eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
218 ویدیو
52 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
👌پاسخ این شبهه معاند را در مورد از کار افتادن علم غیب علی علیه السلام را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1778
🤔 ❔اگر فرض بر این بگیریم که قرآن کلام خدا باشد حال یک سوال اساسی در ذهنمه که چرا خداوند با اینهمه برای مقابله با کفار بجای تهدید به آتش جهنم ، از منطق استفاده نمیکنه؟مگه قرآن برای تمام ادوار نیست؟ چرا خدا با این همه خداییش منطقش فقط بهشت وجهنمه؟ آیا شما باورتون میشه که خدا با اینهمه بخشندگی و رحمتش ،آدمی رو ببره جهنم وایسته نگاه کنه ❗️❗️ 💠💠 👌روش قرآن در طرح مسائل روشی کاملا استدلالی و برهانی و اقناعی بوده است چنان که می فرماید ؛ « کتابی است که آیات آن یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است» (هود 1) 👌سخنان پست و بی ارزش و باطل در آن راه ندارد چنان که می فرماید ؛ « هیچ گونه نه از پیش روی و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» (فصلت 42) ❗️در عین آن که دارای محتوای عالی است فهم آن برای همگان آسان است چنان که می فرماید: « قطعا قرآن را برای پند آموزی کردیم پس آیا پند گیرنده ای است» 🔶قمر 17 👌بر همین اساس همگان را دعوت به تدبر و در آن کرده و می فرماید ؛ « ( قرآن ) کتاب مبارک است که به سوی تو نازل کردیم تا درباره آیات آن بیندیشند و خردمندان پند گیرند» (ص 29 ) 👌ومی فرماید: « آیا به آیات قرآن نمی اندیشند ؟ یا ( مگر ) بر دلهایشان قفلهایی نهاده شده است» (محمد 24 ) ❔حال پرسش این است که وقتی قرآن در عین اتقان و استحکام معارف را مطرح می کند چه نیازی چه نيازى به وجود و آن كانون مجازات و قهر و غضب مى باشد؟ 👌در برابر اين سؤال بايد به دو نكته توجه داشت ؛ 1⃣ بارها گفته ايم كه بسيارى از الهى، چه در اين جهان و چه در جهان ديگر در حقيقت نتيجه اعمال خود انسانهاست كه به عنوان مسبب الأسباب بودن خداوند به او نسبت داده مى شود بسيارى از مواهب بهشتى تجسّم اعمال نيك آدمى، و بسيارى از عذابهاى دوزخى تجسّم اعمال سوء اوست و مى دانيم نتيجه و آثار عمل چيزى نيست كه بتوان بر آن خرده گرفت. 🔸مثلًا به كسى كه سراغ موادّ مخدّر و مشروبات الكلى مى رود تا به پندار خويش لحظاتى آسوده خاطر در پناه اين دو مادّه مخدر بگذراند و از لذّت بى خبرى حاصل از اين عوامل تخدير بهره گيرد، داده مى شود كه اين دو عامل فساد سرانجام وجود تو را به تباهى مى كشد، الكل بيمارىهاى قلب و عروق و اعصاب و كبد را به دنبال دارد، و مواد مخدّر تمام اعصاب بلكه تمام هستى تو را در هم مى كوبد. 🔹حال اگر كسى گوش به اين هشدار نداد و به دنبال اين امور رفت، به عذاب و كيفر و مجازاتش مبتلًا خواهد شد، اين چيزى نيست كه نياز به فلسفه و دليلى جز قانون عليّت داشته باشد، نتيجه عمل خود انسان است و از آن گريزى نيست. ❕گناهان غالباً چنين هستند و پى آمدهايى در اين زندگى، و زندگى جهان ديگر دارند كه به صورت عذابهاى دوزخى نمايان مى شوند. 👌لذا در بسيارى از آيات قرآن، اين تعبير ديده مى شود كه مى فرمايد: «جزاى شما همان اعمال شما است» در آيه 90 سوره نمل مى خوانيم ؛ «آنها كه اعمال بد با خود بياورند به رو در افكنده مى شوند، آيا جزايى جز آنچه عمل مى كرديد خواهيد داشت»؟ يعنى اين همان اعمال شماست كه دامانتان را گرفته، نه غير آن. 🔸و در آيه 7 تحريم مى خوانيم ؛ «اى كسانى كه كافر شده ايد امروز عذر خواهى نكنيد چرا كه جزاى شما همان اعمالى است كه انجام مى داديد!. ❕عذر خواهى جايى سود مى بخشد كه علّت و معلول و نتيجه طبيعى اعمال مطرح نباشد. 👌آياتى كه سخن از تجسّم اعمال مى گويد، و مثلًا خوردن مال يتيم را به عنوان خوردن آتش معرّفى مى نمايد همه گواه بر اين معنا است و همچنين رواياتى كه مى گويد خلق و خوى حيوانى انسانها، در قيامت از دورن به برون كشيده مى شود، و چهره هاى اشخاص شبيه حيواناتى مى گردد كه به اين خلق و خو معروفند. 📚بحار الانوار ج 8 ص 222 باب 24 🔸اين دنيا است و سراى آخرت هنگام درو كردن است، اگر انسان تخم گل بكارد محصولش شاخه هاى با طراوت و زيبا و عطر آگين گل است، و اگر بذر خار بيفشاند چيزى جز خار درو نخواهد كرد. 👌در حديثى مى خوانيم مردى خدمت پيامبر آمد و از حضرتش تقاضا كرد نصيحتى به او بفرمايد، فرمود: «زبانت را حفظ كن» او به اين مسأله زياد اهميّت نداد، باز تقاضاى خود را تكرار كرد، در مرتبه دوّم و سوّم نيز همين پاسخ را از پيامبر شنيد، سپس حضرت براى اينكه اهميت اين موضوع را به خوبى نشان دهد در مرتبه سوّم افزود ؛ «آيا جز اين است كه مردم را به صورت در آتش دوزخ مى افكند آنچه محصول و درو شده زبانهاى آنهاست». 📚الکافی ج 2 ص 115 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 2⃣ شك نيست كه بشارت و انذار هر دو مهمّى براى پياده كردن برنامه هاى تربيتى محسوب مى شوند، همان گونه كه بشارت به آن پاداشهاى عظيم بهشتى تأثير نيرومندى در دعوت به اطاعت خدا و ترك گناه دارد، تهديد به مجازاتهاى دردناك دوزخى نيز از عامل نيرومندى است، بلكه تجربه نشان داده كه مجازاتها تأثير قوى ترى دارند. ❕به همين دليل تمام قوانين كه از سوى مراكز گزارى دنيا وضع مى شود در كنار خود، مجازاتهايى براى متخلفان دارد كه در اصطلاح حقوق دانان از آن به ضمانت اجرايى تعبير مى شود، مسأله ضمانت اجرا به قدرى مهم است كه يكى از عناصر اصلى تشكيل دهنده قانون است، به گونه اى كه اگر قانونى وضع شود و براى متخلفان هيچگونه مجازاتى (نه زندان نه شلاق نه جريمه مالى نه پاره اى از محروميتهاى اجتماعى) در بر نداشته باشد نام قانون نمى توان بر آن نهاد. ❔با اين حال چگونه ممكن است قوانين الهى خالى از اجرا باشد؟ زيرا در اين صورت ارزش قانونى خود را از دست مى دهد، و متخلّفان دليلى بر اطاعت نمى بيند، و طبعاً هدف قانون عقيم مى ماند. 🔸درست است كه آثار وضعى و طبيعى تخلّف از قوانين الهى مى تواند عامل باز دارنده اى در برابر تخلّفها باشد، ولى مسلّماً به تنهايى كافى نيست، و لذا خداوند علاوه بر اين آثار، يك سلسله و مجازاتها براى متخلّفان قرار داده، و همان گونه كه اقوامى را تهديد به مجازاتهاى دنيا مى كند (و نمونه هاى زيادى از آن نيز در خارج واقع شده كه در شرح حال اقوام پيشين در قرآن مجيد آمده است) كيفرهايى در جهان ديگر براى متخلّفان مقرّر فرموده است. 👌اين نكته نيز روشن است كه هر قدر تشويق و تهديدى قوى تر و شديدتر باشد تأثير آن نيز بيشتر است. اين امر يكى از فلسفه هاى وجود و دوزخ را روشن مى سازد. ❔در اينجا ممكن است گفته شود تمام اين آثار كه گفته شد بر وعده كيفر و مجازات مترتّب مى شود، بنابراين چه مانعى دارد كه اين تهديدها و انذارها از سوى خداوند مطرح شود ولى در قيامت نيابد، چون ضرورتى براى آن نيست، زيرا در آنجا نه عبرت ديگران مطرح است و نه عدم تكرار گناه از سوى گناهكاران. 👌ولى لازمه اين سخن اين است كه خداوند حكيم مرتكب قبيح گردد، و العياذ باللَّه سخن به دروغ بگويد، و تخلف از خويش بنمايد، سخن از كيفر بدكاران بگويد و حتى سوگند بر انجام آن ياد كند، ولى در عمل خبرى نباشد، مسلّماً اين كار زشتى است كه نه تنها لايق ذات پاك خداوند نيست بلكه هيچ فرد مهذّب و حكيمى نمى تواند مرتكب آن گردد. 👌نتيجه اينكه از يكسو تهديد و انذار به كيفرها به عنوان ضمانت اجرايى لازم است، و از سوى ديگر عمل به اين وعده ها براى دفع هرگونه از ذات خداوند ضرورى است. اين است فلسفه تحقّق دوزخ و كيفرهايش. ❕و لذا در آيه 47 سوره ابراهيم مى خوانيم ؛ «گمان مبر كه خداوند وعده اى را كه به پيامبرانش داده تخلّف كند، چرا كه خداوند و داراى مجازات است» (سپس به دنبال اين آيه بخشى از عذابهاى روز قيامت را شرح مى دهد). 📚پیام قرآن ج 6 ص 310 ❕يكسان نگرى به مجرم ومطيع نیز خود، يك نوع و ستم است، و اگر گنهكاران كه در اين دنيا مجازات نمى شوند در آخرت نيز كيفر نبينند نتيجه آن يكسان بودن عاصى و مطيع است. 🔶قرآن مجيد مى فرمايد: «آيا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مى دهيم، شما را چه مى شود؟ چگونه داورى مى كنيد؟» (قلم 35-36 ) ❔ممكن است گفته شود در رفع اين محذور است كه تنها مطيعان زنده شوند و مجرمان برانگيخته نگردند ولى يك چنين پيشنهاد از يك انديشه خامى سرچشمه مى گيرد، زيرا مفاد آن اين است كه آفرينش مجرمان بى هدف باشد در حالى كه حيات اخروى غايت فعل خدا است و فعل پيراسته از غايت و هدف، جز لغو و عبث چيزى نيست و ساحت قدس الهى از آن مبرا مى باشد. چنانكه مى فرمايد: «آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريده ايم، و به سوى ما باز نمى گرديد؟». ( مؤمنون115 ) 📚منشور جاوید ، سبحانی، ج8 ص97 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این شبهه کانال معاند معلوم الحال را در مورد مسخ مارمولک در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/317
🤔 ❔ميخواستم بدونم آيا سنديتي هست كه هرروز هنگام غروب اموات رو ميبرند وادي السلام و نبايد اون در قبرستان باشيم.؟ اصلا همچين چيزي هست؟ هرروز هست يا روزهاي خاصي ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از سنت های شرعی که مورد توصیه بسیاری از روایات واقع شده است ، زیارت قبور است . 🔶محمد بن مسلم می گوید: « به امام صادق گفتم ما به زیارت مردگان می رویم. امام فرمود کار خوبی است. 🔶گفتم آنان متوجه حضور ما می شوند ؟ 👌فرمود: « بله به خدا سوگند آنان از حضور شما مطلع می شوند و شاد می شوند و با شما انس می گیرند» 📚الفقیه ج1 ص180 🔷حضرت علیه السلام فرمود ؛ « مردگان خود را زیارت کنید زیرا آنان به زیارت شما خوشحال می شوند و حاجات خود را سر قبر پدر و مادر با برای آنان از خدا بخواهید» 📚الکافی ج3 ص229 🔰 از روایاتی استفاده می شود که ارواح مومنان در عالم برزخ به سوی مکان مقدس « » رفت و آمد دارند . 🔸حَبّه عُرَنى می گوید ؛ « همراه امير مؤمنان به بيرون شهر رفتم. او در وادى‏ السلام ايستاد و گويى با كسانى سخن مى‏ گفت [؛ امّا كسى ديده نمى ‏شد]. من هم كنارش ايستادم تا اين كه خسته شدم. نشستم. از نشستن هم خسته شدم. باز ايستادم، به قدرى كه چون دفعه قبل، خسته شدم. نشستم و باز خسته شدم. آن گاه، ايستادم و ردايم را از پشتم گرفتم و گفتم: اى امير مؤمنان! دلم براى تو به خاطر طولانى شدن ايستادنت مى ‏سوزد! ساعتى استراحت كن.سپس ردايم را افكندم تا بنشيند. به من فرمود ؛ ❕ «اى حَبّه! اين، جز گفتگو و هم‏نشينى با مؤمن نيست».گفتم اى امير مؤمنان! آنان، اين‏چنين هستند؟ فرمود: «آرى. اگر برايت آشكار گردد، خواهى ديد كه آنان، گروه گروه، چمباتمه زده، با هم حرف مى‏ زنند». ❔گفتم: پيكرها يا جان‏ها؟ 👌فرمود: «جان‏ها. هيچ مؤمنى در هيچ كجاى زمين نمى‏ ميرد، مگر آن كه به روحش گفته مى ‏شود:" به وادى السلام ملحق شو". اين جا ‏اى از بهشت عَدْن است». 📚الکافی ج 3 ص 243 ❕از روایات دیگری استفاده می شود که ارواح مومنین در هنگام مساء که شامل آخر غروب تا نصف شب می شود ؛ 📚لسان العرب ج 15 ص 281 👌جهت بهره مندی به بهشت دنیوی موجود در مغرب زمین که ممکن است شامل وادی السلام نیز بشود می روند و از برکات آن بهشت استفاده می کنند . 📚الکافی ج 3 ص 246 ❕لذا بهتر است که انسان در زمانی که ارواح مومنین متنعم در نعمات الهی هستند ( آخر روز و آغاز شب تا نیمه شب ) به زیارت قبور آنها نروند و عیش آنها را بر هم نزند زیرا بر اساس روایات بالا ، مردگان به زیارت کنندگان خود توجه ویژه ای دارند . 🔸از پیامبر گرامی نقل است که فرمود ؛ « مردگانتان را در روز زیارت کنید و از زیارت آنها در شب کنید » 📚مستدرک الوسائل ج 2 ص 363_ سفینه البحار ج 7 ص 192 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔شنیده ام که برخی از علما خواندن فلسفه را حرام میدانند ❗️علت مخالفت آنها با فلسفه برای چیست ❕آیا کسانی از بزرگان نیز این نظریه را قبول دارند ❕❕ 💠💠 👌همواره در رابطه با فلسفه ، میان علما و بزرگان اختلاف نظر بوده است . برخی بر خواندن فلسفه استدلال و برخی بر ضرورت نخواندن آن اصرار می کنند . 🔸از جمله بزرگانی که در طول تاریخ از فلاسفه به شمار میروند موارد زیر می باشد ؛ 1⃣قطب الدين راوندي ؛ 👌او فقيه، محدث و متکلم شيعي مشهور که از جمله آثار وي کتاب تهافة الفلاسفه است. وي در کتاب اَلخَرائِج وَ الْجَرائِح مي‌نويسد ؛ « فلاسفه اصول اسلام را اخذ کرده، سپس آنها را بر طبق آراي خود تفسير و تأويل کردند … آنان در ظاهر با مسلمانان دارند، اما در واقع، افکار و نظرات آنها در جهت هدم اسلام و اطفاء نور شريعت است.» 📚اَلخَرائِج وَ الْجَرائِح، ج 3، ص 1061 2⃣علامه حلي ؛ 👌وي از نامدارترين فقهاي شيعه است که جامع علوم فراواني بوده است. وي علاوه بر اينکه در آثار گوناگون به نقد و رد پاره اي از عقايد فيلسوفان از جمله معاد روحاني و قدم عالم پرداخته است، در اثر خود با نام تذکرة الفقهاء علوم را از جهت وجوب يا عدم وجوب فراگيري آنها به چهار دسته واجب عيني، واجب کفايي، مستحب و حرام تفسير نموده و فلسفه را در کنار علوم موسيقي، سحر، قيافه شناسي و کهانت در زمره علومي که تحصيل آنها حرام است برشمرده است؛ مگر آن کس که براي نقض و رد آن فرا گرفته باشد. 📚تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص ۳۷. 👌وي در جاي ديگر اين کتاب مي‌نويسد ؛ « از جمله کساني که جهاد با آنها واجب است فلاسفه اند.» 📚همان مدرک 3⃣شهيد ثاني ؛ 👌او مي نويسد ؛ « آنچه موجب مي‌شود حق و باطل بر انسان مشتبه شود و خداوند در قلب او را به روي حقايق ببندد و چشم باز را نابينا سازد و سرانجام، کار انسان را به عذاب دردناک دوزخ منتهي گرداند، يکي اين است که به ملحدان و ضد دينان و باور سوزان گوش دهد و مانند آنها بينديشد، ديگر انس و الفت با مزخرفات فيلسوفان است » 📚رساله اقتصاد، ص ۱۷۳. 4⃣ملا محسن فیض کاشانی ؛ 👌وي در رساله انصاف که در سال‌هاي پاياني عمر خويش تحرير نمود، چنين مي‌نويسد ؛ « نه متکلمم و نه متفلسف و نه متصوفم؛ بلکه مقلد قرآن و حديث و تابع اهل بيت. اين قوم [فلاسفه] گمان کرده اند که بعضي از علوم دينيه هست که در قرآن و حديث يافت نمي شود و از کتب فلاسفه يا مي‌توان دانست و از پي آن بايد رفت. مسکينان نمي دانند که خلل و قصور نه از جهت حديث يا قرآن است؛ بلکه خلل در فهم و قصور در درجه ايمان ايشان است. 📚ده رساله فيض کاشاني، ص ۱۹۹. 5⃣علامه مجلسي ؛ 👌محدث و فقيه و دانشمند بزرگ جهان تشيع، محمدباقر مجلسي از جمله مخالفان فلسفه است، وي در آثار گوناگون خود به ويژه در بحارالانوار با دلايل عقلي و نقلي بسياري از تفکرات فلسفي را مورد ابطال قرار داده است. مجلسي ترويج کتب فلسفي را در ميان مسلمين، جنايت دانسته و مي‌نويسد ؛ « اين جنايت بر دين اسلام و شهرت و نشر دادن کتاب‌هاي فلاسفه در بين مسلمين از بدعت خلفاي جور [عباسيان] بوده که با ائمه معصومين دشمن بوده اند. آنها به اين منظور مطالب فلاسفه و کتب آنها را بين مسلمين رواج دادند که مردم را از ائمه معصومين عَلَيهِمُ السَّلام و از شريعت روشن اسلام منصرف و روگردان سازند.» 📚بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۱۹۷. 6⃣ملااحمد نراقي ؛ 👌اين فقيه بزرگ نيز در آثارش به شدت در برابر فيلسوفان موضع مي‌گيرد و آنان را منحرفان نام مي‌برد. به عنوان مثال، وي در کتاب معراج السعاده از اهل فلسفه به شدت انتقاد مي‌کند و مي‌گويد آنان هيچ اعتقاد ندارند و اگر اعتقاد صحيحي داشته باشند در حال طفوليت اخذ کرده اند. 📚معراج السعاده، ص ۵۱. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
7⃣شيخ انصاري ؛ 👌اين فقيه عالي و اصولي ارجمند در مخالفت با فلسفه مي‌فرمايد ؛ « پرداختن به مطالب فلسفي براي فهم مسائل مربوط به اصول دين، موجب هلاکت دائم و عذاب ابدي است. » 📚رسائل، ج ۱، ص ۶۴، مبحث قطع. 8⃣صاحب جواهر ؛ 👌فقيه نامدار شيعه، مؤلف اثر گرانقدر جَواهِرالکَلام، کتب فلاسفه را که اعتقاد به قدم عالم دارند، جزء کتب ضاله برشمرده است. 📚بيان الفرقان، ج۴، ص ۱۶۲ 👌همچنين، عالم وارسته آيت اللّه شيخ علي شاهرودي در اثر خود با عنوان مستدرک سفينة البحار به نقل از علامه حاج ميرزا ابوالحسن اصطهباناتي مي‌نويسد ؛ « روزي مردي که در دستش کتابي فلسفي بود وارد جلسه شد. چون صاحب جواهر او را ديد، گفت: به خدا سوگند حضرت محمّد ، جز براي ابطال اين خرافات از جانب خداوند مبعوث نشده است. 📚فلسفه از منظر قرآن و عترت، ص ۲۶۹ 9⃣ميرزاي قمي ؛ 👌ایشان مي‌گويند ؛ « قواعد ايشان [فلاسفه] با طريقه اسلام موافقت نمي کند، نه معراج جسماني با استحاله خرق و التيام افلاک [فلاسفه] مي‌سازد و نه سواري ملائکه با اسبان ابلق با روحانيت، بلکه تجرد جميع ملائکه مي‌سازد، نه کنايه از عقل فعال بودن و [به قول فلاسفه] وحي الهي عبارت از اتصال نفس پيغمبر به عقل عاشر و دانشمند شدن [با تعاليم دين] مي‌سازد، و نه حدوث عالم و مسبوق بودن ما سوي اللّه به عدم در وقت خاصي [که در دين مطرح است] با قدم عقول و افلاک [که فلاسفه مي‌گويند] مي‌سازد، و نه خبر از انعدام همه اشياء و فاني شدن آسمان‌ها [که دين مي‌گويد] با قاعده [فلاسفه که مي‌گويند: ] «ما ثبت قدمه امتنع عدمه» مي‌سازد. 📚قم نامه، سيد حسين مدرسي، ص ۳۶۵ 🔟آیت الله نیز می گوید ؛ « تدريس و تدرس فلسفه و عرفان مصطلح به طور آزاد مانند فقه و تفسير و حديث و علوم ديگر در حوزه‌ها و خصوصا قرار دادن آن در برنامه دروس حوزوي و دانشگاهي بسيار خطرناک است و اجراي اين برنامه‌ها و تشويق و تأييد آنان قابل توجيه نيست و اگر کسي در اين حوزه‌ها گمراه شود، علاوه بر اينکه خودش مسئول است، مدرس و استاد نيز مسئول خواهد بود. 📚نشريه مذهبي نور، چاپ مشهد مقدس، شماره ۲ با موضوع فلسفه. 👌و در جای دیگر می نویسد ؛ « تحصيل فلسفه قبل از تحصيل يقين به عقايد حقه به واسطه مطالعه و مباحثه كتب كلاميه، و دريافت عقايد از متون صريحه كتاب و سنت، معرض وقوع در اشتباه و ضلالت است، چنان‏كه بسيارى از اكابر اهل اين فن يا در مسائل الهيات و ربط حادث به قديم و بررسى توحيدى بر اساس اصالة الوجود و يا در معاد گمراه شده‏ اند. 🔸با اين معرضيت وقوع در خطر انحراف، شخص مؤمن به قرآن و معارف اهل بيت عليهم ‏السلام بدون ضرورت، تعمق در فلسفه و مباحث مبدأ و معاد آن نخواهد نمود، و راه را براى كسب معارف از اهل بيت عليهم‏السلام همواره باز و مفتوح مى ‏بيند كه هر چه بيشتر در اين مسير جلو برود، باز هم مجال بيشتر و مراتب بالاترى براى او خواهد بود. براى روشن‏ شدن مطلب به كتاب" نگرشى بر فلسفه و عرفان" اينجانب مراجعه نماييد.» 📚معارف دین ج 3 ص 293 👌آنچه از سخنان این بزرگواران و سایرین از مخالفان فلسفه بدست می آید آن است که علت مخالفت با فلسفه به دو چیز بازگشت می کند ؛ 1⃣طرح و اعتقاد به مسائلی در فلسفه که مخالفت صریح دارد با آیات و روایات و تعالیم اسلام چون قدیم بودن عالم ، معاد روحانی ،قاعده سنخیت و ... 2⃣طرح و مطالب بی فائده و بی اساس در این علم به نام استدلال های عقلی و بی توجه شدن به آیات و روایات و صرف وقت در چیزهایی که نه فائده ای برای دنیا دارد و نه آخرت . 👌در مقابل این دسته از علما و مراجع ، دسته ای دیگر از آن ( حفظهم الله ) ترغیب و توصیه به خواندن و تعلیم فلسفه می کنند . کسانی چون علامه طباطبایی و حضرت امام و شهید مطهری و مقام معظم رهبری و استاد حسن زاده و جوادی آملی ، آیت الله سبحانی ومکارم شیرازی و ... که این مطلب از آثار و بدست می آید . 🔸آیت الله می گوید ؛ « خواندن فلسفه با دو شرط اشكالى ندارد. نخست اين كه انسان قبلًا عقايد اسلامى را به قدر كافى فراگرفته باشد. و ديگر اين كه نزد استاد متعهّدى بخواند .فراگرفتن فلسفه براى كسانى كه پايه ‏هاى اعتقادى خود را محكم كرده‏ اند نه تنها ضررى ندارد، بلكه كمك به فكرى نيز مى ‏كند، ولى بايد آن را نزد استاد متعهّدى فرا گرفت‏ » 📚استفتاءات جدید ج 3 ص 612 👌این که علمای بزرگی که موافق هستند قید می کنند که ابتدا باید عقائد اسلامی به صورت قوی فرا گرفته شود و نزد اساتید متعهدی فلسفه خوانده شود از این جهت است که مبادا انسان با خواندن فلسفه معتقد به چیزی هایی شود که مخالفت با آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام دارند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
👌پاسخ این شبهه ملحد را در زیر بخوانید ؛ 👇👇👇
🤔 ❔یکی از کانال های ضد دین شبهه کرده است که در روایات شیعه آمده است که امامان بعد از پیامبر سیزده نفرند نه دوازده نفر ❗️خواستم ببینم دارد ❕❕ 💠💠 👌در این که امامان بعد از پیامبر گرامی اسلام دوازده نفر هستند که با نص الهی انتخاب و شده اند ، شکی در آن نیست . 🔶پیامبر گرامی فرمود: «امامان بعد از من دوازده نفر هستند که اولین آنان علی و آخرین آنان قائم است که خداوند به وسیله او در تمام جهان نامش را گسترش می دهد» 📚امالی صدوق ص111 _ عیون الاخبار ج1 ص65 _کمال الدین ج1 ص282 👌و فرمود ؛ «علی بن ابی طالب امام شما پس از من است و پس از او حسن و پس از او حسین و پس از آن دو نه نفر از فرزندان حسین یکی پس از دیگری امامان شما و خلفای من هستند ...» 📚کمال الدین ج1 ص261 _ الاحتجاج ج1 ص69 👌وفرمود: «امامان مسلمین پس از من علی بن ابی طالب سپس حسن به علی و سپس حسین به علی و سپس علی بن الحسین و سپس محمد بن علی و سپس جعفر بن محمد و سپس موسی بن جعفر و سپس علی بن موسی و سپس محمد بن علی و سپس علی بن محمد و سپس حجه بن الحسن ...می باشند» 📚کفایه الاثر ص54 _کمال الدین ج1 ص253 _ اثباه الهداه ج2 ص74 ❕جهت دیدن انبوه روایات در امامت دوازده امام ، نمایه زیر را مطالعه فرمایید ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/5429 ❕حال آنچه مورد اشکال واقع شده است ،تعبیری است که در چند روایت ضعیف و محدود به کار رفته است که سیزده نفر بودن امامان را ایجاد می کند . 🔸در کتاب کافی از پیامبر گرامی نقل شده است ؛ « اني واثني عشر من ولدي وأنت يا علي رز الأرض يعني أوتادها وجبالها، بنا أوتد الله الأرض أن تسيخ بأهلها، فإذا ذهب الاثنا عشر من ولدي ساخت الأرض بأهلها ولم ينظروا» « به راستى من و 12 تن از فرزندانم به همراه تو ای علی ، رز (مايه ثبات، يعنى ميخ‌ها و كوه‌هاى آن) در زمين هستيم به واسطه ما خداوند زمين را ميخكوب كرده تا به مردمش فرو نريزد. و آنگاه که دوازده تن فرزندانم از زمين بروند، زمين اهلش را فرو برد و به ديده نيايد.» 📚الکافی ج 1 ص 534 👌در این تعبیر پیامبر گرامی از دوازده تن از فرزندانش به همراه علی علیه السلام یاد می کند که امنیت زمین هستند . ❕آنچه روشن و مشخص است آن است که در این روایت و روایات شبیه آن «تصحيفِ» ناشي از خطا و سوء تعبير نسخه نويسان و راويان احاديث موجب چنين برداشتي گرديده است؛ خطا و يا سهوي که وقوع آن در کتاب‌هاي قديم امري عادي و بوده است؛ چرا که تمام کتاب‌هاي زمان قديم با دست نوشته شده و به همين جهت بسياري از علماي حديث بررسي‌هايي را براي معالجه اين مشکل در کتاب‌ها داشته‌اند . 👌از جمله مواردي که اين نکته را تاييد مي‌کند که مشکل مورد بحث، از اشتباه و خطاي نسخه نويسان و به وجود آمده، اين نکته است که همان‌گونه که از مطالب بيان شده در ابواب مختلف کتاب کافي استفاده مي‌شود، هدف مرحوم كليني از تاليف اين کتاب، بيان عقايد صحيح شيعه اماميه بوده است که از روايات بيان شده از سوي او در اين کتاب، تصريح به عدد و اسامي امامان شيعه دوازده ‌امامي است که اگر عکس اين موضوع در جايي از کتاب او ديده شود به طور طبيعي امر قبيح و غير منطقي و موجب نقض غرض از سوي او در تاليف اين کتاب به شمار خواهد رفت. 🔹از اين‌رو بدون شک مي‌توان گفت‌ اين اشتباه از سوي نسخه نويسانِ اين کتاب به پيوسته که با مراجعه محققانه به کتاب‌هايي که مرحوم كليني اين روايت را از آنها نقل کرده و يا کتاب‌هايي که به نقل از مرحوم کليني همين روايت را در کتاب‌هايشان نقل نموده‌اند، صحت ادّعاي ما ثابت مي‌گردد. ❕در مقابل اين روايت، روايات ديگري هست که تصحيف ناشي از خطا و اشتباه راويان در آن نيامده، بلکه در آنها بر اين نکته دارد که تعداد ائمه به اضافه امير المؤمنين عليه السلام دوازده تن مي‌باشند و مضمون روايت اول در چند کتاب از کتاب‌هاي علماي شيعه با چند طريق ذکر گرديده که از همين روايت بدون تصحيف در كتاب «الأصول الستة عشر» که آن را چند تن از راويان روايت نموده‌اند بدين شکل آمده است ؛ « قال رسول الله : إني وأحد عشر من ولدي وأنت يا على رز الأرض أعني أوتادها جبالها، وقال: وتّد الله الأرض أن تسيخ بأهلها، فإذا ذهب الأحد عشر من ولدي ساخت الأرض بأهلها ولم ينظروا» « رسول خدا فرمود: به راستى من و تن از فرزندانم به همراه تو، رز (مايه ثبات، يعني ميخ‌ها و کوه‌هاي) زمين هستيم. به ما خداوند زمين را ميخكوب كرده تا به مردمش فرو نريزد و آنگاه که يازده تن فرزندانم از زمين بروند، زمين اهلش را فرو برد و به ديده نيايد. » 📚الاصول السته عشر ص 386_ بحار الانوار ج 36 ص 259 🔸👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌اگر این پاسخ مورد قبول نباشد باز هم گفتنی است که نقل کتاب کافی به سبب وجود زياد بن منذر ابو الجارود که در ابتدا امامي بوده امّا بعدها زيدي مذهب و سرکرده قبيله گشته و در مذمت او و پيروانش رواياتي صادر شده است ضعيف مي‌باشد . 📚نقد الرجال ج 2 ص 279 ❕از این گذشته تعبیر « واثنا عشر من ولدي » منظور پیامبر گرامی دوازده تن از فرزندان من به اضافه حضرت سلام الله عليها مي‌باشد . 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 381 👌اضافه بر اين که از باب تغليب صحيح مي‌باشد که به مجموع امير المؤمنين و ساير ائمه عليهم السلام تعبير فرزندان رسول خدا شود و عطف «أنت» بر حضرت امير از قبيل عطف خاص بر عام از باب تأكيد و تشريف باشد، چنان که جبرائيل را بر ملائكه عطف مي‌کنند با این که جزء است . 📚مراه العقول ج 6 ص 232 👌روایت دیگری که مرحوم کلینی از جابر بن عبد اللَّه انصارى نقل می کند که گويد؛ « خدمت فاطمه عليها السلام رسيدم، در برابرش لوحى بود كه نام‌هاى اوصياء از او در آن بود، من شمردم، دوازده نفر بودند، آخر آنها قائم عليه السلام بود، سه محمد در ميان آنها بود و سه على. 📚الکافی ج 1 ص 532 👌اين روايت نیز به سبب ضعف ابوالجارود كه قبلاً نيز آن را بيان نموده بوديم ضعيف مي‌باشد ،گذشته از آنکه این نقل هم از روی تصحیف می باشد و کتاب های دیگری روایت مذکور را بدون تصحیف نقل کرده اند مانند آنچه شیخ صدوق نقل کرده است که جابر می گوید ؛ « خدمت فاطمه سلام الله عليها رسيدم، در برابرش لوحى بود كه نام‌هاى اوصياء در آن بود، من ، دوازده نفر بودند، آخر آنها قائم عليه السلام بود، سه محمد در ميان آنها بود و سه على » 📚الخصال ج 2 ص 478 👌روایت دیگری که مرحوم کلینی نقل می کند و کانال ملحد به آن استدلال کرده است زیر است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « از ابوسعيد، به شکل مرفوعه از امام باقر روايت کرده است که رسول خدا فرمود: از فرزندان من دوازده نفرند كه نقيب (شناسنده و سرپرست) و نجيب (اصيل و خوش گوهر) و محدَّث (کساني که فرشتگان با آنها در ارتباط هستند) و مفهم (درک کننده حقايق امور) مي‌باشند، آخرين آنها قائم به حق است، كه زمين را از عدالت پر كند چنان كه از ستم پر شده باشد.» 📚الکافی ج1 ص 534 👌اين روايت نيز ضعيف است؛ زيرا روايت، مرفوعه و مبهم است و يکي از واسطه‌ها در سلسله سند افتاده است، از اين‌رو روايت در حکم روايت است. 🔸از ضعف سند هم بگذریم مرحوم مازندرانی در شرح روایت می گوید ؛ «من ولدي اثنا عشر نقيباً» (دوازده تن از فرزندان من نقيب هستند.) تعبير دوازده تن که شامل امير المؤمنين عليه السلام نيز مي‌شود را از باب تغليب آورده است و يا اين که به صورت مجازي بر امير المؤمنين عليه السلام نيز اطلاق فرزند نموده است (زیرا او نیز تربیت یافته و بزرگ شده پیامبر بوده است) » 📚شرح الکافی ج 7 ص 381 👌و پاسخ سوم نیز همان است که در مورد دو روایت قبلی گفتیم که در روایت تصحیف صورت گرفته است و این روایت بدون تصحیف در کتاب الاصول السته عشر چنین نقل شده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « از فرزندان من نفرند كه نقيب (شناسنده و سرپرست) و نجيب (اصيل و خوش گوهر) و محدَّث (کساني که فرشتگان با آنها در ارتباط هستند) و مفهم (درک کننده حقايق امور) مي‌باشند، آخرين آنها قائم به حق است، كه زمين را از عدالت پر كند چنان كه از ستم پر شده باشد.» 📚الاصول السته عشر ص 15_ اثباه الهداه ج 2 ص 259 👌پاسخ چهارم هم آن است که احتمال دارد تعبیر دوازده نقیب از فرزندان پیامبر اشاره است به یازده امام و حضرت زهرا سلام الله علیهم چرا که آنها با سخنان و رفتارشان سرپرست مردم در هدایت الهی بوده اند . 📚مراه العقول ج 6 ص 233 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1779
🌸به مناسبت فرا رسیدن سالروز عید مباهله کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛ 👌پرسش و پاسخ ها در مورد مباهله ؛ 1⃣نزول آیه مباهله در شان اهل بیت چگونه دلالت بر عظمت و مقام آن بزرگواران دارد ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1780 2⃣اهل سنت می گویند منظور از انفسنا در آیه مباهله علی نیست بلکه خود پیامبر است یعنی پیامبر گفته است ما خودمان را برای مباهله میخ‌وانیم شما هم خودتان را برای مباهله بخوانید ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1781 3⃣آیا راست است که در اسلام حکمی به نام مباهله و نفرین کردن دشمنان دینی داریم ❗️کانال های ضد دین می گویند اسلام به جای آنکه مخالفان خودش را با عقل و منطق مجاب کند آنان را دعوت به نفرین و مباهله می کنند آیا این عقلانیست ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1782
🤔 ❔یکی سنی اشکال کرد که چگونه آیه مباهله شامل اهل بیت می شود در حالی که تعابیر « ابناءنا» _ نساء نا _ انفسنا در آیه مباهله است چگونه شامل حسنین یاحضرت زهرا یا امام علی می شود ❗️❗️ 💠💠 1⃣ همانطور كه قبلا به طور مشروح ذكر شد اجماع علماى اسلام و احاديث فراوانى كه در بسيارى از منابع معروف و معتبر اسلامى اعم از شيعه و سنى در زمينه ورود اين آيه در مورد اهل بيت علیهم السلام به ما رسيده است و در آنها تصريح شده پيغمبر غير از على و فاطمه و حسن و حسين سلام الله علیهم كسى را به مباهله نياورد، قرينه آشكارى براى آيه خواهد بود، زيرا مى دانيم از جمله قرائنى كه آيات قرآن را تفسير مى كند سنت و شان نزول قطعى است ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/7243 2⃣اطلاق صيغه جمع بر مفرد يا بر تثنيه ندارد، و در قرآن و غير قرآن از ادبيات عرب و حتى غير عرب اين معنى بسيار است. 👌توضيح اينكه ؛ بسيار مى شود كه به هنگام بيان يك قانون، يا تنظيم يك عهدنامه، حكم به صورت كلى و به صيغه جمع آورده مى شود، و مثلا در عهدنامه چنين مى نويسند كه مسئول اجراى آن امضاء كنندگان عهدنامه و فرزندان آنها هستند، در حالى كه ممكن است يكى از دو تنها يك يا دو فرزند داشته باشد، اين موضوع هيچگونه منافاتى با تنظيم قانون يا عهدنامه به صورت جمع ن دارد. 👌ما دو مرحله داريم مرحله قرارداد و مرحله اجرا ؛ 🔸 در مرحله قرارداد، گاهى الفاظ به صورت جمع ذكر مى شود تا بر همه مصاديق تطبيق كند، ولى در مرحله اجرا ممكن است ، منحصر به يك فرد باشد، و اين انحصار در مصداق منافات با كلى بودن مسئله ندارد. ❕به عبارت ديگر پيغمبر اكرم موظف بود طبق قراردادى كه با نصاراى نجران بست همه فرزندان و زنان خاص خاندانش و تمام را كه به منزله جان او بودند همراه خود به مباهله ببرد، ولى اينها مصداقى جز دو فرزند و يك زن و يك مرد نداشت (دقت كنيد). 🔹اضافه بر اين در آيات قرآن موارد متعددى داريم كه عبارت به صورت صيغه جمع آمده اما مصداق آن به جهتى از جهات منحصر به يك فرد بوده است ؛ 🔰مثلا در سوره آل عمران آيه 173 مى خوانيم ؛ « الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ » « كسانى كه مردم به آنها گفتند دشمنان (براى حمله به شما) اجتماع كرده اند از آنها بترسيد » 👌در اين آيه منظور از" الناس" (مردم) طبق تصريح جمعى از مفسران نعيم بن مسعود است كه از" ابو سفيان" اموالى گرفته بود تا را از قدرت مشركان بترساند . 🔸و همچنين در آيه 181 مى خوانيم ؛ « لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ » « خداوند گفتار كسانى را كه مى گفتند: خدا فقير است و ما بى نيازيم (و لذا از ما مطالبه زكات كرده است!) شنيد » 👌منظور از الذين در آيه طبق جمعى از مفسران" حى بن اخطب" يا" فنحاص" است. 👌گاهى اطلاق كلمه جمع بر مفرد به عنوان بزرگداشت نيز ديده مىشود، همان طور كه در باره ابراهيم مى خوانيم ؛ « إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ » ابراهيم امتى بود خاضع در پيشگاه خدا » ( نحل 120) در اينجا امت كه اسم جمع است بر فرد اطلاق شده است. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 586 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔اگر تعريف تن فروشى به سبك غربى و (صيغه) را با هم قياس كنيد، اين مشتركات در آنها ديده ميشود. ١) در هر دو مرد خريدار است و زن فروشنده كالاى جنسى ٢) در هردو مرد مبلغى را پرداخت ميكند ٣) در هردو رضايت طرفين شرط است ٤) در هردو شرايط تأهل براى طرفين وجود ندارد خوب ديديد كه هيچ نوع اختلافى مابين تن فروشى به سبك غرب و تن فروشى اسلامى وجود ندارد و تنها تفاوت آن در صادر كننده حكم اين تن فروشى و در واقع ترويج فحشاء است. در اين متوليان دين و كتاب دينى مسلمانان است كه آنرا ترويج ميكند درصورتى كه در غرب حكومتها با تدابير شديد بدنبال محدود كردن و كاهش عواقب آن بر جامعه هستند. 💠💠 👌بسيارى از مردم به ويژه جوانان به ازدواج دائم دسترسى ندارند، زيرا ازدواج دائم به طور معمول نياز به مقدّمات و هزينه ها و قبول مسئوليّتهاى مختلفى دارد كه آمادگى آن براى گروهى نيست، به عنوان مثال ؛ 1⃣ بسيارى از جوانان در دوران تحصيل به خصوص در عصر ما كه زمان تحصيل طولانى شده قادر به ازدواج دائم نيستند، زيرا نه دارند، نه مسكن مناسبى و نه هزينه هاى ديگر و هر قدر بخواهند مراسم خود را ساده برگزار كنند، باز وسايل لازم فراهم نيست. 2⃣ افرادى هستند كه متأهّل مى باشند، ولى در سفرهاى خارج كه گاهى به طول مى انجامد، گرفتار محروميّت شديد مى شوند، نه همسران خود را مى توانند با خود ببرند و نه قدرت ازدواج مجدّد دائم در آن ديار دارند. 3⃣كسانى هستند كه همسران آنها گرفتار بيمارى هاى مختلف و مشكلات ديگرى مى باشند و توان رفع نياز جنسى خود را ندارند. 4⃣ سربازانى هستند كه به مأموريّتهاى طولانى، براى حفظ مرزها و مانند آن مى روند و از خانواده هاى خود دورند و گرفتار جنسى هستند . 5⃣ گاه در دوران باردارى و شرايط خاصّ آن، مرد مجبور است با همسر باردارش روابط جنسى نداشته باشد و چه بسا جوان است و گرفتار مشكل محروميّت. اين گونه ضرورتهاى اجتماعى و مشكلات، هميشه بوده و خواهد بود، و مخصوص عصر پيغمبر اكرم نبوده است، بلكه در ما با توجّه به عوامل مختلف تحريك، بسيار شديدتر شده است. 6⃣از طرف دیگر دخترانی که بخاطر سن بالا موفق به ازدواج نشده اند یا مواردی که تعداد زنان از مردان بیشتر بوده وبه این دلیل تقاضا برای ازدواج دائم زنان وجود ندارد و زنان مطلقه ی از دست داده ای هستند که هرگز جوانان نورس حاضر به ازدواج دائم نیستند 👌در اين گونه مواقع افراد بر سر دوراهى قرار دارند ؛ آلودگى به فحشا (العياذ بالله) يا استفاده از نوعى ازدواج و موقّت كه مشكلات ازدواج دائم در آن نيست و به طور موقّت پاسخگوى نيازهاى جنسى مى باشد. ❕پيشنهاد پارسايى و چشم پوشى از هر دو، پيشنهاد خوبى است، ولى براى بسيارى قابل عمل نيست و حدّ اقل براى عدّه اى جنبه خيالى دارد. 👌آنها كه اصرار بر مخالفت با ازدواج موقّت دارند، دانسته يا ندانسته جاده را براى فحشا صاف مى كنند، مگر اين كه نوع مشابه آن، يعنى نكاح مسيار را پيشنهاد كنند و به همين در روايات اهل بيت (عليهم السلام) آمده كه «اگر با ازدواج موقّت اسلامى مخالفت نكرده بودند، هيچ كس آلوده زنا نمى شد». 📚الکافی ج 5 ص 448 👌همچنين آنها كه با سوء استفاده از «ازدواج موقّت» كه براى ضرورتها و نيازهاى واقعى محرومان تشريع شده، چهره آن را در نظرها زشت نشان داده و آن را وسيله هوسرانى خود ساختند، آنها نيز جاده را براى آلودگى جامعه اسلامى به زنا صاف كردند، و در گناه آلودگان هستند، چرا كه عملا مانع استفاده صحيح از ازدواج موقّت شدند. 👌به هر حال، اسلام كه يك آيين الهى مطابق با فطرت آدمى است و تمام نيازهاى واقعى انسانها را پيشبينى كرده، نيست مسأله ازدواج موقّت را در برنامه هاى احكام خود نگنجانيده باشد. 📚شیعه پاسخ می گوید ؛ ص 116 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌بعضى از ناآگاهان چنان ترسيم زشتى از ازدواج موقّت كرده و مى كنند كه آن را چيزى مرادف «رسميّت به فحشا و اباحي گرى و آزادى جنسى» مى شمرند! که به يقين تعصّبهاى شديد به آنها اجازه مطالعه كتب طرفداران ازدواج موقّت را نداده است و شايد بعضى حتّى يك خط از كتب شيعه را در اين زمينه مطالعه نكرده اند و اين بسيار مايه تأسّف است. 🔰ناچار در اين مختصر شرايط ازدواج موقّت و تفاوت آن را با ازدواج دائم به روشنى بيان مى كنيم، تا بر همگان اتمام حجّت الهى شود ؛ 👌ازدواج موقّت در غالب و احكام همچون ازدواج دائم است ؛ 1⃣زن و شوهر بايد با كمال رضايت و اختيار، بدون اجبار يكديگر را به همسرى انتخاب كنند. 2⃣ صيغه عقد با لفظ «نكاح» و «ازدواج» يا لفظ «» بايد جارى شود و الفاظ ديگر كارساز نيست. 3⃣ اگر زوجه باكره است اجازه لازم است و در غير باكره لازم نيست. 4⃣مدّت عقد و مهريّه بايد دقيقاً تعيين شود و اگر ذكر مدّت فراموش شود، به فتواى بسيارى از فقها تبديل به عقد دائم خواهد شد (و اين خود دليل بر آن است كه ماهيّت هر دو نوع از يكى است و تنها فرق در ذكر مدّت و عدم ذكر آن است)، (دقّت فرماييد). 5⃣ پايان مدّت به منزله است و بلافاصله زن بايد عدّه نگه دارد، (هرگاه آميزش صورت گرفته باشد). 6⃣ عدّه عقد دائم سه بار عادت ماهيانه ديدن است كه با ديدن مرحله سوّم عدّه تمام مى شود، ولى عدّه عقد موقّت دو بار بيشتر نيست. 7⃣فرزندان متولّد شده از عقد موقّت فرزندانى مشروع هستند و تمام احكام فرزند متولّد از عقد دائم را- بدون استثنا- دارند و از پدر و مادر و برادران و ساير بستگان ارث مى برند، و هيچ تفاوتى در ساير حقوق ميان اين دو گروه از فرزندان نيست. فرزندان عقد موقّت، بايد تكفّل پدر و مادر باشند و نفقه و تمام هزينه هاى آنها همانند فرزندان عقد دائم بايد پرداخته شود. 📚وسائل الشیعه ج 21 ابواب المتعه 👌شايد بعضى از شنيدن اين سخنان در شگفتى فرو روند، آنها حق دارند، زيرا ذهنيّت نادرست و كاملا عوامانه اى درباره عقد موقّت دارند و شايد آن را يك ازدواج قاچاق و نيم بند و خارج از قوانين و در يك كلمه شبيه زنا مى پندارند در حالى كه ابداً چنين نيست. ❕آرى تفاوتهايى در ميان اين دو نوع عقد در مورد دو همسر (زوج و زوجه) وجود دارد. اصولا تعهّدات آنها در برابر يكديگر بسيار كمتر از عقد دائم است، زيرا منظور از ازدواج موقّت سهولت امر و نبودن مقرّرات دست و پاگير بوده، از جمله ؛ 1⃣ زن در عقد موقّت نفقه و ارث ندارد، ولى از فقها گفته اند اين در صورتى است كه شرط نفقه و ارث نكنند و اگر شرط كنند بايد بر طبق آن عمل شود. 2⃣ زن در عقد موقّت آزاد است كه كارى در خارج خانه براى خود انتخاب كند و اجازه همسر براى او نيست مادام كه مزاحم حقّ شوهر نباشد، ولى در عقد دائم بدون توافق اين امر جايز نيست. 3⃣ بر مرد لازم نيست شبها نزد همسر موقّت خود باشد. 👌با دقّت در شرح احكامى كه در بالا گفته شد، پاسخ بسيارى از پرسشها و داورى هاى ظالمانه و شبهات و افتراها داده خواهد شد، و ذهنيّتهاى كاذب و نادرست، در مورد اين حكم مقدّس و اسلامى مرتفع مى شود، اين حقيقت نيز آشكار است كه ازدواج موقّت هيچ نسبتى با زنا و اعمال منافى عفّت ندارد و آنها كه اين دو را با هم مقايسه مى كنند، به يقين افرادى ناآگاهند كه هيچ اطّلاعى از ماهيّت نكاح موقّت و شرايط آن ندارند. 📚شیعه پاسخ می گوید ص 120 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌در رابطه با چرایی تحریم متعه توسط خلیفه دوم نمایه زیر را مطالعه کنید تا دروغگویی ملحد روشن شود ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1783
👌گوشه ای از پیامهای محبت آمیز شما عزیزان در جهت حمایت از کانال 🌸
🤔 ❔مگر خداوند انگشت و جسم دارد که در روایت آمده است که قلوب بنی آدم بین دو خداوند است ❗️❗️ 💠💠 👌روایت مشهوری است که در منابع شیعه و اهل سنت به نقل از پیامبرگرامی و دیگر امامان آمده است که فرمودند؛ «قلب مومن میان دو انگشت از انگشتان خدا قرار دارد ، هر طورى كه او بخواهد در دلها تصرّف مى كند ساعتى چنان بوده و ساعتى ديگر چنين مى باشد و بنده بسا به خير توفيق مى يابد » 📚علل الشرائع ج 2 ص 604 _ صحیح مسلم ج 4 ص 2045 ❕با توجه به این که ثابت است خداوند متعال با براهین محکم عقلی و نقلی از هرگونه اتصاف به ممکنات و جسم بودن مبرا است ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/8505 👌روشن می شود که تعبیر موجود در روایت فوق تعبیری مجازی و کنایی بوده است ، چنان که شیخ صدوق در توضیح روایت می نویسد ؛ « مقصود از «اصبعين من اصابع اللَّه» در روایت ، طريقين من طرق اللَّه است و مراد از ، طريق خير و طريق شر مى باشد چه آنكه خداوند متعال را نبايد به اصابع توصيف نمود و اساسا شباهتى به مخلوقاتش ندارد پس بايد در لفظ اصابع تصرف كرد و آن را تأويل برد » 📚علل الشرائع ج 2 ص 604 👌علامه مجلسی در توضیح روایت می نویسد ؛ « قلب مؤمن ميان دو انگشت از انگشتان خداوند مهربان است البته واضح است ذات منزه خداوندى انگشتى كه از گوشت و خون و استخوان تركيب يافته و داراى بندهائى است ندارد ولى چون دادن اشياء، و برگرداندن و تغيير شكل آنها به نيروى دست و انگشتان است تعبير به انگشت شده چون داشتن انگشت در انسان بخودى خود و قطع نظر از كارهائى كه انجام ميدهد ارزشى ندارد و هدف نيست بلكه انگشت وسيله است براى تحريك و تغيير و كارهائى از اين قبيل ، ذات بارى تعالى هم دل را از بحالى و شكلى بشكل ديگر برميگرداند » 📚بحار الانوار ج 67 ص 40 👌سيد نیز حدیث فوق را چنين تفسير مى كند ؛ « كِنايةٌ عَنْ تَيَسُّرِ تَصْرِيفِ الْقُلُوبِ وَ تَقْليِبِها وَ دُخُولِ ذلكَ تَحْتَ قُدْرَتِهِ ؛ كنايه از آسانى چرخش و دل و در تحت قدرت خدا بودن است » 📚تنزیه الانبیاء ص 125 👌در فارسى نيز چنين اصطلاحى را به كار مى بريم. براى مثال مى گوييم: «فلان چيز يا فلان كس در من یا بین انگشتان من است»، كه كنايه از تسلط داشتن بر كسى يا بر انجام دادن كارى است. http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔بر چه اساسی شما جوانان را به ازدواج می کنید و می گویید زن روزی می آورد ❗️آیا این نوعی ترویج جهل و خرافات نیست ❕ ❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ » « مردان و زنان بى همسر را همسر دهيد و همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را، اگر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بى نياز مى سازد، خداوند واسع و آگاه است.» 🔸نور 32 💠در این آیه شریفه خداوند بیان می کند که قدرتش آن چنان وسيع است كه پهنه عالم هستى را فرا مى گيرد، و علمش چنان گسترده است كه از نيات همه كس مخصوصا آنها كه به نيت حفظ عفت و اقدام به ازدواج مى كنند آگاه است، و همه را مشمول فضل و كرم خود قرار خواهد داد. 📚تفسیر نمونه ج 14 ص 458 ❕ازدواج يك حكم و هماهنگ قانون آفرينش است كه انسان براى بقاء نسل و آرامش جسم و روح و حل مشكلات زندگى احتياج به ازدواج سالم دارد. اسلام كه هماهنگ با آفرينش گام بر ميدارد نيز در اين زمينه تعبيرات جالب و مؤثرى دارد، از جمله حديث پيامبر است ؛ « ازدواج كنيد تا نسل شما فزونى گيرد كه من با فزونى جمعيت شما حتى با فرزندان سقط شده در قيامت به ديگر امتها مباهات مى کنم » 📚سفینه البحار ج 1 ص 561 👌از آنجا كه بسيارى از مردان و زنان براى فرار از زير بار اين مسئوليت الهى و انسانى متعذر به عذرهايى از جمله نداشتن امكانات مى شوند در آيه فوق صريحا گفته شده است كه فقر نمى تواند مانع راه ازدواج گردد، بلكه چه بسا ازدواج سبب غنا و بى نيازى مى شود. 🔸دليل آن هم با دقت روشن مى شود، زيرا انسان تا است احساس مسئوليت نمى كند نه ابتكار و نيرو و استعداد خود را به اندازه كافى براى كسب در آمد مشروع بسيج مى كند، و نه به هنگامى كه در آمدى پيدا كرد در حفظ و بارور ساختن آن مى كوشد و به همين دليل مجردان خانه به دوش و تهى دستند. 👌 اما بعد از ازدواج شخصيت انسان تبديل به يك شخصيت اجتماعى مى شود و خود را شديدا مسئول حفظ همسر و آبروى خانواده و تامين وسائل زندگى فرزندان آينده مى بيند، به همين دليل تمام و ابتكار و استعداد خود را به كار مى گيرد و در حفظ در آمدهاى خود و صرفه جويى، تلاش مى كند و در مدت كوتاهى مىتواند بر فقر چيره شود. 🔸بى جهت نيست كه در حديثى از امام صادق علیه السلام مى خوانيم ؛ « روزى همراه و فرزند است » 📚نور الثقلین ج 3 ص 595 👌 و در حديث ديگرى از پيامبر گرامی مى خوانيم ؛ « مردى خدمت حضرتش رسيد و از تهيدستى و نيازمندى شكايت كرد پيامبر گرامی فرمود ؛ « ازدواج كن، او هم ازدواج كرد و در كار او پيدا شد » 📚الکافی ج 5 ص 330 👌 بدون شك امدادهاى الهى و نيروهاى مرموز نيز به كمك چنين افراد مى آيد كه براى انجام وظيفه انسانى و حفظ پاكى خود اقدام به ازدواج مى كنند. هر فرد با ايمان مى تواند به اين وعده الهى دلگرم و مؤمن باشد . 🔷در حديثى از پيامبر گرامى اسلام نقل شده است ؛ « كسى كه ازدواج را از ترس فقر ترك كند بد به خدا برده است، زيرا خداوند متعال مى فرمايد ؛ اگر آنها فقير باشند خداوند آنها را از فضل خود بى نياز مى سازد » 📚الکافی ج 5 ص 330 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔براستی مایه تعجب است که روحانیون شیعه نمازجماعت را تضییع می کنند و به خاطر رضایت ماموین نماز را می خوانند ❗️چه پاسخی نزد الله دارید ای کاش کمی از مولوی های اهل سنت یاد می گرفتید ❕❕ 💠💠 👌مساله تخفیف الصلاه و این که امام جماعت نباید نماز را بیش از حد طولانی کند که آزردگی و دل زدگی مامومین را از نماز جماعت فراهم کند مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است . 🔸علی علیه السلام خطاب به اشتر چنین نوشت ؛ « هنگامى كه به نماز جماعت براى مردم مى ايستى بايد نمازت نه (چندان طولانى باشد كه) موجب نفرت مردم گردد و نه (چنان سريع كه) موجب تضييع واجبات نماز شود، زيرا در ميان مردمى (كه با تو به نماز مى ايستند) افراد بيمارى هستند يا كسانى كه حاجات فورى دارند. من از رسول خدا به هنگامى كه مرا به سوى يمن فرستاد پرسيدم: چگونه با آنان نماز بخوانم؟ فرمود: با آنها نمازى بخوان كه همچون نمازِ ناتوانترين آنها باشد و به مؤمنان رحيم و مهربان باش. 📚نهج البلاغه ، عهد نامه مالک اشتر 🔹مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعة در ابواب مستحبات نماز جماعت بابى به عنوان «اسْتِحْبابُ تَخْفِيفِ الْإمام صَلاتَهُ» گشوده است و در آن هشت روايت از عليهم السلام در اين زمينه نقل كرده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 8 ص 419 باب 69 👌از جمله اينكه در روايتى آمده است: «روزى معاذ (بن جبل) در زمان رسول خدا در مسجدى نماز جماعت برگزار مى كرد و قرائت نماز را طولانى مى خواند. مردى در نماز به او ملحق شد و معاذ سوره را آغاز كرد. آن مرد براى خود سوره كوتاهى خواند و نماز را تمام كرد و سوار مركبش شد (و رفت) اين جريان به گوش رسول خدا رسيد. كسى را نزد معاذ فرستاد و فرمود ؛ « اى معاذ فتنه گر مباش (و مردم را از جماعت دور مساز) لازم است سوره «والشمس وضحاها» و امثال آن (از سورههاى كوتاه) را بخوانى». 📚الفقیه ج 1 ص 390 👌در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه فرمود ؛ « سزاوار است نماز امام همانند نماز كسى باشد كه پشت سر او نماز میخواند » 📚همان مدرک 👌در حديث ديگرى آمده است ؛ « پيغمبر اكرم روزى با اصحابش نماز مى خواند صداى گريه كودكى را شنيد. نماز را تخفيف داد و كوتاه كرد». 📚همان مدرک 👌در روايت ديگرى شبيه آن آمده كه اصحاب سؤال كردند چرا نماز را كوتاه فرمودى؟ پيغمبر فرمود: آيا صداى گريه را نشنيديد؟». 📚التهذیب ج 3 ص 274 ❕بديهى است منظور از تخفيف نماز در اين روايات اين نيست كه واجبات نماز رعايت نگردد ،بلکه در کنار انجام واجبات شود که به مستحبات غیر معمول پرداخته نشود و قرائت طولانی نگردد ‌. 🔰علمای اهل سنت نیز این مضمون را از پیامبر گرامی نقل کرده اند چنان که نقل می کنند که فرمود ؛ « زمانی که یکی از شما نماز جماعت می خواند ، باید نماز را کند زیرا در میان مامومین ضعیف و بیمار و کبیر وجود دارد ،اما زمانی که فرادا نماز می خوانید می توانید هر مقدار که می خواهید نماز را طولانی کنید » 📚سنن ابی داود ج 1 ص 356_سنن نسائی ج 1 ص 211_ صحیح مسلم ج 2 ص 591_ مسند احمد ج 29 ص 441 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
👌پاسخ این تحدی کودکانه و تکراری ملحدان در مورد فتوحات خلفا را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1784
👌پاسخ این شبهه تکراری ملحدین در مورد کالا بودن زن نزد تشیع را در زیر بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1785
⚫️به مناسبت فرا رسیدن ایام حزن و اندوه محرم ، کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛ ◾️پاسخ به حدود 0⃣51⃣ شبهه و سوال پیرامون محرم و امام حسین علیه السلام در کانال تلگرامی پرسمان اعتقادی ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9229 👌موقتا برای استفاده از شبهات مربوطه می توانید از هاتگرام یا تگرام طلایی استفاده کنید ؛
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
⚫️به مناسبت فرا رسیدن ایام حزن و اندوه محرم ، کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛ ◾️پاسخ به حدود 0⃣
⚫️متاسفانه به دلیل نبود نیروی کمکی و عدم فرصت کافی ، امکان انتقال شبهات عزاداری و محرم ، به پیام رسان داخلی نیست .
🤔 ❔چرا پس از گذشت سالیان متمادی از شهادت امام حسین همواره برای ایشان گریه و عزاداری می کنیم ❕ 💠💠 👌گریه و عزاداری کردن برای مصائب امام حسین علیه السلام بر اساس دستور امامان اهل بیت و تاسی به سیره آن بزرگواران می باشد . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر کس مصایب ما اهل بیت برایش بازگو شود و به اندازه بال پشه ای اشک چشم از او خارج شود ، خداوند تمام گناهانش را می آمرزد اگر چه به اندازه کف روی دریاها باشد » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 👌امام سجاد علیه السلام فرمود؛ « هر مومنی که چشمش برای کشته شدن حسین چنان اشک بریزد که به صورتش روان شود ، خداوند در بهشت برایش اتاق هایی فراهم می کند که روزگارانی را در آن سپری کند ...خداوند چنین فردی را در روز قیامت از خشم خود و آتش در امان نگه می دارد » 📚ثواب الاعمال ص108 📚بحار الانوار ج44 ص281 👌امام رضا علیه السلام خطاب به ریان بن شبیب چنین عرضه داشت ؛ « اگر می خواهی گریه کنی برای حسین گریه کن زیرا او را همانند گوسفندی سر بریدند ، آسمان و زمین برای قتل او گریه کردند ، با گریه بر او خداوند تمام گناهان صغیره و کبیره و کم و زیاد را می آمرزد ، اگر می خواهی در بهشت هم درجه ما باشی ، با حزن و مصیبت ما محزون و با فرح ما شاد باش » 📚عیون الاخبار ج1 ص299 📚امالی صدوق ص112 👌و فرمود ؛ « برای حسین باید گریه کنان گریه کنند ، زیرا گریه بر اوگناهان بزرگ را از بین می برد ، پدرم امام کاظم زمانی که ماه محرم می شد دیگر خندان دیده نمی شد و پیوسته در غم و اندوه به سر می برد تا روز دهم محرم می شد که دیگر آن روز ، روز مصیبت و گریه و حزنش بود » 📚امالی صدوق ص111 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « حسین به گریه کنانش نگاه می کند و برای آنان استغفار می کند و می گوید ای گریه کن من اگر بدانی که خدا برایت چه آماده کرده است حتما بسیار خوشحال می شدی ...» 📚کامل الزیارات ص103 👌راوی می گوید ما در نزد امام علیه السلام بودیم که از حسین یاد کردیم و قاتلینش را لعنت کردیم . ❕امام صادق شروع به گریه کردن کرد و ما هم همراه با او گریه کردیم و فرمود ؛ « حسین بن علی کشته اشک است ، و هیچ مومنی او را یاد نمی کند مگر آنکه می کند » 📚بحار الانوار ج44 ص279 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « هر گاه در نزد امام صادق سخن از امام حسین به میان می آمد ، دیگر کسی امام صادق را در آن روز نمی دید» 📚کامل الزیارات ص108 🔰این روایات و روایات فراوان دیگری که از ذکر آن خود داری می شود ؛ 📚وسائل الشیعه ج14 ص500 باب66 📚بحار الانوار ج44 ص278 باب34 ❕همه نشان دهنده رجحان عزاداری و گریه کردن برای حسین علیه السلام می باشد . این عزاداری ها چند فلسفه اساسی دارد ؛ 1⃣با نشر معارف اهل بیت در این محافل و مجالس ، حیات تازه ای بر روح اسلام دمیده می شود و مکتب و شریعت حفظ می شود . 2⃣باورهای دینی مردم با معارف اهل بیت تحکیم می شود . 3⃣نشان دهنده پیوند عمیق عاطفی میان شیعیان و امامان است . 4⃣اعلام وفاداری به مقام امامان و تعظیم و تکریم آنان تلقی می شود . 5⃣سبب انتقال فرهنگ شیعه به نسل های آینده می باشد. 6⃣سبب ایجاد روحیه جهاد و ایثار و از خود گذشتگی در افراد می گردد . 7⃣سبب حاکم شدن آرمان های اهل بیت در جامعه می گردد . 8⃣سبب خود سازی فردی و الگو گیری از اهل بیت می باشد . 👌با توجه به این فوائد است که امام صادق علیه السلام در مورد مجالس عزاداری و نشر معارف اهل بیت فرمود ؛ « این مجالس است که من آن ها را دوست دارم ، امر ما را زنده کنید ، رحمت خدا بر کسی باد که احیاء امر ما را کند » 📚وسائل الشیعه ج14 ص501 ❕در گذشته بیشتر در مورد فلسفه عزاداری برای امام حسین علیه السلام توضیح داده ایم ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4730 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA