📚 #سه_دقیقه_در_قیامت
#حسابرسی
#بخش_اول
📌جوان پشت میز ، به آن کتاب بزرگ اشاره کرد. وقتی تعجب 😳من را دید ، گفت : کتاب خودت هست، بخوان. امروز برای حسابرسی ، همین که خودت آن را ببینی کافی است. چقدر این جمله آشنا بود. در یکی از جلسات قرآن ، استاد ما این آیه را اشاره کرده بود : << اقرا کتابک ، کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا >>(اسراء 14). این جوان درست ترجمه این آیه را به من گفت. نگاهی به اطرافیانم کردم. کمی مکث کردم و کتاب را باز کردم.
📖بالای سمت چپ صفحه اول ، با خطی درشت نوشته بود : << 13 سال و 6 ماه و 4 روز >>. از آقایی که پشت میز بود پرسیدم: این عدد چیه؟😳 گفت سن بلوغ شماست. شما دقیقا در این تاریخ به بلوغ رسیدی. توی ذهنم بود که این تاریخ ، یکسال از پانزده سال قمری کمتر است. اما آن جوان که متوجه ذهن من شده بود گفت : نشانه های بلوغ فقط این نیست که شما در ذهن داری. من هم قبول کردم.
قبل از آن و در صفحه سمت راست ، اعمال خوب زیادی نوشته شده بود. از سفر زیارتی مشهد تا نماز های اول وقت و هیات و احترام به والدین و ... .
🔸پرسیدم: این ها چیست؟ گفت : این ها اعمال خوبی است که قبل از بلوغ انجام دادی. همه این کارهای خوب برایت حفظ شده👌. قبل از اینکه وارد صفحات اعمال پس از بلوغ شویم ، جوان پشت میز نگاهی کلی به کتاب من کرد و گفت : نمازهایت خوب و مورد قبول است. برای همین وارد بقیه اعمال می شویم. یاد حدیثی افتادم که پیامبر ص فرمودند : نخستین چیزی که خدای متعال بر امتم واجب کرد ، نمازهای پنج گانه است و اولین چیزی که از کارهای آنان به سوی خدا بالا می رود، نمازهای پنج گانه است و نخستین چیزی که درباره آن از امتم حسابرسی می شود ، نمازهای پنج گانه است.
🔹من قبل از بلوغ نماز را شروع کرده بودم و با تشویق های 👏پدر و مادرم ، همیشه در مسجد🕌 حضور داشتم.کمتر روزی پیش می آمد که نماز صبحم قضا شود. اگر یک روز خدای ناکرده نماز صبحم قضا می شد ، تا شب خیلی ناراحت و افسرده بودم. این اهمیت به نماز را از بچگی 👦🏻آموخته بودم و خدا را شکر همیشه اهمیت می دادم. وقتی آن ملک ، یعنی جوان پشت میز به عنوان اولین مطلب ، اینگونه به نماز اهمیت داد و بعد به سراغ بقیه اعمال رفت ، یاد حدیثی افتادم که معصومین ع فرمودند: اولین چیزی که مورد محاسبه قرار می گیرد نماز است. اگر نماز قبول شود ، بقیه اعمال قبول می شود. و اگر نماز رد شود.... .
📒خوشحال 😊شدم. به صفحه اول کتابم نگاه کردم. از همان روز بلوغ ، تمام کارهای من با جزئیات نوشته شده بود.کوچکترین کارها. حتی ذره ای کار خوب و بد را دقیق نوشته بودند و صرف نظر نکرده بودند. تازه فهمیدم که << فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره>> یعنی چه؟ هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم ، آن ها جدی جدی نوشته بودند!
📕در داخل این کتاب ، در کنار هر کدام از کارهای روزانه من ، چیزی شبیه یک تصویر کوچک وجود داشت که وقتی به آن خیره می شدیم ، مثل فیلم به نمایش در می آمد. درست مثل قسمت ویدئو در موبایل های جدید ، فیلم آن ماجرا را مشاهده می کردیم. آن هم فیلم سه بعدی😁 با تمام جزئیات! یعنی در مواجه با دیگران ، حتی فکر افراد را هم می دیدم. لذا نمی شد هیچ کدام از آن کار ها را انکار 🤐کرد.غیر از کارها حتی نیت های ما ثبت شده بود. آن ها همه چیز را دقیق نوشته بودند.
📙جای هیچ گونه اعتراضی🥴 نبود. تمام اعمال ثبت بود. هیچ حرفی هم نمی شد بزنیم. اما خوشحال 😊بودم که از کودکی ، همیشه همراه پدرم در مسجد و هیات بودم. از این بابت به خودم افتخار می کردم و خودم را از حالا در بهترین درجات بهشت می دیدم. همین طور که به صفحه اول نگاه می کردم و به اعمال خوبم افتخار می کردم ، یکدفعه دیدم ، یکی یکی اعمال خوبم در حال محو شدن 😱است! صفحه پر از اعمال خوب بود اما حالا تبدیل به کاغذ سفید شده بود! 😳با عصبانیت به آقایی که پشت میز بود گفتم : چرا این ها محو شد؟ مگه من این کارهای خوب رو نکردم!؟
نثار #شهداء🌹 صلوات💐💐💐
@Revayate_ravi
#خالڪوبی_تا_شهـادت
👈 #شهیدمجیدقربانخانی 💐
#قسمت_هشتم
میگفت میروم آلمان، اما از سوریه سر درآوردمجید تصمیمش را گرفته است؛ اما با هر چیزی شوخی دارد.
حتی با رفتنش.حتی با شهید شدنش.
مجید تمام دنیا را به شوخی گرفته بود.
عطیه درباره رفتن مجید و اتفاقات آن دوران میگوید: «وقتی میفهمیم گردان امام علی رفته است.
ما هم میرویم آنجا و میگوییم راضی نیستیم و مجید را نبرید. آنها هم بهانه میآورند ڪه چون رضایتنامه نداری، تک پسر هستی و خالڪوبی داری تورانمی بریم و بیرونش میڪنند.
بعدازآن گردان دیگری میرود ڪه ما بازهم پیگیری میڪنیم و همین حرفها را میزنیم و آنها هم مجید را بیرون میاندازند.
تا اینڪه مجید رفت گردان فاتحین اسلامشهر و خواست ازآنجا برود.
راستش دیگر آنجا را پیدا نڪردیم (خنده) وقتی هم فهمید ڪه ما مخالفیم.
خالی میبست ڪه میخواهد به آلمان برود بهانه هم میآورد ڪه ڪسبوکار خوب است. ما با آلمان هم مخالف بودیم مادرم به شوخی میگفت مجید همه پناهجوها را میریزند توی دریا ولی ما در فکر و خیال خودمان بودیم.
نگو مجید میخواهد سوریه برود و حتی تمام دورههایش را هم دیده است.
ما روزهای آخر فهمیدیم ڪه تصمیمش جدی است.
مادرم وقتی فهمید پایش میگیرد و بیمارستان بستری میشود.
هر ڪاری ڪردیم ڪه حتی الکی بگو نمیروی.
حاضر نشد بگوید.
به شوخی میگفت: «این مامان خانم فیلم بازی میڪند که من سوریه نروم»
وقتی واڪنشهایمان را دید گفت ڪه نمیرود.
چند روز مانده به رفتن لباسهای نظامیاش را پوشید و گفت: «من ڪه نمیروم ولی شما حداقل یڪ عڪس یادگاری بیندازید ڪه مثلاً مرا از زیر قرآن رد ڪردهاید.
من بگذارم در لاین و تلگرامم الڪی بگویم رفتهام سوریه.
مادر و پدرم اول قبول نمیڪردند.
بعد پدرم قرآن را گرفت و چند عکس انداختیم.
نمیدانستیم همهچیز جدی است.
#ادامہ_دارد...
✨به نیت شهید سردار قاسم سلیمانی و شهید مجید قربانخانی برای ظهور امام زمان عج صلوات بفرستیم🌹
@Revayate_ravi
انجمن راویان شهرستان بهشهر
دوازده نفر بودند که رفتند قله را آزاد کنند.
محمود اخلاقی شهید شد، علی آقا هم زخمی شد.
وقتی برگشتیم، علی آقا گفت: می دونم چرا شهید نشدم...
وقتی میرفتیم بالای قله یه چشمهی آب دیدم، با خودم گفتم وقتی برگشتم، اینجا آب تنی میکنم.
همین تعلق به دنیا باعث شد زخمی بشم ولی ...
شهید #علیآقای_ماهانی
@Revayate_ravi
۱ اردیبهشت ماه #سالروزعملیات #بازی_دراز1 گرامی باد .
نام عملیات :بازی دراز
زمان اجرا :۱ تا ۹ اردیبهشت ماه ۱۳۶۰
محل نبرد : غرب سرپل ذهاب
نوع عمليات: نيمه گسترده
فرماندهي: مشترك
سازمان: مشترك
تجهیزات منهدم شده نیروهای عراقی: ۵۴ دستگاه تانک و نفربر ۳ فروند هواپیما ۲ فروند هلیکوپتر ۲ دستگاه ادوات مهندسی
غنائم جنگی ایران: ۱۲ دستگاه تانک و نفربر ۵ دستگاه ادوات مهندسی
تعداد تلفات نیروهای عراقی: ۱۵۰۰ نفر کشته و زخمی ۷۰۰ نفر اسیر
@Revayate_ravi
شهيد والا مقام و عارف به معارف ايثار و شهادت، شهيد دكتر بهشتي، براي بسيجيان و عاشقان چه زيبا بيان كرده است:
عرفان واقعي، خانقاهش در بازي دراز است.
@Revayate_ravi
#معرفی_عملیات
#عملیات_بازی_دراز_1
ارتفاعات سختگذر بازی دراز با قلههای بلند و شیبهای تند و بریدگیهای ممتد از اهمیت ویژهای در منطقه مرزی استان کرمانشاه برخوردار است این ارتفاعات به مثابه عرضه بزرگی درون مثلث قصرشیرین _ گیلان غرب_ سرپل ذهاب واقع شدهاست و برمنطقه تسلط کامل دارد نیروهای عراقی در روزهای آغازین جنگ از بازی دراز برای دیده بانی استفاده میکرد اما ویژگیهای این ارتفاعات موجب شد با فعالیتهای مهندسی روی آن جاده سازی شود و یگانهای عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین سرپل ذهاب را نیز زیر دید خود بگیرند.
برای گرفتن این امتیاز مهم از نیروهای عراقی پس از سه ماه کار نیروهای شناسایی سپاه پاسداران، قرارگاه مقدم غرب سپاه پاسداران و ارتش نخستین عملیات نیمه گسترده را در این منطقه طرح ریزی کردند که با نام عملیات بازی دراز در تاریخ ۱۳۶۰/۲/۱ آغاز شد و به مدت ۸ روز طول کشید و طی آن نیروهای ایرانی و عراقی بارها به تک و پاتک متقابل پرداختند. نیروهای عراقی با استفاده از پشتیبانی هوایی یگانهای خود را حمایت میکردند اما رزمندگان ایرانی از جاده و حمایت هوایی کافی و پشتیبانی آتش محروم بودند در نتیجه نتوانستند روی تمام هدفها مستقر شوند، با وجود این، از بین قلههای منطقه سه قله آن را اشغال و تثبیت کردند و تنها در تثبیت قله ۱۱۵۰ و یکی از قلههای ۱۱۰۰ ناکام ماندند. در این عملیات هوانیروز ارتش نقش بسزایی ایفا نمود و طی آن خلبان علیاکبر شیرودی به شهادت رسید.
نام بازی دراز نامی است پرآوازه كه بسیار از آن شنیده ایم . ارتفاعاتی به مثابه عارضه بزرگی درون مثلث قصرشیرین ـ گیلان غرب و سرپل ذهاب كه بر منطقه تسلط كامل دارد.
دشمن در روزهای آغازین جنگ از بازی دراز برای دیده بانی استفاده می كرد اما ویژگی این ارتفاعات موجب شد با فعالیت های مهندسی روی آن جاده سازی شود و یگان های عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین سرپل ذهاب را نیز زیر دید خود بگیرند. برای گرفتن این امتیاز مهم از دشمن پس از سه راه كار نیروهای شناسایی سپاه قرارگاه مقدم غرب سپاه و ارتش نخستین عملیات نیمه گسترده را در این منطقه طرح ریزی كردند كه با نام عملیات بازی دراز در تاریخ 1/ 2 /1360 آغاز شد و به مدت 8 روز طول كشید و طی آن نیروهای خودی و دشمن با رها به تك و پاتك متقابل پرداختند.
ارتفاعات سختگذر بازی دراز با قلههای بلند و شیبهای تند و بریدگیهای ممتد از اهمیت ویژهای در منطقه مرزی استان کرمانشاه برخوردار است این ارتفاعات به مثابه عرضه بزرگی درون مثلث قصرشیرین _ گیلان غرب_ سرپل ذهاب واقع شدهاست و برمنطقه تسلط کامل دارد نیروهای عراقی در روزهای آغازین جنگ از بازی دراز برای دیده بانی استفاده میکرد اما ویژگیهای این ارتفاعات موجب شد با فعالیتهای مهندسی روی آن جاده سازی شود و یگانهای عراق در آنجا مستقر شوند و ضمن افزایش سلطه بر قصرشیرین سرپل ذهاب را نیز زیر دید خود بگیرند.
برای گرفتن این امتیاز مهم از نیروهای عراقی پس از سه ماه کار نیروهای شناسایی سپاه پاسداران، قرارگاه مقدم غرب سپاه پاسداران و ارتش نخستین عملیات نیمه گسترده را در این منطقه طرح ریزی کردند که با نام عملیات بازی دراز در تاریخ ۱۳۶۰/۲/۱ آغاز شد و به مدت ۸ روز طول کشید و طی آن نیروهای ایرانی و عراقی بارها به تک و پاتک متقابل پرداختند. نیروهای عراقی با استفاده از پشتیبانی هوایی یگانهای خود را حمایت میکردند اما رزمندگان ایرانی از جاده و حمایت هوایی کافی و پشتیبانی آتش محروم بودند در نتیجه نتوانستند روی تمام هدفها مستقر شوند، با وجود این، از بین قلههای منطقه سه قله آن را اشغال و تثبیت کردند و تنها در تثبیت قله ۱۱۵۰ و یکی از قلههای ۱۱۰۰ ناکام ماندند. در این عملیات هوانیروز ارتش نقش بسزایی ایفا نمود و طی آن خلبان علیاکبر شیرودی به شهادت رسید.
#ادامه👇
@Revayate_ravi
شرح عملیات
جبهه غرب به خاطر طبیعت کوهستانی که دارد اصلاً ماهیت جنگ در آن متفاوت است . در این جبهه (ایلام و کرمانشاه) عراقی ها توانستند با تصرف شهرها و ارتفاعات مرزی ایران یک کمربند دفاعی در برابر دشت بی دفاع بغداد تشکیل دهند . ارتفاعات بازی دراز در غرب شهر سرپل ذهاب مهمترین ارتفاعی بود که دشمن در جبهه غرب در اختیار داشت زیرا از یک سو بر دشت و شهر سرپل ذهاب و پادگان ابوذر (مهمترین پادگان مرزی در جبهه غرب) و راههای ارتباطی آن کاملاً مسلط بود و از سوی دیگر یک مانع طبیعی عالی برای دفاع عراق از شهر های قصرشیرین و خانقین محسوب می شد . به همین دلایل بود که نبردهای سختی برای آزادسازی این ارتفاعات در گرفت که عملیات بازی دراز یکی از مهمترین آنها می باشد .
در این عملیات که یکی از اولین تجربه های بزرگ همکاری مشترک سپاه و ارتش در سایه بی اعتمادی روزافزون به شخص بنی صدر بود ، نیروهای عمل کننده از شمال و جنوب دشت ذهاب به ارتفاعات بازی دراز یورش بردند . عکس العمل عراق برای حفظ ارتفاعات منجر به یک نبرد شدید چند روزه گردید و عاقبت نیروهای ایران موفق به آزادسازی قله های جنوبی ارتفاعات شدند اما قله های شمالی همچنان در دست دشمن باقی ماند . ضمن اینکه عدم آزادسازی پخش شمالی بازی دراز باعث شد تا نیروهای ایران برای کاهش تلفات از بخشی از غرب دشت ذهاب عقبنشینی کنند .
عمليات غرور آفرين
اوايل ارديبهشت ماه يادگار حماسه و عمليات غرور آفرين (بازي دراز) است و اين عمليات درحالي صورت گرفت كه رژيم بعثي با هجوم همه جانبه به سمت كشور و اشغال ارتفاعات مهم و حساس بازي دراز بر شهرستانهاي قصرشيرين، گيلانغرب و سرپلذهاب تسلط يافته و تمام تحركات اين مناطق را زيرنظر داشت.
بيش از سه ماه طرح و نقشه دلاوران سپاه اسلام در قرارگاه مقدم غرب (نجف اشرف) و جان بركفان ارتش جمهوري اسلامي براي عمليات بازي دراز، از اول ارديبهشتماه به مدت هشت روز در قالب نيمه گسترده برگزار شد.
پشتيباني خوب خلبانان جان بركف هوانيروز كرمانشاه و در راس آنها شهيد علياكبر شيرودي سبب پيروزي رزمندگان دليراسلام شد ولي به علت حجم گسترده پشتيباني هوايي و پشتيباني آتش دشمن دستيابي به دوقله 1150 و 1100متري ميسر نشد.
در اين عمليات غرورآفرين 54 تانك و نفربر دشمن، 3 فروند هواپيما، دو چرخبال و دو دستگاه ادوات مهندسي دشمن منهدم و 12 دستگاه تانك و نفربر و 5 دستگاه ادوات مهندسي آنان به غنيمت گرفته شد.
در عمليات حماسه ساز بازي دراز همچنين يك هزار و 500 نفر از لشكر دشمن كشته و زخمي شد و 700 نفر از آنان به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.
اما پايان اين عمليات در روز هشتم ارديبهشت 1360 با شهادت خلبان تيز پرواز هوانيروز كرمانشاه، كبري نشين هميشه پيروز شهيد علي اكبر (قربان) شيرودي همراه بود و اثبات اين جمله معروف كه مردان بزرگ با شهادت خود زودتر به معبود ميرسند.
همه ساله همرزمان شهدا از سراسر كشور در اين ايام با صعود به ارتفاعات بزرگ و معروف بازي دراز و برگزاري مراسم زيارت عاشورا ياد و خاطره رشادتهاي همرزمان خود را گرامي ميدارنددراين مراسم همچنين ايثارگران، جانبازان، دانشجويان، امدادگران خواهر و برادر، فرماندهان سپاه، ورزشكاران و دانش آموزان از شهرستانهاي مختلف استان هاي كرمانشاه، همدان ، تهران ، مشهد، و جمعی از جانبازان و رزمندگان شهرستان الیگودرز و ساير نقاط كشور براي گراميداشت ياد و خاطره شهداي بازي دراز و اين عمليات حضور داشتند كه به صورت جمعي به ارتفاعات بازي دراز صعود كردند. در اين صعود سراسري چندين تن از فرماندهان نظامي به بازگويي خاطرات و چگونگي شرح عمليات آزادسازي پرداختند.
@Revayate_ravi