eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
224 ویدیو
53 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ادامه 👇 👌ابو الدحداح از اصحاب و شیعیان راستین پیامبر گرامی ص و امیر مومنان بود : 📚تنقیح المقال ج ١٣ ص ٢٥٣ _ قاموس الرجال ج ٢ ص ٤٤٣ _ مستدرکات رجال الحدیث ج ٢ ص ٧٩ 👌بنابراین مخاطب آیات فوق پیامبر گرامی و امیر مومنان هستند که مصداق " اتقی " و با تقوا ترین مردم اند و همینطور شیعیان راستین آنان چون ابو الدحداح هم مخاطب آیات فوق اند یعنی شیعیان و اصحاب راستین هم به واسطه پیروی کردن از پیامبر گرامی و امیر مومنان , مصداق با تقواترین مردم و مخاطب آیات فوق اند . ❕حال وهابی دروغ گو مدعی شده است که مخاطب آیات فوق ابوبکر است که مالش را انفاق می کرد و همو است که مصداق با تقواترین مردم است , در حالی که این ادعا صدرصد دروغ و جعلی است به وجوهی : 🔸١_ در ذیل ثابت کرده ایم که مساله انفاقهای ابوبکر در صدر اسلام کذب و خلاف واقع است و خود ابوبکر جیره خوار دیگران بوده است : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3115 🔸٢_ وهابی مدعی شد که آیات فوق در شان ابوبکر نازل شده است , در حالی که عایشه دختر ابوبکر با صراحت می گوید که هیچ آیه ای از قرآن در مدح ابوبکر و خانواده اش نازل نشد , جز آیات سوره افک پیرامون مبری بودن عایشه از زنا چنان که بخاری نقل می کند که عایشه می گفت : " هیچ آیه ای از قرآن کریم درباره خاندان ما نازل نشد , مگر آیه ای که پاکدامنی مرا بیان داشته است " " ما انزل الله فینا شیئا من القرآن الا ان الله انزل عذری " 📚صحیح بخاری ج ٤ ص ١٨٢٧ ح ٤٥٥٠ ٣ _ بزرگان اهلسنت معتقدند که آیات مذکور در مورد ابوالدحداح نازل شد نه ابوبکر و تصریح کرده اند که روایت مربوط به ابوالدحداح صحیح است : " أَنَّ رَجُلًا قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ: إِنَّ لِفُلَانٍ نَخْلَةً، وَأَنَا أُقِيمُ حَائِطِي بِهَا، فَأْمُرْهُ أَنْ يُعْطِيَنِي حَتَّى أُقِيمَ حَائِطِي بِهَا، فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ:" أَعْطِهَا إِيَّاهُ بِنَخْلَةٍ فِي الْجَنَّةِ" فَأَبَى، فَأَتَاهُ أَبُو الدَّحْدَاحِ فَقَالَ: بِعْنِي نَخْلَتَكَ بِحَائِطِي. فَفَعَلَ، فَأَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنِّي قَدِ ابْتَعْتُ النَّخْلَةَ بِحَائِطِي. قَالَ:" فَاجْعَلْهَا لَهُ، فَقَدْ أَعْطَيْتُكَهَا. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ:" كَمْ مِنْ عَذْقٍ رَدَاحٍ لِأَبِي الدَّحْدَاحِ فِي الْجَنَّةِ" قَالَهَا مِرَارًا. قَالَ: فَأَتَى امْرَأَتَه‏ فَقَالَ: يَا أُمَّ الدَّحْدَاحِ اخْرُجِي مِنَ الْحَائِطِ، فَإِنِّي قَدْ بِعْتُهُ بِنَخْلَةٍ فِي الْجَنَّةِ. فَقَالَتْ: رَبِحَ الْبَيْعُ. أَوْ كَلِمَةً تُشْبِهُهَا " 📚مسند احمد با تحقیق شعیب ارنووط , ج ١٩ ص ٤٦٥ ( اسناده صحیح علی شرط مسلم ) _ صحیح ابن حبان ج ١٦ ص ١١٣ _ المعجم الکبیر ج ٢٢ ص ٣٠٠ _ الاصابه ج ٧ ص ١١٩_ سبل الهدی ج ٩ ص ٢٣ _ المستدرک علی الصحیحین ج ٢ ص ٢٤ ( هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم ) _ مجمع الزوائد ج ٩ ص ٣٢٤ ( رواه احمد و الطبرانی و رجالهما رجال الصحیح ) و .... ٤ _ ابن حجر هیثمی عالم رجالی بزرگ اهلسنت , تصریح می کند روایتی که می گوید آیات مذکور در شان ابوبکر نازل شده است , ضعیف است , زیرا در سند آن مصعب بن ثابت وجود دارد که ضعیف است : «و عن عبد اللّه بن‏ الزبير قال: نزلت في أبي بكر الصديق: و ما لأحد عنده من نعمة تجزى إلّا ابتغاء وجه ربّه الأعلى و لسوف يرضى. رواه الطبراني و فيه: مصعب بن ثابت و فيه ضعف» 📚مجمع الزوائد ج ٩ ص ٥٠ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
آیا ملک ظالمین را خداوند به آنان داده است ?!!!! 🤔 : ❓می گویند در قرآن آمده است که خداوند به هرکس بخواهد حکومت می دهد این یعنی چی ? یعنی خداوند به ظالمین حکومت می دهد که به دیگران ظلم کند ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید : " قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ " " بگو:" بارالها! مالك حكومتها تويى، به هر كس بخواهى، حكومت مى‏بخشى، و از هر كس بخواهى، حكومت را جدا می کنی ، هر كس را بخواهى، عزت مى‏دهى، و هر كه را بخواهى خوار مى‏كنى. تمام خوبيها به دست توست، تو بر هر چيزى قادرى. " ( آل عمران ٢٦ ) ❕در رابطه با آیه شریفه مفسرین توضیحات خوبی داده اند , که در ادامه بیان می شود : 🔸١ _ در تفسیر نمونه آمده است : " در اينجا سؤال مهمى مطرح است و آن اينكه ممكن است كسانى از آيه فوق چنين نتيجه بگيرند كه، هر كس به حكومتى مى‏رسد و يا از حكومت، سقوط مى‏كند، خواست خدا بوده و نتيجه اين سخن، امضاى تمام حكومتهاى جباران و ستمگران تاريخ از قبيل حكومت چنگيز و هيتلر و ... مى‏باشد، اتفاقا در تاريخ نيز مى‏خوانيم كه" يزيد بن معاويه" هم براى توجيه حكومت ننگين و ظالمانه خود به اين آيه استدلال كرد , به همين جهت در كلمات مفسران، براى حل اين اشكال توضيحاتى در باره آيه ديده مى‏شود ... ❕ولى حق اين است كه آيه يك مفهوم كلى و عمومى دارد كه طبق آن، تمام حكومت‏هاى خوب و بد بر طبق مشيت خداست، ولى با اين توضيح كه: خداوند يك سلسله عوامل و اسباب براى پيشرفت و پيروزى در اين جهان آفريده است، و استفاده از آثار اين اسباب همان مشيت خدا است. 👌بنا بر اين خواست خدا يعنى آثارى كه در آن اسباب و عوامل آفريده شده است: حال اگر افراد ستمگر و ناصالحى (همچون چنگيز و يزيد و فرعون و مانند اينها) از آن وسايل استفاده كردند و ملت‏هايى ضعيف و زبون و ترسو، به آن تن در دادند و حكومت ننگين آنها را تحمل كردند، اين نتيجه اعمال خود آنها است، كه گفته‏اند:" هر ملتى لايق همان حكومتى است كه دارد"! ولى اگر ملتها آگاه بودند و آن عوامل و اسباب را از دست جباران گرفته و به دست صالحان دادند و حكومت‏هاى عادلانه‏اى به وجود آوردند باز نتيجه اعمال آنها است كه بستگى به طرز استفاده از عوامل و اسباب الهى دارد. ❕در حقيقت آيه، بيدار باشى براى همه افراد و جوامع انسانى است كه بهوش باشند، و از وسايل پيروزى بهره گيرند و پيش از آنكه افراد ناصالح بر آنها چيره شوند و مقامات حساس اجتماع را از دست آنها بگيرند آنها بكوشند و سنگرها را اشغال كنند. كوتاه سخن اينكه: خواست خداوند همان است كه در عالم، اسباب آفريده تا چگونه ما از عالم اسباب استفاده كنيم. " 📚تفسير نمونه، ج‏ 2، ص: 492 🔸٢ _ در تفسیر آسان می خوانیم : "از اطلاق اين جمله شريفه و آيات ديگر قرآن استفاده ميشود: 👌خدا مقام فرمانفرمائى را به بشر عطا ميكند. ولى شكر نعمت و كفران آن ربطى بخدا ندارد. بلكه اين دو موضوع برفتار خود بشر مربوط ميباشند. مثلا حضرت سليمان عليه السّلام در مقابل اين نعمت بزرگ سپاسگزارى ميكرد. چنانكه در سوره: نمل، آيه 40 راجع بتواضع آن بزرگوار در مقابل زير دستان خود ميفرمايد: فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ. يعنى هنگامى كه سليمان ديد تخت بلقيس در حضورش برقرار شده است فرمود: اين نعمت از فضل پروردگار من است. خدا ميخواهد مرا آزمايش نمايد كه آيا سپاسگزارم يا كفران نعمت مينمايم. و كسيكه شكرگزار باشد بر له خودش خواهد بود و كسيكه كفران نعمت كند يقينا پروردگار من با كرامت است , ولى نمرود كفران نعمت كرد. چنانكه قرآن مجيد راجع به اين جريان در سوره: بقره، آيه 259 ميفرمايد: أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْراهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ. يعنى (يا محمّد!) آيا داستان آن شخصى را نميدانى كه با حضرت ابراهيم راجع به پروردگارش كه فرمانفرمائى را به او عطا كرده بود مجادله كرد. ❕در تفسير تبيان ميفرمايد: ضمير كلمه: آتاه به آن كسى برمى‏گردد كه با ابراهيم مخاصمه ميكرد. نه تنها مقام حكومت اينطور باشد. بلكه هر نعمتى را خدا به هر كسى عطا كند همينطور است. 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌 (وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ) همانطور كه حكمت تو اقتضاء ميكند مقام فرمانفرمائى را به هر كسى كه صلاح بدانى عطا ميكنى همانطور هم اين مقام را طبق مصلحتى كه فقط خودت از آن آگاهى از هر كسى كه بخواهى ميگيرى. ❕گاهى بخت النصر را ميفرستى تا در عوض خون بناحق ريخته شده حضرت يحيى عليه السلام هزاران نفر از بنى اسرائيل را طعمه كيفر قرار دهد و گاهى هم عمر بن عبد العزيز را علم ميكنى تا جامعه بشر در زير سايه عدالت وى از مزاياى زندگى برخوردار باشد. " 📚تفسير آسان، ج‏ 2، ص: 241 🔸٣ _ دو نظریه فوق اگر چه می تواند موجه به نظر آید , اما با توجه به آنکه آیه شریفه در سیاق بیان الطاف و نعمات الهی است , و ملک مذکور را به عنوان لطف الهی محسوب می کند که خداوند هرکسی را که بخواهد , مشمول آن می کند , بنابراین نمی توان دو تفسیر فوق را پذیرفت , زیرا ملک و حکومت ظالمین به عنوان لطف و افاضه الهی به آنان داده نشده است . 👌ملکی که به عنوان لطف و رحمت و فیض الهی به کسی داده می شود , همان ملک در لباس نبوت و امامت و خلافت الهیه است که خداوند هرکسی را که شایستگی داشته باشد , نبی و امام می کند و ملک و سلطنت نبوت و خلافت را به آنان می دهد و کسانی را که شایستگی ندارند , مشمول این لطف نمی کند و این ملک را از آنان دور و جدا می سازد . ❕بنابراین آیه مورد بحث مخصوص به حکومت های الهی است که خداوند به هرکس از بندگان شایسته اش که بخواهد ( یعنی انبیاء و امامان ) تفویض می کند , چنان که در روایت امام صادق علیه السلام , این نکته مورد تاکید قرار گرفته است . 👌در كافى شریف از عبد الاعلى، مولاى آل سام از امام صادق (ع) روايت آورده كه‏ گفت: حضور آن جناب عرضه داشتم قرآن كريم مى‏فرمايد:" قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ، تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ، وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ" ❓ آيا جز اين است كه ملك بنى اميه را خدا به آنان داده؟ !!! 👌امام ع فرمود: " اينطور كه تو فكر كرده‏اى نيست، خداى عز و جل ملك را به ما داد، ولى بنى اميه از دست ما ربودند، همانطور كه خدا به مردى جامه نو مى‏دهد، ولى چپاولگرى آن را از دست وى مى‏ربايد، هم چنان كه نبايد گفت خدا به چپاولگر جامه روزى كرده، چون جامه مال او نيست، همين طور نبايد گفت خدا به بنى اميه ملك داده است. " " قُلْتُ لَهُ قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ أَ لَيْسَ قَدْ آتَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- بَنِي أُمَيَّةَ الْمُلْكَ قَالَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ آتَانَا الْمُلْكَ وَ أَخَذَتْهُ بَنُو أُمَيَّةَ بِمَنْزِلَةِ الرَّجُلِ يَكُونُ لَهُ الثَّوْبُ فَيَأْخُذُهُ الْآخَرُ فَلَيْسَ هُوَ لِلَّذِي أَخَذَهُ. " 📚الکافی ج ٨ ص ٢٦٦ _ تفسیر عیاشی ج ١ ص ١٦٦ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
رابطه تغذیه و اخلاق !!!!! 🤔 : ❓آشپزی و میوه جات در مذهب شیعه ❕❕  في الموثق كالصحيح عن جميل بن دراج عن أبي عبد الله عليه السلام قال: من أكل سفرجلة أنطق الله عز و جل الحكمة على لسانه أربعين صباحا هر كس يك بَهِ (میوه ای شبیه گلابی هست ) خورد خدا چهل روز حكمت بر زبانش جارى سازد. 📚نام کتاب : روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه( ط- القديمة) نویسنده : المجلسي‌، محمد تقى    جلد : 7  صفحه : 608 ❗️❗️ 💠💠 👌روایت فوق اشاره ای است بر تاثیر مستقیم تغذیه بر اخلاق و فکر و روان که از مسائل مسلم علمی و قرآنی و روایی است که چون وهابی , جاهل به این مسائل است , مطلب فوق را به عنوان یک اشکال بر شیعه مطرح کرده است . ❕در این رابطه در کتاب " اخلاق در قرآن " بحث جالبی آمده است و می گوید : 👌" بسيار مى‏شود كه يك حالت بحرانى روحى و غم و اندوه شديد جسم را در مدّت كوتاهى، ضعيف و پژمرده و ناتوان مى‏سازد، موهاى انسان را سفيد، چشم را كم نور، قوّت و توان را از دست و پا مى‏گيرد؛ عكس اين مسأله نيز صادق است كه حالات خوب‏ جسمانى در روح انسان اثر مى‏گذارد، روح را شاداب و فكر را قوّت مى‏بخشد. ❕از قديم الايّام تأثير غذاها بر روحيّات اخلاق انسانى مورد توجّه دانشمندان بوده است و حتّى اين مطلب جزء فرهنگ توده‏هاى مردم شده است؛ مثلًا، خونخوارى را مايه قساوت و سنگدلى مى‏شمردند، و معتقد بودند كه عقل سالم در بدن سالم است. 👌در آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى نيز نشانه‏هاى روشنى براى اين معنى ديده مى شود. ❕از جمله در آيه 41 سوره مائده درباره گروهى از يهود كه مرتكب كارهاى خلافى از قبيل جاسوسى بر ضدّ اسلام و تحريف حقايق كتب آسمانى شده بودند، مى‏فرمايد: «آنها كسانى هستند كه خدا نخواسته است دلهايشان را پاك كند " و بلافاصله در آيه بعد مى‏فرمايد: «سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ اكَّالُونَ لِلسُّحْتِ؛ "آنها بسيار به سخنان تو گوش فرا مى‏دهند تا آن را تكذيب كنند و بسيار مال حرام مى‏خورند!» ❕اين تعبير نشان مى‏دهد كه آلودگى دلهاى آنها بر اثر اعمالى همچون تكذيب آيات الهى، و خوردن مال حرام بطور مداوم بوده است و از اين جا روشن مى‏شود كه خوردن مال حرام سبب تيرگى آيينه دل و نفوذ اخلاق رذيله و فاصله گرفتن با فضائل اخلاقى است. ❕در آيه 91 سوره مائده درباره شراب و قمار مى‏فرمايد: «شيطان مى‏خواهد در ميان شما به وسيله شراب و قمار، عداوت ايجاد كنند؛ انَّما يُرِيْدُ الشَّيطانُ انْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ العَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِى‏الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ». 👌بى شك عداوت و بغضاءِ دو حالت درونى و اخلاقى است كه در آيه بالا رابطه ميان آن و نوشيدن شراب ذكر شده، و اين نشان مى‏دهد كه غذا و نوشيدنى حرامى همچون شراب مى‏تواند در شكل گيرى رذائل اخلاقى همانند پرخاشگرى و ستيزه‏جويى و عداوت و دشمنى اثر بگذارد. ❕در آيه 51 سوره مؤمنون مى‏خوانيم: «اى پيامبران از غذاهاى پاكيزه بخوريد و عمل صالح انجام دهيد؛ يا ايُّها الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً». 👌بعضى از مفسّران معتقدند ذكر اين دو (خوردن غذاهاى پاك و انجام عمل صالح) پشت سر يكديگر دليل بر وجود يك نوع ارتباطى بين اين دو است، و اشاره به اين است غذاهاى مختلف آثار اخلاقى متفاوتى دارد، غذاى حلال و پاك، روح را پاك مى‏كند و سرچشمه عمل صالح مى‏شود، و غذاهاى حرام و ناپاك روح و جان را تيره و سبب اعمال ناصالح مى‏گردد. ❕در روايات متعدّد ديگرى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام آمده است كه: «مَنْ تَرَكَ اللَّحْمَ ارْبَعينَ صَباحاً ساءَ خُلْقُهُ؛ كسى كه چهل روز گوشت را ترك كند، اخلاق او بد مى‏شود!» 📚وسائل الشیعه ج ١٧ ص ٢٥ باب ١٢ ❕از اين احاديث بخوبى استفاده مى‏شود كه در گوشت مادّه‏اى است كه اگر براى مدّت طولانى از بدن انسان قطع شود، در روحيّات و اخلاق او اثر مى‏گذارد، و كج خلقى و بد اخلاقى به بار مى‏آورد. البتّه استفاده زياد از گوشت حيوانات نيز در بعضى از روايات مذموم شمرده شده، ولى از ترك آن براى مدّت طولانى نيز در بسيارى از روايات نهى شده است. 👌 در روايات زيادى كه در كتاب «اطعمه و اشربه» آمده است، رابطه‏اى ميان بسيارى از غذاها و اخلاق خوب و بد، بيان گرديده به عنوان نمونه: ❕در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏خوانيم: «عَلَيْكمُ بِالزَّيْتِ فَانَّهُ يَكْشِفُ الْمُرَّةَ .... وَ يُحَسِّنُ الخُلْقَ؛ بر شما لازم است كه از زيت (زيت به معنى روغن زيتون يا هرگونه روغن مايع است) استفاده كنيد، زيرا صفرا را از بين مى‏برد ... و اخلاق انسان را نيكو مى‏كند!» 📚وسائل الشیعه ج ١٧ ص ٢٥ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‏خوانيم: كه از كلام پيامبرچنين نقل مى‏كند : «مَنْ سَرَّهُ انْ يَقِلَّ غَيْظُهُ فَلْيَأكُلْ لَحْمَ الدُّراجِ؛ "كسى كه دوست دارد خشم او كم شود گوشت درّاج را بخورد!» 📚فروع کافی ج ٦ ص ٣١٢ ❕از اين تعبير بخوبى استفاده مى‏شود كه رابطه‏اى ميان تغذيه و خشم و بردبارى وجود دارد. 👌در روايات متعدّدى كه در كافى درباره انگور آمده است رابطه ميان خوردن انگور و برطرف شدن غم و اندوه ديده مى‏شود؛ از جمله، در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‏خوانيم: ❕ «شَكَى‏ نَبِىٌّ مِنَ الْانبِياءِ الَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الْغَمَّ فَامَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِاكْلِ الْعِنَبِ‏ ؛ يكى از پيامبران الهى از غم و اندوه (و افسردگى) به پيشگاه خداوند متعال شكايت كرد؛ خداوند متعال به او دستور داد كه انگور بخورد!» 📚الکافی ج ٦ ص ٣٥١ ❕اين حديث تأكيد بيشترى است بر مسأله ارتباط تغذيه با مسائل اخلاقى. 👌 در احاديث متعدّدى نيز رابطه خوردن انار و از ميان رفتن وسوسه‏هاى شيطانى و به وجود آمدن نورانيّت قلب ديده مى‏شود؛ از جمله، در حديث معتبرى از امام صادق عليه السلام آمده است كه مى‏فرمود: «مَنْ اكَلَ رُمَّانَةً عَلَى الرِّيقِ انارَتْ قَلْبَهُ ارْبَعينَ يَوْمَاً؛ كسى كه يك انار را ناشتا بخورد، چهل روز قلبش را نورانى مى‏كند.» 📚همان مدرک ص ٣٥٤ ❕در روايت متعدّدى در باب «خوردن» تعبيراتى ديده مى‏شود كه همه نشانه ارتباط تغذيه با روحيّات و مسائل اخلاقى است؛ از جمله، در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏خوانيم كه به جعفر (ابن ابى طالب) فرمود: «يا جَعْفَرُ كُلِ السَّفَرْجَلَ فَانَّه يُقَوّىِ الْقَلْبَ و يُشْجِعُ الْجَبانَ؛ اى جعفر! «به» بخور قلب را تقويت مى‏كند و ترسو را شجاع مى‏سازد!» 📚همان مدرک ص ٣٥٧ 👌بنابراین رابطه نزديكى ميان تغذيه و روحيّات و اخلاقيّات وجود دارد، هرگز نمى‏گوئيم غذاها علّت تامّه براى اخلاق خوب يا بد است، بلكه همين اندازه مى‏دانيم كه طبق روايات بالا يكى از عوامل زمينه‏ساز پاكى و اخلاق، تغذيه است هم از نظر نوع غذاها و هم از نظر حلال و حرام بودن آنها. ❕دانشمندان امروز نيز معتقدند بسيارى از پديده‏هاى اخلاقى به خاطر هورمونهائى است كه غدّه‏هاى بدن تراوش مى‏كند و تراوش غدّه‏ها رابطه نزديكى با تغذيه انسان دارد؛ بر همين اساس، بعضى معتقدند كه گوشت هر حيوانى حاوى صفات آن حيوان است، واز طريق غدّه‏ها و تراوش آنها در اخلاق كسانى كه از آن تغذيه مى‏كنند اثر مى‏گذارد. گوشت درندگان انسان را درنده‏خو مى‏كند، و گوشت خوك صفت بى‏بندوبارى جنسى را كه از ويژگيهاى اين حيوان است به خورنده آن منتقل مى‏سازد. " 📚اخلاق در قرآن، ناصر مکارم شیرازی , ج‏1، ص: 208 👌با توجه به آنچه گذشت و به حسب روایت مورد استناد وهابی , خوردن سفرجل می تواند در انسان تاثیر مثبت بگذارد و روح و قلب و فکر انسان را پاکسازی کند و انسان بتواند بهتر فکر و تعقل کند و به اذن خداوند که مسبب الاسباب است , پس از این پاکسازی فکری و روانی , سخنان حکیمانه و پر مغز از انسان صادر شود . 👌در کتابهای اهلسنت نیز روایات متعددی هم مضمون روایتی که وهابی از کتب شیعه مورد اشکال قرار داد , وجود دارد که گواه روشنی بر تاثیر تغذیه بر روی اخلاق است که ذکر همه آنها بحث را به درازا می کشد , مثلا علمای اهلسنت نقل می کنند که "هرکس انار را با پوستش بخورد , خداوند قلبش را تا چهل شب نورانی می کند " " من أكل رمانة بقشرها ، أنار الله قلبه أربعين ليلة " . 📚سیر اعلام النبلاء ج ٩ ص ٣٩٢ ❕" خداوند زیادی خوردن و آشامیدن در دنیا را سبب قساوت قلب قرار داده است " " جعل الله فضول المطعم و المشرب في الدنيا سبب لقسوة القلب " 📚فیض القدیر ج ٣ ص ٦١١ ❕" خوردن گوشت , اخلاق را نیکو می کند و کسی که چهل روز گوشت نخورد , اخلاقش بد می شود " " عليكم بهذا اللحم فكلوه ، فإنه يحسن الخلق _ من لم يأكل اللحم اربعين يوما ساء خلقه " 📚کنز العمال ج ١٥ ص٤٥٤ ❕"الدُّبّاءُ يُكثِرُ الدِّماغَ، و يَزيدُ فِي العَقل‏ " "كدو، مغز را زياد مى‏كند و بر عقل مى‏افزايد». 📚کنزالعمال ج ١٠ ص ٤٤ _ سبل الهدی و الرشاد ج ١٢ ص ٢٢٥ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
دشنام دادن به اصحاب پیامبر اسلام !!!!! 🤔 : ✍حکم دشنام دادن به صحابی پیامبر چیست ؟ ✍حکم دشنام دادن نزد اهل سنت واضع هست و تحریم سب به صحابه از پیامبر ص در کتب ما اهل سنت بیان شده اما اینبار از معصوم شیعه به نقل از پیامبر ص در کتب شیعه پاسخ میدهیم ❗️❗️ الفضل بن الحسن الطبرسي باسناده في (صحيفة الرضا) عليه السلام عن آبائه عن رسول الله صلى الله عليه وآله قال: من سب نبيا قتل، ومن سب صاحب نبي جلد. أقول ويأتي ما يدل على ذلك. با اسناد نقل شده امام رضا(عليه السلام)فرموده از فرستادۀ خدا(صلى الله عليه و آله) فرموده: هر كس پيامبرى را دشنام دهد شايستۀ كشته شدن است و هر كس صحابى پيامبرى را دشنام دهد سزاوار تازيانه است. نام کتاب : وسائل الشيعة - ط الإسلامية نویسنده : الشيخ حرّ العاملي   جلد : 18  صفحه : 460 ❗️❗️❗️ 💠💠 👌چنان که وهابی بیان داشت , در روایتی آمده است که هرکسی نسبت به صحابی پیامبری , سب و ناسزا بگوید , تعزیر می شود و تازیانه می خورد : "مَنْ سَبَّ صَاحِبَ نَبِيٍّ جُلِدَ _مَنْ سَبَّ أَصْحَابِي جُلِدَ " 📚صحيفة الإمام الرضا عليه السلام، ص: 43 _ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏76، ص: 222 ❕در این که مقصود از صحابی که مورد بیان روایت فوق است , چه کسانی است , دو مفهوم مورد توجه است : 🔸 ١ _ در لسان روایات ما از اهلبیت علیهم السلام به عنوان اصحاب و صحابی پیامبر گرامی اسلام یاد شده است , چنان که وقتی پیامبر گرامی ص فرمود " مثل اصحاب من به مانند ستارگان اند که به سخنان هر یک از آنان اخذ کنید , هدایت می شوید " از پیامبر گرامی ص سوال کردند که مقصود از اصحابتان چه کسانی اند ? پیامبر گرامی ص پاسخ داد که مقصود اهل بیتم هستند " " مَثَلُ أَصْحَابِي فِيكُمْ كَمَثَلِ النُّجُومِ فَبِأَيِّهَا أُخِذَ اهْتُدِيَ وَ بِأَيِّ أَقَاوِيلِ أَصْحَابِي أَخَذْتُمْ اهْتَدَيْتُم‏ ... قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ أَصْحَابُكَ قَالَ أَهْلُ بَيْتِي. " 📚معانی الاخبار ص ١٥٧ _ بصائر الدرجات ج ١ ص ١١ _ الاحتجاج ج ٢ ص ٣٥٥ 👌بنابراین اگر در روایت مورد استناد وهابی هم آمده است که هرکس به اصحاب پیامبر سب و ناسزا گوید , تازیانه می خورد , مقصود از اصحاب , اهل بیت پیامبر گرامی اسلام علیهم السلام هستند که به حسب سایر روایات , پس از آنکه سب کننده تازیانه خورد , باید اعدام شود : 📚وسائل الشیعه ج ٢٨ ص ٢١٥ باب ٢٧ " باب قتل من سب علیا او غیره من الائمه .... " 💠 👇
💠ادامه 👇 🔸٢ _ اگر هم بگوییم که مقصود از اصحاب در روایت مورد بحث , یاران و همنشینان پیامبرند , باز هم روشنی است که مقصود , اصحاب راستین پیامبر و آنانی که حقیقتا همراه و با پیامبر بودند , نه منافقینی که برای منافع خودشان اطراف پیامبر را داشتند , آنانی که حقیقتا همراه و صحابی راستین پیامبر بودند , ملاکی دارند که خداوند ملاک آنان را چنین معرفی می کند : " محمد فرستاده خدا است و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مى‏بينى، آنها همواره فضل خدا و رضاى او را مى‏طلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده‏ نمايان است، اين توصيف آنها در تورات است، و توصيف آنها در انجيل همانند زراعتى است كه جوانه‏هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته، تا محكم شده، و بر پاى خود ايستاده است، و به قدرى نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وا مى‏دارد! اين براى آن است كه كافران را به خشم آورد، خداوند كسانى از آنها را كه ايمان آورده‏اند و عمل صالح انجام داده‏اند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است. " " مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ ... وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً " ( فتح ٢٩ ) ❕در تفسیر نمونه می خوانیم : " اين نكته نيز قابل توجه است كه جمله" وَ الَّذِينَ مَعَهُ" (كسانى كه با او هستند) مفهومش همنشين بودن و مصاحبت جسمانى با پيامبر ص نيست، چرا كه منافقين هم داراى چنين مصاحبتى بودند، بلكه منظور از" معه" به طور قطع همراه بودن از نظر اصول ايمان و تقوى است. بنا بر اين ما هرگز نمى‏توانيم از آيه فوق يك حكم كلى در باره همه معاصران و همنشينان پيامبر ص استفاده كنيم. " 📚تفسير نمونه، ج‏ 22، ص: 119 ❕بنابراین اگر فردی به صحابی راستین پیامبر که ویژگی های مورد بیان آیه شریفه را دارد , دشنام دهد , از باب تعزیر , تازیانه می خورد و سب چنین صحابی راستینی جایز نیست , چنان که این نکته با صراحت در بیان امیر مومنان علیه السلام مورد تاکید قرار گرفته است . مطابق نقل علامه مجلسی و شیخ طوسی علی ع فرمود : " وصيت مى‏كنم شما را به اصحاب پيغمبر شما كه ايشان را دشنام ندهيد، و اصحاب پيغمبر شما آنانند كه بعد از او بدعتى در دين نكرده باشند و صاحب بدعتى را پناه نداده باشند، بدرستى كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين جماعت را به من سفارش كرد " " أُوصِيكُم‏ بِأَصْحَابِ نَبِيِّكُمْ لَا تَسُبُّوهُمُ الَّذِينَ لَمْ يُحْدِثُوا بَعْدَهُ حَدَثاً وَ لَمْ يُؤْوُوا مُحْدِثاً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَوْصَى بِهِم‏ " 📚حیاه القلوب ج ٤ ص ١٥٩٦ _ امالی طوسی ص ٥٢٣ _ بحار الانوار ج ٢٢ ص ٣٠٦ ❕امام رضا ع هم در توضیح روایاتی که در مدح صحابه پیامبر وارد شده است , فرمود : " مراد كسانى هستند كه پس از او تغيير حال پيدا نكردند و در دين تغيير و تبديل ندادند " "يُرِيدُ مَنْ لَمْ يُغَيِّرْ بَعْدَهُ وَ لَمْ يُبَدِّل‏ " 📚عیون اخبار الرضا علیه السلام ج ٢ ص ٨٧ ❕بنابراین , و طبق پاسخ دوم , مراد از روایت مورد استناد وهابی , اصحاب راستین پیامبر هستند نه صحابی نماها و منافقینی که به ظاهر اظهار ایمان و اسلام می کردند و اطراف پیامبر را داشتند , اما زشت ترین و قبیح ترین کارها را انجام می دادند و پس از پیامبر گرامی اسلام نیز در دین بدعت نهادند و دین را به انحراف کشیدند , چنان که علامه مجلسی می گوید : " مدحها و فضيلتها كه در آيات و احاديث براى صحابه و مهاجران و انصار وارد شده است براى آنهاست كه از دين به در نرفته‏اند و منافق نبودند و متابعت غير خليفه حق امير المؤمنين عليه السّلام نكردند، و آنها كه كافر و مرتد شدند و مخالفت امير المؤمنين‏ نمودند و دشمنان او را يارى كردند از همه كفار بدترند چنانكه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خبر داد كه: بسيارى از صحابه مرا از حوض كوثر دور خواهند كرد و من خواهم گفت اينها اصحاب منند پس حق تعالى خواهد فرمود كه: يا محمد! نمى‏دانى كه بعد از تو چه كردند از پس پاشنه‏هاى خود از دين به در رفتند و مرتد شدند " 📚حیاه القلوب ج ٤ ص ١٦٠٠ 👌در نمایه های ذیل پیرامون اصحاب راستین پیامبر اسلام و منافقینی که تنها نام صحابی را یدک می کشیدند , توضیحات مفصلی داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5092 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11661 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9554 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/14064 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
تقیه امام کاظم علیه السلام از هارون الرشید !!!!! 🤔 : ❓رابطه‌ی حسنه میان امام موسی کاظم {رحمه‌الله} و امیرالمؤمنین هارون الرشید {رحمه‌الله} ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 🕌 امام کاظم، امیرالمؤمنین هارون را «جانشین پیغمبر» می‌دانست و مردم را تشویق می‌نمود که مطیع فرامین امیرالمؤمنین هارون‌الرشید باشند. و نافرمانی ایشان را موجب عذاب دردناک الهی می‌شمارد. 🔷🔹 امام کاظم، هارون را فردی بسیار مهربان و دلسوز برای مؤمنان می‌دانست، و به درگاه پروردگار دعا می‌کرد که هارون را پایدار و زنده بدارد و سایه‌اش را مستدام گردانَد. ‼️ باور ندارید؟ اصول کافی را مطالعه کنید : ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 📝 فَكَتَبَ إِلَيْهِ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ : مِنْ مُوسَى بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرٍ وَعَلِيٍّ مُشْتَرِكَيْنِ فِي التَّذَلُّلِ لِلَّهِ وَطَاعَتِهِ إِلَى يَحْيَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَسَنٍ. أَمَّا بَعْدُ! فَإِنِّي أُحَذِّرُكَ اللَّهَ وَنَفْسِي وَ أُعْلِمُكَ أَلِيمَ عَذَابِهِ وَشَدِيدَ عِقَابِهِ وَتَكَامُلَ نَقِمَاتِهِ... وَأَنَا مُتَقَدِّمٌ إِلَيْكَ أُحَذِّرُكَ مَعْصِيَةَ الْخَلِيفَةِ وَ أَحُثُّكَ عَلَى بِرِّهِ وَ طَاعَتِهِ ... حَتَّى يَمُنَّ اللَّهُ عَلَيْكَ بِمَنِّهِ وَ فَضْلِهِ وَ رِقَّةِ الْخَلِيفَةِ أَبْقَاهُ اللَّهُ فَيُؤْمِنَكَ وَ يَرْحَمَكَ وَ يَحْفَظَ فِيكَ أَرْحَامَ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ وَالسَّلامُ عَلى‌ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‌. إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى‌ مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى‌. 🔶 عبدالله بن ابراهیم جعفری می‌گوید : یحیی بن عبدالله کامل [از جمله کسانی که بر هارون‌الرشید شورش و قیام کرد] به امام موسی کاظم [عليه السلام] نامه نوشت. 🔸 امام کاظم در پاسخ او نوشت : از طرف موسى کاظم، پسر امام صادق و حضرت علی، [كه هر دو در بندگى و اطاعت خدا شريكند] به‌سوى يحيى بن عبد اللّٰه بن حسن. 🔶 اما بعد! همانا من تو را و خودم را از خدا بيم ميدهم و تو را از عذاب دردناک و عِقاب سخت و كيفر كامل الهی، آگاه ميسازم.. 🔸 من به تو سفارش ميكنم و تو را از اینکه نافرمانی خليفه [جانشین پیامبر، یعنی هارون‌الرشید] را کنی، برحذر ميدارم. و تو را به فرمانبردارى و اطاعت از ایشان تشویق می‌کنم.. 🔶 تا خدا به احسان و فضل خود، و نیز دلسوزى خليفه، که خدا او را زنده و پاینده بدارَد [و سایه‌اش را مستدام گردانَد] بر تو منّت بگذارد. و خليفه، تو را امان دهد و بر تو مهربانى كند و خویشاوندی پيغمبر ﷺ را درباره‌ی تو حفظ كند. درود بر كسى كه از هدايت پيروى كند {به ما وحى رسيده كه عذاب براى كسى است كه تكذيب كند و رو بگرداند}. 📚 اصول کافی 366/1 ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 🔆 قضاوت با خوانندگان 🔆 💠💠 👌متاسفانه وهابی به مانند همیشه روایت فوق را تقطیع کرده است و ذیل روایت را نقل نکرده است که راوى خبر یعنی عبد اللَّه بن ابراهيم جعفرى می گوید : " نامه موسى بن جعفر ع به دست هارون الرشيد افتاد همين كه خواند، به اطرافيان خود گفت مرا وادار ميكنند كه موسى بن جعفر را شكنجه كنم و بيازارم با اينكه او مبرا و پاک است از آنچه به او نسبت ميدهند. " " قَالَ الْجَعْفَرِيُّ فَبَلَغَنِي أَنَّ كِتَابَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع وَقَعَ فِي يَدَيْ هَارُونَ فَلَمَّا قَرَأَهُ قَالَ النَّاسُ يَحْمِلُونِّي عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ هُوَ بَرِي‏ءٌ مِمَّا يُرْمَى بِهِ. " 📚الکافی ج ١ ص ٣٦٧ ❕یعنی امام کاظم ع می دانست که نامه اش قرار است به دست هارون الرشید بیفتد و از آنجایی که اطرافیان , هارون را بر علیه امام کاظم ع تحریک می کردند , که مثلا امام کاظم ع دشمن تو است و باید او را از میان برداری , لذا امام کاظم ع از باب تقیه , توصیفاتی پسندیده در وصف هارون گفت و یحیی بن عبدالله را از قیام بر علیه هارون منع کرد تا بهانه به دست دستگاه خلافت ندهد که امام کاظم ع دیگران را بر قیام بر علیه هارون تحریک می کند و هارون را غاصب خلافت می داند و هارون نیز با دیدن نامه امام کاظم ع اطرافیان خود را مذمت کرد که به ناحق او را بر علیه امام کاظم ع تحریک می کنند !!! ❕بنابراین ذیل روایت روشن ترین قرینه است که امام کاظم ع نامه فوق را از روی تقیه نوشتند , چنان که علامه مجلسی می گوید : " امام کاظم ع نامه را نوشتند زیرا می دانستند که این نامه به زودی به دست هارون ملعون می رسد , لذا توصیفات مذکور را از هارون در نامه آوردند تا ضرر هارون را از خود و قوم و عشیره خود و شیعیانشان دفع کنند " "إنما كتب عليه السلام ذلك لعلمه بأنه سيقع في يد الملعون دفعا لضرره عن نفسه و عشيرته و شيعته. " 📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏4، ص: 162 ❕در ذیل پیرامون چرایی تقیه کردن امامان علیهم السلام از حکام جور , توضیحات مفصلی داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13856 🔸 👇
💠ادامه 👇 👌تقیه کردن برای حفظ جان خود و دیگران دستور موکد قرآن است و در آیات متعددی از قرآن مورد تاکید قرار گرفته است , و در روایات اهلسنت هم مورد تکیه قرار گرفته است تا جایی که نقل می کنند که حتی پیامبر اسلام و اصحاب ایشان هم تقیه می کرند و علمای بزرگ اهلسنت هم بر مشروعیت تقیه تصریح کرده اند که در نمایه های ذیل در این رابطه توضیحات مفصلی داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13854 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13861 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6330 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3769 ❕مثلا بخاری صاحب معتبرترین کتاب اهلسنت , یک باب پیرامون تقیه در کتاب خود قرار داده و علاوه بر روایتی که در کتاب خود از ابو درداء روایت کرده , بابی را در این زمینه در کتاب خود گشوده است : " ما با گفتار و رفتار خود در برابر گروهی از مردم مدارا می کنیم , اما درون قلبمان آنها را لعن و نفرین می کنیم " " بَابُ الْمُدَارَاةِ مَعَ النَّاسِ‏ وَ يُذْكَرُ عَنْ أَبِي الدَّرْدَاءِ إِنَّا لَنَكْشِرُ فِي وُجُوهِ أَقْوَامٍ وَ إِنَّ قُلُوبَنَا لَتَلْعَنُهُمْ. " 📚صحیح بخاری ج ٥ ص ٢٢٧١ ❕در همان باب پیرامون تقیه کردن پیامبر گرامی اسلام , از عایشه نقل می کند که می گوید : "« شخصی به درب خانه پیامبر آمد و اجازه ورود خواست . پیامبر فرمود او را اجازه دهید که بد فرزند عشیره ای است ، یا فرمود بد برادر عشیره ای است . ❗️هنگامی که وارد خانه شد پیامبر با او به نرمی صحبت کرد ( و تقیه کرد ) عایشه گفت ای رسول خدا قبل از ورود شخص به خانه او را مذمت کردید ولی الان با او به نرمی صحبت می کنید؟ 👌حضرت فرمود:« ای عایشه بدترین مردم بدترین مردم نزد خدا کسی است که مردم او را رها کرده یا وداع نمایند به خاطر بد کلامی اش ( لذا من با او تقیه کردم و به نرمی سخن گفتم) » "عَائِشَةَ أَخْبَرَتْهُ: أَنَّهُ اسْتَأْذَنَ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ رَجُلٌ فَقَالَ: ائْذَنُوا لَهُ فَبِئْسَ ابْنُ الْعَشِيرَةِ، أَوْ بِئْسَ أَخُو الْعَشِيرَةِ، فَلَمَّا دَخَلَ أَلَانَ لَهُ الْكَلَامَ، فَقُلْتُ لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، قُلْتَ مَا قُلْتَ، ثُمَّ أَلَنْتَ لَهُ فِي الْقَوْلِ، فَقَالَ: أَيْ عَائِشَةُ، إِنَّ شَرَّ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ تَرَكَهُ أَوْ وَدَعَهُ النَّاسُ، اتِّقَاءَ فُحْشِهِ. " 📚همان منبع از صحیح بخاری 👌می بینیم پیامبر گرامی در برابر آن فرد که بد انسانی بود تقیه کرد و با او به ملاطفت صحبت کرد تا گزندی از ناحیه او به ایشان نرسد , چنان که امام کاظم ع بر دفع شر هارون الرشید در مورد او نیکو سخن گفت تا گزندش را دفع کند و ملاک در هر دو عملکرد , تقیه از انسانهای بد سیرت و بد عمل بوده است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهات پوسیده کانالهای ورشکسته ملحدین : 1⃣مرتد شدن ابن ابی سرح , کاتب قرآن !!!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3111 2⃣ خداوند بر دلها و گوشهاى کافران مهر نهاده، و بر چشمهاشان پرده افكنده که ایمان نمی آورند , آنگاه آنان را عذاب می کند !!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3170 3⃣امام علی ع اجازه داشت که جنب وارد مسجد شود یا در مسجد جماع کند !!!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/898 4⃣علی علیه السلام در زمان حیات فاطمه س با کنیزی همبستر شد و دیگران به علی ع اعتراض کردند !!! https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4092
راستگو بودن اصحاب پیامبر اسلام !!!!! 🤔 : ❓انتقاد آیت الله العظمی کمال حیدری از علمای شیعه چرا روایات را پنهان میکنند !؟ طبق روایت صحیح، صحابه راستگو بودند استاد حوزه علمیه قم آیت الله حیدری از علمای شیعه انتقاد کرد که چرا روایات کتاب اصول کافی را پنهان میکنند و روی منابر برای شیعیان بازگو نمیکنند !! ایشان میگوید چون اینگونه روایات با تفکر مذهب مخالف است پس باید کتمان شود یا آن را حمل بر تقیه کرد ایشان در ادامه افزود : متن این روایت شامل همه صحابه میشود و مجلسی بدون دلیل ادعا کرده که امام تقیه کرده ❗️❗️❗️ 💠💠 👌استناد وهابی و کمال حیدری جاهل به روایتی از کتاب کافی شریف است که راوی خطاب به امام صادق علیه السلام می گوید : "به امام صادق (ع) عرض‏كردم: «چگونه است كه از شما مسئله‏اى مى‏پرسم و شما پاسخ‏مى‏دهيد؛ آن‏گاه كه ديگرى آن را سؤال‏مى‏كند، به او پاسخ ديگرى مى‏دهيد؟». امام فرمود: «ما به مردم، [گاه‏] كم‏و [گاه‏] بيش پاسخ‏ مى‏گوييم». عرض‏كردم: «آيا اصحاب رسول خدا در نقل حدیث از رسول الله راست‏ گفتند يا بر او دروغ‏ بستند ؟». فرمود: «نه، راست گفتند ». عرض‏كردم: «پس چرا دچار اختلاف هستند؟» فرمود: «مگر نمى‏دانى كه فردى نزد رسول خدا مى‏آمد و سؤال‏مى‏كرد و پيامبر بدو جواب‏ مى‏گفت، آن‏گاه پس از مدتى، ناسخِ پاسخ قبلى را بدو مى‏فرمود؟! بنابراين، برخى از احاديث، ناسخ برخى ديگرند». " قُلْتُ لأبي‏عبدِاللهِ (ع): «ما بالي أسأَلُكَ عَنِ المَسأَلَةِ فَتُجيبُني فيها بِالجَوابِ، ثُمَّ يَجيئُكَ غَيرِي فَتُجيبُهُ فيها بِجَوابٍ آخَرَ؟ فَقالَ إنّا نُجيبُ النّاسَ عَلَى الزِّيادَةِ وَالنُّقْصانِ». قالَ قُلتُ: «فَأَخبِرني عن أصحابِ رَسُولِ اللهِ؛ صَدَقُوا عَلَى مُحَمَّدٍ أم كَذَبُوا؟» قالَ: «بَل صَدَقُوا». قالَ قُلتُ: «فَما بالُهُمُ اختَلَفُوا؟». فَقالَ: «أما تَعلَمُ أنَّ الرَّجُلَ كانَ يَأتي رَسُولَ اللهِ فَيَسأَلُهُ عَنِ المَسأَلَةِ فَيُجيبُهُ فيها بِالجَوابِ، ثُمَّ يُجيبُهُ بَعدَ ذَلِكَ ما يَنسَخُ ذَلِكَ الجَوابَ؟! فَنَسَخَتِ الأَحاديثُ بَعضُها بَعضاً». 📚الکافی ج ١ ص ٦٥ ❕وهابی و کمال حیدری از تعبیر امام صادق علیه السلام که گفتند " اصحاب در نقل حدیث از پیامبر راستگو بودند " " بل صدقوا علی رسول الله " , می خواهند نتیجه گیری کنند که تمام کسانی که با پیامبر همنشین بودند , انسانهای پاک و راستگویی بودند , در حالی که روشن است که مقصود امام صادق ع همنشینان راستین پیامبر است نه منافقین از اصحاب که اعتقادی به پیامبر نداشتند , و در عین حال اطراف پیامبر را هم داشتند , حتی یک فرد عامی هم نمی گوید که منافقین انسان های پاک و راستگویی هستند تا چه برسد به امام صادق علیه السلام . ❗️خداوند در وصف اصحاب راستین پیامبر فرمود : " " محمد فرستاده خدا است و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مى‏بينى، آنها همواره فضل خدا و رضاى او را مى‏طلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده‏ نمايان است، اين توصيف آنها در تورات است، و توصيف آنها در انجيل همانند زراعتى است كه جوانه‏هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته، تا محكم شده، و بر پاى خود ايستاده است، و به قدرى نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وا مى‏دارد! اين براى آن است كه كافران را به خشم آورد، خداوند كسانى از آنها را كه ايمان آورده‏اند و عمل صالح انجام داده‏اند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است. " " مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ ... وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً " ( فتح ٢٩ ) 👌در تفسیر نمونه می خوانیم : " اين نكته نيز قابل توجه است كه جمله" وَ الَّذِينَ مَعَهُ" (كسانى كه با او هستند) مفهومش همنشين بودن و مصاحبت جسمانى با پيامبر ص نيست، چرا كه منافقين هم داراى چنين مصاحبتى بودند، بلكه منظور از" معه" به طور قطع همراه بودن از نظر اصول ايمان و تقوى است. بنا بر اين ما هرگز نمى‏توانيم از آيه فوق يك حكم كلى در باره همه معاصران و همنشينان پيامبر ( حتی منافقین ) استفاده كنيم. " 📚تفسير نمونه، ج‏ 22، ص: 119 💠 👇
💠ادامه 👇 ❕روشن است که مطلق همنشینان و اصحاب پیامبر انسانها پاک و وارسته ای نبودند و در میان آنان منافقینی هم بودند که به دروغ اظهار ایمان می کردند که خداوند در سوره های بقره و آل عمران و مائده و توبه و عنکبوت و احزاب و محمد و فتح و حدید و مجادله و حشر مفصلا در شرح حال آنان سخن می گوید تا جایی که یک سوره در مذمت آنان تحت عنوان : " سوره منافقون " نازل می کند , این گروه نام صحابی را یدک می کشیدند اما منافق بودند . ❕خداوند در مورد این همنشینان و اصحاب منافق پیامبر می فرماید : " وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى‏ عَذابٍ عَظِيمٍ " " بعضى از اعراب اطراف مدينه و برخى از اهل شهر مدينه هم منافق‏اند و بر نفاق ثابت‏ند شما از نفاقشان آگاه نيستيد و ما بر نيّت ناپاك آنان آگاهيم و آنان را دوبار عذاب مى‏كنيم و عاقبت هم به عذاب سخت ابدى دوزخ باز خواهند گشت. " ( توبه ١٠١ ) ❕وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً؛" و نيز در آن هنگام منافقان و آنان كه در دلهايشان مرض بود با يكديگر مى‏گفتند آن وعده‏اى كه خدا و رسول به ما دادند غرور و فريبى بيش نبود. " ( احزاب ١٢ ) 👌 " وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ. " " و بعضى از آنان دائم پيغمبر را مى‏آزارند و مى‏گويند او شخصى ساده و زود باور است. بگو: زود باورى من به سوى شماست رسول به خدا ايمان آورده است و به مؤمنان هم ايمان دارد و براى مؤمنان حقيقى شما رحمت كامل الهى است. و براى آنان كه رسول را مى‏آزارند عذاب دردناك مهياست. " ( توبه ٦١ ) ❕ " وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ " "و برخى از مردم كاملًا به گفتارت گوش مى‏دهند تا وقتى كه از حضورت خارج مى‏شوند با اهل علم به تمسخر و اهانت مى‏گويند رسول باز از نو چه گفت؟ اينان هستند كه خدا بر دل‏هايشان مهرنهاده پيرو هواى خود گرديده‏اند " ( محمد ١٦ ) ❕" سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا فَاسْتَغْفِرْ لَنا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ " "اعراب باديه كه از حضور در جنگ‏ها در سفر فتح مكه تخلف مى‏ورزند براى عذر و تعلل خود خواهند گفت كه ما را محافظت اهل و اموالمان از آمدن در ركابت بازداشت اينك از خدا بر گناه ما آمرزش طلب، اين مردم منافق چيزى كه به دل هيچ عقيده ندارند به زبان مى‏آورند. " ( فتح ١١ ) ❕در روایات اهلسنت هم آمده است که در میان اصحاب پیامبر منافقینی بودند که اهل دوزخ بوده تا جایی که حتی اکثر کسانی که اطراف پیامبر را گرفته بودند , همین اصحاب منافق جهنمی بودند , چنان که در صحیح مسلم می خوانیم که پیامبر گرامی فرمود : " در ميان اصحابم دوازده نفر از منافقين وجود دارند كه هشت نفر از آن ها " به بهشت درنيايند تا آن كه شتر در چشم سوزن درآيد " . "في أصحابي إثنا عشر منافقاً ، منهم ثمانيةٌ لا يدخلون الجنة حتى يلج الجمل في سم الخياط " 📚صحیح مسلم ج ٤ ص ٢١٤٣ 👌مانند اين روايت در مسند احمد نقل شده است . 📚مسند احمد ج ٣٨ ص ٣٤٥ 💠 👇