eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
موتور آرمان دزدیده بودند. چند روز قبل از شهادتش دنبال وام بود تا برای خودش موتور بخره؛ برای کمک هزینه هم می‌خواست انگشترش بفروشه. هربار که قصد این کار می‌کرد می‌گفت: دلم نمیاد این انگشتر رو بفروشم. به همه ضریح ها متبرکش کردم. آخر سر هم با انگشترش روضه ها رو برای ما زنده کرد. یادِ انگشتریِ تو شده داغِ دلِ ما 💔 [۶ آبان سالگرد شهادت شهید آرمان علی‌وردی]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر زنان ایرانی برهنه شوند، چه می‌کند؟ ♨️ وقتی پوشش روی دختران آمریکایی تأثیر گذاشت! برشی از سخنرانی 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
شهید والامقام شیخ ‎ مبارز فلسطینی سوریه‌ای تبار بود که سال‌ها علیه مهاجرت یهودیان به فلسطین و سلطه‌گری بریتانیا و اشغالگری صهیونیست‌ها مبارزه کرد ‌و ۸۸ سال پیش توسط نیروهای انگلیسی به شهادت رسید و در نزدیکی حیفا به خاک سپرده شد. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
1.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آوینی ها فتح نهایی را روایت خواهند کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍کودک یتیمی که فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله شد شهید علی شفیعی طبق روایت مادرش... 🔹سختی های زیادی کشیدم تا تنها فرزند پسرم را بزرگ کردم سه سال همسرم و دخترم در بستر بیماری بودند و من هم مرد خانه بودم و هم مادر خانواده و در این مدت سختی های زیادی را متحمل شدم. 🔸بچه ام مدرسه می رفت و من هر صبح برای کار کردن سرکوره های آجر پزی می رفتم و غروبها در حالی که توان راه رفتن نداشتم به خانه بازمی گشتم و گاها در راه از شدت خستگی مرگم را از خدا می خواستم. 🔹حتی در برخی از مواقع در زیر برف و باران گدایی می کردم ولی نمی گذاشتم بچه ام بداند که من کجا می روم و چه کار می کنم چون می گفتم غصه می خورد. 🔸علی آن روزها از من می پرسید مادر چرا پاهایت تاول زده؟ 🔹می گفتم: مادر چیزی نیست بر اثر سرما این جور شده است. 🔸به خاطر شرایط سخت زندگی ما یک نان را که می گرفتیم تا سه روز از آن می خوردیم. 🔹هنوز انقلاب نشده بود که پدرش و خواهرش فوت کردند هیچ پولی نداشتیم. 🔸در یک خرابه زندگی می کردیم و پسرم تنها یک دست لباس داشت وقتی من آن لباس ها را می شستم او لباس دیگری برای پوشیدن نداشت و در سرما طاقت می آورد تا دوباره لباس هایش خشک شود و می پرسیدم مادر سردت هست ؟ می گفت: نه مادر کدام سرما! 🔹وقتی برای کار به بیرون می رفتم برای اینکه همسایه ها ندانند که ما چیزی برای خوردن نداریم آب درون قابلمه می ریخت و می گذاشت روی اجاق تا آب بجوشد و اگر همسایه چیزی می آورد می گفت: مادرم برایم غذا بار گذاشته نمی خواهیم. 🔸اما کدام غذا تنها آب بود که بخار می کرد بله فرزند من با این شرایط بزرگ شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد شاید دعای مادرت زهرا بگیرد آقا بیا تا با ظهور چشمهایت این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد آقا بیا تا این شکسته کشتی ما آرام راه ساحل دریا بگیرد آقا بیا تا کی دو چشم انتظارم شبهای جمعه تا سحر احیا بگیرد پایین بیا، خورشید پشت ابر غیبت تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد آقا خلاصه یک نفر باید بیاید تا انتقام سیلی زهرا بگیرد علی اکبر لطیفیان 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاریخ همان است، حسینی و یزیدی …
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا