| اگـر مـی خـواهیـد نـذری کنید ، فقـط گناه نکنید ، مثلاََ نذر کنید ، یک روز گناه نمیکنم،هدیه به آقا صاحب الزمان(عـج)
از طرف خودم ... |
«شهید مجید سلمانیان🕊🌹»
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
#شهادت_با_لباس_رفیقِ_شهید
وقتی خبر شهادت #محمودرضا بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید #برگردانمش».
آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای #شهادت محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های #رزم بیضائی را بپوشم.
فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم #شهید می شوی⁉️ گفت: هر چه #خدا بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط.
وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک #خمپاره ۶۰ او را مورد اصابت قرار داد و #پهلویش را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود...
#شهید #محمودرضا_بیضایی
#شهید #اکبر_شهریاری
#رفیق_شهید_شهیدت_میکند
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
رئیس دفتر اجتماعی سیاسی حوزههای علمیه گفت: به سردار سلیمانی پیشنهاد کاندیدای ریاست جمهوری داده بودند، اما او در پاسخ گفته بود من خودم را کاندیدای گلولههای دشمن و برای شهادت ثبت نام کردم و سالهاست منتظر فرصت برای قبولی در این( انتخابات)ثبت نام هستم.
#خدمتگزار_واقعی_ملت
#کاندیدای_واقعی_شهادت
#انتخابات_خدا_برای_شهادت #شهدای_نمایندگان_ناظر_بر_اعمال_ملت
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
°•🌱
#خاطرات_شهید
💠یک روز ظهر وارد خانه شد، سلام کرد، خیلی خسته و گرفته بود، یک ساک دستش بود، آن روز از صبح به مراسم تشییع شهدای گمنام رفته بود، آرام و بیصدا به اتاقش رفت.
💠صدا کرد: مادر، برایم چای میآوری؟ برایش چای ریختم و بردم.
وارد اتاقش شدم، روی تخت دراز کشیده بود، من که رفتم بلند شد و نشست.
💠پرسیدم: چه خبر؟ در جواب من از داخل ساکش یک پرچم سه رنگ با آرم «الله» بیرون آورد.
پرچم خاکی و پاره بود. اول آن را به سر و صورتش کشید و بعد به من گفت: «این را یک جایی بگذار که فراموش نکنی. هروقت من مُردم آن را روی جنازهام بکش».
💠خیلی ناراحت شدم، گفتم:«خدا نکند که تو قبل از من بری».
اجازه نداد حرفم را تمام کنم، خندید و گفت: «این پرچم روی تابوت یک شهید گمنام تبرک شده است»
💠وقتی من مُردم آن را روی جنازه من بکشید و اگر شد با من دفنش کنید تا خداوند به خاطر آبروی شهید به من رحم کند و از گناهانم بگذرد و شهدا مرا شفاعت کنند».
💠نمیدانست که پرچم روی تابوت خودش هم یک روزی تکه تکه برای شفاعت دست همه پخش میشود....
✍🏻به روایت مادربزرگوارشهید
شهید_حسن_قاسمی_دانا
ولادت : ۱۳۶۳/۶/۲ مشهد
●شهادت : ۱۳۹۳/۲/۱۹ حلب ، سوریه
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
💢خاطره(دستنوشته)
#شهید_مدافع_حرم_محرم_ترک:
🌷امروز از ساعت چهار عصر به یکباره دلم گرفت ، به یاد #دخترم فاطمه و #همسرم که امروز تقریبا #هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم
عکس ها و فیلم هایی که از فاطمه داشتم را نگاه می کردم و در دلم به یاد حضرت #رقیه افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله.
🌷در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد ، با صدای تلفن حدس زدم حتما همسرم هست که تماس گرفته حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به دخترم داد دیدم که گریه امانش نمی دهد ،گفتم چی شده خانم طلا ، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه می کنی؟!
گفت : بابایی دلم برات سوخته
کی میایی ، من دوستت دارم ، بیا بابایی
دیدم حال فاطمه خیلی بد بود شروع کردم به نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم.😭😭😭
🌷گفتم : برای بابایی شعر می خونی ؟
در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام #اشک می ریختم ، اشکم برای #سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر رت برایش آوردند...
#شهادت:۱۳۹۰/۱۰/۲۹
#سالــــروز_شهادت
#اولین_شهید_مدافع_حرم_عمه_زینب(س)
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
گفتم ڪجا ، گفتا #دمشق
↫گفتم چرا ، گفتا ڪه عشق ♥️
گفتم وَ ڪِی، گفتا ڪه حال
↫گفتم بمان ، گفتا محال 📛
گفتم مرو ، گفتا ڪه لا
↫برپاست آنجا #ڪربلا
باید "ولی" یاری ڪنم
↫ زینب علمداری ڪنم ✊🕊
#یا_زینب_ڪ
#سالروز_شهادت
#شهید_محرم_ترک🌿🌸🌿
┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
📞 نصرت، نصرت... علی
🌴محمودرضا تو سوریه با اسم مستعارِ «حسین نصرتی» شناخته میشد ولی خیلی از رزمندههای مقاومت برای رعایت اختصار، «نصرت» صداش میزدن! تو مقطعی که محمودرضا بعنوان دیدهبان بچه های ادوات تیپ فاطمیون عمل کرده بود ، بچههای فاطمیون برای صدا زدنش تو بیسیم هم از همین اسم استفاده میکردن، مثلا اینجوری: «نصرت، نصرت... علی». یکی از بچه های فاطمیون می گفت هنوزم بعد چند سال از شهادت محمودرضا، ندای بیسیم های ما «نصرت» هست. یعنی بچههای فاطمیون الانم دیدهبانشون رو پشت بیسیم «نصرت» صدا میزنن!
🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_محمودرضا_بیضائی
#شهید_حسین_نصرتی
#سالروز_شهادت🕊
┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
بسم رب شهید 🌱
فرازی از #وصیتنامه شهید مهدی باکری :
...خدایا چگونه وصیتنامه بنویسم در حالیکه سراپا گناه و معصیت و نافرمانی ام. گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم. می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم. یارب العفو، خدایا نمیرم در حالیکه از ما راضی نباشی. ای وای که سیه رو خواهم بود. خدایا چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی! هیهات که نفهمیدم. یا ابا عبدالله شفاعت! آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش، و چه کنم تهیدستم، خدایا تو قبولم کن ...
┄┅┅┅┅❁♡❁┅┅┅┅┄
شهید #مهدی_باکری 🥀
تاریخ و محل ولادت : ٣٠/فروردین/١٣٣٣ - میاندوآب
تاریخ و محل شهادت : ٢۵/اسفند/١٣۶٣ - جزیره مجنون
محل دفن : مفقود ( هنگامی که پیکرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال میدادند، قایقهای حامل پیکر وی، مورد هدف آر پی چی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست)
┄┅┅┅┅❁♡❁┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
بسم رب شهید 🌱
فرازی از #وصیتنامه شهید #مدافع_حرم محمود رضا بیضایی :
باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان بدنیا آمده ایم و شیعه هم بدنیا آمده ایم که موثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی ها، غربت ها و دوری ها ست و جز با فدا شدن محقق نمی شود حقیقتا...
... چه بگويم که از اوضاع اینجا؛ تاریخ دوباره تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان بار دیگر آل الله را محاصره کرده اند ؛ هم مرقد خانم زینب کبری و هم مرقد مطهر دردانه اهل بیت، رقیه (سلام الله علیهما). ولی این بار تن به اسارت آل الله نخواهیم داد چرا که به قول امام (ره) مردم ما از مردم زمان رسول الله بهترند.
واضح تر بگویم؛ نبرد شام، مطلع تحقق وعده آخر الزمانی ظهور است و من و تو دقیقا در نقطه ای استاده ایم که با لطف خداوند و ائمه اطهار نقشی بر گردنمان نهاده شده است و باید به سر انجام برسانیمش با هم تا بار دیگر شاهد مظلومیت و غربت فرزندان زهرای مرضیه(سلام الله علیها) نباشیم.اگر بدانی صبرت چقدر در این زمان حساس در حفظ و صیانت از حریم آل الله قیمت دارد، لحظه به لحظه آنرا قدر می شماری ...
┄┅┅┅┅❁♡❁┅┅┅┅┄
شهید #محمود_رضا_بیضایی🥀
تاریخ و محل ولادت :۱۸/آذر/١٣۶٠-تبریز
تاریخ و محل شهادت :٢٩/دی/١٣٩٣-سوریه، منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق
محل دفن : تبریز _ گلزار شهدای وادی رحمت
┄┅┅┅┅❁♡❁┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
بسم رب شهید 🌱
#خاطره ای از شهید محمد هادی ذوالفقاری
صحبت های هادی را قطع کردم و گفتم: این زخم پشت دست برای چیه؟ سوخته؟
نمی خواست جواب بده و موضوع را عوض می کرد. اما من همچنان اصرار می ڪردم . . .
بالاخره توانستم از زیر زبان او حرف بڪشم !
مدتی قبل، در یکی از شبھا خیلی اذیت شده بود .
می گفت که شیطان با شھوت به سراغ من آمده بود . من هم چاره ای که به ذهنم رسید این بود که دستم را بسوزانم !
┄┅┅┅┅❁♡❁┅┅┅┅┄
شهید #محمد_هادی_ذولفقاری🥀
تاریخ و محل ولادت : ۱۳/بھمن/۱۳۶۷-تھران
تاریخ و محل شھادت : ۲۶/بهمن/۱۳۹۳-سامرا
مزار : نجف-وادی السلام
یادبود : گلزار شھدای تهران- قطعه ۲۶
┅┅┅┅❁♡❁┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
بسم رب شهید 🌱
#خاطره ای به روایت مادر شهید مصطفی صدرزاده
زمانی که محمدعلی به دنیا آمد،بعد از چند روز مشکل پیدا کرد .بیمارستان بستری شد. بیمارستان رفتم .
مصطفی در بخش نوزادان پشت در اتاق نشسته بود ،ازش پرسیدم: مصطفی محمدعلی بهتره؟
گفت: مامان الحمدلله خیلی بهتر شده، ولی من نگران بودم .
مصطفی متوجه نگرانی من شد.
گفت : مامان اینقدر که نگران
سلامتی جسمش هستی ؟
کمی هم برای عاقبت بخیر شدنش دعا کن . بهش گفتم: نگران نباش ،
قبل از اینکه شما به دنیا بیایی از خداوند خواستم که اگر قرار است نسلی از من بوجود آید ، که در غیر راهت باشد اصلا بوجود نیاید .
این دعای همیشگی ام بوده .
بعد از چند دقیقه گفت: مامان چه دعای اساسی کردی ، این دعای ریشه ای است ،خیلی حال کردم.
┄┅┅┅┅❁♡❁┅┅┅┅┄
شهید #مصطفی_صدرزاده🥀
تاریخ و محل ولادت :۱۹/شهریور/١٣۶۵-شوشتر
تاریخ و محل شهادت : ۱/آبان/١٣٩۴-جلب سوریه
محل دفن : گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار
┄┅┅┅┅❁♡❁┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
بسم رب شهید 🌱
شهید محمد ابراهیم همت :
از طرف من به جوانان بگویید
چشم شهیدان و تبلور خونشان
به شما دوخته است. بپاخیزید؛
و اسلام و خودرا دریابید، نظیرِ
انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا
پیدا نمیشود نه شرقی ،نه غربی
┄┅┅┅┅❁♡❁┅┅┅┅┄
شهید #محمد_ابراهیم_همت🥀
تاریخ و محل ولادت : ١٣٣۴-اصفهان
تاریخ و محل شهادت : ١٧/اسفند/١٣۶٣-جزیره مجنون
┄┅┅┅┅❁♡❁┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋