eitaa logo
❣️فقط کلام شهید❣️
469 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
💠معرفی ، 🕊۲۳دی سالروز آسمانی شدنت مبارک. شهدا را یاد کنیم با یک گل صلوات🌹 @shohadarahshanedamadarad
|شهید شیخ ابوالحسن کریمی: قرار نیست ما بمانیم و ارزشها محو شوند؛ قرار است ما محو شویم تا ارزشها بمانند... 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
💢 محمد گفت: شناسایی از دعای کمیل خوندن واجب‌تره... | شـب‌جمعه بود و بعد از نماز مغرب و عشا، مشغول خواندن دعای کمیل شدیم. محمد توی صورت تک‌تک بچه‌ها نگاه کرد و گفت: شناسایی منطقه و انجام کارهای عملیات، در حال حاضر واجب‌تر از دعای کمیله. ان‌شاءالله دعا باشه برای شب جمعه‌ی بعد... دعای کمیل رو نصف و نیمه رها کردیم تا بریم شناسایی؛ حتی شام هم نخوردیم. محمد می‌گفت: هر کسی گرسنشه بره یه چیزی بخوره؛ ما شام نمی‌خوریم تا امشب در حین عملیات خوابمون نبره... چقدر این حس مسئولیت پذیری‌اش برام درس‌آموز بود... راه افتادیم سمت خط مقدم. تا اینکه خمپاره ای به زمین خورد و ترکشی نشست توی سر محمد. و همین‌کافی بود تا آسمونی بشه و برسه به بهشت... راستی چهار ماه بیشتر از ازدواجش نگذشته بود. حتی تنها فرزندش فاطمه‌خانوم رو هم ندید؛ چون فاطمه ۶ ماه بعد از شهادت پدرش متولد شد. 👤برشی از زندگی سردار شهید محمد فتح‌اللهی 📚منابع: کتاب فاتحان فاو ؛ و روایت رضا حجازیان 🇮🇷۱۵ فروردین سالگرد شهادت این شهید عزیز گرامی‌باد 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
💢 |ماجرای شال سبز محمد تقی... |چندماه بعد از عقدمون با همدیگه رفتیم بازار واسه خرید... من دوتا شال خریدم؛ یکیش شال سبز بود که چند بار هم پوشیدمش... اما یه روز محمدتقی بهم گفت: خانوم! اون شال سبزت رو میدیش به من؟ حس خوبی بهم میده.. شما سیدی و وقتی این شال سبز شما همراهمه؛ قوت قلب می‌گیرم... گفتم:آره که میشه... گرفتش و خودش هم دوردوزیش کرد و شد شال گردنش... توی هـر ماموریتی که می‌رفت؛ یا به سرش می‌بست یا دور گردنش می‌انداخت... تو مأموریت آخرش هم همون شال؛ دور گردنش بود که بعد شهـادتش برام آوردند ... محمدم رو که نگاه می‌کردم؛ بهش افتخار می‌کردم. گاهی اوقات توی جمع یا مهمونی که بودیم، فقط بهش نگاه می‌کردم. انگار سالها ندیده بودمش، بعدش همون لحظه بهش پیام می‌دادم و می‌گفتم: بهت افتخار میکنم؛ به خودم میبالم که تو شوهرمی... 💢راوی: همسر شهید محمدتقی سالخورده 🇮🇷۲۱ فروردین؛ سالگرد شهادت محمدتقی سالخورده گرامی‌باد ‌ ●واژه‌یاب: 🌹🍃🌹🍃 ╭┅──🍀🌻🌺🌼🍀─┅╮ https://eitaa.com/Ravie_1370 ╰═━⊰🍀🌻🌺🌼🍀⊱━═╯🦋🦋