7.mp3
زمان:
حجم:
15.07M
🎙#دکتر_علی_تقوی
#قسمت_هفتم
🤔 آیــــا زمـــان پــیـامـبـر، تـذکــر لـسـانی و امـر بــه مـعـروف و نـهی از مـنـکـر هـم بوده⁉️
🧐آیا پـیـامبر و امـامـان برای مقابله با بی حجابی مـــامـــور میذاشتن👮♂‼️
#گشت_ارشاد
#طرح_نور
#در_امتداد_نور
#قسمت_هفتم
#نشر_حداکثری
@Rahrovanaeshohadaa
رهروان شهدا 🌹
🌹 در حسرت وداع با باکری ماند | شهید محمدرضا زاهدی در کلام همرزم ایشان، آقای مسیح الله توانگر
7⃣ #قسمت_هفتم (قسمت آخر)
«شجاعت حاج علی و صبر و استقامت ایشان در عملیات بدر»
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
شهید_زاهدی🌺
@Rahrovanaeshohadaa
رهروان شهدا 🌹
🌹 در حسرت وداع با باکری ماند
7⃣ #قسمت_هفتم (قسمت آخر)
«شجاعت حاج علی و صبر و استقامت ایشان در عملیات بدر»
🔹 تا چه زمانی آقای زاهدی در منطقه بود؟
⏳ دو ساعت که گذشت، اوضاع خیلی بحرانی است. گفتم:
«حاج علی! دیگه کار گذشتهس. آشیانه رو بیار عقب.»
او گفت: «حرف نباشه! گفتم حرف نباشه.»
یک خرده گذشت، ما ناراحت شدیم، گفتیم: «این چه کاریه کردی دیگه؟»
تقریباً هشتاد، نود درصد جمعیت این طرف داشتند میرفتند. اصلاً نمیشد.
به سکاندار گفتیم: «روشن کن.» روشن کرد و حاج علی را دست و پایش را گرفتیم و انداختیم توی قایق و گفتیم: «برو! شما برو!»
آقای زاهدی داد زد اما سکاندار بردش.
🚤 یک ساعت بعد ما ایستادیم، اما دیگر به علت وضعیت نامناسب منطقه و پاتک شدید دشمن قادر به ماندن نبودیم. آقای شاهمرادی با گردانش آمد. آقای شاهمرادی خودش یک فرمانده قَدَر جنگ بود. اینها هم گفتند: «دیگه کاری نمیشه کرد، عقب بکشید.» دیگر همه بچهها رفتند. وضعیت سخت و ناگواری بود. چندتا قایق بیشتر نبودیم و آخرین قایق، قایق ما بود. آقای حاج جمال و چند نفر دیگر سوار قایق شدیم و آمدیم عقب.
🔸 این گوشهای از داستان عملیات بدر بود. این هم از شجاعت حاج علی و صبر و استقامت ایشان در عملیات بدر، به عنوان فرمانده لشکر که مستقیم در میدان نبرد فرماندهی میکرد. البته اگر بخواهیم به جزئیات این عملیات بپردازیم، باید ساعتها راجع به آن صحبت کنیم.
✍🏻 برگفته از #ماهنامه_فکه
🎙 راوی: آقای مسیح الله توانگر
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌺
🌺طریق_القدس شهید_زاهدی🌺
@Rahrovanaeshohadaa
رهروان شهدا 🌹