eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
8.6هزار ویدیو
303 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و عرض ادب؛ ◼️بمناسبت شهادت شهید دکتر محسن فخری زاده یکی از دانشمندان هسته ای کشورمان که با ترور ناجوانمردانه به شهادت رسیدند؛ در فضای مجازی مجلس یادبود برگزار می کنیم... 🌐لطفا با بازکردن لینک http://iporse.ir/68861 و نثار فاتحه و صلوات، ثوابش را به روح این شهید والا مقام و اموات خودتون هدیه کنید... 🔹ضمناً در حد امکان به سایر عزیزان و گروههای عضو ارسال کنید.🔹 اجرکم عندالله باذکر صلوات+عجل فرجهم
دم اذنونی📣 توی قنوتت دعای فرج بخوان... بحق اشکای حضرت زهرا فرج بخوان اللهم عجل لولیک الفرج
بانوی ایرانی غرب تو را نشانه رفته است چون غرب خوب میداند تو قلب خانواده ای... ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
یڪ‌روایت‌عاشقانہ💍 یادم هست سر سفره عقد کہ نشستہ ‌بودیم بهم گـفت : الان فقط منُ تو توے این آینہ مشخ
💍 ناهار خونہ پدرش بودیم همہ دور تا دور سفره نشستہ بودن و مشغول غذا خوردن رفتم تا از آشپزخونہ چیزے براے سفره بیارم چند دقیقہ طول کشید وقتے برگشتم دیدم همہ نصف غذایشان را خورده اند ولے آقا مهـدی دست بہ غذا نزده تا من برگردم و باهم شروع کنیم..🙃❤️🙃 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
سلام عصر برفیتون بخیر لطفا برای شفای بیماران بخصوص بیماران کرونایی یک یا هفت حمد شفا بخونید 🥀🥀🍂🥀🥀 گاهی اوقات شخصی مانند مسیح(ع) است که با یک جمله بیماری را درمان می‌کند؛ البته آن معجزه است اما آن‌که ما موظّفیم این است که اگر یک یا هفت بار حمد خواندیم یقیناً اثر دارد.   اثر خواندن حمد در چند بخش است: اول این فکرش هدایت می‌شود که در بین این پزشکان به کدام پزشک مراجعه کند؛ سپس طبیب در بین انحای بیماری کدام بیماری را تشخیص بدهد. سومین بخش این است که فکر طبیب را هدایت بکند به تشخیص داروی شفابخش. حال کسی که نسخه را گرفته به کدام داروخانه برود که داروی تاریخ مصرف گذشته و بی‌اثر را به او ندهد. وقتی مراجعه کرده به داروفروش، او اشتباه نکند و نسخه را عوضی نپیچد و وقتی که آورد به بیمارستان و به پرستار داد، پرستار اشتباهی تزریق نکند یا اشتباهی مصرف نکند. این‌ها همه به برکت همین حمد است.  معنای این‌که از قرآن شفا بگیرید تنها این نیست که کسی حمد بخواند فوراً بیمار معالجه بشود. آن شدنی است اما برای خواص. بالاتر از این هم هست ولی حدّاقل برکت این حمدها این است.
🌻مصداق بارز فرمایش حضرت آقا بود🌻 🌸 بله ایشون فرمودند: اول باید خودت را شهید کنی بعد شهید بشی 🌸 🌹عباس در مسیر اهل بیت علیهم السلام حرکت می کرد اصلا رمز موفقیت عباس این بود که شاگردی اهل بیت علیهم السلام را کرده بود و در همین مسیر رشد کرده بود، 🌹با عباس هر هفته شب‌های جمعه می‌رفتیم به امامزاده یحیی برای شرکت در مراسم دعای کمیل، صبح های جمعه دعای ندبه و بعد به نمازجمعه، به نماز اول وقت خیلی اهمیت می‌داد، خیلی جوان باادب و فهمیده ای بود، اهل تفکر بود او خوب راهی را انتخاب کرده بود. 🌷 🌷 راوی:دوست شهید ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
‌🌷مهدی شناسی ۱۲۱🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹صاحبِ صَمصام🌹 ◀️اين عبارت در ظاهر به معناي صاح
‌🌷مهدی شناسی ۱۲۲🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹صاحب الاَمر🌹 🌹صاحب الزَّمان🌹 🍃در ميان القاب حضرت نام "صاحب الامر" و "صاحب الزمان" زياد به گوش مي‌رسد. قرآن در سوره‌ي نجم آيه‌ي ۲ مي‌ فرماید:« ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوي»«كه هرگز دوست شما [محمّد «ص»] منحرف نشده و مقصد را گم نكرده است» 🍃در اين آيه خداوند از پيامبر(ص) با عنوان « صاحِبُكُمْ » «صاحب شما» ياد مي‌كند و مي‌گويد صاحب شما هيچ انحرافي از مسير حق نداشته است. اولين معرفي خداوند از وجود مقدس پيامبر(ص) بعد از واژه‌ي نجم عبارت« صاحِبُكُمْ » است. 🍃ما اين آيه را شاهد مثال نام صاحب الامر امام زمان مي‌دانيم. زيرا معتقديم وجود نوري حضرات معصومين از يك منبع نور منشعب مي‌شود. اين بزرگواران در خلقت نوري مشتركند. اگر رسول الله صاحب است تمام حضرات معصومين نيز صاحب الامر مردم زمان خويش‌اند و امام زمان نيز صاحب همه‌ي كساني است كه در عصر غيبت ايشان به سر مي‌برند. 🍃كلمه‌ي صاحب در فرهنگ لغت به معناي همدم شدن، معاشرت كردن، دوست گرفتن و دوست شدن به كار رفته است و كلمه‌ي امر به معناي حاكم و فرمانروا آمده است. 🍃حال با اين معاني مجدداً عبارت صاحب را از ديدگاه قرآن دنبال مي‌كنيم. خداوند براي هيچ پيامبري به غير از رسول اکرم عبارت صاحب را به كار نبرده است. قرآن معمولاً از پيامبران با عبارت«اخوكم» ياد مي‌كند به كارگيري اين لفظ براي پيامبر(ص) نشان صميميت و همدم بودن ايشان با امت است. 🍃امام زمان نيز بهترين و والاترين دوست و همدم ماست. اوست كه نيكوترين معاشر و همراه است. هركس بخواهد در مَعيَّت دوست حقيقي گام بردارد بايد كه در سايه‌ي صاحب الزمان قرار بگيرد. زيرا دوست واقعي بر دلها حكومت مي‌كند. اصلاً همدمي و انتخاب معاشر حَسن و داشتن دوستي همراه از نعمتهاي خداوند سبحان است و حضرت حق به يقين بر آن نظر دارند. زيرا تمام اين الطاف، الطافي آسماني و عرشي هستند و از حد انسان خاكي فراتر است. 🍃آنكس كه بخواهد امام زمان همدم و همراه او شود بايد از وجود خاكي خويش فاصله بگيرد تا بتواند در خدمت صاحب الامر قرار گيرد. دوستان و همراهان اگر از يك جنس نباشند امكان ادامه و همراهي براي هيچ يك از آنها ميسر نخواهد بود. 🍃همراهي با صاحب الزمان طهارتي خاص مي‌طلبد. يعني اصلاً اقتضاي همراهي، سلامت قلب است. بايد كه قلب ما از حسد، ناسپاسي، سوءظن، كبر، ريا و عجب خالي باشد تا لياقت قدمگاه ارزشمندترين قدمهاي عالم را داشته باشد. 🍃اگر خداي ناكرده از جانب ما به وجود مقدس صاحب الامر آسيبي وارد شود و ايشان در كنار ما آرامش لازم را نداشته باشند به يقين از همراهي ما كناره‌مي‌گيرند.شايد ما گمان كنيم كه ايشان هنوز صاحب و همدم و همراه ما هستند اما در حقيقت ميان ما و وجود مقدس صاحب الامر فاصله افتاده است و حجاب‌ها ايجاد شده است. 🍃 اگر وجود مقدس حضرت هنوز در پرده‌ي غيبت به سر مي‌برند از آن جهت است كه حتي ۳۱۳ نفر در كل جهان هستي نيستند كه حضرت در كنار آنها احساس آرامش و امنيت خاطر داشته باشد و بتواند آنها را به عنوان همراه و همدم و معاشر خويش انتخاب كند. ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
خدایا..‌. نوایت را می خواهم تا، موسیقی سڪوت لحظه هایم باشد..‌. نگاهت را می خواهم تا، روشنی چشمهای خسته ام باشد‌‌‌.‌‌.‌. یادت را می خواهم تا خاطر لحظه های فراموشم باشد.‌‌.. دستـهایت را می خواهم تا، نوازشگر اشڪهایم باشد..‌. و الطافت را می خواهم تا، مرحم ڪهنه زخمهای زندگی ام باشد..‌. ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
همین طور که منو امثال من غرق دنیا و روزمرگی هاشیم، .... ! یه عده رو ❤️ـخدا می چسبونه‌ به آغوشِ
📌دلنوشته قابل تأمل شهید محسن فخری زاده تنها یکماه پیش از شهادتش: 🔺️«یک سئوال دارم، چرا شهدا در جوانی سخنانی می‌گویند که عرفا در کهنسالی؟ البته می‌دانیم که این سخنان از عمق حکمت جاری شده از قلب بر زبان است نه آنکه سخنانی سطحی است.»(۹۹/۸/۷) ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
🌠 رمان شب ۲۵ "شروع انقلاب 🇮🇷 " 🔹با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد ... برمی گشت خونه اما چه برگشتنی ... 💢 گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد ... 🌺 می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود ... 🌷نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون ... 😌 🔸هر چند زمان اندکی توی خونه بود ... ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو میبرد ... 💞 عاشقش شده بودن ... مخصوصا زینب ... ❤️ هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی، قوی تر از محبتش نسبت به من بود ... 🔴 توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود ... آتش درگیری و جنگ شروع شد ... ⭕️ کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود ... ثروتش به تاراج رفته بود ... ارتشش از هم پاشیده شده بود ... حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید ... ✅ و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه ... و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم ... @Refighe_Shahidam313
🎆 رمان شب 26 رگ یاب! 🔷 اون شب علی مثل همیشه دیر وقت و خسته اومد خونه ... رفتم جلوی در استقبالش ... 😊 ✅ بعد هم سریع رفتم براش شام بیارم ... دنبالم اومد توی آشپزخونه ... - چرا اینقدر گرفته ای؟ 💢 حسابی جا خوردم ... من که با لبخند و خوشحالی رفته بودم استقبال!! ... با تعجب، چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش...😒 خنده اش گرفت ... - این بار دیگه چرا اینطوری نگام می کنی؟ 😊 - علی ... جون من رو قسم بخور ... تو ذهن آدم ها رو می خونی؟ ...🙄 صدای خنده اش بلندتر شد ... نیشگونش گرفتم ... - ساکت باش بچه ها خوابن 😒 🔸صداش رو آورد پایین تر ... هنوز می خندید! - قسم خوردن که خوب نیست ... ولی بخوای قسمم می خورم ... نیازی به ذهن خونی نیست ... روی پیشونیت نوشته 🙂 🔸 رفت توی حال و همون جا ولو شد ... - دیگه جون ندارم روی پا بایستم ... با چایی رفتم کنارش نشستم ... 🔷 راستش امروز هر کار کردم نتونستم رگ پیدا کنم ... آخر سر، گریه همه در اومد ... دیگه هیچکی نذاشت ازش رگ بگیرم ... تا بهشون نگاه می کردم مثل صاعقه در می رفتن... - اینکه ناراحتی نداره ... بیا روی رگ های من تمرین کن😌 - جدی؟ لای چشمش رو باز کرد ... - رگ مفته ... جایی هم که برای در رفتن ندارم ... 😊 و دوباره خندید ... منم با خنده سرم رو بردم دم گوشش ... - پیشنهاد خودت بود ها ... وسط کار جا زدی، نزدی؟! و با خنده مرموزانه ای رفتم توی اتاق و وسایلم رو آوردم... ادامه داستان در: @Refighe_Shahidam313