eitaa logo
🇮🇷روایت خاص
6.8هزار دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
19.9هزار ویدیو
144 فایل
ارتباط با مدیر @ZOHOR11 تولید محتوای تخصصی کانال موضوعات👇 🌟هویت ملی... 🌟وحدت ملی... ۱۴۰۱/۹/۱۹
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏿شماتت و گلایه دوستان در این لحظه و انگشت اتهام و اهانت به سوی هم گرفتن، زمین‌زدن و شکستن سبویی است که تَرَک برداشته... جهان را جان‌ها می‌سازند. اگر در جان خود کینه و کدورتی از برادرت داری، راه گرفتن جهان هم مسدود خواهد شد؛ گفت: آری به "اتفاق" جهان می‌توان گرفت. @RevayateKhass
🇮🇷روایت خاص
🔺️ #راز ▪️کمتر از ۶ دقیقه درباره‌ی: ▪️به خودمان بازگردیم؛ آیا تذکر و نهی از منکر دیگران از موضع
این حرف به مذاق برخی دوستان خوش نیامد... چه باک. برافروختن دو وجه دارد: گاهی ناشی از غیرت نسبت به حقیقت است(که این غیرت همان نور الهی است) و اغلب ناشی از ترس. ما می‌ترسیم که ضعیف و منزوی باشیم، پس به‌ناگاه به فکر "تاثیرگذاری" می‌افتیم. می‌خواهیم تاثیر بگذاریم تا "خود"مان را توسعه بدهیم. ولی این است و جز این نیست که آن‌که می‌خواهد تاثیر بگذارد، تأثیر نخواهد گذاشت. اثر از کسی که به دنبال آن است، مخفی می‌شود. اثر جز در نفس ویرانه طلوع نمی‌کند. اثر از چاه برمی‌آید نه از پشت دیوارهای بلند کاخ‌هایی که در نفس بنا کرده‌ایم. اثر نتیجه‌ی هم‌نوایی است و هم‌نوایی از مهر است و مهر با اراده‌ی به‌ سلطه و سیطره و تاثیرگذاری بیگانه است. @RevayateKhass
بسیاری از آنها که در حجاز هم‌عصر پیامبر بودند، اعجاز قرآن را درمی‌یافتند ولی چون نمی‌توانستند عقیده خود را رها کنند، ایمان نمی‌آورند. امروز بسیاری هستند که اساساً اعجاز قرآن را نمی‌فهمند و در باطن تفاوتی بین قرآن و کتابهای تاریخی دیگر قائل نیستند، هرچند احتیاطاً حرمت آنرا نگه می‌دارند. همان‌ها که در پاسخ به این پرسش رایج "معجزه پیامبر اسلام چیست؟" سریعاً خواهند گفت: قرآن. جاهلیت آن عربِ ۱۴ قرن پیش که اعجاز را می‌فهمید و ایمان نمی‌آورد، بیشتر بود یا جاهلیت امثال ما که اعجاز قرآن را اساساً نمی‌فهمیم؟ جاهلیت معاصر به این معنا که عقل علم‌زده‌ی ما توان ارتباط با معانی قرآن را نداشته باشد، مهلکت‌تر از جاهلیت اولی نیست؟ _______________________________ {پایگاه‌ خبری‌،فرهنگی روایت‌‌ِ خاص} ╭ ╰┈➤@RevayateKhass
🔻این جمله را از متفکر مهم دوران ما، "بیونگ چول‌هان" به‌خاطر بسپرید: "افسردگی نوعی مرض ناشی از خودشیفتگی است و مشخصۀ افرادی است که به‌واسطۀ جست‌وجوی موفقیت از درون تهی شده‌اند." این اتفاق از رهگذر تبدیل سوژه به پروژه می‌گذرد. هرکدام از ما مشغول بهره‌برداری بیشتر از خودمان هستیم و بازدهی خود را در نسبت با آرزوهایمان ارزیابی می‌کنیم. "دست و پا زدن برای موفقیت" حتی با حصول بخشی از اهداف، مایه فروپاشی روانی است. از این رو ما دیگر اهل "طرب" نیستیم. طرب، رضایتمندی است و رضایتمندی تابعی از دست‌وپا زدن برای موفقیت نیست. رضایتمندی از مقوله ایمان است نه عمل. این قافله عُمر عجب می‌گذرد دریاب دمی که با طرب می‌گذرد پور 🍃 را دنبال کنید 👇 💥@RevayateKhass
جنگ اخیر همه اولویت‌هایمان را به‌هم ریخت. اینکه چه کاری الان لازم است، ضروری‌تر است، فوری تر است... حتی کتاب‌های روی میز از من می‌پرسند آیا الان وقت مطالعه کتابی مثل من است؟ برنامه‌های فردا، هفته بعد، ماه آینده... برای زمانی بیرون از زمان اکنون تنظیم شده بود. حالا باید همه را تغییر داد. چه بسا حتی رژیم غذایی؛ جنس روابط با دیگران، سفرها، سرگرمی‌ها... اگر جنگ به ما هشدار داده باشد که چیزهایی که در گمان و پندار شما دور بود، بسیار نزدیکتر از چیزی است که فکر می‌کردید... اگر از آن آدمها هستید که می‌توانید مستقلاً برنامه‌ها و اولویت‌ها و فوریت‌های‌تان را تغییر بدهید، خیلی خوش‌بختید. بسیاری هستند که تغییر برای‌شان محال یا وابسته به چندین متغیر بیرون از اراده‌ی آنهاست. مثلا کسانی‌که زندگی‌شان به سرمایه‌گذاری در دلار، طلا، بورس، مِلک، ماشین و... گره خورده! ذهن و قلب آنها به میله‌های نمودارهای بازارهای جهانی قلاب شده. بالا و پایین رفتنش به اراده‌هایی در برج‌های نیویورک یا پستوهای سبزه میدان متصل است. بی‌اراده در تغییر یا ثبات. هنگام جنگ، که مرحله‌ای از ظهور است، بسیاری به اضطراب می‌افتند که کاش بتوان زمان ظهور -جنگ- را به تاخیر انداخت تا کارهایشان به سرانجام و سامان (سود مورد انتظار) برسد. یا آنها که در آستانه فارغ‌التحصیلی یا استخدام در یک اداره یا شرکت‌اند، یا یک قدم مانده تا موفقیتی بزرگ را در چیزی کسب کنند... حتی آنها که برای تابستان بلیط رزرو کرده‌اند، یا حتی آنها که طبق برنامه عبادی‌شان تصمیم داشتند به حج عُمره یا کربلا بروند. تغییر که همان اراده الهی در شکستن تصمیم بندگان است، در برابر آرزو و اراده ماست. اینچنین است که حج و زیارت کربلا چنانچه بیرون از پرانتز جنگ و ظهور باشد، ما را به حالی می‌اندازد که آرزوی تاخیر در ظهور را داشته باشیم. هرچند بر زبان دعای فرج بخوانیم! برنامه‌های‌مان را مرور کنیم؛ حقیقتاً توان و آمادگی تغییر تمام عیار آنها را داریم؟ یا جان و قلب ما ثبات و سکوت و سکون و عدم تغییر را می‌طلبد؟