eitaa logo
هیئت رزمندگان اسلام کهریزسنگ
227 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
5هزار ویدیو
16 فایل
کانال اطلاع رسانی مراسمات،برنامه هاو فعالیتهای فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی "هیئت متوسلین به حضرت زهرا سلام الله علیها " @Razmandegan_eslam
مشاهده در ایتا
دانلود
مگر بعد از چه اتفاقی رخ داد! که باید جنگ پایان می یافت؟ 🔸 پاسخ به یک دروغ بزرگ🔸 () 🔰 هر چند از اردیبهشت سال ۱۳۵۸ رژیم بعثی صدام مناطق مرزی ایران را مورد هجوم قرار می دهد و قبل از آن نیز با حمایت از گروه های تجزیه طلب در جنوب و غرب کشور، این مناطق را دستخوش بحران ، نا امنی و خون ریزی می کند، اما جنگ ایران و عراق با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر که تعین کننده مرز بین المللی بود ، توسط صدام در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ و ملغی کردن این قرارداد در ۲۷ شهریور توسط شورای فرماندهی عراق و حمله سراسری به ایران در ۳۱ شهریور آغاز و با پذیرش مجدد آن در ۲۴ مرداد سال ۱۳۶۹ (دو سال بعد از آتش بس رسمی ) عملاً پایان یافت. 🔻حال سوال اساسی اینجاست که مگر بعد از فتح خرمشهر چه تغییری در مواضع صدام و حامیانش رخ داده بود که باید جنگ تمام می شد ؟ آنها که همچنان بر ادعا های خود نسبت به خاک جمهوری اسلامی تاکید داشتند! و مرز بین المللی را قبول نداشتند ، فقط آتش بس می خواستند برای بازسازی مجدد صدام که نباید این فرصت را به او داده می شد. 📃 تنها قطعنامه ای که مرز بین المللی را به رسمیت می شناخت و تقریبا ضمانت اجرایی داشت و می توانست مبنایی حقوقی برای خاتمه جنگ باشد ، قطعنامه ۵۹۸ بود ، که صدام بلافاصله آن را پذیرفت ولی تعیین مرز بین المللی را منوط به مذاکره و تامین خواسته هایش کرد. 📄 این قطعنامه که به دنبال پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات کربلای ۵ در اواخر سال ۶۵ و انهدام ماشین جنگی صدام ، به منظور تامین نظر ایران در تاریخ ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۶ به تصویب تمامی اعضای شورای امنیت رسید ، هرچند بخشی از خواسته های ملت ایران را تامین می کرد ، اما ضعف های حقوقی و ساختاری فراوانی هم داشت؛ لذا جمهوری اسلام آن را نه رد کرد و نه پذیرفت بلکه مذاکرات فشرده ای را با طرف های بین المللی آغاز کرد تا ضمانت های قوی تری برای اجرایی شدن ، درست و عادلانه مفاد این قطعنامه دریافت کند که بدلیل مجموعه ای از کارشکنی ها این توفیق حاصل نشد . 🔅نهایتا شرایط بگونه ای شد که جمهوری اسلامی یک سال بعد یعنی در تاریخ ۲۷ تیرماه ۶۷ ، این قطعنامه را که در اوج قدرت جمهوری اسلامی تصویب شده بود، پذیرفت و نهایتاً پس از هجوم مجدد صدام بعد از این پذیرش و شکست مفتضح او ، در تاریخ ۲۹ مرداد ۶۷ آتش بس شکننده ای برقرار شد . 🔺️دو سال مذاکره تیم مذاکره کننده ایران به سرپرستی آقای دکتر ولایتی با تیم مذاکره کننده عراق به سرپرستی طارق عزیز با نظارت خاویر پرز دکوئیار، بر سر یک میز مثلثی در سازمان ملل ، هیچ نتیجه ای نداشت ، فقط در این مدت ارتش صدام به سرعت توسط حامیانش بازسازی شد و اماده حمله مجدد به ایران گردید و ما هم با تجهیزات فرسوده دوران جنگ ، آنهم در اوج تحریم و مشکلات شدید اقتصادی، آماده مقابله بودیم که ناگهان لطف خدا شامل حالمان شد و صدام در باتلاق کویت گرفتار شد. 🕯 با تدبیر حضرت آقا ، این مطلب به صدام اعلام شد که ، ما برای تحقق خواسته هایمان هر موقع شرایط آماده باشد اقدام می کنیم. ☄ در چنین اوضاعی بود که صدام دچار رعب و وحشت شد و در نامه پنجم خود در تاریخ ۲۴ مرداد ۶۹ ، به رئیس جمهور وقت ، آقای هاشمی رفسنجانی، اعلام کرد که قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پذیرفته و نوشت با این پذیزش شما ایرانی ها به تمام خواسته هایتان رسیدید و رسما به پیروزی ایران اقرار و اعتراف کرده و دو روز بعد، اولین گروه از آزادگان وارد کشور شدند و جنگ عملاً تمام شد . 👈 در واقع جنگ فاصله بین ملغی کردن قرارداد ۱۹۷۵ الحزایر و پذیرش مجدد آن توسط صدام بود. 👈 لذا باز تاکید می شود ، مگر بعد فتح خرمشهر در جبهه مقابله چه اتفاقی رخ داده بود که باید جنگ تمام می شد. 🔥این یک دروغ و یک تحریف بزرگ تاریخی است که بعد از روی کار آمدن اصلاح طلبان در سال ۷۶ در روزنامه های زنجیره بصورت گسترده و با انواع دروغ مطرح گردید و متاسفانه ما را هم بخود مشغول کرده است. ☀️ البته ناگفته نماند ، همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۶ فروردین ۱۳۹۳ در یادمان شرق کارون اشاره فرمودند، بعد از عملیات های پیروزمند ثامن الائمه ، طریق القدس و همچنین فتح المبین و بیت المقدس در سال ۱۳۶۱ و فتح خرمشهر، با توجه به آنکه صدام روحیه خود را از دست داده بود و از پیروزی در این جنگ نا امید شده بود ، بهترین شرایط برای خاتمه جنگ بود ، اما حامیان منطقه ای و بین المللی صدام با تقویت و امیدوار ساختن و ترغیب او به ادامه جنگ با عث طولانی شدن جنگ شدند ، چراکه آنان نمی خواستند این جنگ در اوج پیروزی ملت ایران خاتمه یابد . ✍ رزمنده و پژوهشگر دفاع مقدس ، استاد غلامعلی کریمی. 🌺🍃🌸 🌸🍃🌺 «هیئت رزمندگان اسلام» @Razmandegan_eslam
عملیات کربلای چهار :  سلام و احترام؛ در اکثر عملیاتها مرحوم آیت الله طاهری در مقر فرماندهی لشگر و در کنار شهید حاج حسین خرازی حضور پیدا میکرد،اطلاعاتی خدمت ایشان مبنی بر لو رفتن عملیات داده شده بود و ایشان به عنوان تکلیف،از خواسته بودند تا مراتب را شخصا به اطلاع آقا محسن برساند،یک یا دوشب قبل از شروع عملیات گشتی های تیپ... مجدد به شناسایی رفته ولی آنها برنگشته بودند! عراقی ها چندین شب در منطقه عملیاتی در حال آماده باش کامل بودند! اما تا شب عملیات هیچکدام از گردان های غواص و پیاده از این موضوع باخبر نبودند، تصور همه بر این بود که حفاظت عملیات کاملا رعایت شده است، با به آب زدن گردان غواص و حرکت آنها در اروند برای گرفتن سرپل ها ،هواپيماهاي عراقي در چند نوبت،قبل از مغرب و بعداز آن، شروع به ریختن منور در آسمان منطقه عملياتي نمودند! با این اتفاق، بين همه بچه ها،مطرح شد، نكنه عمليات لو رفته باشد؟! اين گمان؛ يواش يواش به يقين تبديل شد؛با شروع عمليات و آتش سنگين دشمن، و زدن قایق ها بر روی آب، مكالمات بي سيم هاي گردانهای درگیر و اعلام وضعیت به لشگر، مشخص شد ،دشمن از حضور همه یگانها و نیروها در منطقه عملیاتی کاملا آگاه بوده است؛تنها كاري كه بلا استثناء همه  بچه ها در آن شرایط ميتوانستند انجام دهند، فقط توکل به خداوند متعال و دعا بود!علی رغم آماده باش دشمن،اما بچه های غواص موفق شدند سرپل های خود را در ساحل بلجانیه و ام الرصاص تصرف کنند،با دادن علامت توسط غواص ها، قایق ها،نیروهای گردان های امام حسین.ع.،امام رضا.ع.، حضرت ابوالفضل.ع. و امام محمد باقر.ع. را بسوی ساحل ابوالخصيب و بلجانيه حرکت داده اما به جز چند قایق،اکثر قایق ها وسط اروند و دقیقا روي آب مورد اصابت گلوله های دشمن قرار گرفتند،در بین بچه ها مطرح شده بود که حاج علی باقری فرمانده گردان امام حسین علیه السلام بشهادت رسیده است،و مابقی نیروها شهيد و زخمي و جريان اروند آنها را با خود برده است! اما با این وضعیت، تعدادي از قايقها خود را به ساحل جزيره ام الرصاص رسانده وبچه ها با هزار زحمت وارد جزيره شده بودند؛ظاهرا،عراقيها در داخل نيزارها،از قبل كمين كرده وبطرف بچه ها شليك ميكردند؛ دستور حاج حسین خرازی فرماندهی لشگر مبنی بر توقف سایر گردان های لشگر بود،به دستور برادر عزیز حاج ناصر بابائی  فرمانده گردان موسی ابن جعفر.ع. قرار شد، بچه های گردان در کانال های کنار اروند مستقر شوند، در آن شب زمستانی و سرد،خواب از چشمان همه ربوده شده بود،همه مشغول خواندن قرآن ودعا بودند، لحظه ای ذکر از لبان نیروها قطع نمیشد،علی رغم‌ وضعیت منطقه و آتش سنگین دشمن،اما تعداد زیادی از بچه های گردان موسی ابن جعفر.ع.علاوه بر دعا، نماز شب خود را در حالت نشسته و در حالیکه به دیوار کانال ها تکیه داده بودند،به جا آوردند،آن نماز با تمام نمازهای شبهای قبل، متفاوت بود،انگار در آن شب،توجه و حضورقلب بچه ها،بیشتر و به قول معروف،سیم ها کاملا وصل شده بود،شب در حال سپری شدن،و درگیری در آنسوی اروند،کماکان ادامه داشت، لحظات به کندی و سختی سپری میشد،نگرانی در چهره تمام نیروها مشهود بود،اما همه راضی به رضای خداوند متعال بودند، كم كم به وقت نماز صبح نزديك و حالا، بچه ها داخل سوله ها و كانال كنار اروند خود را براي نماز و خواندن دعا آماده ميكردند؛هر کس حال و هوای خودش را داشت،فرماندهان گردان هم لحظه به لحظه اتفاقات آنطرف آب و مکالمات بی سیم های گردان های درگیر با لشگر، را رصد میکردند و منتظر فرمان و کسب تکلیف از جانب فرماندهی لشگر بودند، هوا كم كم رو به  روشنی میرفت؛به غير از آتش سنگین دشمن؛ گوشهايمان به مكالمات بي سيم ها گرم و تیز شده بود...... ...