🔸ادامه 👇
👌بر این اساس ، خداوند دستور می دهد که همگان موظفند بر اساس اسباب طبیعی ، جان خود را حفظ کنند ، و ائمه ع نیز به این دستور ، هم خود عمل می کردند و هم شیعیان را به آن امر می کردند که عمل کنند و چنین نبود که بگویند شما بروید مریض بشوید ، اما خیالتان راحت باشد ، ما شما را شفاء می دهیم ، یا خودشان بگویند ما چون قدرت غیبی داریم ، نیازی به مواظبت نداریم و با قدرت غیبی مشکل خود را برطرف می کنیم .
👌خداوند می فرماید ؛
« خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » « لَاتُلْقُوا بِايْديِكُمْ الَى التَّهْلُكَة » ( بقره 195 )
❕ امام رضا علیه السلام فرمود ؛
« هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است» « َ كُلُّ أَمْرٍ يَكُونُ فِيهِ الْفَسَادُ مِمَّا قَدْ نُهِيَ عَنْه ... َ فَحَرَامٌ ضَارٌّ لِلْجِسْمِ وَ فَسَادٌ لِلنَّفْس »
📚بحار الانوار : ج 100 ص 51
👌پیامبر گرامی فرمود ؛
«اى على ، خداوند براى امّت من، اين را خوش ندارد ... كه كسى با جذاميان ( که بیماری مسری دارند ) سخن گويد، مگر اين كه ميانشان به اندازه يك ذراع، فاصله باشد». همچنين فرمود: «از جذامى بگريز، چنان كه از شيرى مى گريزى».
📚الفقیه : ج 4 ص 357
👌و در نقل دیگر فرمود ؛
« در حالى با جذامى سخن بگو كه ميان تو و او، به اندازه يك يا دو نيزه، فاصله است »
📚فیض القدیر : ج 5 ص 52 _ بحار الانوار : ج 62 ص 83
❕و فرمود ؛
« پنج دسته اند که باید از آنان پرهیز شود که یکی از آنان مجذومین و جذامیان اند » « خَمْسَةٌ يُجْتَنَبُونَ عَلَى كُلِّ حَالٍ الْمَجْذُومُ ... »
📚خصال : ج 1 ص 287
❕در نقل دیگری آمده است ؛
« مجذومی به نزد پیامبر آمد تا با ایشان بیعت کند ، پیامبر دستش را به سوی او دراز نکرد ، و گفت دستت را دراز نکن ( بدون دست دادن ) با تو بیعت کردم » « أَنَّهُ ص أَتَاهُ مَجْذُومٌ لِيُبَايِعَهُ فَلَم يَمُدَّ يَدَهُ إِلَيْهِ بَلْ قَالَ أَمْسِكْ يَدَكَ فَقَدْ بَايَعْتُكَ »
📚بحار الانوار : ج 62 ص 83
❕بنابراین ، ماسک نزدن و خود را در معرض بیماری کرونا قرار دادن ، عملکردی است که مطابق آیات و روایات فوق و فرامین خداوند و اهلبیت ع نمی باشد .
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕خداوند تصریح کرده است که توسل به ائمه ع در رفع گرفتاری و بیماریها بسیار راهگشا است ، چنان که در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید ؛
« بندگانم بدانید که محبوبترین افراد نزد من محمد و اهل بیتش هستند و هر یک از شما که حاجت و درخواستی دارند به آنان توسل کنند زیرا هر کس در دعا به آنان توسل کند من دعای او را رد نمی کنم »
« فَمَنْ كَانَتْ لَهُ حَاجَةٌ إِلَيَّ فَلْيَتَوَسَّلْ إِلَيَّ بِهِمَا فَإِنِّي لَا أَرُدُّ سُؤَالَ سَائِلٍ يَسْأَلُنِي بِهِمَا وَ بِالطَّيِّبِينَ مِنْ عِتْرَتِهِمَا فَمَنْ سَأَلَنِي بِهِمْ فَإِنِّي لَا أَرُدُّ دُعَاءَه »
📚وسائل الشیعه : ج 7 ص 102
❕اما تصریح کرده اند که زمانی عنایت خداوند و اهلبیت علیهم السلام شامل حال ما می شود تا مثلا گرفتاری بیماری کرونا نشویم ، که ما نیز نهایت سعی و تلاش خود را در مراقبت و عدم مبتلا شدن به بیماری انجام دهیم و آنجایی را که قدرت نداریم ، واگذار به خداوند و اهلبیت ع کنیم ، نه آنکه به امید خدا و اهلبیت ع ، خود مراقبتی و توجه به پروتکل های بهداشتی را نادیده بگیریم و ترک سعی و تلاش کنیم .
🔶علی علیه السلام فرمود ؛
«دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « زه» است» « الدَّاعِي بِلَا عَمَلٍ كَالرَّامِي بِلَا وَتَرٍ »
📚نهج البلاغه : حکمت337
🔹از آنجایی که زه عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو شرایط اساسی برای استجابت دعا است .
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
«چهار دسته هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده » « أَرْبَعٌ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ دُعَاءٌ رَجُلٌ جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ يَقُولُ يَا رَبِّ ارْزُقْنِي »
📚بحار الانوار : ج 100 ص 12
🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام صادق گفتم:
«مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد ؟
🔷امام ع فرمود : « این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب نمیشود» « قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ قَالَ لَأَقْعُدَنَّ فِي بَيْتِي وَ لَأُصَلِّيَنَّ وَ لَأَصُومَنَّ وَ لَأَعْبُدَنَّ رَبِّي فَأَمَّا رِزْقِي فَسَيَأْتِينِي فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَذَا أَحَدُ الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ »
📚الکافی : ج 5 ص 77
👌علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در استجابت دعا و توسل ، سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعا و درخواست فرد مستجاب نمیشود :
📚بحار الانوار : ج 90 ص 354 باب 22 _ وسائل الشیعه : ج 7 ص 123 باب 50
👌بنابراین روشن می شود که مفهوم دعا و توسل این است که ما حد اکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا و توسل کنیم که خدایا و یا اهل بیت ، حل بقیه مشکل با شما باشد و شما سعی مرا موثر واقع کنید .
❕در موضوع کرونا هم ما موظفیم ، نهایت تلاش خود را جهت مقابله با آن انجام دهیم و حتی در حرم ائمه ع ماسک بزنیم و خود مراقبتی کنیم و آنجایی را که توانایی نداریم به خود ائمه ع واگذار کنیم .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#پاسخی_به_وهابی_در_مورد_دیده_شدن_خداوند
🤔#پرسش
❔انکار رؤیت، بخاطر بیاطلاعی از علم
احمد بن اسحاق میگويد : به امام هادى نامه نوشتم و از رؤيت خدا پرسيدم و اختلافى كه مردم درباره آن دارند. ایشان در جواب نوشت : تا زمانی که ميان بیننده و دیدهشده، هوا نباشد؛ «ديدن» واقع نمیشود. و اگر هوا از بیننده و دیدهشده قطع شود، «رؤيت» درست نباشد وتشبيه از اينجا است. زيرا ناظر وقتى برابر منظور قرار گرفت به اعتبار رابطه جريان رؤيتى كه در ميان آنها لازم است بايد همانند باشند و اين همان تشبيه است. زيرا اسباب وشرائط بايد به مسببات خود متصل باشند.
📚 اصول کافی 97/1
🪐 امروزه با پیشرفت علم، و رفتنِ فضانوردان به سایر سیّارات و کرات؛ ثابت شده است که در آنجا نیز [که اصلاً هوا نیست و خلأ است] اشیا همچنان قابل رویت اند.
درثانی! اگر میان «رائي و مرئي» لزوماً باید هوا یا تشبیه باشد؛ پس خدا نیز نباید ما را ببیند. زیرا همانگونه که میان ما با او «هوا و تشبیه و جهت» نیست؛ میان او با ما نیز همینگونه است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌وهابی اشکال کننده بدون آنکه مقصود کلام امام هادی علیه السلام را فهمیده باشد ، مطالب بی سر و ته و نامفهومی در توجیه اعتقاد خود به دیدن شدن خداوند در قیامت بیان کرده است ، در حالی که ما مفصلا در نمایه ذیل ، ثابت کرده ایم که بر اساس آیات قرآن و روایات اهلسنت ، دیدن شدن خداوند در قیامت محال و ناممکن است ، در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3350
👌در اینجا می افزاییم مسأله رؤيت خدا يك انديشه وارداتى است كه از طريق «احبار يهود» وارد محيط اسلامى شده و اهلسنت و وهابیت ، ناآگاهانه آن را پذيرفته اند. در اين جا نمونه هايى از باورهاى وارد شده در عهد قديم را يادآور مى شويم ؛
1⃣«خداوند را ديدم كه بر تخت بلندى نشسته بود. گفتم: واى بر من، چشمان من پادشاه سپه دار را ديدند».
📚کتاب اشعیاء ، فصل ششم ، شماره 1 تا 6
2⃣«مى ديدم كه تخت هايى گذارده اند و خداى قديم بر آن نشسته، لباس او چون برف سفيد و موهاى سر او مانند پشم پاكيزه بود، تخت او شعله اى از نور بود».
📚کتاب دانیال ، فصل هفتم ، شماره نهم
3⃣ «امّا من به صورت خدا مى نگرم».
📚مزامیر داود ، فصل 17 ، شماره 15
👌بنابر دلايل زير، رؤيت حسى خداوند با چشم سر ، غير ممكن است ؛
🔸 رؤيت حسى شرايطى را مى طلبد كه مى توان آنها را چنين بيان كرد ؛
1. حسّ بينايى سالم باشد.
2. يك نوع مقابله ميان رائى و مرئى حاكم باشد.
3. مرئى بسيار دور يا بسيار نزديك نباشد.
4. مانعى ميان بيننده و ديدنى وجود نداشته باشد.
5. مرئى بى رنگ نباشد.
6. نور كافى براى ديدن وجود داشته باشد.
7. مرئى در جهت خاص نسبت به بيننده قرار گيرد.
👌 تحقق اين شرايط درباره خدا ملازم جسم و جسمانى بودن او است، و همه مسلمانان حقیقی جهان، خدا را برتر از جسم و جسمانى مى دانند و پيوسته مى گويند: لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ. ( شوری 11 )
❔با توجه به اين داورى قاطع عقل، چگونه مى توان گفت خدا را در روز قيامت با ديدگان حسى مى بينيم؟
📚بحوث فی الملل و النحل ، ج 2 ص 293
❕در روایت مورد استناد معاند نیز ، امام هادی ع به همین تحلیل های عقلی در ممنوعیت رویت خداوندی اشاره می کند .
👌 احمد بن اسحاق می گوید ؛
« به امام هادى عليه السلام نامه نوشتم و از رؤيت [خداوند] و اختلاف نظر مردم در اين باره، سؤال كردم. ايشان در پاسخ نوشت: «تا زمانى كه ميان بيننده و شىء مرئى، هوايى كه نگاه از آن عبور كند، وجود نداشته باشد، رؤيتْ امكان پذير نيست. پس، هر گاه ميان بيننده و شىء مرئى، هوا نباشد، رؤيتى هم نخواهد بود » ( در روایت شیخ صدوق اضافه شده است که امام ع فرمود که اگر بین رائی و مرئی ، نور و روشنایی هم نباشد ، امکان رویت نیست )
« كَتَبتُ إِلى أَبِي الحَسَنِ الثّالِثِ عليه السلام أَسأَلُهُ عَنِ الرُّؤيَةِ ومَا اختَلَفَ فيهِ النّاسُ، فَكَتَبَ: لا تَجوزُ الرُّؤيَةُ ما لَم يَكُن بَينَ الرّائي وَالمَرئِيِّ هَواءٌ يَنفُذُهُ البَصَرُ، فَإِذَا انقَطَعَ الهَواءُ ( و عدم الضیاء ) عَنِ الرّائي وَالمَرئِيِّ لَم تَصِحَّ الرُّؤيَة »
📚الکافی ج 1 ص 97 _ توحید صدوق ، ص 109
👌امام ع در این بیان تصریح می کند که بین رائی و مرئی ( ما و خداوند ) باید هواء باشد ، تا خداوند دیده شود ، به فضا و فاصله میان دو چیز هواء می گویند ؛
📚ترجمه معجم الوسیط ، ج 2 ص 2132
👌امام هادی ع می گوید که اگر خداوند قرار باشد که با چشم سر دیده شود ، باید فاصله ای بین ما و او باشد و مثلا او در مقابل ما باشد و در جهت خاصی قرار گرفته باشد ، که این امر مستلزم جسمانیت خداوند است .
❕وهابی بدون آنکه مفهوم « هواء » را متوجه شود ، مفاهیم گنگ و نامفهومی را در دفاع از عقیده باطل خود افاضه کرده است .
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕وهابی جاهل در ادامه ، بصیر و بینا بودن خداوند را به بینایی انسانها و دیدن آنها با چشم سر تشبیه کرده است و تصور کرده است که همانگونه که افراد بشر برای دیدن و شنیدن ، نیازمند چشم و گوش هستند ، خداوند هم برای « سمیع » و « بصیر » بودن ، نیازمند گوش و چشم است ، در حالی که نمی داند سميع و بصير بودن خداوند ، چيزى جز عالم بودن او به اصوات و منظره ها نیست .
👌وقتى از بينايى و شنوايى و صفات ديگری همانند آنها در مورد خداوند ، به ميان مى آيد، فورا ذهن افراد جاهل ، متوجه بينايى و شنوايى خودشان مى شود كه با ابزار و آلاتى مانند گوش و كره چشم با آن ساختمانهاى مخصوصشان مى شنوند و می بینند ، در حالى كه بينايى و شنوايى خداوند با آلات و ابزار ممكن نيست؛ بلكه با حضور ذاتش در همه جا و در ظاهر و باطن همه اشياست.
❕برخی می نویسند ؛
« محققان بر اين عقيده اند كه سميع و بصير بودن خداوند، چيزى جز علم و آگاهى او نسبت به اصوات و مبصرات يعنى موجودات ديدنى نيست. البتّه اين دو واژه از آنجا كه در آغاز براى قوه شنوائى و بينائى ما وضع شده، هميشه تداعى گوش و چشم را با خود دارد؛ ولى واضح است اين الفاظ هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى روند، از مفاهيم جسمانى و آلات و ادوات، مجرّد و برهنه مى شوند؛ چرا كه ذات پاك او مافوق جسم و جسمانيّات است.
👌او چنان احاطه و آگاهى به اصوات و مناظر دارد، و چنان همه اين امور نزد او حاضراند كه از هرگونه شنوايى و بينائى برتر و بالاتر است، و لذا خداوند در دعاها به عنوان «اسْمَعُ السّامِعينَ» (از همه شنوندگان شنونده تر) و «ابصر الناظرين» (از همه بينندگان بصيرتر) توصيف شده است .
📚پیام قرآن ، ج 4 ص 126
❕بر همین اساس ، علی ع در مورد شنوا و بینا بودن خداوند فرمود ؛
«السَّميْعُ لا بِاداتٍ، وَ الْبَصيرُ لا بِتَفْرِيقِ آلَةٍ» «او شنوا است ولى نه به وسيله دستگاه شنوائى، و بينا است ولى نه با گشودن پلك چشمها»
📚نهج البلاغه، خطبه 152.
❕در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه در پاسخ اين سؤال كه آيا خداوند سميع و بصير است؟ فرمود ؛
«آرى او سميع و بصير است ولى: «سَمِيْعٌ بِغَيرِ جارِحَةٍ، وَ بَصيرٌ بِغَيْرِ آلَةٍ » : «او شنوا است بدون نياز به عضو شنوائى، و بينا است بدون احتياج به آلت مشاهده و چشم».
📚الکافی ، ج 1 ص 83
❕بنابراین خداوند برای دیدن نیازمند به چشم و ابزار و آلات مادی نیست و ذات او مبرا از این نسبت ها است ، با این وجود ، وهابیون و اهلسنت ، گویی معتقدند که خداوند هم به مانند ما چشم سر دارد و با چشمهایش ما را می بیند ، اما یک چشم نیست ❗️❗️
👌مثلا بخاری از عبدالله بن عمر نقل می کند ؛
« روزی پیامبر در میان گروهی از صحابه ، درباره مسیح دجال سخن گفت ، در ضمن گفتارش فرمود ، خداوند یک چشم و کور نیست ، ولی چشم راست مسیح دجال کور و مانند حبه انگوری از حدقه بیرون زده است » « ... ان الله لیس باعور الا ان المسیح الدجال اعور العین الیمنی کان عینه عنبه طافیه »
📚صحیح بخاری ، ج 3 ص 1269
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕برخی از کانالهای بی اطلاع ، ترویج قضیه جعلی شرف الشمس در روز نوزدهم فروردین را می کنند ، در سالهای گذشته در این رابطه ، توضیحات مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1078
#پاسخی_به_جناب_عبادی_در_مورد_قضیه_شرف_الشمس
❕ما در گذشته در مورد قضیه شرف الشمس یاد آور شدیم ؛
« قضیه شرف الشمس عبارت است از نوعی حکاکی بر روی نگین انگشتری زرد رنگ در روز نوزدهم فروردین با این اعتقاد که این عمل موجب گشایش کارها و سبب افزایش رزق و روزی و درمان بیماری ها و در امان ماندن از شرور و ...می شود ...
👌و در ادامه پس از توضیحاتی گفتیم ؛
« بنابراین اعتبار روز نوزدهم فروردین برای اعمال شرف الشمس مستند به روایتی نیست ، بلکه برگرفته از ستاره شناسی و نجوم و تخیل و وهم است که به هیچ عنوان اعتبار و رجحان شرعی ندارد . »
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1078
👌بحث ما اصلا حول این قضیه نبوده است که طبق اصطلاحات نجومی ، روز شرف المشمس چه روزی است ، آنچه ما آن را خرافه و توهم و تخیل دانسته بودیم ، اعمالی بود که در روز شرف الشمس انجام می شود با این اعتقاد که با انجام آنها رزق و روزی افزایش پیدا می کند و بیماری ها درمان می شود و از شرور در امان می مانیم .
❕جناب آقای احسان عبادی ، پستی در کانالشان گذاشتند و جریان تاثیر قضیه شرف الشمس در زندگی انسانها را تایید کردند و نوشتند ؛
« شرف و هبوط هر سیاره هم با سیاره دیگر فرق دارد، مثلا شرف سیاره شمس (خورشید) روز 19 برج حمل (فروردین) است و هبوط آن روز 19 برج میزان (مهرماه) ، شرف سیاره ماه روز 3 اردیبهشت است ، شرف مریخ 28 دی ماه است و... طلوع هر سیاره در روز شرف خودش، آثاری دارد که در علم هیئت در آن بحث شده ، شرف شمس هم روز 19 فروردین است که آثار مهم و مثبتی دارد ، پس اصل قضیه کاملا درست است و خرافات نیست »
👌ما گفتیم اعتقاد به تاثیر مثبت شرف الشمس در زندگی انسانها ، بی اطلاعی است و متاسفانه برخی از کانالهای بی اطلاع ترویج این قضیه جعلی را می کنند .
❕آقای عبادی در پاسخ به ما سخنانی در اهمیت علم نجوم و هیئت برای فهم قبله و رویت هلال و ... ایراد کردند که مورد مخالفت ما نیست ، یا گفتند در روایتی از امام رضا ع هم آمده است که شرف خورشید در ماه فروردین است که این مباحث مورد نقد و رد ما نبوده است .
👌مخالفت و نقد ما آنجایی است که شما بخواهید ، از اوضاع فلکی ، استفاده سعادت و نحوست در زندگی انسانها کنید ، آنجایی که دلیلی از بیانات اهلبیت ع برای این سعادت و نحوست در زندگی انسانها نمی باشد . ( مانند همین قضیه شرف الشمس ) .
❕بنابراین ما اصل علم نجوم و هئیت را خرافه ندانسته ایم ، اعتقاد به تاثیر مثبت اوضاع فلکی در زندگی انسانها را آن هم در جایی که دلیلی از معصومین ع در این رابطه نرسیده است را خرافه و جعلی دانسته ایم ، چنان ک در گذشته در ذیل پاسخی آوردیم ؛
👌در روایاتی از آموختن علم نجوم نهی شده است .
❕ستاره شناسی به امام علی علیه السلام عرض كرد ؛
« اگر در اين زمان [براى جنگ با خوارج] بروى مى ترسم به مراد خود نرسى فرمود : آيا خيال مى كنى تو مى توانى ساعتى را نشان دهى كه هر كس در آن ساعت سفر كند بلا و بدى از او دور شود و از ساعتى برحذر دارى كه هر كس در آن ساعت سفر كند ضرر و زيان او را در برمى گيرد؟! آن كس كه سخنان تو را تصديق كند، قرآن را تكذيب كرده است و براى رسيدن به مطلوب و دفع امور ناخوشايند، از كمك گرفتن از خدا بى نيازى نشان داده است ...
👌حضرت سپس رو به مردم كرد و فرمود ؛
« اى مردم از آموختن اخترشناسى بپرهيزيد مگر آن مقدارى كه در بيابان يا دريا وسيله راهيابى مى شود؛ زيرا اخترشناسى به كهانت و پيشگويى مى انجامد و اخترگو مانند كاهن است، و كاهن چون ساحِر و ساحر همانند كافر و كافر در آتش است؛ [اينك] به نام خدا حركت كنيد. »
📚نهج البلاغه خطبه 79
❕امام صادق عليه السلام در پاسخ به سؤال زنديقى که از اختر شناسى سوال کرد فرمود ؛
« آن علمى است كه منافعش اندك و مضرّاتش بسيار است؛ زيرا آنچه مقدّر باشد به وسيله اين علم دفع نمى شود و جلو بلا را به كمك آن نمى توان گرفت. اگر منجّم از بلا خبر دهد محافظت و مراقبت از خود، او را از قضاى الهى نجات نمى دهد و اگر از خير و خوبيى خبر دهد، نمى تواند به آن شتاب بخشد و اگر بدي اى برايش پيش آيد، نمى تواند آن را برگرداند. منجّم با علم خدا مى ستيزد و به خيال خودش قضاى خدا را از خلق او برمى گرداند. »
📚بحار الانوار ج 58 ص 223
❕این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج 11 ص 370 باب 14
👇ادامه
🔸ادامه 👇
❕مقصود از علم نجومى كه آموختن آن تحريم شده است، دانش ستاره شناسى به مفهوم امروزى آن نيست؛ بلكه مقصود، آشنايى با نقش ستارگان در سرنوشت انسان و پيش بينى حوادث آينده از طريق مطالعه در سير كواكب است.
👌ستاره شناسى و استفاده از وضع ستارگان در آسمان، براى پيدا كردن جادّه ها در دريا و صحرا و همچنين امور ديگرى از اين قبيل كه بر واقعيتهاى اوضاع ستارگان بنا شده است، نه تنها ممنوع نيست، بلكه گاه جزء علوم «لازم التّعليم» محسوب مى شود، چرا كه با نظام جامعه انسانى سر و كار دارد.
❕قرآن مجيد نيز به اين موضوع به عنوان يك نعمت مهمّ الهى و يكى از نشانه هاى توحيد اشاره كرده مى فرمايد ؛ « و به وسيله ستارگان (به هنگام شب) هدايت مى شوند.» ( نحل 16)
👌 و در جايى ديگر مى فرمايد ؛ «او كسى است كه ستارگان را براى شما قرار داد، تا در تاريكى هاى خشكى و دريا به وسيله آنها راهنمايى شويد. ما نشانه ها (ى خود) را براى كسانى كه آگاهند بيان داشتيم.» ( انعام 97)
👌 اين تعبيرات نشان مى دهد كه قرآن انسانها را براى فرا گرفتن اين بخش از علم نجوم تشويق مى كند. آنچه ممنوع است همان چيزى است كه به عنوان «احكام نجوم» معروف شده، يعنى از اوضاع كواكب و چگونگى تقارن و تباعد (دورى و نزديكى) آنها مسايلى را كشف مى كنند و پيشگويى هايى نسبت به حال اشخاص، گروهها و جامعه بشرى مى نمايند كه بخشى از آن، كلّى گويى هايى است كه هر كس توانايى آن را دارد، بى آن كه نگاهى در اوضاع كواكب كرده باشد، يا بيان جزئيّاتى است كه با حدس و گمان همراه است و در بسيارى از مواقع خلاف آن ثابت مى شود .
👌بنابراين، آنچه با آن شدّت، مورد نهى و مذمّت قرار گرفته عبارت است از «علم به احكام نجوم». يعنى مجموعه پندارها و خيالاتى كه زندگى و سرنوشت انسانها را در اين كره خاكى با اوضاع و احوال ستارگان پيوند مى داد و بوسيله اوضاع فلكى پيشگويى هايى نسبت به آينده، نه تنها در مسايل عمومى و اجتماعى، بلكه در مسايل شخصى و جزيى داشتند، به همين دليل «سلاطين» و شاهان غالبا در دربار خود، براى دستيابى به حوادث آينده، «منجّمانى» استخدام مى كردند و بسيارى از آنها اوضاع كواكب را، مطابق آنچه ميل سلطان بود پيش بينى مى نمودند بنابراین آنچه در روايات اسلامى از آن نهى شده، همين پيشگويى ها و ارتباطات است.
📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 279
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1963
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#آیا_همسران_پیامبر_مخاطب_آیه_تطهیرند؟
🤔#پرسش
❔ضمیر جمع مذکر در (عنکم) و (یطهرکم) نیز به خاطر رعایت لفظ اهل آمده است و استفاده صیغه جمع مذکر به خاطر رعایت لفظ در لغت عرب بسیار رایج است. در قرآن کریم نیز استعمال ضمیر جمع مذکر برای مفرد مؤنث، استعمال شده است؛ خداوند خطاب به ساره، همسر ابراهیم علیه السلام، می فرماید: «قالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ» [هود:73] در این آیه، مخاطب همسر حضرت ابراهیم است، اما از صیغه جمع مذکر استفاده شده است. یا آنجایی که حضرت موسی به همسرش می فرماید: «و قال لاهله امکثوا» در اینجا نیز صیغه جمع مذکر استعمال شده است.
واقعا اگر چنین باشد پس همسران پیامبر هم جزو اهل بیت حساب میشوند.
لطفا جواب بدهید ممنون میشم. ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند در آیه تطهیر می فرماید ؛
«إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » « خداوند فقط مى خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد. » ( احزاب 33 )
❕روایات فراوانی از اهل سنت ، تصریح دارد که پنج تن آل عبا مخاطب آیه مذکور و مصداق اهل بیت هستند و زنان پیامبر ، مصداق اهل بیت مخاطب آیه شریفه نیستند .
👌مسلم در صحیح خود ، در كتاب «فضايل صحابه» در باب فضايل اهل بيت پيغمبر ، به سند خود، از «صفيّه دختر شيبه» او هم از «عايشه» روايت كرده است که می گوید ؛
« بامداد يكى از روزها رسول خدا گليمى را كه از پشم سياه بافته شده بود، بر دوش داشت و عازم بود از خانه بيرون برود، در آنحال، حسن بن على وارد شد، حضرت او را در زير آن گليم جاى داد پس از آن، حسين وارد شد، او را هم در زير گليم قرار داد بعد از آن، فاطمه آمد، او را هم در زير گليم برد پس از آن، على آمد، او را هم در زير گليم در آورد سپس اين آيه تطهیر را تلاوت كرد ؛ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً »
« قَالَتْ عَائِشَةُ: خَرَجَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ غَدَاةً وَ عَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ ، مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ. فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ فَأَدْخَلَهُ. ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ. ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا. ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ. ثُمَّ قَالَ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ
أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»
📚صحیح مسلم ج 4 ص 1883
👌 اين حديث را «حاكم نيشابورى» در مستدرك الصحيحين ج 3 ص 147 نقل كرده و گفته است: اين حديث طبق نظريه «بخارى» و «مسلم» از احاديث صحاح است. «بيهقى» هم، در سنن ج 2 ص 149 ، اين روايت را نقل كرده است و «ابن جرير» در تفسير ج 22 ص 5 حديث مزبور را از «عايشه» نقل كرده است و «سيوطى» در «الدّر المنثور»، ذيل آيه تطهير، در سوره احزاب، به نقل آن پرداخته و گفته است: اين حديث را «ابن ابى شيبه» و «احمد» و «ابن حاتم» روايت كرده اند. و «زمخشرى» در «كشّاف» در ذيل آيه مباهله، به مناسبتى متعرض نقل حديث مزبور گرديده است و «فخر رازى» هم، در تفسير آيه مباهله به نقل آن حديث پرداخته است و اظهار مى دارد اين روايت تا حدى مورد اتفاق مفسّران و محدّثان است و صحت آنرا پذيرفته اند.
📚ترجمه فضائل الخمسه من الصحاح السته ، ج 1 ص 377
❕در روایات دیگری از منابع اهل سنت ، صراحتا آمده است که پیامبر گرامی همسران خود را منع کرد که در جمع اصحاب کساء در آیند و مصداق اهل بیت مخاطب آیه تطهیر شوند .
👌در روايتى ام سلمه مى گويد: «آيا من از اهلبيتم؟ پيامبر در جواب مى فرمايد: راه تو به سوى خير است، تو از همسران پيامبرى.»
📚شواهد التنزیل ، ج 2 ص 62
❕در حديث « ديگر ام ّسلمه عرض مى كند: بارخدايا! مرا نيز با آنها قرارده، پيامبر مى فرمايد: تو در جايگاه خودت هستى، تو بر خيرى. »
📚مستدرک حاکم ، ج 2 ص 416
👌حضرت در روايتى ديگر، « همسرش زينب را از داخل شدن در كساء منع كرد و فرمود: تو در جاى خود مى باشى، تو بر خيرى انشاءاللَّه تعالى. »
📚اسباب النزول ، واحدی ، ص 203
👌بنابر روايتى ديگر عايشه را نيز از داخل شدن در كساء منع كرد.
📚مسند احمد ، ج 6 ص 292 _ الصواعق المحرقه ، ص 143
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕در روايتى ديگر آمده است: عايشه خود را از مصداق اهلبيت خارج نموده است.
👌مجمع مى گويد: با مادرم بر عايشه وارد شديم. مادرم از وى سؤال كرد: چرا در روز جمل بر على عليه السلام خروج كردى؟ عايشه گفت: اين تقدير الهى بود؛ آنگاه درباره على عليه السلام پرسيد: عايشه گفت: از من درباره محبوبترين فرد نزد خدا و همسر بهترين افراد نزد رسول خدا سؤال مى كنى؟
❕رسول خدا را ديدم كه روى على و فاطمه و حسن و حسين پارچه اى انداخته و آنان را در زير آن جمع كرده بود؛ آنگاه فرمود: بارخدايا! اينان اهلبيت من هستند، پس پليدى را از آنان دور كن و پاكشان گردان. سپس عرض كردم: اى رسول خدا! آيا من از اهل توام؟ فرمود: دور شو، تو بر خيرى »
📚سنن بیهقی ، ج 5 ص 112 ح 8409
❕از سوی دیگر ، ضمایر مذکری که در آیه تطهیر به کار رفته است ، روشن ترین گواه است که مقصود از آیه تطهیر همسران پیامبر نیستند ، چرا که ضميرهايى كه در آيات قبل و بعد آمده عموما به صورت ضمير « جمع مؤنث » است، در حالى كه ضمائر اين قسمت از آيه (إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) همه به صورت « جمع مذكر » است، و اين نشان مى دهد معنى ديگرى در نظر بوده است.
❕برخی از علمای اهل سنت می گوید که جمع مذکر بودن ضمائر در آیه تطهیر به خاطر کلمه « اهل » است ، در حالی که اگر منظور از اهل، همسران پيامبر باشد ظاهر لفظ مفرد مذكر و معناى آن جمع مؤنث است ، در حاى كه در آيه نه مفرد مذكر شده نه جمع مؤنّث، بلكه به صورت جمع مذكّر آمده است.
📚پیام قرآن ، ج 9 ص 141
👌و اگر در آیه مربوط به حضرت ابراهیم و جریان بشارت به تولد اسحاق و تعجب ساره ، برای اهل بیت و خاندان ابراهیم ع ، از ضمیر جمع مذکر استفاده شده است ؛ « قالُوا أَ تَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ » ( هود 73 )
❕از این جهت است که مخاطب « اهل » و « علیکم » ، تمام خانواده و خاندان ابراهیم ع است ، اعم از مردان و زنان و نیز پیامبرانی که قرار بود در آینده از نسل ابراهیم ، مبعوث شوند ، لذا از باب تغلیب مذکر بر مونث ، به صورت جمع مذکر آمده است ، چنان که علمای اهلسنت ، متذکر این نکته شده اند ؛
« الرحمة النبوة، و البركات الأسباط من بنى إسرائيل، لأنّ الأنبياء منهم، و كلهم من ولد إبراهيم »
📚الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج2، ص: 411 _ الجامع لأحكام القرآن، ج10، ص: 71 _ روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج6، ص: 297 _ فتح القدير، ج2، ص: 580
👌و اگر در آیه مربوط به موسی ع و خانواده او ، از ضمیر جمع مذکر استفاده شده است ؛ « وَ هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى _ إِذْ رَأى ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدى » ( طه 9 _ 10 )
❕از این جهت است که مقصود از اهل موسی ع ، تمام خانواده او ، اعم از زنان و فرزندان بوده است که از باب تغلیب ، ضمایر مذکر بر مونث ، ترجیح داده شده است ، نه آنکه تنها مخاطب ، همسرش باشد . مفسرین می نویسند ؛
« در تواريخ نيز مى خوانيم كه موسى ع هنگامى كه مدت قراردادش با شعيب در مدين پايان يافت، همسر و فرزند و همچنين گوسفندان خود را برداشت و از مدين به سوى مصر رهسپار شد، راه را گم كرد، شبى تاريك و ظلمانى بود، گوسفندان او در بيابان متفرق شدند، مى خواست آتشى بيفروزد تا در آن شب سرد، خود و فرزندانش گرم شوند، اما بوسيله آتش زنه آتش روشن نشد در اين اثناء همسر باردارش دچار درد وضع حمل شد. طوفانى از حوادث سخت، او را محاصره كرد در اين هنگام بود كه شعله اى از دور به چشمش خورد، ولى اين آتش نبود بلكه نور الهى بود، موسى به گمان اينكه آتش است براى پيدا كردن راه و يا برگرفتن شعلهاى، به سوى آتش حركت كرد »
📚تفسیر نمونه ، ج 13 ص 168 _ جامع البیان ، طبری ، ج 16 ص 107 _ مجمع البیان ، ج 7 ص 10
👌بنابراین ، همسران پیامبر اسلام ، داخل مصداق اهلبیت مخاطب آیه تطهیر نیستند ( حتی به صورت اشتراکی ) و از لفظ اهل هم نمی توان استفاده کرد که آیه تطهیر اختصاص به زنان پیامبر دارد ، چنان که در نقلی که در صحیح مسلم آمده است ، زید بن ارقم به این نکته تصریح می کند .
❕ مسلم در صحيح، باب فضايل على عليه السلام نقل مىکند ؛
« از زيد بن ارقم درباره اهلبيت سؤال شد كه آيا شامل همسران نيز مى شود؟ او پاسخ داد: قسم به خدا! هرگز. زيرا ممكن است شوهر پس از مدتى زندگى با همسرش او را طلاق دهد و او به قوم و پدرش مراجعت كند »
« ... إِنَّ الْمَرْأَةَ تَكُونُ مَعَ الرَّجُلِ الْعَصْرَ مِنْ الدَّهْرِ ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إِلَى أَبِيهَا وَ قَوْمِهَا »
📚صحیح مسلم ، ج 4 ص 1874
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌ملحد مدعی شده است که زراره می گوید که اگر هر آنچه که از امام صادق ع شنیده ام ، بگویم ، آلت تناسلی مردان ، مانند چوب باد می کند ، در ذیل پاسخ این دروغگویی و بیسوادی او را داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2879
👌ملحد استفتائی از مرحوم امام خمینی نقل کرده است که ایشان در پاسخ به این که آیا ادیسون وارد بهشت می شود یا خیر ؟ پاسخ داده اند که غیر موحد ، وارد بهشت نمی شود ، در حالی که این سخن ، لزوما به این معنا نیست که غیر موحد ، حتی اگر نیکوکار باشد ، چون بهشت نمی رود پس در آتش جهنم سوزانده می شود ، در ذیل در این رابطه توضیح مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1947