eitaa logo
انجمن راویان شهرستان بهشهر
296 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @Z_raviyan
مشاهده در ایتا
دانلود
💜شهید عزیز💜 🖇فرمانده رزمنده🖇 قسمت4⃣ 🌈 قانونی گذاشته بودم برای بچه ها که اگر در پرسش های کلاسی، نمره بیست بگیرند،ده تومان جایزه و اگر در امتحان نمره بیست بگیرند،پنجاه تومان جایزه به آنها بدهم. لوازم التحریر و یا وسایل مورد نیازشان را از همین پول می خریدند و دیگر با ما کاری نداشتند.اگر وسایلی خرید می شد،باید با مدیریت محمود استفاده می شد.برنامه ریزی میکرد تا خودش و سه برادرش هرکدام در یک زمان معین از آن وسیله استفاده کنند.بعدش هم آن را می گذاشت داخل کشو و دستورالعمل صادر می کرد که تا یک هفته دیگر کسی حق استفاده از آن را ندارد.بچه ها آن قدر از او حساب می بردند که در طول آن هفته با این که درب کشو باز بود، کسی طرف آن وسیله نمی رفت. سیاستمداری بود برای خودش! درمورد لوازم التحریر هم تا خودکار ومداد بچه ها تمام نمی شد،به آنها خودکار و مداد جدید نمی داد. خودش هم در استفاده درست از وسایل، دقت می کرد که اسراف نشود.حتی اگر دو برگ از دفترش می ماند آن را استفاده می کرد. □■□ تابستان ها بی کار نمی نشست؛می رفت پیش این وآن کارگری؛ بنایی، لوله کشی، کاشی کاری، برق کاری ونجاری. همه اینها را یاد گرفته بود و خوب هم کار می کرد. بعد با پول کارگری برای خودش ابزار مورد نیازش را می خرید. □■□ پدرم صاحب امتیاز وسهام دار دبیرستان غیر انتفاعی علامه طباطبایی ساری بود. به اصرار ایشان محمود را در آنجا ثبت نام کردم.تا سوم دبیرستان آنجا بود وبه خاطر هزینه های مدرسه غیر انتفاعی، یک روز آمد و با اصرار از من خواست که موافقت کنم برود مدرسه امام جعفر صادق(ع) که یک مدرسه دولتی بود. من هم موافقت کردم و رفت آنجا ودر نهایت با معدل ۱۹/۶۳ پیش دانشگاهی را پشت سر گذاشت. □■□ دفتری گرفته بود و اول هر ماه برای خانواده برنامه ریزی مالی می کرد.شده بود مشاور مالی پدرش. مثلا برای غذا فلان مبلغ، برای بیماری یا لباس فلان مبلغ وبقیه موارد را یک به یک مشخص می کرد. بعد هم به همه می گفت:《اگر موردی را در این ماه هزینه نکردید، بگذارید داخل قلک.》از این طریق پس انداز می کردیم و امورات زندگی را پیش می بردیم. □■□ موقعی که دبیرستان می رفت،می دیدم شروع کرده وکتاب شریف تفسیر نمونه را مطالعه می کند. خواندن این تفسیر باعث شده بود انس زیادی با قرآن بگیرد. با همین مطالعات به صورت موضوعی بر آیات قرآنی تسلط بالایی پیدا کرده بود و به موقع از آیات استفاده می کرد. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🌟مروری برزندگی 🔻 فرمانده لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام 🗓 شهادت شهید مهدی زین‌الدین ۲۷ آبان ۶۳ براثر کمین دشمن در مسیر سردشت 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
1.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹صحبتهای شهید مدافع حرم حسین مشتاقی +شهیدتون چقدر گرفته؟!!😔 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 یادواره و شهدای حوزه مقاومت سپاه ناحیه مقاومت بسیج شهرستان بهشهر 🎙 سخنران: حجت الاسلام و المسلمین سعیدی آریا 🎤 با نوای گرم کربلایی محمدحسین پویانفر 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
2.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🔻قدمگاه شهیدان است اینجا، محل رشد ایمان است اینجا ... 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
🔰 🔻مجید استعداد خاصی در فراگیری زبان داشت. وقتی سقز مدرسه می رفت همانجا زبان کردی را از دانش آموزان یاد گرفته بود و یک نوار کردی آورده بود و برای ما ترجمه می کرد. 📌همین زبان کردی هم در شناسایی ها چقدر به درد مان خورد:در یکی از شناسایی ها با این که لباس کردی تنمان بود، کردها به ما مشکوک شدند. طرف ما که آمدند؛ مجید ماند با آنها صحبت کند. ما هم به راه خود ادامه دادیم. از دور می دیدیم که هر چه سؤال می پرسیدند با تسلط به زبان کردی و با اعتماد به نفس پاسخ شان را می داد. گویی یکی از خودشان است. بالاخره دست از سر ما برداشتند. 💠با وجود خستگی روزانه، ضبط صوت می گذاشت کنار و مکالمه انگلیسی را یاد می گرفت.توصیه اش یادگیری زبان عربی بود 📍امیدوارم دوستان و رفقا؛ هم در درجه اول به عنوان یک فریضه مذهبی و در درجه دوم به عنوان یک وظیفه ملی و برای ابقای فرهنگ اسلامی فارسی، کوشش کنند که زبان عربی را به خوبی یاد بگیرند که بتوانند از متون عربی استفاده کنند. قرآن بخوانند؛ نهج البلاغه بخوانند؛ دعای ابوحمزه بخوانند و لذت ببرند. نماز بخوانند در نماز لذت ببرند و حضور قلب پیدا کنند. قنوت های خودشان را بفهمند چه می گویند. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💜شهید عزیز💜 🖇فرمانده رزمنده🖇 قسمت5⃣🌈 در خانواده،محور تصمیم ها، محمود بود.چه آن زمان که پدرم در قید حیات بود و چه زمانی که از دنیا رفته بود. در تمام تصمیم گیری ها جمله مشترک همه این بود :《بگذارید ببینیم نظر محمود چیست؟》حتی در میان فامیل، پایگاه، اهالی محل، تکیه ومسجد هم نظر محمود برای آنها حجت بود. □■□ گاهی همراه پدرمان می رفتیم سر باغ و در کار کشاورزی به او کمک می کردیم. برادرم مرتضی مهندس جنگل بود و با کشاورزی آشنا بود. یک بار پدرم داشت زیر نهال یک ساله را بیل می زد که مرتضی اعتراض کرد که این کار اصولی نیست ونباید زیر نهال یک ساله را بیل زد. پدرم با این که مرتضی در این کار تخصص داشت،حرفش را نپذیرفت وبه کارش ادامه داد؛اما همان لحظه اگر محمود این حرف را می زد، چنان برای پدرم قابل اعتماد بود که سریع حرفش را می پذیرفت و می گفت:چون محمود گفته،درست است. □■□ اصرار داشت تمام پنجشنبه ها به زیارت اهل قبور وشهدا برود.سرقبر همه می رفت.فامیل نزدیک و دور برایش فرقی نداشت.شهدای گمنام را هیچ وقت فراموش نمی کرد.حتی سر قبر افرادی که به نظر ما آدم های خوبی نبودند هم می رفت و می گفت:《اینها دستشان از دنیا کوتاه است و به فاتحه وخیرات نیاز دارند》. □■□ یکی از دوستان می گفت:《بابا،این محمود تمام کارهایش برای خداست.حتی جورابش را هم برای خدا می پوشد.نمی پوشد که جلوی زخم شدن پایش را بگیرد؛می پوشد تا پاهایش داخل پوتین محکم باشد و بهتر کارهایش را انجام دهد》. □■□ تمام توانمندی های نظامی اش را در خدمت آموزش،در پایگاه بسیج محل گذاشته بود.گروهی از بچه های نوجوان را جمع کرده بود و به آنها کار با قطب نما وجهت یابی وانواع گراها وقبضه ها واین جور مطالب را آموزش می داد.از همین بچه هابسیجی هایی تربیت کرده بود که هر یکی از آنها می توانستند یک نیروی رزمی تمام عیار باشند. 🌀 با ما همراه باشید در کانال انجمن راویان شهرستان بهشهر در ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Revayate_ravi