eitaa logo
❣️فقط کلام شهید❣️
473 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟 🥀 "برگه رای🗒 هم سلاحی است که دشمن را هدف قرار می‌دهد یک انتخاب درست، بابصیرت و هوشیارانه، تیر خلاص به توطئه‌های دشمن است..."✅ 💯
🌱 آیت الله قرهے : من این ڪد را به شما بدهم🤔🤔🤔 ڪه هر ڪس بخواهد به آقا نزدیڪ شود اولین راهش ↓ است...✨🧐 ←چشمِ گناه بین ، امام زمان بین نمیشود...!😭 🙃💕
راوی شهدا💕: ✨﷽✨ 🔴انسان‌ها متفاوت آفریده شدن ✍انگشت‌های ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ است و ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ، ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ است ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ، ﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ است ﻭ ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ. ﺍﻣﺎ هیچ‌کدام ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ نمی‌کند، هیچ‌کدام ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ نمی‌کند ﻭ هیچ‌کدام ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ نمی‌کند. آن‌ها ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ می‌شوند ﻭ ﮐﺎﺭ می‌کنند. ﮔﺎﻩ ﻣﺎ انسان‌ها ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ باشیم ﻟﻬﺶ می‌کنیم ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ پایین‌تر باشیم ﺍﻭ ﺭﺍ می‌پرستیم. اما ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ: ﻧﻪ انسانی ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ؛ ﻧﻪ انسانی ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎست. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/Ravie_1370
✨﷽✨ ✍ شاکربودن انسان را مسرور می‌کند 🔹نویسنده‌ای مشهور، در اتاقش تک‌وتنها نشسته بود. با دلی مالامال از اندوه، قلم در دست گرفت و چنین نوشت: 🔸«سال گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را درآوردند. مدتی دراز در اثر این عمل اسیر بستر بودم و فاقد حرکت. 🔹در همین سال ۶٠ساله شدم و شغل مورد علاقه‌ام از دستم رفت. ۳۰ سال از عمرم را در این مؤسسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم. 🔸در همین سال درگذشت پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت. 🔹در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکی‌اش محروم شد. مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود. 🔸ازدست‌رفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که وارد شد.» 🔹و در پایان نوشت: «خدایا، چه سال بدی بود پارسال!» 🔸در این هنگام همسر نویسنده، بدون آنکه او متوجه شود، وارد اتاق شد و همسرش را غرق افکار و چهره‌اش را اندوه‌زده یافت. 🔹از پشت‌سر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود، خواند. بی‌آنکه واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اتاق را ترک کرد. 🔸اندکی گذشت و دوباره وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد. 🔹نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید؛ روی کاغذ نوشته شده بود: 🔸«سال گذشته از شر کیسۀ صفرا که سال‌ها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم. 🔹سال گذشته در سلامت کامل به سن ۶۰ رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم. حالا می‌توانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزون‌تر صرف نوشتن کنم. 🔸در همین سال بود که پدرم، در ۹۵سالگی، بدون آنکه زمین‌گیر شود یا متکی به کسی گردد، بی‌آنکه در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت. 🔹در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید. 🔸اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بی‌آنکه معلول شود، زنده ماند.» 🔹و در پایان نوشته بود: «سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر به خوبی و خوشی به پایان رسید!» 🔸نویسنده از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرم‌کننده از رویدادهای زندگی در سال گذشته، بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیر شد. 🔹در زندگی روزمره باید بدانیم که شادمانی نیست که ما را شاکر و سپاسگزار می‌کند بلکه شاکربودن است که ما را مسرور می‌سازد. خدایا شکررت❤ https://eitaa.com/Ravie_1370🌹🌹
✨ در حیرتم از خلقت آب، اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند. اگر با آتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند. اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند. اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ میکند. اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود. ولی..... اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب میگردد. دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تأثیر پذیر است، و در تنهایی مرده وگرفته است... "باهم" بودنهایمان را قدر بدانیم... https://eitaa.com/Ravie_1370
نوبت به علامه‌جعفری رسید. بالا رفت و گفت: اگر مي‌خواهيد بدانيد يک انسان چقدر ارزش دارد، " ببينيد به چه چيزي علاقه دارد، و به چه چيزي عشق می‌ورزد" کسي که يک آپارتمان است، در واقع ارزشش به مقدار همان است کسي که عشقش ماشينش است، ارزشش به همان ميزان است. _ اما کسي که متعال است، ارزشش به اندازه‌ی خداست! وقتي جامعه شناسان سخنان او را شنيدند، براي چند دقيقه روی پای خود ايستادند، و کف زدند. علامه جعفری گفت: عزيزان، اين کلام از من نبود، بلکه از شخصي به نام علی علیه‌السلام بود. که در نهج‌البلاغه فرمود: قِيمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ ارزش هر انساني به اندازه چيزی است که دوست می‌دارد و آن را خوب می‌داند. 🌸 https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🔅 ✍ عشق لازمهٔ ثروت و موفقیت است 🔹زنی هنگام بیرون‌آمدن از خانه، سه پیرمرد با ریش‌های بلند سفید را دید که جلوی در نشسته‌اند. 🔸زن گفت: هرچه فکر می‌کنم شما را نمی‌شناسم؛ اما باید گرسنه باشید. لطفاً بیایید تو و چیزی بخورید. 🔹آن‌ها پرسیدند: آیا همسرت در خانه است؟ 🔸زن گفت: نه. 🔹آن‌ها گفتند: پس ما نمی‌توانیم بیاییم. 🔸غروب، وقتی مرد به خانه آمد، زنش برای او تعریف کرد که چه اتفاقی افتاده است. 🔹مرد گفت: برو به آن‌ها بگو من خانه هستم و دعوتشان کن. 🔸زن بیرون رفت و آن‌ها را به خانه دعوت کرد، اما آن‌ها گفتند: ما نمی‌توانیم با همدیگر وارد خانه بشویم. 🔹زن پرسید: چرا؟ 🔸یکی از پیرمردها در حالی که به دوست دیگرش اشاره می‌کرد، گفت: اسم این ثروت است و این یکی موفقیت و اسم من هم عشق. برو به همسرت بگو که فقط یکی از ما را برای حضور در خانه انتخاب کند. 🔹زن رفت و آنچه را که اتفاق افتاده بود برای همسرش تعریف کرد. 🔸شوهر خوشحال شد و گفت: چه خوب! این یک موقعیت عالی‌ست. ثروت را دعوت می‌کنیم. بگذار بیاید و خانه را لبریز کند! 🔹زن که با انتخاب شوهرش مخالف بود، گفت: عزیزم! چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟ 🔸دختر خانواده که از آن سوی خانه به حرف‌های آن‌ها گوش می‌داد، نزدیک آمد و پیشنهاد داد: بهتر نیست عشق را دعوت کنیم تا خانه را از وجود خود پر کند؟ 🔹شوهر به همسرش گفت: بگذار به حرف دخترمان گوش کنیم؛ پس برو و عشق را دعوت کن. 🔸زن بیرون رفت و به پیرمردها گفت: آنکه نامش عشق است، بیاید و مهمان ما شود. 🔹در حالی که عشق قدم‌زنان به‌سوی خانه می‌رفت، دو پیرمرد دیگر هم دنبال او راه افتادند. 🔸زن با تعجب به ثروت و موفقیت گفت: من فقط عشق را دعوت کردم، شما چرا می‌آیید؟ 🔹عشق پاسخ داد: اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت کرده بودید، دو تای دیگر بیرون می‌ماندند، اما شما عشق را دعوت کردید، هر کجا او برود، ما هم با او می‌رویم. https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋