فرا رسیدن رحلت حضرت عبدالعظیم حسنی و وفات مظلومانه حضرت حمزه سید الشهدا تسلیت..
آجرکاللهیاصاحبالزمان..🖤
#اللهمعجللولیکالفرج
توی قبر شهید سیدمهدی یحیوی نوشته بود: قطعهای از بهشت...
سیدمهدی قبل از شهادتش خواب چهارده معصوم (ع) رو ديد که همه با هم نشستهاند. حضرت رسول(ص) سیدمهدی رو به جمع خودشون دعوت كرده بود...
مدرسهای توی منطقه حصارک وجود داره که معلم دینیاش، بچههای کلاس رو برای خواندن زیارت عاشورا و از این قبیل برنامهها میاره امامزاده محمد. ایشون میگفت: " من شهید یحیوی رو اصلاً نمیشناختم؛ یه شب توی خواب دیدم قبرشون بازه و صورت شهید رو هم دیدم؛ یه گوشه از قبرشون نوشته بود: قطعه ای از بهشت... یه ندایی هم پیچید که ایشون شهید سیدمهدی یحیوی است... هراسان از خواب بیدار شدم و فردای اون روز اومدم امامزاده و شهید رو پیدا، و بهش توسل کردم. من توی خونه مریضی داشتم و با توسل به شهید، به طرز عجیبی مریضمون شفا گرفت. از آن موقع به بعد، شهید به خوابم میآید؛ مثلاً:
یادمه یه روز که بچههای مدرسه رو برده بودم امامزاده، گویا بچهها شیر آب رو باز گذاشته بودند. شب شهید یحیوی اومد به خوابم و گفت: برید امامزاده و شیر آب رو ببندید، بچهها شیر آب رو باز گذاشتهاند! رفتم و شیر آب که باز بود، رو بستم..."
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_سی_ششم
_علے جلوے محضر منتظر وایساده بود...
بابا جلوے محضر پارک کردو از موݧ خواست پیاده شیم
علے با دیدݧ ما دستشو گذاشت روسینشو همونطور کہ لبخند بہ لب داشت بہ نشونہ سلام خم شد
_اردلاݧ خندید و گفت ببیـݧ چہ پاچہ خوارے میکنہ هیچے نشده
محکم زدم بہ بازوش و بهش اخم کردم.
اردلاݧ دستم و گرفت و از ماشیـݧ پیاده شدیم
ماماݧ و بابا شونہ بہ شونہ ے هم وارد محضر شدـݧ
منو اردلاݧ هم با هم علے هم پشت ما
با ورود ما بہ داخل محضر همہ صلوات فرستادند
_فاطمہ خواهر علے اومد و دستم از دست اردلاݧ کشید و برد سمت سفره ے عقد
دختره با مزه اے بود صورت گرد و سفید با چشماے مشکے،درست مثل چشماے علے داشت.
_مادرش هم چادر مشکیمو از سرم برداشت و چادر سفید حریرے کہ بہ گفتہ ے خودش براے زݧ علے از مکہ آورده بود و سرم کرد و روصندلے نشوند
_هیچ کسي حواسش بہ علے کہ جلوے در سر بہ زیر وایساده بود نبود
عاقد علے و صدا کرد
آقا داماد بفرمایید بشینید همہ حواسشوݧ بہ عروس خانومہ یکے هم هواے دامادو داشتہ باشہ
_با خجالت رو صندلے کنارے مـݧ نشست
باورم نمیشد همہ چے خیلے زود گذشت و مـݧ الاݧ کنار علے نشستہ بودم و تا چند دیقہ ے دیگہ شرعا همسرش میشدم
استرس تموم جونم و گرفتہ بود.
_دستام میلرزید و احساس ضعف داشتم
عاقد از بزرگ تر ها اجازه گرفت کہ خطبہ عقد و جارے کنہ
علے قرآن و گرفت سمتم و در گوشم گفت:
بخونید استرستوݧ کمتر میشہ
قرآن رو باز کردم
_"بسمِ اللہ الرحمـݧ ارحیم"
یــــس_والقرآن الکریم...
آیہ هاے قرآن و تو گوشم میپیچید احساس آرامش کردم
تو حال و هواے خودم بودم کہ با صداے حاج اقا بہ خودم اومدم
_براے بار آخر میپرسم
خانم اسماء محمدے فرزند حسیـݧ آیا وکیلم شما را بہ عقد آقاے علے سجادے فرزند محمد با مهریہ معلوم در بیاورم❓آیا وکیلم❓
همہ سکوت کرده بودند و چشمشوݧ بہ دهـݧ مـݧ بود
چشمامو بستم
خدایا بہ امید تو
_سعے کردم صدام نلرزه و خودمو کنترل کنم
با اجازه ے آقا امام زماݧ،پدر مادرم و بقیہ ے بزرگتر ها
"بلہ"
_صداے صلوات و دست باهم قاطے شد و همہ خوشحال بودݧ
علے اومد نزدیک و در گوشم گفت:مبارکہ خانوم
از زیر چادر حریر نگاهش کردم
خوشحالے و تو چهرش میدیدم.
حالا نوبت علے بود کہ باید بلہ میگفت.
با توکل بہ خدا و اجازه ے پدر مادرم و پدر مادر عروس خانوم و بزرگتر هاے جمع
"بلہ"
_فاطمہ انگشتر نشونو داد بہ علے و اشاره کرد بہ مـݧ
دستاے علے میلرزید و عرق کرد دست منو گرفت و انگشترو دستم کرد
سرشو آورد بالا و چادرمو کشید عقب و خیره بہ صورتم نگاه کرد
حواسش بہ جمع نبود همہ شروع کردݧ بہ دست زدݧ و خندید.
دستشو فشار دادم و آروم گفتم:
زشتہ همہ دارݧ نگاهموݧ میکنـ.
_متوجہ حالت خودش شد و سرشو انداخت پاییـݧ
مامانینا یکے یکے اومدݧ با ما روبوسے کردݧ و براموݧ آرزوے خوشبختے میکردݧ
اردلان دستم و گرفت و در گوشم گفت
دیدے ترس نداشت خواهر کوچولو
دیگہ نوبتے هم باشہ نوبت داداشہ
خندیدم و گفتم:انشا اللہ
علے و رو در آغوش کشید و چند ضربہ بہ شونش زدو گفت خوشبخت باشید
_بعد از محضر رفتم سمت ماماݧ اینا کہ برگردیم خونہ
مادر علے دستم رو گرفت و رو بہ مامانینا گفت
خوب دیگہ با اجازتوݧ ما عروسموݧ رو میبریم...
داستان ادامه دارد...
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
42.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
کربلای همه دستته خانم سه ساله❤️🩹
#ندیده_عاشقتم_رقیه_جانم
حرمسیدهالرقیه
#بیبیرقیهس
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
4.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 رهبر انقلاب در دیدار مسئولان ارشد سه قوه: جنایتهای باند تبهکار در غزه از حد گذشته و بیسابقه است/ باند تبهکار صهیونی تازیانه خدا را دریافت خواهد کرد اما این، از وظیفه مسلمانان در قبال غزه کم نمیکند/ دنیای اسلام باید حرکت و کاری بکند، هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ سیاسی و حتی در صورت لزوم از لحاظ عملیاتی
✏️ رهبر انقلاب اسلامی ظهر امروز در دیدار مسئولان ارشد سه قوه کشور:
✏️ قضایای غزه، واقعاً این باند تبهکار که بر فلسطین حکومت میکنند از حد گذراندهاند تبهکاری را. واقعاً از حد گذراندهاند. بنده هیچ به یاد ندارم، سراغ ندارم این جور حرکتی را متعمّدانه و با هدفگیری خاص، مظلومین را، کودکان را، مریضها را، خبرنگارها را، بیمارستانها را، آمبولانسها را بزنند. یعنی واقعاً این خیلی چیز عجیبی است. این خیلی شقاوت فوقالعادهای میخواهد که این باند و این گروه تبهکارِ خبیث برخوردارند. به نظر من دنیای اسلام باید یک حرکتی بکند، یک کاری باید بکند.
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
26.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺رهبر انقلاب، امروز:
🔷 مسائل کشور را به این گفتگوها گره نزنید
🔸اشتباهی که در برجام کردیم اینجا تکرار نشود
🔹در دوران برجام، کشور را شرطی کردیم و همه چیز را منوط کردیم به پیشرفت مذاکرات
🔸 سرمایهگذار وقتی میبیند که کشور منوط به مذاکره است، سرمایهگذاری نمیکند. ۱۴۰۴/۱/۲۶
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔻 توییت دکتر محسن رضایی
✍ پنجاه سال پیش در دوره رژیم شاهنشاهی، ایران بهعنوان ژاندارم ایالات متحده به عمان میرفت تا سیاستهای آمریکا را اجرا کند.
💬 اما امروز بهعنوان قدرت مستقل در منطقه به کشور برادر عمان میرود تا با ابرقدرت سابق در موضع برابر مذاکره کند.
💬 مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی ایران از موضع قدرت و عزت، تامین منافع کشور و ملت را با تدبیر دنبال کنند.
#توییت_گردی
🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇
https://eitaa.com/Revayate_ravi