رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🦋🕊🌷 🦋﷽🦋 📗#کتاب_سلام_بر_ابراهیم۱ زندگینامه✨ ابراهيم در اول ارديبهشت س
📗#کتاب_سلام_بر_ابراهیم۱
زندگینامه✨
ابراهیم در آن دوران همچون معلمی فداکاربه تربیت فرزندان این مرز و بوم مشغول شد. او اهل ورزش بود. با ورزش پهلوانان یعنی ورزش باستانی شروع کرد. در والیبال و کشتی بی نظیر بود. هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید ومردانه می ایستاد.
مردانگی او را می توان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازی دراز و گیلان غرب تا
دشت های سوزان جنوب مشاهده کرد.
حماسه های او در این مناطق هنوز در اذهان یاران قدیمی جنگ تداعی می کند.
در والفجر مقدماتی پنج روز به همراه
بچه های گردان های کمیل و حفظله در کانال های فکه مقاومت کردند.اما تسلیم نشدند.
سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۱ بعد از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد. دیگر کسی
او را ندید.
او همیشه از خدا می خواست گمنام بماند، چرا که گمنامی صفت یاران محبوب خداست. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سالهاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور.
این حکایت ادامه دارد...
بـرگرفـته از کـتاب «سـلام بـر ابـراهــیم»
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
قهرمان من
برادر شهیدم
رفیق آسمانی من
سرباز آقا امام زمان
#شهید_ابراهیم_هادی
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
#رفیق_شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°🌸°•-꧂❁•
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🦋🕊🌷 🦋﷽🦋 📗#کتاب_سلام_بر_ابراهیم۱ والیبال تک نفره✨ جمعی از دوستان شهید بازوان قوی ابراهیم از ه
📗#کتاب_سلام_بر_ابراهیم۱
والیبال تک نفره✨
ابراهیم کمی برای ورزشکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شهر را به آن ها نشان داد. تا اینکه به زمین والیبال رسیدیم. آقای داودی گفت: چند تا از بچه های هیئت والیبال تهران با ما هستند. نظرت برای برگزاری یک مسابقه چیه؟
ساعت سه عصر مسابقه شروع شد. پنج نفر که سه نفرشان والیبالیست حرفه ای بودند یک طرف بودند، ابراهیم به تنهایی در طرف مقابل. تعداد زیادی هم تماشاگر بودند. ابراهیم طبق روال قبلی با پای برهنه و پاچه های بالا زده و زیر پیراهنی مقابل آنها قرار گرفت. به قدری هم خوب بازی کرد که کمتر کسی باور می کرد.
بازی آنها یک نیمه بیشتر نداشت و با اختلاف ده امتیاز به نفع ابراهیم تمام شد. بعد هم بچه های ورزشکار با ابراهیم عکس گرفتند. آنها باورشان نمی شد یک رزمنده ساده، مثل حرفه ای ترین ورزشکارها بازی کند. یکبار هم در پادگان دو کوهه برای رزمنده ها از والیبال ابراهیم تعریف کردم. یکی از بچه ها رفت و توپ والیبال آورد. بعد هم دو تا تیم تشکیل داد و ابراهیم را هم صدا کرد. او ابتدا زیر بار نمی رفت و بازی
نمی کرد اما وقتی اصرار کردیم گفت: پس همه شما یکطرف، من هم تکی بازی
می کنم!
بعد از بازی چند نفر از فرمانده هان گفتند: تا حالا اینقدر نخندیده بودیم، ابراهیم هر ضربه ای که می زد چند نفر به سمت توپ
می رفتند و به هم برخورد می کردندو روی زمین می افتادند! ابراهیم در پایان با اختلاف زیادی بازی را برد.
این حکایت ادامه دارد...
برگرفته از کتاب سلام بر «ابراهیم»
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
قهرمان من
برادر شهیدم
رفیق آسمانی من
سرباز آقا امام زمان
#شهید_ابراهیم_هادی
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
#رفیق_شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
•❁꧁-•°🌸°•-꧂❁•