تو را دوست داشتم
چنان که گویی تو آخرین عزیزان من
بر رویِ زمینی و تو رنجم دادی،
چنان که گویی من آخرین دشمنانِ تو
بر رویِ زمینم ...!
- غادة السمان
ماجنون کاران ز طاقت یک قلم بیگانهایم
سخت جانی با دل صبر آزمایان آشناست
- بیدل دهلوی
زندگی با همدم نااهل، جان فرسودن است
من چنین زندانیام با خویش در یک پیرهن
- فاضل نظری
مثل آتش بیقرارم، مثل طوفان بیوطن
دیگران از من گریزانند و من از خویشتن!
- فاضل نظری
تو تنها مى توانى آخرین درمان من باشى
و بى شک دیگران بیهوده میجویند تسكینم
- محمدعلی بهمنی