eitaa logo
رهروان شهدا
361 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
5.6هزار ویدیو
40 فایل
🌷شهادت هنر مردان خداست🌷 شهادت چیزی نیست که رایگان بدست بیاید، بنده خدا بودن میخواهد نه بنده هوا و هوس🕊 گروه منتظران ظهور یا مهدی (عج)🌷 بزن عضو گروه شو 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2843148461C8f48671ce0 اینجا آغاز راهی است بی پایان برای همه ما🕊✨
مشاهده در ایتا
دانلود
💞 محبوب من، به آرزویش رسید | شهید محمدرضا زاهدی در کلام خواهر گرامی‌شان 4️⃣ «مشغول جمع آوری غنائم نشد و با جان و مالش برای اسلام جنگید.» 📷 تصویری از شهید زاهدی در جمع خانواده 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌺طریق_القدس شهید_زاهدی🌺 @Rahrovanaeshohadaa رهروان شهدا 🌹
رهروان شهدا
💞 محبوب من، به آرزویش رسید | شهید محمدرضا زاهدی در کلام خواهر گرامی‌شان 4️⃣ #قسمت_چهارم «مشغول جمع
💞 محبوب من، به آرزویش رسید 4️⃣ «مشغول جمع آوری غنائم نشد و با جان و مالش برای اسلام جنگید.» 💍 جبران غیبت در ازدواج من: هنگام ازدواج بنده، ایشان در جبهه بود. وقتی خبر را شنید، به اصفهان آمد و گله کرد که چرا بدون من این اتفاق افتاده. البته این خواست خانواده‌ها بود که قضیه به سرعت پیش رفت، اما جبران این ماجرا بسیار زیبا بود. 💐 هنگام ازدواج دخترم، ایشان با تمام توان در پی جبران بود. این گونه مراسم، اغلب در خانه آقاجان برگزار می‌شد. ایشان با ذوق بسیار زیادی در کارها کمک می‌کرد. شربت درست می‌کرد و می‌پرسید که من چه کار دیگری انجام بدهم. مرتب می‌گفت که چون برای مراسم خودت نبودم، الان می‌خواهم برای فرزندتان جبران کنم. 🕌 اولین زیارت: اولین باری که به سفر زیارتی کربلا رفت، بنده هم همراه خانواده، پسران و عروسشان با او هم سفر بودم. در فرودگاه، پس از آن که گذرنامه‌ها را بررسی کردند، ما جلوتر رفتیم و منتظر داداش بودیم، اما طول کشید و ایشان نیامد. ما برگشتیم و پرسیدیم چه اتفاقی افتاده؟ گفت: «نمی دانم. گیر داده‌اند و می‌گویند تو فلانی هستی و کامپیوتر خطا داده» به ایشان گفتم: «یا همه با هم می رویم یا ما هم برمی‌گردیم.» پس از دقایقی مامور اجازه عبور داد. ⏰ آن سال موقع تحویل سال در حرم امام حسین (ع) بودیم. در زیارت اولی که به حرم رفتیم، او وقایع دفاع مقدس را که به چشم خود دیده بود، با وقایع عاشورا تطبیق می‌داد و زیر لب برای خودش زمزمه می‌کرد و با حال منقلب اشک می‌ریخت. با این که سال تحویل پیش از ظهر بود و ما از نماز صبح در حرم بودیم و جمعیت هم مدام بیشتر می‌شد، اما ایشان خسته نمی‌شد. حتی به ما گفت که شما اگر می‌خواهید بروید من می‌خواهم این‌جا بمانم. 🔸 خصوصیت‌های اخلاقی: صلابت و اقتدار خاصی داشت. جدی بود، اما در عین حال شوخ هم بود. جمع شدن این دو صفت در یک نفر و تعادل میان آن‌ها به سختی اتفاق می‌افتد. در زمانه‌ای که برخی مسئولان و آقازاده‌های‌شان باعث بدبینی‌هایی نسبت به نظام می‌شوند، او یک زندگی متوسط و متعادل داشت. از کسانی هم که با زهد ریاکارانه نقش بازی می‌کردند، خوشش نمی آمد. درگیر مسائل مادی نبود و مشغول جمع کردن غنایم نشد و با جان و مالش برای اسلام جنگید. ✅ در دیدار آخر به ما توصیه کرد که بخشی از مالتان را به حضرت صاحب الزمان (عج) اختصاص بدهید. همیشه هم تاکید داشت که تابع محض ولایت باشید. خودش هم هیچ زاویه‌ای با ولایت نداشت. 💠 وقتی اتفاقی در این دنیا قرار است بیفتد، عوامل بسیار زیادی حتی شده به شکل تدریجی باید دست به دست هم بدهند. تلاش و همتی که او در مسیر خودسازی داشت، بر همه عوامل غالب بود. همان دیدار آخر، آرام به من گفت: «از زوج های بچه دار فامیل خبر دارید؟ مشکلی ندارند؟ از آنها سراغ بگیرید و اگر مشکلی داشتند به من بگویید تا کمکشان کنیم.» ⏮ ادامه دارد ... ✍🏻 برگفته از 🎙 راوی: خواهر گرامی شهید 📿 شادی روح شهدا صلوات🌺 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌺 🌺طریق_القدس شهید_زاهدی🌺 @Rahrovanaeshohadaa رهروان شهدا 🌹
رهروان شهدا
🔰 مطیع‌ترین فرمانده | شهید محمدرضا زاهدی در کلام سردار اصغر صبوری 4⃣ قسمت_چهارم (قسمت آخر) «سه نفر
🔰 مطیع‌ترین فرمانده 4⃣ (قسمت آخر) «سه نفر را مطیع محض ولایت دیدم: کاظمی، سلیمانی و زاهدی» 📉 تحلیل من این است که رژیم صهیونیستی از روی استیصال، عصبانیت و ضعف فعلی خودش، به سمت شهید کردن ایشان رفت. من فکر می‌کنم برای بازگرداندن وجهه خودش می‌خواست بگوید که یک فرمانده بزرگ شما را می‌زنم. می‌خواست قدرت نمایی کند؛ اما اشتباه محاسباتی کرد. 🌷 البته خود آقای زاهدی دلش بود که شهید بشود. دیگر دلش، پر و کاسه صبرش، لبریز شده بود. من را هم قبل از شهادتش این جور دیده بودم. خودش دیگر التماس شهادت می کرد. 📞 آخرین صحبت تلفنی ما با شهید زاهدی در حد حال و احوال بود و وعده کردیم که من بروم آن طرف و هم دیگر را ببینیم. حالا هم همین طور شد، باید من بروم تا او را ببینم. 🛑 آقای زاهدی مسائل امنیتی را به شدت رعایت می‌کرد. ما شاء الله کارش را می‌کرد و ملاحظه‌ای برای کار کردنش نداشت. دید سیاسی بالایی داشت و بر مسائل نظامی به صورت کامل مسلط بود. این را هم باید بگویم که او واقعاً مطیع محض آقا بود. 🔰 من سه نفر را میشناختم که واقعاً مطیع محض بودند. اول حاج_احمد_کاظمی که ذوب در آقا بود. ولایتمداری‌اش با وجود فشارهای سنگین آن دوره، زبانزد بود. ✅ دومین نفر آقای حاج_قاسم که این ۱۵ سال آخر، انگار فقط آقا را می‌دید. به خود من ده‌ها بار این را گفته بود که: «موضوعاتی که شش ماه بعد من بهش می‌رسم، آقا بهش رسیده. من در میدان هستم؛ اما آقا زودتر به آن رسیده است. آقا یک چیزی را به من می‌گویند و شش ماه بعد من تازه می‌فهمم که عجب، این حرفی که زدند این طور بود.» 🔰 نفر سوم هم آقای_زاهدی که طوری مطیع حضرت آقا بود که اگر آقا می گفت (بمیر)، خودش نفَسش را نگه می‌داشت و میمرد! عاقبت بخیری این ها هم مال همین مطیع بودن‌شان است. 🤲🏻 ان شاء الله خدا ما را هم عاقبت به خیر کند. ✍🏻 برگفته از 🎙 راوی: سردار اصغر صبوری 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌺 💢طریق_القدس شهید_زاهدی💢 @Rahrovanaeshohadaa رهروان شهدا 🌹