eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب عروسی غیب شان زد، عروس و داماد. نگرانشان شده بودیم. از خانه که راه افتاد بودند بعد دو ساعت هنوز نرسیده بودند سالن. مهمان‌ها داشتند می رفتند که سرو کله شان پیدا شد. رفته بودند بهشت زهرا(س) سر مزار شهدا. برادر خانمش از دوست های قدیم جنگش بود. همان جا به خانمش گفت: " اینجا کنار قبر برادرت جای من است." @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"عاشق" اگر می‌شوید عاشق رفتار آدم‌ها نشوید، آدم‌ها گاهی حالشان خوب است گاهی بد! "عاشق افکارشــــان" شوید که: افکــار حتی در بدترین حالتِ آدم‌ها نیز تغییر نمیکنند... @Revayate_ravi
+حاج‌آقاپناهیان‌میگفت: آقا صبح به عشق شما چشم باز میڪنه این عشق فهمیدنے نیست...!😔 بعدما صبح ڪه چشم باز میڪنیم بجایِ عرض ارادت به محضر آقا گوشیامونُ چڪ میڪنیم! ⁉️ @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یعقوب می داند که یوسف را به فروخته اید، چرا توبه نمی کنید ؟ @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕عشــــــــــق حسين ع ، من است داشتيم پيكر شهدا را با كشتگان بعثى تبادل مي كرديم . ژنرال حسن الدورى ، رئيس كميته ى رفات ارتش عراق گفت : « چند شهيد هم ما پيدا كرديم كه تحويلتان مى دهيم، به فهرستتان اضافه كنيد »✍  يكي از شهدايي كه عراقي ها كشف كرده بودند ، پلاک نداشت . سردار باقر زاده پرسيد:« از كجا مى گيد اين جنازه ايرانيه ؟ هيچ مدركى براى تشخيص هويت نداره❗️» ژنرال بعثى كه ما ايرانى ها را خوب شناخته بود ، گفت : « همراه اين شهيد پارچه ى  قرمزي بود كه روى آن نوشته بود" ❤️ " ... فهميديم است ... » @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ شهید مدافع حرم حامد جوانی ✅متولد ۱۳۶۹ ✅ اهل تبریز ✅حامد و برادر بزرگش امیر از کودکی هیاتی بودند ... ✅ ترک ها به کسانی که زیاد اهل هیات و روضه باشند می گویند ، یعنی عاشق امام حسین (ع) ✅ هردو برادر از همان اول شده بودند ... ✅ حامد شیفته ی حضرت عباس بود و میگفت اگر روزی ریش سفید هیات شدم به همه ی روضه خوان ها می گویم روضه ی حضرت عباس را بخوانند ... @Revayate_ravi
✅حامد دیپلم گرفت و مانند برادرش امیر وارد سپاه شد ... ✅و بعد وارد دانشکده ی افسری توپخانه سپاه شد .. ✅در مسابقات کشوری تیراندازی توپخانه ی سپاه مقام اول را آورد ... ✅حامد آنقدر ماهرانه گرا میداد که همه میگفتند : [ حامد میتونه استکان رو از راه دور نشونه بگیره و با توپ بزنه ] ✅برای رفتن به سوریه ثبت نام کرد اما نمیدانست چطوری به مادرش بگوید .. ✅ولی وقتی قضیه را گفت مادرش اینطور جواب داد : من راضیم ، من به این نیت اجازه دادم لباس سپاه رو بپوشی که راه امام حسین (ع) رو ادامه بدی ... ✅من اگر ده تای مثل توراهم داشتم به هیچ کدامتان نمیگفتم نرین ✅حامد همانجا از مادرش قول گرفت که اگر مجروح یا شهید شد نگذارد کسی اشکهایش را ببیند ... @Revayate_ravi