🍃🌷🌾🍂🌻
🌻🍁🥀
🌾
#یاد_شهدا
در کلاس نهج البلاغه بودیم
حسین مشغول صحبت بود که
بی مقدمه رفت بیرون و با صدا بلند شروع به گریه کرد!
من و بچههای کلاس ناراحت شده بودیم که حسین از چه ناراحت شده و گریه میکند؟! حسینی که شجاعتش زبانزد همه بود .
بعدا خودش گفت که برای مظلومیت امام علی(ع) گریهاش گرفته است که چرا در یک کشور اسلامی باید نهج البلاغه و سخنان امام این قدر غریب باشد .
🌷شهید سید حسین علم الهدی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
#یاد_شهدا
محافظ درهای حرم حضرت زینب(سلام اللہ علیها)
همسر شهید مدافع حرم ؛ امین کریمی میگوید:
دو شب قبل از اینکه امین حرفی از سفر به سوریه بزند، خوابی دیده بودم که نگرانی من را نسبت به مأموریت دو چندان کرده بود .
خواب دیدم یک صدایی که چهرهای از آن به خاطر ندارم، نامهای برایم آورد که در آن دقیقاً نوشته شده بود:
جناب آقای امین کریمی فرزند الیاس کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) منصوب شده است .
و پایین آن امضا شده بود .
راوی: همسر شهید
🌷شهید امین کریمی چنبلو🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۶۵
تاریخ شهادت : ۳۰ مهر ۱۳۹۴.حلب سوریه
🥀مزار شهید : علی اکبر چیذر
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#کانال
❣#فقط_ کلام _شهید❣
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
مشهد که آمدیم، بچه ی دومم را حامله بودم. موقع به دنیا آمدنش، مادرم آمد پیشم. سرشب، عبدالحسین را فرستادیم پی قابله.
به یک ساعت نکشید، دیدیم در میزنند. خانم موقر و سنگینی آمد تو. از عبدالحسین ولی خبری نبود. آن خانم نه مثل قابلهها، و نه حتی مثل زنهایی بود که تا آن موقع دیده بودم. بعد از آن هم مثل او را ندیدم. آرام و متین بود، و خیلی با جذبه و معنوی. آنقدر وضع حملم راحت بود که آن طور وضع حمل کردن برای همیشه یک چیز استثنایی شد برایم.
آن خانم توی خانه ی ما به هیچی لب نزد، حتی آب هم نخورد. قبل از رفتن، خواست که اسم بچه را فاطمه بگذاریم.
سالها بعد، عبدالحسین راز آن شب را برایم فاش کرد. میگفت: وقتی رفتم بیرون، یکی از رفقای طلبه رو دیدم. تو جریان پخش اعلامیه مشکلی پیش اومده بود که حتما باید کمکش میکردم. توکل بر خدا کردم و باهاش رفتم. موضوع قابله از یادم رفت. ساعت دو، دو و نیم شب یک هو یاد قابله افتادم. با خودم گفتم دیگه کار از کار گذشته، خودتون تا حالا حتماً یه فکری برداشتین.
گریه اش افتاد. ادامه داد: اون شب من هیچ کی رو برای شما نفرستادم، اون خانم هر کی بود، خودش اومده بود.
#زندگینامه
#یاد_شهدا
#سنگر_خاطرات
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#یاد_شهدا
از آیه قران مثال میزد و میگفت: خدا در قران گفته اگر بعد از من سجده بر کسی واجب باشد آن هم پدر و مادر است. خیلی تأکید به احترام پدر و مادر داشت.
از عشق زیادی که به او داشتم راضی شدم برود سوریه چون نمی توانستم ناراحتی اش را ببینم. خیلی خیلی به رضا وابسته بودم.
🌷شهید رضا حاجی زاده🌷
یاد امام و شهدا با صلوات🌷
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#کانال
❣#فقط_ کلام _شهید❣
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#یاد_شهدا
از آیه قران مثال میزد و میگفت: خدا در قران گفته اگر بعد از من سجده بر کسی واجب باشد آن هم پدر و مادر است. خیلی تأکید به احترام پدر و مادر داشت.
از عشق زیادی که به او داشتم راضی شدم برود سوریه چون نمی توانستم ناراحتی اش را ببینم. خیلی خیلی به رضا وابسته بودم.
🌷شهید رضا حاجی زاده🌷
یاد امام و شهدا با صلوات🌷
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
#کانال
#فقط_کلام_شهید❣❣
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄
https://eitaa.com/Ravie_1370
┄┅═✼✿✵❣✵✿✼═┅┄