eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
10.2هزار ویدیو
326 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🇮🇷ویژه هفته بسیج بسیجی شهید حسین اجاقی🌷 اوایل ۱۳۷۱ ماه‌های آخر بارداریش بود قرار بود اوایل مرداد بچه شون دنیا بیاد نوزاد پسر و قرار بود اسمشو «حسام» بزارن روزها از پی هم می‌گذشت و به مرداد نزدیک می‌شد، که روزی شوهر صداشزد: «عیال! دیشب یه خواب دیدم. تو دسته سینه‌زنی امام حسین.ع.نشسته بودم واسه خودم گریه می‌کردم که یکی از وسط دسته اومد سمتم نمی‌تونستم ببینم چه شکلیه ولی عمامه سیاه رو سرش بود گمونم سید بود دستشو گذاشت رو شونمو گفت: «برا چی داری گریه می‌کنی؟ خدا یه پسر بهتون می‌ده که اسمشو حسین می‌ذارید.» خلاصه جونم برات بگه عیال‌خانم، اسم این بچه رو باید بذاریم حسین.» مادر هم قبول کرد ۷ مرداد حسین به دنیا آمد. مامان حسینو مستقل بار آوُرد از همون بچگی دست حسینو می‌گرفت و با خودش این طرف اون طرف می‌برد اگه پایگاه بسیج می‌رفت، حسین بود، اگر اداره می‌رفت، بازم حسین بود، هیأت و مراسم امام حسین.ع. هم اگه می‌رفت، باز حسین بود. بچه شو با خودش جامعه می‌برد تا مستقل بودن و قوی بودن را از مادر مستقل و قوی‌اش بیاموزه حسین هم که از بچگی عاشق مسجد و هیأت بار اومده بود، هنوز ۱۳ ساله نشده بود که خودش عضو بسیج شد اونقدر پیگیر این جور کارا بود که ۴ سال بعد، خودش هیأت کوچیکی راه انداخت و اسمشو‌ گذاشت «هیأت جوانان علی‌اکبر». حسین یه بسیجی و مهندس خوش‌تیپ بود حسین دانشگاه رفت و در نهایت فوق لیسانس حسابداری‌ گرفت مهندسی شده بود برای خودش! این سال‌ها نه تنها بی‌خیال بسیج و فعالیت‌های جهادی دوران نوجوانی نشده بود؛ بلکه فرمانده پایگاه بسیج علامه طباطبایی مسجد فاطمی تبریز هم شد تبدیل‌ شده بود به یه بسیجی و مهندس خوش‌تیپ دوست داشت تو اداره مادرش کار کنه (اداره غلات) درخواست استخدام داد ولی به عنوان نیروی شرکتی و بدون توجه به مدرک تحصیلی او قبولش کردند. مادر هر وقت پسرشو می‌دید، زجر می‌کشید. برعکس نیروهای رسمی، به شرکتیا ناهار نمی‌دادن مادر که رسمی بود، هر روز که ناهارشو می‌گرفت، با حسین داستان داشت. هی به حسین زنگ می‌زد و می‌گفت: «من غذا گرفتم، پاشو بیا با هم نصفش می‌کنیم و می‌خوریم.» اما حسین دلش نمی‌اومد از غذایی که سهم مادرشه، بخوره. زیر بار نمی‌رفت و لب به غذا نمی‌زد... در نهایت ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ حسین که که برای مقابله با فتنه‌گران مقابل مصلای تبریز با ضربه چاقوی اغتشاشگران به شهادت رسید و در صف شهدای مدافع امنیت قرار گرفت. مادر حسین اوجاقی گفت: او که زائر زیارت اربعین بود از مولایش حسین( ع) برای 2 فرزند پسرش عاقبت به خیری طلب کرده بود و وقتی خبر شهادت پسرش را به او می‌دهند می‌گوید آقاجانم چقدر زود دعایم را برآورده کردی و برایم افتخاری شد تا مادر شهید باشم. 🥺🍂🥺 شادی روح پاکشون فاتحه و صلوات با وعجل فرجهم 📿 💛 📿 اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💠 جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🔹🦋🔹°•-꧂❁•
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🥀 شهید امروز سالروز شهادت ❤️‍🩹 حسین اجاقی پاییز ۱۳۴۱در شهر کرمانشاه متولد شد مسائل اعتقادی و دینی ر
نحوه شهادت در عملیات‌های زیادی شرکت و شجاعانه برای حفظ نظام اسلامی و حفظ ارزشهای والای انسانی جنگید و بارها نیز مجروح و کم کم دنیای فانی برایش کوچک میکرد و آهنگ رفتن میکرد سرانجام در ۱۶/۴/۱۳۶۵ با اینکه در تیپ نبی اکرم ص کرمانشاه فرمانده گردان حنین بود و متوجه شد نمی‌تواند در عملیات شرکت کند خودش را به عملیات رساند و در عملیات کربلای یک جبهه قلاویزان شاهد حماسه‌های جهادگری پر تلاش بود که جانش را آماج تیرهای دشمن شقی خدا و رسول الله کرده بود تا با خون خود نهال اسلام را آبیاری کند و بالاخره پاداش فداکاریهایش را با شهادت در راه خدا دریافت کرد و در هوای تفدیده مهران به جوار شهیدان اسلام پر کشید. وصیتنامه شهید ای حسین جان! عاشورای تو تنها یک شب بود و کربلایت یک مکان، اما بنگر که هر شب ما و هر زمین ما کربلاست چه بگویم از غم تنهایی، خدایا یاران همه رفتند و ما را در این وادی تنها گذاشته‌اند، این دنیا برای آن‌ها خیلی کوچک بود آنها به دنیا پشت کرده بودند، دنیا را وسیله‌ای برای به‌دست آوردن به آخرت انتخاب کردند و در این دنیا، با اعمال صالح، با اخلاق نیکو، با خلوص نیت، صداقت، راستگویی، خون دل خوردن، تمت‌ها را شنیدند، ولی تمام توجه آن‌ها به خدا بود و برای آن‌ها همین بس که دعوت حق را لبیک گفتند، مدت‌ها در عشق سوختند تا به معشوق خودشان رسیدند معرفی کتاب 📚 کتاب«عمو حسین»، زندگی نامه شهید«حسین اجاقی» از مجموعه کتاب های مدیریت ادبیات و تاریخ دفاع مقدس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمانشاه است که به نویسندگی «زهرا یگانه» وارد بازار کتاب شده است