eitaa logo
🇮🇷روایت خاص
6.8هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
20هزار ویدیو
144 فایل
ارتباط با مدیر @ZOHOR11 تولید محتوای تخصصی کانال موضوعات👇 🌟هویت ملی... 🌟وحدت ملی... ۱۴۰۱/۹/۱۹
مشاهده در ایتا
دانلود
ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود اما... 🔻 پسرم از روی پله‌ها افتاد. دستش شکست. بیشتر از من، عبدالحسین هول کرد. بچه را که داشت به‌شدت گریه می‌کرد، بغل گرفت. از خانه دوید بیرون. چادر سرم کردم و دنبالش رفتم. ماتم برد وقتی دیدم دارد می‌رود طرف خیابان. تا من رسیدم بهش، یک تاکسی گرفت. در آن لحظه‌ها‌، ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود. 👤 راوی: همسر 📚 برگرفته از کتاب ۲ «منزل برونسی» 📛 🍃 ➺ @RevayateKhass👈عضویت 💌مارو به دوستاتون معرفی کنید.
گفت: «توی دنیا بعد از شهادت فقط یک آرزو دارم اونم اینکه تیر بخوره به گلوم.» تعجب کردیم بعد گفت: یه صحنه از عاشورا همیشه قلبمو آتیش می زنه بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر... والفجر یک بود که مجروح شد یه تیر تو آخرین حد گردنش خورده بود به گلوش وقتی می بردنش داشت از گلوش خون می آمد می گفت: آرزویی ندارم مگر شهادت 🕊🌹 @RevayateKhass