✅ #دوری_از _گناه
💠 يِ بار كه با #ابراهیم صحبت ميكردم گفت:
وقتی برای #ورزش یا #مسابقات #کشتی میرفتم همیشه با #وضو بودم هميشه هم قبل از مسابقات کشتی دو #رکعت #نماز میخوندم.
پرسیدم: " چه نمازی؟! "، گفت:" دو رکعت نماز مستحبي میخوندم و از خـ❤️ـدا میخواستم که یه وقت تو مسابقه، حال کسی رو نگیرم.
💠 اما آنچه که ابراهیم را #الگوئی برای تمام دوستانش نمود. دوری از#گناه بود.❌
او به هیچ وجه گرد گناه نمیچرخید.
حتی جائی که حرف از گناه زده میشد سریع #موضوع را عوض میکرد.
💠 هر وقت هم میدید که بچهها در جمع مشغول #غیبت کسی هستند مرتب میگفت : ((#صلوات بفرست ))و يا به هر طریقی بحث رو عوض میکرد
هیچگاه از کسی بد نمیگفت ، مگر به #قصد #اصلاح کردن او
هیچوقت #لباس #تنگ یا #آستین کوتاه نميپوشید .
💠 بارها خودش را به کارهای سخت #مشغول میکرد و زمانی هم که علت آن را سؤال میکردیم میگفت:
❤️❤️❤️❤️
برای #نفس آدم،این کارها لازمه.☝️
#قهرمان_من #شهید_ابراهیم_هادی
#شهیدانه
#شهادت
#عاشقانه
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
@Refighe_Shahidam313
┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
🕊
✅ تنها کسانی شهید می شوند!
که #شهید باشند...
باید
قتلگاهی رقم زد..
باید
کشت...
#منیت را
#تکبر را
#دلبستگی را
#غرور را
#غفلت را
#آرزوهای دراز را
#حسد را
#حرص را
#ترس را
#هوس را
#شهوت را
#حب_دنیا را...
باید
از #خود گذشت!
باید
کشت #نفس را...
شهـ❤️ـادت
#درد دارد!
دردش
کشتن #لذت هاست...
.
الهی
#قتلگاهی...
باید
#کشته شویم
تا #شهید شویم!
🔺 یکی دو دقیقه با #شهدا ،
زمان زیادی نیست...🔺
#صبحتون_شهدایی
#التماس_دعای_شهادت_از_همه_خوبان
#عاشقانه
#شهیدانه
#خدا
#عشق
#کپی_مطالب_با_هدیه_صلوات_به_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#نفس⏱ #نماز
نمازاول وقت چکشی است
بر سر🔨نفس
از وقتش که گذشت⏰
میشود چکشی بر سر🔨نماز
#نماز_اول_وقت
•-------••••*•🌿🌺🌿•*•••-------•
@Refighe_shahidam313
•-------••••*•🌿🌺🌿•*•••-------•
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
طوریباشکہاگہازمهدێ(عج)دربارٺپرسیدن آقاباافتخاربگہشیعہماسٺ،نہباشرمندگے...! #تلنگر #امام_
چشم👁
مثلِ گوگلـ🌎 نیس که
بعدِ 🔍ـجستجو سریع سابقشو پاکـ✏️ کنیم...!
مواظبشون باشیم!!!
+آره حاجی چِشـ
میبینه
دلمیخواد...
#خدا
#نفس
#تلنگر
🕊رفیق شهیدم🕊
@Refighe_Shahidam313
┈••✾•🥀☘❤️☘🥀•✾••┈
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🕊 نمیدانم چه حڪمتی در خونِ شهید نهفته🌷 گویی عِطر وجودش دنی
شھادت دَرد دآرد
درد ڪشتن لذت...🍃
دردگذشتن ازدلبستگےها
قبل از اینڪه با دشمن بجنگے
باید با نفست بجنگے||
°•شهآدت را به اَهلِ درد میدهند•°🕊
#شهادت
#محرم
#نفس
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️🌹❤️🌹✌️❁═┅┄
✅💯 #بد_اخلاقی، از #سحر و #جادو بدتر است💯
✍ استاد فاطمی نيا :
امروز مردم دچار خرافات هستند، میگويند به من گفتهاند: تو موكل داری! #همزاد تو فلان كار را میكند ! و...
اكثر اينها دروغ و توهمات است !
🙂طرف بد اخلاق است و همسرش از او بدش میآيد، بهجای اينكه محاسبة النفس كند كه چه كاری انجام دادهام كه اينطور شده است و اخلاقش را اصلاح كند، سريع نزد #دعانويس میرود!
✌️✌️عزيز من، بداخلاقی از سحر و جادو بدتر است. عجيب است كه انسان بهجای اينكه در فكر اصلاح #نفس خود باشد، دائما دنبال #خرافات است‼️
.
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت شانزدهم : ۱۷ شهریور ✔️ راوی : امیر منجر 🔸صبح روز هفدهم بود. رفتم دنبا
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت هجدهم : جهش معنوي
✔️ راوی : جبار ستوده، حسين الله كرم
🔸در زندگي بسياري از بزرگان ترک گناهي بزرگ ديده ميشود. اين كار باعث رشد سريع #معنوي آنان ميگردد. اين کنترل #نفس بيشتر در شهوات جنسي است.
🔸حتي در مورد داستان حضرت يوسف خداوند ميفرمايد:
«هرکس #تقوا پيشه کند ودر مقابل شهوت و هوس صبر و مقاومت نمايد، خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نميکند. » که نشان ميدهد اين يک قانون عمومي بوده و اختصاص به حضرت يوسف ندارد.
🔸از پيروزي انقلاب يك ماه گذشت. چهره و قامت ابراهيم بسيار جذابتر شده بود .
هر روز در حالي که کت و شلوار زيبائي ميپوشيد به محل كار مي آمد. محل کار او در شمال #تهران بود. يک روز متوجه شدم خيلي گرفته و ناراحت است! کمتر حرف ميزد، تو حال خودش بود.
🔸به سراغش رفتم و با تعجب گفتم: داش ابرام چيزي شده؟! گفت: نه، چيز مهمي نيست. اما مشخص بود كه مشكلي پيش آمده.
گفتم: اگه چيزي هست بگو، شايد بتونم کمکت کنم.
کمي سکوت کرد. به آرامي گفت: «چند روزه كه دختري بي حجاب، توي اين محله به من گير داده! گفته تا تو رو به دست نيارم ولت نميکنم! »
🔸رفتم تو فكر، بعد يکدفعه خنديدم! ابراهيم با تعجب سرش را بلند کرد و پرسيد: خنده داره؟! گفتم: داش ابرام ترسيدم، فكر كردم چي شده!؟
بعد نگاهي به قد و بالاي ابراهيم انداختم و گفتم: با اين تيپ و قيافه که تو داري، اين اتفاق خيلي عجيب نيست! گفت: يعني چي؟! يعني به خاطر تيپ وقيافه ام اين حرف رو زده. لبخندي زدم وگفتم: شک نکن!
🔸روز بعد تا ابراهيم را ديدم خنده ام گرفت. با موهاي تراشيده آمده بود محل كار، بدون کت و شلوار! فرداي آن روز با پيراهن بلند به محل کار آمد! با چهره اي ژوليده تر، حتي با شلوار کردي و دمپائي آمده بود. #ابراهيم اين کار را مدتي ادامه داد. بالاخره از آن #وسوسه شيطاني رها شد.
٭٭٭
🔸ريزبيني و دقت عمل در مسائل مختلف از ويژگيهاي ابراهيم بود. اين مشخصه، او را از دوستانش متمايز ميکرد. فروردين 1358 بود. به همراه ابراهيم و بچه هاي کميته به مأموريت رفتيم. خبر رسيد، فردي که قبل از انقلاب فعاليت #نظامي داشته و مورد تعقيب ميباشد در يکي از مجتمع هاي آپارتماني ديده شده.آدرس را در اختيار داشتيم. با دو دستگاه خودرو به ساختمان اعلام شده رسيديم. وارد آپارتمان مورد نظر شديم. بدون درگيري شخص مظنون دستگيرشد.
🔸ميخواستيم از ساختمان خارج شويم. جمعيت زيادي جمع شده بودند تا ميخواستيم از ساختمان خارج شويم. جمعيت زيادي جمع شده بودند تا فرد مورد نظر را مشاهده کنند. خيلي از آنها ساکنان همان ساختمان بودند. ناگهان ابراهيم به داخل آپارتمان برگشت و گفت: صبر کنيد!
🔸با تعجب پرسيديم: چي شده!؟ چيزين گفت. فقط چفيه اي که به کمرش بسته بود را باز کرد. آن را به چهره مرد بازداشت شده بست. پرسيدم: ابرام چيکار ميکني !؟ در حالي كه صورت او را ميبست جواب داد: ما بر اساس يك تماس و خبر، اين آقا را #بازداشت کرديم، اگر آنچه گفتند درست نباشد آبرويش رفته و ديگر نميتواند اينجا زندگي کند. همه مردم اينجا به چهره يک متهم به او نگاه ميکنند. اما حالا، ديگر کسي او را نميشناسد . اگر فردا هم آزاد شود مشکلي پيشن مي آيد.
🔸وقتي از ساختمان خارج شديم کسي مظنون مورد نظر را نشناخت. به #ريزبيني ابراهيم فکر ميکردم. چقدر شخصيت و آبروي انسانها در نظرش مهم بود.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
#سلام_بر_ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی