18.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وصیت ڪردہ بود:
رو قبرش ننویسیم مادر شهید!
مےگفت:
قاسم بیاید،
ببیند مادرش این سے سال
فڪر مـےڪردہ پسرش شهید شدہ،
دلگیر میشه🕊💔
#مادران_شهدا
𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
🌿رفاقت با شهدا
@Refaghatshohada
18.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وصیت ڪردہ بود:
رو قبرش ننویسیم مادر شهید!
مےگفت:
قاسم بیاید،
ببیند مادرش این سے سال
فڪر مـےڪردہ پسرش شهید شدہ،
دلگیر میشه🕊💔
#مادران_شهدا
#دوستان خودرابه کانال رفاقت باشهدادعوت کنید👇🏻
https://eitaa.com/Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
22.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
تا روز مرگم از یادم نمیره...
گفت: که مادر نمیخواستم بیام،
ولی بخاطر شما اومدم.
گفتم: برم یه بار دیگه، مادر رو ببینم...
#مادران_شهدا
11.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادری که بعد از ۳۳ سال خبر برگشت پسرش روبهش میدن
#مادران_شهدا
𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
🌿رفاقت با شهدا
@Refaghatshohada
4.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°●💚🎥●°
مادر است دیگر...
دوان دوان ، کله قند بر روی پیکر پسر گرفت
مثلا خواست آرزو به دل نماند.💔
#مادران_شهدا
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات📿
𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
🌿رفاقت با شهدا
@Refaghatshohada
🍁 گفتنــد
" شهیـد کہ دیگر غسل نمےخواهد"
نمےدانستنـد
این بهـانہ اے بود
برای آخرین نوازش های #مادرانه ...
#مادران_شهدا
#صبر_زینبی
𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
🌿رفاقت با شهدا
@Refaghatshohada
#خاطرات_شهید
💠 مصطفے و مجتبے ڪہ مدت ها تلاش ڪردند تا خود را برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریہ برسانند هربار به دلیلے
دچار مشکل مےشدند.
عاقبت تصمیم مےگیرند هویت ایرانےخود را تغییردهند و از طریق تیپ فاطمیــون به این
آرزوی سخت خود دست پیدا ڪنند.اما حکایت "ڪه عشق آسان نمود اول ولےافتاد مشکلها" براے این دو برادر رقم خورد ...
مادر شهیدان مے گوید :
آنها براے اینڪه بتوانند خود را افغانستانے معرفے ڪنند از مهاجرین پرسیده بودند چه اسمهایے بگذاریم ڪه طبیعے تر باشد؟
خودشـان را پسر خالـہ معرفے ڪرده بودند. یعنے من با نام (سڪینه نوری) خاله مصطفے (بشیرزمانی)ومادر مجتبے (جوادرضایی) بودم. اسم پدرشان را هم گذاشته بودند جمعه خان.
بچہ ها منو افغانستانے معرفے کرده بودند
اگرتماس مےگرفتند بایدبا لهجه حرف میزدم.
"با من تمــرین ڪرده بودند" یڪ روز زنگ
زدند و گفتند: خانـم ! شما جواد رضایے را مےشناسید؟ گفتم: بله مادرش هستم باکمک الهی تونستم با زبان افغانستانی صحبت کنم اینقدرراحت نقشم را بازی کردم که متوجه نشدند.
پسرانم راهےسوریه شدندمن آگاهانه راضی
به رفتنشان شدم. مے دانستم ممڪن است
شهید شوند، سرشان را ببرند و بدنشان را
تکه تکه ڪنند، اینها همه را مےدانستم بعد گفتم:راضے به رضاے خدا هستم و قربون
بیبی زینب(س) هم مےروم که خاک پایش
هم نمےشوم پسرانم فدای بی بی جان و
هر دوباهم فدایے حضرت زینب (س) شدند.
"روحمـــــان با یادشـان شـــاد "
#شهیدان_مصطفی_و_مجتبی_بختی
#مدافعان_حرم
#سالروز_شهادت
#روایت_ازمادرشهیدان
#مـادران_شهـــدا🌷
#صبر_زینبے
𝑱𝒐𝒊𝒏⤹
🌿رفاقت با شهدا
@Refaghatshohada