتی در مورد آنان در نقل مذکور نیست تا روایت طرد شود . ❗️همینطور مرحوم طبرسی هم نقل مذکور را در کتاب شریف " الاحتجاج " خود نقل می کند و تصریح می کند که آنچه در کتاب مذکور نقل می کند , صحیح و موثوق الصدور است و قابل رد نیست : " لا نأتي في أكثر ما نورده من الأخبار بإسناده إما لوجود الإجماع عليه أو موافقته لما دلت العقول إليه أو لاشتهاره في السير و الكتب بين المخالف و المؤالف‏ ... " 📚الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص: 14 👌مرحوم طبرسی نیز با بیان مذکور , دو راوی مورد بحث را در نقل مورد بحث ثوثیق می کند و از آنان رفع جهالت می کند . ❗️بر پایه این توثیقات این دو عالم نامی شیعه , رجالی معروف مامقانی , روایت مورد بحث را صحیح می داند و بحث مفصلی ایراد می کند و به کسانی که اشکالاتی پیرامون روایت مذکور مطرح کرده اند , پاسخ می دهد : " فقال له جابر: نعم، يا أبا جعفر! (ع) دخلت على مولاتي فاطمة عليها السلام لأهنئها بولادة الحسين عليه السلام فإذا بيدها صحيفة بيضاء .. الحديث. دلّ على حياة جابر عند وفاة مولانا الباقر عليه السلام، و قد توفّي سنة مائة و ست أو سبع عشرة. لا يقال: إنّ هذه الرواية لها مبعّدات: .... لأنّا نقول: إنّ المبعّدات المذكورة في كلام السائل ساقطة.....، فلم يبق ما يلجئك إلى طرح الخبر. " 📚تنقيح المقال في علم الرجال (ط الحديثة)، ج‏14، ص: 74 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
👌متاسفانه باز شاهدیم یکی از وهابیون جاهل توهمات عقیل هاشمی بی عقل را تکرار می کند و مدعی شده است که امیر مومنان علیه السلام هم در جنگ احد از میدان نبرد گریخت همان گونه که ابوبکر و عمر و عثمان گریختند !!!! ❗️ما در گذشته بر اساس منابع شیعه و سنی این ادعا را بررسی کردیم و ثابت نمودیم که امیر مومنان علیه السلام هیچگاه از میدان نبرد احد فرار نکرد , بر خلاف کسانی که به قول خودشان چون بز کوهی از کوه بالا می رفتند و فرار می کردند !!!!! در ذیل بخوانید . 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4374
4_5823433074452466635.pdf
10.06M
عنوان مناظره : تقیه امام صادق علیه السلام از دو فرد زیدی مذهب طرفین مناظره : کانال وهابی : منهاج السنه کانال شیعه : پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ ) تاریخ مناظره : ١٨ و ١٩ تیرماه ١٤٠٠ ( مناظره به صورت کانال به کانال ) @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
تاثیر صلح امام حسن در قرار گرفتن امامت در ذریه امام حسین علیهما السلام !!!! 🤔 : ❓طبق روايت كتاب الامامة و التبصرة تأليف ابن بابويه القمى : به علت صلح امام حسن (ع) با معاويه از طرف خداوند مقرر شد كه فرزندان امام حسن از امامت محروم شوند و امامت در نسل فرزندان امام حسين (ع) قرار گرفت .شیعیان متن روایت را تحریف کردند ❗️❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌روایتی است که استدلال امام سجاد علیه السلام در برابر محمد حنفیه را بازگو می کند که امام سجاد ع بیان می دارد : " خداوند تبارک و تعالی به خاطر ( شهادت ) و عملکرد امام حسین ع قسم یاد کرده است که امامت و وصیت را در ذریه امام حسین ع قرار دهد " " إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا صَنَعَ الْحُسَيْنُ ع مَا صَنَعَ آلَى أَنْ لَا يَجْعَل‏ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ إِلَّا فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ ع " 📚مختصر البصائر، ص ٧٩ ( حسن بن سلیمان بن محمد حلی , تحقیق مظفر , ناشر : موسسه نشر اسلامی , ١٤٢١ ق چاپ اول ) 👌در نقل این روایت توسط نسخه نویسان تصحیف صورت گرفته است و برخی از الفاظ روایت تغییر کرده است . ❗️تصحیف را چنین تعریف می کنند : " حديثى كه بخشى از سند يا متن آن، به چيزى شبيه آن يا نزديك به آن، تغيير كرده‏ باشد. " هو ما غُيِّرَ بعضُ سَنَدِه أو مَتنِهِ بِما يشابِهُهُ أو يقرُبُ مِنه‏ " 📚مقباس الهداية في علم الدراية، مامقانى، ج 1، ص 237. ❗️برخی می نویسند : " تصحيف‏ها و ديگر اشتباهاتِ رخ‏داده در نسخه‏هاى گوناگون، برخاسته از بى‏دقّتى در خواندن و نوشتن احاديث است؛ زيرا تا چند دهه پيش، نقل تصويرى كتاب و حديث به‏شيوه عكس‏بردارى و پويش (اسكن)، ممكن‏نبود و محدثان، به ويژه از قرن سوّم به اين سو، حديث را از نسخه اصلى خوانده و سپس، قرائت خود را مى‏نوشتند. ازاين‏رو، خطا از دو ناحيه مى‏توانست راه‏يابد: گاه در قرائت و گاه در كتابت؛ هرچند در كتابت، خطاهاى بيشترى رخ‏داد. آنچه به اين موضوع دامن‏زد، نقطه‏ها، دندانه‏ها، حركات حروف و علائمى چون تشديد است كه گاه تغيير و يا جابه‏جايى آنها در كلمات، معنا را به‏طور كلّى عوض‏مى‏كند. براى حلّ اين معضل، بايد قرائت‏ها و كتابت‏هاى گوناگون يك حديث را به‏دست‏آورد و با مقايسه و كنارهم‏نهادن همه نقل‏ها يا نسخه‏هاى گوناگون، در يك تعامل شناور و دوسويه، متن اصلى را تعيين‏كرد " 📚آسيب شناخت حديث‏ , مسعودى، عبدالهادى‏ , ص71 ❗️مساله تصحیف در روایات فراوانی از اهلسنت هم راه یافته است تا جایی که برخی از علمای اهلسنت کتابهای مستقلی پیرامون تصحیف تالیف کردند , کتابهایی چون إصلاح الغلط الواقع في غريب الحديث لأبي عبيد، ابن قتيبة عبد اللَّه بن مسلم الدينوري‏ , تصحيف المحدّثين، حافظ أبي الحسن الدار قطني‏ , التطريف في التصحيف، , جلال الدين السيوطي‏ و .... 👌بنابراین تصحیف مساله ای رایج در روایات است و بر خلاف توهمات وهابی این مساله ارتباطی با بحث تحریف و سانسور و این قضایا ندارد . ❗️در روایت مورد اشاره تصحیف واقع شده است و برخی از نسخه نویسان وقتی روایت مذکور را نقل کرده اند , دچار خطا شده اند و به جای نام امام حسین ع , نام امام حسن ع را گزارده اند ( تصحیف به لفظ ) و این توهم را ایجاد کرده اند که صلح امام حسن ع با معاویه ( تصحیف به معنا ) سبب شد که امامت به فرزندان امام حسین ع منتقل شود : " إِنَّ اللَّهَ- تَعَالَى- لَمَّا صَنَعَ مَعَ مُعَاوِيَةَ مَا صَنَعَ، بَدَا لِلَّهِ فَآلَى أَنْ لَا يَجْعَلَ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ إِلَّا فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَام‏ " 📚الإمامة و التبصرة من الحيرة، ، ص: 61 " إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى)- لَمَّا صَنَعَ الْحَسَنُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) مَعَ مُعَاوِيَةَ مَا صَنَعَ- جَعَلَ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) " 📚دلائل الإمامة (ط - الحديثة)، ص: 207 👌بنابراین جریان مذکور تحریف و سانسور نام ندارد , بلکه تصحیف و خطای لفظی و معنایی است که از ناحیه نسخه نویسان صادر شده است , شاهد بیشتر این سخن آن است که در منابع اولیه که روایت مذکور نقل شده است , هیچ سخنی از تاثیر صلح امام حسن ع در قرار گرفتن امامت در ذریه امام حسین ع به میان نیامده است: " إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ ع‏ " 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 348 ❗️" إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَبَى إِلَّا أَنْ يَجْعَلَ الْوَصِيَّةَ وَ الْإِمَامَةَ فِي عَقِبِ الْحُسَيْن‏ " 📚الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏2، ص: 316 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌 اساسا صلح امام حسن علیه السلام با معاویه به اذن و دستور خداوند بود , زیرا خداوند امام حسن علیه السلام را مامور کرده بود که اگر یار و یاوری ندارد که با معاویه بجنگد , این اذن را دارد که معاویه صلح کند و خلافت را به او واگذار کند , بنابراین صلح امام حسن ع بر خلاف دستور خداوند نبوده است تا بگوییم که خداوند به تنبیه این عملکرد امام حسن ع اراده نمود که از فرزندان امام حسن ع کسی امام نشوند , چنان که خود امام حسن ع در این رابطه فرمود : " هرگاه امتی فردی را که از وی عالم تر وجود داشته باشد امیر خود قرار دهد، وضع آنان رو به انحطاط و آن امت رو به قهقرا خواهد رفت و به قوم گوساله پرستان ملحق می‌شوند. همچون بنی اسرائیل که حضرت هارون را رها کرده و در اطراف گوساله گرد آمدند، در صورتی که می‌دانستند هارون خلیفه حضرت موسی است. این امت نیز حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام را رها کردند، در حالی که شنیدند رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به حضرت علی بن ابی طالب می‌فرمود: تو برای من همچون هارون برای موسی هستی، با این تفاوت که پیامبری پس از من نخواهد بود. رسول خدا نیز در حالی که قوم خود را به سوی خدا دعوت می‌کرد، از دست آن‌ها به جانب غار فرار نمود. اگر پیامبر خدا یارانی داشت، از دست ایشان فرار نمی کرد. 👈ای معاویه، من هم اگر یارانی داشتم با تو صلح و سازش نمی کردم.👉 خدای حکیم در آن زمان که آن مردم هارون را ناتوان دیدند و نزدیک بود که ایشان را به قتل برسانند و یاوری نداشت تا بر علیه آنان قیام نماید آزاد گذاشت، همان طور که خدای سبحان پیامبر را در آن هنگام که از دست قوم خود فرار کرد و یاوری نداشت آزاد گذاشت. 👈 من و پدرم نیز که این امت ما را ترک کرده و با دیگران بیعت کردند و یاوری نیافتیم، از طرف خدا آزاد بوده و هستیم. 👉 " قَدْ جَعَلَ اللَّهُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فِی سَعَةٍ حِینَ فَرَّ مِنْ قَوْمِهِ لِمَا لَمْ یَجِدْ أَعْوَاناً عَلَیْهِمْ وَ کَذَلِکَ أَنَا وَ أَبِی فِی سَعَةٍ مِنَ اللَّهِ حِینَ تَرَکَتْنَا الْأُمَّةُ وَ بَایَعَتْ غَیْرَنَا وَ لَمْ نَجِدْ أَعْوَاناً " 📚کتاب سلیم بن قیس ج ٢ ص ٩٣٩ _ الاحتجاج ج ٢ ص ٢٨٩ ▫️ما اگر از هر آنچه تا کنون هم گفتیم کوتاه بیاییم , باز هم می توانیم به وهابی پاسخ دهیم که ادعای تو مبنی بر تحریف و سانسور واقعیت ندارد , زیرا مطلب خلافی در روایات مورد بحث بیان نشده است که نیازی به سانسور داشته باشد . ❗️روایت مورد بحث به دو گونه نقل شده است , و یک گونه همان است که تو در صدد بیان آن هستی که صلح امام حسن ع با معاویه سبب شد که امامت در ذریه امام حسین ع قرار گیرد . 👌چنان که گفتیم , صلح امام حسن ع از روی ناچاری و به خاطر کمی یار و و یاور بود و خود امام حسن ع می فرمود که اگر یار و یاوری داشتم , تن به صلح با معاویه نمی دادم , چنان که در ذیل این روایات را آورده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3018 ❗️با این وجود به هر حال این صلح واقع شد و بعد از این صلح هم امام حسین ع در کربلا به شهادت رسید , سختی و مشقتی که به امام حسین ع در راه احیاء دین الهی رسید , بیشتر از سختی و مشقتی بود که به امام حسن ع رسید و صلح مذکور موجب شد که شرایط جوری نشود که امام حسن در میدان سختی و مشقت بیشتری وارد شود به همانگونه که سختی و مشقت بر امام حسین ع وارد شد , لذا به خاطر این صلح و سختی و مشقت بیشتری که به امام حسین ع وارد شد , امامت در ذریه امام حسین ع واقع شد , تا پاداش سختی و مشقتی باشد که امام حسین ع در راه خداوند تحمل کرد , چنان که محمّد بن مسلم روایت می‌کند که از امام محمّد باقر و امام صادق علیهما السّلام شنیدم که می‌فرمودند: " خدای سبحان در عوض شهادت امام حسین علیه السّلام مقام امامت را نصیب ذریه و فرزندان آن بزرگوار نمود، شفای بیماری‌ها را در تربت مقدس آن حضرت و مستجاب شدن دعا را نزد قبر مبارک آن بزرگوار قرار داد. ایامی را که زوار آن بزرگوار به زیارتش می‌روند و بر می‌گردند جزو عمر آنان قرار نمی دهد. " " یَقُولَانِ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی عَوَّضَ الْحُسَیْنَ علیه السلام مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ وَ لَا تُعَدَّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ جَائِیاً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ " 📚امالی طوسی ص ٣١٧ ❗️بنابراین این که صلح امام حسن ع موجب شد که امامت در ذریه امام حسین ع قرار گیرد , بر پایه همان بیانی است که توضیح دادیم و مطلب خلافی در جمله و روایت مذکور نیست تا کسی بخواهد تحریف و سانسوری صورت دهد . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
Notes_220604_010448.pdf
3.41M
🔦شبهه کانال وهابی : 🔉طبق روايت كتاب الامامة و التبصرة تأليف ابن بابويه القمى : به علت صلح امام حسن (ع) با معاويه از طرف خداوند مقرر شد كه فرزندان امام حسن از امامت محروم شوند و امامت در نسل فرزندان امام حسين (ع) قرار گرفت .شیعیان متن روایت را تحریف کردند ❗️❗️❗️ 👌پاسخ را در مقاله بالا ببینید . ✍تدوین شده در مجموعه پرسمان اعتقادی _ شیعه پاسخ @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
استفاده از واژه فرمانده برای امام زمان علیه السلام !!!! 🤔پرسش : ❓آیا میتوان به مولایمان صاحب الامر و الزمان با لفظ 👈فرمانده👉 سلام کرد؟؟؟ خیر ، طبق حدیث یکی از اصحاب از امام صادق علیه السلام پرسید آیا میتوان با لفظ امرة المومنین= فرمانده و امیر مومنین بر امام قائم علیه السلام سلام کرد؟ حضرت فرمود خیر! این لفظ فقط مخصوص امیرالمومنین است و جز او کسی را به این اسم نمیخوانند جز شخص کافر را[که راضی به این غصب شئون اختصاصی مولا باشد] راوی پرسید پس چگونه به او سلام داده میشود؟ فرمود هرکس اورا را زیارت کند باید با لفظ السلام عليك يا بقية اللّٰه به او سلام کند، لذا نمیتوان از واژه سلام فرمانده استفاده کرد ❗️❗️ 💠💠 👌فرمانده به معنای کسی است که به دیگران امر و فرمان می دهد , چنان که دهخدا می گوید : " فرمانده. [فَ دَ/دِهْ‌] (صف مر، اِ مر) حاكم. آمر. كسى كه حكم و فرمان مى‌دهد و امر مى‌كند " 📚فرهنگ متوسط دهخدا ج ٢ ص ٢١٠٩ 👌مترادف فرمانده در عربی واژه "امیر" است : " الأَمِيرُ: ذو الأَمْر. و الأَميرُ: الآمِر " 📚لسان العرب، ج‏4، ص: 27 ❗️هیچ اشکالی ندارد که از امام مهدی علیه السلام با عنوان فرمانده یاد کرد , زیرا ایشان به نص آیه اولی الامر , امیر و فرمانده و دارای امر و نهی هستند : " يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم‏ " ( نساء ٥٩ ) 👌و همینطور واژه " امیر " توسط پیامبر گرامی اسلام ص برای امام مهدی ع به کار رفته است و فرمود : «يكون بعدى اثناعشر أميرا ...»؛ «بعد از من دوازده امير خواهد بود ....» " 📚خصال ج ٢ ص ٤٧٠ 👌و همینطور از القاب امام مهدی علیه السلام " امیر الامره " یعنی " فرمانده فرماندهان " است , چنان که محدث نوری می گوید : " شانزدهم: امير الامره‏ " لقبى است كه امير المؤمنين عليه السّلام آن جناب را خواندند به آن؛ چنان چه ثقه جليل، فضل بن شاذان در كتاب غيبت خود روايت كرده از جناب صادق عليه السّلام از آن حضرت كه فرمود بعد از ذكر جمله‏اى از فتن و حروب و آشوب‏ها: «بيرون مى‏آيد دجّال و مبالغه مى‏كند در اغوا و اضلال، پس ظاهر مى‏شود امير أمره و قاتل كفره و سلطان مأمول كه متحيّر است در غيبت او عقول و او نهم از فرزندان تو است اى حسين، ظاهر مى‏شود بين ركنين و غلبه مى‏كند بر ثقلين.» " 📚نجم ثاقب در احوال امام غايب(عليه السلام)، ج‏1، ص: 92 👌بنابراین یاد کردن از امام مهدی علیه السلام با عنوان : فرمانده و صاحب امر هیچ اشکالی ندارد , آنچه ممنوع است استفاده از لقب " امیر المومنین " یعنی واژه امیر با پسوند مومنین است که این استعمال ممنوع است , زیرا لقب " امیر المومنین " لقب اختصاصی امیر مومنان علیه السلام است , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1438 👌اگر چه همه امامان و امام مهدی علیه السلام " امیر المومنین " هستند , اما استفاده از لقب مذکور جز برای امام علی علیه السلام , برای سایر امامان ممنوع است . ❗️از ابی الصبّاح روایت شده که گوید : " من و ابوالمغرا نزد ابا عبدالله علیه السّلام بودیم که مردی روستایی بر ما وارد شده و گفت: «السّلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمۀ الله و برکاته». امام صادق ع به وی فرمود: «و علیک السّلام و رحمۀ الله و برکاته»، سپس او را نزد خود خوانده و در کنار خویش نشاند. پس به ابوالمغرا گفتم: تاکنون ندیدم که کسی با این نام جز بر امیرالمؤمنین علی سلام کند. پس امام صادق ع به من فرمود: ای ابا صباح، مؤمنی حقیقی یافت نشود مگر اینکه بداند هر صفتی که اولین ما از آن برخوردار است، آخرین ما هم از آن برخوردار است. " " ... حتی یعلم ان لاخرنا ما لاولنا " 📚الاختصاص ص ٢٦٨ ❗️علامه مجلسی در توضیح روایت می گوید : " آن حضرت علیه السّلام بدان جهت به آن شخص آن گونه پاسخ داده که تصور نموده این معنای نام برای سایر امامان جز امام علی ع حاصل نیست و شکّی نیست که جملگی همه امامان مصداق نام امیرالمؤمنین هستند و منع اطلاق این نام بر غیر علی علیه السّلام مبتنی بر مصلحتی است؛ و احتمال دارد که این منع بدان سبب بوده است تا هر کسی به خود جرأت ندهد آن را در مورد افرادی جز ائمه علیهم السّلام به کار برد. " " ... یحتمل أن یکون المنع أیضا علی سبیل المصلحة لئلا یجترئ غیرهم فی ذلک " 📚بحار الانوار ج ٣٧ ص ٣٣٢ 👌بنابراین استفاده از واژه " فرمانده " برای امام مهدی علیه السلام بی اشکال است , آنچه ممنوع است تنها استفاده از واژه " امیر المومنین " برای ایشان است . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
Notes_220605_225904.pdf
3.56M
موضوع مناظره : مطابق روایات شیعه آیا کردها نسلی از جن هستند ? طرفین مناظره : کانال ملحد : نقد اسلام کانال شیعه : پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ ) تاریخ مناظره : ٢١ مهرماه ١٣٩٨ مناظره به صورت کانال به کانال بوده است . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
تاخیر افتادن در ظهور امام مهدی علیه السلام و حصول بداء !!!!! 🤔 : ❓بداء در روایات شیعه و بازی با عقولِ عوامِ شیعه توسط عالمان شیعه !!!!! عالمان شیعه در حدیثی جعلی از قول ابو عبدالله میگویند: {خداوند متعال وقت ظھور را ھفتاد سال تعیین نموده بود اما وقتی حسین کشته شد، خشم خدا بر مردم شدت یافت؛ پس آنرا به تأخیر انداخت} 📚 مرآة العقول ج : 4  ص : 170 ❗️❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌روایتی که وهابی مورد اشکال قرار داده است این نقل از امام باقر علیه السلام است که ابوحمزه ثمالى می گوید : "به امام باقر عليه السلام گفتم: على عليه السلام مى‏فرمود: «تا هفتاد سال، بلا هست» و مى‏فرمود: «پس از بلا، آسايش است» و هفتاد سال گذشته است؛ ولى آسايشى نديده‏ايم . امام باقر علیه السلام فرمود : " «اى ثابت! خداوند متعال، اين امر را در سال هفتاد قرار داده بود؛ ولى هنگامى كه حسين عليه السلام به شهادت رسيد، خشم خدا بر زمينيان، بالا گرفت و آن را تا صد و چهل سال به تأخير انداخت و ما به شما گفتيم و شما آن را پخش كرديد و پرده كتمان از آن برگرفتيد. پس خداوند، آن را به تأخير انداخت و پس از آن، ديگر وقتى نزد ما ننهاد، و «خداوند، آنچه را بخواهد، محو و اثبات مى‏كند و لوح محفوظ، نزد اوست» . " " قُلتُ لِأَبي جَعفَرٍ عليه السلام: إنَّ عَلِيّاً عليه السلام كانَ يَقولُ: إلَى السَّبعينَ بَلاءٌ، وكانَ يَقولُ: بَعدَ البَلاءِ رَخاءٌ، وقَد مَضَتِ السَّبعونَ ولَم نَرَ رَخاءً! فَقالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام: يا ثابِتُ، إنَّ اللَّهَ تَعالى‏ كانَ وَقَّتَ هذَا الأَمرَ فِي السَّبعينَ، فَلَمّا قُتِلَ الحُسَينُ عليه السلام اشتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلى‏ أهلِ الأَرضِ، فَأَخَّرَهُ إلى‏ أربَعينَ ومِئَةِ سَنَةٍ .... " 📚الغيبة، طوسى: ص 428 ح 417 _ الكافى: ج 1 ص 368 ح 1 👌متاسفانه وهابی " هذا الامر " را به معنای امر قیام امام مهدی علیه السلام گرفته است , در حالی که این برداشت اشتباه است و در روایت هم نیامده است که " هذا الامر " یعنی قیام امام مهدی علیه السلام , بلکه تصریح شده است که مقصود از " هذا الامر " آسایش جامعه شیعی است . ❗️بر همین اساس برخی از محققین در توضیح روایت مذکور می نویسند : 👌" با دقّت در احاديث مورد بحث روشن مى‏شود كه در هيچ يك از آنها سخنى از امام مهدى عليه السلام و قيام وى نيست. ❗️ به نظر مى‏رسد كه تفسير جمله «هذا الأمر» به قيام امام مهدى عليه السلام منشأ اين اشتباه است ..... 👌معناى اين احاديث اين است كه خداوند بر اساس وضعيت موجود شيعه گشايشى را براى آنان در نظر گرفته بود؛ امّا به دليل تغيير وضعيت شيعه اين گشايش به تأخير افتاد. پيام اين احاديث مضمون اين آيه است: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ در حقيقت، خدا سرنوشت قومى را تغيير نمى‏دهد تا اين كه آنان حال خود را تغيير دهند». ( رعد ١١ ) ❗️اگر مؤمنان بر اساس فرمان‏هاى خدا و پيامبر و امامان عمل كنند، خداوند در كار آنان گشايش خواهد كرد؛ همان طور كه در تاريخ بارها براى شيعه گشايش‏هايى رخ داده است كه آخرين نمونه آن در عصر حاضر با برپايى حكومت اسلامى در ايران رخ داد ..... ❗️علّامه مجلسى نيز در تفسير حديث اوّل كه از الكافى نقل شد، مى‏گويد: «وقّت هذا الأمر» أى ظهور الحق وغلبته على الباطل بيد إمام من الأئمة، لا ظهور الإمام الثانى‏عشر. " "مقصود از «وقّت هذا الأمر؛ براى اين امر، وقت معيّن كرده» اين است كه خداوند براى ظهور حق و پيروزى آن بر باطل به دست يكى از امامان، وقت معيّن كرده بود، نه ظهور امام مهدى عليه السلام. " 📚مراه العقول ج ٤ ص ١٧٠ ❗️بنا بر اين، احاديث يادشده ارتباطى با وقوع «بداء» در قيام امام مهدى عليه السلام ندارند؛ بلكه مقصود از آنها اين است كه خداوند تقدير كرده بود كه در دوران برخى از امامان قبل از ايشان نيز گشايشى براى جامعه شيعه پديد آيد؛ امّا به دلايلى اين تقدير غير حتمى به تأخير افتاد " 📚دانش نامه امام مهدی علیه السلام ج ٨ ص ١٨٧ 👌 در رابطه با عقیده بداء و تغییر تقدیرات خداوند به خاطر عملکرد مردمان در گذشته مباحثی را داشته ایم , چنان که در توضیح روایت فوق خواندیم که عملکرد ناصواب برخی از شیعیان در عدم یاری جبهه حق موجب شد که آسایش و گشایشی که خداوند برای آنان مقدر کرده بود , به تاخیر بیفتد , و بداء منفی حاصل شود , در ذیل بخوانید : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2770 @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane