eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
8.5هزار ویدیو
301 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 رمان 5 "می خوام درس بخونم!" 🔹 اون شب تا سر حد مرگ کتک خوردم!😭 بی حال افتاده بودم کف خونه.. مادرم سعی می کرد جلوی پدرم رو بگیره اما فایده نداشت. 🔴پدرم نعره می کشید و من رو می زد... اصلا یادم نمیاد چی می گفت.... 👺 ☎️ چند روز بعد، مادر علی تماس گرفت اما مادرم به خاطر فشارهای پدرم، دست و پا شکسته بهشون فهموند که جواب ما عوض شده و منفیه! 🔹مادر علی هم هر چی اصرار کرد تا علتش رو بفهمه فقط یه جواب بود: شرمنده، نظر دخترم عوض شده! ✔️ چند روز بعد دوباره زنگ زد و گفت من وقتی جواب رو به پسرم گفتم، ازم خواسته علت رو بپرسم و با دخترتون حرف بزنم. 🔶 علی گفت: دختر شما آدمی نیست که همین طوری روی هوا یه حرفی بزنه و پشیمون بشه. تا با خودش صحبت نکنم و جواب و علت رو از دهن خودش نشنوم فایده نداره! 💢 بالاخره مادرم کم آورد. اون شب با ترس و لرز، همه چیز رو به پدرم گفت ... اون هم عین همیشه عصبانی شد! 😡 بیخود کردن! چه حقی دارن می خوان با خودش حرف بزنن؟ و.... بعد هم بلند داد زد: هاااااانیه ...😲 این دفعه که زنگ زدن، خودت میای با زبون خوش و محترمانه جواب رد میدی! 🔺ادب؟ احترام؟😐 تو از ادب فقط نگران حرف و حدیث مردمی😤 این رو ته دلم گفتم و از جا بلند شدم... 🔺 به زحمت دستم رو به دیوار گرفتم و لنگ زنان رفتم توی حال ... 😢 باشه ولی یه شرط دارم؛ باید بزاری برگردم مدرسه! ادامه دارد... @Refighe_Shahidam313
🌌 رمان شب ۶ داماد طلبه! 🔷 .... پدرم با شنیدن این جمله مات و مبهوت شد! می دونستم چه بلایی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود.😢 اون شب وقتی به حال اومدم ،تمام شب خوابم نبرد. هم درد، هم فکرهای مختلف 😞 روی همه چیز فکر کردم... 🔹یاس و خلا بزرگی رو درونم حس می کردم ... برای اولین بار کم آورده بودم... 🔺 اشک، قطره قطره از چشم هام می اومد و کنترلی برای نگهداشتن شون نداشتم...😭 بالاخره خوابم برد اما قبلش یه تصمیم مهم گرفته بودم... ✅ به چهره نجیب علی نمی خورد اهل زدن باشه! 🔹از طرفی این جمله اش درست بود، من هیچ وقت بدون فکر تصمیمی نمی گرفتم . 🔹حداقل تنها کسی بود که یه جمله درست در مورد من گفته بود و توی این مدت کوتاه، بیشتر از بقیه، من رو شناخته بود 😒 💢 با خودم گفتم، زندگی با یه طلبه هر چقدر هم سخت و وحشتناک باشه از این زندگی بهتره! 🔹اما چطور می تونستم پدرم رو راضی کنم ؟ چند روز تمام روش فکر کردم تا تنها راه این موضوع رو پیدا کردم ... ☎️ یه روز که مادرم خونه نبود به هوای احوال پرسی به همه دوستا، همسایه ها و اقوام زنگ زدم... و غیر مستقیم حرف رو کشیدم سمتی که می خواستم و در نهایت ... - وای یعنی شما جدی خبر نداشتید؟ 😳 ما اون شب شیرینی خوردیم ... بله، داماد طلبه هست! خیلی پسر خوبیه...😌 🔹کمتراز دو ساعت بعد سر و کله پدرم پیدا شد. وقتی مادرم برگشت من بیهوش کف خونه افتاده بودم! خلاصه اوضاع روزگار گذشت و خیلی زود خطبه عقد من و علی خونده شد... 💢البته در اولین زمانی که کبودی های صورت و بدنم خوب شد فکر کنم نزدیک دو ماه بعد... ادامه دارد... @Refighe_Shahidam313
✨به توکل نام اعظمت✨ "بسم الله الرّحمن الرّحیم" 🌅روز خود را با سلام به چهارده معصــوم علیهم السلام شروع کنیم..🌅 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّحمنِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿن بن ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ سلام بر تو ای بهتریـ🌺 بندهـ🌹 خــ❤️ــدا ❤️ــمــهــــدی جان منجی عالم بشریت ظهور کن... 🏳 زیارتنامه "شهــــــداء" 🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... یادشهداباصلوات+وعجل‌فرجهم 🍂🌧🍂🌧🍂🌧 🔶رفیق شهیدم🔶 🕊🥀 رفیق شهیدم 🆔 @Refighe_Shahidam313 -┄┅═✼ 🍂🍃🍂 ✼═┅┄-
اے رفتہ سفر يوسف گمگشتہ ڪجايے؟ هيہاٺ از اين خونِ دل و دردِ جدايے دنيا شدہ لبريز ز ظلم و ستم و جور اے كاش خدا امر ڪند تا ڪہ بيايے 🍃
🍃🌷 💠شخصی از رسول خدا (ص) پرسید: چه کنم بین من و بهشت مانعی نباشد؟ فرمود: 🔅خشمگین مشو 🔅چیزی از مردم مخواه 🔅آنچه برای مردم می پسندی برای خودت هم بپسند. 📚:میزان الحکمه
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
به توکل نام اعظمت بِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیم 🌹 #معرفی_شهید🌹 امروز با معرفی #شهید_رضا_محسن
به توکل نام اعظمت بِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیم 🌹 🌹 امروز با معرفی خدمت بزرگواران هستیم شادی روح شهدا بخصوص شهید عزیز فاتحه+صلوات+وعجل فرجهم ان شاءالله ک این دنیا و آخرت شفیع همه مون باشن🤲 🌺 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌺 ✋نیت کنید و حاجتهاتون رو طلب کنید ... 🔵 حاجت ها رو از شهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن هر کسی با هر شهیدی خو گرفت روز محشر آبرو از او گرفت ‍ ‍ ‍ 🌺زیارت نامه شهدا 🌺 بسم الله الرّحمن الرّحیم اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَصْفِيآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْوَلِىِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبى عَبْدِاللَّهِ، بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى طِبْتُمْ، وَطابَتِ الْأَرْضُ[ اَنْتُم] الَّتى فيها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً عَظيماً، فَيا لَيْتَنى كُنْتُ مَعَكُمْ، فَاَفُوزَ مَعکم 🤚سلام° و عرض ادب خدمت همراهان رفیق_شهیدم ان شاءالله که رضایت ❤️ـخدا و 🤝ـدستگیری 🌷ـشهدا شامل حال همه ما باشه در دنیا و آخرت 🕊🌸 رفیق شهیدم 🆔 @Refighe_Shahidam313 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
نام: احمدرضا نام خانوادگی : احدی تاریخ تولد : 1345.6.25 نام پدر: عبدالمحمد محل تولد:اهواز استان: تهران تحصیلات: دانشجوي پزشكی محل شهادت: شلمچه تاریخ شهادت: 1365.02.12 @Refighe_Shahidam313
شهید احمدرضا احدی در 25 شهریور ماه سال 1345 در شهر دیده به جهان گشود و با آمدنش تنهایی مادرش را در شهر غریب پایان داد. پدرش بود و به خاطر موقعیت شغلی از زادگاه خود شهر به اهواز مهاجرت کرده بودند. احمدرضا از همان دوران طفولیت استعداد زیادی در یادگیری از خود نشان می‌داد و درک بسیار بالایی از مطالب داشت. همچنین علاقه‌ای به و یادگیری آن عجیب بود و توانسته بود تا قبل از 13 سالگی به طور کامل به احکام دینی عمل کند. خاطره‌ی جالبی که از کودکی او نقل می‌کنند این بود که هر گاه در دامن مادر بود و روسری از سر مادرش می‌افتاد خیلی گریه می‌کرد و می‌گفت باید روسری را سرت کنی. مقطع تحصیلاتش در دبستان همواره با نمرات عالی و کارت‌های افتخار همراه بود. دوران راهنمایی و دبیرستان نیز همیشه توسط معلمانش تشویق می‌شد. با بازگشت مجدد خانواده به ملایر که همزمان با دوران دبیرستان احمدرضا بود، او فعالیت‌هایش را در انجمن اسلامی مدرسه و پایگاه‌های بسیج ملایر ادامه داد. سال دوم دبیرستان بود که به دلیل روح جست‌وجوگر و پرتلاشش لباس رزم پوشید و به یادگیری پرداخت. سال 61 اولین حضور احمدرضا در جبهه‌های جنگ بود. او که در آن زمان 16 سال بیشتر نداشت در شرکت کرد و مجروح گردید. در 12 باری که تا قبل از شهادتش به جبهه رفته بود شجاعانه و بی‌باکانه در عملیات‌ها حضور می‌یافت. حتی گاه می‌شد بنابر مسؤولیتی که داشت، 24 ساعت در قلب دشمن پنهان می‌شد و کسی جز خود و خدایش از کار او اطلاع نداشت. بارها مجروح می‌شد ولی به خانواده و دوستانش نمی‌گفت...
در سال 64 در سراسری با استفاده از رتبه‌ی نخست را در کل کشور کسب کرد و در تهران پذیرفته شد. احمدرضا در استعداد و یادگیری کم‌نظیر بود. بدین جهت در طول تحصیلات مدرسه و دانشگاه سرآمد همسالانش بود. بسیار باهوش و زیرک بود. و بدرستی استدلال‌های ریاضی و فرمول‌های فیزیک و شیمی را می‌فهمید. با قرآن و دعا انس خاصی داشت و بیشتر مواقع آیات قرآن را حفظ می‌کرد. به سخنان حکیمانه و اشعار عرفانی دلبستگی خاصی داشت و در نوشته‌های خود از اشعار نغز شاعران استفاده می‌کرد. نماز جماعت و جمعه‌اش ترک نمی‌شد، مگر آنکه حادثه‌ای پیش می‌آمد و نمی‌توانست شرکت کند... @Refighe_Shahidam313
سرانجام پس از چهار سال شرکت فعال در جبهه در به عنوان اطلاعات عملیات، در درگیری با کمین‌های دشمن بعثی به رسیده و به لقاء دوست پیوست. پیکر پاکش پس از آنکه پانزده روز مهمان آفتاب شلمچه بود به شهرستان ملایر بازگردانده شد و در گلزار شهدای آن شهر به خاک سپرده شد... @Refighe_Shahidam313
موجز و پرمغز : فقط نگذارید حرف امام به زمین بماند. همین برایم از همگی حلالی بخواهید. والسلام... کوچکترین سرباز امام زمان (عج) احمدرضا احدی : آن هنگام كه پيكر پاك شهيد بر خاك هاي سوزان دشت فرو مي افتاده، من و تو در فضاي كرخت شهر، چشم و گوش خود را بسته بوديم. آن هنگام كه ناله ي جانسوز مجروحي در گوشه بيمارستان بلند بود، من و تو در كمال آسايش و سلامت به سر مي برديم. آن هنگام كه آوار خشم و كين دشمن بر سر كودكان معصوم و بي گناه فرو ريخت، من و تو در بلند عمارت هاي جهل، آرام و بي خطر خفته بوديم. آن هنگام كه سرهاي بريده ي بچه ها در كردستان به بالاي نيزه ها مي رفت، من و تو به كدامين خيال بوديم؟ @Refighe_Shahidam313