رصدنما 🚩
[• #قصص_المبین✨ •] (هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے) رمان #نقاب_ابلیس #قسمت_سی_و_نهم (مصطفی) اح
[• #قصص_المبین✨ •]
(هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے)
رمان #نقاب_ابلیس
#قسمت_چهلم
(مصطفی)
مرد گریه میکند، هق هق هم گریه میکند، حتی اگر مصطفی مغرور باشد. مرد باید هم گریه کند، اصلا باید زار بزند، وقتی رفیقش را شهید کردهاند و حتی نمیتواند جنازهاش را ببیند و سر خاکش برود. اصلا مرد دوباره با حضور رفیقش در مردانگیاش شک کرده است.
مدت زیادی با ما نبود، اما همهمان را سیاهپوش کرد. خوش به حال حسن که توانست ببیندش. مثل بچههای یتیم، ماتم زده و بی حال به اتاق علی میرویم، دور تختش. وقتی بههوش بیاید، اول از همه حال عباس را میپرسد. باید بگوییم رفته مسافرت. اصلا رفته کربلا، سامراء، اصلا مکه! چه میدانم! میگوییم عباس فعلا نیست!
صدای گریهمان بیدارش نمیکند. من حرفهای دکتر را نفهمیدم، اما سیدحسین میگفت توی کما رفته. به نظر من که حالش خوب است، فقط خسته است و گرفته خوابیده! دکترها شلوغش میکنند که این همه دم و دستگاه به علی وصل کردهاند. آنقدر قشنگ خوابیده که آدم هوس میکند بخوابد. مثل بچههایی که خواب خدا را میبینند. سیدحسین پیشانی شکستهاش را میبوسد.
حسن با صدای گرفته میپرسد:
-چرا نمیگی عباس کی بود؟
سیدحسین دست علی را میگیرد:
- بین خودمون بمونه بچهها. عباس یکی از بچههای (...) بود، اسمشم یه چیز دیگه بود. بخاطر گزارش شما درباره فرقه شیرازیا، قرار شد با پوشش مربی بیاد و فرقهشون رو تحت نظر بگیره. توی شب فتنه هم باید یکی از جاسوسای سازمان منافقین رو دستگیر میکرد. قرار شد ما کمکش کنیم؛ چون اون شب همکاراش هم گیر بودن و نیرو کم بود. من و عباس باهم وارد دانشکده شدیم، اما اون رفت شاخه (...) و من یه قسمت دیگه. خیلی بچه باهوشی بود. توی سوریه هم یکی دوبار دیدمش.
به اینجا که میرسد، ساکت میشود و چندبار دست علی را نوازش میکند. احمد میپرسد:
-تکلیف اون هیئته چی شد؟ نمیخوان اقدامی کنن؟
سیدحسین سر به زیر جواب میدهد:
-دوستای عباس کارشون رو بلدن... دارن آروم آروم جمعشون میکنن. اون بهاییهام یا فرار کردن از کشور خارج شدن یا گرفتیمشون.
دلم میخواهد مثل علی بگیرم بخوابم، یک دل سیر. به مرتضی و بچههای سرود چه بگوییم؟ این را بلند میپرسم. سیدحسین همچنان زمین را نگاه میکند و بغضش را میخورد. احمد میگوید:
-کی تشیعش میکنن؟ بریم مراسمش...
سیدحسین ناگاه سرش را بالا میآورد و طوری به احمد نگاه میکند که احمد تاب نیاورد و سر به زیر بیندازد. با دلخوری میگوید:
-بچههای (...) نه تشیع دارن، نه مراسم... قبرشونم گمنامه، به اسم شهید دفن نمیشن!
حسن میپرسد:
-خانوادش میدونن؟
سیدحسین سر تکان میدهد:
-هنوز نه... پدرش جانباز شصت و پنج درصده. چهارتا خواهر و برادر کوچیکتر از خودش داره... خدا صبرشون بده...
سینهام میسوزد. قلبم درد میکند. از اتاق بیرون میزنم، بوی مواد ضدعفونی بیمارستان حالم را بدتر میکند. از بیمارستان هم بیرون میزنم، کاش میشد از تهران هم بیرون بزنم. بروم کربلا، پیش عباس. همراهم زنگ میخورد، الهام است. رد تماس میزنم، باید ببینمش. باید ببینمش!
ادامه دارد...
✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باخوندن، خیلــے چیزا دستت میاد😉👇
°• 📖 •° Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما 🚩
[• #نظرپرسے_تبیینے 🧐 •] . . ❓( #نظرپرسے | شماره 5 ): ▫️مهمترین تاثیر برگزاری جام جهانی قطر بر منطقه
[• #نظرپرسے_تبیینے 🧐 •]
.
.
❓( #نظرپرسے | شماره 6 ):
▫️مهمترین پیامد صدور قطعنامه
حقوق بشری و تشکیل کمیته حقیقت
یاب علیه ایران را چه میدانید!؟
🌐 https://EitaaBot.ir/poll/e3tp?eitaafly
👥 مشارکت کنید و نظر دهید(لینک فوق☝️)
♻️ بازنشر حداکثری سفیران رصدنما
.
.
📱 #نظرپرسے_آنلاین
📆 #نظرسنجے_هفتگے
📝 #جهاد_تبیین
✔️ لینک توضیحات طرح نظرپرسے
مطالبه به روش پرسشگری😉👇
•🔎 • eitaa.com/joinchat/527499284C7fe1d7515d
≼• #مکتب_سلیمانے🌷 •≽
خبرداريبعدازرفتنتخندهاي
ازتهِدلنکردهایم:)؟
.
#0120
چَشمـِ تو بـود
ڪه پرِ پـروازِ ما شـد🕊 ..
≼•🌷.• Eitaa.com/Rasad_Nama
【• #رزق_بصیرتے💡 •】
نقش غیر مستقیم و نقش مستقیم زنان در انقلاب اسلامی
مرد الهامگیر از زن است و اگر در یک جریان اجتماعی زنها هماهنگی نداشته باشند، از تأثیر مرد هم فوقالعاده میکاهند و بر عکس اگر زنها نقش موافق و احساسات موافق داشته باشند نیروی مردها را هم چند برابر میکنند؛ یعنی نه تنها ترمزی برای مردها نمیشوند، نیروی محرکی هم برای مردها به شمار میروند، و این مطلب در این نهضت فوق العاده مشهود بود.
📕آینده انقلاب اسلامی ایران، ص۲۱۰
.
.
🔆) Eitaa.com/Rasad_Nama
•🍃•📿• حرفاےِ درگوشےِ قرآنےروایے😌☝️•
|• #توئیتانه💬🧐 •|
.
میتونید سر چشمه این پیام ها
و فراخوان ها را مشخص کنید
و گزارش بدید
تا سریعتر جمع بشن✋
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
#برای_ایران
.
.
توئیتر رو در ایتا #رصد کن🙃👇
📡📲| Eitaa.com/Rasad_Nama
∞°° #دیپلماسے_خنده😜 🤝 :) ∞°°
.
.
مصلح شـویم؟🤔
شما اگه مصـلح بودید ڪه غمی نبـود🤓
ولی اینی ڪه پایینـش نوشتی مسـلح🔫
شـویم نه مصلح☺️😅
منتهـا اول برو چندڪلاس درس بخون
بعد بیا وَرَنـدازشو🙃
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_من
#پایان_مماشات
.
طُبِخَند😁تادِگَرآنڪورشَوَند😑اَزحآلت!😂👇
💬 = Eitaa.com/Rasad_Nama
° #نھج_علے (ع)☀️📖 °
✨بہ نام خـــداے علے✨
😏 من که اصلا نمی دونم چرا
جوانامون میرن سوریه؟
🙂 برای دفاع از #دین و #میهن.
😏 خب هر وقت دشمن اومد
لب مرز باهاش می جنگیم دیگه!
🙂 اونا بر این باورند که نباید
اجازه بدن که #دشمن حتی به مرز
ایران نزدیک بشه!
😏 خب مگه چی میشه؟🤔
🙂 اگه اینطور بشه خوار و
ذلیل میشیم.
😏چه مدرکی واسه حرفت داری؟
🙂 این خطبه حضرت علی (ع)
رو بخون 👇
📚|• #نهج_البلاغه . خطبه ۲۷
#جنگ_هیبریدی
#جنگ_ترکیبی
#لبیک_یا_خامنه_ای
باعلے تاخــ💚ـدا؛
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇
|•✍•| Eitaa.com/Rasad_Nama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♤| #خبر_ویژه #خادمانه |♤
معیارهای افتخار کردنت چیه؟🤔
اینکه ایشون پرستارن یا نه جای سواله
یحتمل منافقیست
که از این دولت و نظام میخوره
و در آخر پشت پا میزند محض آروغ👊
در مقابل حسین رونقی افاضه فضل میکنه
به چیش افتخار میکنه؛
من موندم؟!!😏😂
به جفت پای سالمش
یا اعتصاب عسل ارده؟
با احترام به تمام پرستاران با وجدان🙏
🔺 Eitaa.Com/Rasad_Nama
[°• #آنتے_شایعه↯ 🆕😌•°]
🔴 •• داوود رکابی برادر الناز رکابی در حساب اینستای خود با انتشار عکس اینگونه نوشت:« عدالت کجایی، ما که نگفتیم سایزش چنده و رنگش بیریخته، زندگی به تن ما فریسایزه، هر چه داد پوشیدیم، غم بود، خنده بود، تلخ بود، زهر بود.»
و در ادامـہ فیڪ نیوز همیشه مدافع حقوق بشر که صداقتش زبانزد خاص و عام است گفتہ حکومت که از الناز رکابی عصبانی بوده اومده به توسط چند نفر از افراد ناشناس با خشونت و پاشیدن اسپری فلفل این خانه باغ ۳۰ متری رو تخریب کرده!!!
بعدم گفتن میدونید دلیلش چیه؟!
چون خبرگزاری فارس در بولتن محرمانه اش برای فرمانده سپاه نوشته که اینستای رکابی ۳۰ میلیون فالوور و بازدیدکننده داشته که بیشتر از ۹۰ درصدشون از کشف حجاب ایشون حمایت کردن!!!
احسنت به این هوش و ذکاوت 👌
فتبارک الله احسن الخالقین
اصلا این هک کردن شما دستاورد عظیمی بود بین دستاورد هاتون اینچنین حلاجی کردن مسائل کار هرکسی نیست چون احمقایی مثل خودتون✋
اول از اون سازمان جهاد کشاورزی استان زنجان گفته این خانه باغ اطراف استان زنجان ( روستای کوشکن) غیرقانونی ساخته شده و اصلا هیچ مجوزی نداشته!!!
و در صورت بی اعتنایی به اخطار ها کار به اعلام شکایت به قوه قضائیه رسیده و با رای اولیه بهمن سال ۱۴۰۰ صادر شده بعد از رای تجدید نظر در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ تخریب شده یعنی ۱۴ ماه بعد از اخطار و کلا قبل از ماجرای اغتشاشات
با اراجیف خود شاد باشید
و احمقهای همچون خودتون رو به دورتون افزایش بدید👋
✍خـادم ُشـبـہـہ
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
.
.
بشنــــــو ولے بدون مـوشڪافے
بـــــاور نڪن↻🖐😉
🆚 ⇨| [• Eitaa.com/
[ #تحلیل_راهبردے🔦 ]
✅ اصلاً چرا تبیین لازم
است؟ چون مسیر هدایت،
پیچیدگی دارد.
✅پیچیدهترین بخشے
که نیاز به تبیین دارد، عرصۀ
سیاسے است که محلّ
مظلومیت اولیاء خداست.
↙️دینداری یعنی حلّ
معما؛ بدون #تفڪر و
صرفاً با یادگیری عقاید و
احکام، پیچیدگے
دین مشخص نمیشود.
↙️ بعد از تبیینِ دین
«تفکر» لازم است؛
حتے تبیین پیامبر(ص)
هم جای تفکرِ مردم را نمےگیرد.
🔦 دشمنانِ ما از پیچیدگیے
و ابهامے ک۷ در تطبیقِ دین
بر جزئیات زندگے هست،
سوءاستفاده میکنند.
📌 یڪ تاکتیکِ خوب
ضدّ عملیات روانے دشمن،
توضیح این روایت است:
«خدا از چیزهایے امتحان
میگیرد کہمردم بخشےاز
آن را نمیدانند»
#استاددکترعلیرضاپناهیان🎙
#جهادتبیین💡
با مـا تحلیــــل گر سیـــاسـے شوید🤓👇
🎖🎤| Eitaa.com/Rasad_Nama
•| #وکیل_وصی 👨🏻⚖|•
📝| موضوع:
🔸 تصادف و خسارت | #کیفری
⁉️| سوال(شماره 20):
🔻باسلام. ماشین من تصادف کرده دو برابر خسارت ماشین از من نمایندگی پول گرفته. ماشینم کلی ایراد داره که حل نمیکنند؛ به کجا باید شکایت کنم!؟
✅ پاسخ از وکیل سیدمصطفی صمدی:
🚥 اگر خودروی شما بیمه بدنه یا ثالث دارد که باید از آنها بگیرید ولی چون سوال شما واضح نیست، بنظرم ایراد از تعمیرگاه باشد؛ باید جهت شکایت به سازمان تعزیرات حکومتی مراجعه کنید. موید باشید.
🔖 #پرسش_و_پاسخ_حقوقی
📍گفتمان بر مدار قوانین کشور
⚖| Eitaa.Com/Rasad_Nama
∞°° #دیپلماسے_خنده😜 🤝 :) ∞°°
.
.
البته باید میگفت↘️
فقـر🤕 ، فسـاد🧟♂ ، گرونی💰
میریـم با سـر💀 تو گونی👻😁😅
#وطنم_پاره_تنم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران_من
.
طُبِخَند😁تادِگَرآنڪورشَوَند😑اَزحآلت!😂👇
💬 = Eitaa.com/Rasad_Nama
【 #مکتب_انقلاب . . .💌🌱】
از خدا بخواهید تا وقتی انتخاب میکنید، در انتخاب درست شما را کمک کند.
در باب گزینش راه تقدیر انتخاب با شماست؛ اما نقش هدایت و کمک الهی را باید حتما در نظر داشت.
گاهی برای انجام کاری خسته میشوید، از خدای متعال نیرو میخواهید و میدهد و راه میافتید.
گاهی در یک انتخاب دچار مشکل میشوید، از خدای متعال هدایت میخواهید و هدایت میشوید. یکی هم از خدا نیرو و هدایت نمیخواهد، گیرش هم نمیآید.
پروردگار عالم فرموده از من هدایت، کمک، توفیق بخواهید. معنای دعا این نیست که از خدا بخواهید و بنشینید و فکر نکنید. بلکه از خدا بخواهید تا وقتی در حرکتاید، تا وقتی انتخاب میکنید، وقتی صحنه دشوار و غیر قابل تشخیصی است، شما را به درستی کمک کند.
#از_ما_حرکت_از_خدا_هم_برکت😁🍓✋🏻
از تو به ما اشـارت از مــا به سر دویدن👇
•😍🍃• Eitaa.com/Rasad_Nama
●| #خادمانه |●
💢امروز تو فضای مجازی خوندم
باید خودمونو بندازیم تو چاه😳
🕳🚶♂
کار به راست و دروغ ادعای قاتلین
شهید عجمیان ندارم که همشون گفتن
تحتتاثیرفضایمجازیمرتکب جنایت
شده اند
⚠️ اما • • •
دکتر باشی یا بیسواد، زن باشی یا مرد،
پولدار باشی یا فقیر؛
اینروزها سواد رسانه نداشته باشی
زامبی میشی! 👹
🔰 Eitaa.Com/Rasad_Nama
🔎🗞
🗞
[ #مغزبانی 💡]
🤐 عجب روزگــار؎ شده...
🇬🇧 بریتانیایۍ ڪه خورشید در آن غروب نمۍڪرد؛
👈🏻 حالا مــردمش مجبورند براۍ گذران زندگۍ غـذاۍ «سَــگ» بخورند.
به قول ضرب المثل معروف ڪه میگه:
"تو اگه بیل زنۍ باغچــه خودتو بیل بزن"
دقیقا همینه👆🏻
❌حالا یڪۍ نیست ڪه مردم ڪشور خودشون رو از این مہـلڪه نجات بده😏
#دشمنان_کثیف
#پایان_مماشات
#ایران_قوی
حق در هر شرایط پیروز میدان است:
🛡| Eitaa.Com/Rasad_Nama
[• #جزوه 🗒 •]
.
.
🌐 جهان سیاست در یک نگاه
به تاریخ شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱
.
.
#نشریه_تولیدے_رصدنما📍
#هفتهدومآذر1401_شماره6📝
#بازنشر_حداڪثرے🙏
#واجب_شرعے😌
.
نشریجاتےوعڪاسباشےتولیدي اینجاست👇
•|📜|• Eitaa.com/Rasad_Nama
∞° #دیپلماسے_خنده😜 ∞°
.
.
🔻الانه که عنترنشنال تیتر بزنه:
گلزنیِ مزدور جمهوری اسلامی😅
👌باخت آمریکا رو به وطنفروشهای
داخلی تسلیت میگم
ان شاءالله غم آخرتون نباشه😉
💪 هم امیر علی اکبری حریف
آمریکاییشو زد، هم تیم آمریکا
با اقتدار و مفتضاحانه حذف شد😐
حال و روز زیبا کلام دیدن داره😉
✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷 #ایران_قوی
⚽️ #تیم_ملی #فوتبال
🏆 #جام_جهانی
.
.
طُبِخَند😁تادِگَرآنڪورشَوَند😑اَزحآلت!😂👇
💬 = Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما 🚩
[• #قصص_المبین✨ •] (هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے) رمان #نقاب_ابلیس #قسمت_چهلم (مصطفی) مرد گری
[• #قصص_المبین✨ •]
(هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے)
رمان #نقاب_ابلیس
#قسمت_چهل_و_یکم
(الهام)
پریشان است؛ بیشتر از همیشه. چشمان سرخ و صدای خشدارش حال درونش را نشان میدهد. مصطفی هم کمی از حسن ندارد، شاید کمی تودارتر باشد؛ اما حالشان شبیه برادر از دست دادههاست. دلیل این حالشان را هم میدانم و هم نمیدانم. به خاطر علی است شاید؛ اما علی که حالش بهتر است و درصد هوشیاریاش رو به افزایش؛ پس چرا اینطور شدهاند؟
این حالشان به آتشفشان میماند، به آتش زیر خاکستر. میدانم با کوچکترین تحریکی میشکنند. سیدحسین هم بهم ریخته. مریم میگفت مصطفی گفته تا چهل روز آینده حرفی از عروسی نزنیم! کسی که نمرده و اینها اینطور بدحالند. شاید هم کسی مرده که ما نمیدانیم!
صدای ذولجناحش از کوچه میآید. جلوی آینه، بی هدف خودم را با روسری مشغول میکنم تا زنگ بزند و بیاید توی اتاقم. زنگ میزند و مثل همیشه، میآید توی اتاقم، اما نمیگوید شما زنها چرا چسبیدهاید به آینه؟ نمیخندد. سر به سرم نمیگذارد و چادرم را برنمیدارد ببرد به حیاط تا سرعتم بیشتر شود. فقط در دهانه در میایستد و آرام میگوید:
- زود بپوش بریم.
شور و شوقی که بر صورتم نشسته بود، آنی میریزد. من هم بی حال میشوم. زود میپوشم که برویم. من هم مثل قبل نمیخندم و بیشتر معطل نمیکنم.
تمام مدتی که سوار ذولجناحیم تا برسیم به بهشت زهرا، هیچ نمیگوید و من هم سکوت میکنم. این بار نه همپای من، که چندقدم جلوتر میرود. برای اینکه سر صحبت باز شود میگویم:
-چرا سیاه پوشیدی؟ نکنه تو هم معتقدی رنگ عشقه؟
سرش پایین است، انگار اصلا به من گوش نمیکرده. لحظهای به خودش میآید و به لبخند کمرنگی اکتفا میکند. بهم ریختگیاش مرا هم بهم ریخته. سابقه نداشت این طور شود. حتی اگر غمی هم بود، باهم غمدار میشدیم. اما حالا نمیدانم!
این بار نه سر مزار هیچ شهیدی نمیرویم، قدم میزنیم تا خود شهدای گمنام. من هم اصرار نمیکنم، میدانم حالش بد است. مادر میگفت وقتی مردت گرفته است، فقط سکوت میکند. مثل ما زنها که گریه میکنیم، مردها سکوتشان یعنی اشک. میگفت برعکس ما زنها که محتاج درد و دل میشویم، مردها دلشان نمیخواهد کسی درد دلشان را بداند. دلشان نمیخواهد با کسی حرف بزنند. میگفت اینجور وقتها، تو هم باید بدون هیچ حرفی، صدای سکوتش را گوش کنی. نباید سر به سرش بگذاری. حتی نباید سعی کنی خوشحالش کنی!
نزدیک شهدای گمنام میایستد، جلوتر نمیرود. میایستم پشت سرش، شاید اصلا باید کمی تنهایش بگذارم تا خلوت کند. داخل قطعه نمیرود، روی نیمکتی مینشیند. ناچار مینشینم. خسته شدهام از سکوتش. مصطفی چندان هم پرحرف و شلوغ نیست، سکوت و نگاه نافذش را دوست دارم، اما نه این سکوت چندروزهاش را. نه این نگاه ماتم زدهاش را.
خیره است به نقطه ای نامعلوم، چیزی زمزمه میکند. بغض راه گلویم را میبندد، نمیدانم چرا. حتما من هم مثل او شدهام. غصه هم مثل سرماخوردگی واگیر دارد.
ادامه دارد...
✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باخوندن، خیلــے چیزا دستت میاد😉👇
°• 📖 •° Eitaa.com/Rasad_Nama
رصدنما 🚩
[• #قصص_المبین✨ •] (هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے) رمان #نقاب_ابلیس #قسمت_چهل_و_یکم (الهام) پ
[• #قصص_المبین✨ •]
(هشتگ مخصوص رمان هاے امنیتے،سیاسے)
رمان #نقاب_ابلیس
#قسمت_چهل_و_دوم
(مصطفی)
دومین باری است که میبینمش. بین جمعیت، نه! کنار دکل پرچم ایران ایستاده و میخندد، به شیرینی تمام قندها و شکلاتهای دنیا. عجیب است که در این سرمای دی ماه، فقط یک لایه پیراهن پوشیده؛ اما صورتش گل نینداخته و پیداست سردش نیست. مردم از کنارش رد میشوند و انگار نمیبینندش. خندهاش، لبهای من را هم باز میکند. پس سیدحسین اشتباه میگفت، عباس از من هم سالمتر است!
پریروز هم در قطعه شهدای گمنام دیدمش. میخندید و از کنار لبهایش حبه حبه قند میریخت. من دنبالش میگشتم، او آمد. رفیق بامعرفتی است! فهمیدم جای درستی دنبالش گشتهام، قطعه شهدای گمنام. دمش گرم که نگذاشت آرزو به دل دیدن دوبارهاش بمانم. رفیق، ناگفته حرفهای رفیق را میفهمد. فهمید خرابم، آمد دیدنم. یکی نیست به این مومن بگوید مگر مصطفی درب و داغون هم دیدن دارد؟ برو خدمت مولا، عشق و حالت را بکن!
الهام از رفتار دیروزم دلخور بود، قرار شد با خانمهای مسجد بیاید. حق هم دارد دلخور باشد. نمیداند ماجرای عباس را. کاش میشد همه بدانند؛ اما عباس اهل راز بود، همه چیزش راز بود؛ از جمله جنگیدنش. نمیدانم غصه بخورم بخاطر مظلومیتش در زمین، یا به شهرتش در آسمان غبطه بخورم.
الهام دلخور شده و حق هم دارد. نمیداند داغدار شدهام. باید از دلش دربیاورم. شاید هم به الهام گفتم. آخر او قواعد عالم را برهم زده! او از آن زنها نیست که نخود در دهانشان نخیسد! برایش میگویم، شاید این بداخلاقیهایم را ببخشد. از پریروز تا الان، یک کلمه حرف نزده. انگار غصه هم مثل سرماخوردگی واگیر دارد.
بچهها را نگاه میکنم که عقب نیفتاده باشند. سیدحسین و حسن و احمد هم سیاه پوشیدهاند. انگار تشییع عباس است. جای علی خالی! اگر او بود، شعار میداد و پشت سرش تکرار میکردیم. نمیدانیم خوشحال باشیم یا غمگین؟ داغ برادر سخت است و داغ رفیق سختتر. آخر برادرها را نسب کنار هم میگذارد، اما رفاقت، سببش مودت است.
برای اینکه امروز مردممان دوباره پایداریشان را به رخ دنیا بکشند، یک رفیق از دست دادهایم و رفیقی دیگر بلاتکلیف است بین ماندن و رفتن. این به رخ کشیدن، این تجدید عهد، این سرافرازی بعد از فتنه، جشن گرفتن هم دارد. اگر آقایمان شاد است، ما هم شادیم. آقا خوب باشند ما هم خوبیم؛ فقط کمی قلبمان... آخ!
سامیار هم آمده، با رفقایش. پرچم ایران روی صورتشان کشیدهاند. خود سامیار هم پرچم را روی دوشش انداخته. برای جواب به همه کسانی که فکر میکنند جوان ایرانی دیگر قلبش برای انقلاب نمیتپد. حتی سعید هم آمده، میگوید شاید بعضی مسئولین را قبول نداشته باشد، اما ایرانش را دوست دارد. سامیار با امیرعلی هم رفیق شده و امیرعلی هم همراهشان است. فقط جای علی خالی ست؛ بالاخره باید یکی باشد که با جذبهاش، این جوانها را سامان بدهد.
عکس آقا را بالاتر میگیرم که تمام دوربینهای دنیا ببینند. عباس هم از آن بالا میبیند. راستی عباس کجا رفت؟ غیبش زد! چشم میگردانم بین مردم، نیست. حتما پیش حضرت مادر برگشته.
نوجوانهای مسجد سرودشان را میخوانند؛ اما عباس نیست که رهبریشان کند.
-ما در غلاف صبر/ پنهان چو آتشیم/ لب تر کند ولی/ شمشیر میکشیم...
ادامه دارد...
✍️نویسنده خانم فاطمه شکیبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باخوندن، خیلــے چیزا دستت میاد😉👇
°• 📖 •° Eitaa.com/Rasad_Nama
Sedaye_enghelab-1.mp3
2.34M
●💢 [ #خبر_شبانه] 💢●
۱۲ آذر ۱۴۰۱
#اخبار_روز
هرشب حوالے ساعت۲۲:۳۰
🔹خبرهاے روز را در صد ثانیه بشنو
🔹تحولات خبرے
در داخل و خارج از کشور صد ثانیه
شنونده رادیو خبر رو موج رصدنما باش👇
🎧Eitaa.com/Rasad_Nama
•| #پیامچه 📬|•
اینکه ریز بینانه در کانال
اشاره به هشتگ خاصی میکنید
نشان از دقت نظرتون داره😌👌
که البته برای ما؛ هم مایه خرسندی
هم مایه ی مسئولیت بیشتر در جهت
ارائه هرچه بهتر مطالب به میزبانیِ نگاهِ شماست
🙏🌹
حتی میتونید در صورت علاقه
به جمع ادمین های رصدنما بپیوندید😍✋
نقد؛ پیشنهاد و حرفاتونو درمیون بذارید👇
🔰 @Daricheh_khadem
🔰 Eitaa.Com/Rasad_Nama
≼• #مکتب_سلیمانے🌷 •≽
[✋]سلام اے ڪسے ڪه نگاهت وجود دشمنان را
[👀]مے لرزاند و نامت شاه ڪلید تمام قفل هاے
[❤️] درهاے بسته ے قلب هاے مردم جهان است
[📸] و عڪست مرهمے بر تمام غم هاے دنیاست.
#سردار_دلها💚
.
#0120
چَشمـِ تو بـود
ڪه پرِ پـروازِ ما شـد🕊 ..
≼•🌷.• Eitaa.com/Rasad_Nama
【• #رزق_بصیرتے💡 •】
همیشه در دنیا زور وجود دارد. یا باید در مقابل زور تسلیم بود، یا باید در مقابلش ایستاد. آن کسی که میگوید من جهاد ندارم معنایش این است که در مقابل زورهای دنیا تسلیمم.
📕آشنایی با قرآن، ج ۳، ص۵۸
.
.
🔆) Eitaa.com/Rasad_Nama
•🍃•📿• حرفاےِ درگوشےِ قرآنےروایے😌☝️•
|• #توئیتانه💬🧐 | #ایرانما •|
.
⭕️اعلام آمادگی سازمان فضایی ایران
برای استقرار بالن مخابراتی در
مناطق زلزلهزده بندر کنگ
#لبیک_یا_خامنه_ای
#برای_ایران
.
.
توئیتر رو در ایتا #رصد کن🙃👇
📡📲| Eitaa.com/Rasad_Nama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ °• #سرتیتر_خبرها 🗞📰 °• ]
🔻متفاوت تر از همیشه رصد کنید😎
1️⃣ جام جم
2⃣ آفتاب
3⃣جوان
4⃣ شرق
5⃣ همشهری
6⃣ صبح نو
7⃣ایران
8⃣وطن امروز
9⃣فرهیختگان
🔟 کیهان
🔺محصولے از تیم رصـــــدنما✌️
.
.
مسائل #روز را آنــے رصــد ڪنید😃👇
🖍| [• Eitaa.com/Rasad_Nama