🌷مهدی شناسی ۱۱🌷
◀️امام مهدی علیه السلام تنها کانالی است که با آن می توان به اسماء الله رسيد.
◀️ﻭﻗﺘﯽ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺁﻝ ﯾﺎﺳﯿﻦ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ،ﻫﯿﭻ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﯾﺎﺭﺕ،ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ؟
ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻠﻤﻪ ﯼ "ﺣﯿﻦ" ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ :"ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﺣﯿﻦ ﺗﻘﻮﻡ،ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﺣﯿﻦ ﺗﻘﻌﺪ..."ﻭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:"ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﺑﺠﻮﺍﻣﻊ ﺍﻟﺴﻼﻡ"
"ﺣﯿﻦ" ﺣﺮﮐﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.ﺗﻘﻮﻡ ﻭ ﺗﻘﻌﺪ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
◀️ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ،ﺧﻮﺩ،ﺍﯾﻦ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺍﻟﻘﺎﺀ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﯿﺖ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ.یعنی در تمام حرکات الگو قرار دهیم.
◀️ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﯾﺶ ﻭ ﻗﯿﭽﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻮﺍﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﯿﻢ،ﺗﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﮑﺸﺪ.ﻋﯿﻦ ﺍﻻﻧﺴﺎﻥ،ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺎﻧﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺍﻟﻠﻪ برساند.
◀️ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺩﻋﺎﯼ ﻧﺪﺑﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ:"ﻓﻠﯿﺒﮏ ﺍﻟﺒﺎﮐﻮﻥ ﻭ ﺍﯾﺎﻫﻢ ﻓﻠﯿﻨﺪﺏ ﺍﻟﻨﺎﺩﺑﻮﻥ"(ﭘﺲ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﺮﯾﻨﺪ ﻭ ﺯﺍﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺯﺍﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪ.)
◀️ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺴﻮﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﻤﯿﺮﯾﻢ.ﻣﺰﻩ ﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﭼﺸﯿﺪﻥ،ﺳﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺖ؛ﺿﺠﻪ ﻫﺎ،ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎ،ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺭﺳﯽ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ،ﺗﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﻢ.
◀️ ﺍﮔﺮ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ،ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺳﯿﻢ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﻢ،ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ.
◀️ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺠﺖ،ﻋﺒﺪ ﻣﺤﺾ،ﻋﯿﻦ ﺍﻟﻌﺒﺪ،ﻭ ﻋﯿﻦ ﺍﻻﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ؛ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﻤﺎﺀ ﺍﻟﺤﺴﻨﺎﯼ ﺍﻟﻬﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻤﺎﺀ،ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺎﺩﻩ،ﻣﻠﮑﻮﺕ ﻭ ﻋﻘﻞ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.ﭘﺲ ﺁﻥ ﮐﺲ ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻊ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺳﻤﺎﺀ ﺍﻟﻬﯽ ﺍﺳﺖ،ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻋﺎﻟﻢ،ﻣﺘﻌﺎﺩﻝ ﭘﯿﺶ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ.
◀️ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﻋﯿﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻣﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ؛ﭘﺲ ﺛﻤﺮﻩ،ﻏﺎﯾﺖ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ،ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺑﺪﺍﯾﺖ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺘﻤﺎﻥ،ﺟﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ،ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ.ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ،ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ،ﺟﺰ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ،ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﻭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﻭﯾﻢ.ﺯﯾﺮﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ،ﻭﺟﻮﺩ ﻭ ﮐﻤﺎﻻﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﻓﺎﺿﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
◀️اگر ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﮐﻨﯿﻢ،ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﺟﺰ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺍﻋﻈﻢ ﺍﻟﻬﯽ-ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﯿﻦ ﺍﻻﻧﺴﺎﻥ(انسان کامل) ﺍﺳﺖ-ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﻢ.
#مهدی_شناسی
#قسمت_11
@Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#رمان_بدون_تو_هرگز #بدون_تو_هرگز #رمان زندگينامه شهيد سيد علی حسينی طلبه شهید به قلمـ✍ #شهید_سید_طا
#رمان_بدون_تو_هرگز
#بدون_تو_هرگز
#رمان
زندگينامه شهيد سيد علی حسينی
طلبه شهید
به قلمـ✍
#شهید_سید_طاها_حسینی
#قسمت_9
#قسمت_10
#قسمت_11
#قسمت_12
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🍂🍃🌺🍂🍃✨ـ
🌺🍂🍃ـ
🍂ـ
@Refighe_Shahidam313
✨
🍂
🌺🍂🍃
🍂🍃🌺🍂🍃✨
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#داستان_دایرکتی_ها 📵 📓 #قسمت_10 با اینکه همه چتا رو پاک کرده بودم و دیگه خبری از صفحه های مجازی تو
#داستان_دایرکتی_ها 📵
📓 #قسمت_11
غلط کردم کیوان..
غلط کردم..تروخدا منو ببخش😭
همه چی تموم شده...من سرم به سنگ خورده..
تروخدا منو ببخش کیوان..
[کیوان]
ببخشم!!؟؟
چیکار کردی با من..؟
چیکار کردی با خودت؟
چی کم داشتی ها!!!
گیرم که کم داشتی،
باید با اون مرتیکه چت میکردی؟!
دردی داشتی به خودم میگفتی
چرا به یه نامحرم آخه!!!چراااا..
هر چی من گریه و عذر خواهی میکردم بی فایده بود،
به پاش افتادم...
همه چی رو براش توضیح دادم
اما کیوان عصبی بود و گوشش به این حرفا بدهکار نبود!
چشماش آماده باریدن بود،
اما غرور مردونه اش اجازه باریدن نمی داد..
کتشو برداشت رفت سمت در..
گفتم نرو کیوان..
یه چیزی بگو..
اصلا بزن درگوشم..
چرا هیچی نمیگی..
تنهام نذار کیوان..
برگشت زل زد تو چشمام
چشماش کاسه ی خون شده بود
گفت فرشته سقوط کردی،
بدجوری ام سقوط کردی
از چشمم افتادی..
حیف اسم فرشته که رو تو گذاشتن،
دیگه فرشته نیستی!!!
در کوبید و رفت...
تو چشماش نفرت رو دیدم...
تو چشماش غرور له شده شو دیدم..
نشستم پشت در و زانوی غم بغل کردم
و های های گریه کردم
کیوان 3شب تموم خونه نیومد!!!
تو این چند سال سابقه نداشت یه شبم تنهام بذاره
اما سه شبانه روز تنهام گذاشت
گوشیشم خاموش بود
از ترس آبروریزی نمیتونستم ازخانواده و دوست و آشنا سراغش رو بگیرم
سه شبانه روز اشک ریختم و اشک..
دریغ از یه لحظه آروم گرفتن..
بلند شدم وضو گرفتم دو رکعت نماز خوندم،
از خدا خواستم منو ببخشه و آبرومو حفظ کنه..
انقدر با خدا حرف زدم و گریه کردم که نفهمیدم کی سر سجاده خوابم برد...
شب بالاخره کیوان به خونه برگشت
داغون داغون...
انگار عزیزی رو از دست داده باشه!!!
کیوان شکسته شده بود و من مسبب این بدبختی بودم..
ادامه دارد...
📝نویسنده : فاطمه_قاف
کپی تنها بانام نویسنده جایز است
#داستان
#رمان
❀❀ رفیق شهیدم
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄
#نسل_سوخته براساس داستان واقعی به قلم #شهید_مدافع_حرم #سید_طاها_ایمانی
#رمان_واقعی
#رمان
#قسمت_9
#قسمت_10
#قسمت_11
#قسمت_12
❀❀ رفیق شهیدم
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁❄️☃❄️❁══┅┄