ویژگی
حس مسئولیت پذیری وسخت کوشی اش باعث اقتدار و درایت در فرماندهی اش بود..
به نمازاول وقت اهمیت خاصی میدادندودرهمه حال نماز را اول وقت بجا می اوردندواحترام زیادی به والدین خودمی گذاشتند
علایق
به دلیل علاقه ی زیادایشان به شهیدعمادمغنیه وشال سبزرنگی که همیشه همراه ایشان بودنام جهادی (سیدعماد) برای ایشان انتخاب شد.
#خصوصیات
#خصلت
#ویژگی
#علایق_شخصی
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#خاطره
#خاطرات
#محبت #پدر_فرزندی
یک روز جمعمان ،جمع بود وهر کس سخنی می گفت وتعریفها به سمت #ایران و#خانواده #والدین کشیده شد
هرکس مطلبی و#نکته ای گفت،تا رسید به محمد حسین،
محمد حسین مکثی کرد وبه صورت سئوال وجواب از جمع ما که همگی چشم به دهان اودوخته بودیم پرسید،؟
بچه ها شما کدامتان تا بحال دست وپای پدر ومادرتان را بوسیده اید؟
جمع ما عده ای جوابشان سکوت و عده ای مثبت بود.
با افتخار فرمودند من دست وپای والدینم را بوسیده ام،
ونگاهی با آه وحسرتی که از #عمق وجودش در می آمد،رو کرد به جمع وگفت
:«بچه ها تا وقتی پدر ومادرتان زنده و در قید #حیات هستند قدرشان را بدانید،
من پدرم را از دست دادم ای کاش زنده بود پاهایش را بوسه باران می کردم.»
محمد گرچه محبت اهل بیت را به همه چیز ارجعیت می داد ولی به هر مسئله ای در جای خودش عمل می کرد.
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#راوی
#همسر_شهید
#فرزند
#پسر
#علیرضا_شمسی_پور
فکر شهادتش را کرده بودید؟
محمدحسین همیشه از من میخواست برای شهادتش دعا کنم.
میگفت من چیز زیادی از شما نمیخواهم همین که از ته دل برایم دعا کنی کفایت میکند.
من هم وقتی برخورد محمدحسین را میدیدم و صحبتهایش را میشنیدم به یاد #حضرت_زینب (س) میافتادم.
بار دوم هم در اسفند ماه 94 رفت.
ایام عید در #منطقه بود و بعد از دو ماه برگشت.
اوضاع سوریه و مردم مسلمان، حال مجهول محمدحسین را عوض کرده بود.
محمدحسین میگفت اگر ما نرویم آنها وارد کشور ما هم خواهند شد. اگر بیایند وارد خاک کشور ما شوند و بخواهند جسارتی به ناموس ما کنند، چه باید کنیم. بنابراین برای بار سوم هم رفت. این بار آخرین اعزامش بود که هیچ وقت فراموش نمیکنم. 12 آبان ماه سال 1395 اعزام شد و 22 آبان سال 1395 در حلب سوریه به همراه شهیدان جهانی و حریری به شهادت رسید. محمدحسین مزد مجاهدتهایش را با شهادت از خدا گرفت.
گفتید آخرین وداع را فراموش نمیکنید، آن روز چه گذشت؟
این بار وداع من و پسرم #علیرضا با محمدحسین خیلی با دفعات قبلی فرق داشت.
محمدحسین بار سوم رفتنش را یکباره به من گفت. گفتم چرا یک دفعه به من خبر اعزامتان را میدهی.
گفت چون یکباره جور شد. بعد شروع کرد از #شهادت حرف زدن. میگفت وقتی خبر شهادتم را شنیدی صبوری کن. راضی نیستم که گریه و زاری کنی.
نمیخواهم نامحرم صدای گریه و ناله شما را بشنود.
من هم وقتی خبر شهادت محمدحسین را دادند یاد سفارشش افتادم. نمیخواستم او از من ناراضی باشد.
برخی میگفتند گریه کن خودت را بیرون بریز، اما من #آرام بودم و گریه و زاری را در خانه دور از چشم نامحرم انجام میدادم.
آخرین مرتبهای که محمدحسین قرار بود #اعزام شود دقیقاً بعد از چهلم شهید الوانی بود.
شهید الوانی از دوستان و همرزمانش بود. شب قبل از اعزام رفت گلزار شهدا. گفتم این وقت شب کجا؟ خندید و گفت زود برمیگردم. میدانستم که میخواهد کجا برود. او با دوستان شهیدش عهدی بسته بود که گویا با شهادتش به آن عهد پایدار ماند.
علیرضا در رفتن پدرش بیقراری میکرد؟
همان شب وقتی پسرم علیرضا میخواست بخوابد به او گفتم بابا فردا صبح میخواهد برود. علیرضا از من خواست تا وقت رفتن پدرش او را هم بیدار کنم. صبح وقتی محمدحسین خواست برود رفت تا علیرضا را بیدار کند. همین که یک بار گفت علیرضا بلند شو، علیرضا بیدار شد و بدون هیچ حرفی رفت سمت آشپزخانه.
کاسهای را پر از آب کرد و #قرآن را آورد. علیرضا با قلبی امیدوار و محکم خیلی مردتر از سن و سالش با بابا محمدحسینش خداحافظی کرد.
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#همسر_شهید
#خداحافظی
#پرواز
وقت جدایی من و محمدحسین فرا رسید.
محمد حسین جلوی پاهایم زانو زد و گفت حاج خانم من را ببخش و از من راضی باش. بغض کردم، نمیدانستم این رفتارها و حرفهای محمدحسین بوی رفتن و نیامدن میدهد.
نمیخواستم اشکهای لحظات آخرم دلش را بلرزاند یا لحظهای ناراحتش کند. محمدحسین حلالیت طلبید و رفت.
وقتی رفت کمی بعد تماس گرفت و گفت من و چند نفر از دوستانم منتظر پروازیم برایم دعا کن تا مشکل کار حل شود. بعد زمان نماز مغرب بود که دوباره تماس گرفت و التماس دعا داشت. نماز مغرب را که خواندم از خدا خواستم هر آنچه خودش میداند و خیر است، همان شود. توکل به خدا کردم و راضی به رضای او شدم. دو ساعت بعد تماس گرفت و گفت پرواز انجام میشود و خداحافظی کرد.
حدود 20 روز بعد هم که به شهادت رسیدند؟
بله همین طور است. 20 روز بعد از اعزامش، یک شب برادرم به منزل ما آمده بود. دائم به بیرون و داخل خانه تردد میکرد و با تلفن صحبت میکرد.
علت کارش را پرسیدم گفت نگران نباش، سفر کربلای #اربعین را پیگیری میکنم. رئیسم اجازه مرخصی نمیدهد. مادرم هم پیش من آمده بود. شب استرس عجیبی داشتم تا 3 – 5/2 شب بیدار بودم. مادرم میگفت چه شده، چرا نمیخوابی؟
نمیدانستم چرا آرام و قرار ندارم. فردا صبح برادر کوچکم به همراه همسر و فرزندش به خانه ما آمد. خیلی برایم عجیب بود. آن قدر استرس داشتم که قرار شد بعد از خوردن صبحانه به خاطر حال و روزم به مطب دکتر برویم. صبحانه را خوردیم و همراه برادرم رفتم. در مسیر برادرم گفت که به خاطر پا دردش #کربلا نمیرود از طرفی مرخصیاش هم هماهنگ نشده. خیلی عجیب بود این همه پیگیری کرد برای رفتن و حالا میگفت که نمیرود.
در راه برگشت از مطب دکتر، برادرم در آسانسور به من گفت حرفی را میخواهد بزند که امیدوار است من ناراحت نشوم.
من هم گفتم بگو، برادرم گفت محمدحسین مجروح شده است. اما من به برادرم گفتم: نه محمدحسین شهید شده است.
سریع سوار ماشین شدم و از او خواستم من را به خانهام برساند. وقتی به مسجد نزدیکی خانه رسیدم متوجه شدم که برادر کوچکم گریهکنان محمدحسین را صدا میکند. آنجا بود که مطمئن شدم محمدحسین شهید شده است.
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
🤚سلام° و عرض ادب
خدمت همراهان #سنگر #رفیق_شهیدم
ان شاءالله که
رضایت ❤️ـخدا
و 🤝ـدستگیری 🌷ـشهدا
شامل حال همه ما باشه در دنیا و آخرت
🌹🌹🌹
امروز با معرفی #شهید_محمد_حسین_بشیری در خدمت بزرگواران بودم
#همدان
شادی روح شهدا بخصوص #شهید_محمد_حسین_بشیری قرائت فاتحه+صلوات+وعجل فرجهم
ان شاءالله ک این دنیا و آخرت شفیع همه مون باشن
با ارسال پیامهای معرفی شهدا در ثوابش شریکش باشید که زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست اجرتون با 🌷ـشهدا
با تشکر #خادم_نوشت
جهت #انتقاد و #پیشنهاد پذیرای شما بزرگواران هستم
👇👇👇
@zahra_mab_62
#التماس_دعای_فرج
#التماس_دعا_برای_همه
#التماس_دعای_حقیر
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
May 11
چرا #غروب_جمعه ها #دلگیر می شود؟
از یکی از #بزرگان #اهل_معنی پرسیدم:
علت اینکه عصرهای جمعه دل انسان می گیرد و غمگین می شود چیست؟
فرمود:
« چون در آن لحظه قلب مقدس امام عصر (ارواحنا فداه) به سبب عرضه اعمال انسان ها، ناراحت و گرفته است، آدم و عالم متأثر می شود. او قلب و مدار وجود است. »
#مهدی(عج)
#صاحب_الزمان
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4