دل، چیزِ عجیبیست. هم بردنش سخت است، هم کندنش عذاب آور. دِل اگر بخواهد همه چیزِ محبوبتان خواستنیست، دِل فقط به دِل راه ندارد. به چشم، به دست، به هوش و حواس، دِل به روح راه دارد.
راستش را بخواهید دستهایتان همیشه برای خودتان باقی میماند. هر چند هر گاه نگاهش میکنید جایِ خالیِ دستهای محبوبتان را حس میکنید. با خودتان میگویید: با همین دستها گیسوانش را مرتب میکردم، با همین دستها دستهایش را میفشردم. یا گامهایی که با پاهای خودتان، در کنار محبوبتان برداشتهاید. در آینه چشمهای خودتان را براَنداز میکنید و پیش خودتان فکر میکنید که روزی لبخندِ محبوبتان را مشاهده میکردید.
اما دِل داستانش فرق میکند. یک لحظه، یک آن، یک نظر کافیست، تا برای همیشه دلی که دارد در سینه شما میتپد، از آنِ خودتان نباشد. دِل چیز عجیبیست، در سینه خودتان میتپد، اما برای خودتان... نه.
Remove_Record Noise_دکلمه خوانی(1).mp3
1.17M
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم
کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم
«ليتني أستطيع أن أُخبىء الأطفال في قلبِي
رَيثما تَنتهي الحروب! ..»
کاش میتوانستم کودکان را در قلبم پنهان کنم،
تا وقتی که جنگها تمام شوند.
- عربیات . .🇵🇸
گاهی اوقات یک چیزِ کوچک یا اتفاقی
ناچیز جرقه ای میشود تا آدم تمامِ دردهای
زندگی اش را یک جا گریه کند.
- هاروکی موراکامی
إن سألوك عن غزة، قل لهم:
بها شهیدٌ، یسعفه شهیدٌ و یصوره شهیدٌ
و یودعه شهیدٌ و یصلّي علیه شهیدٌ
اگر از تو دربارهی غزه پرسیدند بهشان بگو:
آنجا شهیدی است که شهیدی او را حمل میکند و شهیدی از او عکس میگیرد و شهیدی بدرقهاش میکند و شهیدی بر او نماز میگذارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
العجل العجل یامولای یاصاحب الزمان . . 🖤
أكبر مهزلة في تاريخ البشرية أننا ما زلنا حتى اللحظة نحاول أن نثبت للعالم أن إسرائيل مجرمة وفلسطين.
مسخرهترین داستانِ تاریخ بشریت این است که ما تا الان هنوز تلاش میکنیم به دنیا ثابت کنیم اسرائیل جنایتکار و فلسطین صاحب حق است.
- محمدالعمودي
میتواند که تو را سخت زمینگیر کند
دردِ یک بغض اگر بینِ گلو گیر کند.
- سیدتقی سیدی
اشکهایِ گرم ما و آههایِ سرد ما
کَس نداند کَز کجا آید مگر همدردِ ما
- فیض کاشانی
دلی دارم که از تنگی درو جز غم نمی گنجد
غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمی گنجد
- محتشم کاشانی
اگر تکهای کاغذ بود، پارهاش میکردم.
اگه بطری شیشهای بود، آن را میشکستم.
اگر یک دیوار بود، آن را فرو میریختم.
اما آن قلب من است . .
- محمود درویش
آدم دوست دارد همیشه به امیدِ کبریت روشنی که گرما میدهد سرمای قلبش را کمتر کند. حالا این کبریت می تواند تک جملهای باشد. نگاهی باشد. لبخندی باشد. بودنی باشد.