بارها غم بتو گفتیم، ز ما نشنیدی
بعد ازین مصلحت آنست که خاموش کنیم
- هلالی جغتایی
داغ و درد است همه نقش و نگار دل من
بنگر این نقشِ به خون شسته، نگارا تو بمان
- هوشنگ ابتهاج
دلم هر لحظه از داغی به داغِ دیگر آویزد
چو بیماری که گرداند زِ تابِ درد بالین را
- صائب تبریزی
بعضی هم هستند که
به نظر فراموششان کردهایم،
اما وقتی حرفشان به میان میآید،
دیگر نمیتوانیم لبخند بزنیم…
نزار قبانی
4_5850551717002743017.mp3
9.09M
آهنگ را پخش کردیم و بعد جلوی چشم های خودمان، قلبمان سوراخ شد.
از خویش هر چه بود شکستیم و ریختیم
غیر از دلِ شکسته که نتوان شکست و ریخت
- بیدلدهلوی
کوه غم گشتم و هر لحظه کَنَم سینه خویش
طرفه حالیست که هم کوهم و هم کوه کَنَم!
- هلالی جغتایی