دایی در حالی که هنوز نفس نفس میزد و میخندید، گفت: «داشتم کنار کانال درس میخوندم که دیدم یه چیزی روی آبه!😳
خوب که نـ👀ـگاه کردم؛ دیدم انگار یه بـ👶ـچه است.
کتـ📚ـابو انداختم زمین و مثل فشنگ دویدم سمت کانال و شیرجه زدم تو آب.
وقتی رسیدم، دیدم جناب آقا سیدمجتبی است که معلوم نیست از کجا پاش سُر خورده و افتاده تو آب!»🌊
سیدمجتبی که هنوز روی شونه دایی جا خوش کرده بود، فقط داشت میخندید.
دایی ادامه داد: «تازه وقتی از آب گرفتمش، گریه هم نمیکرد. مثل یه مـ💪ـرد سرش رو بالا گرفت و بهم گفت: سـ✋ـلام دایی!»
همه زدیم زیر خـ😂ـنده!
سیدمجتبی رو گذاشت رو زمین و گفت:
«اینم شکار امروز!
ببینید چه مـ🐟ـاهی بزرگی از آب گرفتم!»😜
#راوی: خانم ابوالقاسمی (#خواهر_شهید )
#منبع: #کتاب «#سید_زنده_است »
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
🌹شهید مدافع حرم حسین معز غلامی🌹
هروقت حسین به #سوریه می رفت
دست به دامن یک شهید می شدم.
بار اول #متوسل به #شهید_آقا_محمودرضا_بیضایی شدم که #حسین سالم بیاد.
بار دوم متوسل به #شهید_آقا_جواد_الله_کرم شدم و حسین سالم بیاد و #نذرم در هر بار #ادا می کردم.
بار آخر #شهید_سجاد_زبرجدی رو انتخاب کردم که حسین سالم برگرده #شله_زرد بپزم و به نیت ایشان پخش کنم.
چندشب قبل از شهادت حسین #خواب دیدم شهید سجاد زبرجدی در #عالم_رویا به من گفت: نذرت #قبول شده #ادا کن.
#نذر من قبول نشد
چون حسین از من #مستجاب_الدعوه تر بود و شهید سجاد زبرجدی در اصل #بشارت شهادت حسین رو داده بود.
#راوی: #خواهر_شهید
#رفیق_شهید_من
#قهرمان_من
#شهید_حسین_معزغلامی
#شهادت
#شهدا
#عاشقانه
#مدافع_حرم
#جنگ
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#خواهر_شهید
#فاطمه_فرهانیان #خواهرشهيده مریم :
شهيده مريم فرهانيان يك انسان معمولي با انديشههاي بلند بود، چراكه با شناخت راه و مسير درست به درجه رفيع شهادت نائل آمد او در هنگام دفاع از ميهن در سن نوجواني و جواني قرار داشت، اما آنقدر به #خودسازی و #تهذيی_نفس پرداخته بود كه در سن 21 سالگي به درجه شهادت نائل آمد
اين شهيده بزرگوار با تأسي از حضرت زهرا(س) در جواني به شهادت رسيد و همواره در رفتار و كردار خويش ايشان را الگو قرار داده بود .
شهيده مريم همواره در زندگي به دنبال شناخت تكليف و وظيفه ديني و شرعي خود بود و با جديت به وظايف خود عمل ميكرد .
شهيده مريم فرهانيان يك انسان معمولي با انديشههاي بلند بود، چرا كه با شناخت راه و مسير درست و با تلاش و مجاهدت براي رسيدن به قلههاي متعالي انساني به درجه شهادت نائل شد .
مريم توجه ويژهاي به مبدأ و مقصد خلقت انسان داشت و از عادات پسنديده ايشان اين بود كه در جمعهاي دوستانه با گريز به مسئله معاد اين موضوع را براي ديگران هم يادآور ميشد .
در جريان فتنههاي اخير همان اندازه كه اهميت اطاعت از #ولايت_فقيه براي همگان مشخص شد، در جريان #جنگ_تحميلی نيز شناخت حق از باطل مشكل بود و در اين زمان مريم توجه خاصي به فرمان و سخنان امام خميني(ره) داشت .
مريم هنگام نماز خواندن به گونهاي بود كه اطرافيان به خوبي متوجه خشوع و خضوع ايشان بودند .
#گذشت و فداكاري، مهرباني و #ايثار و گذشتن از حق خود در زماني كه حق با اوست از جمله ديگر ويژگيهاي شخصيتي شهيده مريم فرهانيان بود .
وي در خصوص #شجاعت اين شهيده دفاع مقدس می گوید : در روزهاي نخستين جنگ و در حالي كه تنها 20 روز از شهادت برادرمان مهدي گذشته بود و مادرم شرايط روحي نامساعدي داشت مريم قضيه بازگشت به آبادان را مطرح كرد .
هيچ كس جرأت مطرح كردن بازگشت به جبهههاي جنگ را به مادر نداشت، اما مريم بهترين تصميم را گرفت و مجوز بازگشت هشت نفر از اعضاي خانواده را نيز به همراه خود به جبهه از مادرمان گرفت .
#زندگینامه
سعید به روایت #خواهر_شهید
برادرم متولد 19 فروردين 1370 بود و 9 آبان 1394 به شهادت رسيد.
من دو خواهر و چهار برادر داشتم كه آقا سعيد فرزند آخرخانواده بود.
من از برادرم 12 سال بزرگترم.
كودكي مان در روستا گذشت. آقا سعيد اراك به دنيا آمد و در اراك بزرگ شد. از ابتدا به دنبال #ورزش و #تهذيب_نفس رفت. بعدها عضو #سپاه_پاسداران شد و براي دفاع از اسلام مرز نميشناخت.
ميگفت هر سرزمين اسلامي كه احتياج به دفاع دارد من عازم ميشوم و اگر مسلماني صداي مظلومي را در عالم بشنود و به دفاع برنخيزد بويي از مسلماني نبرده است.
برادرم روحيه #ظلم_ستيزی داشت.
هميشه صبور بود.
لبخند به لب داشت و در كارهاي خانه به مادرم كمك ميكرد.
باشگاه ورزشي داشت و #مربی_كاراته بود.
بچهها و جوانها را از كوچه پس كوچهها جمع ميكرد و به سمت ورزش سوق ميداد.
#خصوصیات_اخلاقی
@Refighe_Shahidam313