انجمن راویان شهرستان بهشهر
🍀مثل چمران بمیرید !
💎چمران وقتی یتیمخانهای را در لبنان دایر کرده بود، در آن فضا به خانم خودش میگوید ما غذایی را منبعد میخوریم که این یتیمها میخورند. خانمش میگوید یک وقت مادر من یک غذای گرم و خوبی را پخته بود برای من و مصطفی. مصطفی دیروقت آمد خانه. بهش گفتم که بیا این غذا را بخور. آمد بنشیند بخورد برگشت از من پرسید که آیا بچهها هم از همین غذا خوردند؟ من به چمران گفتم نه، بچهها غذای یتیم خانه را خوردند، این غذا را مادرم پخته برای شما، شما بنشین بخور.
💎 میگوید چمران با تمام گرسنگیای که داشت و ولعی که برای خوردن این غذا داشت، غذا را گذاشت کنار و گفت نه! ما که قرار گذاشتیم فقط غذایی را بخوریم که بچهها بخورند. خانم چمران میگوید که من بهش گفتم بچهها که الآن خواب هستند! شما که همیشه رعایت میکنی، حالا ایندفعه مادر من غذا درست کرده، بخور دیگر!
💎میگوید چمران شروع کرد اشک ریختن. گفت بچهها خواب هستند، خدای بچهها که بیدار است ! این در کلمات حضرت امام کمتر به چشم میخورد اسم خاص ببرند و او را اسوه قرار بدهند. فرمود مثل چمران بمیرید.
#شهید_چمران
@Revayate_ravi
🔴طي عمليات تفحص،در منطقه چيلات، پيكر دوشهيد پيدا شد... يكي از اين شهدا نشسته بود و با لباس و تجهيزات كامل به ديوارتكيه داده بود.لباس زمستانی هم تنش بود. شهيد ديگري لاي پتو پيچيده شده بود. معلوم بود كه اين درازكش مجروح شده است.اما سر شهيد دوم بر روي دامن اين شهيد بود، يعني شهيد نشسته سر آن شهيد دوم را به دامن گرفته بود.
🔴خوب، پلاك داشتند ، پلاكها را ديدم كه بصورت پشت سرهم است. ۵۵۵ و ۵۵۶ ،فهمیدیم که آنها باهم پلاک گرفته اند.معمولااینها که باهم خیلی رفیق بودند، باهم می رفتند پلاک می گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم درکامپیوتر دیدیم آن شهیدی که نشسته است، پدراست و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است.
🔴شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه بابلسر./ فارس پلاس
@Revayate_ravi
🍃🍂
یوسف گمگشته باز آمد!؟ نیامد حافظا ..
تازه کنعان دِه به دِه دنبال یوسف میرود!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Revayate_ravi
📌خاله معصومه....
علاقه خاصی به حضرت معصومه(س) داشت.
اونقدر با ایشون حس راحتی داشت که گاهی من تعجب میکردم.
صداش میکرد «خاله معصومه».
هرچی که می خواست، یکسره میرفت خدمت خانم.
می گفت خاله معصومه خیلی مهربون و مهمون نوازه و تا حالا نشده که به من جواب رد بده.
میگفت: من شما رو از حضرت معصومه خواستم و بهم دادن.
راوے:همسرشهید
#شهیدسیدرضاطاهر🌷
🦋شادیارواحطیبهشهداصلوات🦋
@Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
📌خاله معصومه.... علاقه خاصی به حضرت معصومه(س) داشت. اونقدر با ایشون حس راحتی داشت که گاهی من تعجب
#حضرت_معصومه(س)
میشه ما هم از زبان سید رضا طاهر باهات حرف بزنیم....
خاله #معصومه میشه یه نگاهی هم به ما بکنی و کاسههای گداییمون رو پُر کنی🙏
✅دو روایت خواندنی از خادم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
شهید مدافع حرم علی اکبر عربی
🖌🔰وقتی منزلمان را به قم منتقل کردیم علی اقا گفت میخواهم خادم حرم بی بی بشوم. اینقدر دوندگی کرد تا اخرش کارش درست شد و به ارزوش رسید.
شد خادم حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها...
درست وقتی هم میخواست به سوریه اعزام شود همینجور بال بال میزد تا اعزامش درست شود به هرجا که میتونست میرفت بااینکه دیسک کمر داشت و در سپاه معاف از رزمش کرده بودند اما گوشش بدهکار جواب های منفی نبود انقدر پیگیر شد تا اخرش کارش درست شد
شد مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها
هرموقع شهرستان میرفتیم به هرکسی که می رسید میگفت ما یه زائر سرا در قم داریم تشریف بیاورید!
اولش خیلی ها متوجه نمی شدند منظور علی اقا چیست!؟ اما بعد از مکثی دوزاری شان می افتاد که منظور علی اقا همان خانمان هست.
علی اقا به مهمانانی که از شهرستان به منزلمان می امدند می گفت زائر حضرت معصومه و خانه مان رازائر سرا
می دانست.
به همین نیت ییشتر وقت ها که مهمان داشتیم بیشتر کمکم میکرد تا به خیال خودش از زائران بی بی پذیرایی کرده باشد.
📙برشی از کتاب خاطرات
🌹 شهید علی اکبر عربی
فصل اول به روایت همسر شهید
@Revayate_ravi