eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 محمدسرور رجایی درگذشت 🔹محمدسرور رجایی پژوهشگر و نویسنده افغانستانی، سحرگاه دیروز بر اثر عوارض ناشی از ابتلا به کرونا درگذشت. 🔹رجایی بیست سال آخر عمرش را صرف جمع آوری اطلاعات و خاطرات مربوط به شهدای ایرانی جهاد افغانستان و شهدای افغانستانی دفاع مقدس کرده بود. @Revayate_ravi
🔰 در سوگ آوینی افغانستان ✍ وحید جلیلی در پی درگذشت محمدسرور رجایی، شاعر و پژوهشگر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نوشت: 🔹 برادر نازنینم محمدسرور رجایی دنیا را وداع گفت. در طول نزدیک به بیست سال آشنایی، چیزی جز صفا و صداقت و همت و آرمانخواهی از او ندیدم. حضور شیرین و الهام بخش او در میان فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی یادآور پیوندهای عمیق ملتی بود که خط‌کشی‌های استعماری، آنها را از هم جدا خواسته و ساخته است. ‌‌ 🔹 ظهرها که در حسینیه هنر به امامت می‌ایستاد، انگار زیر نگاه حضرت ربوبی صف کشیده بودیم که از جمله، پیوند تاریخی و فرهنگی‌مان را با هم و با ملکوت تازه کنیم. 🔹 غریب بود و آشناتر از بسیاری مدعیان، به فرهنگ اسلامی و انقلابی. تلاش بی ادعا ومؤمنانه‌اش برای ثبت خاطرات رزمندگان و شهدای افغانستانی دفاع مقدس و شهدای ایرانیِ جهاد افغانستان، کار ممتازی است که هرچه بگذرد، قدرش بیشتر شناخته خواهد شد.‌‌ 🔹 از روزنامه‌نگاری و پژوهش و تاریخ شفاهی تا نویسندگی و فیلمسازی در کارنامه‌اش هست و عمدتا در موضوعات بدیع و بکری که پیش از او کمتر کسی به فکرشان بود.‌‌ 🔹 در عین تواضع و بی ادعایی، بر خلاف بسیاری از ما مدعیان، بود و نبودش فرق داشت.‌‌ 🔹 گزافه نیست اگر این راوی مخلصِ شهدای غریب را، از حیثِ فعالیت‌ها و دغدغه‌های روایت فتحی‌اش؛ آوینی افغانستان بنامیم.‌‌ 🔹سرفصل‌هایی که او با کار مخلصانه و پیگیرِ خود در ادبیات دفاع مقدس و مطالعات بین‌الملل انقلاب اسلامی گشوده است، منحصر به فرد است و رهرو می‌طلبد.‌‌ ‌‌ 🔹 خدا در این داغ تلخ، به ما صبر بدهد و به خانواده گرانقدر و همراه و صبورش بیشتر.‌‌ غفرالله له و لنا.‌ @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻مادر اینطور تعریف می کنه: یه شب شام بودن خونه ما بعد از شام به دیوار تکیه داد و بی مقدمه گفت:مامان!! اجازه میدی بدم سوریه 🌻گفتم :سوریه برا چی؟؟؟ هیچ وقت خونه نیستی!!!! یا ماموریت بودی یا اونقدر سر کار بوری که با ماموریت فرقی نداشت. 🌻سختی و مسئولیت زندگی رو دوش هست. ولی هیچ وقت گله نمی کنه. می خوای سوریه برای، برو ولی الان ، نه!!! 🌻بگذار بچه هات بزرگ بشن. لااقل زن و بچه ات یه دل سیر تو رو ببینن. تو میری یک بار شهید میشی ولی باید هر روز شهید بشه. ببین بعد از شهادت عموت، زن عموت چقدر سختی کشید. 🌻اومدم بالای سر گفتم: لااقل تو یه چیزی بگو!!! بعد از مصیبت ها مال تو هست دست تنها باید این بچه ها رو بزرگ کنی 🌻 گفت: رو آزاد گذاشتم. @Revayate_ravi
🌷مادر ادامه داد.... شب خوابی دیدم که دوست ندارم هیچ وقت بگم. 🌷صبح زنگ زدم به ، گفتم:مامان می خوای بری برو ، من اشتباه کردم. شیرم حلالت 🌷گفت:مامان!زن و بچه ام رو به تو می سپارم. همون لحظه قصه رو خوندم. که در واقع اون می خواد خبر شهادتش رو به من بده. @Revayate_ravi
🌷اولین شهید جویبار ، بود. از دوستان جویباری ، یه روز به محمد گفت: این جویبار ما ،مهد کشتی که بود حالا یه شهید مدافع حرم دادیم و آبرو و عزت شهرمون با شهادت شهید علیزاده چند برابر شده✌️ 🌷یعنی تو قائمشهر شما کسی پیدا نمیشه بره شهید مدافع حرم بشه این دیگه چه وضعشه؟؟ 🌷 برگشت گفت: من بعد از عید میرم سوریه!! صبر کن !خودم میشم اولین شهید مدافع حرم قائمشهر!! @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولادت باسعادت ، امام موسی کاظم علیه‌السلام بر همگان مبارکباد 🌹🌼🌿 یکی از دستورالعمل های حضرت برای شفای بیماران : مریض پس از نماز صبح دورکعت نماز حاجت بخواند و پس از آن سه مرتبه بگوید: «اللَّهُمَ‏ اشْفِنِي‏ بِشِفَائِكَ‏ وَ دَاوِنِي بِدَوَائِكَ وَ عَافِنِي بِعَافِیَتِكَ فَإِنِّي عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِك‏ بِحُرْمَةِ الإمامِ الکاظِم علیه‌السلام» خدایا، مرا به شفای خود شفا ده و به دوای خود دوا ده و از بلایت عافیتم بخش؛ چرا که من بندۀ تو و فرزند بندۀ توأم،به حرمت و مقام علیه‌السلام. 📚 بهجت‌الدعاء ص ۲۴۹ (مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد سفارش حضرت آيت‌الله بهجت رحمه‌الله) @Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| 🔅 عارف بارانی .... 🔻 پیکرش را که برگرداندند، رفتم صورت و محاسن قشنگش را بوسیدم. این بار من دستش را بوسیدم. یک عمر او دستم را بوسیده بود، اما این بار من بوسه زدم به دست‌هایش. این بار من پیشانی‌اش را بوسیدم. این بار من شاخه‌گل شکسته و پرپرم را بوییدم. پسرم سفارش کرده بود که او را در فضای آزاد و زیر آسمان دفن کنیم تا وقتی باران می‌بارد مزارش خیسِ باران شود، چون باران را خیلی دوست داشت. قدم زدن در باران را خیلی دوست داشت. عاشق زیر باران راه رفتن بود؛ ✍🏻 به کوشش: 🖨 انتشارات شهیدکاظمی @Revayate_ravi