#تلنگر⚠️
نمڪدان را ڪه پُر میڪنی
توجهی به ریختن نمڪها ندارے
اما زعفران را ڪه میسابی
به دانه دانه اش توجه میڪنی
حال آنڪه بدونِ نمڪ هیچ غذایی خوشمزه نیست،
ولی بدون زعفران ماهها و سالها میتوان آشپزے ڪرد و غذا خورد!
مراقب نمڪ های زندگیتان باشید
ساده و بی ریا و همیشه دم دستتان هستند
ولی روزے اگر نباشند
واے بر سفره زندگی ...
#محمود_معظمی
«یک شب نزدیکیهای اذان صبح خواب
دیدم که حمید گفت:
خانوم خیلی دلم برات تنگ شده
پاشو بیا مزار.. ♥️
معمولاً عصرها به سر مزارش میرفتم
ولی آن روز صبح از خواب که بیدار شدم
راهی گلزار شدم، همین که نشستم و گلها
را روی سنگ مزار گذاشتم دختری آمد و با
گریه من را بغل ورد، هقهق گریههایش
امان نمیداد حرفی بزند، کمی که آرام شد
گفت: «عکس شهیدتون رو توی خیابون
دیدم، به شهید گفتم من شنیدم شماها برای
پول رفتید، حق نیستید، باهات یه قراری
میذارم، فردا صبح میام سر مزارت، اگر
همسرت رو دیدم میفهمم من اشتباه کردم،
تو اگه بحق باشی از خودت به من یه نشونه
میدی
برایش خوابے را که دیده بودم تعریف کردم،
گفتم: «من معمولاً غروبها میام اینجا، ولی
دیشب خود حمید خواست که من اول صبح
بیام سر مزارش.»
ماجراۍخواب #شهید_مدافع_حرم
#شهید_حمید_سیاهکالی❤
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
8.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 شما این کلیپ را چند بار میبینید
🔴 و بارها به آن فکر میکنید ...
اما موضوع چیست؟!
1️⃣ آقا از یادگار بسیار با ارزش سید حسن نصرالله در منطقه میگویند.
2️⃣ شهید نصرالله از اینکه آن یادگار نماد عینی تفکر سیاسی چه کسی در منطقه است میگوید.
3️⃣ و حرف مهم و درسآموز برای اینکه چگونه از اولیای الهی برای تقرب جستن به خدای متعال استفاده کنیم ...
👈 شما این کلیپ را چند بار خواهید دید ...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
❤#عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمـــــت_دوم
چیزے نمونده بود ڪ از راه برســـن
من هنوز آماده نبودم مامان صداش در اومد
_اسمااااااء پاشو حاضر شو دیگہ الان ک از راہ برسـن انقــد منو حرص نده یکم بزرگ شو
_وای مامان جان چرا انقدر حرص میخوری الا.....(یدفہ زنگ و زدن )
دیگہ چیزی نگفتم پریدم تو اتاق تا از اصابت ترکشاے مامان در امان باشم
سریع حاضر شدم نگاهم افتاد ب آینہ قیافم عوض شده بود یہ روسرے آبے آسمانی سرم کرده بودم با یہ چادر سفید با گلهاے آبے
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
سنم و یکم برده بود بالا
با صداے مامان از اتاق پریدم بیروݧ
عصبانیت تو چهره ے مامان به وضوح دیده میشد
گفت:راست میگفتے اسماء هنوز برات زوده
خندیدم گونشو بوسیدم و رفتم آشپز خونه
اونجا رو بہ پذیرایے دید نداشت
صداے بابامو میشنیدم ک مجلس و دست گرفتہ بود و از اوضاع اقتصادے مملکت حرف میزد انگار ۲۰سالہ
مهمونارو میشناسہ
همیشہ همینطور بود روابط عمومے بالایے داره بر عکس من
چاے و ریختم مامان صدام کرد
_اسماء جان چایے و بیار
خندم گرفت مثل این فیلما
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
چادرمو مرتب کردم وارد پذیرایے شدم سرم پاییـݧ بود سلامے کردم و چاےهارو تعارف کردم
ب جناب خواستگار ک رسیدم
کم بود از تعجب شاخام بزنہ بیرون آقاےسجادے❓❓
ایـݧ جاچیکار میکنہ
ینی این اومده خواستگارے من
واے خدا باورم نمیشہ
چهرم رنگش عوض شده بود اما سعے کردم خودمـــو کنترل کنم
مادرش از بابا اجــازه گرفت ک براے آشنایے بریم تو اتاق
دوست داشتـــــم بابا اجـــازه نده اما اینطور نشد حالم خیلے بد بود
اما چاره اے نبود باید میرفتم .....
#خانوم_علے_آبادے
◀️ ادامـــــہ دارد....
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
نماهنگ ای یار به ما سر بزن.mp3
زمان:
حجم:
4.3M
دروغ نگفتهام دوستت دارم !
تو صاحباختیارِ منی ...
و دلم تنگ شده برای دیدنت !
این را ...
تسبیحهای مسجد جمکران و ...
اشکهای جاری در روضه و ...
کنجِ دنجِ حرمهایی که رفتهام ؛
گواهی میدهند !
پُر رو نیستم؛ اما ...
یکبار ... فقط یکبار !
«بگذار از زمین به آسمان ببارد!»
راهت را کج کن و کاری کن ببینمت .
همین !
🥀⃟☂| #صـاحبنـا✨
『اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
2.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سفره افطار نیست
این سفره روضهاس
آب خوش پایین نمیره از گلوی هیچکس...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi