eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
8.2هزار ویدیو
301 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ #دوری_از _گناه 💠 يِ بار كه با #ابراهیم صحبت ميكردم گفت: وقتی برای #ورزش یا #مسابقات #کشتی می‌رفتم همیشه با #وضو بودم هميشه هم قبل از مسابقات کشتی دو #رکعت #نماز می‌خوندم. پرسیدم: " چه نمازی؟! "، گفت:" دو رکعت نماز مستحبي می‌خوندم و از خـ❤️ـدا می‌خواستم که یه وقت تو مسابقه‌، حال کسی رو نگیرم. 💠 اما آنچه که ابراهیم را #الگوئی برای تمام دوستانش نمود. دوری از#گناه بود.❌ او به هیچ وجه گرد گناه نمی‌چرخید. حتی جائی که حرف از گناه زده می‌شد سریع #موضوع را عوض می‌کرد. 💠 هر وقت هم می‌دید که بچه‌ها در جمع مشغول #غیبت کسی هستند مرتب می‌گفت : ((#صلوات بفرست ))و يا به هر طریقی بحث رو عوض می‌کرد هیچگاه از کسی بد نمی‌گفت ، مگر به #قصد #اصلاح کردن او هیچوقت #لباس #تنگ یا #آستین کوتاه نمي‌پوشید . 💠 بارها خودش را به کارهای سخت #مشغول می‌کرد و زمانی هم که علت آن را سؤال می‌کردیم می‌گفت: ❤️❤️❤️❤️ برای #نفس آدم،این کارها لازمه.☝️ #قهرمان_من #شهید_ابراهیم_هادی #شهیدانه #شهادت #عاشقانه #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
یاد حاج محسن بخیر که حصارهای دنیا را فرو ریخت! اول نَفْس خود را تخریب کرد بعد مین را ... #شهید_حاج‌محسن_دین_شعاری #فرمانده_‌تخریب_لشکر۲۷ #سالروزشهادت #یادش_باصلوات #شهادت #شهید #شهیدانه #حصار #نفس #ایثار #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
عید قربان است قربانی خود را ذبح کن مثل ابراهیم،اسماعیل خود را ذبح کن ..... ای تو ک داری مثل دیگران دوست شهید مثل ابراهیم هادی،نفس خود را ذبخ کن 🐑🔪 #حج #حجاج #قربانی #عید_قربان #قربانی #نفس #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
  ‌🕊 ✅ تنها کسانی شهید می شوند! که باشند... باید قتلگاهی رقم زد.. باید کشت... را را را را را دراز را را را را را را را... باید از گذشت! باید کشت را... شهـ❤️ـادت دارد! دردش کشتن هاست... . الهی ... باید شویم تا شویم! 🔺 یکی دو دقیقه با ، زمان زیادی نیست...🔺 http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
🌷براى 🌷ـشهيد° شدن هنر لازم است🌷 1⃣هنرِ به ❣ـخدا رسيدن 2⃣هنرِ ـكشتن° ¥نفس¥ 3⃣هنرِ ¥تهذيب¥ 🌷 تا هنرمند نشويم شهيد نخواهيم شد🌷 #شهادت #شهید #شهدا #عاشقانه #ایثار #هنر #هنرمند #نفس #تهذیب #کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
✅ نفس خدایی اگر نفس خود را ❤️ـخدایی کنیم، خدا کاری می کند، که به جای 🏹ـتیربار و رگبار، فقط صدایت، صدای اذانت، نفس را در گلوی ❌ـدشمن حبس کند و آنان را تسلیم کند.. 🌹درست مثل ابراهیم... #قهرمان_من ؛ #شهید_ابراهیم_هادی #نفس_خدایی #نفس #خدا #عشق http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
نمازاول وقت چکشی است بر سر🔨نفس از وقتش که گذشت⏰ میشود چکشی بر سر🔨نماز •-------••••*•🌿🌺🌿•*•••-------• @Refighe_shahidam313 •-------••••*•🌿🌺🌿•*•••-------•
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
طوری‌باش‌کہ‌اگہ‌ا‌زمهدێ(عج‌)دربارٺ‌پرسیدن آقا‌باافتخار‌بگہ‌شیعہ‌ماسٺ،نہ‌باشرمندگے...! #تلنگر #امام_
چشم👁 مثلِ گوگلـ🌎 نیس که بعدِ 🔍ـجستجو سریع سابقشو پاکـ✏️ کنیم...! مواظبشون باشیم!!! +آره‌ حاجی چِشـ میبینه دل‌میخواد... 🕊رفیق شهیدم🕊 @Refighe_Shahidam313 ┈••✾•🥀☘❤️☘🥀•✾••┈
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🕊 نمی‌دانم چه حڪمتی در خونِ شهید نهفته🌷 گویی عِطر وجودش دنی
شھادت دَرد دآرد درد ڪشتن لذت...🍃 دردگذشتن ازدلبستگےها قبل از اینڪه با دشمن بجنگے باید با نفست بجنگے|| °•شهآدت را به اَهلِ درد میدهند•°🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🌹❤️🌹✌️❁═┅┄
✅💯 ، از و بدتر است💯 ✍ استاد فاطمی نيا : امروز مردم دچار خرافات هستند، می‌گويند به من گفته‌اند: تو موكل داری! تو فلان كار را می‌كند ! و... اكثر اين‌ها دروغ و توهمات است ! 🙂طرف بد اخلاق است و همسرش از او بدش می‌آيد، به‌جای اين‌كه محاسبة النفس كند كه چه كاری انجام داده‌ام كه اين‌طور شده است و اخلاقش را اصلاح كند، سريع نزد می‌رود! ✌️✌️عزيز من، بداخلاقی از سحر و جادو بدتر است. عجيب است كه انسان به‌جای اين‌كه در فكر اصلاح خود باشد، دائما دنبال است‼️ .
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت شانزدهم : ۱۷ شهریور ✔️ راوی : امیر منجر 🔸صبح روز هفدهم بود. رفتم دنبا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت هجدهم : جهش معنوي ✔️ راوی : جبار ستوده، حسين الله كرم 🔸در زندگي بسياري از بزرگان ترک گناهي بزرگ ديده ميشود. اين كار باعث رشد سريع آنان ميگردد. اين کنترل بيشتر در شهوات جنسي است. 🔸حتي در مورد داستان حضرت يوسف خداوند ميفرمايد: «هرکس پيشه کند ودر مقابل شهوت و هوس صبر و مقاومت نمايد، خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نميکند. » که نشان ميدهد اين يک قانون عمومي بوده و اختصاص به حضرت يوسف ندارد. 🔸از پيروزي انقلاب يك ماه گذشت. چهره و قامت ابراهيم بسيار جذابتر شده بود . هر روز در حالي که کت و شلوار زيبائي ميپوشيد به محل كار مي آمد. محل کار او در شمال بود. يک روز متوجه شدم خيلي گرفته و ناراحت است! کمتر حرف ميزد، تو حال خودش بود. 🔸به سراغش رفتم و با تعجب گفتم: داش ابرام چيزي شده؟! گفت: نه، چيز مهمي نيست. اما مشخص بود كه مشكلي پيش آمده. گفتم: اگه چيزي هست بگو، شايد بتونم کمکت کنم. کمي سکوت کرد. به آرامي گفت: «چند روزه كه دختري بي حجاب، توي اين محله به من گير داده! گفته تا تو رو به دست نيارم ولت نميکنم! » 🔸رفتم تو فكر، بعد يکدفعه خنديدم! ابراهيم با تعجب سرش را بلند کرد و پرسيد: خنده داره؟! گفتم: داش ابرام ترسيدم، فكر كردم چي شده!؟ بعد نگاهي به قد و بالاي ابراهيم انداختم و گفتم: با اين تيپ و قيافه که تو داري، اين اتفاق خيلي عجيب نيست! گفت: يعني چي؟! يعني به خاطر تيپ وقيافه ام اين حرف رو زده. لبخندي زدم وگفتم: شک نکن! 🔸روز بعد تا ابراهيم را ديدم خنده ام گرفت. با موهاي تراشيده آمده بود محل كار، بدون کت و شلوار! فرداي آن روز با پيراهن بلند به محل کار آمد! با چهره اي ژوليده تر، حتي با شلوار کردي و دمپائي آمده بود. اين کار را مدتي ادامه داد. بالاخره از آن شيطاني رها شد. ٭٭٭ 🔸ريزبيني و دقت عمل در مسائل مختلف از ويژگيهاي ابراهيم بود. اين مشخصه، او را از دوستانش متمايز ميکرد. فروردين 1358 بود. به همراه ابراهيم و بچه هاي کميته به مأموريت رفتيم. خبر رسيد، فردي که قبل از انقلاب فعاليت داشته و مورد تعقيب ميباشد در يکي از مجتمع هاي آپارتماني ديده شده.آدرس را در اختيار داشتيم. با دو دستگاه خودرو به ساختمان اعلام شده رسيديم. وارد آپارتمان مورد نظر شديم. بدون درگيري شخص مظنون دستگيرشد. 🔸ميخواستيم از ساختمان خارج شويم. جمعيت زيادي جمع شده بودند تا ميخواستيم از ساختمان خارج شويم. جمعيت زيادي جمع شده بودند تا فرد مورد نظر را مشاهده کنند. خيلي از آنها ساکنان همان ساختمان بودند. ناگهان ابراهيم به داخل آپارتمان برگشت و گفت: صبر کنيد! 🔸با تعجب پرسيديم: چي شده!؟ چيزين گفت. فقط چفيه اي که به کمرش بسته بود را باز کرد. آن را به چهره مرد بازداشت شده بست. پرسيدم: ابرام چيکار ميکني !؟ در حالي كه صورت او را ميبست جواب داد: ما بر اساس يك تماس و خبر، اين آقا را کرديم، اگر آنچه گفتند درست نباشد آبرويش رفته و ديگر نميتواند اينجا زندگي کند. همه مردم اينجا به چهره يک متهم به او نگاه ميکنند. اما حالا، ديگر کسي او را نميشناسد . اگر فردا هم آزاد شود مشکلي پيشن مي آيد. 🔸وقتي از ساختمان خارج شديم کسي مظنون مورد نظر را نشناخت. به ابراهيم فکر ميکردم. چقدر شخصيت و آبروي انسانها در نظرش مهم بود. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم