حال و هوای مناجات باخدا💚
وقتي با خداي خودش چه در تنهايي و چه تو جمع راز و نياز مي كرد، اشكهاش هم سرازير مي شد ، خصوصاً در نمازهاي مغرب.
وقتايي كه من كنارش بودم مي ديدم چطور گريه مي كنه و از خداي خودش طلب شهادت مي كنه.
براي او فرق نمي كرد نمازهاي يوميه باشه يا نماز شب ، دعاي توسل باشه يا زيارت عاشورا ، كميل باشه يا ندبه؛
وقتي مي ديديش توي درياي نور و عرفان غرق شده بود و شهادت را از خداي خودش مي خواست........
══🕊🌸🕊══♥️════
🆔️ @RazeParvazAflakian
══🕊🌸🕊══♥️═
هم مداح بود، هم فرمانده!
سفارش کرده بود روی سنگِ قبرش بنویسند
یازهرا..!
اینقدر رابطهاش با حضرتِ مادر قوی بود
که مثل بیبی شهید شد
خمپاره که خورد به سنگرش،
بچهها رفتند بالا سرش
دیدند خمپاره خورده به پهلویِ سمت چپش..!
#شهید_محمدرضاتورجیزاده🌸🍃
══🕊🌸🕊══♥️════
🆔️ @RazeParvazAflakian
══🕊🌸🕊══♥️════
در یکی از مغازه ها مشغول کار بود .
یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم.
دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت
وقتی کار تحویل تمام شد .جلو رفتم و سلام کردم .بعد گفتم: آقا ابرام برای شما
زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما!نگاهی به من کرد و گفت:کار که عیب نیست،بیکاری عیبه،این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه،مطمئن میشم که هیچی نیستم.جلوی غرورم رو می گیره!
گفتم :اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست!
شما ورزشکاری و.........خیلی ها می شناسنت.
ابراهیم خندید و گفت: ای بابا ، همیشه کاری کن که، اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!
🌻🕊هدیـهبهارواح مطـهرشهـدا🌹صلــوات💐
══🕊🌸🕊══♥️════
🆔️ @RazeParvazAflakian
══🕊🌸🕊══♥️════
✨️ راه ملاقات با امام عصر
▫️این را بدانید اگر میخواهید چشمتان جمال مبارک امام زمان (عج) را ملاقات کند، اگر میخواهید لبیک یا حسینتان معنادار باشد، اگر میخواهید اعمالتان قبول باشد و فردای قیامت مقابل بیبی دو عالم حضرت زهرا (س) سرتان افراشته باشد، پشتیبان ولی امر مسلمین حضرت آیتالله امام خامنهای باشید، که او نوری است از انوار رسول الله (ص) که بر حق ،او ولی و صاحب ماست.
•|فرازی از وصیتنامه شهید مدافع حرم احمد عطایی|•
#شهید_احمد_عطایی🌷
شادی روح مطهرشان صلوات🌷
══🕊🌸🕊══♥️════
🆔️ @RazeParvazAflakian
══🕊🌸🕊══♥️════
عبدالله میثمی در تمام حیات پربارش ساده زیست و از هر گونه شهرتی به دور بود. کل اثاثیه شخصی او در یک چفیه جا می شد؛ البته به همراه چند جلد کتاب و لباس هایی اندک. دفتر کارش اتاق ساده ای بود موکت شده، بدون میز و صندلی. او هیچ گاه اتومبیل شخصی نداشت، حتی دولتی. در تمام عمرش از خود خانه ای نداشت و باهمسر و فرزندانش در اتاق کوچکی که توسط سپاه اجاره شده بود، زندگی می کرد و در جواب پدرش که به او می گوید:«بابا! یک منزل برای خودت تهیه کن، نمی شود که همیشه بی خانه باشی!» پاسخ می دهد: «خدا نکند من در دنیا خانه بسازم»
[#شهیدعبداللهمیثمی|#شهیدانه🌱]
══🕊🌸🕊══♥️════
🆔️ @RazeParvazAflakian
══🕊🌸🕊══♥️════
شهید عبدالرسول زرین یکی از شهدای کهگیلویه و بویراحمد است که سال ۱۳۲۰ در یکی از روستاهای توابع استان کهگیلویه و بویراحمد متولد شد. جنگ تحمیلی برای او مانند یک نقطه عطف بود و تا زمان شهادت در ۱۱ اسفندماه ۱۳۶۲ برای لشکر امام حسین (ع) یک تکتیرانداز قهار بود و همرزمانش او را گردان تکنفره و چریکی مخلص نام نهاده بودند.
══🕊🌸🕊══♥️════
🆔️ @RazeParvazAflakian
══🕊🌸🕊══♥️════